نوشته شده توسط : arman

در انتخابات شکست نخوردیم، ما را حذف کردند!

 
 
رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد گفت: در انتخابات شکست نخوردیم، بلکه ما را حذف کردند.

به گزارش خبرنگار سیاسی "ندای انقلاب"، اسفندیار رحیم مشایی رئیس دفتر سابق رئیس جمهور و رئیس دبیرخانه اجلاس عدم تعهد که به دلیل عدم احراز صلاحیتش از سوی شورای نگهبان موفق به حضور در رقابت‌های یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نشد؛ اخیرا طی سخنانی برای اولین بار نسبت به این موضوع واکنش نشان داده است.

مشایی در جلسه‌ای که هفته گذشته در ساختمان سفید نهاد ریاست جمهوری برگزار شده در واکنش به شکست حامیان دولت در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ گفت: ما در انتخابات شکست نخوردیم بلکه ما را حذف کردند.

وی همچنین بر بازگشت بهار در دوره‌ای دیگر و ادامه دار بودن جریان بهار تاکید کرد.

این سخنان مشایی در حالی صورت می‌گیرد که در انتخابات شورای شهر تهران لیست حامیان دولت با نام زنده باد بهار شکست خورده و هیچ یک از افراد منتسب به جریان انحرافی و دولت نتوانستند وارد بهشت شوند.


از روشنفکری گنجی تا حمایت از رقاصه طاغوتی

 

اکبر گاف طی مطلبی در وب‌سایت گویا معروف به سیانیوز از ایرانیان خواسته تا در یک نظرسنجی شرکت کرده و به مُطرب و رقاصه طاغوتی که پس از انقلاب نیز از کشور گریخته و از عوامل سازمان سیا می‌باشد رأی دهند.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، اکبر گنجی این روزها خود را به عنوان منورالفکر در رسانه‌ها معرفی می‌کند و پس از فرار از کشور اکنون ساکن آمریکا شده و گاه و بی‌گاه برای امرار معاش در غرب گرفتار بحران اقتصادی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان مطلبی می‌نویسد. اگر چه همیشه مقالات و مطالب وی سراسر از توهین به مقامات ارشد نظام و مسئولین جمهوری اسلامی است اما این‌بار وی به موضوع دیگری پرداخته که از عمق بی‌فرهنگی وی خبر می‌دهد.

این عنصر سازمان سیا که در سال 88 پس از حضور در شبکه سلطنتی بی‌بی‌سی فارسی منکر امام زمان(عج) شده بود طی مطلبی در وب‌سایت گویا که تبلیغات استخدام سازمان سیا را نیز بر روی سایت خود قرار می‌دهد از عدم تحریم "فائقه آتشین" با نام مستعار گوگوش مطرب و رقاصه ضد انقلاب سخن به میان آورده است.

وی که یکی از شرکت‌کنندگان کنفرانس ضد ایرانی و ضد انقلابی برلین بود. در این مطلب به موضوع فمینیسم پرداخته و به نقش یکی از رقاصه‌های آمریکا در گسترش فمینیسم در ایالات متحده اشاره کرده و با استفاده از همین موضوع از ایرانیان خواسته تا در نظرسنجی که توسط سازمان‌های استکبار‌ساخته برای انتخاب بهترین مطرب و رقاصه برگزار شده شرکت کرده و به وی رأی دهند.

اکبر گاف از آتشین به عنوان یک عنصر سیاسی ـ بخوانید عامل سازمان سیا در حوزه موسیقی ـ یاد کرده و با اشاره به سن بالا و عجوزه بودن وی درباره شرکت در نظرسنجی اینچنین می‌نویسد: «اینک نام او به عنوان نماینده‌ی ایران در جوایز موسیقی جهان به لیست بهترین خواننده‌ی زن و بهترین اجرای کنسرت اضافه و به رأی گذاشته شده است. حالا همه‌ی ما باید به او رأی دهیم. تحریم هر انتخاباتی موجه باشد، تحریم این انتخابات قطعاً ناموجه و غیر مسئولانه است»!!!

گنجی در ادامه، بیماری اپیدمی در بین ضد انقلاب را که به "بیماری لپ‌تاپی" معروف است را یادآور شده و به این نکته اشاره می‌کند که رقاصه طاغوتی و متواری از کشور نیز از این بیماری در امان نمانده و او نیز در حال براندازی! جمهوری اسلامی از پشت لپ‌تاپ است.

خاطر‌نشان می‌شود که گنجی در حالی در سال 79 طی مصاحبه با یکی از نشریات خارجی از به موزه تاریخ رفتن حضرت امام(ره) و اندیشه‌های ایشان سخن گفته بود که امروز پس از گذشت سی و چند سال از پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام(ره) نه تنها آن آرمان‌ها و تفکرات به موزه نپیوسته بلکه با بیداری اسلامی شکل‌گرفته در غرب آسیا و شمال آفریقا به متن جامعه آمده است و خواب خوش را از چشمان مستکبران و ظالمان ربوده است.


کارشناس بی بی سی اظهارات رضا پهلوی مضحکانه خواند

 

دیروز رضا پهلوی با برنامه افق صدای آمریکا مصاحبه ی با موضوع انتخابات داشت، وی در این باره گفت که آمار منتشر شده توسط نظام ج.ا.ا درمورد مشارکت بالای مردم قابل اعتماد نیست و نمی توان با تکیه برآن نتیجه گرفت که اکثریت مردم ایران به روحانی رأی داده اند و وی نماینده مردم است!
 
به گزارش ماهستیم به نقل از فوروم ایرانیان،در حالی که مصاحبه رضا پهلوی هنوز ادامه داشت، بهمن کلباسی (کارشناس بی بی سی در آمریکا)، هومن مجد و تریتا پارسی در توئیتری که برای یکدیگر فرستادند، رضا پهلوی را مورد تمسخر و انتقاد قرار دادند که چرا وی به حق انتخاب هموطنان ایرانی احترام نمی گذارد و در صدد است انتخاب آقای روحانی توسط ایرانیان را مورد شک و تردید قرار دهد. عکسی از توئیتر آنان گرفته شده که در اینجا مشاهده میکنید.
گویا رضا پهلوی توقع داشته که ایرانیان به گزینه های سایت سفارت مجازی ایالات متحده آمریکا رای دهند که وی نیز یکی از نامزدهای معرفی شده توسط آن سایت بوده است! به هر روی نتیجه انتخابات در هر سال از برگزاری آن هر چه که باشد خوشایند عناصر ضدانقلاب نبوده و نیست چراکه عقیده و اعتقاد آنها به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است.

خواب تازه اصحاب فتنه !

 

اين روزها، مدعيان اصلاحات از طريق روزنامه‌هاي زنجيره‌اي و نشريات فراوان ديگري که در اختيار دارند و با پشتيباني سايت‌هاي ضدانقلاب و رسانه‌هاي غربي، عبري و عربي، اصرار دارند آراي دکتر روحاني را به حساب خود بنويسند و يا، دستکم اين که در سبد رأي ايشان براي جبهه اصلاحات سهم قابل توجه و تعيين‌کننده‌اي قائل شوند!

 

القاي اين توهم مخصوصا براي آن عده از مدعيان اصلاحات که در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 حضور موثري داشته و آشکارا در نقش ستون پنجم دشمنان بيروني ظاهر شده بودند، اهميت حياتي دارد، چرا که طيف ياد شده بعد از ارتکاب جنايت‌شرم‌آور وطن‌فروشي در فتنه 88 به دنبال فرصتي براي اعلام بازگشت به درون نظام بودند و براي اين منظور در پوشش و زير چتر اصلاح‌طلبان بيرون از دايره فتنه به ميدان آمده بودند. ولي مواضع رسما اعلام شده دکتر روحاني در کنار تأکيد چندباره ايشان که وامدار هيچ حزب و جناحي نيست و فقط در چارچوب قانون حرکت خواهد کرد، نقشه طيف مورد اشاره را نقش برآب کرد، تا آنجا که امروزه در محاسبه سود و زيان خود به اين نتيجه رسيده‌اند که، با حضور و شرکت پرسروصداي خود در انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم، هزينه اعتراف به دروغ بودن ادعاي تقلب در انتخابات 88 و خيانت پس از آن را پرداخت کرده‌اند ولي در مقابل اين هزينه، دستاوردي غير از تشکر شفاهي رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي، آنهم جدا از جبهه اصلاحات، به دست نياورده‌اند.
پيش از اين طي يادداشتي با عنوان «همراهان ناهمراه» در کيهان دوشنبه 27 خردادماه، توضيح مستندي از ترکيب سبد رأي آقاي روحاني و مواضع متضاد ايشان با جبهه اصلاحات ارائه داده‌ايم که انبوهي از ناسزاگويي برخاسته از عصبانيت اصحاب فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 در داخل و خارج کشور و ناخشنودي برخي از اصلاح‌طلبان- احتمالا‌بي‌خبر از اصل‌‌ماجرا- را در پي داشته و هنوز هم دارد. ولي سخن ما با دلايل مستحکم و شواهد فراواني همراه است که از يکسو نشان مي‌دهد، مدعيان اصلاحات و مخصوصا سران و اصحاب فتنه88 در انتخابات اخير دستاوردي نداشته‌اند و از سوي ديگر حاکي از آن است که روحاني اگرچه در جبهه اصولگرايان- به مفهوم تقسيم‌بندي‌هاي سياسي- تعريف نشده است و پيش از انتخاب به دليل حمايت برخي گروه‌هاي ضد انقلاب و همسو با فتنه، بيم آن مي‌رفت که با مدعيان اصلاحات گره خورده باشد، ولي مواضع ايشان بعد از انتخابات نشان داد با گفتمان اصولگرايي همخواني فراواني دارد و البته نامزدهاي اصولگرا به دلايلي که اشاره داشته‌ايم، در رقابت انتخاباتي ياد شده با شکست روبرو شده‌اند.
يادداشت پيش روي اما در پي پرده‌برداري از پروژه‌اي است که مدعيان اصلاحات بعد از ناکامي در همخواني مواضع دکتر روحاني با مواضع خود، کليد زده و دنبال مي‌کنند. پروژه‌اي که اگر رئيس‌جمهور منتخب هوشمندانه با آن روبرو نشود مي‌تواند براي ايشان در آينده‌اي نه چندان‌دور، خسارت‌آفرين باشد. بخوانيد؛
1- انتظار آن بود که آقاي روحاني حساب خود را از سران و عوامل فتنه آمريکايي-اسرائيلي 88 جدا کند و اين انتظار در اعلام مواضع ايشان بعد از انتخاب به رياست‌جمهوري اسلامي ايران به وضوح ديده مي‌شود، ولي تشکر رئيس‌جمهور منتخب از آقاي خاتمي با توجه به نقش ويرانگري که وي در فتنه 88 داشته است، به اين نگراني دامن مي‌زند که مبادا دکتر روحاني از خطري که سران و عوامل فتنه 88 مي‌توانند براي دولت ايشان پديد آورند، غفلت کند. آقاي خاتمي در فتنه ياد شده از طرح مشترک کودتاي مخملي مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس پيروي کرد و در مقابل ده‌ها جنايت آشکار فتنه‌گران نظير اهانت به ساحت مقدس عاشورا، شعار به نفع آمريکا و اسرائيل، پاره کردن تصوير مبارک حضرت امام(ره)، ايجاد بلوا و آشوب در کشور، دميدن در ادعاي دروغ تقلب در انتخابات و... نه‌‌فقط سکوت کرده بود بلکه اقدامي حمايت‌گرانه داشت. بنابراين حتي تصور پيوند احتمالي آقاي خاتمي با رئيس جمهور منتخب مي‌تواند، بدبيني مردمي را در پي داشته باشد که در حماسه چند ده ميليوني 9 دي، نفرت و انزجار خود را از فتنه‌گران فرياد زده‌اند.
2- مقايسه مواضع اعلام شده آقاي دکتر روحاني با مواضع شناخته شده فتنه‌گران ترديدي باقي نمي‌گذارد که رئيس جمهور منتخب نه فقط کمترين همخواني با اين طيف ندارد، بلکه با جرأت مي‌توان گفت که در نقطه مقابل آنها ايستاده است. روحاني بر اجراي بدون تنازل قانون اساسي تأکيد مي‌کند و فتنه‌گران، چه در دوران اصلاحات و چه در انتخابات 88، آشکارا قانون اساسي را زيرپا گذاشته بودند. رئيس جمهور منتخب بر وفاداري خود به حضرت امام(ره) و رهبري معظم انقلاب اصرار مي‌ورزد ولي فتنه‌گران در حاکميت خود بر دولت و مجلس اصلاحات، دوران امام(ره) را تمام شده مي‌دانستند و در نشريات زنجيره‌اي تحت امر خويش تأکيد مي‌کردند که حتي ائمه اطهار(ع) هم قابل نقد هستند! و در جريان فتنه 88، تصوير حضرت امام(ره) را پاره کرده و با وقاحت زيرپا انداختند.
رئيس جمهور منتخب از حرکت خود در چارچوب نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران سخن مي‌گويد، ولي فتنه‌گران روي قيد «اسلام» از «جمهوري‌اسلامي ايران» خط بطلان کشيدند. و در دوران اصلاحات آشکارا ساز خروج از حاکميت را کوک کردند و اين اقدام پلشت خود را با بيگانگان تاخت زدند و ده‌ها اقدام ساختارشکنانه ديگر که حتي فهرست آن نيز بسيار طولاني است. با اين حساب به آساني مي‌توان نتيجه گرفت که مواضع آقاي روحاني با اصحاب فتنه و طيفي از مدعيان اصلاحات فاصله‌اي پرنشدني و در حد تناقض دارد و ديدگاه ايشان در صورتي که کماکان بر مواضع خود اصرار داشته باشد- که ان‌شاءالله خواهد داشت- با مواضع فتنه‌گران نمي‌تواند قابل جمع باشد. آيا غير از اين است؟! و آيا هنوز هم مدعيان اصلاحات مي‌توانند ادعا کنند که پيروز انتخابات اخير بوده و آقاي روحاني، مواضع و نظرات آنان را نمايندگي مي‌کند؟!
3- اکنون نوبت به بند پاياني اين وجيزه و خوابي که مدعيان اصلاحات براي بهره‌گيري از آقاي روحاني ديده‌اند، رسيده است. اصحاب فتنه از همخواني مواضع رئيس جمهور منتخب با جبهه اصلاحات به طور کامل قطع اميد کرده‌اند ولي از سوي ديگر، براي آنها القاي اين توهم که در سبد رأي روحاني سهم عمده‌اي داشته‌اند ضرورتي حياتي دارد. از اين روي تمام توان خود را به کار گرفته‌اند که حداقل دو يا سه تن از اعضاي شناسنامه‌دار و شناخته شده جبهه اصلاحات را در پست‌هاي کليدي کابينه آقاي روحاني جاي دهند و بيشتر از همه به جايگاه معاون اولي رئيس جمهور منتخب چشم دوخته‌اند. چرا؟! زيرا، در اين صورت مي‌توانند ادعاي بر زمين مانده سهم داشتن در آراي روحاني را، به طريق ديگر دنبال کنند. با اين توضيح که اگر، موفق شوند يکي از شخصيت‌هاي سياسي مشهور به اصلاح‌طلب را در پست معاون اولي آقاي روحاني جاي دهند، مي‌توانند ادعا کنند که بدهکاري رئيس جمهور به مدعيان اصلاحات به اندازه‌اي سنگين است که براي پرداخت اين بدهي سنگين! چاره‌اي جز واگذاري پست مهم معاون اولي به جبهه اصلاحات نداشته است! اصحاب فتنه مي‌دانند که روحاني با فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 سر همراهي و پيوند ندارد، بنابراين هرگز حاضر نخواهد بود در کابينه خود کساني را بپذيرد که داغ ننگ حضور در فتنه 88 را بر پيشاني دارند و دقيقا به همين علت کساني را پيشنهاد مي‌کنند که از يکسو به عنوان يکي از اعضاي شناسنامه‌دار جبهه اصلاحات شناخته شده باشند و از سوي ديگر، سابقه‌اي از حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 نداشته باشند. آنچه تاکنون از شواهد و قرائن موجود برمي‌آيد، اين که جبهه اصلاحات آقاي دکتر عارف را براي اين منظور نشان کرده است. دکتر عارف شخصيتي متين و قابل قبول دارد و به دلسوزي براي اسلام و نظام شناخته مي‌شود، اگرچه به نظر مي‌رسد که هنوز به ابعاد جنايت بزرگي که اصحاب فتنه مرتکب شده‌اند آنگونه که انتظار مي‌رفت و مي‌رود، پي‌نبرده است. بنابراين در صورتي که آقاي روحاني قصد استفاده از ايشان و يا هر يک از اعضاي شناخته شده جبهه اصلاحات را داشته باشند، لازم است به اين نکته توجه کنند که افراد مورد نظر اولا؛ سابقه حضور در فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 و يا دفاع و حمايت از فتنه‌گران را نداشته باشند و ثانيا؛ از آنجا که هنوز مدعيان اصلاحات مرزبندي مشخص و تعريف شده‌اي با اصحاب فتنه نکرده‌اند، حضور آنها در کابينه مي‌تواند به مفهوم حضور فتنه‌گران تلقي شود، بنابراين در صورت تصميم آقاي روحاني به استفاده از آنها در ترکيب کابينه خود، لازم است از آنان بخواهد به گونه‌اي آشکار و علني- و نه درگوشي و خصوصي- از فتنه آمريکايي- اسرائيلي 88 اعلام برائت کنند. بديهي است که اعلام برائت از مثلث آمريکا و اسرائيل و انگليس و حاميان داخلي آنها نه فقط نبايد دشوار باشد! که نيست، بلکه باعث افتخار نيز هست.

حسين شريعتمداري

 

آقای هاشمی الان وقت اصلاح واقعی است

 

عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

به گزارش سیرنیوز، انتخابات 88 و آشوب های خیابانی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شد ، به میانداری خواص غافل شکل خسارت باری به خود گرفت .

1- یادآوری عبارت انتخابات 88 فی‌نفسه موضوع فتنه شوم و آشوب‌های ‌خیابانی را از ابعاد مختلف در اذهان دوستداران و دشمنان نظام تداعی می‌کند؛ فتنه شومی که با رمز تقلب در انتخابات آغاز شده و با میدانداری خواص غافل شکل خسارت‌بارتری به خود گرفت. هاشمی رفسنجانی به شکلی عجیب به نقش‌آفرینی در ماجرایی پرداخت که اساسا روی امر موهومی مانند تقلب در انتخابات شکل گرفته بود. اوج کار هاشمی را به آسانی می‌توان در نامه آتش و خطبه‌های آخرین نمازجمعه ایراد‌ شده از سوی وي ملاحظه کرد. اگرچه فاجعه عصر عاشورا و توهین و هتاکی به آرمان‌های انقلاب اسلامی در آن مقطع دل دوستداران نظام را در داخل و خارج از کشور بشدت به درد آورد اما ظاهرا تاثیری بر مواضع هاشمی و دوستانش نداشت.

2- در روزهای پایانی سال گذشته هاشمی رفسنجانی بار دیگر با بیان جمله معناداری تحت عنوان «لزوم برگزاری انتخابات آزاد در ایران» بارقه‌های امید را در دل دشمنان نظام و عوامل نفاق و ضدانقلاب پدیدار کرد. شاید کمتر کسی فکر می‌کرد در چند ‌ماه آتی هاشمی با مناسب دیدن نتیجه انتخابات و به پیروزی رسیدن حسن روحانی با تک‌جمله «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» به سهولت تغییر موضع داده و در چرخشی عجیب به تایید انتخابات بپردازد. عقل و داد حکم می‌کند هاشمی در نخستین فرصت ممکنه به اصلاح مواضع غلط گذشته‌اش همت مضاعف بگمارد.

3- هاشمی نمی‌تواند به افکار عمومی توضیح دهد که مکانیسم‌های اجرایی و نظارتی انتخابات دوره یازدهم چه تفاوت ساختاری و شکلی با انتخابات ادوار گذشته و بویژه انتخابات دوره دهم ریاست‌جمهوری داشت که آن انتخابات از سوی هاشمی بدون ارائه کوچک‌ترین سندی با عنوان ظالمانه «انتخابات مهندسی‌شده یا‌ متقلبانه» مورد خطاب قرار می‌گیرد و در عین حال انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری لقب «دموکراتیک‌ترین انتخابات دنیا» از هاشمی می‌گیرد.

 

4- قطع یقین با وجود فشارها و مطالبات افکار عمومی، هاشمی هیچگاه نتوانسته است به تبیین و تشریح علل اصلی وجود تعارض در مواضع گذشته و اخیرش در قبال موضوع انتخابات در ایران بپردازد. تهمت نابخشودنی وجود تقلب در انتخابات ادوار گذشته که اتفاقا هاشمی بارها و بارها به‌واسطه آن انتخابات به کرسی‌های اجرایی و تقنيني دست یافته است...

 

... ظلم فاحشی است که از سوی وی بر جمهوری اسلامی به ناحق وارد شد و هزینه‌های‌ سنگینی را در عرصه‌های داخلی و خارجی بر انقلاب اسلامی تحمیل کرد؛ که تحریم‌ها فقط یکی از نتایج آن بود. ظلمی که در لابه‌لای نکبت‌بار آن به وضوح می‌توان عمده نارضایتی دوستداران نظام را در سطوح مختلف به شکلی عینی و جزء به جزء لمس کرد.

 

5- آقای هاشمی در حال حاضر که با پیروزی حسن روحانی به غلط خود را پیروز میدان رقابت می‌داند باید با همان شور و سرزندگی سیاسی نگاهی به گذشته انداخته و با شجاعت به اصلاح رفتارهای غلط گذشته‌اش در مواجهه با مردم، نظام و نهادهای انتخاباتی کشور بپردازد. هاشمی باید بپذیرد اکنون واقعا وقت اصلاح نگاه‌های غلط نسبت به مردم و امانت سنگینی به نام «‌حفظ حریم جمهوری اسلامی‌» و «فراهم کردن زمینه صدور انقلاب اسلامی‌» در عصر رونق بیداری اسلامی در جوامع مسلمان اما تحت ستم استکبار جهانی است. بی‌شک تعذر از پیشگاه ملت نخستین گام اصلاحی هاشمی در عرصه کنونی می‌تواند باشد که از اولویت راهبردی برخوردار است.

سیروس محمودیان

 



:: بازدید از این مطلب : 291
|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 11 تير 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman
چند نكته خطاب به ملت و رئیس‌جمهور منتخب

 

موسوی و کروبی را آزاد کنید!

 اکنون زمان برگزاری دادگاه است. برگزاری دادگاهی که در آن کسانی که چهار سال پیش بزرگ‌ترین ظلم را در حق نظام کردند محاکمه شوند. اکنون زمان برگزاری نماینده‌ی کسانی‌ست که به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری تهمت ِ تقلب، آن هم تقلب ِ ۱۱ میلیونی زدند و امروز طرفدران‌ش به همین دولت و به همین مدیران برگزاری انتخابات و به همین نظام رأی‌گیری چون نامزدشان رأ‌ی آورده است هیچ شبهه‌ای وارد نمی‌دانند

.

 
میرحسین و کروبی را آزاد کنید و به محکمه بسپاریدشان تا حال که همین حکومت با همین نظام رأی‌گیری بار دیگر در آزمون امانت‌داری شرکت کرد و چون گذشته سربلند بیرون آمد بتواند حق مردمی را بگیرد که در فتنه‌ی هشتاد و هشت به سبب توهم و قانون‌گریزی عده‌ای سختی و مصیبت دیدند و کشیدند و آبروی وطن خود را یوسف بازارها دیدند، بستاند.
 
اکنون که طرفداران و علم‌داران فتنه‌ی هشتاد و هشت نتوانستند  به بهانه‌ های واهی و تقلب‌خیزی نظام ِ رأی‌گیری در ایران در این انتخابات شرکت نکنند و خود مهر تایید بر نظام انتخاباتی زدند که امکان تقلب در آن بسیار پایین است، فرصت دادستان است که حق مردم از آب به آسیاب دشمن‌ریز‌ها بگیرد.
 
سخنان مهم دكتر جليلي در جمع اعضاي ستادها، پس از اعلام نتایج انتخابات + فیلم
کار ما تمام نشده است بلکه تازه شروع شده است / نباید منتظر چهار ‏سال آینده بود و باید در جامعه کار خود را آغاز کنیم

دكترسعيد جليلي ديشب با حضور در جمع اعضاي ستاد انتخاباتي خود به سخنراني پرداخته و از تلاش هاي آنها تشكر كرد.  

 شب گذشته پس از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری، جمعی از حامیان دکتر جلیلی در ستاد انتخاباتی وی حاضر شدند تا دکتر جلیلی اولین سخنرانی خود پس از پایان انتخابات را در جمع آنها مطرح کند. 

جلیلی با قرائت آیه مبارکه "ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا" سخنان خود را آغاز کرد و گفت: این آیه ای بود که بر این مبنا ما کارمان را با شما شروع کردیم. این که ربوبیت الهی را مبنای کارمان قرار دهیم و استقامت کنیم ‏و نگران و ناراحت نباشیم. و این موضوع مبنای کار ما بود. بر این مبنا کار خود را شروع کردیم و ما کاری را که شروع کردیم برهمین با قوت ادامه خواهیم داد.‏
 
 
 
وی افزود: در اولین جلسه انتخاباتی که من در جمع کسانی که قرار بود کارهای ستادی را انجام دهند، حضور یافتم، یک جمله از حضرت ‏علی(ع) بود که ما آن را مبنای کار خود قرار دادیم: "خدایا تو می دانی آنچه از ناحیه ما صورت گرفت، نه یک رقابت برای کسب ‏قدرت بود و نه تلاشی برای زیاد کردن ثروت" اگر ما هم کاری کردیم، نه برای کسب قدرت است و نه برای زیاد کردن ثروت ‏بلکه برای آن مسائلی است که امیرالمؤمنین می فرمودند. ‏
 
دبیر شورای عالی امنیت ملی ادامه داد: شاید یکی از کاستی هایی که ما بعد از انقلاب داشتیم این بود که بسیاری از کارهایی را که می شد انجام دهیم و قبلاً در ابتدای ‏انقلاب انجام می دادیم، به قسمت های رسمی نظام سپردیم و بر این مبنا در این زمینه فتیله کار را پایین آوردیم.
 
وی اشاره داشت: در ابتدای انقلاب ‏هر مسجد خودش کانون آزاد شدن ظرفیت ها بود و بعداً این نقش محوری مساجد کمرنگ شد. دلیلی این کمرنگ شدن این بود که ‏گفتیم خب، یک تبلیغات اسلامی هست که این کارها را انجام می دهد. مثلا از کارهای دیگری که قبلاً دست جوانان بود و ما به ‏نهادهای دولتی سپردیم، کتابخانه ها، مسائلی مانند محرم و صفر و از این قبیل را می توانیم نام ببریم.‏
 
جلیلی خاطرنشان کرد: ما دو مفهوم را باید با هم جلو ببریم. یکی دولت سازی است و دیگری جامعه سازی. بعد از انقلاب به دلیل اینکه دولت از خود ‏مردم بود، خیلی از این مباحث به دولت حواله داده شد، و گفتیم که دولتی هست و حقوقی هم می گیرد و کار هم می کند، پس این ‏مسائل را هم عهده دار شود. البته این را نباید فراموش کرد که یکی از کارهای ویژه دولت اسلامی این است که فقط دنبال کارویژه ‏هایی که دولت های دیگر در پی آنند، نرود و این مدل کارها بخشی از امور مربوط به دولت اسلامی هم هست و نباید این ‏موضوع را منکر شد.‏
 
جلیلی به تحلیلی اندیشه سیاسی اسلام و غرب پرداخت و تصریح کرد: یکی از وجه ممیزهای اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه سیاسی در غرب این است که غرب می گوید دو حوزه جامعه و دولت باید از ‏هم جدا باشد، اما در اندیشه سیاسی اسلام اینگونه نیست. یعنی کارویژه هایی که برای دولت و جامعه تعریف می شود، مشترک ‏است. مثلاً اقامه قسط را اندیشه اسلام فقط بر عهده دولت نمی داند و این را به عهده مردم نیز می داند. "لیقوم الناس بالقسط" و این ‏فرق اندیشه سیاسی اسلام با اندیشه سیاسی غرب است و ما در اسلام جامعه و دولت را مکمل همدیگر می دانیم. ما به این شکل ‏می توانیم به آن تعالی که مد نظر اسلام است برسیم.‏
 
وی ادامه داد: ما آرمان هایی را که تعریف می کنیم، هم در حوزه دولت تعریف می شود و هم در حوزه جامعه. جامعه ای که در اسلام ‏تعریف شده است با آن جامعه ای که در غرب تعریف می شود، تفاوت اساسی دارد.‏
 
وی اذعان کرد: این موضوع را برای این گفتم که اگر می خواهیم دولت را به دست بیاوریم و یا رقابتی در عرصه سیاست بکنیم، آن رقابت برای ‏قدرت نیست، بلکه برای آن است که از آن ظرفیت برای این کارویژه ها استفاده کنیم.‏
 
 
وی در ادامه افزود: همان طور که قرآن حکومتداران را به قسط دعوت می کند، مردم را هم به قسط دعوت می کند. اگر یک عده در حوزه دولت کار ‏را در دست گرفتند، در حوزه جامعه فضا خالی است و از این حیث می توان گفت که کار ما دوچندان است و نباید منتظر چهار ‏سال آینده بود و باید در جامعه کار خود را آغاز کنیم.
 
جلیلی اضافه کرد: هدف کسب قدرت نبود که الآن بگوییم نباید دیگر کار کنیم، بلکه ظرفیت ها ‏را می توان در مباحث مختلفی فعال کرد. الآن ظرفیت هایی که برای نظام اقتدار ایجاد کرده است، مرهون ‏ظرفیت های جامعه سازی است. مثلاً عاشورا، محرم، ماه رمضان، اعتکاف، مساجد، نمازهای جماعت و ... اگر اقتداری در ‏کشور ما ایجاد شده است، بیش از آنکه مرهون سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت ارشاد و ... باشد، مرهون برنامه هایی است که نام برده شد.‏
 
وی تأکید کرد: اگر ما 24 ساعت هم برای این مبنا منسجم کار کنیم و این ظرفیت هایی که در جهت همان اهدافی که در انتخابات می خواستیم آزاد ‏کنیم، باز هم وقت کم می آوریم چون نگاه یک نگاه متعالی است و یک نگاه حزبی و جناحی نیست. ایرادی که داریم نسبت به ‏بعضی از احزاب این است که فقط موقع انتخابات پیدایشان می شود و این همان نگاه غلطی است که ما به آن ایراد داریم.
 
وی با اشاره به انتخابات ادامه داد: این ‏بحث انتخابات یک فرصتی ایجاد کرد و یک انسجام ایجاد شد که دوستان زیادی با این نگاهی که گفتیم دور هم جمع شدند. من در ‏سفرهای استانی که می رفتم و در ستادهایی که داشتیم، با اینکه اکثر کسانی که مسئول ستادهای ما بودند را ‏نمی شناختم، مشاهده می کردم که با چه اخلاصی و با چه صفایی و با چه مبنای صحیحی دارند کار و تلاش می کنند. در یکی از ‏استان هایی که رفتیم خودم هم خجالت زده شدم که در آن استان می گفتند که ما هزینه ای برای مکان ستاد نداریم و مکانی هم از ‏خودمان نداریم و جلسات ستاد را با جمع شدن در خیابان برگزار می کنیم و این مسأله باعث افتخار ماست، اگرچه از جهتی هم باعث ‏شرمندگی ماست که بضاعتی هم نداشتیم که برای آن ها مکانی دست و پا بکنیم.‏
 
جلیلی افزود: موضوع دیگری که باز برای من در سفرها در میان کسانی که طرفدار بودند می دیدم و برایم جالب یود این بود که از نوجوان ‏شانزده ساله تا کسانی که از نظر سنی چای پدر ما هستند، می گفتند این کارها و فعالیت های برای شما در بحث انتخابات مشروط ‏بر این است که شما پشت سر مقام معظم رهبری باشید. این موضوع خیلی مهم است و مشخص است که اصلاً برای فرد و جناح ‏این افراد نیامده اند، بلکه برای یک آرمان ارزشمند که آرمان نظام ماست آمده اند و این را به صراحت از مسجدی که در شهر ‏کهنوج در آن صحبت می کردم تا ورزشگاه شیرودی تهران، دیدم که ادبیات یکی است و همه از این ادبیات استفاده می کنند که ‏فقط به خاطر ولایت است که دور تو جمع شده ایم و با شخص شما عهد اخوت نبسته ایم و این موضوع خیلی ارزشمند است، ‏ضمن اینکه اظهار لطف می کردند، اما شرط و شروطش را هم می گذاشتند که حواستان جمع باشد.‏
 
وی سپس به نحوه تبلیغات ستادهایش اشاره کرد و اضافه کرد: در این سفرها نه یک حرف روشنفکری زده می شد و نه یک وعده خاصی داده می شد که آراء خاکستری جذب شود و مباحث در ‏جهتی مطرح می شد که ما برای هدفی آمده ایم که خیر دنیا و آخرت در آن است‎.‎‏ این امر که این حرف ها توانست تعدادی را جذب ‏کند، خودش یک پیروزی بود. من واقعاً برداشتی که دارم این است که این انتخابات برای یک پیروزی بزرگ است.‏
 
وی ادامه داد: اینکه چنین جمعی در کشور حول محور ولایت، بر مبنای منویات ولایت، بدون هیچ گونه چشم داشتی، اینگونه پای کار می آیند، ‏به نظر من یک پیروزی بزرگ و یک ارزش برای نظام است.‏
 
وی افزود: در برآوردی که من از دوران دفاع مقدس دارم، می خواهم بگویم این کار کمتر از آن نبود که این حجم از جوانان علاقه مند با این ‏اعتقاد به ولایت و به این شکل پای کار هستند. احساس این بود که جوانانی با روحیه بسیجی با یک شعور عمیق و بحث های ‏جدی پای کار هستند. این خیلی مغتنم است.‏
 
جلیلی افزود: این ظرفیتی که در این انتخابات این گونه دور هم جمع شد، این نه برای یک پایان، بلکه برای یک شروع مغتنم است برای اینکه ‏این اهداف را دنبال کنیم.‏
 
وی به پیامی که به رئیس جمهور منتخب داده بود اشاره کرد و گفت: در پیامی که به آقای روحانی دادم، سعی کردم که هیچ جمله ای که بر مبنای سیاسی بازی و دور از صداقت باشد، ننویسم، یعنی ‏اگر گفتم ما به شما کمک می کنیم، چون ما می خواهیم دولت اسلامی موفق باشد، این کمک را می کنیم. نگاه یک حزب اللهی این ‏نیست که حتما من باشم تا موفق باشم، مهم این است که آن کار در جهت صحیح و درست و گفتمان انقلاب اسلامی و پیشرفتی که ‏مورد نظر آن تمدن اسلامی که آقا روی آن تأکید دارند، انجام بشود.‏
 
وی در تشریح نوع کمک کردن به دولت آینده گفت: ما در این جهت کمک می کنیم، کمک هم این است که هرکار ایجابی که باشد حتماً احساس این است که همان کاری که ما می ‏خواستیم انجام بدهیم، دارد انجام می شود و خدا را شکر می کنیم و هر جایی هم که احساس کردیم خلاف است حتماً بر اساس همان ‏اصل هشتم قانون اساسی و امر به معروف و نهی از منکر، کمک خود را این می دانیم که متذکر بشویم و نظارت کنیم و بگوییم ‏اینجا اشتباه است. این دو حرکت با توجه به این بحث که بخشی از آن در حوزه جامعه است تا دولت، مکمل همدیگر هستند.‏
 
وی به جمع شدن دوستدارانش کنار یکدیگر اشاره کرد و اظهار داشت: این جمع و این فضا، نه برای فضای حزبی و انتخابات، بلکه برای این هدف متعالی موضوعیت دارد. باید روی آن فکر کنیم که ‏چگونه می توانیم انسجام آن را برای آن کار حفظ کنیم، البته نباید منحصرا این انسجام موضوعیت پیدا کند، این برای این است که ‏کار را شروع کنیم، چون این مدل کارها، کارهایی نیست که زمان بخواهد و ... ، بلکه حتماً باید این کارها را شروع و دنبال کنیم.‏
 
وی تصریح کرد: این مسأله هم که ما هم اکنون مسئولیتی نداریم، خودش کمکی است برای پیشبرد اهدافمان. چون فراغ بال داریم برای پیگیری ‏بحث های گفتمان سازی و فرهنگ سازی که بحث اصلی ماست.‏
 
جلیلی به آسیب شناسی حرکت گفتمان انقلاب در انتخابات پرداخت و افزود: اگر بخواهم آسیب شناسی از انتخابات داشته باشم، شاید یک ضعف ما این بود که نتوانستیم این اقناع را ایجاد کنیم که گفتمان ‏اسلام، انقلاب و مقاومت می تواند موجب پیشرفت می شود، نتوانستیم این را به صورت اقناعی و اثباتی بیان کنیم. این ضعف را ‏باید در مسیر حرکتمان برطرف کنیم.‏
 
 
وی ادامه داد: یک نکته دیگر هم اینکه در این کار نباید گرفتار حاشیه بشویم، چون موجب خالی شدن ظرفیت هایمان می شود. با درگیری در ‏حاشیه ها از آن کار بزرگ می مانیم. این حاشیه های بی خود می تواند کار ما را ضعیف کند. مثلاً در برخی از این سایت ها که ‏دوستان حزب اللهی مسئولیت آن را برعهده داشتند، می دیدم بحث های سطحی و غیر ضرور مطرح می شد و می دیدم که بعد از ‏مدت زیادی هنوز سوزن آن سایت روی آن موضوع بدون اینکه برایش رشدی داشته باشد، گیر کرده است.‏
 
دكتر جليلي آسيب دیگر این حرکت را اینگونه عنوان کرد: ما نباید گرفتار گزارش دهی بشویم، بلکه باید به سمت نتیجه حرکت کنیم، مثلاً خانواده از شما نان می خواهد، شما بروید و بیایید ‏و گزارش بدهید که مثلاً 15 نانوایی رفتم و 6 تا بسته بود و ...، در آخر خانواده از شما نان می خواهند، ما نباید گرفتار این ‏معضل بشویم که مثلاً گزارش بدهیم این تعداد سایت راه اندازی کردیم و ...، باید ببینیم که انتهایش چه می شود؟
 
وی تصریح کرد: بنده بسیار از این موقعیت پیش آمده خوشحالم و این انتخابات بهانه ای شد که عده ای از عزیزان که انگیزه های بسیار ارزشمند و ‏اهداف بلند دارند، از روش های صحیح هم استفاده می کنند، دور هم جمع شوند. این التزامی که این سه موضوع با هم دارند، ‏بسیار ارزشمند است.‏
 
وی در پایان افزود: البته من خودم را قابل نمی دانم که از دوستان تشکر کنم، چون معتقدم این کار برای فردی مثل من نبود که بخواهم تشکر کنم. ‏دوستان برای هدفی بزرگتر این کار را انجام دادند که انشاءالله خداوند شاکر آن هاست و این اخلاصی که من از این جوان ها دیدم ‏انشاءالله جزء ذخائر عالی ایشان در آخرت خواهد

 



:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 27 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است/ رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ملت است

 
در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.

به گزارش

حوزه سیاسی باشگاه خبرنگاران

به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنه ای؛ در پی حماسه با شكوه و تاریخی ملت در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و چهارمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیام تشكر و قدردانی خطاب به مردم ایران صادر كردند.




حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در این پیام با اشاره به حضور متراكم و خیره كننده ایرانیان مومن و غیور در صحنه حماسی انتخابات، این حضور عظیم را نشان دهنده رشد فزاینده سیاسی و پای فشردن بر مردمسالاری دینی صادقانه و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان حسود خواندند و تأكید كردند: پیروزِ حقیقی انتخابات، ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمّم و دل سرشار از امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.



متن كامل پیام رهبر معظم انقلاب به این شرح است:



بسم الله الرحمن الرحیم



ملت عزیز ایران!



صحنه حماسی و پرشور انتخابات در روز جمعه ی ۲۴ خرداد، آزمون خیره كننده ی دیگری بود كه چهره ی مصمم و پر امید ایران اسلامی را در معرض نگاه دوستان و دشمنان نهاد. رشد فزاینده ی سیاسی و پای فشردن بر مردم سالاری دینی صادقانه، حقیقت تابناكی است كه با حضور متراكم شما در پای صندوق های رأی، یك بار دیگر در عمل به اثبات رسید و باطل السحر بافته ها و گزافه های دشمنان و حسودان و طمع ورزان شد.



حماسه ی حضور شما پیوند مستحكم ایران و ایرانی را با نظام اسلامی به رخ همه ی بدخواهانی كشید كه با صد ترفند سیاسی و اقتصادی و امنیتی در پی گسستن یا سست كردن این اعتماد و پیوند مقدس اند.



ایرانیِ مومن و غیور در انتخابات دیروز، ظرفیت عظیم خود را در مواجهه ی متین و خردمندانه با جنگ روانی بازیگران سلطه و استكبار، با زیبایی و چیره دستی هر چه تمام تر به تصویر كشید و كشور خود و منافع ملی خود و آینده پر تلاش و امیدوارانه خود را بیمه كرد.



پیروز حقیقی انتخابات دیروز ملت بزرگ ایران است كه به حول و قوه الهی توانست گامی استوار بردارد و گوهر نفوذ ناپذیر و چهره ی پر نشاط و مصمم و دل سرشار از  امید و ایمان خود را به نمایش بگذارد.



اینجانب با خشوع و خاكساری در برابر لطف و رحمت خداوند حكیم و علیم، جبهه ی سپاس بر زمین می سایم و خود و شما را به ذكر و شكر و قدرشناسی این نعمت بزرگ فرا میخوانم و با سلام و عرض اخلاص به حضرت ولی اله الاعظم روحی فداه و تبریك به ملت عزیز و به رئیس جمهور منتخب جناب حجت الاسلام آقای حاج شیخ حسن روحانی نكاتی را به ایشان و همه آحاد ملت عرض میكنم:



۱- اكنون كه حماسه ی سیاسی و نقطه اوج آن در جمعه ی بیست و چهارم خرداد با پیروزی ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی به سرانجام رسیده است، هیجان و التهاب روزها و هفته های رقابت، باید جای خود را به همكاری و رفاقت داده و طرفداران نامزدهای رقیب در آزمون بردباری و متانت و دانایی نیز جایگاه شایسته ی خود را به  دست آورند. هیچ احساسی، چه شادمانی و چه ناشادمانی، نباید كسی را به رفتار و گفتاری دور از شأنِ خردمندی و فرزانگی وادار كند. نگذارید بدخواهان، احساسات مردم را ابزار خواسته‌های پلید خویش كنند. وحدت ملی و رفق و مدارا پشتوانه‌ ی امنیت كشور و خنثی كننده‌ ی ترفندهای دشمنان است.



۲- رئیس جمهور منتخب، رئیس‌جمهور همه‌ ی ملت است. همه باید برای دست یافتن به آرمانهای بزرگی كه رئیس‌جمهور و همكاران وی در دولت، متعهد و مسئول تحقق آنند، به آنان كمك و با آنان همكاری صمیمانه كنند.



۳- اكنون پس از هفته‌ها گفتن و شنودن، نوبت كار و اقدام است. رئیس‌جمهور منتخب، تا روز پذیرش رسمی مسئولیت، دارای فرصت ارزشمندی است كه شایسته است بیشترین بهره از آن برده شود و كارهائی كه شروع مسئولیت خطیر ریاست جمهوری، بدان نیازمند است، بی درنگ آغاز گردد.



۴- تحقق حماسه‌ ی انتخابات، بدون شركت و رقابت و تلاش دیگر نامزدهای ریاست جمهوری امكان‌پذیر نبود. لازم میدانم از همه شخصیت های محترمی كه پای در این میدان نهاده و با تلاش خستگی ناپذیر خود، صحنه ی مسابقه ئی شور انگیز را آفریدند، صمیمانه تشكر كنم و آنان را باز هم به نقش آفرینی در عرصه های گوناگون انقلاب و نظام اسلامی فرا بخوانم.



۵- و نیز لازم میدانم از همه ی آحاد ملت كه این بار نیز حادثه ای ماندگار خلق كردند، بویژه از حضرات مراجع معظّم و علمای اعلام و نخبگان دانشگاهی و سیاسی و فرهنگی كه در ترغیب به مشاركت، نقش های ارزنده ایفا كردند، و نیز از دست اندركاران برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا بویژه وزارت كشور و شورای محترم نگهبان كه زحمات طاقت فرسای این هفته های پركار را صبورانه تحمل كردند و با امانت كامل، این بار سنگین را به سرمنزل رساندند، و نیز از مأموران پر تلاشی كه امنیت این پدیده ی حساس را در كشوری با این وسعت، تا اقصی نقاط آن، تضمین كردند و همچنین از همه ی دستگاههای همكار آنان، صمیمانه تشكر كنم و اجر وافر الهی را برای آنان مسألت نمایم.



۶-لازم میدانم به شكل ویژه از رسانه ی ملی و دست اندركاران محترم آن كه شور انتخابات را رهین تلاش هنرمندانه و مبتكرانه ی خود ساختند و راوی صادق و صریح گرایش ها و اندیشه ها و هدفهای نامزدان ریاست جمهوری شدند و چگونگی دست بدست شدن قدرت در نظام جمهوری اسلامی را، به شكل آشكار در برابر چشم جهانیان گذاشتند، تشكری بسزا و بلیغ كرده، اجر و توفیق آنان را از خداوند مسألت نمایم.



در پایان بار دیگر با خشوع و ابتهال، نعمت های بزرگ الهی را سپاس گفته و با تكریم یاد امام بزرگوار و شهیدان و ایثارگران عالی مقام، آینده ئی هر چه بهتر را برای این كشور و این ملت آرزو و مسألت میكنم.


و السّلام علیكم و رحمه الله


سیّدعلی خامنه ای


۲۵ خرداد ماه ۱۳۹۲



:: بازدید از این مطلب : 253
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 26 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman
"سیرنیوز": کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندیدای قفل باز کن چه می کند؟
به گزارش سیرنیوز به نقل از بولتن نیوز ؛ کلید چیست؟ قفل چیست؟ چه کسانی مملکت را قفل شده می دانند؟ کلید این قفل ها دست کاندید قفل باز کن چه می کند؟ فوکویاما نیز اصطلاحی دارد مبنی بر اینکه هر قفلی قابل باز شدن است.مهم آن است که کلید آنرا پیدا کنید.

اخیراً آقای حسن روحانی مستمرا در برنامه های تبلیغاتی خود از کلید قفل درهای بسته و ... صحبت می کند و ادعا دارد می تواند این قفل ها را باز کند پیگیری های ما نشان داده که بیشترین تخصص و تبحر آقای روحانی در سفرهای خارجی آنهم از نوع اتفاقی می باشد که نمونه آن سفر به دور از چشم مسئولان نظام در عید نوروز سال 91 به کشور اتریش آن هم با لباس مبدل بوده است هر چند ایشان در فیلم مستند دوم خود موضوع لباس مبدل را حل کرد و همانند فیلم تبلیغاتی آقای هاشمی در سال 84 به نوعی خود را اصلاح شده اعلام نمود، اما شاید یکی از کلیدهای مدنظر برای وی همین جدا شدن از لباس روحانیت و سفر به اروپا با فراغ بال و استفاده از لباس مبدل باشد.

فراموش نکنید که ایشان "احتمالا" مدرک تحصیلی خود را از اسکاتلند گرفته و شاید بیشترین دغدغه خود را باز شدن درب سفارت انگلیس در ایران می داند حال سوال این است که کلید قفل انگلیسی در دستان ایشان چه می کند شاید بشود این تعابیر را با توجه به شعارهای تبلیغاتی ستادهای انتخاباتی آقای روحانی بکار برد: تدبیر و امید یعنی باز شدن قفل رابطه حسنه این کاندیدا با کشور مورد نظرش انگلیس و همه چیز در گرو بازشدن این قفل است قفلی انگلیسی که با کلید انگلیسی و به دست ... باز می شود.
 
" سیر نیوز " : اینکه نامزدها حضور خود در انتخابات را بر اساس احساس وظیفه و تکلیف اعلام می کنند اقدامی قابل قبول ازسوی آنان و مردم است اما کسانیکه اندکی بعد اعلام انصراف می کنند اقدام خود را چگونه توجیه می کنند آیا این موضوع نیز از روی احساس وظیفه است ؟

 

به گزارش سیرنیوز، زمان ثبت نام نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که رسید طیف عظیمی از سیاسیون کشور به همراه هوادارانشان برای نام نویسی به ستاد انتخابات وزارت کشور مراجعه کردند، رخ دادی که رسانه ها از آن به عنوان جشن تکلیف چهره های سیاسی یاد کردند. تنها چند روز پس از ثبت نام اما گویی تکلیف از گردنشان ساقط شد و یکی پس از دیگری به نفع برخی از کاندیداها کناره گیری کردند.

گمانه زنی ها بر سر حضور چهره های سیاسی در انتخابات از مدت ها پیش آغاز شده بود، گمانه زنی هایی که جز در مورد علی لاریجانی و سید محمد خاتمی تقریباً همگی درست از آب درآمد.

محسن رضایی و مصطفی پورمحمدی از مدت ها پیش سفرهای خود را به اقصی نقاط ایران آغاز کردند، نقد برنامه های اقتصادی دولت و شیوه برخورد محمود احمدی نژاد در موضوعاتی مانند سیاست خارجی و اوضاع داخلی مملکت در دستورکارشان قرار گرفت.

دو ائتلاف اصولگرایان برای معرفی کاندیدای ریاست جمهوری شکل گرفت، ائتلاف سه گانه متشکل از محمدباقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل و علی اکبر ولایتی علی رغم برخی شایعات همچنان پا برجا ماند، هر چند به مرور از تحرکات انتخاباتی حدادعادل و ولایتی کم شد و شهردار تهران بر فعالیت های انتخاباتی اش افزود اما دستکم در این ائتلاف کسی سخن از جدایی و استقلال نزد، روندی که در سوی دیگر یعنی ائتلاف پنجگانه عملاً به گونه ای پیش رفت که منوچهر متکی با ترک ائتلاف خود به طور مستقل وارد رقابت های انتخاباتی شد و محمد حسن ابوترابی فرد هم از سوی ائتلاف به عنوان خروجی نهایی معرفی شد.

دو عضو ائتلاف عملاً وارد رقابت با یکدیگر شده بودند تا زمانی که ناگهان ابوترابی فرد که نایب رییس مجلس نیز بود روز گذشته رسماً از دور رقابت ها کناره گیری کرد تا بنا به خواست ۲۰۰ تن از نمایندگان مجلس بیشتر وقت خود را بر روی امور خانه ملت بگذارد و بیش از این به تشتت آراء در میان اصولگرایان دامن نزند.

از سوی دیگر جبهه پایداری نیز که با قاطعیت کامران باقری لنکرانی وزیر اسبق بهداشت را به عنوان نامزد نهایی خود برگزیده بود پس از ثبت نام سعید جلیلی، او را به لنکرانی ترجیح داد تا لنکرانی نیز بعد از آنکه با دبیر شورای عالی امنیت ملی دیدار کرد به نفع او از رقابت های انخاباتی کنار بکشد، چرا که به هر حال جلیلی چهره ای سیاسی تر داشت و احتمالاً پایداری ها نیز دریافته بودند بختش برای پیروزی در انتخابات بلندتر است و هرچند پیش از این به درخواست آنان برای نامزدی پاسخ نداد و خود مستقلاً به ستاد انتخابات رفت اما در نهایت دل پایداری ها را هم آنقدر نشکسته بود که نتوانند بر سر حمایتش اجماع کنند.

برای انصراف از کاندیداتوری انتخابات اما گویی دولتی ها بیشتر از همه عجله داشتند وزیر کشاورزی و معاون اول رییس جمهور در همان بدو امر کنار کشیدند و سخنگوی وزارت امور خارجه نیز یک روز پیش از اعلام تایید صلاحیت های شورای نگهبان انصراف داد. مهمانپرست گفته بود که به نفع کسی کنار نمی رود و تصمیمش هم انقدر جدی بوده که شغل سخنگویی را کنار گذاشته انصرافش هم به همان بی سر و صدایی ثبت نامش انجام شد تا این سوال بی پاسخ را در ذهن افکار عمومی ایجاد کند که اگر می خواستی به همین راحتی کنار بکشی، چرا از مقام سخنگویی استعفا دادی و برای انتخابات نام نویسی کردی ؟

موج انصراف ها داوود احمدی نژاد را هم در بر گرفت تا در نهایت او نیز به سود جلیلی کنار بکشد، شخصیتی که می گوید به گفتمان سوم تیر از همه نزدیکتر است و می تواند در فضای سیاسی ایران از پس کار بربیاید.

اما موج انصراف ها به پایان نرسیده و پس از اعلام نظر شورای نگهبان نیز برخی از کاندیداها کنار کشیدند که از آن جمله می توان به کاندیداهای ائتلاف۱+۲ و محمد رضا عارف نامزد اصلاح طلبان اشاره کرد.

کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای هم برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند، موردی که درباره صادق واعظ زاده کاملاً صدق می کند، او در این مدت توانست حرف هایش را بزند و برای نخستین بار به او نه از دیدگاه شخصیتی علمی و دانشکاهی بلکه فردی سیاسی در حد کاندیداتوری ریاست قوه مجریه نام برده شود، پتانسیلی که می تواند از آن در سال های بعد به خوبی استفاده کند.

از سوی دیگر اگر نامزدها از جانب شورای نگهبان تایید صلاحیت شود، انصراف هم که بدهند به خودی خود پله های ترقی را طی کرده اند چرا که از آن به بعد از آن ها به عنوان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یاد شده می توانند مدعی شوند اگر صلاحیت رییس جمهور شدن را داشته اند در پست های دیگر هم خواهند توانست نقش آفرینی کنند.

در نهایت افرادی که می دانند از اقبال چندانی برخوردار نیستند نیز می توانند با انصراف به سود کاندیدای مطرح حداقل جایگاه خود را در کابینه آینده تضمین کرده از فرصت دیریاب انتخاباتی حداکثر استفاده را برده باشند.

کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران به خودی خود مزیت های ویژه ای برای سیاست پیشگان دارد، اول آنکه کاندیدا می تواند اگر تا پیش از این چندان مشهور نبوده از فرصت ایجاد شده استفاده کند و خود را به افکار عمومی بشناساند.

 

 



:: بازدید از این مطلب : 240
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 22 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

 

حماسه می آفرینیم

ترس دشمن از رنگ ها

یک روز از لباس سبز سپاه می ترسد

یک روز از لباس خاکی بسیج

یک روز از سرخی خون شهید

یک روز از چادر مشکی زن ها

یک روز از کیک زرد نیروگاه

و امروز هم از جوهر آبی انگشت ها...


«معراج افلاکی ها» نوشت:

حماسه می آفرینیم 

4 روز تا حماسه ای پر شکوه در ایران اسلامی

و اینک، دنیا منتظر حضور شماست...

 

انتخابات، تداوم راه شهیدان

از نگاه امام خمینی(ره) حفظ نظام از اوجب واجبات بود. با شروع جنگ تحمیلی، آنان که رهرو واقعی امام بودند لحظه ای برای عمل به این واجب درنگ نکردند. و حالا امروز حفظ نظام در گروی حضور حداکثری ما در پای صندوق های رای است.

 


از نگاه امام خمینی(ره) حفظ نظام از اوجب واجبات بود. با شروع جنگ تحمیلی، آنان که رهرو واقعی امام بودند لحظه ای برای عمل به این واجب درنگ نکردند. و حالا امروز حفظ نظام در گروی حضور حداکثری ما در پای صندوق های رای است.

انتخابات

منبع: انفطار


همچو دریا در مصاف دشمنان طوفانیم

رای خـواهم داد تــــا ثابت کنم ایـــرانیـــم /همچــو دریـــا در مَصاف ِدشمنان طوفــانــیم

انتخابات

 

رای خـــواهم داد تـــــــــا ثابت کنم ایـــرانیـــم

همچـــــو دریـــا در مَصاف ِدشمنان طوفــانــیم

رای خــــواهم داد تا بیــــــگانه را رســــوا کنم

وحــــدت ایــرانیـــان را بــاز هـــــم معنـــا کنم

رای خواهم داد داند مدعی هیچ است و بس

ارزشش کمتــر بُوَد در پیش ما از یـــک مگس

 

للحق:رای خواهم داد تا چشم دشمنان میهنم کور شود فقط همین...

 

منبع: سفیران نور

 



:: بازدید از این مطلب : 226
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

شناسایی پیاده نظام فتنه!؟

باحرکت مردمی در فضای مجازی ، کار دشمنان و بدخواهان انقلاب سخت تر شد //. سایت شناسایی اخلال گران و فتنه جویان راه اندازی شد// 

 

این صفحه برای شناسایی فتنه گران در تجمعات احتمالی ساخته شده. امیدواریم دستگاه های مربوطه نسبت به برخورد با این عوامل اقدام نمایند//

در

در آستانه خلق حماسه سیاسی انتخابات یازدهم ریاست جمهوری دشمن همچون فتنه سال 88 ، با فتنه گری وحدتمان را نشانه رفته است و شاهد تلاشهای مذبوحانه  منافقين، سلطنت طلبان و گروه هاي تروريستي و ضد انقلاب در فضاي مجازي و رسانه اي كشور هستيم كه جز برهم زدن امنيت اجتماعي جامعه هدف ديگري ندارند و براي رسيدن به اين هدف شوم ، از هر حربه اي حتي اقدامات تروريستي ،برهم زدن اجتماعات و گردهمایی هی انتخاباتی کاندیداها  و ضربه زدن به مال و جان مردم دریغ نمی کنند لذا بدين وسيله از تمامي هم وطنان ايراني انتظار مي رود در صورت در اختیار داشتن هرگونه اخبار و اطلاعاتی اعم از عكس، فيلم، مقاله، خبر، ايميل و آدرس اينترنتي كه در خصوص جریانات اغتشاش طلب بر هم زننده نظم و امنیت اجتماعی ذر آستانه بزرگترین حماسه سیاسی ملت ایران و همچنین درشناسایی انان در فضای مجازی به معرفی آنان در همین صفحه اقدام نمایند تا به اطلاع امت شهید پرور و مراجع قضایی برسد .

نشانی صفحه:

https://www.facebook.com/PiadehNezameFetneh

 

در

دردر

در

در

در

در

در

در

در



:: بازدید از این مطلب : 244
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : شنبه 18 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

...اين‌همه راه آمده‌ايم


+ 0
+ 0

«شما يک زندگي جدا از دنياي جديد داشته‌ايد. مباحث مربوط به اقتصاد مدرن و حقوق و روابط جديد بين‌الملل را مطالعه نکرده‌ايد. تحصيلات شما در علوم اسلامي و الهي است. شما با دنياي کنوني سياست و معادلات جاري آن در زندگي اجتماعي درگير نبوده‌ايد. با اين وجود، آيا احساس نمي‌کنيد که بايد در راهي که اعلام کرده‌ايد تجديدنظر کنيد؟»

اين پرسشي بود که روز نهم آذرماه 1358 خبرنگار مجله آمريکايي تايم در مصاحبه اختصاصي خود با حضرت امام(ره) از ايشان پرسيده بود. پاسخ امام راحل(ره) اما، تعجب آميخته به ناباوري خبرنگار تايم را در پي داشت. امام خميني(ره) در پاسخ فرموده بود؛ «ما، معادله جهاني و معيارهاي اجتماعي و سياسي که تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مي‌شده است را شکسته‌ايم، ما خود چارچوب جديدي ساخته‌ايم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ايم. از هر عادلي دفاع مي‌کنيم و بر هر ظالمي مي‌تازيم، حال شما اسمش را هر چه مي‌خواهيد بگذاريد، ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت، اميد است کساني پيدا شوند که ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراي امنيت و ساير سازمان‌ها را بر اين پايه بنا کنند. نه بر پايه نفوذ سرمايه‌داران و قدرتمندان که هر موقعي خواستند هر کسي را محکوم کنند، بلافاصله محکوم نمايند. آري با ضوابط شما، من هيچ نمي‌دانم و بهتر است که ندانم».
خبرنگار مجله «تايم» حق داشت از پاسخ امام راحل ما(ره) انگشت‌حيرت به دندان بگيرد و در مقدمه‌اي که براي انتشار مصاحبه حضرت امام(ره) تهيه کرده بود، بنويسد؛ «سخن از يک روحاني بزرگ شيعه در ميان است که به‌زعم خود آمده است تا نظام حاکم بر جهان امروز را نه فقط در ايران که در همه دنيا تغيير دهد و نظامي را جايگزين کند که در آن عدالت و ظلم، روابط اجتماعي و معادلات سياسي با معيارهاي اسلامي تعريف مي‌شوند».
نمي‌دانيم آيا خبرنگار مجله تايم در قيد حيات است يا نه؟ اگر بود مي‌ديد و اگر باشد مي‌بيند که آنچه آن روز، امام راحل(ره) ما با اطمينان مي‌فرمود و خبرنگار تايم با دهاني بازمانده از تعجب و دروني آکنده از انکار مي‌شنيد، اتفاق افتاده است.
15 خرداد 1342 را مي‌توان با روزي که رسول خدا(ص) دعوت خويش آشکار کرد، به مقايسه نشست. با اين تفاوت که پيامبر اعظم(ص) اسلام ناب را به وحي از خداي مهربان گرفته بود و سلاله پاک او، امام خميني(ره) غبار قرن‌ها بدعت و تحريف و کج‌انديشي و بدانديشي که بر آن نشسته بود را زدوده و اسلام ناب محمدي(ص) را همانگونه که در صدر بود،‌ ارائه کرده بود. رژيم آمريکايي شاه، سراسيمه از آنچه در پيش بود، قيام را به خون کشيد و اين توهم را که نه خود و نه اربابانش باور داشتند در شيپورهاي فريب آن روزها دميد که گويي «دارها برچيده و خون‌ها شسته است»! اما قيام، تازه آغاز شده بود و تشنگاني که با آدرس غلط قدرتهاي استکباري در پي آب به سوي سراب رفته بودند، نشاني سرچشمه زلال را که امام راحل(ره) نشان‌داده بود، شناخته بودند. ديري نپائيد که طلايه بهمن 57 نمايان شد و ياران امام(ره) که آن روزها مي‌فرمود؛ در رحم مادران و صلب پدران و يا گهواره‌ها هستند، نيز از راه رسيدند. همه آمده بودند و آماده بودند تا «فلک‌را سقف بشکافند و طرحي نو دراندازند» و انداختند.
حضرت امام(ره) در پيامي به مناسبت سالروز قيام 15 خرداد که سال 1362 يعني در اوج جنگ تحميلي و حمله همه جانبه تمامي قدرت‌هاي ريز‌و‌درشت دنيا به ايران اسلامي، منتشر شده بود، آورده‌اند؛
«ما امروز، دورنماي صدور انقلاب اسلامي را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مي‌بينيم و جنبشي که از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستکبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است، اميدبخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالي را نزديک و نزديکتر مي‌نمايد، گويي جهان مهيا مي‌شود براي طلوع آفتاب ولايت از افق مکه‌معظمه... از پانزدهم خرداد 42 که حکومت مستکبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مي‌رفت تا عربده شوم «اناربکم الاعلي» از حلقوم فرعون زمان طنين افکند تا 22 بهمن 57 که پايه حکمراني جباران‌عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت و تاج 2500 ساله فرعون‌گونه ستمشاهي به دست تواناي زاغه‌نشينان و ستمديدگان تاريخ برباد رفت و... ايامي معدود بيش نبود و از 22 بهمن 57 تا امروز که 15 خرداد 92 را درآغوش مي‌کشيم ساعاتي محدود بيش نيست ولي تحولي که - انجام آن- کمتر از صد سال -هم- بعيد به نظر مي‌رسيد با تقدير خداي بزرگ در اين ايام معدود و ساعات محدود تحقق يافت و جلوه‌اي از وعده قرآن کريم نورافشاني کرد».
امام راحل ما(ره) باز هم مثل هميشه حق داشت که در سروده‌اي مي‌فرمود؛ «انتظار فرج از نيمه خرداد کشم» چرا که آن روز اگرچه آميخته به دود و آتش و خون بود ولي بعثت دوباره - تعبير حکيمانه حضرت آقا از انقلاب اسلامي- آغاز شده و اسلام ناب محمدي(ص) از غربتي که دهها قرن بر آن تحميل کرده بودند، بيرون آمده بود.
بعد از آن، اين گردونه چرخيد و چرخيد تا به رحلت حضرت امام(ره) رسيد. غربِ سيلي خورده بار ديگر غريو شادي کشيد. ساعتي پس از آن که امام راحل ما چشم از جهان فروبست، اين خبر با ذوق‌زدگي احمقانه‌اي روي تلکس خبرگزاري رويتر نشست که «با مرگ خميني، انقلاب اسلامي به نقطه پايان رسيده است» و ساعتي ديگر خبرگزاري آمريکايي آسوشيتدپرس در مصاحبه با يکي از نظريه‌پردازان مؤسسه «هري‌تيژ» به تفسير اين رخداد پرداخت که «شخصيت کاريزماتيک- جاذبه ويژه- خميني مسلمانان جهان را با حالتي سحرگونه به خود جذب کرده بود و اکنون که از دنيا رفته است،‌ مانند هر شخصيت کاريزماتيک ديگر، بنياني که بنانهاده بود فرو مي‌ريزد» اما چند ساعت بعد وقتي در سراسر ايران اسلامي زن و مرد و کودک با چشم اشکبار به خيابان‌ها ريختند و خبر اين ضايعه غم‌انگيز در لبنان و فلسطين اشغالي و مصر و بحرين و الجزاير و... پيچيد و هنگامه آفريد، خبرگزاري رويتر با ناباوري آن را رخدادي عظيم‌تر از استقبال مردم به هنگام ورود حضرت امام(ره) ناميد و با انتقال بي‌وقفه رهبري به حضرت آقا؛ اضطراب دشمن به اوج رسيد ... خميني عزيز ما غروب نکرده بود، بلکه در قامت ديگر سلاله پاک رسول خدا(ص) دوباره طلوع کرده بود... و ديري نپائيد که اين گزاره ملکوتي از دل‌ها به زبان‌ها تراويد که «خامنه‌اي، خميني ديگر است».
باز هم عقبه‌هاي سخت بود و شيب‌هاي تند که ملت مانند دوران امام‌راحل(ره) در رکاب خلف حاضر او با موفقيت پشت سر مي‌گذاشتند و قله‌هايي که پير جماران وعده داده بود را يکي پس از ديگري فتح مي‌کردند. اين برداشت نه سخن خلاف است و نه لاف گزاف. کافي است به توصيه حضرت امام، نقطه آغاز را با نقطه‌اي که امروزه در آن ايستاده‌ايم به مقايسه بنشينيم، تا با خواجه شيراز همنوا شويم که:
رهرو منزل عشقيم و زسر حد عدم 
تا به اقليم وجود، اينهمه راه آمده‌ايم
امروزه اما، همه شواهد حکايت از آن دارند که در ادامه همان راه به پيچ‌بزرگ تاريخ نزديک شده‌ايم. پيچ بزرگي که به نوشته هاآرتص، خميني و خامنه‌اي تابلوهاي راهنماي آن را نصب کرده‌اند و... راستي! آنگونه که دشمنان بيروني ادعا مي‌کنند و دنباله‌هاي داخلي همان را نشخوار مي‌کنند، اگر انقلاب اسلامي درگذر سال‌هاي گذشته رو به ضعف نهاده است، چرا -به قول حضرت آقا- کينه‌توزي‌ها و دشمني‌ها و شمشير از رو بستن‌هاي دشمنان همه روزه دامنه گسترده‌تر و شتاب بيشتري گرفته است؟! و به قول حضرت امام(ره) در خطاب معروفشان به آمريکا «اگر مي‌گوئيد هيچ اتفاقي نيفتاده است، پس چرا اينهمه سر و صدا مي‌کنيد؟!»
از ميان هزاران اظهارنظر و تفسير و تحليل دشمنان تابلودار بيروني، اشاره به بخشي از سخنان نتانياهو که روز 26 مي 2011- پنجم خرداد 1390- در کنگره آمريکا ايراد کرده است خواندني است؛
«دفعه قبل که پشت اين تريبون ايستاده بودم درباره خطر ايران هسته‌اي هشدار دادم، اما، اکنون آن زمان گذشته است و لولا و محور تاريخ در حال چرخش است. امروز از تنگه خيبر در عربستان تا تنگه جبل‌الطارق در مراکش، دگرگوني عظيمي در حال وقوع است. اين دگرگوني کشورها را متلاطم و دولت‌هاي دوست ما را متلاشي کرده است و خاطرات ايران 1979 را زنده مي‌کند. بايد قبول کنيم نيروي قدرتمندي وجود دارد که با الگوي مورد نظر ما -پاسخ حضرت امام به خبرنگار تايم را مرور کنيد- مخالف است. در رأس اين نيروي قدرتمند، ايران خميني و خامنه‌اي قرار دارد. کساني که ايران و خطر آن را ناديده مي‌گيرند، سرخود را در شن [!] فرو کرده‌اند.»
و... اين قصه اگرچه سر دراز دارد و حتي شرح مختصر آن نيز در اين وجيزه نمي‌گنجد، ولي اين نکته گفتني و اين سؤال پرسيدني است که «براي نشستن بر کرسي رياست امور اجرايي کشوري با اين ويژگي‌ها، چه شخصيتي و با چه ويژگي‌ها بايسته است؟... شايسته به مفهوم واقعي آن بماند.»

حسين شريعتمداري

 

 

حذف خاموش عارف به نفع روحاني

+ 0
+ 0


فشارها بر محمدرضا عارف براي انصراف به نفع حسن روحاني شدت گرفته است.

 

کیهان: عارف مي‌گويد تا آخر در رقابت انتخاباتي خواهد ماند اما شواهد حاکي از آن است که او احتمالاً از سوي ائتلاف هاشمي+ اصلاح‌طلبان حذف شود؛ در عين حال طيفي گسترده از اصلاح‌طلبان، عارف (معاون اول دولت اصلاحات) را بر حسن روحاني که خود را معتدل و نه اصلاح طلب معرفي مي‌کند ترجيح مي‌دهند. با اين حال برخي تندروها، عارف را اصلاح‌طلب بدلي و قلابي معرفي کردند و مي‌گويند نه عارف و نه حسن روحاني با نظر اصلاح‌طلبان نام‌نويسي نکرده‌اند بلکه با نوعي نافرماني ثبت‌نام نموده‌اند.
روز گذشته محمدعلي نجفي که خود را «سخنگوي کارگروه 7 نفره ائتلاف اصلاح‌طلبان» معرفي مي‌کرد به خبرنگاران گفت تا شنبه آينده نتيجه مذاکرات اين کميته 7 نفره اعلام مي‌شود. در حال حاضر دو جريان تأثيرگذار هستند يکي اصلاح‌طلبان که نمادشان خاتمي است و ديگري جريان معتدل که نماد آن هاشمي است. گزينه اصلي ما هاشمي بود که شوراي نگهبان گرفت و کانديداي مشترک اين دو جريان منتفي شد.
وي با بيان اينکه «مشاوران خاتمي و تعدادي از بزرگان» در تشکيل گروه 7 نفره نقش داشته‌اند، نظرسنجي و ساز و کارهاي ديگر در انتخاب کانديداهاي واحد اصلاح‌طلبان نقش دارد.
همزمان «مشاوران خاتمي» در بيانيه‌اي خواستار ائتلاف روحاني و عارف شد اما با ادبياتي قابل تأمل عملاً گراي روحاني را داده و تلويحاً عارف را حذف کرد. اين گروه با ابراز تأسف از رد صلاحيت هاشمي مي‌نويسد: ما در اين فرصت با رايزني با همه گروه‌هاي اجتماعي و احزاب و شخصيت‌هاي سياسي و فعالان اصلاح‌طلب و اصول‌گرايي که به برون‌رفت از تنگناهاي موجود مي‌انديشند و منافع و مصالح ملي را بر منافع فردي و مصالح گروهي ترجيح مي‌دهند مي‌کوشيم با معرفي نامزدي واحد، اميد و انگيزه عمومي براي حضور در انتخابات را افزايش دهيم.
نشانه ديگر اظهارات علي يونسي وزير اطلاعات دولت خاتمي است که به مسئولان ستاد انتخاباتي حسن روحاني گفته است: شما بار ديگر به گفتمان اصلاح‌طلبي و اعتدال‌طلبي که من بهترين فرد را در اين شرايط آقاي روحاني مي‌دانم رأي دهيد. مطمئن باشيد آقاي هاشمي نظر قطعي به وي دارد و آقاي خاتمي هم بارها گفته که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم و هيچ شکي در لياقت، کفايت و تدبير وي ندارم و اين کافي است براي کساني که مي‌خواهند از نظر بزرگان با خبر باشند و موضع‌گيري‌هايي از اين قبيل که نشانه دور خوردن عارف و حاميان اصلاح‌طلب اوست و موجب دلخوري‌هايي شده، موجب شد دفتر خاتمي در بيانيه‌اي حمايت از حسن روحاني را تکذيب کند. سايت «فرارو» که از عارف حمايت مي‌کند، در اين باره نوشت: سيدمحمد خاتمي نفيا يا اثباتاً درباره هيچ يک از نامزدهاي محترم نظري نداده است. (يونسي گفته بود که «آقاي خاتمي بارها گفته است که من به شخصه به روحاني راي مي‌دهم) دفتر خاتمي خبرهاي منتسب به بعضي اعضاي ستادهاي نامزدهاي انتخابات که از سوي بعضي سايت‌ها و خبرگزاري‌ها، منتشر شده را خلاف واقع مي‌داند.
در همين حال عارف ديروز در حاشيه ديدار با بازاريان تهران درباره درخواست حاميان روحاني به ائتلاف با وي گفت: بنده نظري ندارم و تا آخر در صحنه خواهم ماند.
علي اکبر اوليا نماينده سابق يزد و از حاميان اصلاح‌طلب عارف نيز در مصاحبه با خبرگزاري آريا گفت: در نظرسنجي‌هاي اخير وضعيت عارف بهتر از روحاني است و ما شانس آقاي عارف را بهتر ديده‌ايم.
موافقان نامزدي حسن روحاني مي‌گويند او ممکن است نظر برخي اصولگرايان مانند مطهري و ناطق و... را هم جلب کند اما مخالفان ضمن تأکيد بر اينکه وي اصولگرا نيست مي‌گويند روحاني مدت‌هاست که از جامعه روحانيت نيز فاصله گرفته و جايگاهي ندارد. از آن سو مخالفان عارف مي‌گويند او اگر اصلاح‌طلب بود خودسرانه اقدام به ثبت‌نام نمي‌کرد.
نکته جالب اختلاف ميان محافل اپوزيسيون است. به غير از طيف وسيعي از اپوزيسيون که قائل به تحريم انتخابات و خيانت نکردن(!) به جنبش (فتنه) سبز هستند، موافقان حضور دو دسته شده‌اند. در حالي که سايت ايران امروز به قلم محمد ارس، ‌روحاني را يک شانس بزرگ معرفي کرد و نوشت: روحاني در برنامه‌هاي تبليغاتي قوي‌تر از موسوي و کروبي ظاهر شد. اگر هم ضعف‌ها و کاستي‌هايي دارد که حتماً دارد، در جريان انتخابات آتي از نو ساخته خواهد شد. يعني همانگونه که از موسوي نخست‌وزير دهه شصت، موسوي سبز دهه نود ساخته شد؛ از خاتمي مکتبي، خاتمي اصلاح‌گرا بيرون آمد و جوانان افراطي مکتبي به نيروي مترقي تبديل شدند و عاقبت خانواده رفسنجاني و خود رفسنجاني هم به صف درآمدند. با چنين هنري از پس ضعف‌هاي روحاني نيز برخواهيم آمد.
در مقابل اخبار روز ديگر وبسايت وابسته به اپوزيسيون با حمايت از عارف نوشت: «در انتخابات فعلي باقيمانده جريانات اصلاح‌طلب اشتباه قبل را تکرار کردند. ابتدا گزينه اميدبرانگيز براي هواداران اصلاحات محمد خاتمي بود که با به ميدان آمدن يا آوردن هاشمي رفسنجاني نظرها ناگهان از سوي نماد اصلاح‌طلبي به سمت نماد دوران سازندگي تغيير جهت داد.
همين مورد گوياي اين است که شاه کليد ايستادن بر سر اصول در بين اين جريان گم شده يا اساساً اميد به پي‌گيري اصلاح‌طلبي به نااميدي بدل شده است.» اخبار روز افزود: اصلاح‌طلبان با حمايت از يک نيروي با تجربه و در عين حال تازه نفس چون دکتر عارف که داراي حساسيت کمتري نيز بود مي‌توانستند اشتباه عدم حمايت جدي از معين در 84 را جبران کنند. عدم ورود هاشمي از ابتدا و کنار کشيدن روحاني به نفع عارف و معرفي اين چهره از سوي بدنه اصلاحات به جامعه و جوانان مي‌توانست اميد را برانگيزد.
يادآور مي‌شود براساس برخي تحليل‌ها، زمزمه حذف يک نامزد و انتخاب ديگري از سوي حلقه‌اي که در فتنه سال 88 نقش ايفا کرد، بيش از آن که تاکتيک انتخاباتي باشد، شگردي براي هل دادن هر دو نامزد به سمت اتخاذ مواضع تند و خراب کردن پل‌هاي پشت سر خود - با وجود عضويت در مراکزي نظير مجمع تشخيص مصلحت- به قيمت القاي اين مطلب است که فتنه سبز نمرده است! به همين دليل هم بعضاً ديده مي‌شود که هر دو نفر با دليل و بي‌دليل از هاشمي و خاتمي و موسوي تشکر و تجليل مي‌کنند! اين طراحي براي آن است که افکار عمومي فراموش کنند تندروها ضمن شرط‌گذاري مدعي بودند بدون آزادي بازداشتي‌ها و حصر شدگان، حاضر به حضور در انتخابات نيستند و نيز فراموش کنند که اين جريان مدعي تقلب در انتخابات و عدم آزادي و سلامت آن بودند.

 

حلقه پس از عدم احراز صلاحیت کاندیدای اصلی حلقه انحراف و شکست پروژه برای انتخابات ریاست‌جمهوری، برخی اخبار از تلاش این حلقه برای ایجاد درگیری و حاشیه در مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) حکایت دارد.

به گزارش سیرنیوز؛ شنیده شده است که حلقه انحراف با سازماندهی نیروهای خود به منظور شرکت در مراسم سالگرد رحلت بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی می کوشد تا در میان برنامه مراسم، شعارهایی را در حمایت از کاندیدای عدم احراز صلاحیت شده این حلقه سربدهند.

بر اساس این گزارش، گردانندگان این حلقه با اطلاع از اینکه این اقدام نیروهای سازمان‌دهی شده حامی حلقه انحراف و اخلال در نظم برنامه با واکنش مردمی روبرو خواهد شد، به این اقدام مبادرت می‌ورزند تا از طریق درگیری و نزاع، مانع برگزاری بدون حاشیه و منظم برنامه شوند.

منبع: فاطر نیوز

 



:: بازدید از این مطلب : 240
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 13 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

آدرس واقعيت در انتخابات

 
 

 

انتخابات به مهم‌ترين بحث روز کشور تبديل شده است. اولين مناظره 8 نامزد انتخابات روز گذشته برگزار شد و نامزدها درباره چالش‌هاي اقتصادي موجود و برنامه‌ها و تدابير خود در اين باره سخن گفتند.

 

کیهان: گشايش و رونق اقتصادي طبيعتا يکي از نيازهاي مهم در هر کشور است و معمولا محور اقتصاد يکي از متغيرهاي اثرگذار در فضاي رقابت انتخاباتي تلقي مي‌شود. براي چالش اقتصادي بايد چاره‌جويي کرد. نامزدها نيز در اين باب شعارها و برنامه‌هايي دارند و ضمنا از زاويه تعلقات سياسي خود، گريزي هم به حوزه سياست داخلي و خارجي مي‌زنند و از چالش‌هاي موجود در حوزه تعاملات سياسي بين جريان‌ها و همچنين حوزه سياست خارجي سخن مي‌گويند. به راستي بايد از کدام چشم‌انداز به پديده انتخابات و دولت جديد و چاره‌جويي چالش‌هاي سه‌گانه اقتصادي، سياست داخلي و سياست خارجي نگريست. نگاه واقع‌گرايانه در اين باره کدام است؟
اولين واقعيت اين است که ما در ايران زندگي مي‌کنيم نه در اروپا يا ژاپن و چين و روسيه و هند. نظم سياسي- اجتماعي فعلي ما در يک پويش تاريخي صدها ساله به ويژه پويش تاريخي يک صد سال اخير قوام يافته است. ما نمي‌توانيم در «خلأ» نظريه‌پردازي کنيم يا بر مبناي «خيال» سخن بگوييم و مدل و برنامه بنويسيم. هاضمه جامعه ايراني در اين پويش تاريخي پرماجرا شکل گرفته و جاذبه‌ها و دافعه‌هاي خود را شناخته است. اين هاضمه جمعي با جاذبه‌ها و دافعه‌هاي قدرتمند خود، سلطنت و استبداد عجين شده با استعمار را که 200 سال بود ايران را به قهقرا مي‌برد، پس زد. ملت ما آغازگر چالش با قدرت‌هاي غربي نبود اما در مقام دفاع از موجوديت و تشخص خود برآمد و چون عزت نفس نشان داد، يک صد سال تمام تازيانه قدرت‌ها را بر گرده خود حس کرد. تلخ بود براي جماعت ايراني که حاصل دسترنج خود را برسفره اجنبي بگذارد و آنگاه گماشتگان اجنبي با منت و باج‌خواهي، اندکي از آن سرمايه و دسترنج را به او صدقه بدهند. هرچه از روزگار قاجار به عصر پهلوي آمديم، اختيار حکومت‌ها و دولت‌ها کمتر شد به نحوي که حاکمان دوره پهلوي با نظر مشخص انگليس يا آمريکا مي‌آمدند و مي‌رفتند. استبداد به خودي خود مصيبتي بزرگ بود چه رسد به اينکه حاکمان جور، حلقه به گوش قدرت‌هاي زورگوي بيگانه باشند. ملت ما در برابر چنين انحطاطي انقلاب کرد.
واقعيت دوم اين است که ايران بر سر چهارراه مهم‌ترين تحولات منطقه و جهان قرار گرفته است. ما نمي‌توانيم در خلأ و خيال زندگي کنيم يا نقشه بچينيم و تدبير کنيم. ما روي گسل اصلي سياست و امنيت و اقتصاد جهان ايستاده‌ايم. بي‌دليل نيست که جنگ اول و دوم جهاني در اروپا و ميان ياغي‌هاي گردن‌کش اروپايي آغاز شد اما سرنوشت خاورميانه را زير و رو کرد. و بي‌دليل نيست که جنگ سوم آغاز نشده، مقامات آمريکايي و صهيونيستي - به انضمام انگليس- خاورميانه اسلامي را هدف «جنگ جهاني چهارم» قلمداد کردند و در فاصله 12سال گذشته، 6 جنگ خونبار را به افغانستان و عراق و لبنان و غزه و سوريه و مجددا غزه در فلسطين تحميل کردند. واقعيت اين است که بپسنديم يا نپسنديم، کشور ما وسط يک ميدان جنگ بزرگ قرار دارد. بالغ بر 60 سال است که نه غرب و شرق اروپا، نه روسيه و چين و هند و نه ژاپن دستخوش جنگ نشده‌اند و در مقابل، منطقه ما در همين 60 سال بالغ بر 12 جنگ تحميلي را تجربه کرده است. يعني به طور متوسط هر 5 سال يک جنگ رخ داده و ظرف 12سال گذشته اين رکورد به هر 2 سال يک جنگ افزايش يافته است. جبهه غرب با تحريک و حمايت صدام، شلاق جنگ را نيز بر شانه‌هاي ملت ما کوبيدند و به جز اثر پينه ‌بسته زخم اشغالگري در جنگ اول و دوم جهاني، و زخم کودتا و سيطره و چپاولگري، جراحت جنگ تحميلي 8 ساله را نيز بر شانه‌هاي ملت ما برجاي گذاشتند تا يادمان نرود که ما دشمناني عنود و لجوج داريم و حتي اگر بالش نرم زير سرمان بگذارند، آن زخم‌ها نمي‌گذارد خواب شويم.
واقعيت سوم آن است که آميختگي امت و امام، معجزه‌اي باورنکردني در ايران پديد آورد. قدرت‌هاي پنجه افکنده بر چهار گوشه خاورميانه، در ايران يک ژاندارمري مرکزي ساخته بودند تا منطقه را مديريت کنند. تلخي طوفاني شدن اين مرکزيت تا ابدالآباد از کام آنها بيرون نخواهد رفت. دشمنان ملت ايران هر تير عداوت که در ترکش داشتند، پرتاب کردند و واقعيت چهارم همين است که ملت ايران به رغم همه عداوت‌ها سر پا مانده، قدرتمندتر شده، بر چالش‌ها غلبه کرده و پيش رفته است. اين عداوت‌ها، باد مخالف و مزاحمي بود که از يک سو از شتاب حرکت ما مي‌کاست اما در مقابل ورزيدگي و توانمندي ما را بيشتر مي‌کرد و وادار مي‌ساخت ظرفيت‌هاي بزرگ و معطل‌مانده و کشف ناشده خود را بيشتر بشناسيم و به فعليت برسانيم. هرچه روزگار طولاني غلبه استبداد و استعمار، ايران را از مسابقه پيشرفت کشورها به حاشيه پرتاب کرد، دوران تجديد حيات ملت ايران در قالب انقلاب و جمهوري اسلامي، موجب بازگشت به مسير مسابقه و هماوردي با حريفان ديرينه با وجود تنه زدن‌ها و مزاحمت‌هاي آنان شد.
واقعيت پنجم که مطلع اصلي انتخابات ماست، اين حقيقت است که جمهوري اسلامي از حيات ملت مومن و بصير و تجربه اندوخته خود ريشه مي‌گيرد. از کف خيابان تا پاي صندوق راي و از جبهه جنگ نظامي تا ميدان حماسه سياسي و اقتصادي، اين خود ملت بوده‌اند که به رغم عمليات رواني سنگين دشمنان به ميدان آمده و با تشخيص به هنگام ضرورت‌ها، خون تازه در رگ‌هاي جمهوري اسلامي جاري کرده‌اند. اين راز سلامت و شادابي و نشاط و اقتدار و جوان ماندن جمهوري اسلامي است. واقعيت ششم را بايد در هنر جمهوري اسلامي و نظام ولايت فقيه جست‌وجو کرد؛ اينکه از هفته‌هاي اول انقلاب تا امروز بر راي و مشارکت سياسي مردم اصرار کرده و به آن اعتماد و اتکا داشته است. تامين امنيت و ثبات کشور در عين آمد و شد جريان‌هاي سياسي و جابه‌جايي مديران و بحران‌انگيزي بدخواهان، ويژگي‌ برجسته‌اي است که ناظران بي‌طرف جهاني بر واقعيت آن در ايران اذعان دارند. انتخابات پيش رو بر بستري از اين واقعيت‌هاي چندگانه برگزار مي‌شود.
جريان‌هاي سياسي و نامزدهاي محترم نمي‌توانند بر اين واقعيت‌هاي انکارناپذير چشم بپوشند و در خلأ يا خيال موضع بگيرند. البته که بايد براي ساماندهي اقتصاد کشور و کاستن از رنج‌هاي معيشت مردم به ويژه طبقات زحمتکش و مستضعف جامعه تدبير کرد. اين مسئوليتي سنگين بر دوش رئيس‌جمهور و دولت آينده است. و ضرورتاً بايد در کنار تدابير بلند مدت و ميان مدت، تدابير کوتاه مدتي را براي حمايت از اقشار محروم- ولي نعمتان بي‌منت انقلاب و جمهوري اسلامي- به اجرا گذاشت. اما معناي اين تکليف آن نيست که کساني بخواهند با زير پا گذاشتن واقعيت‌ها، چوب حراج به عزت و استقلال و امنيت ملي بزنند و دشمنان را به طمع آورند. ابراز اشتياق يکطرفه به تنش‌زدايي و مذاکره يکطرفه با آمريکا، همان تحقيري را به دنبال خواهد داشت که دولتمردان آمريکايي در قبال دولت اصلاحات و مقامات اروپايي با دولت سازندگي کردند.
اصلا از چشم‌انداز استراتژيک، اين عين خيانت است که اولا به دشمن متعرض و دست درازي کننده پيشدستي نکنند و ثانيا در موقعيت دفاع نيز ضعف نشان دهند در حالي که دشمن مشغول دشمني و گستاخي است و علي‌الدوام حالات رفتاري و گفتاري طرف مقابل را رصد مي‌کند. از اين حيث برخي طيف‌هاي سياسي و نمايندگان آنها پالس‌هاي غلط به دشمن مي‌دهند و در حالي که خود کم آورده‌اند اين انگاره غلط را القا مي‌کنند که ملت ايران کم آورده است. اين خيانت در حق امنيت ملي است و بي‌ترديد بدون تامين امنيت و اقتدار در منطقه‌اي انباشته از ناامني، نمي‌توان تدبير اقتصادي کرد. اين جفا در حق يک ملت است که به جاي تاکيد بر استفاده از ظرفيت‌هاي ملي و بسيج استعدادهاي پايان‌ناپذير بومي- و البته سينه سپر کردن دربرابر چالش‌هاي سخت موجود- يکراست در خانه دشمن قسم خورده را نشان دهيم و به نام ملت ايران(!) کاسه گدايي و التماس به دست بگيريم. چنين نامزدي‌اي، نامردي در حق ملتي مظلوم اما عزيز و بزرگ است.
از سوي ديگر مدل ساماندهي اقتصادي مطلوب در خلأ نوشته و به اجرا گذاشته نمي‌شود. اگر در برابرچالش چند لايه اقتصادي موجود بايد منطق «اقتصاد مقاومتي» را به کار بست، اين منطق مطلقا با تلقي «شرکت سهامي» از دولت سازگاري ندارد. بايد ديد دوستان و شريکان و موتلفان هر يک از نامزدها کيستند تا آنگاه بتوان گفت هويت واقعي آنها کدام است و آيا مي‌توانند از عهده «اقتصاد مقاومتي» برآيند يا خير. آيا طيف‌هايي که در گذشته خود سابقه برخورد طعمه‌وار با فرصت‌هاي مسئوليت‌ و مسندنشيني داشته يا درقبال رانت‌خواران و مفسدان و فرصت‌طلبان اقتصادي شيوه هم‌سفره‌گي يا حداکثر انفعال پيشه کرده‌اند، مي‌توانند در برابر ريخت و پاش و حيف و ميل‌ بايستند و منطق پايان دادن به هدررفت فرصت‌ها و منابع را بر بستر اقتصاد مقاومتي به اجرا بگذارند؟ هر نامزدي که خود يا حاميانش تلقي غنيمت‌انگارانه به دولت داشته باشند و نتوانند به امتيازخواهي و حاشيه امنيت‌گزيني اطرافيان و حاميان «نه» بگويند، نمي‌توانند از عهده ساماندهي اقتصادي برآيند. در واقع اجراي بهترين شعارها و وعده‌ها، در گرو سينه سپرکردن مقابل امتيازطلبان و مفسده‌جوياني است که در ادوار مختلف دولت‌ها خود را به رخ کشيده‌اند. آنها که داراي دافعه‌هاي قدرتمند در مقابل معارضان امنيت و منافع ملي نيستند، نمي‌توانند نمايندگان صادقي براي سلامت بخشيدن به اقتصاد کشور در فضاي متلاطم سياست و اقتصاد جهاني باشند.
دولت آينده بايد در تراز شخصيت پرورده و قوام يافته ملت ايران ظاهر شود. تراز شخصيت اين ملت، «ما مي‌توانيم» است. انقلاب اسلامي، دفاع مقدس 8 ساله، مهار مردمي غائله گروهک‌ها، بسيج ملي از پاي صندوق راي تا کف خيابان و از کارخانه تا مراکز تحقيقاتي و علمي به هنگام ضرورت، همه ثابت مي‌کند که روح بسيج‌گري و به ميدان آوردن استعدادها بر مبناي منطق «ما مي‌خواهيم و مي‌توانيم» در کالبد ملت ما جريان دارد. مهم اين است که اين روحيه جمعي و ملي از طرف نامزدهاي محترم، بزرگ و محترم شمرده شود. با تسليم‌طلبي يا عافيت‌خواهي محض و پرهيز از مجاهدت و خطرپذيري نمي‌توان کامياب شد. هيچ چيز ارزشمندي در دنيا نيست که رايگان و بدون هزينه به دست آيد. بدون شجاعت نمي‌توان سري در ميان سرها درآورد و آقايي کرد. البته که بايد تدبير کرد و حکمت به خرج داد. اما نام تانک دادن و کلاشينکف گرفتن را نمي‌توان تدبير در غنيمت گرفتن گذاشت همان‌گونه که ادعاي زمين دادن و زمان گرفتن از سوي کسي به اسم بني‌صدر در دوران جنگ، نشانه شجاعت و تدبير و حکمت نبود.
محمد ايماني

 

چرا تضميني براي «مصونيت از انحراف» وجود ندارد؟

 
 
بخشهایی از رهنمود های مقام معظم رهبری در طی چند سال اخیر در خصوص دیدگاه های آشتی جویانه مشایی در برابر مسئله فلسطین و حمایت بی چون و چرایی احمدی نژاد از وی برای خوانندگان گردآوری شده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،«ماموريت غيرممکن» اميراحمدي و پيشنهاد معاون نخست‌وزير رژيم صهيونيستي ظاهراً در نگاه اول پيشرفت خوبي داشت و به يک نتيجه کاربردي موثر رسيده بود؛ خصوصاً که معاون احمدي‌نژاد در برابر موج اعتراضات مراجع تقليد و سياستمداران و شخصيت هاي فرهنگي و اجتماعي ، حاضر به پس گرفتن حرفش درباره «دوستي با مردم اسرائيل» نبود350 و رئيس‌جمهور نيز مي‌کوشيد از هرگونه موضع‌گيري عليه مشايي طفره برود. اين وضعيت براي دولت، مثل يک «تعليق ايدئولوژيکِ» آزاردهنده بود و رفتار سياسي مشايي هم فقط به التهابات دامن مي‌زد.
 


20 روز بعد، مشايي دوباره يک نشست خبري در «کاخ گلستان» ترتيب داد.351 طبيعتاً او در برابر مطالبات بحق حاميان گفتمان سوم تير - که ماهيتِ حقيقي اسرائيل جنايتکار و صهيونيست‌هاي غاصب را از مکتب «اسلام ناب» امام خميني(ره) آموخته بودند - بايد عذرخواهي و عقب‌نشيني مي‌کرد، اما هدفي جز پيچيده‌تر ساختن بحران نداشت و در اين ميان، اعتبار رئيس‌جمهور اولين آسيب جدي را مي‌ديد. مشايي در نشست خبريِ «کاخ گلستان» باز هم اعلام کرد:

براي هزارمين بار مي‌گويم با مردم اسرائيل دوست هستيم.352بدين‌ترتيب «حلقه انحرافي» در روزهاي داغ تابستان 1387 ايجاد اولين بحران گفتماني- سياسي را در منظومه فکري رئيس‌جمهور کليد زد و عملاً نخستين «حمله معتبر» از درون دولت را عليه باورهاي راستين احمدي‌نژاد انجام داد.

(از اين پس، «حلقه انحرافي دولت» به طور متوسط در هر دو ماه يک هزينه سنگين سياسي را به شخص رئيس‌جمهوري تحميل کرد و طي 5 سال حدود 30 حمله ايدئولوژيک و بحران ضدگفتماني را از درون دولت عليه باورهاي او تدارک ديد. در واقع، پديدآوردن دست‌کم 15 بحران گفتماني و 15 هزينة سنگين سياسي براي سقوط منزلت يک رئيس‌جمهور کافي بود، چون هربار از اعتبار احمدي‌نژاد نزد هواداران اصيل «گفتمان سوم تير» مي‌کاست و او را بيشتر از جمع ياران واقعي خود جدا مي‌ساخت.)

اسفنديار رحيم‌مشايي حتي روز 21 مرداد 1387 براي تبيين بيشتر فلسفه «اظهار دوستي با مردم اسرائيل» يک يادداشت اختصاصي را در اختيار سايت «عصر ايران» از رسانه‌هاي حاميِ هاشمي رفسنجاني گذاشت و خيلي صريح نوشت:

ما جنگي با اسرائيل نداريم. بعضي‌ها فکر مي‌کنند همه مردم اسرائيل در خيابان‌ها پوتين به پا کرده‌اند! اين بايد افتخار ما باشد که با هيچ ملتي دشمني نداريم.353

ديدگاه‌هاي مشايي شباهت‌هاي زيادي به ديدگاه‌هاي «حزب کارگزاران» داشت، چنان که عصر يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 «اکبر هاشمي رفسنجاني» نيز در ديدار با خبرنگاران و نويسندگان جريان فتنه، همين ديدگاه را درباره «جنگ با اسرائيل» تکرار کرد. اظهار دوستي با مردم اسرائيل از بيخ و بن با فتواي صريح امام خميني(ره) درباره «شهرک‌نشينان صهيونيست» مخالف بود و روز 22 مرداد 1387 براي چندمين‌بار روزنامه «کيهان» در کنار ديگر رسانه‌ها‌، چهره ها و شخصيت هاي اصول گرا خواستار عذرخواهي و عزل مشايي شد.

رفتار رئيس‌جمهور کم کم به ايجاد يک حاشيه امن براي مشايي انجاميد، چون احمدي‌نژاد خط‌قرمز خود را برخورد با او مي‌دانست. پافشاري مشايي بر موضعش زمينه ارسال سيگنال اسرائيل را فراهم ساخت و روز 9 شهريور 1387 «شيمون پرز» به ميدان آمد. رئيس‌جمهور رژيم صهيونيستي در گفت وگو با راديو صداي آمريکا ضمن تروريست ناميدن احمدي‌نژاد از سخنان آشتي‌جويانه «اسفنديار رحيم‌ مشايي» استقبال کرد و گفت:

دوستي ما با ملت ايران 2500 ساله است. ما «دوران طلايي» با ايران داشتيم و يهوديان به «کوروش هخامنشي»، پادشاه باستاني ايران به دليل نقشي که در آزاد شدن «بردگان يهودي بابل» داشت، احترام مي‌گذارند.354
 


ستايش رئيس‌جمهور اسرائيل از «ضدگفتمان» حلقه انحرافي، نه تنها به حساسيت احمدي‌نژاد منجر نشد، بلکه او روز پنجشنبه 28 شهريور در آستانه چهارمين سفرش به آمريکا درباره «دوستي با مردم اسرائيل» گفت «حرف مشايي، حرف مکتب ما و حرف دولت است!»355 پس از 2 ماه جنجال، موضع رئيس‌جمهور گره اين بحران سياسي را کور کرد. حالا همه نگاه‌ها به سوي رهبر معظم انقلاب دوخته شد تا با تدبير حکيمانه‌شان راه عبور از اين التهاب هزينه‌ساز را ترسيم کنند.

هنوز يک روز از تأييد «دوستي با مردم اسرائيل» توسط رئيس‌جمهور نگذشته بود که رهبر انقلاب در دومين خطبه نماز جمعه روز 29 شهريور 1387 جلوي يک انحراف سياسي دولت نهم را گرفتند و موضع مستدل و قاطع نظام را اعلام کردند.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي «دوستي با مردم اسرائيل» را يک «حرف غلط و غيرمنطقي» و «قضيه‌اي پوچ» دانستند که نبايد دستمايه التهابات سياسي قرار گيرد، زيرا چنين اظهاراتي چيزي بيش از يک مساله‌اي «کوچک» و «جزيي» نيست؛ بنابراين در منظومه سياسي و گفتماني نظام هيچ جايي ندارد. رهبر معظم انقلاب فرمودند:

يك نفر پيدا مي‌شود درباره مردمي كه در اسرائيل زندگي مي‌كنند يك اظهارنظر مي‌كند، البته اين اظهارنظر، «اظهارنظر غلطي» است. اينكه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم، اين حرف درستي نيست، «حرف غيرمنطقي» است.... ما با يهودي ها هيچ مشكلي نداريم، با مسيحي ها هيچ مشكلي نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلي نداريم، اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا، مشكل داريم.

غاصب هم فقط رژيم صهيونيستي نيست. اين موضع نظام است اين موضع انقلاب و موضع مردم است. حالا كسي حرفي مي‌زند اشتباه ،عكس‌العمل‌هايي هم در مقابل آن نشان داده مي‌شود. خوب مساله را بايد تمام كرد.

اينكه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اين جور استدلال كند، يكي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست... خوب اين «حرف خطايي» بود، حرف درستي نبود. اين را نبايد وسيله التهاب قرار داد.

من خواهش مي‌كنم از همه، اين جور مسائل كوچك و مسائل جزئي را، حرفي بر زبان كسي جاري مي‌شود، مطلبي گفته مي‌شود، اين را وسيله‌اي قرار ندهند براي اينكه مدتي جريان سازي و مساله‌آفريني بشود در سر تا سر كشور، يك عده موافق يك عده مخالف سر قضيه اي پوچ، خوب موضع نظام مشخص است، تمام شد.356

در واقع رهبر انقلاب پيش از هر چيز ابتدا شخص رئيس‌جمهور را از سقوط به ورطه يک «بحران ايدئولوژيک» نجات دادند و مانع تحميل هزينه‌هاي بيشتر به احمدي‌نژاد گشتند، چون موضع مشايي با ماهيت و منطق گفتمان رئيس دولت درباره «صهيونيسم» در تباين مطلق بود و يک «ضدگفتمان» عليه رئيس‌جمهور اصول‌گرا به حساب مي‌آمد.

رهنمودهاي رهبري يک مرزبندي دقيق ميان «موضع نظام و دولت» با «موضع فردي» در حد و اندازه يک معاون تازه‌کار رئيس دولت را ترسيم کرد و از همين نقطه، وزن و اهميت و اعتبارِ رفتارهاي سياسي «اسفنديار رحيم مشايي» براي نظام به روشني مشخص شد.

او از دو سال قبل‌تر نيز حرفهاي عجيب و غريبي درباره «حجاب» مي‌زد؛ حتي دي‌ماه 1385 فيلم حضورش در مجلس رقصي در ترکيه و در حين انجام يک ماموريت دولتي رسمي به عنوان رئيس «سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري» منتشر شد، اما اين‌بار ديگر فرصتي براي ادامه حاشيه‌سازي نيافت. در عين حال سخنان رهبر انقلاب در پايان خطبه دوم نماز جمعه شامل يک هشدار مهم به فعالان سياسي نيز بود و توصيه جدي کردند که فعالان سياسي از «بي‌انصافي عليه دولت» بپرهيزند.

در تابستان 1387، احمدي‌نژاد هرچند نخستين اشتباه بزرگ سياسي‌/ گفتماني‌اش را با حمايت از ايده پوچ و بي‌پاية «دوستي با مردم اسرائيل» مرتکب شد، اما همچنان يک رئيس‌جمهور مکتبي و مردمي و دلسوز شناخته مي‌شد و دغدغه رهبر معظم انقلاب نيز مراقبت و حفاظت از اين سرمايه بزرگ براي نظام بود. احمدي‌نژاد نيز مانند ما «معصوم» نبود. البته اين نخستين تذکر علني حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد نبود؛ گرچه نخستين‌بار بود که رهبر معظم انقلاب با تبيين مصداق موضوع (دوستي با مردم اسرائيل) مانع يک انحراف گقتماني شدند.

«انحراف از اصول» همواره يکي از دغدغه‌هاي کليدي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي بوده است؛ چنان که هم در دوران رياست‌جمهوري «اکبر هاشمي رفسنجاني» و هم در هنگام زمامداري «سيدمحمد خاتمي» رهبر معظم انقلاب پيرامون «انحراف» هشدار دادند. وقتي روز 8 شهريور 1384 «محمود احمدي‌نژاد» براي نخستين‌بار به همراه اعضاء هيات دولت به ديدار رهبر معظم انقلاب رفت، ايشان به تشريح نظريه‌هاي «عدالت» در نظام‌هاي معاصر جهان و تبيين «عدالت» از منظر «مکتب اسلام ناب» پرداختند و فرمودند:

اگر «عدالت» را از «معنويت» جدا كنيم - يعنى عدالتى كه با معنويت همراه نباشد - اين هم عدالت نخواهد بود. عدالتى كه همراه با معنويت و توجه به آفاق معنوىِ عالم وجود و كائنات نباشد، به «رياكارى» و «دروغ» و «انحراف» و «ظاهرسازى» و «تصنع» تبديل خواهد شد.357
دومين ديدار رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد و کابينه با رهبر انقلاب اسلامي روز 17 مهر 1384 يعني دوماه پس از آغاز به کار «دولت نهم» رقم خورد. در واقع، اين نخستين‌بار بود که دولت جديد در ماه مبارک رمضان به حضور ولي‌امر مسلمين مي‌رسيد.

حضرت آيت‌الله خامنه‌اي اين ملاقات را نيز به سنت مرسوم خود در جلسات ماه رمضان رهبري با دولت‌ها به بازخواني «نصايح و مواعظ نهج‌البلاغه» اختصاص دادند؛ زيرا اعتقاد دارند «فهم منطق علوى در باب مسائل كلان اداره‌ كشور از خلال اين مواعظ به‌دست مى‌آيد.» از اين رو، رهبر انقلاب تبيين علل و دلايل «انحراف» از رهگذر شرح «فرمان اميرالمؤمنين به مالك‌اشتر» را به عنوان دستور جلسه تعيين کردند و در همان ابتداي ديدار با رئيس‌جمهور احمدي‌نژاد و دولت نوپا تذکر دادند:

نكته‌ى اول اين‌كه گمان «مصونيت از انحراف» را مطلقاً در خودمان نبايد راه بدهيم؛ يعنى هيچ‌كس نبايد بگويد وضع ما كه روشن است و مثلاً در خط صحيح و در خط دين و خدا داريم حركت مى‌كنيم و منحرف نمى‌شويم؛ نه، چنين چيزى نيست.

امكان «لغزش» و «انحراف» از خط مستقيم براى همه هست و همه هم وسيله‌ى اجتناب از اين انحراف را دارند؛ يعنى اين‌طور نيست كه يك سرنوشت قطعى و حتمى وجود داشته باشد تا ما بگوييم هر كس در اين راه حركت مى‌كند، ناگزير بايد لغزش پيدا كند؛ نه، انسان مى‌تواند بدون لغزش و انحراف راه را ادامه دهد. اما «مصونيت از انحراف» هم «تضمينى» نيست كه انسان بگويد ما كه ديگر منحرف نمى‌شويم؛ بنابراين خاطر جمع سر را روى بالش نرمى بگذارد و از حال خودش غافل شود. هيچ‌كدام از اين دو طرف قضيه نبايد مورد بى‌توجهى قرار بگيرد.

وسيله‌ى «عدم انحراف» و پرهيز از انحراف چيست؟ «مراقبت از خود.» بايد مراقب بود. اگر از خود مراقبت كنيم، منحرف نمى‌شويم. اگر از خود مراقبت نكنيم، يا از ناحيه‌ى سستى و ضعف در پايه‌ها و مبانى عقيدتى انحراف به انسان روى مى‌آورد، يا از ناحيه‌ى شهوات به انسان روى مى‌آورد.

حتّى كسانى كه پايه‌ها و مبانى اعتقادى آنها محكم است، شهوات نفسانى بر نگاه و بينش عقلىِ درست و عميق نسبت به خط و راه و هدف غلبه مى‌يابد و انسان را منحرف مى‌كند؛ كه ما مواردش را ديديم... وقتى انسان نسبت به تعهدى كه با خداى خود دارد، بى‌توجهى نشان داد و «خلف وعده» كرد، «نفاق» بر قلب او مسلط مى‌شود. بنابراين اگر ما بى‌توجهى كنيم و تن به شهوات و هوى‌ها بسپاريم، ايمان مغلوب و عقل مغلوب مى‌شود و هوى‌ و هوس غالب؛ باز هم همان انحرافى كه از آن مى‌ترسيديم، ممكن است پيش بيايد.

نكته‌ى دوم اين‌كه ماها اگر بخواهيم در اين جايگاهى كه هستيم، از احتمال خطاى خودمان كم كنيم، بايد از «سخن درشت خيرخواهان» نرنجيم؛ يكى از راههاى سلامت اين است... كسى كه مى‌دانيد قصد عناد و دشمنى ندارد، ولو با لحن درشتى هم حرف مى‌زند، از او نبايد واقعاً برنجيد. به سخن نرم و دلنشين «چاپلوسان» هم دل نسپريد.

اگر ما اين را رعايت كنيم، به نظر من خيلى به سود ماست... شما به عنوان يك حاكم، يك رئيس يا يك وزير، وقتى «طرفدار قشرى» هستيد، قهراً به آن «قشر» امكاناتى تعلق مى‌گيرد و آن قشر تمكنى پيدا مى‌كند كه همين «امكانِ تطاول آنها» بر حقوق مردم را به‌وجود مى‌آورد؛ پس حواستان باشد.

يك جمله‌ى ديگر از اين نامه‌ى مبارك[ فرمان اميرالمومنين به مالک اشتر] اين است: «ثم انظر فى امور عمّالك»؛ كارها و امور كارگزاران خودت را مورد توجه قرار بده. اول، «انتخاب كارگزاران» است؛ «فاستعملهم اختباراً»؛ با «آزمايش» آنها را انتخاب كن؛ يعنى نگاه كن ببين چه كسى شايسته‌تر است. همين شايسته‌سالارى‌يى كه امروز بر زبان ماها تكرار مى‌شود، به معناى واقعى كلمه بايد مورد توجه باشد. اميرالمؤمنين (عليه‌السّلام) هم در اين‌جا به آن سفارش مى‌كنند.

«و لا تولهم محاباه و اثره»؛ نه از روى «دوستى» و «رفاقت» كسى را انتخاب كن، كه ملاكها را در او رعايت نكنى - فقط چون رفيق ماست، انتخابش مى‌كنيم - نه از روى استبداد و خودكامگى؛ انسان بگويد مى‌خواهم اين فرد باشد؛ بدون اين‌كه ملاك و معيارى را رعايت كند يا با اهل فكر و نظر مشورت كند.358

براي مطالعه ارجاعات، اسناد، منابع و پانوشت‌هاي پاورقي به کتاب «شاه‌کليد انگليسي» (جلد 50 مجموعه نيمه پنهان) نوشته پيام فضلي‌نژاد که در آينده نزديک توسط «دفتر پژوهش‌هاي موسسه کيهان» منتشر مي‌شود، مراجعه فرمائيد.

منبع:کیهان

نقش عربستان در ترور دانشمندان هسته‌ای ایران افشا شد

 
 

یک خبرنگار سابق شبکه خبری «سی‌بی‌اس» فاش کرده عربستان سعودی مسئولیت تأمین مالی عملیات موساد علیه ایران را به عهده دارد.

بنا به گزارش روزنامه صهیونیستی عاروتص شوع، «باری لاندو» خبرنگار سابق این شبکه خبری در وبلاگش با استناد به یکی از دوستانش که به منابع خوبی در کابینه اسرائیل دسترسی دارد افشا کرده: «رئیس موساد اسرائیل چندین بار به عربستان سفر کرده تا با همتایانش در این کشور به توافق برسد.»

وی افزوده: «یکی از نتایج این سفرها این بوده: توافق درباره اینکه سعودی‌ها تأمین مالی زنجیره ترور چندین تن از کارشناسان برجسته هسته‌ای ایران، که در خلال دو سال گذشته اتفاق افتاده را به عهده بگیرند.»

این خبرنگار صهیونیستی ـ آمریکایی ادامه می‌دهد: « رقمی که برای این کار صرف شده، طبق ادعای دوستم، 1 میلیارد دلار است که به گفته او، عربستان آن را برای خسارت وارد شده به برنامه هسته‌ای ایران، رقم نازلی می‌داند.»

این خبرنگار آمریکایی در ادامه به دلایل درست بودن اظهارات دوستش اشاره کرده و می‌نویسد عربستان و اسرائیل هر دو در اینکه نمی‌خواهند به ایران اجازه دستیابی به توانمندی هسته‌ای بدهند، مشترکند.

وی حملات سایبری ایران به عربستان سعودی را یکی دیگر از دلایل درست بودن ادعاهای دوستش عنوان کرده و می‌نویسد: «پیوند اسرائیل و عربستان از این لحاظ هم کاملاً عقلانی به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها طبق گزارش‌ها پس از آنکه سانتریفیوژهایشان هدف حملات سایبری واقع شد به دولت عربستان حمله سایبری کردند.

خبرنگار سابق سی‌بی‌اس به گزارشی از دانشگاه تل‌آویو اشاره می‌کند که در آن عربستان سعودی به عنوان امید آخر و آخرین خط دفاعی اسرائیل ذکر شده است.»

لاندو می‌نویسد: «در حالی که اکثر متحدان سنتی اسرائیل در منطقه به خاطر بهار عربی از بین رفته یا تضعیف شده‌اند، سعودی‌ها آخرین امید اسرائیل برای حفظ منافع سیاسی‌شان در جهان عرب هستند.»

 

در چه صورتی انتخابات ایران برای آمریکا فاجعه‌بار می‌شود!؟

 
 

گروه بین الملل: یک مجله آمریکایی گفته است انتخاب جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران یک مسیر متفاوت با خواسته های مقامات آمریکایی و اصلاح طلبان ایرانی از حضور وی در انتخابات ناراضی هستند.

به گزارش "رجانیوز" با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری، رسانه های غربی در گزارش های متعدد به بررسی جریان‌های سیاسی موجود در انتخابات، به ویژه رفتارهای انتخاباتی سعید جلیلی می‌پردازند.

 

مجله آمریکایی ویک در گزارشی به قلم کیت واگستاف با اشاره به احتمال بالای رای آوری سعید جلیلی در انتخابات نوشت: آن دسته از مقامات ایرانی و آمریکایی که به دنبال اصلاحات در ایران هستند، به یک میزان از حضور جلیلی در جریان انتخابات ناراضی‌اند. هم مشایی و هم رفسنجانی از داشتن روابط بهتر با غرب حمایت کرده‌اند. مشایی به رغم پیوند نزدیکش با احمدی‌نژاد علناً اظهار کرده که هیچ دشمنی‌ای میان ایران و ایالات متحده یا اسراییل نمی‌بیند و نیز به دنبال جذب سرمایه‌های میلیون‌ها ایرانی خارج‌نشین است که به نظر واشنگتن‌پست، روحانیون و سیاسیون محافظه‌کار با آن مخالفند.

در ادامه این گزارش با اشاره به ثبت نام هاشمی رفسنجانی برای حضور در انتخابات آمده است: احتمالاً پشتیبانی نیم‌بند رفسنجانی از جنبش سبز در زمانی که عده اي خیابان‌ها را در اعتراض به انتخاب مجدد احمدی‌نژاد در سال 2009 تصرف کرده بودند، به ضررش تمام شد. مهم‌ترین دلیل شورای نگهبان برای حذف رفسنجانی این بود که او در سن 79سالگی پیرتر از آن است که به این جایگاه برسد.

کشورهای غربی که به گفته منابع امنیتی رصد ویژه ای بر انتخابات ایران دارند همچنان امیدوارند دولتی روی کار بیاید که سر سازش با آمریکا داشته باشد البته در این گزارش به این موضوع اشاره شده است که اگر جلیلی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شود انتخابات برای آمریکا فاجعه بار خواهد بود و این آروزها بر باد خواهد رفت.

در بخش دیگری از گزارش مجله ویک آمده است: جلیلی به عنوان یک رزمنده قسم‌خورده زمانی گفته بود که هدف ایران «ریشه‌کن کردن سرمایه‌سالاری، صهیونیسم و کمونیسم و ترویج گفتمان اسلام ناب در جهان» است.

ظاهراً جلیلی هنوز فلسفه‌ی مقاومت سیاسی علیه غرب به عنوان درمان گرفتاری‌های اقتصادی ایران را ترویج می‌کند. او اخیراً در یک نشست خبری گفت: «این حقیقت که ملت ایران از حقوق خود دفاع می‌کند، [امريكا] را ناامید می‌کند. به برکت مقاومت [ایران]، آن‌ها شاهد پیشرفت چشمگیر ایران هستند

در این گزارش همچنین آمده است: برای آن‌ها که امیدوار بودند که جنبش سبز روند اصلاحات را تقویت کند، جلیلی می‌تواند یک عقبگرد بزرگ باشد

 



:: بازدید از این مطلب : 234
|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 11 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

سخنان کاندیداها باید واقعی، صمیمی، متکی بر اطلاعات درست و صادقانه باشد / مجلس در راس امور است نه نم

 
 
حضرت آیت الله خامنه ای صبح امروز در دیدار رئیس، هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر اینکه مجلس در رأس امور و قوه مجریه نیز در وسط میدان کارهای سنگین اجرایی است ...
به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس، هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر اینکه مجلس در رأس امور و قوه مجریه نیز در وسط میدان کارهای سنگین اجرایی است، رعایت قانون و تعامل دو طرفه و انصاف را در همکاری دولت و مجلس ضروری برشمردند و با اشاره به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری گفتند: همه باید تلاش کنند تا انتخابات پرشور و با حضور عمومی مردم برگزار شود زیرا اقتدار و استحکام نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بر مبنای حضور و پشتیبانی مردمی بوده است.


رهبر انقلاب اسلامی برگزاری پرشور انتخابات را زمینه ساز مصونیت، اقتدار، امنیت کشور و برطرف کننده تهدیدهای دشمنان خواندند و افزودند: نظام جمهوری اسلامی ایران، نظام ریشه دار است که ریشه آن مردم و پشتیبانی یکپارچه مردمی است.


حضرت آیت الله خامنه ای، پشتیبانی مردمی از نظام اسلامی را مایه عزت و برکت کشور و نظام و خود مردم دانستند و تأکید کردند: براساس این قاعده، انتخابات که مظهر حضور مردم است باید پرشور برگزار شود.


ایشان با اشاره به وجود قوانین خوب و معقول در همه مراحل انتخابات و نبود بن بست در هیچ مرحله ای، خاطرنشان کردند: تاکنون نیز همه مراحل براساس روال قانونی انجام شده است و داوطلبان انتخابات نیز در مصاحبه های خود بر تمکین از قانون تأکید کردند و این تمکین را هم بعد از اعلام بررسی صلاحیت ها انجام دادند که باید از همه آنها بویژه کسانی که احراز صلاحیت نشدند، تشکر و قدردانی کرد.


رهبر انقلاب اسلامی این رفتار را نشان دهنده ارجحیت و اهمیت قانون دانستند و افزودند: ممکن است ما از قانون هم ناراضی باشیم اما تمکین ما در مقابل قانون، موجب فصل الخطاب شدن قانون می شود.


آگاهی و هوشیاری و بصیرت مردم در تشخیص کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری نکته دیگری بود که حضرت آیت الله خامنه ای در موضوع انتخابات به آن اشاره کردند.


ایشان گفتند: با توجه به بالاتر بودن سطح آگاهی و بصیرت مردم ایران در مسائل سیاسی، از سطح متوسط جهانی و همچنین زمینه ای که برنامه های انتخاباتی صدا و سیما برای تشخیص مردم فراهم کرده است، امکان بالایی برای تشخیص و رسیدن به نتیجه از میان داوطلبان انتخابات وجود دارد.


رهبر انقلاب اسلامی افزودند: ممکن است نتیجه ای که فرد به آن می رسد، درست و یا غلط باشد که این اشکالی ندارد. مهم آن است که با آگاهی و بصیرت، براساس تشخیص خود عمل کنیم که قطعاً شامل اجر خداوند نیز خواهد شد.


حضرت آیت الله خامنه ای توصیه ای به داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری داشتند و گفتند: آقایان داوطلبی که در صدا و سیما برنامه دارند، وظایف سنگینی بر عهده دارند و باید مراقب باشند که خدایی نکرده برای جلب توجه مردم، هر حرف خلاف واقعی را بر دهان نیاورند.
ایشان تأکید کردند: سخنان کاندیداها باید واقعی، صمیمی، متکی بر اطلاعات درست و صادقانه باشد.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری باید فقط واقعیت را به مردم بگویند، هم واقعیت اوضاع کشور و هم واقعیت در مورد خودشان.


حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: اگر صادقانه عمل شود قطعاً خداوند کمک خواهد کرد و این کمک الهی نیز گاهی با دست یافتن به توفیق خدمت و مسئولیت است و گاهی هم با توفیق نیافتن برای خدمت در این مسئولیت است.


ایشان تأکید کردند: کاندیداها نباید برای جلب رأی مردم، به تخریب نامزدهای دیگر و همچنین تخریب واقعیات جامعه، اقدام کنند.


رهبر انقلاب اسلامی بار دیگر به موضوع انتساب نظر رهبری در انتخابات به برخی افراد اشاره کردند و گفتند: این حرفها همیشه بوده و واقعیت هم ندارد زیرا کسی نمی داند که رهبری به چه فردی رأی خواهد داد.


حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: رهبری نیز همانند بقیه مردم یک رأی بیشتر ندارد.


ایشان با اشاره به تبلیغات رسانه های بیگانه درخصوص رأی و نظر رهبری در انتخابات تأکید کردند: دشمنان براساس اهداف شناخته شده آنها، این تبلیغات را در دستور کار خود قرار داده اند اما نظام اسلامی بدون توجه به این تبلیغات، و بر اساس هدف، راه و تدابیر مشخص، کار خود را انجام خواهد داد.


رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود، فرصت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را فرصتی مغتنم برای خدمت در نظام اسلامی و در عین حال مقطعی حساس و امتحان بزرگی در پیشگاه خداوند دانستند و افزودند: باید در این مقاطع حساس مراقب خود بود زیرا اگر فرد مسئول، بتواند از این پیچ خطرناک به سلامت عبور کند، آنگاه در نزد خداوند موفق و سربلند خواهد بود.


حضرت آیت الله خامنه ای حضور تخصص های متنوع در مجلس دهم را نشان دهنده ظرفیت بالای مجلس برای بررسی دقیق و کارشناسی طرح ها و لوایح دانستند و خاطرنشان کردند: از نظر مواضع سیاسی، مجلس در یکسال گذشته، موضع گیری های صحیح و بجایی داشته است.


ایشان رفتار و خلقیات نمایندگان در مجلس را بسیار مهم و تأثیرگذار در جامعه خواندند و افزودند: اگر در مجلس، عقل، فکر، طمأنینه، آرامش و محبت حکمفرما باشد، این ویژگیها در جامعه نیز مشاهده خواهد شد و اگر خلاف آن نیز از مجلس منعکس شود، در رفتار مردم تأثیر خواهد گذاشت.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: اگر در مجلس، تقوا، امانت، اخلاق، احساس مسئولیت و نشاط کاری دیده شود، مردم را به نمایندگان خوشبین و نزدیک خواهد کرد.


حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند رفتار نمایندگان قطعاً در تربیت جامعه و سوق دادن آن به سوی برخی ارزش ها یا ضد ارزش ها تأثیرگذار است.


ایشان با تأکید بر لزوم کار دقیق و کارشناسی نمایندگان در مورد طرح ها و لوایح افزودند: این موضوع، حق مردم بر دوش نمایندگان است بنابراین دادن رأی ممتنع در طرح ها و لوایح قابل قبول نیست زیرا اگر فرد نماینده صاحب تخصص در آن موضوع است باید براساس اجتهاد خود عمل کند و اگر صاحب تخصص هم نیست از متخصصان مشورت بگیرد.


رهبر انقلاب اسلامی با اظهار گلایه از حضور کم تعداد نمایندگان در برخی جلسات و خالی بودن صندلی ها، تأکید کردند: نمایندگان باید در مجلس، هم حضور جسمانی و هم حضور ذهنی و قلبی داشته باشند و نسبت به طرح ها و لوایح اهتمام جدی نشان دهند.


حضرت آیت الله خامنه ای رعایت انصاف را یکی دیگر از نکات لازم برای نمایندگی مجلس برشمردند و خاطرنشان کردند: نمایندگان باید در مقابل همکاران خود و دولت و قوه قضاییه، انصاف را مراعات کنند زیرا رعایت نکردن انصاف موجب اثرگذاری منفی آن در جامعه می شود.


ایشان به موضوع تعامل قوه مقننه و قوه مجریه نیز اشاره کردند و افزودند: قوای مقننه و مجریه هر کدام براساس قانون دارای محدوده و حق مشخصی هستند که باید این محدوده را حفظ کنند و با یکدیگر تعامل لازم را داشته باشند.

 


رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: تعامل دولت و مجلس، یک جاده دو طرفه است که باید از هر دو طرف مورد توجه قرار گیرد.


حضرت آیت الله خامنه ای، وجود برخی اختلاف نظرهای کاری میان مجلس و دولت را طبیعی دانستند اما گفتند: این، اختلاف نظرهای طبیعی نباید تشدید و یا تبدیل به کدورت شود.


ایشان مجلس و دولت را به ملاحظه یکدیگر سفارش کردند و افزودند: مجلس باید بداند که دولت در وسط میدان کارهای سنگین اجرایی است و ملامت ها هم به طرف او است، بنابراین باید رعایت حال قوه مجریه شود.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: دولت هم باید رعایت حق عظیم مجلس در قانون را بکند.


حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه، اساس همه کارها قانون است و مجلس ریل گذار حرکت دولت است، گفتند: دولت باید برروی همان ریلی که مجلس می گذارد، حرکت کند اما مجلس هم باید ریلی بگذارد که دولت بتواند برروی آن حرکت کند و در پیچ های خطرناک به دره سقوط نکند.


ایشان یک نکته دیگر را هم درخصوص مجلس متذکر شدند و افزودند: مجلس قطعاً در رأس امور است اما این به معنای آن نیست که هر نماینده ای خود را در رأس امور بداند.


رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: امروز، وظیفه مهم همه ما، انجام کارها با نیت خالصانه و با جدیت و مجاهدت و احساس وظیفه است.


رهبر معظم انقلاب اسلامی در ابتدای بیانات خود از تلاشهای یک سال گذشته رییس، هیأت رییسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی تشکر کردند.

 

در ابتدای این دیدار آقای دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی درخصوص عملکرد یک سال گذشته قوه مقننه گزارشی را بیان کرد.


رئیس مجلس،  تلاش کمیسیونهای مختلف در شفاف سازی بودجه سال 92، حل مسائل معیشتی و تورم، کنترل نوسانات ارز، حمایت از تولید ملی و اقتصاد مقاومتی، توجه به کشاورزان و بازنشستگان و وضعیت سلامت، اعمال انضباط مالی و توجه ویژه به بخش نفت و گاز، نیرو و دفاع را از اقدامات مهم مجلس شورای اسلامی عنوان کرد.


آقای دکتر لاریجانی همچنین تصویب 53 قانون  از  مجموع 300 طرح و  لایحه مطرح شده در صحن مجلس، بهره گیری دیوان  محاسبات  از  روشهای نوین نظارتی و ارتباط مستمر با مدیران دستگاههای محتلف، ارائه ی  نظرات مشورتی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی و ورود مجلس در  کمک به دولت برای حل مشکلات اقتصادی را از دیگر اقدامات قوه مقننه در یکسال گذشته بیان کرد.


رئیس مجلس شورای اسلامی انتخابات 24 خرداد را به لحاظ شرایط منطقه ای و بین المللی، بسیار حساس خواند و اظهار امیدواری کرد: حضور پرشور مردم در انتخابات ریاست جمهوری، حماسه سیاسی بزرگی را رقم بزند.

زمینه سازی جدید غربی ها برای ایجاد فتنه 92

 
 
عبدالکریم لاهیجی حقوقدان ایرانی مقیم فرانسه که مدتی به عنوان کارشناس در برنامه بی‌بی‌سی فارسی حضور می‌یافت، رییس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر شد.

 

به نقل از ندای انقلاب؛ عبدالکریم لاهیجی حقوقدان ایرانی مقیم فرانسه که مدتی به عنوان کارشناس در برنامه بی‌بی‌سی فارسی حضور می‌یافت، رییس فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر شد.

فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر در سی وهشتمین کنگره خود لاهیجی را به ریاست این نهاد برگزید در حالی که وی پنج دوره سه‌ساله نایب رئیس این فدراسیون بود. این انتخاب در حالی بود که بارها لاهیجی برضد سیاست‌ها و موارد حقوق اسلامی در جمهوری اسلامی ایران صحبت کرده بود.

البته فدراسیون بین‌المللی جامعه‌‌های حقوق بشر متشکل از چندین نهاد است که دو نفر از آنها ایرانی و از حامیان فتنه و ضدانقلاب هستند.

پیش از این شیرین عبادی به عنوان رییس کانون مدافعان حقوق بشر معرفی شده بود و هم اکنون نیز لاهیجی به عنوان رییس جامعه دفاع از حقوق بشر انتخاب شد.لاهیجی مواضع تندی علیه مبانی حقوق اسلامی در انقلاب اسلامی دارد که به همین دلیل نیز مورد حمایت شدید ضدانقلاب است.

انتخاب این دو که در مخالفت با نظام اسلامی شهره خاص و عام هستند در حالی صورت می‌گیرد که تنها 16 روز به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم باقی مانده است.

مطهری برای نجات آقای هاشمی، خودش را هم غرق خواهد کرد

 

رئیس دفتر آیت الله مصباح گفت: دشمن فهمیده کانون انقلابی بودن و حفظ باورهای ارزشی در یکی از این کاندیداها بیشتر جلوه دارد و آن هم دکتر جلیلی است که یکی از یادگاران دفاع مقدس و مهمتر از همه نماد هسته ای ملت ایران است/ مطهری به واسطه نجات آقای هاشمی، خودش را هم غرق خواهد کرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از بی باک، در حالی که 200 نفر از نمایندگان مجلس ازعملکرد شورای نگهبان در تایید صلاحیت های کاندیداهای ریاست جمهوری تقدیر کردند، علی مطهری اظهار داشت: این نامه‌ها ملاک نیست چون این امضاها را با عناوین دیگری می‌گیرند و نمایندگان به ملاحظاتی امضا می‌کنند.

وی حتی پا را فراتر گذاشت و گفت: که بهترین راه آن این است که خبرگان رهبری پیشنهاد بنده را برای تغییر اعضای شورای نگهبان در دستور کار اجلاس آینده خود قرار دهند تا به مقام معظم رهبری ارائه نمایند.

در حالی که دکتر جلیلی یکی از گزینه های محبوب انتخابات ریاست جمهوری در بین مردم است و حتی دشمنان و عناصر ضد انقلاب از میان 8 کاندیدای حاضر در صحنه مانور منفی شدیدی علیه این نامزد به راه انداخته اند مطهری به دکتر جلیلی پیشنهاد انصراف از صحنه انتخابات را  داد(!) و از وی خواست که برای دوره های بعد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شود.

پیش از این روزنامه صهیونیستی یدیعوت‌آحارونوت کاندیداتوری جلیلی را حائز اهمیت بیشتری نسبت به ثبت نام هاشمی و مشایی تشخیص داده و با تاکید بر اهمیت و نفوذ وی در مذاکرات هسته ای، وی را به عنوان گزینه ای معرفی می کند که احتمال ریاست جمهوری وی نیز برای آنان دلهره آور است.

همچنین ان بی سی نیوز، درباره کاندیداتوری سعید جلیلی می نویسد: ”سعید جلیلی، محافظه کار تندروی نزدیک به آیت الله خامنه ای، کسی است که با رویه خود تا کنون اجازه نداده است تا مذاکرات با نتیجه مطلوب دنبال شوند.

البته به احتمال زیاد منظور این رسانه دشمن از نتیجه مطلوب،ذعقب نشینی ایران از حق هسته ای خود است.

با توجه به اینکه دکتر جلیلی در مذاکرات هسته ای با5+1قدمی از حقوق از ملت ایران عقب نشینی نکرده است ترس دشمنان ازکاندیداتوری و پیروزی دکتر جلیلی طبیعی است زیرا با رئیس جمهور شدن دکتر جلیلی اختیارات وی بیشتر و در نهایت کار برای دشمنان سخت تر خواهد شد.

حجت الاسلام حسین جلالی رئیس دفتر آیت الله مصباح در این خصوص در گفتگو با بی باک اظهار داشت: دشمنان جمهوری اسلامی ایران هرکجا که گفتمان امام و انقلاب را ببیند همانجا را مورد هدف قرار می دهد، دشمن نسبت به درک ما پیرامون مسائل بیرون بسیار حساس تر است و به واسطه این حساسیت مو را از ماست بیرون می کشد و در مسائلی که به ضررش تمام می شود حسابرسی می کند.
جلالی با تاکید براینکه دشمنان همیشه در حال رصد جمهوری اسلامی است، گفت: دشمن فهمیده کانون انقلابی بودن و حفظ باورهای ارزشی در یکی از این کاندیداها بیشتر جلوه دارد و آن هم دکتر جلیلی است که یکی از یادگاران دفاع مقدس و مهمتر از همه نماد هسته ای ملت ایران است، به این واسطه نسبت به ایشان حساس هستند و تمام حمله ها و هجمه های خود را در زمان انتخابات ریاست جمهوری ایران متوجه ایشان می کند.

جلالی  تاکید کرد: اما اینکه چرا آقای مطهری پیشنهاد انصراف به دکتر جلیلی می دهد به واسطه حب افراطی وی نسبت به آقای هاشمی است، که اعتدال را از دست داده و چراغ عقل را خاموش و چراغ احساس را روشن کرده است.

وی در ادامه افزود: حب هاشمی باعث شده علی مطهری مصلحت ها را نبیند و در مسائل مملکت چشمش کور و گوشش کر شده و قدرت تصمیم گیری را از دست داده است. حرفی که آقای مطهری میزند انتقاد نیست بلکه اعتراض است که دوستان وی هم از اظهاراتش نگرانند.


رئیس دفتر علامه مصباح در مورد پیشنهاد مطهری برای تغییر اعضای شورای نگهبان بیان داشت: مطهری برای نجات آقای هاشمی، خودش را هم غرق خواهد کرد.

رشوه جریان انحرافی به بی‌بی‌سی

 
 

تصویر بنا بر اطلاعات موثق، جریان انحرافی در چند نوبت طی ماه‌های ‌اخیر مبالغ کلانی را به عنوان رشوه تبلیغاتی به کارگزاران بی‌بی‌سی فارسی داده است.

به گزارش سیرنیوز؛ در ازای این مبالغ که توسط یک رابط فعال در حوزه گردشگری به یکی از ایجنت‌های صادق صبا در اروپا داده شده است از بی‌بی‌سی فارسی خواسته شده علاوه بر تبلیغ کاندیدای این جریان، یکی از کاندیداهای حاضر در صحنه انتخابات را مورد تخریب قرار دهد.

صادق صبا، سردبیر بخش فارسی تلویزیون بی‌بی‌سی از مبلغ 6 میلیون یورو دریافتی از این رابط، رقم‌هایی را برای متقاعد کردن مدیران بالادستی خود در بی‌بی‌سی خرج کرده است. گفتنی است صادق صبا در زمینه گرفتن زیرمیزی برای رپرتاژ در بی‌بی‌سی سابقه طولانی دارد که معروف‌ترین نمونه آن افتضاح گرفتن پول از فرح دیبا، بیوه شاه مخلوع بود.
منبع: کیهان

ما شکست‌خوردگان چرا بايد به هاشمي دخيل ببنديم

 
 

«ما شکست خورده‌ايم. اين واقعيتي است که بسياري از ما هنوز به دلايل متفاوت باور نداريم.»

 

کیهان: پايگاه اينترنتي روز آن‌لاين وابسته به طيفي از اپوزيسيون مقيم پاريس مطلب فوق را درباره ناکامي سناريوي اپوزيسيون در انتخابات منتشر کرد و افزود: آنان که اين شکست را قبول ندارند جز احساسات حرفي براي گفتن ندارند. ما شکست خورده‌ايم و باور اين شکست اولين اتفاق مهم است که چشمان خسته‌مان را باز مي کند.
اين سايت اينترنتي در عين حال در توجيه علت حمايت از هاشمي نوشت: تنها گزينه قابل بحث که سبب فضاي کنوني در تحريم يا عدم تحريم انتخابات رياست جمهوري شد، حضور هاشمي رفسنجاني بود، با تمام سابقه گذشته‌اش تا خرداد ماه 88 و تا امروز. هاشمي‌اي که هيچ کدام از ما که نماز جمعه بيست و ششم تير ماه و آن روز که اصلي‌ترين تريبون نظام را که با فشار بر هاشمي مصادره کرديم، از خاطر نبرده‌ايم. هاشمي که مي‌توان او را تنها سياست‌مدار غير ايدئولوژيک در نظام جمهوري اسلامي دانست. فردي که سياست را براساس منفعت سياسي مي‌سنجد. هاشمي‌اي که با تمام نقاط تاريک سياست‌ورزي و تمام لحظات تلخ گذشته‌‌اش، امروز بر مسند تنها اپوزيسيون جدي در چارچوب نظام نشسته است. براساس همان سياست منفعت‌سنج هاشمي، امروز منافع شخصي و سياسي‌اش با برخي از منافع حداقلي ما در اين شرايط خفقان از بد يا خوب حادثه يکي‌ست.
نويسنده تصريح مي‌کند: قرار نيست به هاشمي اعتماد کنيم، قرار نيست او رهبر حرکتي‌مان شود، تقدس‌زدايي‌اش کنيم، سياه و سفيد نگاهش کنيم، قرار نيست با او همراه شويم، قسم خورده‌اش شويم يا سينه‌چاکش، قرار نيست فراموش کنيم و ببخشيم.

 



:: بازدید از این مطلب : 268
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

برنامه های امشب(6 خرداد) کاندیداها در تلویزیون

 

با کليد خوردن تبليغات کانديداهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، در سومين شب پخش برنامه‌هاي تبليغاتي،‌ امشب رسانه ملي ميزبان ولايتي، روحاني و حدادعادل است.
 

به گزارش بولتن نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران، مراسم قرعه کشی برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری روز جمعه( 91/3/3) با حضور نمایندگان نامزدها برگزار شد.

با در نظر گرفتن و تعيين شدن جدول پخش برنامه‌هاي کانديداها از رسانه ملي، "علي‌اکبر ولايتي" امشب (يکشنبه) ساعت 20، در برنامه با دوربین شبکه اول سیما حضور می‌یابد.

"حسن روحاني" با حضور در گفتگوی ویژه خبری در ساعت 22:45 از شبکه دوم سيما پاسخگوي سوالات مجري برنامه خواهد بود.

همچنين "غلامعلي حدادعادل" نيز ساعت 23:30 در شبکه جام جم به سوالات ايرانيان خارج از کشور پاسخ مي‌دهد.

 

چشم جهانیان به ایران پس از انتخابات است

 
 

به گزارش خبرنگار گروه "رسانه‌های دیگر" خبرگزاری تسنیم، ویلیام هیگ وزیر خارجه انگلیس در گفت و گو با روزنامه سعودی فرامنطقه ای "الشرق الاوسط" چاپ لندن اعلام کرد که چشم جهانیان به ایران پس از انتخابات و میزان جدیت آن در روند مذاکرات دوخته شده است.

 
به نوشته این روزنامه، وی در پاسخ به این سوال که ایرانی‌ها اکنون برای انتخابات ریاست جمهوری آماده می‌شوند آیا شما فکر می‌کنید که این انتخابات بر روند مذاکرات تاثیر خواهد گذاشت، گفت: تا انتخابات ایران زمانی باقی نمانده و تنها سه هفته دیگر انجام می‌شود. در هفته‌ها و ماه‌های پس از انتخابات، چشمهای جهانیان به ایران به طور خاص دوخته می‌شود تا بعد ببینیم که آیا بعد از این انتخابات، آیا ایرانی‌ها برای مذاکرات جدی آماده خواهند بود یا خیر؟ در مذاکرات اخیر، فضا از قبل بهتر بود. اما این مذاکرات از نظر محتوا ناکام بود.
وی با تکرار ادعاهای خود درباره عدم تعامل صادقانه ایران در پرونده هسته ای گفت: ایرانی‌ها در نظر ما و سایر کشورها در تعامل با مذاکرات جدی نبودند. این سوال بزرگی بعد از انتخابات خواهد بود که آیا به هر حال این شیوه آنها تغییری خواهد کرد؟ من معتقدم که طی سال آینده، جهان متوجه خواهد شد که آیا ایران در این مذاکرات جدی است یا خیر؟ و این اندکی زمان می‌برد.
هیگ در پاسخ به این سوال که آیا این امر یک سال طول می‌کشد، گفت: نه من نمی‌خواهم زمانبندی خاصی داشته باشم اما طی هفته‌ها و ماه‌های بعد از انتخابات این مسئله روشن می‌شود. بسیاری از ما معتقدیم که این امر یک امتحان بزرگ برای ایران برای مشخص شدن میزان جدیت آن در مذاکرات به شمار می‌رود.

آیا حسن روحانی هم دست به افشاگری خواهد زد؟/نقش اطرافیان شیخ دیپلمات در آماده سازی بسته های افشاگری!

 
 

گفته می شود حسن روحانی نیز قرار است افشاگری کند.

 

به گزارش سراج24 شنیده شده که  حسن روحانی گفته است بسته هایی را برای  افشاگری آماده کرده است. بر اساس این شنیده ها وی گفته است تمام آرا با این افشاگری به سمت من بر می گردد!

 

گفته می شود حسن روحانی قصد دارد از عملکرد دوران تصدی دبیری شورایعالی امنیت ملی خود دفاع کند. گفتنی نیست برخی چهره های امنیتی نزدیک به روحانی این پیشنهاد را به او کرده اند.

لازم به ذکر است گفته می شد که احمدی نژاد افشاگری های علیه بعضی از کاندیداها بویژه قالیباف در دستور کار دارد ولی تاکنون جز سکوت خبری شنیده نشده است.احتمال داده می شود که از افشاگری به  عنوان  بلوف  سیاسی در رقابت های انتخاباتی جهت جلب نظر ها بسوی خود استفاده گردد.

جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است

 
 

عضو سابق گروهک دفتر تحکيم معتقد است اصلاح‌طلبان همچنان در سردرگمي به سر مي‌برند و به همين دليل در زمينه هل دادن هاشمي به نامزدي انتخابات دچار ضرر و زيان شدند.

 

کیهان: «رشيد-الف» که داراي سوابق بازداشت به خاطر حضور در برخي آشوبگري‌هاست، درباره رد صلاحيت هاشمي مي‌نويسد: «از ابتدا درون جبهه اصلاحات در مورد ورود آقايان خاتمي و هاشمي به انتخابات، دو ديدگاه وجود داشت. ديدگاه‌ اول که خواهان حضور در انتخابات در درجه اول با خاتمي و اگر نشد آقاي هاشمي بود. آنها معتقد بودند رد صلاحيت آقاي هاشمي غيرممکن است.
ديدگاه دوم اما ديدگاهي بود که مخالف حضور آقايان خاتمي و هاشمي در اين انتخابات بود.
در مورد آقاي خاتمي صاحبان اين ديدگاه معتقد بودند که ورود او به اين عرصه نتيجه‌اي جز يأس و سرخوردگي نيروهاي اصلاح‌طلب و تحميل هزينه‌هاي سنگين به باقي مانده تشکيلات نيمه‌جان اصلاح‌طلبان نخواهد داشت، آنها با توجه به اتفاقات چهار سال گذشته شانس پذيرش خاتمي را از سوي حاکميت صفر يا چيزي نزديک به صفر مي‌دانستند. در واقع لب کلام هواداران اين ديدگاه اين بود که در موازنه قواي کنوني هيچ شانس و امکاني وجود ندارد.
مدافعين اين ديدگاه معتقد بودند که آقاي خاتمي اگر بيايد رد صلاحيت مي‌شود و اگر هم رد صلاحيت نشود قطعا رئيس‌جمهور نمي‌شود در حاليکه برخي مدافعين حضور آقاي خاتمي معتقد بودند حکومت جرات رد صلاحيت آقاي خاتمي را ندارد. البته با رد صلاحيت آقاي هاشمي با آن سوابق و جايگاه فکر مي‌کنم ديگر براي اين دوستان مشخص شده که تکليف آقاي خاتمي در صورت حضور چه بود!»
در حالي که خاتمي متهم به هل دادن هاشمي به وسط ميدان است، «رشيد-الف» ادامه مي‌دهد: به هر حال پس از اينکه خاتمي اتفاقا با ذکر دلايلي کاملاً مشابه با دلايل آن دسته از اصلاح‌طلباني که مخالف حضور وي در انتخابات بودند با درايت و تدبير حاضر به ورود غيرعاقلانه به اين مهلکه نشد، تقاضاهاي سراسيمه از آقاي هاشمي براي حضور در انتخابات افزايش يافت. ضمن اينکه در مورد ميزان راي‌آوري آقاي هاشمي هم ترديدهاي جدي وجود داشت.
وي در ادامه تحليل خود که از سوي گويانيوز منتشر شده، خاطرنشان مي‌کند:‌«اولين باري که برخي دوستان نام آقاي هاشمي را مطرح کردند خدمت‌شان عرض کردم که وقتي سال 92 سال حماسه سياسي ناميده مي‌شود معني‌اش اين است که خروجي اين حماسه قرار نيست آقاي خاتمي و هاشمي يا فردي نزديک به اين دو و مجموعه اصلاح‌طلبان باشد. به طور کلي صاحبان ديدگاه دوم امکان حصول چنين توافقي در آستانه انتخابات 92 را با توجه به واقعيات موجود،‌ ناممکن مي‌دانستند.»
وي مي‌افزايد: برخي دوستان به‌گونه‌اي سخن مي‌گويندکه گويي تنها هدف ما از فعاليت سياسي کم کردن روي طرف مقابل يا تحميل هزينه به اوست بدون اينکه توجه کنيم که تأثير کلي اقدامات ما بر آينده جريان اصلاح‌طلبي چيست و کمي جلوتر از نوک‌بيني خود را هم ببينيم! خب حالا هزينه را تحميل کرديم، چه شد؟ گيريم که اصلاً به جاي آقاي هاشمي آقاي خاتمي مي‌آمد و رد صلاحيت مي‌شد چه اتفاقي مي‌افتاد؟دوستان انتظار چه چيزي را مي‌کشند و با اين تحليل‌هاي سست دل چه کسي را مي‌خواهند خوش کنند؟ آيا بنا بود در اين انتخابات گرهي باز کنيم يا گرهي بر گره‌هاي موجود بزنيم و بر ضخامت ديوار بن‌بست بيفزاييم؟
اين عضو گروهک منحله تحکيم سرانجام خاطرنشان مي‌کند: بدون شک ميوه چنين اقداماتي را جريان اصلاحات نخواهد چيد. به خصوص اگر اصلاح‌طلبان به اين وضعيت بي‌برنامگي و عدم انسجام و به اين سيکل معيوب سرگرداني و روزمرگي- غالب و هيجان‌زدگي و بيش‌فعالي- موسمي خاتمه ندهند. رويدادهاي چند ماه اخير براي چندمين بار ثابت کرد که جريان اصلاحات خود اکنون بيش از هر زمان ديگر محتاج اصلاحات ساختاري است. ممکن است عده‌اي بگويند اکنون موقع اين حرف‌ها نيست، ولي اين حرف‌ها مدتها و دست کم بيش از يک سال است که مکرراً مطرح مي‌شود و کسي توجهي نمي‌کند و اتفاقاً وضعيت کنوني ما حاصل همين بي‌توجهي و همين بي‌برنامگي، ساختارگريزي، شخص‌محوري و سياست‌ورزي شتاب‌زده است.

رد صلاحيت هاشمي، هرگز دليلي موجه براي نکوهش جسماني يک جانباز جنگ تحميلي نبوده و نيست

 
 

یک سايت اينترنتي نزديک به اصلاح‌طلبان از علي مطهري خواست به خاطر بداخلاقي عليه رزمندگان و جانبازان دفاع مقدس عذرخواهي کند.

 

 

کیهان: عصر ايران با اشاره به اظهارات علي مطهري که گفته بود «بنده پيشنهاد مي‌کنم براي ارزيابي توان جسمي آقاي هاشمي، يک مسابقه دو صدمتر بين ايشان و آقاي جليلي و يک مسابقه کشتي بين آقاي هاشمي و آقاي حداد برگزار کنند.» نوشت: تلاش براي اثبات اين که هاشمي، داراي سلامت و توانايي کافي براي اداره قوه مجريه است، اشکالي ندارد... مطهري از بين همه کانديداها، سعيد جليلي را به مسابقه دو با هاشمي فراخوانده است. جليلي در زمان جنگ، يک پاي خود را از دست داده است و با پاي مصنوعي تردد مي‌کند.
عصر ايران نوشت: اين سخن مطهري، از آن جهت غيراخلاقي بود که يک نقص جسماني را به رخ مي‌کشاند. اين در حالي است که اگر کسي به طور مادرزاد، داراي نقصي در بدنش باشد، هيچ انسان اخلاق‌مداري آن را به رخش نمي‌کشد، چه رسد به اين که يک نفر براي دفاع از دين و ميهن‌اش، بجنگد و بخشي از وجودش را از دست بدهد.
اين پايگاه اينترنتي تصريح کرد: رد صلاحيت هاشمي، هرگز دليلي موجه براي نکوهش جسماني يک جانباز جنگ تحميلي نبوده و نيست و فارغ از اين که سعيد جليلي، تجربه و توان لازم براي رياست جمهوري را دارد يا نه و رأي خواهد آورد يا خير، علي مطهري، اخلاقاً يک عذرخواهي شخصي به او و يک عذرخواهي عمومي به موکلانش بدهکار است.
علي مطهري که به خاطر حمله به شوراي نگهبان و برخي مواضع کج‌انديشانه، عنوان اصلاح‌طلب جديد را از شبکه دولتي انگليس دريافت کرده صرفاً به اعتبار انتساب به استاد شهيد مطهري(ره) مورد توجه اصولگرايان در انتخابات مجلس قرار گرفت و دست بر قضا جزو ده نفري بود که به اصرار رئيس جمهور در انتخابات مجلس هشتم در فهرست اصولگرايان قرار گرفت و به مجلس راه يافت.
وي با وجود مخالفت شديد با نامزدي هاشمي در سال 84 که ضمن مصاحبه‌ها و مقالاتي منتشر شد، 8 سال بعد سراغ هاشمي 79 ساله رفت و با اصرار از وي خواست نامزد انتخابات شود. اين در حالي بود که هاشمي پيش از آن چند بار در ملاقات‌هاي خود تصريح کرده بود توانايي لازم براي مسئوليت‌ اجرايي را ندارد. با اين حال روحيه افراط و تفريطي مداوم علي مطهري باعث شد تا اين بار از هاشمي به اصرار حمايت کرده و در مقابل، هتاکي دور از منطق و انصاف اخير را عليه يک رزمنده و جانباز دفاع مقدس روا دارد.

 



:: بازدید از این مطلب : 258
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

 

 تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما به دور از فریب و متهم كردن این و آن


رهبر معظم انقلاب اسلامي در توصيه‌هايي به نامزدهاي انتخابات درخصوص تبليغات انتخاباتي فرموده‌اند: تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن.

به نقل از khamenei.ir با اعلام نهایی اسامی نامزدهای حائز صلاحیت شركت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، زمان تبلیغات كاندیداها رسماً آغاز شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای كه روزگاری در سال‌های ۶۰ و ۶۴ خودشان به عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری حاضر بوده‌اند، در ۲۴ سال اخیر نیز در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران توصیه‌هایی را در رابطه با فضای تبلیغات انتخاباتی ابراز داشته‌اند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در صفحه‌ی ویژه‌ی انتخابات ۹۲ به بازخوانی بخش‌هایی از این توصیه‌ها می‌پردازد:

«فضاى انتخابات، باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات، باید با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.

امروز در دنیا، دمكراسى، یك دمكراسى حقیقى نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فریب‌آمیز، آن‌چنان بر ذهن مردم سنگینى مى‌كند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمى‌دهد؛ نمى‌گذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقداری از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتیك را مشاهده كرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایى كه مى‌زنند، وعده‌هایى كه مى‌دهند، قیافه‌هایى كه مى‌گیرند، تملقهایى كه از بعضى از قشر‌ها یا گروه‌ها مى‌گویند، ارتباطهایى كه با جناحهاى خاصى برقرار مى‌كنند تا نظر آن‌ها را جلب بكنند، این‌ها كارهاى سالمى نیست؛ كارهایى است كه وقتى در یك مجموعه‌ى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مى‌كند و قدرت فكر كردن به آن‌ها نمى‌دهد.

تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن. نمى‌شود ما بگوییم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتى ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است.» ۱۳۷۰/۰۹/۲۷

 

شوراي نگهبان چه کرده که فرياد آمريکا قطع نمي‌شود؟!

مقامات وزارت خارجه آمريکا براي چندمين‌بار طي 4 روز گذشته عليه شوراي نگهبان موضع گرفتند و مدعي شدند به خاطر رسيدگي به صلاحيت نامزدها، انتخابات ايران آزاد نيست!

کیهان: در آخرين مورد از اين موضع‌گيري‌ها جان کري وزيرخارجه آمريکا ضمن يک کنفرانس خبري در تل‌آويو از رد صلاحيت برخي نامزدها در ايران انتقاد کرد و گفت: شوراي نگهبان غيرانتخابي صدها نامزد احتمالي را براساس يک سري معيار مبهم، رد صلاحيت کرده است.»
وزير امور خارجه آمريکا افزود؛ شوراي نگهبان، تنها براساس منافع جمهوري اسلامي صلاحيت‌ها را بررسي کرده و به نظرات متفاوت ايرانيان، بي‌اعتنا بوده است.
کري گفت: در نبود شفافيت، بسيار بعيد است که نامزدي از ميان هشت نامزد تاييد شده، خواسته گروه بزرگي از ايرانيان را نمايندگي کند يا اينکه به سرمنشا تغييري تبديل شود.
وي گفت: وقتي نهادي که منتخب مردم نيست، فقط براساس اين که يک فرد چقدر در راستاي منافع حکومت است، درباره (تاييد صلاحيت) نامزدهاي انتخابات تصميم مي‌گيرد، به سختي مي‌توان گفت که روندي آزاد، منصفانه و شفاف حاکم است.
پيش از اين دو تن از معاونين و سخنگويان وزارت خارجه آمريکا - از جمله وندي شرمن- نيز با اسم بردن علني از هاشمي رفسنجاني و رحيم مشايي تصريح کرده بودند به خاطر رد صلاحيت اين دو نفر، انتخابات ايران را غير‌آزاد مي‌دانند و به رسميت نمي‌شناسند.
ادعاي جان کري درباره غيرانتخابي بودن شوراي نگهبان در حالي است که حتي در آمريکا نيز دادگاه فدرال نهادي غيرانتخابي و انتصابي است و همين نهاد چند سال قبل با وجود اکثريت آراي رقيب بوش، رأي به پيروزي بوش داده براساس قانون‌اساسي جمهوري اسلامي که با رفراندوم عمومي به تصويب رسيده، شوراي نگهبان مسئول رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي رياست‌جمهوري و نظارت بر سلامت انتخابات است.
سراسيمگي و اظهارات خشمگينانه مقامات آمريکايي عليه شوراي نگهبان، از يک سو از اهميت راهبردي اين شورا حکايت مي‌کند و از سوي ديگر نشان مي‌دهد عملکرد شوراي نگهبان در رسيدگي به صلاحيت نامزدها و رد نامزدهاي فاقد صلاحيت، درست نقطه مقابل توقع و خواست دشمنان ملت ايران و از جمله آمريکا بوده که براي دهه‌ها از ديکتاتوري کودتايي حمايت کرده و مانع از برقراري دموکراسي و انتخابات در ايران بودند.

 

خبرنگار فراری اصلاح‌طلب دست به دامان رقاصه‌ها شد


فعالیت مجدد جریان ضدانقلاب با همکاری غرب برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی در کشور آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مدتی است که به شکل واضحی افزایش یافته است که برگزاری یک کنسرت با نام "امید برای تغییر ایران" یک نمونه از آن است.

به گزارش خبرنگار "ندای انقلاب"، فعالیت مجدد جریان ضدانقلاب با همکاری غرب برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی در کشور آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مدتی است که به شکل واضحی افزایش یافته است که برگزاری یک کنسرت با نام "امید برای تغییر ایران" یک نمونه از آن است.

این کنسرت که با هدف تجمیع افراد ضد انقلاب در آلمان برگزار می‌شود دقیقا یک هفته پیش از برگزاری انتخابات ایران و به میزبانی رکسانا صابری و با حضور جمعی از خوانندگان اروپایی و ایرانی به فعالیت می‌پردازد.

این کنسرت ضدایرانی که در آن عده‌ای از خوانندگان لس‌‌آنجلسی نیز در کنار یکدیگر حضور دارند، شاید یکی از نخستین اپیزودهای سناریوی غرب در راستای القای سیاست‌های آمریکا و اروپا در انتخابات ایران باشد.


اما نکته جالب توجه دیگر حضور صابری به عنوان میزبان این کنسرت و هماهنگ کننده اجرای آن است. زیرا صابری پیش از این در سال 87 به اتهام خرید و فروش مشروبات الکلی و پس از آن در سال 88 به اتهام جاسوسی برای سازمان سیا به 8 سال زندان در ایران محکوم شده بود که سرانجام نیز به آمریکا گریخت.

این جاسوس فراری که با وزیر امور خارجه سابق آمریکا و بسیاری از مسئولان سازمان جاسوسی آمریکا، انگلیس و آلمان دیدار داشته است این بار درصدد است تا با برپایی این کنسرت بازی جدیدی به طراحی آمریکا علیه ملت و مردم ایران در آستانه انتخابات به اجرا بگذارد.

البته امبرتو گاتیکا از بزرگترین تهیه‌کنندگان و تامین کنندگان مالی کنسرت‌ها در جهان نیز از حاضران در این کنسرت است که احتملا تامین هزینه‌های مالی این کنسرت بر عهده این آمریکایی خواهد بود.

 

خط مشترک فتنه و منافقین در انتخابات ریاست جمهوری

عوامل فتنه و مرتبط با حلقه پاریس و سرکرده منافقین در پیامی مشابه به عناصر داخل کشور، ضمن دستور تحریم انتخابات، آغاز آشوب و درگیری قبل از برگزاری انتخابات را خواستار شدند.

به گزارش مؤسسه راهبردی دید‌ه‌بان، اردشیر امیر ارجمند از اعضای حلقه پاریس و از فعالین فتنه 88، بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، به شدت سعی کرد شورای نگهبان را زیر سوال ببرد و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای مورد نظر خود را اقدامی سیاسی از سوی این شورا خواند.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی که ارتباطش با عناصر منافقین در فتنه88 اثبات شد، بدون ذکر هیچ دلیل حقوقی و علمی اقدام شورای نگهبان را غیر قانونی و در راستای از بین رفتن رکن جمهوریت در ایران خواند!
امیر ارجمند که در سال 88 از عناصر اصلی القای تقلب به موسوی و طرفدارانش بود، این‌بار ادعا کرده که تقلب در انتخابات از زمان بررسی صلاحیت داوطلبین آغاز شده و انتخابات ریاست جمهوری 92 در ایران هیچ اعتباری ندارد! 
وی به عنوان یکی از عناصر اصلی حلقه ضدانقلاب پاریس محسوب شده و در این انتخابات نیز وظیفه ارسال رمز به عوامل آشوب داخل کشور از طریق صحبت‌هایش را دارد.
بر پایه این خبر، مشابه این جملات را نیز مریم رجوی سرکرده منافقین، البته با ادبیات مخصوص جبهه نفاق ابراز کرده است.
سرکرده منافقین نیز که در طول بیش از 3دهه گذشته سودای براندازی نظام را داشته، با اشاره به عدم احراز صلاحیت دو نفر از کاندیداها، شرایط بوجود آمده را مناسب برای براندازی دانسته است.
مریم رجوی که هر سال در پیام نوروزی خود دیدار در میدان آزادی را وعده می‌دهد! ضمن دعوت مردم به اعتراضات خیابانی خواسته که انتخابات از سوی مردم تحریم شود.
بر پایه این خبر با وجود تفاوت در نوع ادبیات منافقین و عوامل فتنه در حلقه پاریس که گویی یک خط و متن را با دو نوع گفتار متفاوت ارائه می کنند، مشخص می‌شود که ضد انقلاب در انتخابات پیش‌رو خط آشوب و درگیری قبل از آغاز رای گیری را در پیش گرفته و پیام‌های صادر شده از خارج کشور در واقع همین مطلب را به عناصر داخل منتقل می کند.
گفتنی است هفته گذشته دو تن از عوامل منافقین که به منظور انتقال دستورالعمل‌های حلقه خارج به داخل و هماهنگ‌سازی عناصر و تشکل‌های داخلی جهت اخلال در روند برگزاری انتخابات وارد کشور شده بودند، با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) پس از ورود و چند روز تعقیب بازداشت شدند.

ن2

چه کاندیداهایی امروز برنامه تبلیغاتی دارند؟

محسن رضایی، سیدمحمد غرضی و سعید جلیلی امروز (شنبه) با حضور در رسانه ملی در برنامه تبلیغاتی خود شرکت می‌کنند.

به گزارش  فارس، مراسم قرعه کشی برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته (جمعه) با حضور نمایندگان نامزدها برگزار شد.
در همین راستا، محسن رضایی ساعت 20 امروز (شنبه) 4 خردادماه در برنامه با دوربین شبکه اول سیما حضور می‌یابد.
دیگر برنامه تبلیغاتی امروز کاندیداها در شبکه‌های رسانه ملی، حضور سعید جلیلی در گفت‌وگوی ویژه خبری در ساعت 22:45 از شبکه دوم سیما است.
همچنین امروز سیدمحمد غرضی در شبکه جام جم حضور می‌یابد.
غرضی با هدف پاسخ به سؤالات ایرانیان خارج از کشور در ساعت 23.30 دقیقه مهمان شبکه جام جم است.
 

سيلي جمهوري اسلامي را خورديد؟! گواراي وجود!


«حرکت شوراي نگهبان در عدم تأييد هاشمي‌رفسنجاني، سيلي نظام ولايت‌فقيه در گوش برخي رسانه‌ها و نويسنده‌هاي اپوزيسيون رژيم بود.»

 

کیهان:پايگاه اينترنتي خودنويس وابسته به اپوزيسيون خارج کشور ضمن انتشار مطلب فوق خاطرنشان کرده است: اين گروه آن‌قدر در حمايت بي‌چون و چرا از رفسنجاني از يکديگر گوي سبقت را مي‌ربودند که يادشان رفته بود بازي انتصابات در ايران آزاد نيست. اين نکته مهم است که رد صلاحيت رفسنجاني آب در لانه مورچه‌ها ريخت و نکات کليدي زيادي را مشخص کرد.
در ادامه اين نوشته آمده‌است: عده‌اي از رسانه‌ها و نويسندگان اپوزيسيون آن‌قدر ذوق‌مرگ شده بودند که شرط بندي کرده بودند. آن هم شرط‌هايي که شايد فقط در مسابقات اسب‌سواري مي‌شد چنين شرط‌هايي بست. ولي سيلي حاکميت در گوش اين رسانه‌ها و نويسنده‌ها بسيار سهمگين‌ و غافلگيرکننده بود. به يقين شوک ناشي از اين سيلي با دعوت از هيچ مهماني براي مصاحبه در اين رسانه‌ها قابل رفع نخواهد بود.
خودنويس اضافه مي‌کند:‌«تا ديروز تمام اين رسانه‌ها و قلم‌ها داد مي‌زدند که رد صلاحيت هاشمي به نفع مخالفان حکومت نيست. چرا که باعث قدرتمندتر شدن و بسط ديکتاتوري مي‌شود. امروز به يکباره همه اين رسانه‌ها و قلم‌ها فرياد زدند که حاکميت تير خلاص را به خود زد (!)
اين آبي که در لانه مورچگان ريخته شد به يقين تأثيراتش را به تدريج نشان خواهد داد و اميدوارم آن دسته از نهادهايي که با طناب وابستگان رفسنجاني به داخل چاه مي‌رفتند به خود آيند و راه‌هاي صحيح‌تري پيدا کنند.
خودنويس در ادامه نوشت:‌«نکته آخر اين که با رد صلاحيت رفسنجاني نه تنها در ايران قيامت نخواهد شد، بلکه مخالفان حتي علاقه ندارند به خاطر وي باتوم بخورند و از او دفاع کنند. بياييد فرض کنيم رفسنجاني تأييد صلاحيت مي‌شد و مثل موسوي حصر خانگي مي‌شد. کدام پشتوانه سبز مي‌خواست از عاليجناب سرخپوش حمايت و براي آزادي ايشان مبارزه کند؟ آيا وقت آن نيست که به خود بياييد؟ مگر ما از عاليجناب سرخپوش و ترور رستوران ميکونوس سخن نمي‌گفتيم؟! رد صلاحيت گواراي وجودتان(!)
گفتني است همه شواهد موجود و برخي اسناد که کيهان به آن اشاره داشته است حکايت از آن دارد که مجموعه مشترک دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها در پي قرباني کردن آيت‌الله‌هاشمي بوده‌اند و از اين روي عدم احراز صلاحيت ايشان از سوي شوراي نگهبان را مي‌توان اقدامي در جهت نجات آيت‌الله رفسنجاني از دام خطرناکي دانست که براي ايشان تدارک ديده بودند. هياهوي توأم با عصبانيت آمريکايي‌ها در همين راستا قابل ارزيابي است.

 

ناله های شکسن ضد انقلاب و بیگانگان

رسانه‌هاي بيگانه و ضد انقلاب تحليل‌هاي قابل تأملي درباره عدم تأييد صلاحيت آقاي هاشمي براي انتخابات رياست‌جمهوري منتشر کرده‌اند.

 

کیهان: در اين تحليل‌ها از يک سو خشم و ناخرسندي از اين اتفاق که آن را غيرمنتظره مي‌دانند، موج مي‌زند و از طرف ديگر تلاش مي‌شود موضوع تحريف شود.
در اين زمينه سايت فتنه‌گر کلمه که از سوي فراريان فتنه‌سبز مديريت مي‌شود ادعا کرد شوراي نگهبان با رد صلاحيت هاشمي به پيکر انقلاب شليک کرد! شبکه دولتي انگليس هم مدعي شد «هاشمي حذف [!؟] شده و اين باعث ريزش پايگاه اجتماعي حکومت خواهد شد». همچنين سايت جرس از قول يکي از همکاران فراري روزنامه‌هاي زنجيره‌اي (عبدالرضا-ت) ادعا کرد با اين اتفاق دوره جمهوري اسلامي به پايان رسيده است. جرس همچنين از قول حسن يوسفي اشکوري (از وابستگان گروهک ملي مذهبي) «اوايل فروردين 68 خبر برکناري آيت‌الله منتظري را شنيدم و بسيار افسرده و ناراحت شدم و دريغ خوردم. آن روز اميدمان را بر باد رفته مي‌ديدم اما پس از ساعتي افسوس گفتم براي خود او خوب شد. همين ماجرا پس از دريافت خبر رد صلاحيت آقاي هاشمي در ذهنم تکرار شد... اکنون هاشمي نيز بايد مثل منتظري فزت و رب‌الکعبه بگويد»!
اين دعاوي در حالي است که اولا هاشمي حذف نشده و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و ثانيا پايگاه اجتماعي نظام همان است که در آن 8ماهه فتنه از پاي صندوق‌هاي رأي تا کف خيابان خود را به رخ دشمن کشيد. در عين حال بايد از منافقيني که دم خروس از پس جامه‌شان پيداست پرسيد که آيا شماها همان محافلي نيستيد که در اوج فتنه شعار جمهوري ايراني داديد و بر اساس توهم احمقانه خود براي حذف جمهوري اسلامي خيز برداشتيد؟ در واقع دوره جديد جمهوري اسلامي نه امروز که همان روز آغاز شد.
در همين حال شبکه دولتي انگليس با ابوالحسن بني‌صدر (آلت دست گروهک منافقين در سال 59 و 60) مصاحبه کرد. بني‌صدر در اين مصاحبه گفت: هاشمي رفسنجاني واپسين قمار زندگي سياسي خود را کرد. او نباخته. من هم جاي او بودم که مخالفش هستم، همين کار را مي‌کردم(!)
بي‌بي‌سي در عين حال از قول مجيد محمدي عضو فراري حلقه کيان و همکار راديو فردا گفت: رد صلاحيت هاشمي نکته تازه‌اي به واقعيت جمهوري اسلامي اضافه نمي‌کند. حاکميت فکر مي‌کند هزينه برخي اتفاقات و ريزش‌ها را در سال 88 پرداخته است؛ بنابراين امروز نکته جديدي وجود ندارد. هاشمي در آن سال مقابل حاکميت و رهبري ايستاد.
وي افزود: مسئله حکومت اين است که آمدن هاشمي باعث مي‌شود که عمده مخالفان اصلاح‌طلبان و گروه‌هاي برانداز در زيرچتر او قرار گيرند و اگر اتفاقي مانند دغدغه‌هاي مربوط به تقلب رخ دهد، دوباره همان اتفاقات سال 88 تکرار شود. بنابراين اگر در همين مرحله هاشمي رفسنجاني را رد صلاحيت کنند، براي پيشگيري هزينه کمتري خواهند پرداخت.
وبسايت بي‌بي‌سي نيز در تحليلي خاطر نشان کرد: کار در اردوي تحول‌طلبان [اسم مستعار جريان برانداز ] سخت خواهد شد و به انشقاق و تفرقه خواهد انجاميد. بخشي از اقدام هاشمي حمايت خواهند کرد که در موقعيت ضعيف‌تري هستند و بخش ديگر به هاشمي و خاتمي حمله خواهند کرد که سران در حصر جنبش را تنها گذاشتند و بي‌حساب به آب زدند و چيزي هم به دست نياوردند. آنها خواستار تحريم انتخابات و سرنگوني حکومت مي‌شوند.
از سوي ديگر وبسايت اخبارروز در تحليلي نوشت: برنامه حکومت ادامه همان راهي است که از سال 88 دنبال کرده است. اين بار البته کم‌هزينه‌تر. انتخابات سر موقع برگزار خواهد شد. جنبش استيصال (جنبشي که از سر استيصال به گرد هاشمي رفسنجاني در حال حلقه زدن بود) با اکراه بيشتر، اما به هر حال نقشي را که برعهده گرفته بازي خواهد کرد. اين جنبش مي‌تواند مسير خود را به سوي کانديداي ديگري عوض کند، براي اين کار هم وسايل لازم تعبيه شده و کساني را در ويترين باقي گذاشته‌اند.
در ادامه اين تحليل با دعوت به آشوبگري به عنوان نقشه «ب» آمده است: ما باز هم در برابر اين پرسش قرار گرفته‌ايم که چه بايد کرد و راه‌حل چيست؟ براي پاسخ به اين سوال دوباره بايد تاکيد کرد که «انتخابات» بدون «خيابان» (فشار از پايين) همان نتيجه‌اي را بيرون مي‌دهد که «نظام» مي‌خواهد. آيا هاشمي رفسنجاني آن جادويي بوده است که بتوان با آن «خيابان» را فعال کرد؟ اکنون اين گوي و اين ميدان!
اردشير اميرارجمند سخنگوي گروهک موسوم به شوراي هماهنگي سبز نيز در مصاحبه با سايت خود (کلمه) مي‌گويد «انتخابات بدون آقاي هاشمي فاقد حداقل‌هاي مورد نياز براي يک انتخابات رقابتي است و در صورت ادامه انتخابات بي‌معني خواهد شد». او با سازمان منافقين همکاري دارد و با هماهنگي کنسولگري آمريکا در استانبول توانست از ايران خارج شده و به فرانسه برود.
برخي مقامات آمريکايي به خاطر عدم تأييد صلاحيت هاشمي و مشايي گفته‌اند انتخابات ايران را سرکوب شده، غير آزاد و مبهم مي‌دانند و نامزدهاي موجود را نمايندگان مردم ايران تلقي نمي‌کنند!

 



:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

اینفوگراف: توصیه‌های رهبر انقلاب به شورای نگهبان

حمایت فوری آمریکا از هاشمی و مشایی پس از عدم احراز صلاحیت

 

دولت آمریکا در واکنشی تلویحی به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که انتخابات ایران را غیر آزاد می داند.

به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته ای – دولت امریکا در ساعات اولیه پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1392، در واکنشی تلویحی به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که انتخابات ایران را غیر آزاد می داند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، یک دیپلمات آمریکایی سه شنبه (31 اردیبهشت 1391/ 21 می 2013) اعلام کرد 8 نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران که ژوئن آینده برگزار می شود احتمالا از هیچ گونه مشروعیت مردمی برخوردار نیستند.

این دیپلمات از رد صلاحیت هاشمی و مشایی، دو نامزدی که آنها را «برجسته» خوانده، انتقاد کرد.

پاتریک ونترل سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه آمریکا در پیامی الکترونیکی به فرانس پرس گفت: «به نظر می رسد شورای نگهبان قانون اساسی غیر منتخب و غیر مسئول از طرف مردم ایران بر اساس انبوهی از شاخص ها صدها نامزد را رد صلاحیت کرده است».

ونترل افزود: «این شورا شمار نامزدها را از حدود 700 نامزد به هشت مسئول رسمی که نظام آنها را نماینده خود می داند و بالتبع نماینده ایرانی ها نیستند کاهش داده است».

وی اضافه کرد: «این فهرست غیرنهایی نامزدها احتمالا اراده ملت ایران که حق دارد رئیس جمهوری را انتخاب کند که خواسته های آنها را برآورده کند به شمار نمی آید».

پیام بی‌بی‌سی به حلقه انحرافی

 

شبکه سلطنتی بی بی سی در واکنش به خبر مربوط به عدم احراز صلاحیت آقای مشایی گفت: بهمن شریف زاده از نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی گفته است؛ ستاد مردمی آقای مشایی به زودی بیانیه و واکنشی به رد صلاحیت وی صادر میکند.

به گزارش سيرنيوز؛ مجری بی بی سی با طرح سوال از خبرنگار این شبکه پرسید: اکنون چه واکنش هایی از طرف دولت به خصوص آقای احمدی نژاد صورت خواهد گرفت؟


حسین باستانی در جواب وی به طوری که قرار است اتفاقی از پیش تعیین شده ای بیافتد گفت: طبیعتا هیچ کس منتظر واکنش ستاد آقای مشایی نیست. ولی آقای احمدی نژاد در این مدت توقعاتی ایجاد کرده است که الان! باید به سرعت به آن پاسخ دهد. وی برای اینکه انگیزه مجموعه هواداران دولت و کسانی که هنوز اطراف وی باقی مانده اند حفظ و مانع از تحلیل روحیه آنها شود، باید هر کاری که تصورش را ایجاد کرده انجام دهد. همین الان انجام دهد.

وی در ادامه با تاکید گفت: فکر نمی کنم آقای احمدی نژاد واکنش خود را تا زمان برگزاری انتخابات به تعویق بیاندازد، وی الان باید به آن توقعات زیادی که ایجاد کرده است پاسخ دهد.

وی با تاکید مجدد گفت: احمدی نژآد توقعی ایجاد کرده است که اگر بخواهند مشایی را وارد انتخابات نکنند، یک کار بزرگ! انجام خواهد داد. خودش این تصور و توقع را ایجاد کرده است و حالا! باید انجام دهد.

حسین باستانی برای تحریک مجموعه دولت افزود: اگر احمدی نژاد نتواند متناسب با تصوراتی که ایجاد کرده است رفتار کند، شکست خیلی جدی در مجموعه هواداران دولت ایجاد می کند. بحران نا امیدی بعد از امید برای آنها ایجاد خواهد شد.

وی در انتها مجددا بر زمان واکنش آقای احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: خب طبیعتا آقای احمدی نژاد اگر بخواهد کار مهمی انجام دهد در همین فردا باید خبرهای مربوط به آن به ما برسد.  

منبع: رسا

شورای نگهبان باید رای خودش را بدهد/ اینها مجتهد هستند

 

تصویررئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی در سال 1382 عنوان کرد: شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند، قانون اساسی این را می گوید

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» متن زیر قسمتی از مصاحبه ای است که روزنامه کیهان با هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1382 انجام داده است:

 

¤ سوال: یک نکته فقهی وجود دارد. در قانون اساسی در اوصاف فقهای شورای نگهبان گفته شده که آگاه به مقتضیات زمان و مکان باشند. این بحث مطرح است که اگر اعضای شورای نگهبان با توجه به این دو عنصر رای می دادند، کار به اینجا کشیده نمی شد. یعنی براساس احکام اولیه نظر نمی دادند. ولی شورای نگهبان روی احکام اولیه مقاومت می کرد. از طرف دیگر گفته می شود که برخی از  اعضای شورای نگهبان می گفتند: ما موظف نیستیم از نظر امام تبعیت کنیم. چون در قانون اساسی خصیصه «مجتهد بودن» برای اعضای شورای نگهبان گفته شده و مجتهد باید رای خودش را بدهد و تبعیت از نظر امام وجاهتی ندارد. بعدها در مسئله «ولایت مطلقه» معلوم شد که حتی اگر مجتهد هستند، باید در مسایل حکومتی از ولایت تبعیت کنند. نکته موردنظر من این است که یک سال پس از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، باز هم امام(ره) بر اصل بودن شورای نگهبان تاکید می کنند. یعنی در سال 67 و بعداز جنگ و قبل از بازنگری قانون اساسی که می خواستند اختیارات تعزیرات را به مجمع بدهند و اصلاحاتی در بندهای مربوط به مجمع انجام دهند، باز به شورای نگهبان تاکید می کنند که شما خودتان قبل از هر چیز مصلحت را در نظر بگیرید و کاری نکنید که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی شود. چون مجمع هنوز در قانون اساسی نیامده بود و وجودش شبهه نقض قانون اساسی را ایجاد کرده بود. معلوم می شود که امام هنوز مجمع تشخیص را «استثنا» و شورای نگهبان را «اصل» می دانند و تاکید دارند خود آقایان شورای نگهبان با توجه به زمان و مکان مسایل را حل کنند.


- الان هم این گونه است. اصلا مبنای شورای نگهبان با مبنای مجمع فرق می کند. اولا شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند. قانون اساسی این را می گوید. نباید بگویند فتوای امام یا رهبری این است. بحث حکم نیست. بحث فتواست. بحث ولایت، در حکم مطرح می شود. اگر نظر امام راجع به معدن با نظر فقهای شورای نگهبان متفاوت باشد، آنها باید با نظر خودشان عمل کنند. 6نفر شورای نگهبان مجتهد هستند و نظر خودشان را اعلام می کنند.

 

¤ سوال: الان که «مجمع تشخیص مصلحت» نهادینه شد؟

- نه، همان موقع هم این گونه بود. اصلا قانون اساسی می گوید: فقهای شورای نگهبان باید نظر خودشان را بگویند.

 

¤ سوال: همین باعث مشکلات بعدی شد.

- برای رفع همین مشکلات، اصل دیگری آمد که حاکم بر اینهاست. بنابراین طبق اصل اول، اینها مجتهد هستند و نظرشان معتبر است. امام این را مخدوش نکردند. مسئله دوم مصلحت است. مصلحت در فقه اسلامی خودش یک اصل است. یعنی اگر دو مفسده داشته باشیم، مفسده کمتر انتخاب می شود. اگر دو کار واجب داشته باشیم، دنبال واجبی می رویم که اثر بیشتری دارد. یعنی اصل مراعات مصلحت در مورد مصالح، انتخاب مصلحت اقوی است و در مورد مفاسد، دفع افسد به فاسد است که جزو اصول قابل قبول فقه است. در حکومت های ایدئولوژیک و عقیدتی تحقیقا چنین جایی لازم است. یعنی مصالحی است که به اقتضای زمان، مکان، شرایط و ضرورت ها پیش می آید که باید مراعات کنیم. نمی توانید بگویید همین را به شورای نگهبان بدهند. چون اول صحبت شما هم همین بود.

 

¤ سوال: خود امام هم می فرمودند.

- در قانون اساسی غیر از این است. طبق قانون اساسی شورای نگهبان حق ندارد مصلحت گرایی کند.

 

¤ سوال: الان مصلحت را برعهده مجمع گذاشتند. آن موقع امام به شورای نگهبان می گفتند خودتان براساس مصلحت عمل کنید.

- همان موقع هم این گونه بود. در قانون اساسی این گونه بود که شورای نگهبان براساس فهمیدن خودشان حکم خدا را می دادند. اگر بخواهند طبق مصلحت رای بدهند، مشکل می شود. معنایش این می شود که کارشناسی مجلس و دولت به کلی ندیده گرفته شود و هرچه اینها مصلحت دانستند، همان باشد. بنابراین هر قانونی که در مجلس بگذرد، ولو اینکه خلاف شرع هم نباشد، اگر شورای نگهبان بخواهد براساس مصلحت عمل کند، 7 نفر آنان می گویند ما می گوییم مصلحت این گونه است. در آن صورت کارشناسی مجلس لغو است. بنابراین مبنای شورای نگهبان این نیست که با اتکای بر تشخیص مصلحت رد یا قبول کند. شورای نگهبان حکم شرعی را مطرح می کند. مجمع جایگاه دیگری دارد. براساس مصلحت عمل می کند. هر حکومت ایدئولوژیک باید جایی را داشته باشد که استثناها را حل کند که خود حکم می شود و شرعی است، منتهی مبنا فرق می کند. مجمع این کار دوم را انجام می دهد.

 

¤ سوال: در مورد وضعیت فعلی مجمع این ایراد وجود دارد که از حالت استثنا بودن خارج شده است. یعنی به بهانه حذف و اصلاح یک ماده از قانونی که مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان است کل قانون را به هم می ریزد و قانون جدیدی را تصویب می کند که مثالش بودجه پارسال است.

- اول این گونه و حتی بیشتر از این بود. الان محدود کردیم. آن موقع درباره اختیارات مجمع از امام(ره) سؤال شد که گفتند: مجمع می تواند در هر حالی دخالت کند وهر نظری دارد، بگنجاند.

 

¤ سوال:  آن مربوط به دوران جنگ بود. بعدا این اختیارات را پس گرفتند.

- پس اول این گونه بود. مبنای اصلی امام همان بود. گفتند: حتی در زمانی که در مجلس است و یا بعد از اینکه تصویب شد، می تواند عوض کند. خودمان هم موافق نبودیم که دست مجمع این قدر باز باشد. بعضی ها رفتند سؤال کردند که جواب امام این بود. بعدا هم خیلی دست مجمع باز بود. قوانینی که مجمع راجع به موادمخدر و تعزیرات تصویب کرد، مربوط به آن دوران است. ما در این دوره، خیلی کم قانون گذراندیم، حتی اصلا قانون اجرایی نگذراندیم. اما اینکه گاهی قانون را اصلاح می کنیم، چاره ای غیر از این نیست. چون وقتی مجلس نظرش را داد و شورای نگهبان هم رد کرد و پیش ما می آید، بعضی ها می گویند باید «یا این، یا آن» را بگویید و شکل سومی نگویید. یعنی قبول یا رد کنید. اینها که در مجمع نشسته اند، می گویند هیچ کدام را قبول نداریم و اگر می خواهید اظهارنظر کنیم، باید مصلحت را بگوییم. یعنی الان خودمان را در آیین نامه محدود کردیم. گفتیم: اگر چنین موردی پیش آمد، می توانیم ماده ای را که شورای نگهبان رد کرده است، تغییر دهیم. اگر لازمه این تغییر، تغییر ماده ای دیگر است، باز هم می توانیم تغییر دهیم. قبلا می توانستیم به مواد دیگر هم بپردازیم، ولی الان نمی توانیم مستقیما وارد ماده دیگری شویم که تغییر دهیم. باید رهبری اجازه دهند. مثالی که از گذشته و حال مانده و برای شما جالب است، قانون کار است. قانون کار در مجلس تصویب شد که شورای نگهبان رد کرد. بعد به مجمع آمد که هر دو طرف آمدند و حرفهایشان را زدند. اصلا مواردی بود که شورای نگهبان هم اشکالی نگرفته بود ولی اصلاح شد و بالعکس هم شد. یعنی مواردی بود که شورای نگهبان اشکال گرفته بود، ولی در مجمع به نفع مجلس شد. آن موقع دست مجمع این قدر باز بود و الان این گونه نیست. فعلا یا همان مورد را و یا همانی را که مستلزم است، اصلاح می کنیم. اگر بخواهیم مورد سومی را تغییر دهیم، باید رهبری به ما ارجاع دهند.


بنابراین مجمع فعلا خیلی محدودتر در حل اختلافات دخالت می کند. در سابق دخالت های ما خیلی وسیع بود. الان اصلا قانون ابتدایی نمی نویسیم. اگر دوره قبل را نگاه کنید، متوجه می شوید که قوانین ابتدایی زیادی نوشته شد.

 

¤ سوال: در زمان جنگ، بله.

 

- بعد از جنگ هم قوانین زیادی نوشتیم. ولی در دوره جدید محدود کردیم.

 



:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 1 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، ‌با تأکید بر اینکه روزنامه دولتی ایران در چند ماه اخیر جبهه حملات خود را به‌سمت مجلس و قانون گرفته است، گفت: این در حالی است که رهبر معظم انقلاب به ‌طور مکرر قانون را فصل‌الخطاب دانسته‌اند.
سیدناصر موسوی‌لارگانی در گفت‌‌وگو با خبرنگار سیرنیوز؛ با یادآوری تخلفات رئیس‌جمهور در چند روز اخیر در حمایت از مشایی در ستاد انتخابات وزارت کشور، افزود: به‌طور حتم مردم بعد از ۳۴ سال انقلاب فرق کاندیدای انقلابی با کاندیدای انحرافی را می‌دانند، از این‌رو این اقدام احمدی‌نژاد توهین به شعور سیاسی مردم است.
نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مسئولان اجرایی کشور به جای اینکه هر گونه ابهام را از بین ببرند، با چنین رفتارهایی زمینه ابهام در خصوص انتخابات را ایجاد می‌کنند.
عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس، اظهار داشت‌: اقداماتی که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری از سوی احمدی‌نژاد شکل گرفته اتفاقات زشتی است که تا کنون در هیچ کدام از دوره‌های دیگر نداشتیم. ‌
این نماینده مردم در مجلس نهم، با تأکید بر اینکه روزنامه ایران بعد از بروز تخلفات از سوی رئیس‌جمهور تنها در راستای اهداف و قدم‌های احمدی‌نژاد حرکت می‌کند، گفت:‌ به‌طور حتم روزنامه‌ای که اعتباراتش از بیت‌المال هزینه می‌شود، باید برای حمایت از ملت ایران استفاده شود، نه اینکه از یک فرد و یا جریان خاص حمایت کند.
وی با اعلام اینکه اقدامات اخیر روزنامه ایران هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است، تصریح کرد: به طور قطع قوه قضائیه و وزارت فرهنگ و ارشاد ‌اسلامی با تخلفات این روزنامه برخورد جدی کرده و در صورت تغییر ندادن سیاست‌هایش در جهت توقیف روزنامه گام بردارند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، ‌با تأکید بر اینکه روزنامه ایران پازل اقدامات غیرقانونی احمدی‌نژاد را کامل می‌کند، یادآور شد: تمام روزنامه‌ها باید در جهت خلق حماسه سیاسی گام بردارند.


 مدیر گروه مطالعات دینی مرکز مطالعات جهانی شدن گفت: همین که می‌گویند حلقه انحرافی، توهین است زیرا من از این فکر دفاع می‌کنم و آنهایی که به مشایی و اطرافیان وی می‌گویند حلقه انحرافی باید توبه کنند.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

آیا آیت الله هاشمی متن گفت‌وگوی خود با رهبر انقلاب را منتشر می‌کند؟

 

اینکه آیا هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد.

 

اینکه آیا آیت الله هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان انتخابات گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد و صحت و یا کذبش را تایید و تکذیب کند اما سوالی اساسی اینجا است که چه کسی در ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۷:۳۰ به آیت الله هاشمی زنگ ‌می‌‌زند و وی بعد از این تماس تلفنی عجله کنان خود را به ستاد انتخابات کشور می‌رساند. 


آیت الله هاشمی رفسنجانی با حضور خود در آخرین لحظات ثبت نام کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خود را در معرض انتخاب ملت ایران قرار داد تا به گفته خودش با حضورش در ایجاد حماسه سیاسی نقش داشته باشد.

اما نکته‌ای که همراه این آمدن بود، تایید حضور آیت الله رفسنجانی توسط رهبری برای آمدن بود که چندین دفعه از سوی وی در دیدارهایی که داشتند عنوان شد.

بر اساس ادعای مطرح شده، آقای هاشمی بدنبال دیدار حضوری یا تلفنی با مقام معظم رهبری بوده اند تا نظر ایشان را درباره حضورش در انتخابات جویا شوند اما این دیدار تا روز ۲۱ اردیبهشت محقق نشده بود زیرا تا این روز یعنی روز پایانی ثبت نام، آیت الله هاشمی همچنان از تایید رهبری سخن می‌گوید.

علی مطهری گفته است: آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای تشکل صدای ملت تاکید کرد در صورتی که مطمئن شود رهبر معظم انقلاب با کاندیداتوری وی مخالفتی ندارد، قطعا امروز برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ثبت نام خواهد کرد(http://www.mehrnews.com/detail/News/۲۰۵۲۰۴۳).

در روز ۲۱ اردیبهشت ماه ۹۲ آیت الله هاشمی در ساختمان مجمع جلسه داشتند و از همین مکان در ساعت ۱۷:۴۵ به سمت ساختمان وزارت کشور راه افتاده اند در نتیجه امکان دیدار حضوری وی با مقام معظم رهبری در این روز منتفی است زیرا رهبری هم در این روز با بانوان نخبه دیدار داشته و امکان دیدار حضوری در صبح نیز منتفی است.

طبق سخنان اقای هاشمی تنها احتمال باقی مانده از قطعی شدن حضور وی برای ثبت نام در انتخابات تماس تلفنی با مقام معظم رهبری است که این احتمال هم با خبر روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها باطل شده است.

در پی انتشار مصاحبه‌ای از علی عسگری؛ مشاور پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت اعلام کرده بود: «آیت‌الله هاشمی تا ساعت ۵ بعد از ظهر تصمیمی برای کاندیداتوری نداشتند اما بعد از صحبت تلفنی که با مقام معظم رهبری در ساعت ۵:۱۰ انجام دادند با تاکید و عجله خودشان را به وزارت کشور رساندند و برای ثبت‌نام اقدام کردند.» پیگیری‌های خبرنگار این رسانه ازمنابع مختلف نشان داد که در روز مورد‌نظر هیچ تماس تلفنی میان مقام معظم رهبری و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی برقرار نشده است.

اینکه آیا آیت الله هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان انتخابات گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد و صحت و یا کذبش را تایید و تکذیب کند اما سوالی اساسی اینجا است که چه کسی در ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۷:۳۰ به آیت الله هاشمی زنگ ‌می‌‌زند و وی بعد از این تماس تلفنی عجله کنان خود را به ستاد انتخابات کشور می‌رساند.
فاطمه هاشمی می‌گوید: «ساعت ۱۷:۳۰» بود. دیگر مطمئن شده بودیم پدر تصمیمش را گرفته و ثبت‌نام نخواهد کرد. از صبح با یاسر، مهدی و عماد (پسرمحسن) در دفتر حاج‌آقا بودیم. همه حرف‌ها را زده بودیم. شوخی و جدی همه دغدغه‌ها مطرح شده بود. به این نتیجه رسیده بودیم که مردم به تمام معنا خواستار حضور پدر هستند تا وضعیت کشور را سامان دهد. نیامدن پدر به معنای نا‌امید‌شدن بخش گسترده‌ای از مردم بود. در‌خواست‌ها در این چند روز برای حضور پدر در انتخابات بی‌سابقه بود. ما فکر می‌کردیم اگر حاج‌آقا در انتخابات ثبت‌نام نکند بخش قابل توجهی از مردم انگیزه‌شان برای شرکت در انتخابات و رای دادن را از دست خواهند داد. ساعت ۱۷:۱۵ تلفن دفتر پدر زنگ خورد. ایشان مکالمه نسبتا کوتاهی داشتند و بعد از آن از اتاق بیرون آمدند و گفتند «بسم الله… برویم»

چه کسی به ایشان زنگ زد؟
نمی‌دانم ما سوال نکردیم ایشان برای پاسخ دادن به آن تلفن به دفتر خود رفتند ما در اتاق دیگری بودیم. بعد از آن تلفن حاج آقا گفتند «بسم‌الله؛ برویم» ما باور نمی‌کردیم.

آقای هاشمی گفته بودند که منتظر پاسخ رهبری برای حضور در انتخابات هستند و بدون هماهنگی ایشان وارد عرصه انتخابات نمی‌شوند.
من نمی‌دانم چه کسی تلفن کرد. اما حتما دغدغه‌هایشان برطرف شد که ساعت۱۷:۳۰ و نیم ساعت مانده به پایان زمان ثبت‌نام راهی وزارت کشور شدند.(گفت‌وگوی روزنامه شرق با فاطمه هاشمی)

با توجه به شرایط پیش رو دو حالت وجود دارد که باید به آن پرداخت.
۱- آیت الله هاشمی با رهبر انقلاب دیدار داشته و یا تلفنی با ایشان سخن گفته اند که با توجه به مقدمه چینی‌های آقای هاشمی باید مطرح کنند که رهبری به وی در رابطه با حضورش در انتخابات چه گفتند و اقای هاشمی چه شنیده‌اند…

۲-ایت الله هاشمی بدون اینکه از تایید و یا نفی رهبری درباره حضورشان باخبر باشند قدم در این عرصه گذاشتند… . با توجه به این فرضیه و با توجه به سخنان فاطمه هاشمی دغدغه آیت الله رفسنجانی برای حضور در انتخابات چه بوده و چه کسی پشت تلفن خیال آقای هاشمی را از حضورش در انتخابات راحت می کند.طبق مقدمه گفته شده این فرد کسی غیر از مقام معظم رهبری است… که شاید مطالبه عمومی به این سمت برود که از وی سوال شود چه کسی دغدغه شما را برای حضور در انتخابات براورده کرد؟…

شرایطی که آیت الله هاشمی رفسنجانی برای حضورش در انتخابات انتخاب کردند نقیض این جمله مقام معظم رهبری است که فرمودند:بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست…


بی بی سی: مشایی باید در انتخابات حضور داشته باشد/ سنگ تمام ارگان همجنس بازان برای هاشمی

 
 
تصویر

 

به گزارش رویداد، بی بی سی فارسی در یکی از آخرین برنامه های سیاسی خود به آرایش انتخابات ایران پرداخت و مواضع قابل تاملی را در خصوص حضور رفسنجانی و مشایی مطرح کرد.

جریان های رسانه ای همچون بی بی سی همواره بدنبال بسترهای مناسبی برای ایجاد فضای غبار آلود خبری و جریان سازی در داخل ایران هستند و حضور افرادی همچون مشایی در عرصه انتخابات کشور می تواند بهترین خوراک خبری ایشان برای این امر باشد.

شرح برنامه مذکور را در زیر می خوانید:

[سعید برزین]: سیاستمدار کهنه‌کار خط میانه ایران، وارد صحنه شده و این همه معادلات را به هم خواهد ریخت. در مرحله اول موجب نگرانی جدی و شدید جناح اصولگرا خواهد شد. آقای هاشمی‌رفسنجانی کسی است که در آخرین نماز جمعه‌ای که خواند، خواهان آزادی زندانی سیاسی و باز شدن جو سیاسی مملکت شده بود و بر سر مواضعش همچنان بوده، البته راهی که در پیش دارد راه بسیار سخت و دشواری خواهد بود. هیچ تضمینی ندارد که بتواند بازی را ببرد.
[غلامی]: به هر حال همه تاخیر و تعلل به خاطر این بود که آقای هاشمی‌رفسنجانی منتظر این بود که از جانب آیت‌الله خامنه‌ای چراغ سبزی به او نشان داده شود و خبرگزاری‌های مختلف گزارش کردند از ثبت‌نام اسفندیار رحیم‌مشایی، مشاور آقای احمدی‌نژاد.
[برزین]: آمدن آقای مشایی بازی را باز هم جالب‌تر کرده، یعنی از حالتی که فقط اصولگراها بودند خارج شده، البته مشایی مورد تایید آقای [آیت‌الله] خامنه‌ای نبود و نتوانست معاون رئیس‌جمهور باشد. احتمال این که شورای نگهبان او را رد کند زیاد است؛ ولی آمدن او سطح بازی را بالاتر خواهد برد.
[غلامی]: فعلاً چه تصویری را می‌توانیم با حضور جناح‌های مختلف پیش‌بینی کنیم؟
[برزین]: خط میانه و خط اصلاح‌طلب پشت آقای هاشمی متحد خواهند شد. آقای مشایی، نماینده جناح دولت خواهد بود. در میان اصولگرایان تعدد نامزد وجود دارد. پیش از 30 نفر از آن‌ها اسم نوشتند. الان برای آن‌ها ضروری خواهد بود که تعداد نفرات‌شان را پایین ببرند و به یکی دو نفر محدود کنند. احتمالاً آقای قالیباف، احتمالاً آقای ولایتی و یا حدادعادل؛ ولی با تعدد نامزدها فکر می‌کنم راه سختی در پیش خواهند داشت.
[غلامی]: حضور آقای هاشمی را چطور می‌توان تحلیل کرد با تمام تردیدها و موضع‌گیری‌هایی که آیت‌الله خامنه‌ای درباره ایشان کردند؟
[برزین]: چند ماه است آقای هاشمی‌رفسنجانی هدف بمباران سنگین اصولگرا بوده، از روزنامه کیهان گرفته تا برخی از سرداران سابق سپاه که یکباره در صحنه حاضر شدند و اعلام کردند هاشمی بخشی از فتنه است. بمباران سنگین تبلیغاتی رسانه‌ای علیه هاشمی و تردید درباره این که آیا ایشان می‌آیند یا نه و در لحظه آخر ایشان تصمیم گرفته است به عنوان سیاستمداری که نمود عملگرایی زیرکانه در سیاست ایران محسوب می‌شود و سیاست مصلحتی را همیشه پیش برده است و شاید بتواند جمع کند این تنش و تشنج را در جناح‌بندی‌های جاری ایران، ایشان الان وارد صحنه شده است.
[غلامی]: در مورد حضور اسفندیار رحیم‌مشایی چه می‌توانیم بگوییم؟ آیا حضور او و آقای رفسنجانی در این انتخابات می‌تواند این انتخابات را به سمتی پیش ببرد که هیجان مشارکت را بالا ببرد، اگر صلاحیت را از شورای نگهبان بتواند کسب کند؟
[برزین]: هر چه سیستم را بازتر کنید طبیعتاً میزان توجه مردم به آن بیشتر خواهد شد و هر چه رقابت را محدود کنید توجه مردم و میزان رأی دادن مردم پایین‌تر خواهد رفت. اگر حکومت احتیاج دارد یک پایگاه اجتماعی برای خود به وجود آورد مجبور است و حکم عقل این است که سیستم را باز کند، سوپاپ خطرها را باز کند و به رقیبان متفاوت اجازه بدهد وارد صحنه سیاسی شوند که شاید نوعی تنوع واقعی پیش بیاید وگرنه مثلاً اگر فقط از جناح‌ اصولگرا وارد رقابت انتخاباتی می‌شدند تنوعی وجود نداشت.
[غلامی]: در مورد آقای رفسنجانی می‌دانیم چرا در آخرین دقایق تصمیم گرفتند و آمدند زیرا از قبل بارها آقای رفسنجانی گفته بودند که نظر رهبری برایشان مهم است، ولی درباره اسفندیار رحیم‌مشایی واقعاً درباره این تاخیر چه می‌توانیم بگوییم؟
[برزین]: تردید وجود دارد و نمی‌توان گفت سرنوشت آقای مشایی چه خواهد شد و چرا ایشان این قدر دیر آمدند، البته می‌شود فکر کرد که به این خاطر بوده که هیجان عمومی ایجاد کنند. شاید یک تاکتیک انتخاباتی بوده، ولی آقای مشایی هم راه سختی پیش رو دارد هم در شورای نگهبان که شاید تایید صلاحیت نشود و هم این که بتواند بخشی از افکار عمومی را به سمت خود جلب کند و رأی بیاورد.


نقش جدید خاتمی از سوی اعضای حلقه پاریس ابلاغ شد

 

تقی رحمانی عضو گروهک ملی مذهبی طی مطلبی در وب‌سایت این گروهک مأموریت تازه‌ای را تا روزهای انتخابات به خاتمی ابلاغ کرده است.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، یکی از تئوریسین‌های جریان فتنه و از اعضای حلقه پاریس طی مقاله‌ای در وب‌سایت ملی مذهبی که از پاریس بِروز می‌شود از محمد خاتمی خواسته تا نقش خود را در برهه کنونی به خوبی ایفا نماید. وی خطاب به خاتمی مأموریت تازه وی را ابلاغ کرده است. تقی رحمانی از خاتمی خواسته تا نقش خود را به خوبی برای رأی‌آوری هاشمی‌رفسنجانی ایفا کند.

وی در بخشی از این مطلب اینچنین راهبرد جدید را به خاتمی می‌دهد: «حالا نوبت خاتمی است که باید شروع کند و متوقف نشود او نقش جدیدی را باید ایفا کند اگر می‌خواهد ایران ویران نشود، خاتمی در دو عرصه می‌تواند نقش‌آفرین شود ۱- در عرصه بین‌الملل برای کسب اعتبار بیشتر برای هاشمی ۲- در عرصه داخلی برای افزودن بر سبد رای هاشمی و کاستن از آرای منفی وی.»

رحمانی با اشاره به اینکه خاتمی باید برای رأی‌آوری هاشمی تلاش جانانه کند از گروهک‌های ملی‌مذهبی و نهضت آزادی می‌خواهد تا آنان نیز در حمایت از هاشمی سنگ تمام گذاشته و از آرای منفی وی جلوگیری کرده و باعث نزدیکی تعداد بیشتری از افراد به وی شود.

این عضو گروهک ملی‌مذهبی که در سال 90 از کشور گریخته است در ادامه به هاشمی‌رفسنجانی نیز توصیه‌هایی می‌کند که از جمله آن می‌توان به استفاده از «محمد.س» عضو اقتصادی دولت اصلاحات، اشاره کرد. این تعریف و تمجیدها از وی نشان می‌دهد دولت اصلاحات از عناصر گروهک غیر قانونی ملی‌مذهبی استفاده می‌کرده است.

وی در انتها نیز با اشاره به همان ادعاهای دروغین سال 88 که با هدف نابودی کشور مطرح‌ شد، دوباره این نکته را به محمد خاتمی یاد‌آور می‌شود که: «اگر ایران در خطر است، که هست؛ می‌باید خاتمی در حد توان وارد میدان شود تا هم هاشمی را قوی‌تر و هم در جهت مردم چهارچوب‌دارتر کند. این وظیفه همه کسانی می‌‎تواند باشد که احساس خطر می‌کنند.»

حال باید منتظر نشست و دید که آیا خاتمی خطوط ابلاغی از حلقه پاریس را در روزهای باقیمانده تا انتخابات دنبال خواهد کرد یا خیر؟


رد ادعاهای کذب منافقین توسط دیپلمات صهیونیست

 
 

سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آلمان ادعای منافقین در خصوص اقدام ایران در انفجار سال گذشته سفارتخانه این رژیم در هند را بی اساس خواند.

سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آلمان در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به اینکه از اقدام تلافی جویانه سوریه در پی حمله هوایی مان به حومه دمشق هراسی نداریم گفت: در سال ۲۰۰۸ میلادی زمانی که سازمان اطلاعاتی ما (شهید)مغنیه را ترور کرد، حزب‌الله و ایران تهدید کردند که ما را در هر نقطه جهان هدف قرار خواهند داد، اما دیدیم که این دو هیچ اقدامی نکردند.»

با این حال، در بهمن ماه سال ۱۳۹۰ انفجاری در محل سفارتخانه رژیم صهیونیستی در دهلی نو به وقوع پیوست. پس از این اتفاق سازمان منافقین با برجسته کردن این حادثه، عوامل اجرایی آن را منتسب به جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان دانست و مدعی شد که سازمان های بین اللملی بایستی بابت این اقدام، جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را مجازات کنند. این ادعا به سرعت توسط جمهوری اسلامی و حزب الله تکذیب شد.

حال این دیپلمات صهیونیست با این موضع گیری خود هرگونه دخالت جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را در انفجارهای بهمن ماه دو سال گذشته رسما رد کرده است.

گروهک منافقین روابط گسترده اطلاعاتی زیادی با این رژیم نامشروع دارد که بارزترین آن همکاری در ترور  دانشمندان هسته ای است.

این گونه خبرپراکنی های دروغین این گروهک تروریستی نشان می دهد که ادعاهای دیگر آنها همچون تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای، تضعیع حقوق زندانیان، سلب آزادی زنان و صدها موضوع دیگر هیچ گونه ارزش اطلاعاتی برای غربی ها نداشته و تنها مصرف رسانه ای دارد.

منبع : هابیلیان

 



:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

برخی برنامه‌های سفر رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه

مدیرکل تبلیغات اسلامی و رییس کمیته تبلیغات استقبال از رهبر معظم انقلاب در استان کرمانشاه، برخی برنامه‌ها و دیدارهای معظم‌له در سفر به کرمانشاه را تشریح کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین اسماعیل قبادی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از ورود به شهر کرمانشاه و برگزاری مراسم استقبال از ایشان، سخنرانی عمومی در جمع اقشار مختلف مردم کرمانشاه خواهند داشت.

وی افزود: مراسم استقبال مردمی از میدان آزادی شروع و به سمت ورزشگاه آزادی کرمانشاه ادامه دارد. همچنین سخنرانی رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادی کرمانشاه برگزار خواهد شد.

وی گفت: نشست با روحانیون و علمای استان، جلسه با مدیران ادارات و سازمان‌ها، نشست مشترک با نخبگان حوزوی و دانشگاهی، جلسه با خانواده شهدا و جانبازان و نشست با بسیجیان از جمله دیدارهای رهبر فرزانه انقلاب در کرمانشاه است.

قبادی افزود: رهبر انقلاب همچنین در این سفر پرخیر و برکت در شهرستان‌های کنگاور، پاوه و گیلانغرب شخصاً حضور می‌یابند و نمایندگان ایشان از مابقی شهرستان‌ها بازدید بعمل می‌آورند.

مدیر کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه در ادامه با اشاره به این‌که «زمان دقیق سفر معظم‌له به کرمانشاه هنوز بطور قطع مشخص نیست» اظهار کرد: این سفر به احتمال بسیار قوی در اواخر هفته انجام می‌شود.

وی همچنین اضافه کرد: طبعا ویژگی بارز این سفر انتظار ۲۳ ساله آحاد مردم برای دیدار با مولا و مقتدای خویش است.

قبادی تأکید کرد: بی شک ملاقات نزدیک آحاد مردم با رهبر انقلاب و ارایه گزارش از سیر تحولات در حضور معظم‌له و کسب رهنمودهای ایشان در رشد و بالندگی استان نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای دارد.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه با بیان این‌که «حضور رهبر معظم انقلاب در هر شهر و دیاری باعث بروز خیر و برکت و پیشرفت و نشاط می‌گردد» گفت: ایشان با تجویز نسخه‌های بومی برای هر استان در حقیقت باعث ترسیم خط مشی‌های استان می‌گردند.

سفر رهبری رحمت الهی بر دیار زاگرس‌نشینان


 
یک عالم دینی گفت‌: سفر مقام معظم رهبری به استان‌های مختلف همواره با خیر و بر‌کت همراه بوده است و قطعا سفر ایشان حیات تازه‌ای به مردم کرمانشاه می‌بخشد.

 

حجت‌الاسلام محمد حجتی هرسینی در کرمانشاه در آستانه سفر رهبری به استان افزود‌: سفر مقام معظم رهبری به استان‌های مختلف همواره با خیر و بر‌کت همراه بوده است و قطعا سفر ایشان حیات تازه‌ای به مردم کرمانشاه می‌بخشد.
وی ادامه داد‌: کر‌مانشاهیان مدت‌هاست که منتظر سفر ولی فقیه به استان هستند و خانواده‌های جانبازان و ایثار‌گران بیش از همه از حضور رهبر امت خرسند هستند.
حجتی هرسینی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری به امور فر‌هنگی و تاریخی استان کرمانشاه‌ به خوبی واقفند‌، تصر‌یح کرد: سفر ‌رهبری به کر‌مانشاه باعث ایجاد تحولاتی مهم در همه زمینه‌ها خواهد شد.
وی ادامه داد: از مسئو‌لان استان می‌خواهیم که نیاز‌ها و مشکلات مردم استان را به اطلاع مقام معظم رهبری برسانند.
حجتی هرسینی در پایان گفت‌: مردم استان کر‌مانشاه خو‌شحال چشم انتظار تشریف‌فرما‌یی قدوم مبارک ولی فقیه هستند و از هم‌اکنون خود را برای استقبال از مهمان عزیزشان آماده کرده‌اند.

استفتاء رهبرانقلاب درباره فیس بوک

در طول ماه مبارک رمضان در یکی از قسمت های برنامه ی راز در مورد شبکه های اجتماعی و به صورت خاص فیس بوک و فیلترینگ صحبت شد. من علی رغم اینکه حضور در چنین فضاهایی را لازم می دانم و می دانستم اما با فیلترشدن آن هم موافق بودم و معتقد بودم این فضایی نیست که بتوان حضور در آن را به همه کس توصیه کرد.


 

 


 

با یکی از دوستان که حضور خودش را در فیس بوک را فقط برای ارتباط با دوستانش می دانست و هیچ گونه فعالیت خاصی هم از این حضور مد نظرش نبود بحثی داشتم که آیا حضور در این فضا درست است یا خیر؟

دوست من در همین راستا استفتائی از دفتر مقام معظم رهبری داشته است که نتیجه را در این جا قرار می دهم:

موضوع: مسائل متفرقه

شماره استفتاء: 160275

بسمه تعالی

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

به‌طور کلی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود، جایز نیست و الا مانعى ندارد.

موفق و مؤید باشید

متن سوال:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت العظمی خامنه ای

با سلام و احترام

با توجه به این که وب سایت فیس بوک در ایران فیلتر شده است آیا ورود به چنین سایتی صرفا برای ارتباط با دوستان و بدون هیچ فعالیت سوء علیه منافع ملی جمهوری اسلامی اشکال دارد؟

با تشکر

توضیح: حکم بالا در شکل فتوا بیان شده است یعنی تشخیص مصداق به عهده ی مکلف گذاشته شده است و تنها به بیان حکم کلی بیان شده است. تشخیص این که آیا این شرایط در مورد فعالیت در فیس بوک صادق می باشد یا خیر به عهده ی مکلفین گذاشته شده است.

نکته ای که در حکم بالا مشخص است این است که در صورتی که این فعالیت موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود جایز نیست در حالی که ماهیت شبکه های مجازی بر پایه ی جمع آوری اطلاعات می باشد و هر چه استفاده کنندگان آن بیشتر باشند و در استفاده از آن محدودیت کمتری برای خویش قائل باشند اطلاعات بیشتری را برای این شبکه های اطلاعاتی فراهم می کنند و در نتیجه منجر به تقویت دشمنان می شود.

به نظر می آید این حکم نه حرام بودن مطلق فعالیت در این سایت را می رساند و نه جایز بودن آن را اثبات می کند بلکه به نوعی فیمابین است. به هر حال تشخیص مصداق این حکم به عهده ی خود شماست.

واکنش "مسیح علی نژاد"به کشف حجاب!

 

چندی پیش پایگاه خبری عصرامروز گزارشی را  با عنوان "زنانی که تنها به فکر ارضای شخصی خود هستند"  منتشر کرد و در آن به واکاوی دلایل کشف حجاب زنانی پرداخته بود که قبل از فرار از کشور تحت  قوانین اسلامی به  فعالیت هایی از قبیل خبرنگاری ،بازیگری سینما و تلوزیون، نمایندگی مجلس ،مجری برنامه های تلوزیونی  مشغول بودن و اکنون با فرار به خارج از کشور فرهنگ برهنگی انتخاب و با افتخار به کشف حجاب پرداختند.


 


 

 


 


 

یکی از این زنان که گزارش عصر امروز به آن پرداخته
بود معصومه قمی یا همان مسح علی نژاد خبرنگار فراری روزنامه اصلاح طلب بود که اکنون به عنوان یکی از دون پایه گان اپوزوسیون در رسانه های ضد انقلاب  مطرح است.


علی نژاد روز گذشته در صفحه فیس بوک خود با انتشار کامنتی توهین آمیزی  به گزارش "زنانی که تنها به فکر ارضای شخصی خود هستند" به کشف حجاب زنان فراری از ایران در رسانه های استعمار واکنش نشان داد و نوشت:این لینک را برای زنگ تفریح می گذارم اینجا بخوانید تا خستگی هایتان برطرف شود که چه بیماران و بیکارانی داریم در نظام مقدسِ جمهوری اسلامی با دو تار موی زن کن فیکون می شوند...عکس های بخشی از زنان خارج از ایران را منتشر کرده و نوشته است:

این زنان مخالفتشان با جمهوری اسلامی نه یک مخالفت اصولی و دارای مبانی منطقی بلکه بیشتر مخالفتی از جنس غریزه های جنسی است. مخالفتهایی که تماما در یک کلام خلاصه می شود: چرا جمهوری اسلامی نمی گذارد ما لخت باشیم و در خیابانهای تهران خود را نمایش بدهیم؟

خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی

وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله ها و دموکرات ها پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
 


 

در دو گزارش با عنوان چرا بنی صدر خائن نیست در تاریخ 7 مهر90 و حامی جریان انحرافی بنی صدر مدعی روایتگری جنگ در تاریخ 3 مهر90، به بررسی عملکرد بنی صدر در دوره جنگ و ریاست جمهوری وی پرداخته و  در این گزارش حاضر، نیز از زوایای مختلف، عملکرد بنی صدر مورد توجه قرار گرفته است. سایت بولتن نیوز، در این زمینه در جهت وظیفه رسانه ای خود، دیدگاه های مختلف در مورد عملکرد بنی صدر را مورد توجه قرار داده و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارد و ضمن احترام به رزمندگان اسلام و فرماندهان دوران جنگ، دو  دیدگاه مطرح در مورد عملکرد بنی صدر در دوره جنگ را مطرح کرده  و تلاش دارد که این دوره تاریخی را برای نسل سوم و جوانانی که از این دوران خاطره ای ندارند، بازخوانی کند و واقعیت های تاریخی را بررسی نماید. در دو شماره قبلی، از هر دو نگاه گزارش ها و مستندات مورد توجه قرار گرفت. در این شماره نیز دو دیدگاه مخالف خیانت و موافق خیانت مورد توجه قرار گرفته است. چندي پيش دريابان علي شمخاني وزير سابق دفاع كه به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر در برنامه تلويزيوني ديروز امروز فردا حضور يافته بود در خصوص بني صدر گفت: " بني‌صدر خائن نبود. اين تفاوت نگاه وي در اداره جنگ بود و انديشه‌ي عمل وي غلط بود اما خيانت نبود. بني‌صدر مي‌خواست با پيروزي در جبه های جنگ، در ميدان جنگ تهران نيز پيروز شود و به هيچ بهايي حاضر نبود جنگ را ببازد و حتي نمي‌خواست پيروزي در جنگ را با هيچ كس شريك شود. او مطمئن بود كه پيروز جنگ خواهد بود و اميدوار بود با پيروزي در جبهه های جنوب کشور، در تهران هم پيروز شود كه البته اين نيت صادق و سالم نبود و روش‌هاي وي براي جنگ نيز غلط بود كه منجر به آن نتايج شد، اما خيانت هرگز نبوده است و من هيچ‌وقت اينگونه فكر نكرده و نمي‌كنم .
نظر شمخانی
البته شمخانی در مقدمه كتاب حماسه هويزه اضافه کرده است كه : شخصا بعضي از آنچه كه به عنوان ماجراي هويزه نقل مي‌شود،را قبول ندارم ؛ يعني هرگز هدف بني صدر شكست عمليات هويزه نبود ...او كسي بود كه با بدست آوردن يك پيروزي، مي توانست همه مخالفين خود را حذف نمايد و مسلم است كه هرگز حاضر نبود آگاهانه شكست در يك عمليات را بپذيرد. اين نهايت ساد‌ه‌انديشي است اگر اعلام شود عمليات هويزه، عملياتي بود كه بني‌صدر در آن خيانت كرده است. بني‌صدر تمام تدبير خود را به كار گرفت كه عمليات هويزه موفق شود. من خودم در اتاق جنگي كه بني‌صدر در آنجا بود حضور داشتم. " ( حماسه هويزه ، مقدمه به قلم علي شمخاني ، چاپ 1366، صفحه 12 (

همچنین آقای محسن رشید از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس – در روزهای اخیر در مصاحبه با یکی از رسانه ها در مورد خیانت بنی صدر اینگونه نظر داده است: "اگر اندکی دقیق‌تر به موضع‌گیری‌ها و سخنان مسوولان در تابستان ۵۹ نگاه کنیم هیچ موضع جدی و رسمی مبنی بر محکومیت تجاوزات عراق به کشور وجود ندارد. به عبارتی دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور در همان ماه‌های ابتدایی تجاوز به مرز‌ها هیچ تحرکی در راستای محکوم کردن و ممانعت از وقوع جنگ از خود نشان نمی‌دهد، جز بنی‌صدر که در ۲۴ مرداد ۵۹ و آن هم بعد از حملات پیاپی عراق به مناطق مرزی ایران می‌گوید: «به نیروهای مسلح دستور داده شد تا به عراق مجال ندهند» ما دیگر هیچ اظهارنظری از هیچ یک از مقامات مسوول نمی‌بینیم.

محسن رشید در ادامه می افزاید:"بدون تردید بنی‌صدر می‌خواست ما در جنگ پیروز شویم، اما روش‌های او روش‌های درستی نبود. در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوندبرقرار کرد عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هر چند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضی‌ها این عدم مقبولیت روش‌ها را دال بر خیانت او می‌دانند که به نظر من این طور نبود. بنی‌صدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور می‌نشست و به خطوط مقدم سر می‌زد نمی‌تواند خائن باشد. من یقین دارم که بنی‌صدر می‌خواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن می‌خواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خوب این اسمش خیانت جنگی نیست .

اين اتفاقات نشان می دهد كه عليرغم گذشت بيش از 30سال از پيروزي انقلاب اسلامي، در بين دوستداران نظام اطلاع و تحليل يكساني در مورد وقايع و تحولات اين برهه از تاريخ معاصر ايران وجود ندارد و اين دشواري كار متوليان تاريخ را در تبيين درست رويدادهاي انقلاب اسلامي براي نسل سومي كه تنها به واسطه شنيده‌ها و نوشته‌ها با انقلاب ارتباط برقرار كرده‌اند، دو چندان مي‌كند .

اما در مجموع می توان عملکرد بنی صدر را در دوران ریاست جمهوری به دو بخش تقسیم نمود: 1- عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس قوه مجریه 2- عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا (البته در مقطعی کوتاه) و بر این اساس در مورد او به قضاوت نشست .

الف) عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس جمهور

در مورد خیانت بنی صدر در این حیطه کاری می توان به قطعیت سخن به میان آورد، بنی صدر در آن روزها با صراحت تمام دست در دست منافقین (مجاهدین خلق) نهاد و همواره در تجمعاتی که او به عنوان سخنران حضور داشت، بیشترین طرفداران او از اعضای منافقین بودند. در حادثه 14 اسفند این همکاری سازمان یافته تا حدودی آشکارتر شد و به میزان گسترش یافتن تأثیر‌گذاری سازمان بر بنی‌صدر فاصله وی با امام بیشتر می‌شد نکته قابل تأمل اینکه تا قبل از این ائتلاف، سازمان مجاهدین خلق از طریق یک گروه دست ساخته و هدایت شده به حذف فیزیکی شخصیت های فکری نائل می‌آمد و در ظاهر هرگونه اعمال تروریستی را محکوم می‌ساخت. اما با رسمیت یافتن پیوند آقای بنی‌صدر و این سازمان، مسئولیت اقدامات تروریستی رسماً به عهده گرفته می‌شد و آقای بنی‌صدر هم هرگز از آن تبری نمی‌جست .

او هشدار امام راحل را در مورد پرهیز از دنیادوستی و غرور کاذب و کیش شخصیت جدی نگرفت و رفته رفته بر اساس اعتقاد و غروری که نسبت به قدرتش داشت بر انحرافش از مسیر انقلاب و شعارهای انقلابی و اصول اولیه انقلاب افزوده شد.

یکی از ماموران سیا در گزارش خود در مورد توصیف شخصیت بنی صدر می نویسد: « اگرچه‌ او به‌ (امام)خميني‌(ره) احترام‌ مي‌گذارد، اما او را مصون‌ از خطا نمي‌داند... او جاه‌طلبي‌ سياسي‌ دارد...». همراهی بنی صدر با منافقین و فرار بنی صدر با رهبر سازمان تروریستی منافقین به فرانسه در همان زمان مهر تاییدی بر نهایت خیانت او بود .

ب) عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا

متاسفانه تشکیک در خیانت بنی صدر در همین حیطه کاری او قرار گرفته است؛ گروهی از فرماندهان جنگ(مانند دریابان شمخانی،و...) بر این باورند که عمل بنی صدر در مدیریت جنگ را نمی توان خیانت خواند بلکه تصمیمات و اعمال در حوزه نظامی تنها نشان از سوء مدیریت، نادانی و بدفهمی او از مسایل نظامی دارد. اما گروه دوم (افرادی مانند سعیدقاسمی و...) عملکرد بنی صدر را خیانتی عالمانه و برنامه ریزی شده به حساب می آورند .

در مورد استدلال این گروه باید اذعان داشت: بر اساس مستندات و تحلیل های ارائه شده گزارش کامل اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش تهیه شده باشد .

مجله ژون آفریک در این باره می نویسد :

در پنجم اوت 1980 ( 15 مرداد 1359 ) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود .

حتی بیش از این، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد

ژون آفریک، 9 ژوئن 1982، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟

دومین دلیلی که در اثبات خیانت عالمانه بنی صدر وجود دارد، ارتباط او با سازمان سیا و ارائه مشاوره اقتصادی به آمریکایی هاست که اتفاقا یک نکته مهم همین موضوع می باشد که فردی که رسما از سیا حقوق می گرفته و براساس برنامه ریزی و تاکتیک های تبلیغاتی بکار گرفته به درون جریان انقلاب نفوذ و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده، باید در راستای سیاست ها و برنامه ریزی دشمنان نظام فعالیت کند البته با پوشش مناسب تا در زمان مناسب یا انقلاب را منحرف و در دامن دشمن بیاندازد و یا نظام را سرنگون کند و در آن زمان، جنگ تحمیلی در راستای اهداف دشمنان نظام و برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت و روش های بکار گرفته شده بنی صدر برای رسیدن به مقام فرماندهی کل قوا تماما از دید ما در راستای همان هدف نفوذ و نابودی انقلاب به هر شیوه بوده است .
اسناد لانه جاسوسی :

معصومه ابتكار از دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي در كتاب " تسخير " مي نويسد: "يكي از اين اسناد در مورد فردي بود كه سازمان سيا از او با عنوان.... نام مي برد. در دي ماه 1358، در گاو صندوق اتاق رئيس پايگاه سيا در تهران، هفت سند درباره اين فرد پيدا كرديم. نخستين سند به تاريخ 27 جولاي 1979 به گزارش هاي فردي به نام.... كه بعدها معلوم شد قشقايي است، مربوط مي شد. وي مقامات سيا را به تماس با شخص ديگري با عنوان.... ترغيب مي كرد. در اين سند شماره تلفن او ذكر شده بود. با كنترل اين شماره تلفن متوجه شديم متعلق به منزل جناب بني صدر است!

سند ديگر از او به عنوان يك منبع اطلاعاتي و بالقوه نام مي برد. یكي از مأموران سيا با اسم رمز گاي رادرفورد در پاريس تحت پوشش يك تاجر به او نزديك شده بود و ... موافقت كرد كه دوباره در تهران با او ملاقات كند

لازم بذکر است از میان هزاران سندی که توسط جاسوسان آمریکایی در لانه جاسوسی امریکا از بین رفت در خصوص بنی صدر اسنادی باقی ماند که دال بر همکاری او با سازمان سیا بود و البته به ظاهر وی اطلاع نداشته اما بر اساس تحلیلی بسیار ساده این حقیقت بدست می آید که بنی صدر غیر ممکن است از این ارتباط سازماندهی شده بی خبر بوده باشد و مسلما اسناد مهمتری وجود داشته که از بین رفته اما عملکردهای وی همه دال بر وابستگی به برنامه های دشمنان نظام دارد .

بر اساس سندی که در اسناد لانه‌ي‌ جاسوسي‌ بدست آمده بود بني‌صدر با اسم‌ رمز.... خطاب‌ شده‌است‌.سازمان‌ سيا براي‌ نزديك‌ شدن‌ به‌ بني‌صدر، به ظاهر از پوشش‌ مسايل‌ اقتصادي‌ استفاده‌ كرد و مأموري‌ با اسم‌ رمز راتر فورد ـ با اسم‌ حقيقي‌ ورنون‌ كاسين‌ ـ را كه‌ در مسايل‌ اقتصادي‌تبحر داشت‌ به‌ عنوان‌ يك‌ تاجر مهم‌ آمريكايي‌ به‌ وي‌ معرفي‌ نمود و بني‌صدر درملاقات‌هاي‌ اوليه‌، خواستار تداوم‌ اين‌ ديدارها شد. اين‌ اقدامات‌ يك‌ ماه‌ قبل‌ ازپيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و در پاريس‌ صورت‌ گرفت .

اعتراف یک گروگان آمریکایی

بنابر اعترافات‌ يكي‌ از گروگان‌ها به‌ نام‌ تام‌ آهرن‌ ـ رئيس‌ قرارگاه‌ سيا در تهران‌ ـ يكي‌ ازجاسوسان‌ سيا كه‌ خود را نماينده‌ي‌ يك‌ كمپاني‌ تجاري‌ معرفي‌ كرده‌ بود، در حوالي‌ 29مرداد 1358، به‌ تهران‌ آمد و بين‌ 3 تا 5 بار با بني‌صدر ملاقات‌ مي‌كند. در آخرين‌ جلسه‌، بني‌صدر با پيشنهاد دريافت‌ حقوق ماهيانه‌ هزار دلار، به‌ عنوان‌ مشاور اقتصادي‌ شركت‌تجاري‌ تحت‌ پوشش‌ سيا موافقت‌ مي‌كند .

آهرن‌ در پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌ دانشجويان‌ كه‌ آيا بني‌صدر مي‌دانست‌ طرف‌ مقابل‌ وي‌ يك‌ مأمور سيا است‌ مي‌گويد: "قرار نبوده‌ كه‌ به‌ بني‌صدر در اين‌ مرحله‌ گفته‌ شود، كه‌ طرف‌ مقابل‌ سيا مي‌باشد،لذا به‌ وي‌ گفته‌ نشده‌ بود؛ اما يك‌ مسأله‌ بود كه‌ مي‌تواند به‌ وي‌ اين‌ برداشت‌ راداده‌ باشد كه‌ عبارت‌ است‌ از: نحوه‌ي‌ پيشنهاد ماهيانه‌ (دريافت‌) هزار دلار كه‌بدون‌ انجام‌ ترتيبات‌ معمولي‌ تجاري‌ مورد پيشنهاد و توافق‌ قرار گرفت‌ ومي‌توانست‌ بيانگر آن‌ باشد كه‌ مسأله‌ به‌ اين‌ سادگي‌ها نيست .

سیستم های جاسوسی :

لازم بذکر است در سیستم های جاسوسی و جاسوس پروری و نفوذ آنها در میان انقلابیون، روش های مختلفی صورت می گرفت و مسلم است در میان اسناد لانه جاسوسی که توسط جاسوسان امریکایی با دقت از بین رفت اسناد مهمی می توانست وجود داشته باشد که روش ها و عوامل و اهداف دشمنان را برای نابودی انقلاب مشخص کند، سند فوق می تواند سند بسیار کوچکی از وابستگی تشکیلاتی بنی صدر به سازمان سیا باشد اما عملکرد و تصمیمات متعدد او و همراهی او با دشمنان نظام همه دال بر خیانت کار بودن او بوده و چه در مسوولیت جنگ و چه درمسئولیت ریاست جمهوری، به نظر سیا توجه داشته است.

علاوه بر دو دلیل ذکر شده، بعضی از تصمیم ها و عملکردهای بنی صدر بسیار مشکوک بود؛ برای مثال پس از حادثه طبس او دستور امحاء بقایای ادوات نظامی آمریکایی ها را صادر می نماید که این عمل او چیزی فراتر از یک بدفهمی از مسائل نظامی به نظر می رسد. صفارهرندي در مورد نقش بني صدر در ماجراي طبس می گوید: "هنوز پرونده ماجراي طبس در اين زمينه گشوده نشده است. اقدامات مشكوكي در اين حادثه رخ داد كه مسووليت آن متوجه بني صدر بوده و بايد اين پرونده گشوده شود و مورد بررسي قرار گيرد .

در ماجرای دیگری شهيد «محمد تقي ابراهيمي»(از همرزمان شهید چمران) چنین می گوید:" اوايل جنگ وقتي بني‌صدر براي بازديد به منطقه رفته بود،‌ من متوجه مكالمه تلفني او با عراقي‌ها ‌شدم و اين مسئله را به دكتر چمران گزارش دادم كه باعث مشاجره شهيد چمران با بني‌صدر ‌شد.

تحریم تسلیحاتی سپاه

یکی دیگر از سرداران سپاه درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید: بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش، مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود.

در انتهای افق، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان، حسین بهزاد، ص 125

زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند.

وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.

هفته نامه کیهان هوایی، 9 دی 71، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار، شماره 45، ص 10

سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.

نتیجه گیری:

به هرحال به نظر می رسد با توجه به دلایل یاد شده، پیرامون خیانت عالمانه بنی صدر، تعدادی از نیروهای رزمنده در دوران دفاع مقدس که سعید قاسمی و دیگران گروهی از آنها هستند قائل به خیانت بنی صدر هستند.

با توجه به صدها دلیل مبنی بر همراهی نکردن بنی صدر با سپاه و نیروهای مردمی و ارائه استراتژی هایی که منجر به عقب نشینی ارتش از خطوط درگیری مستقیم شده بود، خیانت او برای ما به اثبات رسیده است و اعتقاد ما بر خلاف دریابان شمخانی و آقای محسن رشید و .... است.

به نظر این عده از رزمندگان، بنی صدر یک خائن بوده و با برنامه ریزی دقیق در جریان انقلاب نفوذ کرده بود و در صورتی که هدایت های امام خمینی (ره) و نظارت دقیق و رهبری عالی ایشان نبود شاید امروز از انقلاب و ایران مقتدر و جمهوری اسلامی خبری نبود، پس بهتر است به جای بحث های انحرافی در خصوص مرده های سیاسی ضمن ولایت مداری با بصیرت کامل در خط انقلاب و ولایت فقیه در جهت مقابله با جریانات فتنه گر و انحرافی حرکت کنیم

مشاور موسوي: كيهان نبايد رابطه ما را با منافقين فاش مي كرد!

سايت كلمه وابسته به اردشير اميرارجمند، ارتباط با گروهك هاي نفاق و ملاقات نامبرده با مقامات آمريكايي را تكذيب كرد.


 



 

اخيرا شبكه ضدانقلابي بالاترين كه طي 2 سال گذشته حمايت كاملي از فتنه سبز انجام داده، به نقل از سايت «آفتابكاران» از ملاقات اميرارجمند با مقامات آمريكايي خبر داده بود. كلمه در واكنش به اين خبر، كيهان را متهم به همدستي و ائتلاف با منافقين عليه اصلاح طلبان و جنبش سبز كرد. سايت مذكور همچنين منافقين را همدستان صدام معرفي كرده و از كيهان پرسيده كه چرا به خبرهاي آنها اعتماد مي كند. اين پايگاه اينترنتي وابسته به اميرارجمند همچنين مدعي است: جنبش سبز نسبت به آمريكا استقلال كامل دارد و سلطه خارجي را نفي مي كند.
ظاهرا گردانندگان سايت كلمه فراموش كرده اند كه در همايش تبليغاتي موج سومي ها در برج ميلاد - با حضور خاتمي و موسوي- در سال 88، از سرود «آفتابكاران»! استفاده كردند و كسي هم در آن هياهو و غوغا نپرسيد كه اين آفتابكاران، مال منافقين است و اخ است و... از اين حرف ها!
نكته دوم اين است كه برخي دستگير شدگان در آشوب هاي خياباني سال 88، دست بر قضا سبزهاي شاخه منافقين بودند و امثال آقاي اميرارجمند- كه باز هم به طور تصادفي- ارتباط نسبي و خانوادگي با سازمان منافقين دارند!- نه تنها متعرض اين ميدان داري گروهك هاي نفاق نشدند بلكه آنها را مردمان خداجو هم خواندند و آن روز نگفتند كه اينها همدستان صدام بوده اند و سوم اينكه احتمالا اجنه سبز بودند كه مورد تمجيدهاي مكرر رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير دفاع و رئيس سازمان جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند و الهام بخش توصيف شدند و احتمالا قصد شياطين روزگار از اين ستايش ها، نفي سلطه بر ايران و صرفا براي رضاي خدا بوده است!
همچنين بايد پرسيد آيا تلاش براي جمع كردن سلطنت طلب ها و بهايي ها و ماركسيست هاي سرگردان و ملي-مذهبي ها و انواع طيف هاي نفاق در خارج كشور، براي زدن زيرآب جريان هاي نفاق است يا در راستاي خدمت به دشمن؟ مگر اينكه گمانه مطرح در محافل ضدانقلاب درباره شخص اميرارجمند را بپذيريم كه او نفوذي و خبرچين وزارت اطلاعات است؛ در اين صورت حمله او به كيهان قابل درك است!


 

شیرین عبادی و مهر انگیز کار زنان موفق و مادران فداکار!

 شبکه امید ایران 7 اکتبر (15 مهر) در برنامه ای که برای معرفی زنان موفق و مادران فداکار! پخش کرد، تصاویری برجسته از شیرین عبادی و مهرانگیز کار را در پشت سر مجری به نمایش گذاشت.

گرچه این دو دارای تحصیلات عالی هستند، اما باور اینکه آنها مادران فداکار یا زنان موفقی هستند جای بسی تامل است. خوب است شرح حال زندگی خانوادگی آنان را از زبان خود یا نزدیکانشان جویا شویم.
در آغاز به سراغ "توسلیان همسر شیرین عبادی" می رویم، وی ابتدا از درگیری هائی می گوید که گاه و بیگاه با وی داشته است: «زن من با همه ادعاهای حقوق بشری در خانه نتوانست آن را برای اعضا رعایت کند مثلا به من می گفت چرا اخم کرده ای؟ و به این بهانه شروع به دعوا و پرتاب کفش می کرد، هنوز عینکم را که سی و اندی سال از مچاله کردن آن می گذرد دارم، بعضا حمله می کرد، کتک می زد، در سفری که به پاریس داشتیم، بسیار تلاش کردم که آن سفر زهرمان نشود.»
توسلیان افزود: «زندگی ما خوب نبود، یک طرفه بود، بنده شده بودم آقای عبادی! بچه ها می گفتند تو شوهر کرده ای.»
شیرین عبادی برای آنکه با همسرش ادامه زندگی دهد از وی تعهدی رسمی می گیرد تا همه حقوق زناشوئی را یک طرفه به سود خود تمام کند، خود او در این باره می گوید: «جالب است روزی که من و همسرم به دفتر خانه می رفتیم تا قرار داد را امضا کنیم، مرد دفترخانه دار خطاب به شوهرم گفت "تو مگر دیوانه شده ای که می خواهی چنین قرار دادی را امضا کنی" و شوهرم گفت که من برای نجات زندگی خانوادگی ام! بایستی این کار را بکنم.»
برنده جایزه صلح نوبل با اشاره به عقده های روانی خود در ادامه افزود: «از آن روز به بعد من واقعا احساس کردم که چون مساوی با همسرم هستم می توانم این زندگی را تحمل کنم و ادامه دهم.»
اما درباره مهرانگیز کار، چندی پیش یکی از مجریان همین شبکه امید ایران از او با عنوان" لات" یاد کرد.
همچنین مهر انگیز در مصاحبه ای که بعد از خودکشی همسرش سیامک پور زند با رادیو فردا داشت، در کنار پرداختن به مساله کنفرانس ننگین برلین(سال 1379) که خود او هم یکی از مسافران آن بود، بطور کاملا غیر محسوس از رابطه بد زناشوئی با همسرش چنین پرده برداشت: «سیامک پورزند کمترین نقشی در کنفرانس برلین نداشت و شاید شما باور نکنید که به لحاظ مسائل خصوصی که در زندگی زناشویی ما در آن دوران به وجود آمده بود، سیامک پورزند اساسا اطلاع نداشت که من دارم می‌روم برلین برای شرکت در کنفرانس.»
وی ادامه می دهد: «سیامک پورزند اطلاع نداشت که من می‌روم برلین. بنابراین کمترین نقشی نداشت. ما دو تا خط جداگانه را هر کدام‌مان دنبال می‌کردیم و شاید با همدیگر بسیا

:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

غبار غمی که بر صدای ملکوتی آقا سایه انداخت

مدیر مسوول روزنامه کیهان با اشاره به این نکته که نمی دانم چرا امروز دست و دلم به " گفت و شنود نمیره"


امروز نمي دونم چرا دست و دلم به «گفت و شنود» نميره؟ سوژه كه اين روزها تا دلتون بخواد هست، اما امروز، مخصوصا بعد از صحبت هاي آقا و غبار غمي كه از پلشتي غارت ۳هزار ميليارد تومني به چهره ايشان دويده و بر صداي هميشه ملكوتي آقا سايه انداخته بود، حيفم اومد اين چند خط رو ننويسم. آخه آقا، امام همه بسيجي هاست و با صحنه اي كه قراره از اون روزها نقل بشه، بيشتر از همه آشناست... امروز هم ، همه اونا پا به ركاب آقا ايستادن و...

طي چند روز اخير، بروبچه هاي بسيجي اين پيامك رو از طريق تلفن هاي همراه خود براي يكديگر مي فرستند. پيامكي كوتاه با معنا و مفهومي بلند. بخونيد؛

«گردان پشت ميدون مين رسيده و زمين گير شده بود. چند نفر رفتند معبر باز كنند. او هم رفت، ۱۵ ساله بود. چند قدم كه رفت، برگشت. يعني ترسيده؟! خب! ترس هم داشت! او اما، پوتين هايش را به يكي از بچه ها داد و گفت؛ تازه از گردان گرفتم، حيفه! بيت الماله!... پابرهنه رفت!... راستي ۳هزار ميليارد تومن چندتا پوتين ميشه؟!»
 

افتتاح سایت نظرسنجی درباره BBC



با راه‌اندازی یک سایت اینترنتی به نام «روباه پیر»، مردم ایران می‌توانند درباره مواضع بنگاه خبری حکومت سلطنتی انگلیس (شبکه بی‌بی‌سی) نظرات خود را اعلام کنند.

اخیراً در فضای اینترنت سایت جدیدی افتتاح شده است که در یک اقدام ابتکاری، تصور مردم ایران نسبت به شبکه بی‌بی‌سی را به نظر سنجی گذاشته است.

گفته می‌شود این سایت توسط برخی دانشجویان دانشگاه‌های تهران و در یک حرکت خودجوش راه‌اندازی شده است.
سایت مذکور با آدرس http://roobahepir.com قابل دسترسی است و کاربران اینترنتی با حضور در این صفحه اینترنتی می‌توانند در نظر سنجی آن شرکت کرده و نظر خود را بیان کنند.

این سایت با توجه به فضای نفرت عمومی از رفتار نادرست رسانه‌ای در غرب به ویژه در مورد BBC شکل گرفته است و تاکنون تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به این سایت مراجعه کرده و نظرات خود را در آن منعکس کرده‌اند.
 

خواهرم! دشمن از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من



چرا شهدا این قدر بر حجاب و پوشش بانوان تاکید و سفارش کرده اند. اصلا چه رابطه ای میان خون شهیدو حجاب وجود دارد. چرا آنان که برای دفاع از آب و خاکشان، از جان پاکشان گذشته اند این قدر توصیه به حجاب دارند و حتی حجاب را از خون خود کوبنده تر می دانند.

خیلی وقت ها وقتی در عبور از کوچه و خیابان با فرازی از وصیت نامه شهیدان درباره توصیه به رعایت حجاب بر روی دیوارها رو به رو می شوم، دلم می لرزد و بی اختیار این جمله در ذهنم شکل می گیرد، آن ها که رفتند کار حسینی کردند پس چرا ما که ماندیم کار زینبی نکنیم و رعایت حجاب حفظ ارزش های اسلامی کار زینبی برای پاسداشت خون شهداست. شاید باورش سخت باشد که زنان بسیاری دوشادوش رزمندگان اسلام در صحنه های دفاع مقدس حضور داشتند که در نقش پرستار و پزشک یاری رسان رزمندگان بوده اند و حتی این هم باعث نشد که لحظه ای حجاب خود را کنار بگذارند.







به پهلوی شکسته فاطمه(س) قسمتان می دهم که حجاب را حجاب را حجاب را، رعایت کنید. «شهیدحمید رستمی»

-شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند. «شهید علی رضاییان»

-از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است. «شهید علی روحی نجفی»

-ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من. «شهید محمدحسن جعفرزاده»

-توصیه ای که به خواهران دارم این است که اگر می خواهند خون شهیدان را پایمال نکنند، این است که حجاب خود را حفظ کنند. «شهید آبیاران»

-خواهر جان، حجابت را حفظ کن تا جزو یاران خدا باشی، اگر می خواهی در دنیا سرافراز شوی، حجابت را حفظ کن. «شهید داود عبداللهی»

- ...و شما خواهران حجاب خود را حفظ کنید که حجاب شما سلاح شماست. «شهید اسماعیل اسکندری»

-وصیت من به خواهرانم این است که در شهادت من مثل زینب(س) عمل کنید و حجاب که اصلی ترین مسئله است را رعایت کنید که حجاب حمایت از خون شهداست. «شهیدعلی آقا باقری»

شاید پاسخ این سوال ها، این دل لرزیدن ها، این باشد که شهدا چه در صحنه های انقلاب که جوانان زیادی چون گل پرپر شدند و چه درعرصه های دفاع مقدس برای دفاع از دین، ارزش های دینی و اسلامی، حفظ ناموس و مقابله با ضدارزش ها به دل دشمن زدند و همه می دانیم که حفظ حجاب یکی از ارزش هایی است که جوانان و نوجوانان ما برای آن جان بر کف، در جبهه جنگیدند و خون پاکشان بر زمین ریخت.
اما ما که ماندیم نباید با ندانم کاری ها و تقلید از مدهای بیگانه خون هزاران شهید را پایمال کنیم و پشت به وصایا و سفارش هایشان کنیم. جالب است بدانید حتی رعایت حجاب و حفظ ارزش های اسلامی مهم ترین خواسته ای است که جانبازان نیز از مسئولان و خواهران دینی خود دارند، آن ها که برای دفاع از ارزش های دینی، آرمان های انقلاب و آب و خاکی که من و شما امروز آزادانه زندگی می کنیم، عضوی از بدن خود را تقدیم کرده اند، نه پول می خواهند و نه جاه و مقام و نه هیچ چیز دیگر. فقط و فقط یک خواسته دارند و آن پاسداشت خون شهداست که در پیروی از ولایت فقیه، حفظ ارزش های دینی و رعایت حجاب در جامعه خلاصه می شود و بس.و باز بد نیست بدانید که حتما می دانید زنان بسیاری دوشادوش رزمندگان اسلام در صحنه های دفاع مقدس حضور داشته اند که در نقش امدادگر، پرستار، پزشک و... یاری رسان رزمندگان بوده اند و حتی کوران جنگ و بمباران ها هم باعث نشد تا آن ها لحظه ای حجاب و نماد آن یعنی چادر را از خود دور کنند.یک شیرزن دفاع مقدس که زمانی امدادگر جبهه بوده است و امروز جانباز 70درصد شیمیایی است در نقل خاطره ای می گفت: وقتی مجروح شدم به بیمارستان منتقلم کردند و چون علائم حیاتی نداشتم مرا در «چادری که بر سر داشتم» پیچیدند و به معراج شهدا منتقل کردند. بنابراین در جبهه ها در کوران عملیات شدید بعثی ها هم چادر جزو لاینفک خواهران بسیجی و امدادگر بوده است. این ها خود گواه صادقی است بر این که شهدا و جانبازان جانفشانی کردند برای حفظ ارزش های اسلامی و رعایت آن ها در جامعه
 

من سلمان رشدی دوم هستم، نفوذی وزارت اطلاعات نیستم!




يكي از ضدانقلابيون فراري مقيم آمريكا كه اپوزيسيون به همكاري وي با وزارت اطلاعات مشكوك است به استناد ويكي ليكس از خود سلب اتهام كرد. وي به همين منظور تاكيد مي كند طرفدار مداخله خارجي در ايران است!

اميرعباس فخرآور يكي از چند نفري است كه در ميان عناصر فراري به عنوان نفوذي سيستم امنيتي ايران و «مدحي شماره 2» شناخته مي شود. بازگشت ارادي برادر وي به ايران و افشاگري درباره زواياي پنهان عملكرد اپوزيسيون در خارج كشور، بر اتهامات فخرآور افزوده است. وي در واكنش به اين اتهامات، مدعي سندي از ويكي ليكس شد كه طي آن با يك ديپلمات آمريكايي در دفتر دبي گفت وگو كرده است.

آن گونه كه فخرآور خود ادعا مي كند در اين سند از قول ديپلمات آمريكايي آمده است: فخرآور تا ارديبهشت سال 85 در ايران زندگي مخفي [!؟] داشت و سپس موفق به فرار شد. او با دادن رشوه در فرودگاه مانع از وارد كردن نام خود در كامپيوتر فرودگاه شد و توانست از ايران خارج شود. او صراحتاً خواستار تغيير رژيم ايران است و اطلاعات مهم و حساسي درباره شست وشوي مغزي در مدارس ايران در دست دارد. فخرآور مي گويد به بچه ها در مدارس آموزش داده مي شود كه چگونه به شهادت افتخار كنند و در دانشگاه ها، گروه هاي دانشجويي وابسته به رژيم، به نشان حمايت از برنامه هسته اي ايران، كيك زرد رنگ تهيه مي كنند... به گفته فخرآور علي افشاري، اكبر عطري و محسن سازگارا كه همگي در آمريكا به سر مي برند برخلاف طرفداران براندازي، طرفدار اصلاحات هستند. او اكبر عطري، علي افشاري و رضا دلبري را مورد انتقاد قرار داد كه با رژيم پيوند و ارتباط نزديك دارند. به گفته فخرآور، پدر افشاري، مدير يك هفته نامه است كه ولايت فقيه را ترويج مي كند و تمام نامبردگان، همكار وزارت اطلاعات و ديگر سازمان هاي امنيتي رژيم هستند.

به ادعاي سايت وابسته به فخر آور، در اين سند آمده است: او [فخر آور] خود را سلمان رشدي دوم مي خواند كه عليه اسلام و امام زمان و تشيع كتابي به نام [...] نوشته است. فخرآور طرفدار بكارگيري تحريم هاي همه جانبه عليه ايران است... به گفته او ايراني ها در صورت حمله به اين كشور به خارجي ها خوشامد خواهند گفت. او موافق با ديدگاه معروفي نيست كه شنيده ايم و طبق آن ديدگاه گفته مي شود تغييرات فقط بايد از درون ايران آغاز شود. به گفته وي تمام تغييرات بزرگ در ايران در طول تاريخ از خارج كشور آغاز شده است... فخرآور مي گويد تقريبا همه كساني كه در ايران امكانش را دارند، صداي آمريكا و از جمله برنامه هاي او را مي بينند... فخرآور يك فعال سياسي پرشور است كه شخصيتي كاريزماتيك دارد و مي خواهد به ايالات متحده رفته و كمپين ايجاد كند. در وجود او هيچ ترسي از به خطر افتادن ديده نمي شود... در بسياري موارد ديدگاه هاي او با ديگر ايرانياني كه در كنسولگري دبي گفت وگو كرده ايم فرق مي كند. او مي گويد در صورت حمله به ايران، به حمايت از جمهوري اسلامي نخواهد پرداخت... جيسون ديويس، سركنسول و معاون سفير در كنسولگري آمريكا در دبي -15مي .2006 اين سند بايد تا سال 2026 در طبقه بندي محرمانه بماند.
 

حسرت شبکه چهار از رفتن هنرپیشه ضد انقلاب




در حالیکه چندی پیش در جشن خانه سینما در اقدامی تامل برانگیز، برخی افراد پشت تریبون قرار گرفتند و خواستار بازگشت فیلمساز فراری شدند این بار تلویزیون هم در اقدامی تعجب برانگیز دست به اقدام مشابه زد.






شنبه شب شبکه چهار سیما در برنامه ای تحت عنوان "مجله تئاتر" اقدام به پخش گزارش مربوط به یکی از مراسم های تئاتر کرد که انتخاب و پخش یکی از صحنه های این مراسم که حسرت یکی از بازیگران سینمای ایران از حضور نداشتن "پرویز صیاد" در ایران را در برداشت قابل تامل بود.

بنابراین گزارش، خالی کردن جای این هنرپیشه ضد انقلاب در ایران و حسرت از نبودن وی و یاد کردن از وی به عنوان یک هنرپیشه خوب، از سوی صدا و سیما آنجا قابل تامل تر می شود که این بخش، از میان ۳ ساعت برگزاری جشن انجمن منتقدان تئاتر انتخاب و پخش شده است و به تجلیل از هنرپیشه قبل انقلاب پرداخت.

"پرویزصیاد" هنرپیشه فاسد قبل انقلاب بود که با نام "صمد" شناخته می شود وی بعد از فرار از ایران به منظور عقده گشایی از انقلاب ایران به تولید فیلمی موهن بر علیه حضرت امام (ره) و انقلاب پرداخت تا مورد حمایت شبکه های ضد انقلابی قرار گیرد.

اما نکته دیگر درباره برنامه "مجله تئاتر"، اینکه پشت پرده تولید این برنامه که به قصد تخریب تئاتر روی آنتن می رود فیلمنامه نویس فیلم "قصه پریا" است که در این فیلم به شکلی غیر منصفانه به "چادر" به عنوان حجاب پرداخته و برخی منتقدان عنوان کردند "چادر" در این فیلم لگد مال شده است.صدا و سیما در حالی از این برنامه حمایت می کند که عموم دست اندرکاران این برنامه اعتقاد چندانی هم به نظام جمهوری اسلامی نداشته و بعضا با هدف نقد تئاتر به تخریب بخشهای مختلف پرداخته تا مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران از تریبون رسمی آن اعلام کنند!
 

نگاهی به مستند شبکه بی بی سی فارسی درباره رهبر معظم انقلاب اسلامی



این فیلم، بیشتر از این که مستند باشد، یک ضدمستند است. ابتدایی ترین عنصر یک فیلم مستند، همان طور که از نام آن پیداست، بیان واقعیات بر اساس اسناد است. یعنی ادعاهای یک فیلم مستند باید سندیت داشته باشند. حال آنکه در فیلم مذکور، حتی یک سند هم ارائه نمی شود.







اقدام اخیر شبکه بی بی سی فارسی در پخش فیلم ضدمستندی علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را باید نوعی انتحار این شبکه دانست، چرا که این شبکه به تبعیت از دستگاه سخن پراکنی بریتانیا که به سازمان بی بی سی معروف شده همواره شعار بی طرفی می داده است، اما به یک باره با پخش چنین فیلمی تمام اعتبار خود را زیر پا گذاشت.
از طرف دیگر، این شبکه هیچ گاه جسارت برخورد توهین آمیز با رهبر انقلاب اسلامی ایران را نداشت و حتی الامکان تلاش می کرد رویکرد مبارزه با ولایت فقیه را به شکلی مستتر و غیر آشکار دنبال کند، اما چه شده ناگهان پرده برانداخته و این چنین سطحی و رو بازی می کند؟!
ریشه این مسئله را باید در تحولات اخیر جهان، هم در اروپا و به خصوص در خاورمیانه دانست. دولت های غربی به خصوص انگلیس و آمریکا مشروعیت خود را از دست داده اند و ادامه حیات خود را به شدت در خطر می دانند. سقوط چند دیکتاتور عربی، ضربات جبران ناپذیری را به این دولت ها وارد کرده و بیداری رو به فزونی در دنیای جدید، می رود تا نسخه استعمار نو را در هم بپیچد. با سقوط هر دیکتاتور در این منطقه، یکی از شاهرگ های حیاتی دولت های غربی بریده می شود و برعکس، قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را چند برابر می کند. ضمن این که آنها همه این مشکلات را از چشم ایران می دانند. به این صحبت های تونی بلر که همین چند روز پیش در مصاحبه با روزنامه «تایمز» ابراز شد، توجه کنید: «تا زمانی که رژیم اسلامی ایران تغییر نکند، من به هیچ وجه نسبت به آینده خاورمیانه خوش بین نخواهم بود. ایران دشمن شماره یک غرب است.»
بنابراین اقدام بی بی سی فارسی که همواره تظاهر به حرفه ای گری می کند، در نمایش یک مستند آماتور و پیش پاافتاده نشانه ای است از آشفتگی بیش از حد این شبکه. حتی افرادی هم که شناختی علمی و تکنیکی از سینما و فیلم مستند نداشته باشند، با دیدن چنین فیلمی از شبکه بی بی سی فارسی، به ضعف و درماندگی این رسانه در مقابله با انقلاب اسلامی و مردم ایران پی می برد، چراکه این فیلم اصلاً اصول اولیه و اساسی یک مستند را رعایت نکرده است.
این فیلم، بیشتر از این که مستند باشد، یک ضدمستند است. ابتدایی ترین عنصر یک فیلم مستند، همان طور که از نام آن پیداست، بیان واقعیات بر اساس اسناد است. یعنی ادعاهای یک فیلم مستند باید سندیت داشته باشند. حال آنکه در فیلم مذکور، حتی یک سند هم ارائه نمی شود. عناصر تشکیل دهنده فیلم بی بی سی درباره رهبر انقلاب اسلامی ایران، ادعا، اکاذیب، تحریف یا اطلاعات ناقص و دستکاری شده است.
به ارائه اطلاعات ناقص و گزینشی درباره یک اتفاق در مباحث سیاسی «حرکت از پله دوم» یا به شکل اختصاری تر «پله دوم» گفته می شود. یعنی مقدمات و موخرات (زمینه ها و نتایج) یک پدیده یا سخن حذف شده و تنها بخش کوچکی که هدف بهره برداری است اعلام و اعلان می شود. در این مستند بارها از این شگرد استفاده شده است. به عنوان مثال در بخشی از آن ادعا می شود که رهبر انقلاب خواهان تعطیل شدن مطبوعات شد و بلافاصله جمله مشهور و تاریخ ساز ایشان مبنی بر این که برخی مطبوعات پایگاه دشمن هستند به نمایش در می آید، اما حیله گری بی بی سی آنجاست که هیچ اشاره ای به فعالیت های مطبوعات تعطیل شده در آن دوران نمی شود که آشکارا همان اهدافی را دنبال می کردند که دشمنان تابلودار ملت ایران و دین اسلام در پی آن بودند؛ اهدافی نظیر تخریب فرهنگ عاشورا، حذف ارزش های دفاع مقدس، ترویج لاابالی گری و ... . این فیلم به اصطلاح مستند همچنین سرنوشت عناصر لانه کرده در چنین نشریاتی را بازگو نمی کند که امروز هر یک به محفلی ضدایرانی پیوسته اند. آیا غیر از این است که هسته اصلی نیروهای همین شبکه بی بی سی فارسی که برای تجزیه ایران و اضمحلال آن در نظام سلطه جهانی راه اندازی شده را خبرنگاران همان نشریات تشکیل می دهد؟
ویژگی دیگری که در این اثر ضدمستند به کار برده شده، جعل و بیان اکاذیب است. این کار در همان صحنه آغازین فیلم که به نمایش تصاویری از فتنه سال 88 می پردازد رخ داده است. در این صحنه خواسته مردم مبنی بر ابطال نتیجه انتخابات نمایش داده می شود و سپس راوی فیلم می گوید: «میلیون ها نفر چیزی را می خواستند، اما یک نفر چیز دیگری را می خواست.» یعنی مخالفت با فتنه و اغتشاشات را تنها به یک شخص محدود کرده است! البته این رویکرد یکی از نشانه های ذات فاشیستی و نژادپرستانه بی بی سی فارسی است؛ خصوصیتی که در بین بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی در داخل کشور هم دیده می شود. از منظر آنها افرادی که در انتخابات سال 88 به نامزدهای مورد علاقه ایشان رأی ندادند را اصلاً نباید به عنوان شهروند به حساب آورد. کارگرها، دهقانان، چوپان ها و میلیون ها انسان زحمت کش دیگری که اکثریت 24 میلیون رأی رقیب نامزدهای اصلاح طلبان را به صندوق ها ریختند، از نظر آنها بی ارزش و بی اعتبار است و به همین دلیل به خود این اجازه را دادند که این آرا را از اساس زیر سوال ببرند و بگویند که وجود نداشته است! این نگاه در فیلم شبه مستند بی بی سی هم تجلی یافته است. یعنی اکثریت مردم ایران را «یک نفر» دانسته اند.
اینکه شبکه بی بی سی فارسی متوسل به پخش چنین فیلمی شده که حتی اصول اولیه یک مستند را هم رعایت نکرده، گویای سقوط این رسانه است. یعنی به قدری هراسناک و مستأصل شده اند که تمام اعتبار و آبروی ادعایی و ریاکارانه خود را این چنین به حراج گذاشتند.
این حرکت شبکه فارسی زبان بنگاه سخن پراکنی انگلستان گرچه توهینی به ساحت ولی امر مسلمین جهان است، اما در عین حال گویای واقعیاتی شیرین هم هست. این حرکت را باید نوعی اعتراف عملی و رسانه ای بریتانیا به نقش موثر امام خامنه ای(مدظله العالی) در ایجاد بیداری اسلامی و تضعیف جایگاه قدرت های غربی دانست.
 

اميد شوراي روابط خارجي آمريكا به جريان انحراف




آمریکا برنامه جدیدی را در برابر ایران آغاز کرده است.





ایالات متحده آمریکا برنامه ریزی جدیدی را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده است.
به گزارش خبرنگار سرويس بين الملل«ندای انقلاب» اين برنامه ريزي بيشتر بر اساس فعاليت هاي جريان انحرافي ونحوه چالش آفريني هاي اين جريان براي ايجاد استمرار در ثبت زاويه و مقابله با نظام جمهوري اسلامي مي باشد.

در همين زمينه رگه هاي اين برنامه ريزي مبتني بر فرصت هاي ايجاد دروني را مي توان در مقاله اي انتشار يافته در سايت شورای روابط خارجی آمریکا بوضوح رصد كرد.

سايت اين شورا در مطلب خود با اشاره به عملکرد جریان انحرافی و همچنین القای حاکمیت دوگانه در داخل ايران نوشت:

"شکاف میان احمدی نژاد سایر مقامات کاملا آشکار شده است .."سوال ما این است که در بحبوحه منازعات موجود در دولت و سایر قوا چه کسی پیروز می شود؟آیا احمدی نژاد بعنوان پایان دهنده سیستم فعلی حکومت ایران موفق خواهد شد؟"
شوراي روابط خارجی آمریکا با ابراز ترديد در برخي از توافقات نوشته است: وضعیت سیاسی احمدی نژاد برای ایالت متحده معضلی است که مانع باور کردن توافقاتش در برنامه بحث انگیز هسته ای کشورو پیشنهادات وی می شود .در مصاحبه ای که وی در این هفته با نیویورک تایمز انجام داده ،گفته است، اگر غرب 20 درصد اورانیوم غنی شده آنها را تامین کند توان غنی سازی اورانیوم ایران برای سوخت هسته ای افزایش می یابد .سخنان وی با اظهارات رئیس سازمان انژی اتمی ایران تناقض دارد، که تصريح كرده ایران تولید 20 درصدی اورانیوم غنی شده خود را متوقف نمی کند .
شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه ضمن توصیه به کارشناسان هسته ای آمریکا تصريح كرده است كه با وجود اختلافات موجود ، ایالت متحده باید به پیشنهاد احمدی نژاد توجه كرده و به مدت دو سال سوخت هسته ای به ایران بفروشد و در ازای آن تولید اورانیوم غنی شده به میزان بیش از 5 درصد در ایران را به مدت بیش از دو سال متوقف کند.
همچنين در بخش ديگري از مقاله شوراي روابط خارجي آمريكا ادعا شده که عدم همکاری ایران با قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحده و ادامه دادن فعالیت های هسته ای اش منجر به چهار دور تحریم سازمان ملل و تحریم های یک جانبه ایالات متحده شده است. سیاست ایالات متحده نسبت به تهران، عمدتا متشکل از چماق و هویج است ،که تا کنون موفق به متقاعد کردن تهران و توقف غنی سازی اورانیوم نشده است !
شورای روابط خارجی آمریکا در پایان این مقاله ضمن توصیه هایی از جنس براندازی به دولت آمریکا نوشته است،ایالات متحده باید فشار بیشتری بر رژیم ایران در جهت کاهش فرایند اتمی و نهایتا تضعیف پایگاه مردمی رژیم وارد کند . هدف قرار دادن تلاش سیستماتیک جمهوری اسلامی باید یکی از اولویت های اصلی واشنگتن باشد . آنها به واشنگتن توصیه می کنند که با گروه های مخالف ایران ارتباط برقرار کند ، آزادی اینترنتی را فراهم کند ،عملیات خرابکارانه در برنامه هسته ای ایران با استفاده از ویروس های کامپیوتری مانند "استاکس نت" انجام دهد ، و خشم جامعه بین الملل را از پیشرفت برنامه هسته ای ایران در جهت سو استفاده از حقوق بشرگسترش دهند.
 

ماجرای دریاچه ارومیه چگونه سیاسی شد؟




نقش رسانه های بیگانه بسیار پررنگ تر از عوامل دیگر در سیاسی شدن ماجرای دریاچه ارومیه است. چرا که این رسانه های فرصت طلب مثل همیشه این بار از این مسئله سوءاستفاده کردند و یک مسئله کاملا زیست محیطی را سیاسی جلوه دادند.







شاید با مطرح شدن این سؤال، عده ای دلیل این موضوع را رفتار برخی سیاستمداران بدانند و برخی دیگر دلایل دیگری را برای سیاسی شدن ماجرا مطرح کنند. اما با کمی تأمل و دقت در موضوع و مسائل حاشیه ای بعد از آن متوجه می شویم که نقش رسانه های بیگانه بسیار پررنگ تر از عوامل دیگر در سیاسی شدن ماجرای دریاچه ارومیه است. چرا که این رسانه های فرصت طلب مثل همیشه این بار از این مسئله سوءاستفاده کردند و یک مسئله کاملا زیست محیطی را سیاسی جلوه دادند.
در این بین با نگاهی به دیدگاه های کارشناسان رسانه به این موضوع پی خواهیم برد که رسانه های خارجی به ویژه بی بی سی و صدای آمریکا تلاش زیادی کردند تا با استفاده از تاکتیک های مختلف رسانه ای به ماجرای دریاچه ارومیه ماهیتی سیاسی بدهند. این شبکه ها در همان مرحله اول تلاش کردند در یک حرکت پیش دستانه از تاکتیک «عنوان گذاری خبری» استفاده کنند. در این تاکتیک رسانه ای این شبکه ها معمولا تلاش می کنند تا پیش از دیگر رسانه ها برای اولین بار یک خبر را طوری منتشر کنند که باقی خبرگزاری ها و رسانه های خبری، بر مبنای آن خبر و با ذهنیت قبلی که توسط این شبکه ها ایجاد شده، آن را انتشار دهند. در مورد قضیه دریاچه ارومیه هم بی بی سی فارسی تلاش کرد تا با درآمیختن تصاویر مختلف به یک موضوع زیست محیطی ماهیتی سیاسی دهد که در این بین تاکتیک «اغراق» هم مانند دیگر مسائل مشابه قبلی چاشنی کار بود.
ترکیب پازل خبری نامنظم و تحلیل القایی برای توطئه
همچنین تاکتیک «پازل خبری نامنظم» هم یکی از تاکتیک های دیگری بود که هر دو شبکه بی بی سی و صدای آمریکا در این موضوع از آن استفاده کردند. در این تاکتیک رسانه ای آنها تلاش کردند تا در درجه اول با فرستادن سیگنال های خبری نامنظم در ذهن بیننده ایجاد آشفتگی کنند و در مراحل بعدی او را آماده پذیرش دروغ های خود کنند. به عنوان مثال در ماجرای دریاچه ارومیه این رسانه ها با پخش خبرهای خرد درباره خبر اصلی و به نوعی گنجاندن شایعات خود ساخته در لابه لای خبرها تلاش کردند تا بیننده را دچار سردرگمی اطلاعاتی کرده و او را فریب دهند. در واقع هر دو این شبکه های خبری در کنار این تاکتیک با بهره گیری از تاکتیک «تحلیل القایی» سعی کردند خبر را طوری به خورد بیننده بدهند که بیش از همه چیز رنگ و بوی سیاسی داشت.
برای این کار آنها در بخش های مختلف خبری از به اصطلاح کارشناسانی استفاده می کردند، تا این افراد با گرایش های هدفمند سیاسی، بحث و تحلیل را به سمت مسائل همسو با مطامع این رسانه ها سوق دهند. این در حالی بود که در این باره باید از کارشناسان زیست بوم و محیط زیست استفاده می شد. اما این اتفاق رخ نداد چرا که این شبکه ها از همان ابتدا با استفاده از تاکتیک «تحلیل القایی» می خواستند از این موضوع یک مسئله کاملا سیاسی بسازند و همین امر را هم به بیننده انتقال دهند. از طرف دیگر بی بی سی فارسی دائما سعی می کرد که به مسائل قومی دامن بزند و به همین دلیل خبرهایی با بار کاملا تفرقه آمیز پخش می کرد.
تلاش برای ایجاد بدبینی
در این بین کار به جایی رسید که صدای آمریکا برای اینکه بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد اخبار ناقص پخش کرده و به بیننده اطلاعات دروغ یا ناکامل می داد. این شبکه اصلا چیزی درباره اقدامات مهم مجلس ایران برای حل این موضوع نگفت و به نوعی تلاش کرد با عدم پوشش خبری آن برای بیننده این تفکر منفی را ایجاد کند که دولت و مجلس بی تفاوت هستند. هر چند که این اولین تلاش این رسانه برای ایجاد جو بی اعتمادی بین مردم و نظام حاکم بر کشورمان نبود. اما بدون تردید تکیه بر دامن زدن به اختلاف بین مردم و حاکمیت یکی از اصلی ترین اهداف این شبکه ها بوده است.
در کنار این مسئله باید به این موضوع توجه کرد که برنامه «نوبت شما» بی بی سی هم در یک حرکت کاملا هدایت شده تلاش کرد تا به نوعی در افکار مخاطبان خود توهم نارضایتی ایجاد کند. به گونه ای که در یکی از قسمت های این برنامه و همچنین برنامه «روی خط» صدای آمریکا یک جو کاملا سیاسی ایجاد شده بود و تمام بینندگانی که ظاهراً با این برنامه تماس گرفته بودند از یک خط و مشی ثابت پیروی می کردند. اما به هر صورت از این مسئله هم نباید چشم پوشی کرد که هر دو برنامه، کاملا کنترل شده بحث را پیش می بردند تا مبادا بیننده دچار سوء ظن نسبت به نیت سیاسی آنها شود.
استراتژی ایجاد شکاف اجتماعی
همچنین هر دوی این شبکه ها در کنار دیگر شبکه های خبری آن سوی مرزها مانند یورونیوز اصلا اشاره ای به این موضوع نکردند که عوامل زیست محیطی هم در این موضوع سهیم است. چرا که آنها تنها به این فکر می کردند که چگونه افکار عمومی را نسبت به نظام بدگمان کنند. در همین راستا آنها از تاکتیک «موج سواری روی احساسات» هم استفاده کردند تا با نشان دادن تصاویر بخش های خشک شده دریاچه ارومیه و میکس تحلیلهای عجیب و غریب روی آن، سیگنال های احساسی روی ذهن مخاطب ایجاد کنند تا هم بدبینی بیشتری ایجاد شود و هم به نوعی مخاطب داخلی را به نافرمانی دعوت کنند. باید یادمان باشد که یکی از اهداف این شبکه ها در ایجاد نافرمانی، به وجود آوردن حس دلسردی در جامعه است تا از این طریق جامعه ایرانی را از پیشرفت باز دارند. یعنی در واقع آنها از موضوع دریاچه ارومیه در راستای ایجاد شکاف اجتماعی استفاده کردند.
البته از این موضوع هم نباید غافل شد که پروپاگاندای سیاهی که این شبکه ها با تاکتیک «دروغ» و «شایعه» به راه انداخته بودند دقیقاً در راستایی بود که ازآن بهره برداری های دیگر سیاسی هم انجام شود. یعنی آنها می خواستند با نمایش چنین چیزهایی و بهره گیری از تاکتیک های خاص رسانه ای فضا را برای تهاجم بیشتر سیاسی علیه ایران آماده کنند. چرا که آنها برای ایجاد موج های جدید درباره مسائلی مانند پرونده هسته ای به دستاویزهای دیگری هم نیاز دارند. از سوی دیگر حتی در بحث دریاچه ارومیه پروپاگاندای رسانه ای کاملا سیاه بود، این رسانه ها حتی اخبار دروغ در این باره منتشر می کردند. در عرف روانشناسی خبری در این موارد گفته می شود که این مسئله حاکی از کمین رسانه ای است، یعنی این شبکه ها از چند ماه پیش در کمین چنین اتفاقی بودند تا با پوشش خبری دلخواه خود بهره برداری لازم را از آن انجام دهند.
جالب اینجاست که موج -پراکنی دروغین این شبکه ها نه تنها جامعه و مردم عادی، بلکه مسئولین را هم شامل شد. این شبکه های خبری، به ویژه صدای آمریکا تلاش کردند تا با تحریف سخنان مسئولین مختلف کشورمان، این گونه به بیننده القا کنند که میان خود مسئولین هم شکاف ایجاد شده است، در حالی که چنین موضوعی یک توهم بود که این شبکه ها برای بافتن کلاف سردرگم خبری خود به آن نیاز داشتند.
وقتی آبروی رسانه ای به حراج گذاشته می شود!
البته از این موضوع نباید چشم پوشی کرد که توهم های احساسی، معمولا آبروی حرفه ای یک رسانه را به خطر می اندازد. به گونه ای که این موضوع در مورد بی بی سی هم رخ داد، و این رسانه وابسته به دولت انگلیس، در کنار صدای آمریکا و سایر شبکه های مشابه، آبروی خبری خود را خرج مسئله زیست محیطی دریاچه ارومیه کردند و با نگاه سیاسی سطحی و مغرضانه خود به آن، این موضوع را به اثبات رساندند که این شبکه ها به شدت تحت تاثیر تمایلات سیاسی دستگاه های حاکم برخوردار هستند. چرا که تمام این مسائل رسانه ای در حالی رخ می دهد که انگلستان در عرصه سیاسی موج سنگ اندازی های جدیدی را بر سر راه ایران آغاز کرده است و بهترین وسیله برای توجیه این سنگ اندازی همین رسانه ها هستند. به ویژه که در منشور سلطنتی بی بی سی است آمده که بی بی سی در این شرایط باید به صورت کامل و با تمام توان در اختیار این اهداف باشد.
از سوی دیگر سازمان بی بی جی (شورای رسانه ای آمریکا) نیز در ماجرای دریاچه ارومیه هم صدای آمریکا و هم رادیو فردا را موظف کرد که با نگاه مخرب سیاسی این ماجرا را منعکس کنند. به گونه ای که علاوه بر صدای آمریکا رادیو فردا هم در چند شب در مجله خبری خود با نگاهی غرض ورزانه به این ماجرا نگاه کرد و دائماً در حال فرستادن سینگال های منفی و تخریب کننده به ذهن مخاطب بود.
نویسنده : رضا فرخی
 

تفسير قران احمد منتظري در راديو فردا!




یوسف نادرخانی به اتهام انجام جرایم خشن مانند تجاوز و اخاذی‌های متعدد به این مجازات محکوم شده است و اساسا این موضوع هیچ ارتباطی با مسئله خروج وی از دین ندارد و بازي رسانه هاي رسانه هاي غربي در راستاي اعمال فشار تبليغاتي به جمهوري اسلامي ارزيابي مي شود.






احمد منتظري با شركت در يكي از برنامه هاي راديو فردا ،با ارائه تفسيري از قران در راديوي وابسته به سازمان سيا ،در پاسخ به سوالي در خصوص حكم ارتداد گفت:ما تابع قرآنیم و قرآن صریحا می‌گوید که اگر کسی از دین خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است.

به گزارش سرويس سياسي صراط، فرزند مرحوم منتظري در ادامه افزود: این که باید او را کشت، هیچ اشاره‌ای ندارد و بنابراین نمی‌شود روایتی بیاید بر ضد قرآن حکم کند و روایت صریح داریم که هر روایتی برضد قرآن بود آن را کنار بگذارید و دور بیاندازید.

حامي جريان فتنه در اين برنامه كه به بهانه صدور حكم اعدام براي "يوسف نادرخاني"، فردي كه رسانه هاي غربي مدعي اند بخاطر خروج از اسلام به اعدام محكوم شده است به روي آنتن راديوي سازمان سيا رفته بود ،ضمن با اشاره به آيه "لا اكراه في الدين"اظهار داشت: یعنی صریحا گفته می‌شود «لا اکراه فی الدین». در دین اکراه و اجبار نیست. اگر در اصل پذیرش دین اکراه نیست چطور در ادامه‌اش می‌شود اکراه باشد.

در اين برنامه همچنين عبدالكريم لاهيجي معروف به كريم بغدادي از عناصر ضد انقلاب فراري با ارائه تفسيري جالب از اصل آزادي مذهب كه در قانون جمهوري اسلامي نيز پذيرفته شده است، گفت: آن چیزی که در مورد اقلیت‌های مذهبی هم گفته شده آنجا هم یک تقلبی صورت گرفته و آن هم اصل آزادی مذهب نیست. برای این که می‌گویند آنها یعنی دارندگان مذاهب سه‌گانه اقلیت در انجام مراسم مذهبی‌شان آزادند. نه این که بتوانند آنها هم مذهب خودشان را ترویج کنند. بنابراین این مسئله آزادی مذهب نیست.

بنابراين گزارش ،محمد علي دادخواه وكيل يوسف نادرخاني نيز ضمن پاسخگويي به سوالات راديو فردا به تشريح بعضي از جزييات اين پرونده پرداخت كه با توجه به رويكرد براندازانه راديو فردا و خصومت آشكار اين رسانه وابسته به سازمان سيا با نظام جمهوري اسلامي ايران و سواستفاده غرب از اين پرونده براي اعمال فشار به جمهوري اسلامي شركت دادخواه در اين برنامه، محل سوال جدي است.

گفتني است مطابق با گزارشات خبرگزاريهاي داخلي، یوسف نادرخانی به اتهام انجام جرایم خشن مانند تجاوز و اخاذی‌های متعدد به این مجازات محکوم شده است و اساسا این موضوع هیچ ارتباطی با مسئله خروج وی از دین ندارد و بازي رسانه هاي رسانه هاي غربي در راستاي اعمال فشار تبليغاتي به جمهوري اسلامي ارزيابي مي شود.

افزون بر اين مطابق با نظرات مفسران ،آياتي كه بر اصل آزادي عقيده تصريح دارند، در مقام پذيرش اصل دين ‎اند. يعني در اسلام، اصل پذيرش دين اجباري نيست .امّا پس از انتخاب دين، كسي حق ندارد، دين را به بازي بگيرد. به بيان ديگر، شخصي كه اقدام به پذيرش دين مي كند، بايد به اصل ارتداد و عواقب آن آگاهانه ملتزم شود. درحالي كه همان شخص قبل از پذيرش اسلام چنين تعهدي ندارد.
 

خاتمي،یکی از سهام‎داران بانك سامان




در جريان پي گيري ماجراي غارت 3هزارميلياردتوماني توسط مسئولان فاسد نظام بانکی مشخص شد، سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور سابق از يكي از سهامداران بانك سامان است






در جريان پي گيري ماجراي غارت 3هزارميلياردتوماني توسط مسئولان فاسد نظام بانکی مشخص شد، سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور سابق از يكي از سهامداران بانك سامان است. و آقاي سيدعلي خاتمي برادر رئيس جمهور سابق و رئيس دفتر وي در سال هاي پاياني رياست جمهوري سيدمحمدخاتمي نيز، مدير شركت سرمايه گذاري اين بانك است. بانك سامان همراه با بانك غيرقانوني و هنوز تاسيس نشده «آريا» در غارت 3هزار ميليارد توماني از سيستم بانكي كشور دست داشته كه مديرعامل آن به همين اتهام از كار بركنار شده و در انتظار محاكمه به سر مي برد.!
 

یک شبکه سلطنت طلب: اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند




دخی عبدی: خیلی از اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند و از هر طرف باد بیاید بادش می زنند. این ها اپوزیسیون واقعی نیستند بلکه در ما نفوذ پیدا کرده اند.



//


"دخی عبدی" مجری تلویزیون سلطنت طلب "ایران آریایی" که عدم همراهی بعضی از گروه های اپوزیسیون را عامل ناکامی پروژه شکست خورده موسوم به "رستاخیز عقاب ایران" می داند در تاریخ 1 اکتبر(9 شهریور) آن ها را جیره خوار و مزدور خواند و گفت: «خیلی از اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند و از هر طرف باد بیاید بادش می زنند. پول جنبش سبز می آید یک جور موضع گیری می کنند، دلارهای عربستان که می رسد طور دیگری موضع می گیرند. جیره و مواجب از طرف آقازاده ها و اطرافیان احمدی نژاد هم که معلوم نیست چه جوری می آید، از آن ها هم می گیرند. همین طور پول روانه خارج از کشور کردند تا آن چیزی را که می خواهند از زبان عده ای مزدور با نقاب اپوزیسیون گفته بشود در حالی که این ها اپوزیسیون واقعی نیستند بلکه در ما نفوذ پیدا کرده اند. ما نمی دانیم با این وضعی که به وجود آمده چه بکنیم؟»
این روزها در هر شبکه ماهواره ای متعلق به گروه های ضد انقلاب، سخنانی شبیه به آنچه در متن بالا مطالعه فرمودید شنیده می شود. با این تفاوت که در تلویزیون هر گروه، یک مجری نشسته و اعضای گروه دیگر را به مزدوری و پول پرستی متهم می کند.
 

 



:: بازدید از این مطلب : 580
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

تهديد متفکران انقلابی نزدیک به ایران/ تقویت جریان ضد شیعی

مجموعه شواهدی همچون واقع شدن محل سکونت برهان الدین ربانی در یکی از امنیتی‌ترین مناطق افغانستان که حتی سفارت امريكا نیز در نزديكي آن است و همچنین تدابیر امنیتی ویژه تیم حفاظتی ربانی که پس از مرگ احمد شاه مسعود همواره آگاهی از تلاش طالبان برای حذف برهان الدین ربانی داشته اند و از سوی دیگر سناریوي ترور که حتی رئیس جمهور افغانستان را نیز به صورت غیرمستقیم و بدون آگاهی وی به بازی گرفت، نشان می دهد که ترور رئیس جمهور سابق افغانستان یک عملیات اطلاعاتی امنیتی پیچیده است كه از توان اطلاعاتی طالبان خارج بوده و با مدیریت یک سرویس اطلاعاتی قدرتمند در پشت صحنه اجرایی شده است.

 

اما ترور برهان الدین ربانی رئیس جمهور سابق افغانستان و رئیس شورای عالی صلح این کشور از منظر منفعت های استراتژیکی این حادثه از آن جهت حائز اهمیت ویژه است که می تواند روشن کننده دلایل این ترور و مهم‌تر از آن زمينه‌هاي تسهیل و حمایت از این ترور را از طرف امريكایی ها به خوبی نشان دهد. به‌طوری که خود مقامات بلند پايه پنتاگون نيز در واكنش به ترور رئيس جمهور سابق افغانستان، قتل وي را تحول مهم و قابل توجهي از نقطه نظر استراتژيك ارزيابي كرده اند.

برای ارائه تحلیل دقیق و استراتژیک از این ترور بدون نگاه به مشخصات اندیشه ای، جایگاه راهبردی ربانی در وضعیت کنوی وی در افغانستان و زمان اتفاق این ترور نمی توان فهم دقیقی از این اقدام سرویس های امنیتی امريكا به‌دست آورد.

در مورد مشخصات تفکر سیاسی ربانی می توان گفت که وی یک عالم سنی مذهب در حین حال یک سیاست مدار معتقد به وحدت قومیت ها و مذاهب در افغانستان و همچنین مخالف حضور بیگانگان در خاک افغانستان از زمان حضور سربازان شوروی سابق تا حضور نیروهای ناتو در این کشور در زمان حاضر بوده و همواره از افراط گری مذهبی به سبک طالبان انتقاد کرده است. این مجاهد در حوزه سیاست خارجي نیز بسیار به جمهوری اسلامی و رهبران ایران نزدیک بوده است.

درباره جایگاه راهبردی ربانی در جامعه افغانستان نیز باید گفت که وی به خاطر مجاهدت ها و همچنین داشتن سوابقی از جمله ریاست جمهوری افغانستان و روحیه اعتدال دارای وزن سیاسی و محبویبت زيادي در میان مردم این کشور بود.

در این میان حضور استاد ربانی در جایگاهی چون ریاست بر شورای مهم عالی صلح و همچنین نحوه نگاه و مدیریت ربانی در این شورای تاثیر گذار نیز بسیار مهم است.

ربانی که به عنوان شخصیتی با تفکر مستقل شناخته می شد، در این شورا تلاش کرده بود که جایگاه ها را به افراد با اعتقاد واقعی به جریان صلح و کمتر تحت تاثیر برخی کشورهای غربی و عربی، بدهد و همین تدبیر ربانی توانسته بود قدرت نفوذ خارجي به‌ويژه عربستان سعودی را در شورای راهبردی صلح کاهش دهد.

به اذعان قریب به اتفاق ناظران و فعالان سیاسی در افغانستان، استاد ربانی به موفقیت های خوبی در تقویت صلح در میان قبيله‌ها و گروه های مختلف افغان در طی مدت ریاست بر شورای صلح بدون امتیاز دادن خاص به گروه های تندرو دست پیدا کرده بود.

نکته حائز اهمیت دیگر که در هفته های اخیر پررنگ‌تر شد، اختلاف های بنیادین ربانی با امريكا و عربستان در مورد فرایند نهادینه کردن صلح در افغانستان است که وي در آخرین اظهارنظرهايش عملا بی اعتقادی خود را به طرح مشاركت دادن طالبان به عنوان مهره امريكا و عربستان در فرآیند برقراری صلح ملی در این کشور بیان کرده بود.

موفقیت های ربانی در شورای صلح افغانستان که حاصل مدیریت وی بر اساس نگاه به منافع ملی این کشور بود، صحنه بازی را به ضرر منافع امريكایی ها در این کشور تحت اشغال ناتو تغییر داد.

از سوی دیگر امريكایی‌ها به دلیل تفکرات ضد ایرانی و ضد شیعی پررنگ طالبان تلاش می کردند که نقش این گروه تروریستی را در این شورا پر رنگ كنند تا در آینده به‌عنوان مانع برای گسترش بیشتر نفوذ ایران در این کشور باشد كه در واقع، بخشی از استراتژی دراز مدت تقویت جریان ضد شیعی و ایرانی در منطقه به‌ويژه در بخشی از قاره است.

همچنين حذف ربانی به‌عنوان يكي از رهبران پر نفوذ نزدیک به رهبران ایران، ضربه راهبردی به جریان حامی ایران و از سوی دیگر تقویت جریان ضد ایرانی در نهادهای تصمیم ساز و مشورتی دولت افغانستان محسوب می شود.

آخرین سخنرانی ربانی و انتقادهاي بی سابقه او علیه طالبان را برخی ناظران سیاسی عملا به نوعی خبر از استعفای وی در آینده نزدیک معنا کرده بودند و در این زمينه نیز مستنداتی موجود است. استعفای ربانی می توانست موجب برخی چالش های جدی از نحوه و ادامه جریان صلح دل‎خواه امريكایی ها شود، به همین دلیل حذف ربانی قبل از استعفاي او بسیار برای امريكایی ها برای رسیدن به اهداف‌شان در در این شورای مهم سودمندتر بوده است.

نکته دیگر پیگیری روند سیاست های امريكا در ماه های اخیر در افغانستان نشان می دهد که امريكایی ها تلاش کرده اند با تغییر استراتژی خود از جنبه نظامی گری رو به کار اطلاعاتی، نرم و نیمه سخت بیاورند که معمولا در جنگ اطلاعاتی و نیمه سخت ترور و حذف افراد تاثیر گذار در اولویت اول است. هم‌زمان با این تغییر رویکرد، راهبرد مذاکره با طالبان نیز در دستور کار جدی آنها قرار گرفت و بارها مسئولین نظامی و سیاسی امريكا بر این موضوع تاکید ویژه کردند.

در طی ماه های اخیر همچنین طالبان مذاکره با شورای صلح را پذیرفتند و ملا عمر رهبر این گروه به صراحت از مذاکره و گفت‌وگو استقبال کرد. بنابراين، راهبرد حذف و ترور به جای مذاکره آن‌هم ظرف یک مدت زمان چند روزه قابل تامل است، زیرا در فاصله حضور رباني در ایران و مدت کوتاه حضور وی در امارات تغییر استراتژیکی در مواضع ربانی و دولت کرزاری در قبال طالبان و یا حادثه مهم سیاسی و امنیتی در راستای مقابله با طالبان در افغانستان اتفاق نیافتاد که طالبان را به یک‎باره مصمم به حذف فیزیکی كند.

این استدلال نشان می دهد که آدرس غلطی از بیرون گرفته شده و این ترور در بیرون از گروه طالبان طراحی شده است. با این حال، می توان گفت این ترور سفارشی بوده است و در این مقطع که صحبت از گفت‌وگو و سهم دادن به طالبان در قدرت جدی شده، عاقلانه نيست كه ترور حداقل در دستور کار فعلي طالبان قرار بگيرد.

در عين حال، منفعت این ترور به جيب يك شریک سوم به‌نام عربستان نيز مي‌رود. امثال ربانی به علت مشخصه تفکر معتدل مذهبی مانع جدی نفوذ جریان سلفی و در نتیجه عربستان بودند. رابطه طالبان با عربستان سعودی نیز از روابط آشکاری است که نیازی به شاهد و سند در این زمينه نیست.

در طی سال‌های اخیر، طالبان اهرم و پیاده نظام آل سعود در افغانستان بوده و اساسا آل سعود برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه، این گروه را با کمک امريكایی ها تاسیس و تقویت کردند.

در همین حال این ترور سفارشی یک توجیه مهم و یک معامله سودآور برای طالبان محسوب می شود و آن اینکه در عوض امريكایی ها از این طریق جای پای طالبان را به عنوان بزرگ‌ترین گروه مخالف و دشمن دیرینه جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی صلح باز کرده است.

از سوی دیگر دو بحث مهمی که ربانی در اجلاس بیداری اسلامی در تهران به نخبگان جهان اسلام به عنوان یک متفکر بزرگ و تاثیر گذار در جهان اهل سنت مطرح کرد، آدرس های صحیح استراتژیک به انقلابیون منطقه بود که امريكایی ها و به‌ويژه سعودي‌ها را نگران كرد.

درخواست ربانی از ایران برای ایجاد دبیر خانه مرکزی و همیشگی برای مشورت اسلامی در تهران -که به معنای مرکزیت و محوريت ایران در میان کشورهای جهان اسلام بود- و همچنین عنوان کردن حزب الله لبنان به عنوان اهرم تأثیر گذار در معادلات فلسطین؛ دو آدرس صحیح و راهبردي بود که ربانی با سخنرانی خود در اجلاس تهران به متفکرین جهان اسلام ارائه داد.

از این رو ترور ربانی پس بلافاصله در بازگشت از ایران یک اعلام هشدار به متفکران اسلامی نيز هست که رابطه اعتقادی با ایران دارند و به لحاظ ديدگاه به جمهوری اسلامی نزدیک هستند. همچنین اين اخطار و پیام را براي افراد و جريان‌هايي داشت که برای الگوسازي به انقلابیون منطقه آدرس ایران را می دهند.

از طرف دیگر، با حذف ربانی عملا ضربه اساسی به جریان صلح در افغانستان وارد شده و این مسئله می تواند حضور بلند مدت ناتو در افغانستان را توجیه کند. حضور بلند مدت در افغانستان از خواسته های راهبردی امريكا است که حتی پس از اين ترور، برخی از مسئولین بلندپايه امريكایی تلويحاً با بيان اينكه "تا آخر کنار مردم افغانستان خواهند ماند!"، بیان کرده اند.

این در حالی است که ربانی چند روز قبل از ترور، خواهان خروج امريكایی ها از افغانستان شد و همواره از مخالفین امضاي پيمان امنيتي افغانستان با آمريكا بود.

موضوعی دیگری که امريكایی ها برای توجیه حضور بلند مدت در افغانستان به دنبال آن هستند، اختلاف قومیت ها در این کشور است. ایجاد اختلاف در این کشور چند قومیتی ماندن امريكا را برای ایجاد تعادل در افغانستان توجیه پذیرتر خواهد کرد. رباني يك یک تاجیک بود و تاجیک ها به مدد وی توانسته بودند پس از دو قرن برای خود اعتبار و اقتداری در افغانستان كسب كنند، حال متهم شدن طالبان که از قومیت پشتون است به ترور ربانی، افغانستان را در آستانه یک جنگ قومی قرار می دهد که همان توجیه خاص برای تمدید حضور امريكایی ها در افغانستان خواهد بود.

منفعت راهبردي دیگر امريكایی ها از این ترور تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مردم افغانستان است. تلاش برای حذف رهبران جهادی افغان که نماد تفکر ضد استبدادی و استکباری در جامعه افغانستان هستند، تلاش برای حذف یا تضعیف عقبه این گونه جریان ها و ایجاد فضایی در کشور افغانستان برای به فراموشي سپردن این شخصیت ها توسط نسل جدید افغان از این تفکر ضد بیگانه و اشغالگر است.

امريكایی ها با این راهبرد تلاش می کنند تا در سال‌های آینده با هزینه کمتر در خاک افغانستان بمانند. یکی از ده ها شواهد دیگر این موضوع ایجاد ده ها شبکه ماهواره ای، روزنامه و سایت در فضای مجازی با حمایت مستقیم ملی و اطلاعاتی امريكا در جامعه افغانستان برای تحقق این راهبرد است.

اصلاح طلبان به مجلس فكر نكنند

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با یادآوری و اظهار تأسف از عملکرد افراطی اصلاح‌طلبان در دوره مجلس ششم، گفت: ملت ایران تجربه تلخ مجلس ششم را فراموش نکرده و به هیچ وجه گذشته بد تکرار نخواهد شد.

 

  علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خبری با اشاره به حرکت‌های اخیر اصلاح طلبان افراطی گفت: گروه‌ها و احزابی که وجهه قانونی خود را از دست داده‌ و رسماً انحلال آنها اعلام شده است، دیگر وجود خارجی ندارند تا بخواهند با نام تشکیلاتی خود، در انتخابات حضور داشته ‌باشند , تنها به جریان‌هایی که حضور قانونی خود را به ثبت رسانده‌اند اجازه داده می‌شود که بر همان مبنای قانونی در عرصه انتخابات فعال باشند البته با این تأکید که همه فعالیت‌هایشان باید در بستر قانون صورت گیرد.

 

 


وی با اشاره به فعالیت‌های انتخاباتی برخی از اعضای حزب منحله مشارکت یا مجاهدین انقلاب اسلامی در محافل گوناگون زیرزمینی و اغلب غیررسانه‌ای، اظهار داشت: فعالیت خارج از چارچوب قانون، عملیاتی عقیم است که هیچ‌گونه ثمره مثبتی در پی نخواهد داشت چراکه تمامی ابعاد و رفتارهای انتخاباتی در کشورمان، دارای مبادی قانونی بوده و با عمل به قانون، می‌توان وارد این عرصه شد.

بروجردی ضمن بازگویی از عملکرد فتنه‌گران و حامیان آنها در آن دوره، بیان کرد: افراد فوق‌الذکر از جایگاهی برخودار نیستند تا بتوانند علاوه بر حضور در عرصه انتخابات، رأی اعتماد ملت را کسب کنند و نماینده مردم شوند.

*کسانی که از فتنه برائت نکردند حق ورود به مجلس را ندارند

وی، وجود تفکر سالم و اعتقادی همراه با التزام عملی به آنها را از جمله ویژگی‌های داوطلبان و کاندیداهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی دانست و افزود: رفتار کسانی که موضع مشخصی در برابر فتنه به عنوان یک حرکت سازمان‌یافته ضدانقلابی نداشته‌اند و پس از آن هم هیچ‌گونه برائتی از آنها اعلام نکردند، نشان می‌‌دهد که شرط لازم را برای ورود به قوه‌ تقنینی نظام اسلامی ندارند.

*هیچ مرجع قانونی پذیرای قانون‌گریزان و قانون‌شکنان نخواهد شد

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: شرط لازم ورود به رکن قانونگذاری کشور، التزام عملی به قانون اساسی و مبانی آن است در غیر این صورت، اشخاص قانون‌گریز یا قانون‌شکن، قابلیت حضور در قوه تقنینی را نخواهند داشت و هیچ مرجع قانونی پذیرای چنین افرادی نخواهد بود.

وی با توصیه به اشخاصی که در اثر فتنه‌گری یا حمایت و سکوت در برابر آنها،‌ دچار سرخوردگی و طرد اجتماعی شده‌اند، ابراز داشت: کسانی که نتوانسته‌اند الزام‌های قانونی انتخابات را محقق کنند، می‌توانند به زندگی عادی خود برگشته یا در دیگر عرصه‌های اجتماعی، ادامه حیات دهند.

*افراطیون اصلاح‌طلب، اعتقادی به مبانی انقلاب اسلامی ندارند

بروجردی با یادآوری و اظهار تأسف از عملکرد افراطی اصلاح‌طلبان در دوره مجلس ششم، گفت: ملت ایران تجربه تلخ مجلس ششم را فراموش نکرده و به هیچ وجه گذشته بد تکرار نخواهد شد.

وی ادامه داد: اغلب کسانی که در دوره مجلس ششم وارد مجلس شدند اعتقادی به مبانی انقلاب اسلامی نداشتند و وقتی این التزام وجود نداشته باشد، ممکن است دست به هر کاری بزنند که در شأن کشور اسلامی نیست و حتی علیه نظام اسلامی با بیگانگان نیز هم‌پیاله شوند.

وی افزود: کسانی که در مجلس ششم تحصن کردند در جایگاهی از نظام اسلامی قرار داشتند که علیه مبانی همان مکان هم، موضع‌گیری علنی انجام دادند پس باید بدانند دوباره نمی‌توانند وارد مجلس شورای اسلامی شوند و اشتباهی که در آن مقطع صورت گرقت، هیچ‌گاه در نظام اسلامی تکرار نخواهد شد.

چادری‌هاي تلويزيون: از زنان بی‌فرهنگ سریال‌ها تا کرشمه‌های مجریان

چادر یا همان حجاب برتر زن مسلمان ایرانی این روزها ملعبه دست بازیگران و مجریان تلویزیونی شده است تا هر روز از آن نمادی حقیر بسازند، از پوشش زنان بی سواد و بدبخت سریال‌ها گرفته تا بازیچه و دستاویزی برای عشوه‌ها و کرشمه‌های مجری‌ها.

چادر زن مسلمان ایرانی این روزها در موطن خود هم غریب افتاده است، غربتی نه در میان مردم بلکه در بین مسئولان.

چادر در میان مردم همچنان نماد وقار، حیا و عفت زن مسلمان ایرانی است اما برخی غفلت‌های مسئولان، زمینه ساز بعضی بی حرمتی‌ها به این حجاب برتر شده است.

موج اعتراضات مردم، نمایندگان مجلس و رسانه ها طی روزهای اخیر منجر به صدور دستوری از سوی رئیس قوه قضائیه مبنی بر "حذف پوشش اجباری چادر بر سر متهمان" شد، دستوری که باید دید مجری آن یعنی سازمان زندان‌ها از این پس آن را چگونه اجرایی خواهد کرد.

اما یکی دیگر از اعتراضاتی که مورد تأکید مردم و نمایندگان زن مجلس بود و صدا و سیما با سکوت از کنار آن عبور کرد شخصیت های زنان چادری در سریال‌ها و فیلم‌هاست، شخصیت‌هایی با سطح سواد و فرهنگ زیر صفر. شخصیت هایی که در تقسیم سیاه، خاکستری و سفید، "سیاه" هستند.

در سریال‌های سیما، بازیگران چادری یا همسرانشان معتادند یا دزد، خودشان هم کلفت خانه های مردم، اگر هم قرار باشد زنی از شهرستان به پایتخت قدم بگذارد که شک نکنید چادری است، پیرزن ها هم عمدتاً چادر به سر دارند مگر اینکه از قشر مرفه و با فرهنگ باشند!

این تنها بخشی از الطاف سیما به چادری‌هاست. کارگر خانه های مردم بودن یا شهرستانی بودن، بد نیست و هیچ ننگی ندارد اما نگاه بیماری که غالب شده است تا شخصیت‌های با فرهنگ، دنیادیده و دکتر و مهندس، با مانتو و روسری باشند و شخصیت های ضعیف با چادر به نمایش دربیایند، ایراد دارد.

حجت الاسلام جعفر شجونی هم بر این موضوع صحه می گذارد و می گوید: متأسفانه در سریال ها عمده زنان و مردان فقیر و گدا با چادر و ریش هستند.

وی با تأملی به ریشه وضعیت کنونی به خبرنگار فارس می گوید: "ریشه این نوع نگاه در صدا و سیما به قبل از انقلاب برمی گردد آن زمان که هر که لخت بود خانوم خانه بود و هر که چادر به سر داشت کلفت خانه، غافل از اینکه خانه ابدی خانوم خانه در قعر جهنم و خانه کلفت در بهشت است."

رهبر معظم انقلاب 23 اسفندماه 1373 در جمع معاونان صدا و سیما و مدیران کل این سازمان در استان ها فرمودند: "ما اصرار داریم و مقیدیم که در رادیو و تلویزیون حجاب چادر ترویج شود."

آیا امروز در تلویزیون جمهوری اسلامی چادر به درستی ترویج می شود؟ امروز کدام دختر نوجوان از شخصیت زنی که چادر را دور کمرش گره زده و دهانش را به هر کلامی باز می کند، الگو می گیرد؟

ای کاش حرمت چادر را شکستن تنها محدود به بازیگرانی بود که نقش منفی بازی می کنند، این روزها "چادر" پل ترقی برخی از مجری های تلویزیون شده است تا پایشان در رسانه ملی، محکم تر شود.

مجریانی که تنها رخت خود را عوض کرده اند برای تخت بهتر. پس دیدن عشوه‌ها و کرشمه‌ها و آرایش های تند و زننده از آنها حتی در لوای چادر هم دور از انتظار و عجیب نیست.

اما باید چقدر هزینه این غفلت ها را پرداخت و این الگوهای غلط را تا کی باید به خورد مردم داد؟ بهتر نیست استفاده از پوشش چادر برای برخی از این مجری ها در تلویزیون "ممنوع" شود تا خانم مجری هنگامی که قرار است برای مراسمی خارج از سازمان صدا و سیما دعوت شود به خود اجازه ندهد از پشت خط تلفن بگوید: "هم با مانتو می‌توانم اجرا داشته باشم هم با چادر!"

پوشش چادر حرمت دارد، اگر حرمتش حفظ شد تداوم می یابد وگرنه همین می شود که یک مجری به خود اجازه می دهد رنگ چادرش را با رنگ بزک صورتش هماهنگ کند و آن یکی هم از جایش بلند شده و وقیحانه در ویژه نامه جریان انحرافی اعلام ‌کند: " قطعاً چادر مشکی بدترین پوشش است."

اينجا خانه سينماي ايران است يا خانه بي‌بي‌سي؟

گرچه «خانه سینما» در بیانیه‌ اخیر خود اهالی سینما را به خویشتن‌داری دعوت کرده اما خود با بی ‌تدبیری، یکطرفه به قاضی رفتن و اشتباهاتی فاحش در تنظیم بیانیه، فضا را آنقدر مشوش کرده که برخلاف ادعایش، گره بازداشت مستندسازان را کورتر کرده است.

 «خانه سینما» با انتشار بیانیه‌ای بی‌موقع و اشتباه، باردیگر گره‌ای را که می‌شد با دست باز کرد، با موضع‌گیری ساده‌انگارانه خود، آنقدر کور کرد که شاید دیگر با دندان و چاقو هم نتوان آن را گشود.

اولین اشتباه بیانیه‌نویسان - یا بیانیه نویس!- خانه سینما آنجا رخ داد که نوشت «قبل از هرچیز باید از اصل قانونی بودن جرم و مجازات یاد و پرسش کرد. آیا به راستی قانونی مبنی بر ممنوعیت فروش آثار سینمایی به شبکه‌های تلویزیونی خارجی وجود دارد؟»

ربط دادن فروش فیلم به بی‌.بی.سی به بی‌قانونی در این زمینه و بعد مطرح ساختن این که «آیا فروش فیلم درنص قانون برای دولت مجاز و برای بخش خصوصی ممنوع اعلام شده است؟» و این که «هیچ سازمان دولتی برای خرید فیلم‌ها پیشقدم نمی‌شود.پخش و فروش این فیلم‌ها در شبکه نمایش خانگی نیز عملا ممکن نیست. به این ترتیب باید پرسید سینماگری که هیچ امکانی برای پخش و نمایش و فروش آثار ساخته شده‌اش وجود ندارد چگونه باید گذران زندگی و معیشت کند؟» بیشتر به نوعی پاک کردن صورت مسئله می‌ماند. قطعا «خانه سینما» یا نمی‌داند روند و پروسه خرید و پخش فیلم از بی‌.بی‌.سی چیست یا قرار بوده (!) چهره ‌بی‌.بی.‌سی را موجه جلوه دهد، ضمن آن که در ادامه تسویه حساب‌های خود با «معاونت سینمایی»، با مطرح ساختن ضعف «معاونت سینمایی» در شبکه نمایش خانگی و معیشت مستندسازان و ... توپ را به زمین معاونت سینمایی بیاندازد!

با این دیدگاه اصولا مطرح ساختن این که «سال‌هاست مستندسازان ایرانی به ویژه آنهایی که در حوزه مستند اجتماعی فعالیت می‌کنند با انواع بی مهری‌ها و تنگناها روبرویند.آنها غالبا ناچارند بدون دریافت کمک‌های دولتی هزینه تولید و ساخت فیلم‌های خود را شخصاً تأمین کنند و...» هیچ ربطی به همکاری با شبکه بی‌.بی‌.سی ندارد چرا که در مقطع زمانی فعلی هر آدم عاقلی (اعم از نویسنده و خبرنگار تا فیلمساز و ...) با توجه به همه آنچه در یکی دو سال اخیر رخ داده می‌داند همکاری با این شبکه، در محافل قضایی و سیاسی، حکم و مهر جاسوسی و خیانت به همراه دارد و اگر قرار است معیشتی هم صورت بگیرد شبکه‌های ماهواره‌ای الی‌ماشالله در دنیا وجود دارند. چرا مستندساز ایرانی باید با ‌بی‌.بی‌.سی امرار معاش کند و مهر جاسوسی بخورد؟

«خانه سینما» نوشته است: «هنرمندان و سینماگران ایرانی از دولت محترم انتظار کمک ندارند اما دست کم توقع دارند که فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهام‌های سنگین امنیتی روبرو نشود. آن هم اتهاماتی که پیش از اثبات در دادگاه‌های صالح از تربیون‌های رسمی کشور اعلان و پخش شود و سوگمندانه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به جای حمایت از هنرمندان همانند اتهامات اثبات نشده را تکرار می‌کند.»

معنای این پاراگراف بیانیه‌نویس خانه سینما این است که «فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی» با «فروش فیلم به بی‌.بی‌.سی» در یک ردیف قرار دارد که کودکان خردسال هم می‌دانند در این اوضاع و احوال ، چنین نیست!

معنای جمله «هنرمندان دست کم توقع دارند که بابت فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهام‌های سنگین امنیتی روبرو نشوند» این است که «همکاری با بی‌.بی‌.سی» ، اتهام سنگین «جاسوسی» نیست که بارها و بارها مراجع امنیتی و قضایی اعلام کرده‌اند «هست».

سهل‌انگارانه‌ترین قسمت پاراگراف این است که بیانیه‌نویس «خانه سینما» وزیر ارشاد را زیر سئوال برده که چرا به‌جای «حمایت از هنرمندان» ، «اتهامات اثبات نشده!» را تکرار می‌کند. (و احتمالا فردا هم می‌گوید که منتقدان بیانیه‌ خانه سینما هم اتهامات اثبات‌نشده را تکرار می‌کنند و ...)

از بیانیه‌نویس «خانه سینما» که این بار هم به جاده خاکی زده می‌خواهیم که چشمان خود را باز کند و ببیند با مواضع نابخردانه خود ، چگونه آب را گل‌آلود کرده است.

اول این که اعلام اسامی مستندسازان دستگیر شده توسط رسانه‌هایی هم‌سو با مواضع «خانه سینما» خبری شد که این اقدام هم در آن مقطع مشکوک می‌نمود.

دوم این که وقتی خبر را رسانه‌های هم‌سو منتشر کرده‌اند، با منطق دوستان خانه سینمایی، در واقع خود این رسانه‌ها اتهام «جاسوسی» را به مستندسازان نسبت داده‌اند و اگر بنا بر زیر سئوال بردن است، خود این رسانه‌ها را باید زیر سئوال برد.

نکته سوم این که بیانیه‌نویس خانه سینما که نگران است «حیثیت بین‌المللی نظام جمهوری اسلامی ایران بابت این سوءتفاهمات و بی‌تدبیری‌ها متحمل هزینه‌های گزاف تازه نشود» چگونه با بی‌تدبیری کامل، در بیانیه خود به جای ریختن آب بر آتش و آرام کردن فضا (بر خلاف آنچه سینماگران را به آن دعوت کرده) نفت بر آتش می‌ریزد؟ چگونه است که بیانیه‌نویس «خانه سینما» که در چندین و چند جا از دولت و معاونت سینمایی (برای عدم ایجاد فرصت نمایش فیلم مستند در شبکه نمایش خانگی و...) انتقاد می‌کند، با یکطرفه به قاضی رفتن، یک خط نیز از اقدام بی.بی.سی (ولو در حد یک جمله ظاهری!) انتقاد نمی‌کند؟

آن هم در شرایطی که وزارت اطلاعات چندی پیش با بازداشت گروهی از عوامل مخفی وابسته به شبکه‌ دولتی انگلیس (bbc)، اعلام کرد این افراد از طریق فعالیت‌های زیرزمینی و غیرقانونی در قبال دریافت وجوه کلان از مجاری پنهان و با روش‌های پیچیده پولشویی، مأموریت‌های ضدملی محوله از طرف ستاد ارتباطات پوششی و مرکز عملیات روانی سرویس اطلاعاتی انگلیس را دنبال می‌کردند و دیگر اعضای این گروه جاسوس، تحت تعقیب قرار دارند؟

نکته آخر ؛ باز هم گلی به گوشه جمال «خانه سینما» که خود را برای دفاع از مستندسازان (با هر اشتباه و سهل‌انگاری و خرابکاری هم که شده) وارد این ماجرا کرد که البته کاش اندکی به منافع ملی نگاه می‌کرد و بیانیه‌ای مدبرانه می‌نوشت؛ اما از‌ آن سو «معاونت سینمایی» و مدیرانش که بدون این که هیچ موضعی در این مورد بگیرند، سکوت اختیار کرده‌اند و  اصولا فکر می‌کنند سکوت مقابل هر اتفاقی بهترین و روشنفکرانه‌ترین ژست ممکن است یا شیفته آن سخن‌اند که «تا مرد سخن نگفته باشد...»

سفر به دبی ؛حضور در کلاس موسیقی مختلط و ماجرای سونای خیابان ظفر را توضیح دهید!

سید عماد الدین خاتمی فرزند سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات بهتر است به جای فرافکنی در مورد حواشی پیرامون خود به سئوالات طرح شده در بالا پاسخ دهد.

 

  اخیرا اخباری مبنی بر سفر پسر سید محمد خاتمی به خارج از کشور منتشر شد که بر اساس تحقیقات به عمل آمده محرمانه آنلاین این سفر حقیقت داشته است.

اما سید عماد الدین خاتمی که سخت از افشای مسائل پشت صحنه خود آشفته شده بود این خبر را تکذیب و اقدام به فرافکنی و بستن اتهامات واهی به برخی از رسانه های انقلابی کرد.

در همین رابطه تلاش کردیم تا حقایق بیشتری را از پشت صحنه زندگی آقازاده مظلوم سید محمد خاتمی افشا کنیم بر همین اساس برای ابهام زدایی از وی چند سئوال ساده را می پرسیم و امیدواریم وی این بار شفاف و شجاعانه پاسخ این سئوالات را به طور مبسوط بدهد.
1- جناب آقای سید عماد الدین خاتمی لطفا در مورد سفر سال گذشته خود به دبی برای ملت توضیحاتی را ارائه دهید و علت این سفر شخصی را برای مردم بازگو کنید؟

2- جناب آقای سید عماد الدین خاتمی لطفا در مورد حضور در کلاس های موسیقی مختلط در خیابان نیاوران برای ملت توضیح دهید؟

3- عماد الدین خاتمی لطفا در مورد حضور در سونای خیابان ظفر در آخر هر هفته به همراه آقازاده های برخی از زندانیان حوادث پس از انتخابات نیز برای ملت توضیح دهید.

دختر میرحسین موسوی دو بار به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شده است

یک منبع آگاه به محرمانه آنلاین خبر داد که یکی از دختران میرحسین موسوی یکی از سران فتنه سبز به دلیل تخلفات دانشگاهی دو بار به کمیته انضباطی دانشگاه خود معرفی شده است.

 

 

(ک- موسوی) دختر میرحسین موسوی یکی از سران فتنه سبز به دلیل تخلفات دانشگاهی و اقدام به اعمال غیر متعارف دو بار به کمیسیون تخلفات دانشگاه خود معرفی شده است.

این منبع اگاه تاکید کرد:(ک- موسوی) دانشجوی فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر دو بار به دلیل اعمال خارج از عرف به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شده است که در نهایت با اخذ تعهد از تخلفات وی صرف نظر می شود.

این منبع آگاه  در خاتمه تصریح کرد: البته تخلفات اداری در انتخاب رشته و گزارش تخلف به دایره امتحانات از دیگر تخلفات دختر موسوی محسوب می شود.

نماينده نزديك به باهنر: نبايد هركس عليه فتنه كم اظهارنظر كرد، طرد شود

يكي از نمايندگان نزديك به محمدرضا باهنر گفت: نباید به دنبال حذف هر کسی که در دوران بعد از انتخابات 88 کمتر اظهار‌نظر کرده باشیم.

محسن کوهکن در خصوص اظهار‌نظر اخیر رئیس مجلس درباره اینکه عده‌ای در دوران بعد از انتخابات از طریق «فتنه» به دنبال تجارت سیاسی بودند، گفت: آن کسانی که در جریان فتنه سکوت کردند، حتماً علامت سؤال بزرگی در مقابلشان وجود دارد. اما نباید افرادی را که از نظر رسانه‌ای ساکت بودند، ولی در آن دوران عملکرد کاملاً فعالی داشتند؛ جز ساکتین دانست.

وی با اشاره به اقدامات محمد‌رضا باهنر که از سوی برخی چهره‌های اصولگرا از خواص مردود خوانده می‌شود، اظهارداشت: بنده شاهد بودم که ایشان در همان هفته‌های اول به صورت صریح و شفاف با آقای موسوی صحبت کرد و حتی به وی گفت «اگر اکنون دوباره نامزد شوی حتی نصف رأی کنونی را نمی‌آوری».

کوهکن براي توجيه علامت سؤال هاي فراوان در مقابل عملكرد باهنر در دوره فتنه گفت: برخی در آن دوران حضوری فعال در رسانه‌ها و اظهار‌نظر‌های تند‌وتیز داشتند. اما اگر بخواهیم فقط کسانی را که در آن دوران اظهار‌نظر می‌کردند جزو افراد بصیر بدانیم، غلط است. ما نباید دچار تند‌روی و یا کند‌روی شویم. چراکه این امر باعث می‌شود از واقع‌گرایی دور شویم.

ايران به دنبال تغيير فرمول قيمت گاز صادراتي؛ قراردادهاي محرمانه تنها مانع

خبرگزاری فارس: پژوهشکده اقتصاد انرژی موسسه مطالعات بین المللی انرژی در حالی به دنبال مطالعه فرمول جدیدی برای قیمت گذاری گاز صادراتی ایران است که محرمانه بودن قراردادهای صادرات گاز از طریق خط لوله تنها محدودیت موجود در این تحقیق است.

خبرگزاری فارس: ايران به دنبال تغيير فرمول قيمت گاز صادراتي؛ قراردادهاي محرمانه تنها مانع


به گزارش خبرگزاری فارس، میزان ذخایر گاز ایران در سال 2009 در حدود 29.61 هزار میلیارد مترمکعب برآورد شده است و به این ترتیب ایران، پس از روسیه همچنان در جایگاه دومین کشور دارنده ذخایر گاز طبیعی قرار دارد.
سهم ایران از کل ذخایر گاز طبیعی جهان در حدود 16 درصد است؛ از سوی دیگر کشور ایران به دلیل قرار داشتن در مرکز بازارهای مصرفی بزرگ از قبیل بازار گاز اروپا، هند و نظایر آن و همچنین دسترسی به آب های آزاد، پتانسیل بالقوه ای در زمینه صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله و نیز به صورت ال ان جی دارد.
گزارش گروه مطالعات شرکت ملی نفت حاکی است: توسعه ذخایر گاز کشور دلالت بر این موضوع دارد که کشور ایران در آینده ای نزدیک سهم و نقش قابل توجهی در بازار جهانی گاز و صادرات گاز طبیعی خواهد داشت؛ در نتیجه هم اکنون لزوم شناخت فرمول‌های مختلف قیمت‌گذاری گاز طبیعی و انتخاب فرمول بهینه برای صادرات گاز کشور بیش از پیش احساس می‌شود.

چشم انداز قیمت گاز طبیعی

در بلندمدت انتظار می رود تقاضای گاز طبیعی در قیاس با سایر منابع سوختی افزایش چشمگیری داشته باشد بنابراین پیش بینی می شود در آینده، روند صعودی قیمت های گاز طبیعی ادامه داشته باشد. روش های مختلف قیمت گذاری گاز در مناطق مختلف با توجه به این مطلب انجام می شود که بیشتر صادرکنندگان گاز تمایل دارند قیمت گاز صادراتی آنها حداقل معادل ارزش بازاری نفت خام باشد؛ زیرا این امر مشوقی جهت گسترش طرح‌های توسعه‌ای گاز خواهد بود.
به همین دلیل در کشورهای اروپایی، شاخص قیمت های ال ان جی آسیا و اقیانوسیه بر اساس قیمت‌های نفت خام محاسبه می‌شود. این مسأله حتی برای ژاپن و اندونزی هم صادق است اما این شرایط اکنون در حال تغییر است.
شاخص قراردادهای منعقد شده میان انگلستان (به عنوان واردکننده) و هلند و نروژ (به عنوان تولیدکننده)، قیمت‌های بازار نقدی (اسپات) انگلستان است. امروزه بازارهای اسپات بخش مهمی از تجارت بین‌المللی نفت خام و فرآورده‌های پتروشیمی را دربردارند. این بازارها با تغییر دادن روند تجارت، زمینه‌ای را فراهم می‌آورند که هزینه فرصت دارایی‌های بلا استفاده، به خوبی مشاهده شود.
در این میان می توان گفت که توجه به تنوع فرمول‌های قیمت‌گذاری گاز طبیعی و شناخت فرمول‌های مختلف قیمت‌گذاری و مبانی تئوریک مرتبط با آن، می تواند کمک قابل توجهی به شناخت فرمول یا فرمول‌های بهینه برای قیمت‌گذاری گاز صادراتی کشور و همچنین ارائه فرمول‌های جدید برای صادرات گاز، منطبق با ویژگی‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلتیکی منطقه باشد.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشکده اقتصاد انرژی موسسه مطالعات بین المللی انرژی اخیرا در پروژه ای با عنوان "روش های مختلف قیمت گذاری گاز طبیعی در بخش خط لوله و ال ان جی و پیشنهاد روش مطلوب" سعی کرده تا راهکارهایی مناسب برای ایجاد منافع حداکثری کشورمان از فروش و تجارت گاز به عنوان سوخت محبوب قرن، ارایه کند.
در همین راستا مطالعه مبانی تئوریک در ارتباط با قیمت‌گذاری منابع طبیعی، بررسی امکان تبدیل بازار جهانی گاز طبیعی به یک بازار جهانی، مطالعه روش ها و فرمول های جدید قیمت گذاری گاز طبیعی صادراتی از طریق خط لوله در مناطق مختلف جهان (همراه با ارزیابی فرمول های موجود قیمت گذاری)، مطالعه روش ها و فرمول های جدید قیمت گذاری ال ان جی در مناطق مختلف جهان (همراه با ارزیابی فرمول های موجود قیمت گذاری)، شناسایی نقاط قوت و ضعف فرمول های قیمت گذاری موجود و ارائه فرمول های جدید پیشنهادی به عنوان اهداف این طرح در نظر گرفته شده است.
این طرح در مقیاس جهانی به ارزیابی بهترین فرصت های مالی صدور گاز می پردازد. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه کشورهای صادرکننده و واردکننده گاز طبیعی و فرآورده‌های گازی است؛ نمونه مورد بررسی نیز صادرکنندگان و واردکنندگان بزرگ گاز طبیعی به ویژه به صورت ال‌ان‌جی و با استفاده از خط لوله است.
بنابراین گزارش، دوره زمانی مورد مطالعه در این تحقیق محدوده زمانی مشخصی ندارد؛ به عبارت دیگر سعی شده تا برای بررسی تئوری‌ها و روش‌های قیمت‌گذاری از قدیمی‌ترین تئوری‌ها و روش‌های مطرح شده تا به امروز استفاده شود.
تنها محدودیت موجود در این تحقیق بنا به گفته مجریان آن، کسب اطلاعاتی در مورد روش‌های قیمت‌گذاری گاز صادراتی از طریق خط لوله است، زیرا قراردادها عمدتاً محرمانه بوده و مفاد آن منتشر نمی‌شود.
این پروژه در بررسی زوایای تجارت گاز، بررسی تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع طبیعی تجدید‌پذیر و تجدیدناپذیر را در برنامه قرار داده است.
بنابراین گزارش، تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع به دو دسته عمده در مورد قیمت‌گذاری منابع تجدیدپذیر و قیمت‌گذاری منابع تجدیدناپذیر تقسیم می‌شود. بسیاری از فرمول‌های موجود قیمت‌گذاری نفت‌ و گاز (حداقل در سطح تئوریک) برگرفته از تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع طبیعی است، در نتیجه شناخت مبانی تئوریک قیمت‌گذاری منابع طبیعی و به ویژه منابع طبیعی تجدیدناپذیر کمک بزرگی به درک تئوری‌ها و روش‌های قیمت‌گذاری گاز خواهد کرد.
در ادامه این تحقیق مروری بر مکانیسم‌های قیمت‌گذاری نفت‌خام و گاز طبیعی انجام شده و ابعاد تئوریک و تاریخی آن مورد پردازش قرار گرفته است.
در این بخش، نخست مکانیسم قیمت‌گذاری و دوم عوامل و نیروهایی تعیین‌کننده قیمت در بازار بررسی می شود. به عبارت دیگر باید بین نحوه تعیین قیمت‌ها و عوامل تعیین‌کننده قیمت در بازار جهانی انرژی (به ویژه نفت‌خام و گاز طبیعی) تفاوت قائل بود و درک صحیحی از این تفاوت‌ها داشت؛ چراکه مسئله حائز اهمیت شناخت ساختار تجارت گاز، ساختار مبادلات و بازار گاز، روش‌های انجام مذاکره و تعیین قیمت و نظایر آن است.
از سوی دیگر، مکانیسم قیمت‌گذاری یک کالا می‌تواند منجر به شکل‌گیری یک بازار شفاف و شناور شود. در مورد نفت‌خام و به ویژه گاز طبیعی باید این نکته را اذعان داشت که ساختار تجارت این دو کالا تاثیر بسزایی بر مکانیسم قیمت‌گذاری آن دارد.
با توجه به این که نفت‌خام و گاز طبیعی هر دو از جمله منابع طبیعی تجدیدناپذیر و استراتژیک هستند، مطالعه پارادایم‌ها و مکانیسم‌های قیمت‌گذاری این دو کالا اهمیت زیادی دارد. از سوی دیگر، توسعه تاریخی بازارهای نفت و گاز به منظور یافتن روش‌هایی برای تفسیر روند توسعه فرمول‌های قیمت‌گذاری نفت و گاز ضروری به نظر می‌رسد.
در این بخش مبانی تئوریک قیمت‌گذاری نفت‌خام و گاز طبیعی و همچنین ابعاد تاریخی روش‌های قیمت‌گذاری گاز طبیعی مورد بررسی قرار می گیرد.

معامله گاز به سبک تجارت نفت

ساختار بازار (رقابتی، انحصاری و غیره) تا حد بسیار زیادی شکل‌دهنده ساختار و مکانیسم قیمت‌گذاری است. مکانیسم قیمت‌گذاری در بازار رقابتی با مکانیسم قیمت‌گذاری در بازارهای انحصاری و یا هر بازاری که در آن کنترل و نظارت وجود داشته باشد، تفاوت زیادی دارد.
بازار گاز طبیعی در حال حاضر بازاری منطقه‌ای است که در آن دولت‌های مرکزی نظارت و کنترل زیادی بر بازار دارند. سوال اساسی این است که "آیا بازار جهانی گاز در آینده همانند بازار نفت‌خام، بازاری جهانی خواهد بود یا خیر؟"
در واقع نتیجه این سوال باعث تغییر قابل توجه در فرمول‌های قیمت‌گذاری و نوع قراردادها خواهد شد. بدیهی است که اگر بازار گاز به سمت جهانی شدن حرکت کند، قراردادها کوتاه‌مدت و قیمت‌گذاری بیشتر به سمت روش‌های قیمت‌گذاری نقدی حرکت خواهد کرد.
هدف دیگری که در این فصل دنبال می‌شود، بحث آزادسازی در بازار گاز است. در عمل در بسیاری از کشورها و بازارها قوانین نظارتی شدیدی بر بازار حاکم است و عملاً این بازارها فاصله زیادی با بازارهای رقابتی دارند.
در یک کلام می توان گفت: شناسایی روش بهینه قیمت گذاری گاز صادراتی ایران که می بایست مبنای تصمیم گیری در قراردادهای صادرات گاز کشور قرار گیرد، نیازمند مطالعه روش های موجود و انتخاب روش بهینه است. بسیاری از فرمول‌های موجود در حد تئوریک باقی مانده و البته بسیاری دیگر از فرمول‌ها به صورت کاربردی در قراردادها مورد استفاده قرار می گیرند.
در این میان با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور (دسترسی به آبهای آزاد) و همچنین ظرفیت صادراتی گاز کشور در حوزه ال ان جی، اطلاع از روش های قیمت گذاری ال ان جی برای کشوری که در ابتدای راه صادرات این محصول است، بسیار حائز اهمیت است.

روند نزولي مصرف بنزين متوقف شد

خبرگزاری فارس: روند نزولی مصرف بنزین در کشور از نیمه شهریور ماه امسال متوقف شد و در 15 روز پایانی تابستان 90 شاهد رشد 1 تا 3 درصدی مصرف بنزین بودیم.

خبرگزاری فارس: روند نزولي مصرف بنزين متوقف شد

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها از 28 آذرماه سال گذشته روند نزولی مصرف بنزین در کشور با شدت زیادی آغاز شده بود که این روند تا 15 شهریور ماه سال جاری ادامه داشت.
افزایش قیمت بنزین نیمه یارانه ای به 400 تومان و بنزین آزاد به 700 تومان مهمترین عامل کاهش مصرف بنزین و صرفه جویی در این حامل انرژی طی این مدت بوده است.
البته کاهش مصرف بنزین در کشور پیش از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها نیز سابقه داشته است که دلیل آن توزیع بنرین با کارت هوشمند سوخت بوده است.
کاهش مصرف روزانه بنزین که در برخی مواقع از 20 درصد هم فراتر رفته بود، طی هفته های پایانی تابستان امسال کمتر شد و در روزهای پایانی مرداد و نیمه اول شهریور ماه امسال کاهش مصرف بنزین به نرخهای 9 تا یک رسید تا اینکه این روند نزولی در تاریخ 15 شهریور ماه امسال صفر شد و از 17 شهریور ماه نیز شاهد رشد در مصرف بنزین بودیم.
به گزارش فارس، نرخ رشد مصرف بنزین از دوم تا 25 شهریور ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به ترتیب به شرح زیر بوده است:
منفی 7 درصد، منفی 4 ، منفی 9، منفی 8، منفی 8، منفی 8، منفی 5، منفی 4، منفی 2، منفی 3، منفی 2، منفی 1، منفی 1، صفر، صفر، مثبت یک، مثبت یک، مثبت یک، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 3 و مثبت 2 درصد.
بر اساس این گزارش، افزایش سفرهای برون شهری در نیمه دوم شهریورماه به دلیل اتمام ماه مبارک رمضان و قرارگرفتن در آستانه بازگشایی مدارس مهمترین دلیل افزایش مصرف بنزین در این مدت در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ارزیابی می شود. ضمن اینکه سالانه بیش از یک میلیون خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور اضافه می شود که عامل مهمی در عدم کاهش مصرف بنزین به شمار می رود.

طرح مضحك يك ضدانقلاب فراري براي اول مهر

طرح مضحك يك ضدانقلاب فراري براي اول مهر

  تعیین تاریخ یکی از عناصر روان پریش ضدانقلاب برای براندازی در ایران، بار دیگر باعث طعنه و تمسخرهای تازه در محافل اپوزیسیون شد.

فردی به نام سرلشگر مهدی روحانی از چند ماه پیش رسانه​های گوناگون اپوزیسیون از جمله «بالاترین» را سرکار گذاشته و از روز اول مهر به عنوان تاریخ ورود به ایران و پایان کار جمهوری اسلامی یاد کرده بود. وی که با لباس خلبانی در شبکه​های ماهواره​ای زرد ظاهر می​شد، از مخالفان هم فکر خود خواسته بود فقط با کت و شلوار به خیابان​ها بیایند و بقیه کار را به وی و هم قطارانش بسپارند.

اوباما و نتانياهو با هم «هنگ» كرده اند



محافل رسانه اي از سردرگمي آمريكا و اسرائيل در قبال تشكيل كشور مستقل فلسطين با راي سازمان ملل خبر مي دهند.
هرچند اين پيشنهاد متضمن فريبكاري و خيانت، تنها بخشي كوچك از سرزمين فلسطين (مرز 1967) را به رسميت مي شناسد و مي كوشد نوعي رسميت به تشكيلات خودگردان در بر

:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

مقایسه فائزه‌هاشمی‌ باکاندیدای‌امریکایی

 

رادیو تهران در برنامه زنده"بحث روز" ؛ پیرامون بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت انتخابات ، شنبه 12 شهریور 90 به گفتگو و تبیین این مسئله با عنوان : "انتخابات پشتوانه امنیت ملی است" پرداخت.

 

 در این گفتگو دکتر دامغانی و علیرضا فرقانی به عنوان میهمانان برنامه به تبادل نظر پرداختند. در قسمتی از این برنامه فرقانی به بیان تفاوت مبنایی بین انتخابات ایران و ایالات متحده پرداخت.

این کارشناس مسائل سیاسی در بخشی از اظهاراتش گفت :" در آمریکا انتخاب مردم بر اساس پورنوکراسی است یعنی نفسانیت سالاری در آنجا حکم فرماست. به عنوان نمونه وقتی خانمی که تهیه کننده فیلم های پورنو بود توانست در انتخابات فرمانداری كاليفرنيا رای دوم را به خود اختصاص دهد شاهد این ادعاست. از طرفی در ایران اکثر شعارهای کاندیداها بر اساس فطرت بوده مانند عدالت، مهرورزی و.... . البته در ایران هم بعضی از موج سواری بر نفسانیات بی بهره نبودند و هنوز هم استفاده می کنند و رای جمع می کنند. در انتخابات پنجم مجلس تهران نیز خانمی با طرح شعار دوچرخه سواری توانست رای اول تهران را به خود اختصاص دهد به طوری که رئیس مجلس پنجم در تهران رای دوم را آورد."


همزمان با اعطای لقب 'رهبر جهان اسلام' به نخست وزیر ترکیه؛ «خط و نشان» بی بی سی برای ولی امر مسلمین ج

 

با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است و مهم ترین پروژه بی بی سی، انتقال رهبری جهان اسلام از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی می باشد.

 

 

//

به گزارش  کلمه به نقل از جام نیوز، در تاریخ 18 سپتامبر (27شهریور) بی بی سی فارسی در اقدامی مشکوک مستندی با عنوان "خط و نشان رهبر" به نمایش گذاشت.
این به اصطلاح مستند در قالب مصاحبه با اشخاصی مانند "محمود مرادخانی" (پسر شیخ علی تهرانی)، "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی)، "ابوالحسن بنی صدر" (رئیس جمهور معزول) و چند تن دیگر تهیه و تولید شده است.
مستند با پخش آشوب های خیابانی پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری و صحنه هایی که عده ای در خیابان ها مشغول آتش زدن اموال عمومی هستند، آغاز می شود.
مستند "خط و نشان رهبری" با حمایت از مواضع بنی صدر، درنقل قولی از او، حکم امام راحل مبنی بر عضویت آیت الله خامنه ای در شورای انقلاب را نابجا و خارج از قانون اساسی توصیف می کند. بنی صدر می گوید:
«عضویت آقای خامنه ای بی معنی بود چرا که ما یک مرتبه دیدیم آقای خامنه ای به اعضای شورای انقلاب اضافه شد. همه به هم نگاه می کردیم، این مرد در شورا چه می کند؟ ایشان برای انقلاب فقط چند بار زندان رفته و تبعید شده(!) دیگر کاری نکرده است.»
(سوال این است که که مگر یک مبارز انقلابی غیر از تبعید و زندان رفتن چه کار دیگری باید بکند؟ آن هم به عنوان زندانی سیاسی و نیز تبعید برای مدتی نامعلوم در نقطه ای کم سکنه و دور از آبادی و امکانات اولیه زندگی)
بنی صدر در ادامه ادعا کرد: «حتی آقای خامنه ای در جبهه هم حضور خاصی نداشته است. »
(این سخن نیز در حالی عنوان شد که در همین مستند، فیلم های حضور آیت الله خامنه ای در جبهه های جنوب و غرب کشور نشان داده می شود.)
مستند در ادامه به جلسه خبرگان رهبری در سال 68 سری می زند و انتخاب آیت الله خامنه ای را تشریفاتی می خواند!
"محمود مرادخانی" در این باره مدعی شد: «امثال آقای رفسنجانی سعی شان بر این بود کسی را انتخاب بکنند که تمام کارهای انجام شده و حرف های زده شده را زیر پا نگذارد.»
در بخش دیگری نیز به سخنان "شیخ علی تهرانی" در رادیو بغداد (دوره صدام) استناد می شود که غیر از فحاشی و توهین با الفاظی مانند «مرگ بر ولی فقیه»، «این شخص (آیت الله خامنه ای) نه فقیه است، نه مجتهد است و نه مطالعات خاصی دارد» چیز دیگری تحویل مخاطب نمی شود.
("شیخ علی تهرانی" از بستگان سببی آیت الله خامنه ای است که به دلیل قدرت طلبی و اختلالات روحی، روانی به حزب بعث عراق پناهنده شد و ضمن همکاری با صدام حسین به لجن پراکنی بر علیه امام و رزمندگان اسلام پرداخت.)
مستند مذکور، حضور مردم را در انتخابات، تشریفاتی و بی اثر دانسته و مدعی است اختلاف بین رهبران جمهوری اسلامی جدی است. در همین رابطه پای سخنان "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب مجلس ششم) می نشیند.
وی مدعی است: «از سال73 به بعد رابطه بین دولت هاشمی رفسنجانی و رهبری به هم خورد و رابطه بیت رهبری با آقای هاشمی به یک رابطه تقابلی تبدیل شد.»
در طول این "مستند نما" با فواصل مشخص به طور حساب شده ای صحنه های اغتشاشات فتنه 88 نمایش داده می شود که بی بی سی از آن ها به عنوان مردم معترض ایران یاد می کند.
نقشه بیت رهبری و موقعیت مکانی آن نسبت به ساختمان نهاد ریاست جمهوری در این مستند نشان داده می شود و در تحلیلی عوامانه دلیل زندگی رهبر انقلاب در مرکز شهر، دخالت در امور رئیس جمهوری عنوان می گردد :
«آقای خامنه ای به دفتر آیت الله خمینی در جماران نمی رود و می گوید نهاد رهبری باید در مرکز امور باشد نه در نقطه ای دور افتاده در شمال شهر. (تهران) خیابان پاستور جایی که آیت الله خامنه ای برای زندگی و حکومت بر می گزیند. همسایه دیوار به دیوار رئیس جمهور، مجموعه ای برای نظارت بر جزیی ترین امور دولت!»
مزروعی در بخش دیگر مستند مدعی است: «در دوره "خاتمی" مسئولان امنیتی - به طور خاص سپاه- یک سری عملیات تهاجمی علیه اصلاح طلب ها شروع کردند که قبل از عید ترور آقای حجاریان بود، بعد از عید هم در واقع در قالب یک میتینگ بزرگ در مصلای تهران یک جمعیتی چند صد هزار نفری جمع آوری شد و آیت الله خامنه ای به آن جا رفت و گفت: مطبوعات پایگاه دشمن است.»
(جالب است که فیلم بیانات رهبری نشان می دهد که ایشان بر "برخی" از روزنامه ها و مطبوعات تاکید دارند نه همه مطبوعات، ولی گوینده مدعی است آقای خامنه ای گفته اند (همه) مطبوعات ایران پایگاه دشمن هستند.)
هوشنگ اسدی از هم بندان آیت الله خامنه ای در زندان ستم شاهی نیز به بی بی سی می گوید: «آقای خامنه ای در اوایل انقلاب به عنوان آخوند روشنفکر شناخته می شد اما هر چه جلوتر می رود روشنفکران از ایشان فاصله می گیرند.»
این در حالی است که در فواصل مرتب در طول سال، رهبر انقلاب با نخبگان دانشگاهی، شعراء، فرهیختگان، هنرمندان و اصحاب رسانه، روحانیون و ورزشکاران و همین طور اقشار مختلف مردم دیدارهای متعدد خصوصی و عمومی ترتیب می دهند.
همچنین فیلمی آرشیوی در مستند گنجانده شده است که طی آن "علی اکبر خوئینی" در صحن مجلس ششم می گوید: «از نمایندگان محترم خبرگان رهبری که نظارت بر عملکرد رهبری اصلی ترین وظیفه شان می باشد می پرسم که عملکرد رهبری به خصوص در جریان انتخابات ناعادلانه . . .»
مستند بقیه سخنان خوئینی را پخش نمی کند و برداشت را به عهده مخاطب می گذارد.
(و البته این پرسش بینندگان را نیز بی پاسخ می گذارد که اکبر خوئینی چگونه بعد از این که در کمال آزادی در صحن مجلس شورای اسلامی به بالاترین مقام مملکتی توهین روا می دارد -بدون هیچ گونه مزاحمت و پیگردی در این خصوص- به فعالیت های سیاسی خود ادامه داده و دست آخر از کشور متواری شده است؟!)
شبه مستند "خط و نشان رهبر" در پایان، «جنبش سبز» را الهام بخش انقلاب های منطقه معرفی می کند. آن جایی که می گوید: «بعد از حمایت باراک اوباما از مخالفان دولت ایران، تظاهرات مردم ایران نقطه آغازی می شود بر جنبش های اعتراضی در منطقه. »
با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است. اول این که قلب طپنده و مغز متفکر نظام اسلامی را هدف گرفته و می کوشد با تخریب آن، انقلاب اسلامی ایران را با تمام خصوصیات منحصر به فردش تضعیف نماید.
از دیگر سو قصد دارد از چهره محبوب و الهام بخش رهبری در نزد مسلمانان و اندیشمندان آزاده دنیا تصویری دروغین و ناصحیح ارائه دهد. علی الخصوص که در همین روزها شاهد بوده ایم که ایده برگزاری همایش شکوهمند "بیداری اسلامی" با استقبال گسترده نخبگان و روشنفکران مسلمان از بیانات روشنی بخش و راهگشای معظم له مواجه گردیده است. چیزی که اصلا به مذاق بلندگوی تبلیغاتی استعمار پیر خوش نیامده است. به دیگر معنا پروژه انتقال رهبری جهان اسلام از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی را با چنین مستندهایی پیگیری می کند. کما اینکه به صورت همزمان و هماهنگ با سایر رسانه های استعماری مانند "صدای امریکا"، نخست وزیر سکولار ترکیه را "رهبر جهان اسلام"! لقب می دهد. در کنار این هدف، بسیار خرسند می شود که بتواند از این رهگذر جان تازه ای نیز در کالبد "جنبش مرده سبز" بدمد.
و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین

سادگی ساده‌لوحان مرتعی برای فتنه‌گران است

 

مدیر حوزه‌های علمیه کشور در واکنش نسبت به خبر جعلی پیدا شدن یک نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره، گفت: وجود ساده‌لوحان نه تنها دشمنان فتنه‌گر که گاه یک ملت مؤمن و بی‌گناه را دچار کج‌فهمی، تفرقه و عداوت می‌سازد.

 

خبرگزاری فارس: سادگی ساده‌لوحان مرتعی برای فتنه‌گران است

 

 ابتدای شهریورماه جاری، یکی از وبلاگ‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران با انتشار طنز سخیفی نوشت: در پی حفاری‌ گروهی از باستان شناسان در اطراف شهر قم، یک جلد قرآن کریم با قدمت 1400 سال کشف شده که 115 سوره دارد و حاوی مطالبی درباره امامان شیعه و رهبران جمهوری اسلامی ایران است!
انتشار این طنز سخیف که منبع آن به خبرگزاری فارس اعلام شده بود، روزنامه افغانی «ویسا» را به خطا انداخت و سبب شد اتهاماتی را به این خبرگزاری و جمهوری اسلامی ایران وارد کند.
این روزنامه در مطلبی با عنوان «توطئه دیگر شیطانی که در حال تکوین است» با جدی فرض کردن خبر حعلی مذکور، تحلیل‌های ناروایی علیه جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد.
البته روزنامه «ویسا» مدعی بود که این خبر منتسب به فارس را از طریق یک شبنامه منتشر شده در کابل دریافت کرده است نه از طریق سایت خبرگزاری فارس.

بر پایه این گزارش، روز گذشته آیت‌الله «مرتضی مقتدایی» مدیر حوزه‌های علمیه نسبت به این موضوع واکنش داد و یادداشتی در مرکز خبر حوزه منتشر کرد که عیناً در پی می‌آید:

استهزاء پیامبران و مسخره کردن مقدسات وحیانی ادیان و هجو و بدگویی و متلک گفتن به مصلحان و اولیا الهی و جعل اخبار شوخی هدفمند، از ابزارهای رایج و کهنه دشمنان ادیان الهی در تاریخ بوده است، خداوند به پیامبر بزرگوار اسلام‌(ص) که گاه مواجه با هجویات و استهزا دشمنان مواجه می‌شد اعلام کرد که این شیوه سخیف و غیر علمی دشمنان در برخورد پیامبران قبل از تو هم قرار داشته است: «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ ...».
گرچه نویسنده وبلاگ ضد انقلابی «گامرون» در مقدمه خبرش تصریح می‌کند که آنچه را در بخش طنز اجتماعی، سیاسی می‌نویسد یک شوخی و غیر واقعیت است و چون با خبرگزاری فارس و رجانیوز شوخی دارد، غالبا جعلیات شوخی خویش را به آنان نسبت می‌دهد، اما متاسفانه خبر جعلی پیدا شدن یک نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره مشتمل بر نام مسئولان انقلاب در عصر حاضر و جعل خبر تایید آن از زبان مدیر حوزه‌های علمیه موجب شد که ساده‌لوحی در افغانستان مثل صاحب روزنامه «ویسا» آن را باور کرده و نه تنها بر اساس توصیه قرآن نسبت به صحت خبرهای فاسقان (إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ) شک نکرده است، بلکه حتی تصریح سازنده این خبر به شوخی بودن این طنز، وی را متوجه کذب خبر نکرده و ضمن چاپ آن تحلیلی هم بر آن نهاده و ناله فریاد خویش را علیه شیعیان به خاطر تایید تحریف قرآن بلند کرده است. وجود اینگونه ساده‌لوحان نه تنها دشمنان فتنه‌گر و گاه یک ملت مومن و بی‌گناهی را دچار کج فهمی و تفرقه و عداوت می‌سازد.
جعل این خبر انسان را به یاد خبر طنز آمیز می‌اندازد که شیادی گفت: «در کتب تاریخ نوشته شده است: امامزاده ابراهیم را در بالای مناره سر بریدند، رندی چنین به اصلاح خبرش پرداخت و گفت: اولا امامزاده نبوده و پیامبرزاده بوده و ثانیا فرزند ابراهیم نبوده بلکه فرزند یعقوب بوده، ثالثا بالای مناره نبوده بلکه در قعر چاه بوده، رابعا سر نبریده‌اند بلکه گرگ او را خورده و خامساً اصل قصه خوردن حضرت یوسف توسط گرگ یک دروغ بوده است.»
در این قصه جعلی هم اولاً سازنده و ناشر خبر یک سایت ضد اسلامی است که اخبارش نیازی به بررسی صحت و سقم ندارد، ثانیاً خودش تصریح کرده که من شوخی می‌کنم و طنز اجتماعی می‌نویسم، ثالثاً در این خبر گفته که این نسخه قرآن از 1400 سال قبل زیر زمین مانده، حال اینکه کهن‌ترین نسخه‌های خطی قرآن که در کتابخانه‌ها و موزه‌ها با تدبیر و شرایط خاصی نگهداری می‌شده و نیمه سالم باقی مانده مربوط به دوران بعد از این تاریخ است چگونه این نسخه زیر خاک سالم مانده است؟ رابعاً عدد 115 سوره را مطرح کرده که تاکنون حتی ادعا کنندگان غیر معتبر تحریف هم این عدد را ادعا نکرده‌اند، خامساً همه علمای بزرگ شیعه اتفاق نظر دارند که این قرآن همان قرآن وحی شده از جانب خدا است و مصونیت از تحریف دارد و به نظر شیعه همانند اهل سنت قرآن کریم ذره‌ای تحریف نشده است. سادساً اینکه روح مدیر حوزه‌های علمیه از این قصه ساختگی خبر ندارد و عجیب است که برخی ساده‌لوحان در افغانستان تحت تاثیر این خبر جعلی قرار گرفته و به نقل آن و انتقاد به شیعه پرداخته‌اند.
از آنجا که یک خبر جعلی برخاسته از طنز و استهزاء جوابی علمی مفصل نمی‌طلبد به همین مقدار توضیح بسنده نموده و خوانندگان برای اطلاع داشتن از آرای علمای بزرگ شیعه در خصوص مصونیت قرآن کریم به کتبی که در این رابطه تالیف گردیده مراجعه نمایند.

محافظان رییس جمهور اجازه نداند مسئولیت حفاظت از احمدی نژاد بر عهده تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد

 

یک منبع آگاه در نیویورک به محرمانه آنلاین خبر داد که تیم حفاظتی دکتر احمدی نژاد اجازه ندادند که مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور در اختیار تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد.

 

 این منبع مطلع به محرمانه آنلاین گفت:بر اساس قوانین آمریکایی ها  مسئولیت حفاظت از جان سران کشورهای مختلف پس از ورود به خاک این کشور بر عهده تیم حفاظتی آمریکا خواهد بود.

وی ادامه داد: بر همین اساس قرار بود که با ورود دکتر احمدی نژاد به خاک امریکا مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور کشورمان بر عهده تیم حفاظتی این کشور قرار بگیرد .

این منبع آگاه گفت: اما با مخالفت شدید تیم حفاظتی رییس جمهور در نهایت همچنان محافظان شخصی رییس جمهور کشورمان مسئولیت حفاظت از جان دکتر احمدی نژاد را در آمریکا بر عهده دارند.

وی تاکید کرد: البته ناگفته نماند که در این راستا بین محفاظان رییس جمهور و آمریکایی ها بگو و مگوهایی به وجود آمد که در نهایت این محافظان رییس جمهور بودند که توانستند مسئولیت حفاظت از دکتر احمدی نژاد را در خاک آمریکا بر عهده داشته باشند.

این منبع در خاتمه خاطر نشان کرد: به نظر می رسد رییس جمهور تا قرار گرفتن در پشت تریبون سازمان ملل راه دشواری را باید طی کند.

سخنان هاشمی همزمان با اتمام استمهال يك ماهه فائزه معناي خوبي ندارد

 

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با اشاره به اتمام استمهال یک ماهه فائزه هاشمی خواستار تسریع در بررسی پرونده وی در دادگاه انقلاب اسلامی شد.

 

خبرگزاری فارس: سخنان هاشمی همزمان با اتمام استمهال يك ماهه فائزه معناي خوبي ندارد

 

 انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با صدور بیانیه‌ای و با اشاره به گذشت 5 روز از پایان استمهال یک ماهه فائزه هاشمی خواستار اقدام عاجل قوه قضائیه در بررسی این پرونده و ممانعت از به تأخیر افتادن روند اجرای عدالت شد.

متن کامل بیانیه دانشجویان به شرح زیر است:

به مسئولان خیر خواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد به نوعی هم دستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
امام خامنه‌ای

با گذشت بیش از 2 سال از فتنه ی سال 88 در حدود 40 روز پیش در تاریخ 23/5/1390 شنیدن خبر اولین جلسه محاکمه  فائزه هاشمی با موضوع اعلام جرم دادستانی تهران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام  جمهوری اسلامی و اتهام انتسابی به «فائزه هاشمی» در خصوص مصاحبه او با سایت روزآنلاین موجی از امیدواری در بین مردم  تشنه عدالت و به خصوص جریان دانشجوئی ایجاد شد که ناگهان  با انتشار خبر قبول درخواست استمهال یک ماهه فائزه هاشمی توسط قاضی پرونده این شادی فروکش کرد.

گوشه‌ای از موارد مستندی که فائزه هاشمی در قبل و بعد از انتخابات 88 مرتکب آن‌ها شده و باید در رابطه با ‌آن‌ها پاسخ دهد عبارتند از: توهین به رئیس جمهور وقت ‌کشور در تاریخ 2 خرداد 88، شرکت در راهپیمائی 25 خرداد88، تحریک مردم در مقابل سازمان صدا و سیما به شعار دادن علیه نظام 26 خرداد، شرکت در اغتشاشات روز 30 خرداد  در خیابان آزادی و تحریک اعتشاشگران، حضور در اغتشاشات روز عاشورا، حضور در اغتشاش 25 بهمن، اتهام‌زنی به نظام در مصاحبه با سایت‌های وابسته به فتنه و موارد دیگر. با بررسی این اقدامات پشت سرهم در طی 2 سال به سادگی مشخص می‌شود که مسامحه و عدم برخورد به موقع قوه قضائیه و اجرای مر قانون دررابطه با این آقازاده باعث شده است که او و برخی افراد دیگر که در موقعیتی مشابه او قرار دارند به سادگی به خود اجازه دهند که نظام مقدس جمهوری اسلامی را که با خون هزاران شهید آبیاری شده است را به مسخره بگیرند و آب از آب هم تکان نخورد.

در همان بحبوحه بعد از انتخابات شاهد آن بودیم که افراد مختلف بامنصب‌های گوناگون در نظام به دلیل حضور در یکی از این تجمعات و یا انجام این قبیل اقدامات ضد نظام  به سرعت محاکمه و قانون در مورد آنها اجرا شد که بسیار جای خوشحالی داشت، اما علامت سؤال بسیار بزرگ مردم این است که چرا خانواده آقای هاشمی دارای حاشیه امنیت کامل هستند و پرونده پسران و دختر او جریان نمی‌یابد. آیا نباید ترس از خدا به جای ترس از اشخاص و منصب در رأس امور مسئولین مربوطه قرار بگیرد. درحال حاضر با گذشت پنج روز از فرصت یکماهه فائزه هاشمی برای حضور در دادگاه و 2 سال از عدم حضور مهدی هاشمی در دادگاه برای پاسخگوئی به اتهامات، قوه قضائیه باید با برخورد قاطع و سریع خود با فرزندان آقای هاشمی اعتماد کم رنگ شده مردم به این دستگاه را دوباره احیا کند.

در روزهایی که پس از گذشت سال‌ها رنج و محنت و گلاویز شدن‌های متعدد سیاسی دانشجویان با بدنه مافیایی دانشگاه آزاد خبر از انتخاب رئیس جدید این دانشگاه در جلسه آتی هیئت امنا منتشر می‌شود، شاهد آن هستیم که آقای هاشمی همچون همیشه و برای به‌دست آوردن تریبونی در فضای دانشگاه در اقدامی کانالیزه به دانشگاه آزاد قزوین می‌رود و با افتتاح غیرقانونی چند ساختمان خالی و مراکزی که هنوز مجوز فعالیت ندارند به نطق سیاسی و موضع‌گیری علیه جریاناتی که خواسته‌ای جز اجرای عدالت برای همه مردم جامعه و همچنین اعضای خانواده وی ندارد، می‌پردازد.

سؤال اینجاست این چه فشاری است که به آقای هاشمی و خانواده‌شان وارد شده ولی هنوز بعد از گذشت 2 سال هیچ خروجی نداشته است؟ این چه فشاری است که آقای هاشمی از آن گله می‌کنند اما هنوز نتوانسته فرزند وی، مهدی هاشمی را به کشور برگرداند؟ این کدام فشار است که هنوز نتوانسته از آقای هاشمی به خاطر انتشار نامه‌ تهدیدآمیزش در ایام فتنه به رهبری نظام و یا خطبه‌های وهن‌برانگیز او در نماز جمعه بازخواست کند؟ این فشار چیست که آقای هاشمی در تریبونی از دانشگاه آزاد قزوین از آن گله می‌کنند اما هنوز نتوانسته تکلیف رئیس این دانشگاه را مشخص کند؟ انشاءالله که آقای هاشمی بنا ندارند با وارونه‌نمایی مسائل و مظلوم‌نمایی هزینه‌ها را برای اجرای عدالت و اینکه مردم به حقوق خود برسند بالا ببرد. 

چرا هر زمانی که بحث تغییر و تحولی در سرنوشت دانشگاه آزاد و یا تعیین تکلیف و بازخواست اولاد یا نزدیکان آقای هاشمی می‌شود، این برادر گرامی به جای همراهی با نظام و مسئولین اجرای عدالت به سخنرانی و گله‌گذاری علیه آنان می‌پردازد؟ چرا آقای هاشمی که تحولات عظیم جهان اسلام، افول بیش از پیش جهان استکبار و غرب، اقبال گسترده جهانیان به ایران اسلامی و رهبری عزیز، سقوط دیکتاتورهای منطقه و در ادامه انشاءالله سقوط آل‌سعود را می‌بینند، در این باره کلمه‌ای بیان نمی‌کنند اما تریبون ایشان در نقد به مطالبه‌گران و جوانان خواستار اجرای عدالت همواره فعال است؟ امیدواریم سخنان آقای هاشمی در دانشگاه آزاد قزوین در واکنش به اتمام استمهال دخترشان و یا در مخالفت با تعیین تکلیف ریاست دانشگاه آزاد و تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی نباشد که اگر غیر از این باشد معنای خوب و پسندیده‌ای ندارد و آقای هاشمی می‌ماند و مطالبات مردم و دادگاه انقلاب و عدل خداوند متعال.

در پایان ما دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران فارغ از سخنان و نوع موضع‌گیری خاص آقای هاشمی که همیشه می‌شنویسم و به آن عادت کرده‌ایم خطاب به مسئولین قضایی و امنیتی کشور اعلام می‌داریم که دیگر تاب و تحمل ذره‌ای تسامح و تساهل در برخورد قاطع و قانون‌مدار با قانون‌شکنان و مخالفین مردم و نظام خواه از خانواده آقای هاشمی باشد خواه اختلاس کننده 3 هزار میلیاردی باشد، خواه قاتل شهید علیمحمدی و... را نداریم و از قوه قضائیه به جد می‌خواهیم که قاطعانه برای ریشه‌کن کردن تمامی این موارد نامیمون در میدان نبرد با ظلم، فساد و تبعیض باقی بماند و بداند که جریان دانشجویی کشور، ملت شریف و عزیز ایران پشتیبان شمشیر آخته عدالت باقی خواهد ماند.
والعاقبه للمتقین

کالبد شکافی اظهارات وزیر اطلاعات در اجلاس خبرگان

 

سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.

 

سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.

به گزارش سرویس سیاسی صراط نيوز ،حجت الاسلام مصلحي 15 شهريور ماه جاري ميهمان ويژه مجلس خبرگان رهبري بود كه ضمن ايراد سخنان بسيار مهمي پيرامون شرايط فعلي كشور، از برنامه بدخواهان ملت براي مقابله با ولايت فقيه و ايجاد انحراف در انتخابات مجلس پرده برداشت.

وي در سخنان مهم خود با يادآوري ويژگي هاى مشترك جريان فتنه و جريانات انحرافى از تحركات اين دو جريان در راستاى تقابل جدى با نظام و ولايت فقيه سخن گفت و با اشاره به مواردي چون:

1.القاي فصل الخطاب نبودن ولايت فقيه

2. تقسيم‌بندى فرامين رهبرى به حكومتى و غيرحكومتى

3. تأكيد بر ملى گرايى افراطى

4.تأكيد بر ناكارآمد بودن اسلام و روحانيت

به عنوان محورهاي اين تحركات تصريح كرد: از نگاه اين جريانات، به دست گرفتن كرسى رياست جمهورى و كرسي ‏هاى مجلس تنها راه تغيير نظام است و لذا مدتى است كه روش‌هاى گوناگون جذب مردم در حال شكل‏ گيرى است.

وزير اطلاعات در بخش ديگري از سخنان خود به رويكرد منفعلانه اين جريانات با مسأله بيدارى اسلامى نيز اشاره ايي داشت.

هرچند مشابه سخنان وزير اطلاعات در اجلاس خبرگان، بطور ويژه طي چند ماه اخير به كرات از سوي نخبگان مذهبي ، سياسي ،اجتماعي و فرهنگي كشور با ادبيات مختلف بيان شده است و شواهد و قراين پنهان و پيداي آن از مدتها قبل به چشم مي خورد، اما سخنان وزير اطلاعات از چند جهت با ساير سخنان متفاوت است.

1. اصلي ترين تفاوت بين سخنان وزير اطلاعات و ديگران در اين است كه حجت الاسلام مصلحي به عنوان بالاترين مقام رسمي اطلاعاتي و امنيتي كشور كه قاعدتا از تحركات و برنامه هاي جريانات مختلف داخلي باخبر است اين سخنان را بر زبان رانده است و بين سخنان او و حدس و گمان و شنيده هاي افراد مختلف و سايتهاي خبري و روزنامه ها و....تفاوت بسيار است.

2. از آنجايي كه وزارت اطلاعات مرجع رسمي و چشم بيناي نظام اسلامي در رصد تهديدات عليه نظام و بنيانهاي آن است ، اين سخنان مهر تاييدي است بر وجود يك جريان انحرافي با مشخصات بيان شده توسط مصلحي و اتمام حجتي است با كساني كه عليرغم اين هشدار و انذار همچنان در خواب بسر برده و جريان انحرافي را موهوم و زاييده مخالفان خود و احيانا باند قدرت-ثروت مي دانند.

3. تفاوت مهم ديگر بين اين سخنان آنست كه با توجه به جايگاه حقوقي گوينده و بيان آن در جمع خبرگان ملت ، نمي توان براي گفته هاي مصلحي انگيزه هاي سياسي و جناحي تصور كرد و از اين زاويه آن را تحليل كرد.

4. سخنان مصلحي تا حد زيادي رمز گشاي ماجراي پر چالش عزل و ابقاي وي در اوايل سال جاري است و نشان دهنده آن است كه جريان انحرافي با علم به رصد تحركات خود توسط وزارت اطلاعات و با توجه به برنامه ريزي براي تصاحب مجلس به منظور پيگيري برنامه هاي بعدي خود ،در پي اخراج مصلحي از دولت و ناكارآمد كردن اين وزارتخانه حساس بود و اين بازي مرگ و زندگي بقدري حساس و حياتي بود كه حاضر شد هزينه سنگين تقابل عملي با رهبري و مخدوش شدن اعتبار خود را نيز به جان بخرد.

5. فهم درايت و تيز بيني رهبر معظم انقلاب و نقش ولايت فقيه در جلوگيري از انحراف در مسير انقلاب از نتايج ديگر توجه به سخنان وزير اطلاعات است كه سبب شد ايشان با علم و اطلاع از روند تحولات كشور به صورت جدي در مسئله عزل وزير اطلاعات وارد شده و با قاطعيت خواستار ابقاي مصلحي و انجام وظيفه وي در راستاي حفظ و حراست از نظام شدند و سخنان بعدي معظم له در جمع مردم فارس كه از مقابله خود با ايجاد انحراف در مسير نظام سخن گفتند تاييدي بر همين مطلب است.

به هرحال هرچند سخنان مهم وزير اطلاعات تا حدودي تحت تاثير حاشيه هايي مانند وجود يا عدم وجود جنگ فر هنگي، خلاقيت انسان و امكان سه برابر شدن يارانه ها قرار گرفت و فاش شدن اختلاس 3 هزار ميلياردي نيز در تحت الشعاع قرار گرفتن آن موثر بود ولي به نظر مي رسد وظيفه همه رسانه ها و شخصيتهاي دلسوز نظام اين است كه با تبيين افشاگري بسيار مهم وزير اطلاعات در جمع خبرگان ملت، به سهم خود در راه روشنگري افكار عمومي و فاش ساختن ماهيت مخوف جريان انحرافي قدمي بردارند.

بازهم فتنه گران فراري برای فتنه ای جدید دور هم جمع شدند

 

مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.

 

مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.

 نام افرادي چون "علي افشاري" و "اكبر گنجي" در اين ميان به چشم مي خورد.

"علي افشاري" رئيس اين برنامه در گفتگو با العربيه گفت: هدف اصلي از برگزاري اين کنفرانس ايجاد پلي ارتباطي ميان عربهاي ضد ايراني و مخالفان نظام ايران است.

در اين کنفرانس، همچنين فتنه گران به مرور اشتباهاتشان در جريان اغتشاشات سال 88 و علل شكست فتنه سبز پرداختند.


"اکبر گنجي" که العربيه وي را از مخالفان خواهان تغيير معرفي کرد؛ گفت: من هيچ تعلق خاطري به نظام كشورم و ولايت فقيه ندارم و از آن حمايت نمي کنم.

گفتني است، شماري از آمريكايي‌ها هم در اين كنفرانس تحت حمايت واشنگتن حضور داشتند.

آشغال(گفت و شنود)



گفت: يادت هست كه چند ماه قبل ماجراي تجاوز مدير شبكه تلويزيون فارسي زبان آمريكا VOA به مجريان اين شبكه چه رسوايي بزرگي پديد آورد؟
گفتم: البته كه يادم هست. كارشان در آمريكا به دادگاه كشيد و جنجال بزرگي برپا شد.
گفت: يادت هست كه همين ماجراي زشت و نفرت انگيز در چند شبكه تلويزيوني ماهواره اي ضدانقلاب در لس آنجلس و هلند هم اتفاق افتاده بود.
گفتم: كار آنها هم به دادگاه و زد و خورد كشيد و همه متوجه شدند.
گفت: حالا همان اتفاق در شبكه بي بي سي فارسي هم اتفاق افتاده و مدير اين شبكه به تعدادي از مجريان تجاوز كرده و با شكايت آنها روبرو شد.
گفتم: حالا خودت قضاوت كن كه گروه هاي اپوزيسيون و مخالفان نظام چه اجق وجق هايي هستند؟!
گفت: دلم براي موسوي و كروبي و خاتمي مي سوزد كه براي اتهام تجاوز به زندانيان در ايران چقدر زور الكي زدند و حالا معلوم شده آب در كوزه خودشان بوده و...
گفتم: يارو آشغال رفته بود توي چشمش، رفت جلوي آينه ايستاد و به تصوير خودش فوت كرد. رفيقش كه ادعا مي كرد خيلي باهوش تر از اوست بهش گفت؛ احمق جون! چرا تو فوت مي كني؟ بايد تصويرت از اون طرف فوت كنه!
 

وزير ارشاد: بي بي سي فارسي رسانه نيست صداي فتنه گران است



وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام كرد كه همكاري كنندگان با بنگاه شايعه پراكني بي بي سي فارسي برانداز محسوب مي شوند.
«سيد محمد حسيني» در جمع خبرنگاران در اين باره گفت: حامي جامعه فرهنگ و هنر كشور هستيم اما بيشتر كساني كه دستگاه هاي امنيتي به سراغ شان مي روند جرم شان فعاليت فرهنگي يا هنري نيست. وي افزود: در جريان حوادث بعد از انتخابات شاهد بوديم شبكه بي بي سي فارسي چه فعاليت هايي مي كرد و به نوعي فرماندهي اغتشاشات را برعهده داشت.
وي گفت: عده اي در اين زمينه همكاري داشتند و معلوم است كه همكاري كنندگان با چنين شبكه اي كاري عادي انجام نمي دهند و كارشان براي براندازي است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اينكه چنين افرادي معاند محسوب مي شوند، افزود: نبايد انتظار داشت براي كسي كه با بيگانه و دشمن كشور همكاري مي كند فرش قرمز پهن كنند. آقاي حسيني گفت: البته در اين گونه موارد بنابر ارفاق و گذشت است و هنرمندان نيز بايد مراقبت كنند كاري انجام ندهند كه به نفع دشمن باشد. وي افزود: در گذشته هم كساني را به نام هنرمند داشتيم كه اكنون به طور رسمي همكار شبكه صداي آمريكا شده اند و در روزنامه ها هم كساني را داشتيم هم اكنون در خارج از كشور مقابل نظام فعاليت مي كنند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: لطمه اي كه برخي از اين افراد به هنرمندان، نويسندگان و خبرنگاران وارد مي كنند سخت است و شما بايد مراقبت كنيد و بايد حساب آنها را از جامعه هنرمندان كشور جدا كنيم.
شناسايي عوامل بي بي سي ادامه دارد
سخنگوي كميسيون فرهنگي در مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اينكه شناسايي افراد مرتبط با سخنگوي شبكه مخفي بي بي سي ادامه دارد، تصريح كرد: همه كاركنان و كساني كه در داخل كشور با اين شبكه همكاري مي كنند بايد شناسايي شوند و پاسخگوي دستگاه قضايي باشند. «ستار هدايت خواه» نماينده بويراحمد و دنا در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران، با اشاره به اهداف پنهان اين شبكه مخفي خاطرنشان كرد: بي بي سي پوششي به ظاهر خبري و رسانه اي براي تحقق اهداف استعماري، استكباري و شيطاني دولت انگليس، صهيونيست ها و نظام سلطه است. وي با بيان اينكه شبكه مخفي بي بي سي در پي اهداف شيطاني و استعماري دولت انگليس و نظام سلطه با پوشش خبري است، افزود: شبكه بي بي سي با هدف براندازي نظام هاي مردمي و خوش خدمتي به استعمار طراحي و تاسيس شده است.
 

 



:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

محمد خاتمی : قانون اسا سی وحی منزل نیست!! /اسلام واقعی اسلام ماست!

 

محمد خاتمی مدعی شد:«قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است. اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با آزادی و استقلال سازگار است!»

 

 

//

 به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!، حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی، فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته، هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟



در پیام میرحسین موسوی به آمریکایی ها،من مترقی تر از عبدالکریم سروش هستم

 

با گذشت دوسال اندی از فتنه سبز با تلاش نهادهای نظارتی بالاخره فاش شد که در پی مذاکرات مخفیانه باند جریان سبز با دول خارجی میرحسین موسوی طی پیامی به آمریکایی ها خود را «مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!

 

 

چند روز قبل از قیام تاریخی امت حزب الله در نهم دی ماه  میرحسین موسوی ناگهان متوجه ابعاد سیاستهای خانمانسوز خود و عقبه سیاسی اش شده است و به شدت نگران مخالفتها و ایستادگی ملت ایران در مقابل سیاستهای غلط او می شود.

در  آن مقطع کنونی میرحسین موسوی که به خوبی متوجه تنفر و انزجار امت حزب الله و بزرگان نظام و روحانیون از افکار الحادی-التقاطی گروهک خودشده بود به هر شکل سعی می کند  تا در پیامهای مخفیانه خود به مقامات آمریکائی خود را نماینده افکار به اصطلاح مدرن معرفی نماید و گفته می شود که در برخی از مذاکرات خود با بیگانگان وی حتی خود را «مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!

یک مقام آگاه و ناظر در همین رابطه به محرمانه آنلاین گفت : مسئله اساسی تلاشهای بی نتیجه میرحسین موسوی برای سرپوش نهادن بر تماسهای مخفیانه خود با مقامات آمریکائی می باشد. چرا که اسناد آن  در اختیار مقامات ارشد نظام قرار گرفته است.

وی ادامه می دهد: میرحسین موسوی با هماهنگی مهدی کروبی تلاش های فراوانی را برای ادامه مذاکرات با غربی ها و آمریکایی ها اغاز کرده بود و از طریق و با واسطه گری  موسوی خویینی ها دو دیدار با نماینده آمریکایی ها در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته اند.

وی افزود: در این دیدارها موسوی خویینی ها سعی کرده است که میرحسین موسوی و و عقبه سیاسی وی را نماینده تحصیل کرده ها و قشر روشنفکر ایران معرفی کرده و حتی موسوی را از عبدالکریم سروش مترقی تر معرفی کند.

این مقام  گفت: البته این مذاکرات با انتقاد و مخالفت محمد خاتمی روبرو شد اما حمایت های بعضی از چهره های سرشناس سیاسی از ادامه این روند محمد خاتمی را در حالت انفعالی قرار داد.



سكولارها و سبزها به جان هم افتادند!

 

ه دنبال انتشار مصاحبه اخير مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی درباره تشکیل يك "گروهك مافيايي" براي سبزها، اسماعیل نوری علا از سكولارهايي كه تا به امروز خود را همراستا با حاميان جنبش سبز(فتنه) جلوه مي داد، اينبار ديگر شمشيرش را از رو بست.

 نوري علا با انتقاد از مجتبي واحدي مشاور كروبي گفت: واحدی دارد در یک دایره کوچک بسته حرکت می‌کند.

نوری علا اعلام كرد كه واحدي سرش را كلاه گذاشته و طرح خودش را جا زده است.

وي افزود: ما دو سال است که دنبال تشكيل چنين گروهي هستيم يعني يك گروه "سکولار انحلال‌طلب". ولي واحدي همه برنامه هاي ما را خراب كرد.

نوری علا با لحني خشن تر ادامه داد: قرارمان با واحدي اين نبود. او دارد شب و روز را با هم قاطي مي كند.

او در پايان خط مشي اش را از اين به بعد از اين گروه جدا كرد و گروه واحدي را جبهه مقابلش ناميد.

گفتني است، مجتبي واحدي مشاور كروبي كه از همه جا رانده و مانده شده در اقدام جديدي دوره‌گردي هايي را براي تشكيل يك گروه مافيايي به قول خودش موسوم به "كميته ملي" در سراسر كشورهاي غربي آغاز كرده و اذعان كرده حتي از جذب تروريست‌ها هم در اين گروه ابايي ندارد.


 

هرگز ‌به ‌آمريكا، ناتو و رژيم‌هاي جنايتكار انگليس، فرانسه و ايتاليا اعتماد نكنيد

 

رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت‌های منطقه فرمودند: هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیم‌های جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز، سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند، اعتماد نکنید؛ به آنها سوءظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعده‌ها، توطئه و خیانت نهفته است.

 

 

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری مشروح بیانات حضرت آیت‌الله خامنه ای در نخستین اجلاس بیداری اسلامی را به شرح ذیل منتشر کرد:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد وآله الطیبین و صحبه المنتجبین قال ‌الله العزیز الحکیم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ ‌اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلاً (٣) [احزاب]
به حضار گرامی و میهمانان عزیز خوشامد میگویم. آنچه ما را در اینجا گرد آورده بیداری اسلامی است یعنی حالت برانگیختگی و آگاهی‌ئی در امّت اسلامی که اکنون به تحولی بزرگ در میان ملتهای این منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهائی را پدید آورده که هرگز در محاسبه‌ی شیاطین مسلّط منطقه‌ئی و بین‌المللی نمی‌گنجید؛ خیزشهای عظیمی که حصارهای استبداد و استکبار را ویران و قوای نگهبان آنها را مغلوب و مقهور ساخته است.

شک نیست که تحولات بزرگ اجتماعی، همواره متکی به پشتوانه‌های تاریخی و تمدنی و محصول تراکم معرفتها و تجربه‌ها است. در صدوپنجاه سال اخیر حضور شخصیتهای فکری و جهادی بزرگ و جریان ساز اسلامی در مصر و عراق و ایران و هند و کشورهای دیگری از آسیا و افریقا، پیش‌زمینه‌های وضع کنونی دنیای اسلامند.

همچنانکه تحولات دهه‌های پنجاه و شصت میلادی در تعدادی از این کشورها که به رژیمهای غالباً متمایل به تفکرات و ایدئولوژیهای مادی منتهی شد و به اقتضای طبیعت خود پس از چندی در دام قدرتهای استکباری و استعماری غرب گرفتار آمد، تجربه‌های درس‌آموزی‌اند که سهم وافری در شکل‌ دادن به اندیشه‌ی عمومی و عمیق کنونی دنیای اسلام دارند.

ماجرای انقلاب کبیر اسلامی در ایران که در آن به تعبیر امام خمینی عظیم، خون بر شمشیر پیروز شد و تشکیل نظام ماندگار و مقتدر و شجاع و پیش‌رونده‌ی جمهوری اسلامی و تأثیر آن در بیداری اسلامی امروز، نیز خود داستان مفصل و در خور بحث و تحقیقی است که یقیناً فصل مشبعی در تحلیل و تاریخ‌نگاری وضعیت کنونی دنیای اسلام را به خود اختصاص خواهد داد.

حاصل آنکه حقایق رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از ریشه‌های تاریخی و زمینه‌های اجتماعی و فکری نیستند تا دشمنان یا سطحی‌نگران بتوانند آن را موجی گذرا و حادثه‌ئی در سطح بیانگارند و با تحلیلهای انحرافی و غرض‌آلود، مشعل امید را در دل ملتها خاموش سازند.

من در این گفتار برادرانه میخواهم بر روی سه نقطه‌ی اساسی درنگ کنم:
١ ـ نگاهی اجمالی به هویت این قیامها و انقلابها.
٢ ـ خطرات و آسیبهای بزرگی که بر سر راه آن قرار دارد.
٣ ـ پیشنهادهائی در علاج‌جوئی و پیش‌گیری از آسیبها و خطرها.
١ ـ در موضوع اول، به نظر من مهمترین عنصر در این انقلابها، حضور واقعی و عمومی مردم در میدان عمل و صحنه‌ی مبارزه و جهاد است، نه فقط با دل و خواست و ایمانشان، بلکه علاوه ‌بر آن، با جسم و تنشان. فاصله‌ی عمیقی است میان چنین حضوری با قیامی که به وسیله‌ی یک جمع نظامی یا حتی یک گروه مبارز مسلّح در برابر چشمان بی‌تفاوت مردم یا حتی مورد رضایت آنان انجام میگیرد.

در حوادث دهه‌ی پنجاه و شصت در تعدادی از کشورهای آفریقا، و آسیا، بار سنگین انقلاب را نه قشرهای گوناگون مردم و جوانان از همه جای کشورها، بلکه دستجات کودتاگر یا هسته‌های کوچک و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها تصمیم گرفتند و عمل کردند و آنگاه که خودشان یا نسل پس از آنها بر اثر انگیزه‌ها و عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض کردند، انقلابها به ضد خود تبدیل شد و دشمن بار دیگر بر آن کشورها تسلط یافت.

این بکلی متفاوت است با تحوّلی که بر دوش توده‌ی مردم است و آنهایند که جسم و جان خود را به میدان میآورند و با مجاهدت و فداکاری، دشمن را از صحنه بیرون میرانند.

در اینجا این مردم‌اند که شعارها را می‌سازند، هدفها را معین میکنند، دشمن را شناسائی و معرفی و تعقیب میکنند، آینده‌ی مطلوب را ـ اگر چه به اجمال ـ ترسیم میکنند، و در نتیجه اجازه‌ی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و بطریق اولی به عوامل نفوذی دشمن نمیدهند.

در حرکت مردمی ممکن است کار انقلاب با تأخیر انجام گیرد، ولی از سطحی‌گری و ناپایداری به دور است، کلمه‌ی طیبه‌ئی است مصداق کلام خداوند که فرمود:
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (ابراهیم ـ ٢٤).

من وقتی پیکر دلاور ملت پر افتخار مصر را از تلویزیون در میدان تحریر دیدم یقین کردم که این انقلاب پیروز خواهد شد. حقیقتی را بگویم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران که زلزله‌ی عظیمی را در حکومتهای دنیاطلبان شرق و غرب پدید آورد و ملتهای مسلمان را در جوش و خروشی بی‌سابقه انداخت، ما غالباً انتظار داشتیم که مصر پیش از همه جا، به پا خیزد. سابقه‌ی جهاد و روشنفکری و تربیت شخصیتهای بزرگ مجاهد و متفکر در مصر، این توقع را در دل ما برمی‌انگیخت. اما از مصر صدای واضحی شنیده نمی‌شد. من در دل، خطاب به ملت مصر این شعر ابوفراس را زمزمه میکردم:
اَراکَ عَصِیَّ‌ الدَّمعِ شیُمتُک الصبر ـ اَما  لِلهوی نهیٌ علیک و لا امرٌ ..؟ وقتی ملت مصر را در میدان تحریر و میادین دیگر شهرهای مصر دیدم،‌ پاسخ خود را شنیدم. ملت مصر با همان زبان دل به من میگفت:
بَلی اَنَا مُشتاقٌ و عِندِیَ لَوعةٌ -ولکنَّ مِثلی لایُذاعُ لهُ سِرٌّ ..

این سرّ مقدس یعنی انگیزه و عزم قیام، به تدریج در ذهنیت ملت مصر قوام یافت و شکل گرفت و در لحظه‌ی مناسب تاریخی، عریان در صحنه‌ئی پرشکوه به میدان آمد.
تونس و یمن و لیبی و بحرین هم دقیقاً محکوم به همین حکم‌اند، و مِنهم مَن یَنتظِر و ما بدّلوا تبدیلاً.

در چنین انقلابهائی،‌ اصول و ارزشها و هدفها، نه در مانیفست‌های پیش‌ساخته‌ی گروهها و حزبها، بلکه در ذهن و دل و خواست آحاد مردم حاضر در صحنه،‌ نگاشته و در قالب شعارها و رفتارهای آنان اعلام و تثبیت میشود.

با این محاسبه به روشنی میتوان تشخیص داد که اصول انقلابهای کنونی منطقه،‌ مصر و دیگر کشورها، در درجه‌ی اوّل اینها است :
ـ احیاء و تجدید عزت و کرامت ملی که در طول زمان با دیکتاتوری حاکمان فاسد و با سلطه‌ی سیاسی امریکا و غرب، در هم شکسته و پایمال شده است.
ـ بر‌افراشتن پرچم اسلام که عقیده‌ی عمیق و دلبستگی دیرین مردم است و برخورداری از امنیت روانی و عدالت و پیشرفت و شکوفائی‌ئی که جز در سایه‌ی شریعت اسلامی به دست نخواهد آمد.
ـ ایستادگی در برابر نفوذ و سلطه‌ی امریکا و اروپا که در طول دو قرن بیشترین لطمه و خسارت و تحقیر را بر مردم این کشورها وارد آورده‌اند.
ـ مبارزه با رژیم غاصب و دولت جعلی صهیونیست که استعمار چون خنجری در پهلوی کشورهای منطقه فرو برده و وسیله‌ئی برای ادامه‌ی سلطه‌ی اهریمنی خود ساخته و ملّتی را از سرزمین تاریخی خود بیرون رانده است.
بی‌شک این حقیقت که انقلابهای منطقه متکی به این اصول و خواستار تحقق آنها است، مورد پسند امریکا و غرب و صهیونیسم نیست و آنها همه‌ی تلاش خود را به کار میبرند تا آن  را انکار کنند، ولی واقعیت با انکار آن دگرگون نمیشود.

مردمی بودن این انقلابها مهمترین عنصر در تشکیل هویت آنها است. قدرتهای خارجی که با آخرین توانائیها و شگردهای خود سعی میکردند حکام مستبد و فاسد و وابسته را در این کشورها حفظ کنند و تنها هنگامی از حمایت آنها دست برداشتند که قیام و عزم مردم، هیچگونه امیدی برای آنها باقی نگذاشت، حق ندارند خود را در پیروزی این انقلابها سهیم بدانند. در جائی مانند لیبی هم، ورود و دخالت امریکا و ناتو نمیتواند حقیقت را مشوب کند. در لیبی، ناتو ضایعه‌های بی‌جبران آفریده است. اگر دخالت نظامی ناتو و امریکا نبود، ممکن بود مردم اندکی دیرتر پیروز شوند ولی در عوض این همه زیرساخت نابود نمیشد، این همه نفوس بی‌گناه از زنان و کودکان کشته نمیشدند و آنگاه دشمنانی که خود سالها همراه و همدست قذافی بوه‌اند مدّعی حق دخالت در این کشور مظلوم و جنگ‌زده، نمیشدند.

مردم و نخبگان مردمی و کسانی که از مردم بر آمده‌اند، خود صاحبان این انقلابها و متعهّد به حراست از آن و ترسیم‌کننده‌ی مسیر آینده و رو به تکامل آن میباشند و خواهند بود انشاءالله.

٢ ـ در موضوع آسیب ها و خطرها .. نخست باید تأکید کنم که خطر هست ولی راه مصونیت از آن نیز هست. توجه به خطر نباید ملتها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که : انّ کید الشیطان کان ضعیفا. خداوند درباره‌ی گروهی از مجاهدان صدر اسلام میفرماید: الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِیلُ.  فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ.

خطرها را باید شناخت تا در مواجهه با آن حیرت و تردید پیش نیاید و چاره و علاج، شناخته شده باشد.

ما با این خطرها پس از پیروزی انقلاب اسلامی روبرو شدیم و آنها را شناختیم و تجربه کردیم و بخواست خدا و رهبری امام خمینی و بصیرت و فداکاری مردممان از بیشتر آنها به سلامت گذشتیم، البته توطئه‌ها از سوی دشمن و عزم راسخ از سوی ملت، همچنان ادامه دارد.

من این آسیب‌ها را به دو قسم تقسیم میکنم: آنها که در درون خود ما ریشه دارد و از ضعفهای ما بر می‌خیزد، ‌و آنها که دشمن بطور مستقیم آن را برنامه‌ریزی میکند.

دسته‌ی اوّل، چیزهائی از این قبیل است: احساس و گمان اینکه با سقوط حاکم وابسته و فاسد و دیکتاتور، کار تمام شد. راحتی‌ِ خیال ناشی از احساس پیروزی و به دنبال آن کم شدن انگیزه‌ها و سست شدن عزمها، نخستین خطر است، و آنگاه این خطر مهیب تر میشود که اشخاص در صدد تصاحب سهم ویژه در غنیمتِ به دست آمده باشند.

ماجرای جنگ اُحُد و غنیمت‌جوئی مدافعان تنگه که به شکست مسلمانان انجامید و مجاهدان از سوی خداوند متعال سرزنش شدند، یک نمونه‌ی نمادین است که هرگز نباید از یادها برود. مرعوب شدن از هیمنه ظاهری مستکبران و احساس ترس از امریکا و دیگر قدرتهای مداخله‌گر آسیب دیگری از این دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوانها باید این ترس را از دلها بیرون کنند. اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمایتهای آنها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگری است که بطور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پس ظاهر دوستی و کمک پنهان میشود باید ملت و انقلاب را مصون ساخت. روی دیگر این صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و حزم در هم آمیخت. در مقابل شیطان جنّ و انس، باید همه‌ی ذخائر الهی در وجود خود را به کار گرفت. ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبهه‌ی مبارزه، نیز آفتی  بزرگ است که با همه‌ی توان باید از آن گریخت.

آسیبهای دسته‌ی دوم را غالباً ملتهای این منطقه در حوادث گوناگون آزموده‌اند، نخستین آسیب، بر روی کار آوردن عناصری است که خود را متعهد به امریکا و غرب میدانند. غرب می کوشد پس‌از سقوط ناگزیر مهره‌های وابسته‌، اصل سیستم و اهرمهای اصلی قدرت را حفظ کند و سر دیگری را بر روی این بدن بگذارد و بدین وسیله سلطه‌ی خود را همچنان ادامه دهد. این به معنای هدر رفتن همه‌ی تلاشها و مجاهدتها است. در این مرحله اگر با مقاومت و هشیاری مردم مواجه شوند، می‌کوشند تا بدیل‌های انحرافی گوناگون در پیش پای نهضت و مردم بگذارند. این سناریو میتواند پیشنهاد مدلهای حکومتی و قانون اساسی‌ها‌ئی باشد که کشورهای اسلامی را بار دیگر در دام وابستگی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به غرب بیفکند،‌ و میتواند نفوذ میان انقلابیون و تقویت مالی و رسانه‌ئی یک جریانِ نامطمئن و به حاشیه راندن جریانهای اصیل در انقلاب باشد. این نیز به معنی بازگرداندن سلطه‌‌ی غرب و تثبیت مدلهای نوسازی شده‌ی غربی و بیگانه از اصول انقلاب و در نهایت، تسلط بر اوضاع است.

اگر این تاکتیک نیز به نتیجه نرسد، تجربه‌ها به ما میگوید که آنگاه روشهائی چون هرج و مرج و تروریزم و جنگ داخلی میان پیروان ادیان یا قومیتها یا قبائل و احزاب و یا حتی میان ملتها و دولتهای همسایه، و همراه با آن، حصر اقتصادی و تحریم و بلوکه کردن سرمایه‌های ملی و نیز هجوم همه جانبه‌ی تبلیغاتی و رسانه‌ئی را در پیش خواهند گرفت. مقصود آنان از این همه، خسته و نومید کردن مردم و مرددّ و پشیمان کردن مبارزان است. که میدانند در این صورت، شکست دادن انقلاب، ممکن و آسان خواهد شد. ترور نخبگان صالح و مؤثر یا بدنام کردن برخی از آنان و از سوئی خریدن کسانی از سست عنصران، نیز در شمار روشهای متداول قدرتهای غربی و مدعیان تمدن و اخلاق است.

در ایران اسلامی، اسناد لانه‌ی جاسوسی که به دست انقلاب افتاد، نشان داد که همه‌ی این توطئه‌ها، بدقت از سوی رژیم ایالات متحده‌ی امریکا برای ملت ایران برنامه‌ریزی شده بود. برای آنان باز گرداندن ارتجاع و استبداد و حاکمیت وابسته در کشورهای انقلابی، اصلی است که همه‌ی این روشهای کثیف را تجویز میکند.

٣ ـ در آخرین بخشِ سخنانم، توصیه‌هائی را بر اساس تجربه‌ی عینی خودمان در ایران و آنچه از مطالعه‌ی دقیق دیگر کشورها به دست آمده است، در معرض دید و تشخیص و انتخاب شما میگذارم. شکّ‌ نیست که شرائط ملتها و کشورها در همه چیز یکسان نیست ولی بیّناتی وجود دارد که میتواند برای همه مفید باشد.
اولین سخن آن است که با توکل به خداوند و اعتماد و حسن‌ ظن به وعده‌های مؤکد نصرت الهی در قرآن و بکارگیری خرد و عزم و شجاعت، میتوان بر همه‌ی این موانع فائق آمد و پیروزمندانه از آنها عبور کرد. البته کاری که شما بدان همت گماشته‌اید بسی بزرگ و سرنوشت‌ساز است، پس باید زحمات بزرگ را هم بخاطر آن تحمل کرد. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرموده است: فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ وَ فِی دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَر.

توصیه‌ی مهم آن است که خود را همواره در میدان بدانید: فاذا فَرغتَ فَانصَب، همیشه خداوند را حاضر و کمک‌کار خود بدانید: و الی ربک فارغب، و پیروزیها ما را دچار غرور و غفلت نکند: اذا جاء نصرالله و الفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان تواباً اینها پشتوانه‌های حقیقی یک ملت مؤمن است.
توصیه‌ی دیگر، بازخوانی دائمی اصول انقلاب است. شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال،‌ آزادی،‌ عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم. اینها ارکان نهضت‌های امروز کشورهای اسلامی است و‌ همه برگرفته از اسلام و قرآن است.

اصولتان را روی کاغذ بنویسید؛ اصالتهای خود را با حساسیت بالا حفظ کنید؛ نگذارید اصول نظام آینده‌ی شما را دشمنان شما بنویسند؛ نگذارید اصول اسلامی در پای منافع زودگذر قربانی شود.

انحراف در انقلابها از انحراف در شعارها و هدفها، آغاز میشود. هرگز به امریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند اعتماد نکنید؛ به آنها سوء ظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعده‌ها، توطئه و خیانت نهفته است. راه‌حل خود را خود با بهره‌گیری از سرچشمه‌ی فیاض اسلام به دست آورید و نسخه‌های بیگانه را به خودشان پس دهید.

توصیه‌ی مهم دیگر پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ئی و مرزی است. تفاوتها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت کنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آنها که آتش تفرقه‌ مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می‌زنند، اگر خودشان هم ندانند مزدور و عمله‌ی شیطانند.

نظام‌سازی کار بزرگ و اصلی شما است. این کاری پیچیده و دشوار است. نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی، یا ناسیونالیسم افراطی، یا گرایشهای چپ مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند.

اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست.

گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است.

هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق،‌ قرار داد.

آزادی فلسطین از چنگال درنده‌ی صهیونیستها نیز هدفی بزرگ است. کشورهای بالکان و قفقاز و آسیای غربی پس از هشتاد سال از چنگال شوروی سابق نجات یافتند؛ چرا فلسطین مظلوم نتواند پس از هفتاد سال از اسارت صهیونیستهای ظالم نجات یابد؟

نسل امروز کشورهای اسلامی این ظرفیت را دارد که به چنین کارهای بزرگی بپردازد. نسل جوان امروز مایه‌ی افتخار نسلهای پیشین خویش است. بقول شاعر عرب:
قالوا: ابوالصَّخر مِن شَیبان قُلتُ لَهُم    کلاّ لَعمَری ولکن منهُ شیبانٌ
وَ کَم اَبٍ قد عَلاَ بِابنٍ ذُری شَرَفٍ    کما عَلا برسول الله عدنانٌ
به نسل جوان خود اعتماد کنید، روح اعتماد به نفس را در آنان زنده کنید، و از تجربه‌های مجرّبان و پیران،‌ آنها را بهره‌مند سازید.

دو نکته‌ی مهم در اینجا وجود دارد:
اوّل آنکه ملتهای انقلاب کرده و آزاد شده یکی از مهمترین خواسته‌هایشان حضور و نقش قاطع مردم و آرائشان در مدیریت کشور است، و چون مؤمن به اسلامند، پس مطلوب آنان « نظام مردمسالاری اسلامی» است، یعنی حاکمان با رأی مردم برگزیده میشوند و ارزشها و اصول حاکم بر جامعه، اصول مبتنی بر معرفت و شریعت اسلامی است.

این خود میتواند در کشورهای گوناگون به اقتضای شرائط، با شیوه‌ها و شکلهای گوناگون تحقق یابد ولی با حساسیت کامل باید مراقب بود که این با دموکراسی لیبرال غربی اشتباه نشود. دموکراسی لائیک و در مواردی ضد مذهب غربی با مردمسالاری اسلامی که متعهد به ارزشها و خطوط اصلی اسلامی در نظام کشور است، هیچ نسبتی ندارد.

نکته‌ی دوم آن است که اسلامگرائی نباید با تحجّر و قشری‌گری و تعصّبهای جاهلانه و افراطی مشتبه گردد. مرز میان این دو نیز باید پر رنگ باشد. افراطهای مذهبی که غالباً با خشونت کور همراه است، عامل عقب‌ماندگی و دور شدن از هدفهای والای انقلاب است، و این به نوبه‌ی خود مایه‌ی جدا شدن مردم و در نتیجه شکست انقلاب خواهد بود.

خلاصه کنم: سخن از بیداری اسلامی، سخن از یک مفهوم نامشخص و مبهم و قابل تأویل و تفسیر نیست؛ سخن از یک واقعیت خارجی مشهود و محسوس است که فضا را انباشته و قیامها و انقلابهای بزرگی را پدید آورده و مهره‌های خطرناکی از جبهه‌ی دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون رانده است. با این حال، صحنه همچنان سیّال و نیازمند شکل دادن و به سرانجام رساندن است. آیاتی که در طلیعه‌ی سخن تلاوت شد دستورالعمل کامل و کارسازی است؛ برای همیشه و بویژه در این برهه‌ی حساس و سرنوشت‌ساز. خطاب به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است، ولی در واقع ما همگی بدان مخاطب و مکلّفیم. در این آیات،‌ تقوا با همان معنی بلند و گسترده‌اش، اوّلین توصیه است، و سپس سرپیچیدن از فرمانبری کافران و منافقان، و پیروی از وحی الهی، و سرانجام توکل و اعتماد به خداوند.

بار دیگر این آیات را مرور کنیم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ ‌اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١)     وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلاً.
والسلام علیکم و رحمةالله



اخلال در توليدبرنامه بي بي سي، در پي شناسايي عوامل اين شبكه در تهران

 

 

دستگيري شبكه تامين مطلب براي بي بي سي فارسي در تهران نشان از اشراف اطلاعاتي بالاي دستگاه اطلاعات كشور دارد گفت: مجاري و منافذ ارسال اطلاعات از درون كشور به بي بي سي كه هدف گذاري اوليه و اصلي آن تخريب وجهه ملي و تضعيف امنيت ملي ايران بوده كشف شد و اين موفقيتي بزرگ براي دستگاه اطلاعاتي ايران و سربازان گمنام امام زمان است.alt

اين فعال سياسي با اشاره به اينكه واكنش خشم آلود بي بي فارسي ناشي از عصبانيت نسبت به اشراف اطلاعاتي جمهوري اسلامي است افزود: در صورت ضربه خوردن منابع كسب خبر و توليد گزارش بي بي سي فارسي در داخل كشور، اين شبكه براي سياه نمايي اوضاع ايران در وضعيت بسيار فقيرانه اي قرار گرفته و حتي قادر به پخش برنامه با كيفيت معمولي عليه ايران نيز نخواهد بود.

مهدي محمدي شبهه بي بي سي فارسي در واكنش به خبر باشگاه خبرنگاران ، اظهار داشت:‌از همان روز اول فعاليت بي بي سي فارسي  و تاسيس دفتر آن در ايران، هر گونه ارتباط با آن شبكه توسط اتباع ايراني ممنوع اعلام شد؛ لذا هرگز مشكل حقوقي در برخورد با فعاليت اين افراد وجود ندارد.

دبير سياسي كيهان با اشاره به فعاليت جاسوسي بي بي سي فارسي فراتر از تهيه گزارش و مطلب، گفت: در مدل هاي نوين جاسوسي، استفاده از گزارشگران و خبرنگاران در قالب پوشش هاي مختلف، يك امر كاملا شناخته شده است كه با توجه به سابقه فتنه انگيزي و جاسوسي بي بي سي امري محتمل است.

محمدي با بيان اينكه برخورد با شبكه جاسوسي بي بي سي فارسي در ايران ضروري است، خاطرنشان كرد: هدف اين شبكه انتقال اخبار و اطلاعات به دشمن ايران بوده لذا همكاري با يك نهاد غير قانوني به نام بي بي سي فارسي، اقدام عليه امنيت ملي كشور محسوب مي شود./ط

امام جمعه فقيد يزد: همه اموالم بايد در اختيار ولي فقيه باشد

امام جمعه فقيد يزد در وصيتنامه خود خواستار آن شده كه تمام اموال وي زيرنظر ولي فقيه باشد.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاري دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي صدوقي، امام جمعه فقيد يزد كه تيرماه امسال دار فاني را وداع گفت، وصيت كرده است كه بخش اصلي اموال و دارايي هايش زيرنظر رهبر معظم انقلاب قرار گيرد. امام جمعه فقيد يزد كه تنها فرزند ذكور سومين شهيد محراب، آيت الله صدوقي بود در وصيت نامه خود عنوان كرده كه «تمام اموالم پس از من بايد زيرنظر ولي فقيه باشد، غير از اين، يك حساب شخصي دارم كه مبلغ كمي در آن است و آن هم مربوط به خانواده است، ولي بقيه اموال بايد در اختيار ولي فقيه قرار گيرد.»

طيف‌هاي جريان نزديك به فتنه روز يكشنبه جلسه دارند/ همايش براي روز عيد غدير

 

 


 

 محمد علی غریبانی که اکنون رییس دوره‌یی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است در گفت‌وگو با «اعتماد» اما از دیگر فعالیت‌های پیش روی جبهه متبوعش خبر داد؛ اینکه اصلاح‌طلبان روز یکشنبه قرار است با اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون دیدار و گفت‌وگو کنند. اهمیت این دیدار به این دلیل است که مجمع روحانیون بعد از جدا شدن حجت‌الاسلام کروبی دیگر عضو جبهه اصلاحات نبوده و از سوی دیگر اعضای این مجمع از جمله حجت‌الاسلام خاتمی و آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها از جمله چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب محسوب می‌شوند که نظرات آنها در جبهه اصلاحات حایز اهمیت است. ..به گفته غریبانی این فعالیت‌ها جنبه انتخاباتی ندارد هر چند در همایشی که قرار است در عید غدیر اواخر آبان، برگزار شود درباره نحوه ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات هم تصمیم‌گیری می‌شود.

پروژه‌مشترك فتنه‌گران قديم و جديد براي لاپوشاني فساد 3000 ميلياردي

 

 

تازه ترين اطلاعات دريافتي كيهان حكايت از آن دارد كه در جريان فتنه و انحرافي درباره پرونده فساد 3000 ميلياردي به راهبردي واحد رسيده اند.

بنابرگزارش هاي موجود در اختيار كيهان جريان انحرافي كه هم اكنون به شدت از حجم و عمق اسناد كشف شده در پرونده فساد 3000 ميلياردي بهت زده و نسبت به سرنوشت خود نگران است، در تازه ترين طراحي انجام شده تصميم گرفته از دو سفر رئيس جمهور يكي از اردبيل- كه انجام شد- و ديگري به نيويورك براي لاپوشاني افتضاح به بارآمده استفاده كند. همانطور كه اكنون كاملاً آشكار شده اين جريان در استفاده از سفر اردبيل براي به حاشيه بردن اين خبر هولناك - يا به تعبير يكي از يدرهاي اين جريان تبديل تهديد به فرصت- كاملاً شكست خورده است چرا كه اظهارات شتابزده و عصبي رئيس جمهور در اين سفر جز بوجود آوردن اين سؤال كه چرا وي خود در برخورد با اين فساد پيش قدم نشده حاصلي نداشته است. درباره سفر نيويورك نيز اطلاعات موجود نشان مي دهد اين جريان درصدد آن است كه با ايجاد بمب هاي خبري و حركات پر سر و صدا وضعيتي بوجود بياورد كه در آن خبر فساد 3000 ميلياردي از ذهن افكار عمومي پاك شود. در عين حال سؤالي كه در اينجا وجود دارد اين است كه اگر اين جريان از رسيدگي علني و شفاف به اين پرونده نگران نيست چرا به پروژه سازي پي درپي براي به حاشيه راندن آن روي آورده است.

در همين حال از محافل مرتبط با جريان فتنه خبر مي رسد كه اين جريان 2 راهبرد اصلي را در قبال اين جريان در پيش گرفته است. راهبرد نخست فراتر بردن اتهام از دولت و متهم كردن همه اركان نظام كه سخنان روز چهارشنبه آقاي احمدي نژاد در اردبيل كمك مهمي به آن بود.

راهبرد دوم اين است كه به هر شكل ممكن اسناد و اخبار ارتباط متهم اول پرونده با دولت اصلاحات و چهره هاي اصلاح طلب (در كنار جريان انحرافي) را لاپوشاني كنند. برخي از يافته هاي اخير در پرونده فساد 3000 ميلياردي حكايت از آن دارد كه متهم اول پرونده داراي ارتباطي گسترده با جريان دوم خرداد بوده و در سال هاي اخير توانسته به بخش آلوده دولت نيز نزديك شود. اين يافته ها اثبات كننده يك فرضيه بسيار مهم و البته ديرين است كه تأكيد مي كند عقبه اقتصادي و سياسي دو جريان انحرافي و فتنه يكسان است.

خاتمی :اسلام واقعی اسلام ماست!


محمد خاتمی مدعی شد:«قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است. اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با آزادی و استقلال سازگار است!»
  محمد خاتمی : قانون اساسی وحی منزل نیست!! /اسلام واقعی اسلام ماست!
به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!، حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی، فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته، هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟


 



:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 27 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

حركت‌های عظیم اسلامی اخیر مقدمه تحول بزرگ‌تر و حاكمیت اسلام/ مراقب تهديدها از جمله اختلاف شيعه سني ب

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سه‌شنبه شب در دیدار علما، نخبگان و روشنفكران شركت كننده در پنجمین مجمع عمومی جهانی اهل بیت علیهم السلام و همچنین نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در كشورهای مختلف، ضمن بیان ظرفیت های پیروان اهل بیت علیهم السلام و همچنین تهدیدهای پیش‌روی جهان تشیع و امت اسلامی، تأكید كردند: حركت‌های عظیم اسلامی اخیر در دنیای اسلام، مقدمه تحولی بزرگ‌تر و حاكمیت اسلام است و موضع پیروان اهل بیت علیهم السلام، حمایت از این حركت های اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار كه در تالار آئینه حرم مطهر امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس برگزار شد، در بیان ظرفیت ها و امتیازات مکتب اهل بیت علیهم السلام خاطر نشان كردند: اولین ملت و كشوری كه توانست نظام مبتنی بر اسلام و قرآن را به‌وجود آورد، یك ملت و كشور پیرو اهل بیت علیهم السلام بود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امروز جوانان كشورهای اسلامی برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، به‌جای مكاتب مادی متوجه تعالیم اسلامی شده اند و این افتخار به بركت حركت ملت ایران به‌وجود آمده است.

ایشان حركت های اسلامی اخیر در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن را از الطاف الهی خواندند و خاطر نشان كردند: موضع ما حمایت از این حركت ها و تقویت آنها است و امیدواریم این حركت های اسلامی منجر به قطع كامل سلطه دشمنان اصلی یعنی صهیونیست ها و آمریكا شود.

رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: در كنار این امتیازات و ظرفیت ها باید مراقب تهدیدها و آسیب ها نیز بود كه از جمله آنها ایجاد اختلاف میان مذاهب گوناگون اسلامی به‌ویژه شیعه و سنی است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأكید بر اینكه ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی با انگیزه های سیاسی بین المللی انجام می گیرد، افزودند: دنیای استكبار در كنار سیاست اسلام هراسی، سیاست شیعه هراسی را نیز به صورت ویژه دنبال می كند كه باید در مقابل این تلاش‌ها كاملا هوشیار بود.

ایشان با تأكید بر اعتقاد راسخ پیروان اهل بیت علیهم السلام بر وحدت میان امت اسلامی خاطر نشان كردند: سعادت امت اسلامی به‌ویژه سعادت شیعیان در گرو اتحاد میان امت اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به شكست مكاتب مادی در پاسخگویی به نیازهای بشری و سوالات جدید، تأكید كردند: باید معارف دینی از جمله معارف اهل بیت علیهم السلام متناسب با نیازهای روز در اختیار مسلمانان و جوامع غیر اسلامی قرار گیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان تأكید كردند: تحولات كنونی در دنیای اسلام نوید بخش آینده روشنی است و نشانه های این آینده روشن و تحول عظیم آشكار شده است.

در ابتدای این دیدار شیخ نعیم قاسم معاون دبیركل حزب الله لبنان، شیخ حسن سلطان از بحرین، حجت الاسلام و المسلمین اكبری از افغانستان، سیدعمار حكیم رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، حجت الاسلام و المسلمین شیخ العمری از عربستان و خانم هاجر حسینی از آمریكا، به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص تحولات منطقه و بیداری اسلامی و رشد روزافزون گرایش به اسلام در جهان پرداختند و ضرورت هوشیاری در مقابل تهدیدهای دشمنان امت اسلامی و لزوم وحدت بیش از پیش دنیای اسلام را مورد تأكید قرار دادند.

در این دیدار همچنین حجت الاسلام و المسلمین اختری دبیركل مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ضمن ارائه گزارشی از اجلاس پنجم مجمع عمومی، به حضور بیش از پانصد نفراز فرهیختگان و نخبگان از ١١٠ كشور جهان در این اجلاس اشاره كرد.


 

کاریکاتوریست هتاک به پیامبر(ص) از نروژ گریخت

 

کاریکاتوریست دانمارکی که در سال 2005 با انتشار کاریکاتورهای موهن درباره پیامبر اسلام (ص) و اهانت به دین اسلام به شدت مورد انتقادهای بین المللی قرار گرفت، درپی سفر به نروژ و پس از آنکه پلیس نسبت به شکل گیری حملات احتمالی علیه وی هشدار داد، این سفر را متوقف کرد.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، کورت وسترگارد 76 ساله پس از انتشار 12 کاریکاتوری که در روزنامه یولند پستن منتشرشده بود به کرات به مرگ تهدید شده است.
 
وی قرار بود دیروز 22 شهریورماه در اوسلو طی مراسمی مرتبط با یک کتاب کودک شرکت کند که نقاشیهای آن را کشیده بود اما سفر خود را لغو و در ساعات پایانی روز دوشنبه نروژ را به مقصد دانمارک ترک کرد، چرا که نیروی اطلاعات نروژ از حمله ای احتمالی علیه وی خبر داده بود.
 
پیش از این خبر حضور این کاریکاتوریست دانمارکی در نروژ تصدیق شده بود اما اظهارنظر درباره حملات واقعی درباره وی صورت نگرفته است.
 
این هتاک به اسلام و پیامبر عظیم شأن (ص) این دین آسمانی تحت تدابیر شدید امنیتی و 24 ساعته زندگی می کند.

   
 

زنان بزک‌کرده و مردان خوش‌غيرت یک فیلم

 

 

انتخاب فیلم برای اسکار به مهمترین دغدغه این روزهاب سینمای انقلابی کشور تبدیل شده و کمتر کسی به فکر رعایت شدن و یا نشدن حجاب بازیگران زن سینمای کشور است.

شاید ریشه چنین بی‌توجه‌هایی را بتوان در آن چه طی سال‌های اخیر در رسانه‌های غربی به عنوان یک اصل جا افتاده، جستجو کرد. اصلی که حجاب را نماد عقب افتادگی و برهنگی را به عنوان تمدن و پیشرفت معرفی می‌کند. 

در همین راستا کمپانی‌های فیلم‌سازی غرب از طریق ساخت فیلم و شبکه‌های ماهواره‌ای از طریق ساخت برنامه‌های متعدد سعی کردند تا این اصل را به مخاطبان ایرانی خود القا کنند و در این میان نیز برخی از بازیگران ایرانی چون گلشیفته فراهانی با برداشتن حجاب و حضور در صحنه‌های غیر‌اخلاقی، آنان را در مسیر ضد اسلامی شان یاری دادند. 

  تا چندی پیش گستره موضوع بی‌حجابی بیشتر به جشن‌های سینمایی، مراسم انتخاب بازیگران برتر و . . . محدود می‌شد و نه به فیلم‌های سینمایی در حال اکران. در همین حال انتقاد بسیاری از مردم انقلابی و مسئولان با بصیرت کشور کارساز نشد تا جایی که عدم رعایت شئونات اسلامی در سینما فراگیر و به نوعی عرف سینما تبدیل شد. 

در این روز‌های اخیر نیز برخی از مسئولان کشور انتقادات فراوانی به وضعیت حجاب، عفاف و آرایش بازیگران داشتند که در این گزارش به برخی از آنان اشاره می‌شود. 

محمد‌تقی رهبر نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با ابراز انزجار از برخی سهل‌انگاری‌ها در نظارت بر اکران فیلم‌های سینمایی گفت: آرایش برخی از بازیگران سینمای ایران حتی از آرایش و گریم بازیگران هالیوود و فیلم‌های غربی نیز بیشتر بوده که این مسأله بسیار رنج‌آور است.

پروین سلیحی مشاور امور بانوان سازمان صدا و سیما با اشاره به اینکه با وجود تأکید مسئولان این سازمان در‌ خصوص عدم آرایش چهره زنان بازیگر همچنان شاهد حضور چهره‌های آرایش شده بازیگران زن هستیم، اظهار داشت: نسبت به این موضوع نباید بی‌تفاوت بود، متأسفانه هم‌اکنون تکثر و تعدد برنامه‌‌ها موجب شده است که در برخی از آنها شاهد چهره‌های آرایش شده باشیم، اگر اعتقاد داریم که این رفتار خلاف شرع است پس اغماض در مقابل آن چه معنایی دارد؟ 

جواد آرین‌منش عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان این که در سریال‌های تلویزیونی با توجه به الزامات موجود، رعایت حجاب و شئونات اسلامی توسط بازیگران زن بیشتر از سینما دیده می‌شود، اظهار داشت: بازیگری که در یک سریال تلویزیونی نقش خوبی را بازی می‌کند، به عنوان قهرمان داستان در بین مردم جا باز می‌کند؛ متأسفانه همین بازیگر در جلسات و انظار عمومی چهره و رفتاری متفاوت از سریال‌هایی که در آن نقش بازی کرده است، از خود نشان می‌دهد و همین مسئله باعث می‌شود تا ذهنیت مردم نسبت به او عوض شود. 

یکی از این فیلم‌های سینمایی که با انتقادات فراوانی در زمینه رعایت حجاب و عفاف روبرو است فیلم زنان ونوسی مردان مریخی به کارگردانی کاظم راست گفتار است فیلمی که از عید فطر با دراختیار داشتن ۲۳ سینما در تهران به روی پرده های سینما رفته است.

تصاویر مرتبط نشان دهنده عدم رعایت حجاب و عفاف و همچنین آرایش بسیار زننده بازیگران این فیلم سینمایی است؛
‌‌‌
انتظار می‌رود مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی به جای آن که تمام هم و غم خودش را صرف انتخاب فیلم برای ارسال به جشنواره معلوم‌الحال اسکار کنند، کمی نیز به فکر سینمای اسلامی باشند و نگذارند کشتی سینمای ایران به باتلاق فرو رود. 

از وظیفه خطیر مسئولان فرهنگی جامعه که بگذریم این سوال به وجود می آید که: آیا بازیگران سینمای اصلا اعتقادی به رعایت شئونات اسلامی در فیلم‌ها و یا انظار عمومی دارند یا آن قدر بازی کردن و چهره شدن برایشان مهم است که حاضرند به دور از اعتقاداتشان به هر شکل و شمایلی در بیایند؟ 

بنا بر این گزارش در فیلم سینمایی «زنان ونوسی، مردان مریخی» امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، ‌‌امیرحسین رستمی، سحر زکریا، اکرم محمدی و شراره رخام بازی می‌کنند.


د  
 

پرچم رژيم صهيونيستي در صحن دانشگاه اميركبير به آتش كشيده شد

 

http://snn.ir/pic/13900622140_2011256198e.jpg

در تجمع دانشجويان در حمايت از انقلاب مصر؛


در تجمع حمايتي دانشجويان از تسخير سفارت رژيم غاصب اسرائيل توسط انقلابيون مصري كه ظهر امروز برگزار گرديد، پرچم اين رژيم به آتش كشيده شد.

 

 تجمع حمايتي دانشجويان و دانشگاهيان دانشگاه اميركبير بعد از نماز ظهر و عصر امروز در كنار مزار شهداي گمنام اين دانشگاه برگزار شد.

شركت كنندگان در اين تجمع با شعارهايي از قبيل «مرگ بر اسرائيل»، «يا ايها المسلمون اتحدوا اتحدوا» و «ديروز تهران امروز قاهره فردا فلسطين» و در دست داشتن پلاكاردهايي با تصاويري از رهبر معظم انقلاب، قدس شريف و مسجد الاقصي و همچنين نوشته هايي در حمايت از انقلاب مردم مصر و جملاتي نظير «تبت يدي المشكرين من بلاد المسلمين» از حركت انقلابيون مصري و تسخير سفارت اسرائيل حمايت كردند.
در انتهاي اين تجمع پرچم رژيم اشغالگر قدس در صحن دانشگاه اميركبير به آتش كشيده شد.
گفتنی است شنبه گذشته نیز دانشجویان دانشگاه تهران در تجمع مشابهی که به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شده بود، تسخیر سفارت اسرائیل در قاهره را جشن گرفتند.
با مرور واکنش هایی که از ابتدای شکل گیری بیداری اسلامی به وقایع پیرامونی این تحول عظیم رخ داده است، واکنش ملت های حامی بیداری اسلامی به تعطیلی سفارت اسرائیل نقطه عطفی محسوب می شود. به گونه ای که می توان آن را با واکنش ها به سرنگونی مبارک مقایسه نمود.
حساسیت ملت های آزاده نسبت به محوریت صهیونیسم ستیزی در انقلاب های منطقه مسئله ای است که بهیچوجه قابل انکار نیست و شکل گیری موج شادی و سرور در میان آزادگان جهان با شنیدن این خبر نشان می دهد نابودی رژیم صهیونیستی به خواستی همگانی تبدیل شده که با گسترش بیداری اسلامی در سایر کشورها تحقق آن بسیار نزدیک و دستیافتنی تر از گذشته شده است.

   
 

وطن فروش هستيم ، اما نه اينقدر!


اصرار رسانه هاي وابسته به گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين بر حمايت از تجزيه طلبي در ايران باعث شد يكي از همين رسانه ها خواستار رعايت «الزامات ايراني بودن» شود.
پايگاه اينترنتي روز آن لاين در سوابق خود مصاحبه هاي جانبدارانه با سران گروهك هاي تجزيه طلبي نظير ريگي و پژاك و... را به وفور دارد اما به دنبال تحرك گسترده شبكه ها و تلويزيون هاي ضدانقلاب براي ترويج بي سابقه تجزيه طلبي در كردستان و آذربايجان و ديگر مناطق كشور، به غيرت آمده و از اين افراطي گري كوركورانه انتقاد كرده است.
روزنت مي نويسد: متاسفانه در يكي دو سال گذشته به ويژه در دو ماه اخير شاهد دگرگوني رويكردها در برنامه هاي كانال هاي تلويزيوني فارسي زبان در خارج كشور بوديم كه احتمالا از عدم درك منافع و مصالح بلندمدت مردم ايران ناشي مي شود. اين رسانه ها، به ويژه تصويري، با برجسته سازي شكاف هاي قومي به طرز نامناسبي برنامه ها و ميزگردهاي جهت دار و يك طرفه اي را با حضور عناصر قوميت گرا ترتيب دادند كه در نهايت به تضعيف يكپارچگي ملي و دستكاري ساختارهاي هويتي مي انجامد. بديهي است هر دولت-ملتي براساس يك سري ارزش ها تشكيل مي شود و مردم، نهادهاي مدني، نخبگان و روشنفكران و... سعي مي كنند با دفاع از اين ارزش ها موجوديت ملي را حفظ و يا تقويت نمايند. دولت-ملت ما نيز براساس ارزش هاي اوليه و خطوط قرمزي شكل گرفته است كه تضعيف يا تعرض بدان مساوي با تضعيف موجوديت ملت خواهد بود.
اين تحليل مي افزايد: اين سرمايه (حس ملي) پس انداز و پشتوانه اي ارزشمند است كه مردم ما به هنگام مواجهه با بحران ها و احساس خطر بدان رجوع مي كنند و جنگ هشت ساله با عراق و زلزله بم نمونه هاي اخير آن به شمار مي روند. ولي با كمال تاسف شاهديم كه رسانه هاي شاخص فارسي زبان اعم از دو تلويزيون شناخته شده و برخي راديوها از طريق مصاحبه ها و ميزگردها و برخي اخبار و... در حال تعرض به اين دارايي اند. شايد سوداي مبارزه با جمهوري اسلامي « به هر قيمت» باعث شده است اين رسانه ها برنامه هايي را در خروجي خود قرار دهند كه بسياري از عناصر واگرا كه در پيشينه خود ايران ستيزي و مجادله با تماميت ارضي را دارند به عنوان فعال مدني و يا هويت طلب، فعال ملي آذربايجان، كردستان و... توصيف مي شوند و توليد ادبيات واگرايي و نفرت صورت مي گيرد.
روزنت هدف اين شبكه ها را «غيريت سازي در برابر هويت ملي ايراني» توصيف كرده و مي افزايد: يكي از همين كانال ها به بهانه خنثي سازي گروه تروريستي پژاك، زمينه مناسب را براي طرح گزاره هاي تبليغاتي چون فدراليسم، خودمختاري و ستم قومي فراهم مي سازد و خودمختاري را براي جامعه كردي مفروض مي گيرد. بدون اينكه به اين مهم توجه داشته باشد كه كردهاي ايراني به قدري با ساير هم ميهنان خود قرابت تاريخي، فرهنگي و قومي دارند كه در نزد بيشترشان چنين تمايلاتي اعتبار ندارد. مطرح كردن توسعه نيافتگي مناطق پيراموني به علل ناشي از تبعيض قومي و... مسائلي است كه هيچگاه از حد ادعا فراتر نرفت و مدعيان نيز نتوانسته اند تاكنون با استناد به مدارك و اسناد آن را به مرحله «اثبات» برسانند.
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون خارج نشين از شبكه هاي تلويزيوني مذكور خواست «اگر توليدات خود را براي ايران و ايرانيان فراهم مي كنندو اگر خود را بخشي از ملت ايران مي دانند، بيش از هرچيز الزامات ايراني بودن را فراموش نكنند و به مصالح ملي پايبند باشند. پايمال كردن ارزش هاي ايراني موجي براي دموكراسي خواهان و صلح طلبان ندارد. اين شبكه ها فقط غيريت سازي و تحريك به درگيري درون قوميت هاي ايراني مي كنند. آيا چنين روندي منجر به توسعه و دموكراسي مي شود؟ جامعه ما صدسال است كه از اين مسائل عبور كرده و دامن زدن به اين مسير قهقرايي به چه معناست».
هرچند نويسنده روزنت نخواسته معنا و علت اين هدفگذاري رسانه اي عليه تماميت ارضي ايران را بازخواني كند اما كافي است به اين نكته عنايت داشته باشيم كه گروه هاي تجزيه طلب مشخصا با سرويس هاي جاسوسي موساد، سيا و ام آي6 انگليس در ارتباط هستند و اساسا براي ايجاد غائله هاي مرزي و خدشه در تماميت ارضي و اقتدار ملي تاسيس شده اند. چندماه پيش، داودي مهاجر از عناصر ضدانقلاب فراري پس از حضور در يكي از نشست هاي راه اندازي شده توسط عليرضا نوري زاده (همكار فراري حزب خلق مسلمان و مزدور سازمان سيا) فاش كرد در اين نشست بحث هاي تجزيه طلبان پي گيري شده و اصل سمينار به كمك دلارهاي رژيم سعودي و با هدايت استخبارات اين رژيم راه اندازي شده است.
     

   
 

درخواست مکتوب لاریجانی از هاشمی

طرح رسیدگی به دارایی مسئولان نظام که پس از تصویب در مجلس هفتم مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته بود، درمجلس هشتم نیز مورد بررسی قرار گرفت.

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش مجلس برای تصویب طرح رسیدگی به اموال کارگزاران نظام گفت: «اگر چه ریاست مجلس به صورت شفاهی از آیت الله رفسنجانی در خواست کرده که بررسی این طرح در اولویت قرار گیرد، این تقاضا کتبا نیز به مجمع ارسال خواهد شد.»

محمد دهقان در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر با اشاره به مسکوت ماندن طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهارداشت: «طراحان این طرح جمعی از نمایندگان مجلس هفتم شورای اسلامی بودند».

نماینده مردم چناران و طرقبه در مجلس شورای اسلامی افزود: «طراحان کارشناسی سنگینی روی این طرح با همکاری مرکز پژوهش ها و شورای نگهبان صورت داده و تلاش جدی در راستای تامین نظرات شورای نگهبان مبذول داشتند.»

وی با اشاره به اینکه طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام در مجلس هفتم شورای اسلامی به تصویب رسید اما در شورای نگهبان رد شد گفت: «شورای نگهبان این مصوبه مجلس شورای اسلامی را بر اساس ماده 143 قانون اساسی حصری تلقی کرد و معتقد بود با تصویب این قانون قوه قضائیه تنها می تواند دارایی رهبری، رئیس جمهور و وزیران را بررسی کند و امکان بررسی اموال سایر مسئولین وجود ندارد».

عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «در مجلس هشتم سعی کردیم ابهامات شورای نگهبان رابر طرف کرده و اعلام اموال مسئولان را از شرایط تصدی مسئولیت ها قرار دادیم».

دهقان با اشاره به اینکه ریاست مجلس شورای اسلامی مفاد این طرح را به اطلاع مقام عالی رتبه نظام رسانده و ایشان از طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام ابراز رضایت کرده بودند افزود: «نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پس از ابراز رضایت ایشان با آرای قاطع طرح را مجددا در صحن علنی مجلس به تصویب رساندند».

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: «این طرح مجددا از طرف شورای نگهبان رد شد و با اصرار مجلس شورای اسلامی به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد».

دهقان با تاکید بر اینکه این طرح 3 بار در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و بالاترین حجم کارشناسی روی آن صورت گرفته است از مجمع تشخیص مصلحت نظام خواست هر چه سریع تر بررسی این طرح را در دستور کار خود قرار دهد.

وی با اشاره به اینکه مسئولین باید بدانند که اموال و دارایی هایشان تحت نظارت قوه قضائیه است افزود: «اینگونه قوانین بازدارنده بوده و به معنای فاسد بودن مسئولان نظام نیست».

دهقان با اشاره به اینکه در اکثر کشورهای جهان نوعی رژیم نظارتی بر اموال مسئولان در حال اجرا است که از علل مهم سطح پایین فساد در این کشورهاست گفت: «در جمهوری اسلامی نیز فساد اداری در سطح پایینی قرار دارد اما در کشور اسلامی نباید هیچ فسادی وجود داشته باشد.»

وی تاکید کرد: «از مجمع تشخیص مصلحت نظام تقاضا داریم طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام را خارج از نوبت بررسی کند زیرا نوبت بررسی طرح ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار طولانی است».

دهقان با اشاره به اینکه مجلس شورای اسلامی کنوانسیون رفع فساد را به تصویب رسانده است گفت: «طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام نیز در راستای همین کنوانسیون بوده و یکی از ملزومات پیوستن به این کنوانسیون است».

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «زمانی که مردم متوجه شوند که بر مسئولان نظام نظارت وجود دارداعتماد آنها به مسئولان افزایش می یابد».

وی با اشاره به اولویت جنبه های پیشگیری از فساد این طرح اظهار داشت: «اجرای این طرح وجه الهام بخش جمهوری اسلامی را در سطح بین المللی در مبارزه با فساد افزایش می دهد».

به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز پیش از این با بررسی نحوه رسیدگی به اموال و دارایی مسئولان و مقامات سیاسی‌حکومتی در کشورهای دیگر اعلام کرده است: «افشای اموال و دارایی مسئولان به عنوان یک راه حل موثر در امر مبارزه با معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است.

دفتر مطالعات حقوقی این مرکزضمن بررسی نحوه رسیدگی به دارایی مسئولان و مقامات عمومی در کشورهای مختلف جهان تصریح کرد که افشای اموال و دارایی‌ها به عنوان راه‌حلی موثر در امر مبارزه با معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است و«کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه فساد» نیز مهر تاییدی بر این مدعاست.

به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر طرح رسیدگی به دارایی مسئولان نظام که پس از تصویب در مجلس هفتم مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته بود، درمجلس هشتم نیز مورد بررسی قرار گرفت.

با اصرار مجلس بر مصوبه پیشین خود، طرح رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان نظام علی​رغم نظر مخالف شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد.

نخستین ایراد شورای نگهبان به دامنه شمول اصل 142 قانون اساسی معروف به اصل «از کجا اورده​اید» بود. چون در طرح مجلس علاوه بر رهبری و رئیس​جمهور و اعضای هیات دولت، مسئولان دیگری را در دستگاه قضا و کلیه اعضای قوه مقننه را نیز شامل می​شد.

کمیسیون قضایی در نظر گرفته بود که ارائه لیست اموال مسئولان و همسر و فرزندان تحت تکفل آنها، به عنوان شرط استخدام در نظر گرفته شود تا ایراد شورای نگهبان رفع گردد. نمایندگان به این اصلاحیه رای دادند و مصوبش کردند.

دومین ایراد شورای نگهبان به این بود که مجلس نمی​تواند برای دستگاه​های تحت نظارت رهبری، قوانین الزام آور تصویب کند.

کمیسیون قضایی این ماده را اینگونه اصلاح کرده بود که افراد منصوب مقام معظم رهبری ، با اذن ایشان موظفند دارایی خود، همسر و فرزندان خود را قبل و بعد از خدمت به مرجعی که معظم‌له تعیین می‌کنند، ارائه دهند. این اصلاحیه نیز مصوب شد.

بر اساس طرح مذکور، مسئولان مشمول باید فهرست اموال و دارایی خود،‌ همسر و فرزندان تحت تکفل خود را طبق اظهارنامه​ای که دستگاه قضا تنظیم می​کند، به قوه قضاییه ارائه دهند. این فهرست باید کلیه اموال غیرمنقول و حقوق متعلق به آنها، مطالبات و دیون، سرمایه‌گذاری و اوراق بهادار، موجودی حساب‌های مختلف در بانک‌ها، موسسات مالی اعتباری و نظایر آنها و هرگونه منبع درآمدی دیگر و اموال منقول با ارزش را باید شامل شود. مسئولان مربوطه باید هر چهار سال یک بار یا در پایان دوره (اگر از چهار سال کمتر باشد) تغییرات صورت دارایی​های مذکور را نیز ارائه دهند

د  
 

آب بازی از جنبش سبز خطرناکتر است

تحلیلگر موسسه آمریکایی رند نوشت: «حکومت ایران شاید در سرکوب جنبش سبز که در سال ۲۰۰۹ ظهور کرد، موفق بوده اما کنترل نافرمانی‌های مدنی اخیر بسیار سخت‌تر است.این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند.»
علیرضا نادر تحلیلگر سایت"ایران پرایمر" در مطلبی در مورد نافرمانی های مدنی در ایران نوشت: «حکومت ایران با خطری هولناک‌تر از اعتراضات جنبش سبز مواجه است: یک جنبش مدنی نامتجانس اما بالقوه و قدرتمند که انگیزه آن نه تنها سیاست نیست بلکه مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. این حرکت‌های خودانگیخته و انعطاف پذیر که شامل تظاهرات برای خشکاندن دریاچه ارومیه تا جنگ سازماندهی شده جوانان با تفنگ آب پاش درتهران است، اخیرا شکل گرفته است.»
نادر با چشم پوشی از جمعیت اندک اغتشاشگران تبریز و حاضرین در برنامه آب بازی، ادامه داد: «اما این اعتراض‌ها با اعتراض‌های سال 2009 متفاوت‌اند. انگیزه این حرکت‌ها الزاما، دعواهای سیاسی جناحی در ایران و در پیوند با راهبرد عملی جنبش اصلاح طلبی ایران نیستند بلکه آنها غلیان احساسات مردمی‌اند که از زندگی روزمره در ایران سرخورده شده‌اند.»
این تحلیلگر سیاسی موسسه آمریکایی رند، در ادامه با اشاره به برخی تحرکات اخیر در ایران افزود: «تظاهرات آذربایجانی‌ها، تنها به خاطر خشک شدن دریاچه ارومیه یا آرمان‌های قومی نبود. جوانان ایرانی با تفنگ‌ها و بادکنک‌های آب پاش در پارک‌های تهران با هم می‌جنگند. این جنگ‌های آبی، که از طریق شبکه‌های اجتماعی مثل فیس بوک سازماندهی شد، گرچه به منظور رفع بی‌حوصلگی است، اما در عین حال به معنی مقابله با قوانین اجتماعی جمهوری اسلامی است.»
نادر در پایان نوشت: «حکومت ایران شاید در سرکوب جنبش سبز که در سال 2009 ظهور کرد، موفق بوده اما کنترل نافرمانی‌های مدنی اخیر بسیار سخت‌تر است.این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند و به رهبران جنبش اصلاح طلبی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی وابستگی ندارند.از همه مهم‌تر این نافرمانی‌های مدنی بر اثر عوامل متعددی شکل گرفته است و تنها نتیجه نارضایتی مردم از یک انتخابات خاص یا مخالفت با یک چهره خاص مثل رئیس جمهور احمدی‌نژاد نیست.»
ناگفته نماند در حالی این تحلیلگر موسسه آمریکایی رند از ماهیت ضد انقلابی تحرکاتی همچون آب بازی تهران و اغتشاشات تبریز سخن می گوید و به صراحت خوشحالی خود و اربابان غربی اش را نشان می دهد که پیش از این و به هنگام برخورد جمهوری اسلامی با این نوع حرکات، از ایران به خاطر برخورد با حرکات اجتماعی انتقاد کرده و مدعی بودند این حرکات سیاسی نیستند!
البته این نویسنده توضیح نداد اگر ایرانیان سرخورده هستند و از تحقیر و تبعیض به ستوه آمده اند پس به چه دلیل در راهپیمایی هایی همچون روز قدس و 22 بهمن حضور میلیونی داشته و به صراحت به حمایت از جمهوری اسلامی می پردازند؟!

   
 

ژست خط قرمز بودن شعارهاي خاتمي و برخورد با سازهاي ناكوك، تلاش براي فرستادن چراغ خاموش مهره‌ها به مجل
ژست خط قرمز بودن شعارهاي خاتمي و برخورد با سازهاي ناكوك، تلاش براي فرستادن چراغ خاموش مهره‌ها به مجلس

  در فاصله كمتر از شش ماه مانده تا انتخابات مجلس نهم، بحث نحوه حضور جريان فتنه و متعلقين به آن در انتخابات، يكي از مباحث اختلافي و داغ در ميان چهره‌هاي وابسته به اين جريان است، به‌طوري كه هر يك از طرح‌هاي "تحريم"، "مشاركت مشروط" و "مشاركت فعال" طرفداراني دارد.

در عين حال، بخش عمده‌اي از جريان فتنه و افرادي مانند خاتمي و موسوي خوئيني‌ها كه سياسي‌كاري‌هايشان بر وجوه ديگر فعاليت سياسي مي‌چربد، معتقد هستند كه در صورت پيگيري كردن سناريوي تحريم، عملاً جريان اصلاح‌طلب كه در اثر حوادث سال 88 و تغيير ماهيت به آنچه كه آن را جنبش سبز مي‌خوانند، به يك جريان اپوزيسيون و نامطلوب تبديل شده و كارآيي خود را از دست داده، به سرنوشت نهضت آزادي دچار خواهد شد.

طيف مخالف تحريم با تأكيد بر باقي ماندن در قدرت به هر قيمتي كه شده و بازسازي جريان فتنه با تغيير عنوان از جنبش سبز به همان جريان اصلاح‌طلب، مي‌گويند بايد به‌نحوي عمل كرد كه براي تحريم نكردن انتخابات از نظام امتيازهايي گرفته شود و در مقابل كمترين امتياز داده شود.

بر اين اساس، عوامل داخلي جريان فتنه تقريباً به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه در مقطع فعلي بايد بر مشاركت مشروط تأكيد شود و مرزهاي اين شروط را نيز همان شرط‌هاي خاتمي تعيين مي‌كند، اگرچه به‌دليل القاي فضاي منفي در افكار عمومي از تعبير "شرط گذاري" به نوعي منت گذاشتن، بايد به‌جاي استفاده از اين تعبير از الفاظي مانند "الزامات و بديهيات برگزاري انتخابات آزاد" استفاده شود.

جريان فتنه در اين چارچوب تصميم گرفته است كه در شرايط فعلي با هرگونه ساز ناكوك كه اين تلقي ايجاد شود كه شروط خاتمي نوعي ژست است و در عمل، حاضر به كوتاه آمدن از آن هستند، برخورد شود. در اين زمينه، حتي از حجم فعاليت‌هايي كه مصطفي كواكبيان به‌عنوان هماهنگ كننده اقليت مجلس و اسحاق جهانگيري به‌عنوان هماهنگ كننده كشوري آغاز كرده بودند، كاسته شده و به آن‌ها نيز در اين زمينه تذكر داده شده است.

اين طيف معتقدند كه يكي از كاركردهاي سناريوي مشاركت مشروط، متفق كردن جريان فتنه با ظرفيت‌هايي مانند برخي از نمايندگان مجلس است كه منتسب به جريان اصلاح‌طلب هستند اما در جريان فتنه برخورد نامعقولي نداشته‌اند و قرار گرفتن آن‌ها در كنار عناصر تابلودار فتنه، امكان سفيد شدن اين عناصر را نيز فراهم مي‌كند.

بر اساس سناريوي مشاركت مشروط كه امتيازگيري حداكثري و امتيازدهي حداقلي را در خود دارد، پيش‌بيني شده كه يا نظام شروط خاتمي را مي‌پذيرد و فضا را براي آن‌ها باز مي‌كند كه به معناي پيروزي اين جريان است و يا صحنه را بر فتنه‌گران مي‌بندد كه در نتيجه با مظلوم‌نمايي و بدون اعلام تحريم مشابه اقدامي كه مجمع روحانيون در انتخابات مجلس چهارم (سال 72) كرد، كنار مي‌كشند و از اين عقبه مظلوم‌نمايي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم استفاده مي‌كنند.

در عين حال، سناريوي مشاركت مشروط و حتي كنار كشيدن از انتخابات، پروژه آشكار جريان فتنه است اما در كنار اينكه با دست پس مي‌زنند و با افرادي كه خارج از اين چارچوب اظهارنظر يا فعاليتي كنند، برخورد مي‌كنند، قرار شده است كه به صورت چراغ خاموش تا حدي كه امكان دارد، افرادي به داخل مجلس فرستاده شوند تا پتانسيل يك جريان اقليت متمايل به فتنه در قوه مقننه از دست نرود.

اين در حالي است كه سياست قطعي نظام در برخورد با عناصر جريان فتنه، بر خلاف توهم "چراغ سبز براي بازگشت"، ميدان دادن به آن‌ها در صورت اعلا

:: بازدید از این مطلب : 524

|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

از سارا پیلین تا جعفر پناهی در جشنواره تورنتو

'جشنواره بین المللی فیلم تورنتو' در حالی با نمایش بیش از سیصد فیلم از شصت کشور جهان روز پنج شنبه ( ١٧ شهریور ) فعالیت ده روزه خود را آغاز کرد که به نظر می رسد امسال به محلی برای نمایش فیلم های فیلمسازان ایرانی حامی فتنه 88 تبدیل شده است.

 

 

 

از سارا پیلین تا جعفر پناهی در جشنواره تورنتو

 به نقل از سایت صدای آمریکا، بزرگترین رویداد فرهنگی و هنری سال ٢٠١١ کانادا با نمایش ٢٦٨ فیلم بلند و ٦٨ فیلم کوتاه از کشورهای سراسر جهان به مدت ده روز در بزرگترین شهر کانادا برگزار می شود.
«جشنواره بین المللی فیلم تورنتو» سال ٢٠١١ همچنین میزبان مستندهای در مورد سارا پیلین، نامزد احتمالی ریاست جمهوری ایالات متحده و یک روز از زندگی جعفر پناهی، فیلمساز سرشناس ایرانی در بند خواهد بود.
«این یک فیلم نیست»، ساخته جعفر پناهی، و مجتبی میرطهماسب، برای اولین بار در بخش سینمای جهان «جشنواره بین المللی فیلم تورنتو» به طور رایگان[!] برای علاقه مندان نشان داده می شود . این مستند زندگی جعفر پناهی و وضعیت سینمای امروز ایران را بررسی می کند.
برپایه گزارش های روز پنج شنبه رسانه های کانادا و جهان، مقامات جمهوری اسلامی مجتبی میرطهماسب را ممنوع الخروج کرده اند و از سفر وی به کانادا ممانعت به عمل آورده اند. این در حالی است که مطبوعات کانادا از اجازه سفر جعفر پناهی و دختر وی به تورنتو برای اولین اکران جهانی اثر مشترک این فیلمساز سرشناس زندانی و مجتبی میرطهماسب خبر دادند.
«جدایی نادر از سیمین» اثر اصغر فرهادی نیز از جمله دیگر فیلم های ساخته کارگردان های ایرانی است که در بخش «سینمای معاصر جهان» بزرگترین رویداد فرهنگی و هنری صنعت فیلم و سینمای سال ٢٠١١ کانادا اکران خواهد شد.
«به امید دیدار» جدیدترین اثر محمد رسول اف نیز از جمله دیگر فیلم های ایرانی است که برای اولین بار اکران می شود. محمد رسول اف در این فیلم زندگی یک وکیل جوان را به تصویر می کشد که در شرایطی که همسرش خارج از ایران و در تبعید به سر می برد، خود با یک بارداری ناخواسته و پیچیدگی های اداری و نظام مردسالاری ایران، با مشکلات بسیاری برای ترک کشور مادری اش دست به گریبان است.


  

رویگردانی شجریان از فتنه گران

مواضع ضد انقلابی شجریان ،ظاهرا مقداری تعدیل شده است.

 

 

shajariyan-0009

شنیده ها حاکی از آن است محمدرضا شجریان در حمایتهای خود از جریان فتنه دچار شک و تردید شده است.

به گزارش ندای انقلاب چندی پیش در پی مذاکره طرفداران جریان فتنه با محمد رضا شجریان برای اجرای برنامه در سالگرد فتنه 88در مالزی و هند و متعاقبا برنامه ریزی برای بهره برداری از کنسرت موسیقی مذکور به نفع جریان فتنه و جو سازی و تبلیغ بر ضد نظام، با رایزنی به عمل آمده با نامبرده، وی متقاعد شد با وجود برنامه ریزی مقدماتی، از شرکت در برنامه مذکور انصراف دهد.

طرفداران جریان فتنه با پوشش شرکت پارس تراول مبادرت به رایزنی و مذاکره با شجریان کرده بودند که در پی تشریح مواضع ضد انقلابی آنان برای شجریان، وی متقاعد شد به برگزار کنندگان پاسخ منفی دهد.

در راستای جلوگیری از سو استفاده مجدد بیگانگان و ضد انقلاب از نامبره به عنوان مطرح ترین خواننده سنتی کشور، از حدود یک سال و نیم پیش تعامل با وی آغاز شده و مقداری مواضع ضد انقلابی وی تعدیل شد. برخی از موضع گیری های وی نشان دهنده پشیمانی نسبت به حمایت از جریان فتنه دارد.



 

سایت آزادگی: صادق باشیم! جنبش سبز تمام شد و جز خاطره‌ای از آن نمانده است! + سند

یکی از کابران سایت ضد انقلابی آزادگی بعد از گذشت یکسال ونیم از مرگ جریان فتنه، تازه متوجه افول ومرگ این جریان فتنه گر در صحنه سیاسی ایران شده است

 

 

//

  یکی از کابران سایت ضد انقلابی آزادگی بعد از گذشت یکسال ونیم از مرگ جریان فتنه، تازه متوجه افول ومرگ این جریان فتنه گر در صحنه سیاسی ایران شده است.
بر اساس این گزارش؛ این کابر سایت آزادگی در تاریخ10سپتامبر(19شهریور) چنین نوشت:« می‌ شنویم که جنبش سبز با طراوت و سرزنده و یا شاید چون آتش زیر خاکستر است، ولی‌ بگذارید با هم صادق باشیم! دو سال بیشتر از دهمین انتخابات ریاست جمهوری گذشت ودیگرخبری از تقلبِ بزرگ نیست، سران همان جنبش بیش از دویست روزی به حبس اند و قیامتی هم نشد، مشکلات زمانمان یا شوشولِ فرنود است ویاقیمت سکه وفلان گوشی جدید موبایل ویا آب بازی چند دختر و پسر،انگار همه شرایط حال را پذیرفته اند.»
وی اضافه کرد:« هزاران نفر ازصدقه سری نا آرامی‌های دوسال پیش وچه به راستی وچه از روی کلک، اقامت کشور‌های دیگر را گرفتند و البته اکثرشان هم تازه یاد ادامه تحصیل افتادند و(مثلا در آکسفورد) به دانشگاه می‌ روند و هر ازگاهی هم نوشته‌ای در وبلاگشان به روز می‌‌شود، از آن دستبند‌های سبز به جز تعدادی در دست چند زن و مرد پیر آواره خبری نیست و اپوزیسیون هم یا در تلاشند که خود را به کسی‌ یا جایی بچسبانند و یا رابطه‌ای بجویند تا اگر رژیمی‌ تغییر کند، پستی برایشان آماده باشد.»
این حامی نا امید و مایوس جریان شکست خورده سبز در پایان افزود:«بگذارید صادق باشیم! جنبش سبز مرده است وجز خاطره‌ای از آن نمانده است،خاطره‌ای که گرچه برخی‌ را عزادار کرد، مشاورانی رنگ و وارنگ و رجل سیاسی مان را خوشبخت که از این کشور به آن کشور روند (و درحین تفرّج و سرگرم شدن) در دانشگاهی و برای 10-20 نفری حرف بزنند و تشویق شوند.
خوش خیالی است امید به سرانجام رسیدن بهارِ عربی‌ داشته باشیم و خوش خیالی تر آن است که امید به چنین اپوزیسیونی ببندیم!»
113



 

منتظری: در شرایط فعلی طرح مسئله امام موسی صدر به نفع آمریکاست!!

برخی اعضای خانواده امام موسی صدر در گفتگوهای رسانه ای انگشت اتهام را به سمت جلال الدین فارسی، شهید محمد منتظری و محسن رفیق دوست گرفتند و کوشیدند تا از آب گل آلود ماجرای سقوط قذافی ماهی گیری کنند.

 

 

منتظری: در شرایط فعلی طرح مسئله امام موسی صدر به نفع آمریکاست!!

  سقوط رژیم قذافی در لیبی و فرار رهبر سبز این کشور از طرابلس پس از شش ماه جنگ داخلی، بهانه ای شده که رسانه های داخلی به بررسی ریشه های روابط انقلاب اسلامی ایران و رژیم قذافی بپردازند. در این میان موضوع ربودن شدن امام موسی صدر و تمایلات سیاسی برخی اعضای خانواده رهبر شیعیان لبنان نیز سبب شده تا این بررسی ها رنگ و بوی سیاسی تری به خود بگیرد.

رجانیوز در این باره می نویسد: برخی اعضای خانواده امام موسی صدر در گفتگوهای رسانه ای انگشت اتهام را به سمت جلال الدین فارسی، شهید محمد منتظری و محسن رفیق دوست گرفتند و کوشیدند تا از آب گل آلود ماجرای سقوط قذافی ماهی گیری کنند.

اما در این میان فراموشی مراکز اصلی حمایت از قذافی در تهران توسط این افراد موجب شد تا علامت سوال بزرگی در برابر انگیزه این مطالبات به وجود آید. فراموشی رابطه نزدیک آیت الله منتظری و نزدیکانش با قذافی و رابطه صمیمانه مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی با سیف الاسلام قذافی از نمونه های این فراموشی بود.

به هر حال، مطلعین تاریخ انقلاب اسلامی می دانند که تمام سرنخ های روابط ایران و لیبی پس از انقلاب به بیت الله منظری بر می گردد به گونه ای که صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر می گوید در سالهای ابتدایی انقلاب درخواست های هیات پی گیری وضعیت امام موسی صدر به جای طرابلس از دفتر آیت الله منتظری می آمد.

مهدی هاشمی معدوم و نزدیکانش مانند شیخ الشریعه (محمدحسین شریعتی معروف به شریعت اردستانی) از مهمترین سمپاتها و عوامل قذافی در ایران بودند به گونه ای که شیخ الشریعه در جلساتی می گوید: رهبر جهان اسلام معمر قذافی ست.

در شب اعدام مهدي هاشمي تلويزيون ليبي به دفاع از مهدي هاشمي فيلمی از حضور او در لیبی را پخش كرد و بلافاصله قذافي هم به نشانه اعتراض چندين انقلابي را اعدام كرد و خانه هايشان را با بولدوزر خراب كرد!

مهدی هاشمی خود درباره ریشه روابطش با لیبی می گوید: ما چه در زمانی که در سپاه بودیم بطور خفیف تر، بعدش هم بطور جدی تر، یک سری مشکلات داخلی نظام و بن بست ها و اشکالات و نارضایی هایی که وجود دارد با سعد مجبر، نماینده قذافی در ایران مطرح می کردیم و در حقیقت یک شناختی از بافت معادلات کشور را مرتب به اینها می دادیم... بیشتر نقاط ضعف را می گفتیم. این در یک محور زمانی که با سفارت لیبی رابطه داشتیم...

لیبیایی ها از کانال ما در جریان مسائل کشور و نقاط ضعف نظام و رژیم و مسؤولین قرار می گرفتند و این قول را هم به ما داده بودند که بالاخره اگر شما و طیف و تفکر شما به حاکمیت برسد ما حمایت صددرصد می کنیم از شما. یک همچون قول حمایت کلی را از همان اول به ما داده بودند که این آخر هم باز خود سعد مجبر با من مطالب را اعتراف کرد.....



در محور لیبی اگر بخواهیم خلاصه بکنیم باید بگوییم همان دیدگاه های ضد حضرت امام و نظام و اعتراضات و اشکالاتی که ما داشتیم به مجموعه نظام، به همراه یک سری اخبار و جریاناتی که در هر مقطعی در تحولات داخلی به دستمان می رسید اینها را به نحوی منتقل می کردیم و در قبالش هم لیبی این تعهد را کرده بود که بطور صد در صد و همه جانبه با ما همکاری کند.



 

جرس: بنی صدر 25 راهکار برای زمین زدن ایران ارائه کرد!

بنی صدر در راستای جا انداختن پروژه جدید تهدیدات نظامی غرب علیه ایران اسلامی که با تهدید سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در هفته گذشته کلید خورد، به بهانه جلوگیری از دخالت نظامی وسیاسی غرب در ایران، 25 راهکار به ضرر ملت و دولت ایران ارائه کرد!

 

 

//

ابوالحسن بنی صدر که بارها خیانت به ملت و کشور ایران و وابستگی خود به غرب را ثابت کرده در راستای جا انداختن پروژه جدید تهدیدات نظامی غرب علیه ایران اسلامی که با تهدید سارکوزی رئیس جمهور فرانسه در هفته گذشته کلید خورد، به بهانه جلوگیری از دخالت نظامی وسیاسی غرب در ایران 25 راهکار به ضرر ملت و دولت ایران ارائه کرد!
  نیز درتاریخ10سپتامبر(19شهریور) در اقدامی هماهنگ با این سیاست نخ نما شده نوشت:«در پی موج جدید هشدارها و تهدیدات نظامی صورت گرفته علیه جمهوری اسلامی،ابوالحسن بنی صدر ضمن اعلام خطر نسبت به این موضوع، با ارائه ٢5 راه حل پیشنهادی، خواستار عدم دخالت نظامی و سیاسی غرب در ایران و در عوض "برقراری منطقی" شرایط بین المللی برای تغییر وضعیت موجود شد[!]»
بر اساس این گزارش؛ جرس اضافه کرد:«این راه حل های پیشنهادی از سوی ابوالحسن بنی صدر، در ادامۀ اظهارات چند روز پیش وی در خصوص لزوم پرهیز از اجرای پروژه لیبی برای ایران و دیگر کشورهای منطقه می باشد.»
سایت وابسته به عطاء الله مهاجرانی در ادامه به بازگویی توهمات بنی صدر در مورد جامعه اسلامی ایران پرداخته و افزود:«بنی صدر می گوید جامعه ایرانی یکی از آن جامعه هایی است که با این رژیم استبدادی مخالف است و تغییر را می‌خواهد.»
این درحالی است که مردم انقلابی ایران با حضور ده ها میلیونی خود در خیابان ها در طی دو سال گذشته همانند روزهای 9 دی و 22 بهمن بارها حمایت خود را از نظام اسلامی ابراز داشته اند که به باور تحیلگران این حضور حماسی مردم که نتیجه روشنگری های رهبر معظم انقلاب و مدیریت صحیح ایشان در زمان فتنه بود مهمترین عامل برای شکست فتنه و توطئه دشمنان محسوب می شود.
در حالی که بنی صدر 25 راهکار برای زمین زدن نظام اسلامی و تضعیف کشور به غربی ها ارائه کرد، درپایان برای رفع اتهام وطن فروشی وخیانت از خود، اضافه کرد:«جامعه ایران وقتی مطمئن شود که دنیا موافق با تحول این رژیم به دموکراسی است و مزاحمتی هم برای همه ملت ایران ایجاد نمی شود، رژیم را بطور واقعی تضعیف می‌کند به ترتیبی که به حقوق مردم هم صدمه وارد نشود و زندگی آنها به لحاظ اقتصادی و غیر آن سخت نشود، ترس و بیم زندگی آنها را فلج نکند، البته جنبش می‌کنند، هیچ هم محتاج این نمی‌شوند که آقایان[غربی ها] لطف فرموده نیروی عملیات ویژه و هواپیماهای خود را برای "کن فیکون" کردن یک کشور بفرستند، بعد از "کن فیکن" کردن بگویند، حالا کشور آزاد شد، برای ساختن می‌آییم! خب بهتر است که نه خراب کنید، نه بسازید، بگذارید که مردم خود خویشتن را آزاد کنند، ملتی هم که خود خویشتن را آزاد نمی‌کند، البته لایق دموکراسی نمی‌شود. برخی از این راه حل ها را هم غرب اجرا می کند اما نه برای کمک به دموکراسی، بلکه برای منافع خودش.»



"آقاي خاتمي رنگ عوض نكن! نظام هيچ‌كدام از ما را نمي‌پذيرد"

 

يك شبكه هماهنگي رسانه اي گروهك هاي ضدانقلاب، تمايل خاتمي براي دور زدن موسوي و كروبي و حضور در انتخابات را وقاحت خواند.

بالاترين با بيان اينكه «درباره خاتمي ديگر هيچ ابهامي باقي نمانده» نوشت: شرم بر تو آقاي خاتمي كه در جواب درخواست موسوي براي عدم حضور در انتخابات مي گويي بنده فقط به وظيفه خود عمل خواهم كرد.

اين شبكه وابسته به اپوزيسيون مي نويسد: عجب روزگار غريبي است، در اين 2 سال چه چيزها كه نديديم و نشنيديم. از اين خوشحالم كه جنبش سبز توانست چهره واقعي همه را نشان دهد. آقاي خاتمي هنوز هم باورش برايم سخت است كه اين حرف را زده باشيد، اما اگر چنين باشد آيا اسم اين كار را مي شود به جز وقاحت گذاشت؟» «خبرآنلاين؛ دختر ميرحسين موسوي اخيرا با خاتمي ديدار كرده است. وي به نقل از پدرش به خاتمي گفته شما بايد انتخابات مجلس را تحريم كنيد و خاتمي هم كه سخت طرفدار حضور در انتخابات است در پاسخ گفته بنده فقط به وظيفه خود عمل خواهم كرد.»

بالاترين افزود: چه كارهايي كه شيريني پست و مقام با آدم نمي كند! آقاي خاتمي گيرم از روي ميرحسين كه الان 7 ماه است در حصر است خجالت نكشيديد، آيا خون ريخته شده ندا رو هم فراموش كرديد؟ از روي سينا آرامي خجالت نكشيدي. براي تو آمده بود، فكر مي كرد كه تو هم سبز هستي، خبر نداشت كه تو هر روز رنگ عوض مي كني. ما هم نمي دانستيم، اما حال فهميديم. آقاي خاتمي، شما و دوستان گراميتان آزاديد كه در هر انتخابات شركت كنيد، حيف كه بعضي سودجو تو را سبز مي دانند و باعث بدنامي ما مي شوند. درود بر موسوي و كروبي باغيرت، يك تار گنديده آنها به صد تا مثل امثال شما مي ارزد.

در همين حال مجتبي واحدي سردبير فراري آفتاب يزد كه خود را مشاور كروبي معرفي مي كند، ضمن تخطئه اصلاح طلبان نوشت: حاكميت با چه زباني به شما بگويد كه تصميم خود را درباره شما گرفته است. براي بسياري از تحليلگران سياسي روشن نيست كه اصرار برخي از اصلاح طلبان براي سخن گفتن درباره انتخابات به خاطر چيست؟


 

حقاني: در فتنه 88 همه طیف‌های مخالف نظام حضور داشتند

 

یک کارشناس مسائل تاریخی با بیان این که فتنه 88 جنگ احزاب جمهوری اسلامی بود،گفت در جریان فتنه 88 همه طیف‌های مخالف نظام حضور داشتند.

 موسی حقانی کارشناس مسائل تاریخی با حضور در آئین معرفی کتاب "نقشه نقش بر‌ آب" که به بررسی سخنان رهبری در مورد فتنه 88 اختصاص دارد، اظهار داشت: این کتاب، کتاب مهمی است ولی متاسفانه ما این طور کارها را کمی با تأخیر انجام میدهیم چرا که در حال حاضر مدتی از فتنه میگذرد.

وی با بیان اینکه دشمنان انقلاب در برخی مواقع از ما جلوترند، افزود: رهبری در فتنه تاکید داشتند که باید روشنگری کنیم تا بتوانیم از فتنه رد شویم.

حقانی با ذکر این مسئله که بعد از گذشت مدتی از فتنه قطعاً مستندات زیادی در مورد آن وجود دارد خاطرنشان کرد: توقع ما در مورد مسائلی که مربوط به رهبر انقلاب میشود، بسیار بالاست.

این کارشناس مسائل تاریخی با بیان اینکه فتنه آمیخته شدن حق و باطل برای رسیدن به یک مقصود باطل است، تاکید کرد: ‌معلوم است که فتنه‌گران به دنبال یک هدف باطل بودند.

حقانی با ذکر این مسئله که مردم در تصمیم‌گیریهای خود تحت تاثیر خواص هستند، اظهار داشت: رهبری هدف فتنه را جمع کردن بساط جمهوری اسلامی ایران و حقیقت دین و حتی شعارهای دینی معرفی میکنند که ما از این نکته غفلت کرده‌‌ایم.

این کارشناس مسائل تاریخی بیان داشت:سران فتنه در راستای براندازی حرکت میکردند، یا اینکه عواملی دیگر آنها را به صحنه هل داده‌اند، بحث دیگری است ولی یکی از نکاتی که در رابطه با جریان فتنه 88 باید مورد توجه قرار گیرد ارتباط آن با فتنه 78 است که ما از آن هم غفلت کرده‌ایم.

حقانی گفت: نکته دیگر بحث اسلام ناب و اسلام آمریکایی در جریان فتنه است که باید به این مسئله هم توجه صورت گیرد.

وی یادآور شد که ما در جریان مشروطه دنبال مردم‌سالاری دینی بودیم ولی با مسائلی که برخی در آن زمان بوجود آورده‌اند، حتی بسیاری از بزرگان هم نتوانستند تحلیل درستی داشته باشند.

حقانی تصریح کرد: بعد از مشروطه ما شاهد رشد جریانی در کشور هستیم که یا از اسلام مارکسیستی و یا اسلام سوسیالیستی سر در آورده و به نظر من شاید مشکل سران فتنه هم این باشد که مسائل دینی خود را خارج از چارچوب اسلام فقاهتی مطرح کردند.

وی با تاکید بر این نکته که فتنه 88 جنگ احزاب جمهوری اسلامی بود، اضافه کرد: در جریان فتنه 88 همه طیف‌های مخالف نظام حضور داشتند.

حقانی در پایان سخنانش با بیان اینکه جریان انحرافی هم از همین معضلی که ذکر کردیم رنج میبرد، اظهار داشت: اگر ما به این معضل نپردازیم و به آن دقت نکنیم با مشکل مواجه میشویم بر این اساس باید ارتباط با نظام ولایی و مرجعیت و همچنین اسلام فقاهتی توجه کافی داشته باشیم.


فیلترینگ اینترنت ادعاهای دروغین دموکراسی کشورهای غربی را فاش کرد



خبرگزاری فارس: سرکوب مردم توسط دولت انگلیس در حوادث اخیر، سیاست‌های دوگانه دموکراسی‌های غربی در استفاده از اینترنت به صورت آزاد را زیر سوال برد و تناقض‌های موجود در نظام‌های غربی را آشکار ساخت.


به گزارش فارس، روزنامه "وال استریت ژورنال" در گزارشی به قلم "اوگنی موروزوف" نوشت: به دنبال حوادث لندن و نروژ، سیاستمداران غربی خواهان کنترل بیشتری بر فضای اینترنت شدند؛ از سوی دیگر، دولت‌های اقتدارگرا نیز نظاره گر این تحولات هستند. تکنولوژی باعث تقویت همه طرف‌های درگیر در خشونت‌های اخیر از جمله آشوب گران، گروه‌های خود سر و دولت شده است.

سرکوب اینترنت، به سبک غربی

آیا اغتشاشگران جوانی که در لندن، منچستر و شهرهای دیگر بریتانیا به خیابان‌ها ریختند، پیش بینی میکردند که تصاویر آنها توسط کاربران اینترنت که مشتاق شناسایی آنها هستند، مورد بررسی و شناسایی قرار گیرد؟ بلافاصله پس از شورش‌ها، گروه‌های اغتشاشگر سایبری به سراغ فیس‌بوک، فلیکر و سایر شبکه‌های اجتماعی اینترنتی رفتند تا تصاویر مربوط به خشونت‌ها را مشاهده و بررسی کنند. حتی برخی از متخصصین کامپیوتر داوطلبانه با استفاده از نرم افزارهای شناسایی چهره به دنبال مقایسه چهره‌های آشوب گران با چهره‌هایی هستند که در اینترنت موجود هستند.

فاصله تبدیل شدن انسان معمولی دنیای دیجیتال به انسان‌های سرکش بسیار کم است

جوانان شورشی همانند "لودیت‌ها" نیستند ("لودیت‌ها" اعضای گروههای کارگری انگلیس در قرن نوزدهم بودند که مخالف انقلاب صنعتی بودند و ماشین آلات را تخریب میکردند چون بر این عقیده بودند که ماشین، در آمد آنها را به مخاطره میاندازد). آنها از گوشیهای بلک‌بری برای ارسال پیام‌های خود استفاده کردند و از پایگاه‌های اینترنتی قابل رویت و قابل ردگیری همچون فیس‌بوک و توییتر اجتناب ورزیدند. گفته میشود آنها بسیاری از فروشگاه‌های لوازم الکترونیکی فانتزی را غارت کردند. به نظر میرسد فاصله تبدیل شدن انسان معمولی دنیای دیجیتال به انسان‌های سرکش دنیای دیجیتال بسیار کم است.

آیا فیلترینگ فیس‌بوک و توییتر باعث کاهش تنش‌ها خواهد شد؟

به محض اینکه نقش شبکه‌های اجتماعی در شورش‌های لندن مورد ارزیابی قرار گرفت، سیاستمداران بریتانیایی این موضوع را بررسی میکنند که آیا ممنوعیت یا سانسور موقت سایت‌هایی نظیر فیس‌بوک و توییتر، باعث کاهش تنش‌ها خواهد شد یا اوضاع را ملتهب‌تر خواهد کرد. آنچه مسلم است این است که تکنولوژی باعث تقویت همه طرف‌های درگیر در خشونت‌های اخیر شده است؛ آشوبگران، گروه‌های اغتشاشگر، دولت و حتی شهروندان عادی که مشتاق کمک به بهبود وضع موجود هستند. اما این تقویت و قدرت‌نمایی برای تمامی آنها به یک شکل نیست. به عنوان مثال پلیس بریتانیا که مجهز به آخرین تکنولوژی شناسایی میباشد، از طریق تصاویر گرفته شده توسط دوربین‌های تلویزیونی مداربسته خود، بررسی رونوشت‌های چت و اطلاعات منطقه جغرافیایی به اقدامات پلیسی خود میپردازد و احتمالا بسیاری از مجرمین را شناسایی خواهد کرد.

دست دموکراسی‌های غربی رو شد

دولت‌های اقتدارگرا از نزدیک نظاره‌گر این تحولات هستند. رسانه‌های دولتی چین، به علت نبود کنترل‌ها به سبک چینی بر رسانه‌های اجتماعی، آشوب‌ها را مورد انتقاد قرار دادند. این رژیم‌ها مشتاقند ببینند مقامات غربی چه نوع رویه‌ای را برای مقابله با این تکنولوژیهای روبه تکامل در پیش خواهند گرفت. آنها امیدوارند سرکوب این شورش‌ها حداقل به اثبات جزئی سیاست‌های سرکوب گرایانه آنها منجر شود.

دسترسی به اینترنت در غرب محدود می‌شود

برخی از مقامات انگلیسی سریعا از بلک بری تقاضا کردند تا سرویس پیام رسانی خود را برای جلوگیری از تشدید آشوب‌ها به حالت تعلیق درآورند. روز سه شنبه، دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا اعلام کرد که دولت باید دسترسی به شبکه‌های اجتماعی را برای افرادی که خشونت و بی نظمی را طرح ریزی میکنند، محدود کند.
پس از قتل عام اخیر در نروژ، بسیاری از سیاست مداران اروپایی از نظرات ضدمهاجرتی که به صورت ناشناس در محیط اینترنت قرار میگیرد و باعث افراط گرایی میشود ابراز نگرانی کردند. آنها در حال حاضر به دنبال راهکارهایی هستند که بتواند دسترسی افراد به اینترنت به صورت ناشناس را محدود کنند.

تولیدکنندگان ابزارهای نظارتی و جاسوسی اکنون خود گرفتار شده‌اند

آیا اینترنت واقعا نیاز به قوانین، مقررات و تکنولوژیهای خاصی دارد که دولت‌ها بتوانند کنترل بیشتری بر آن داشته باشند؟ زمانی که پلیس مخفی مصر میتواند تکنولوژی غربی که به آنها اجازه شنود تماس‌های "اسکایپ" مخالفین را میدهد، خریداری کنند، بعید به نظر میرسد سازمان‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا وسیله‌ای برای شنود تماس‌های یک انزواطلب نروژی در اختیار نداشته باشند.
ما چنین طرح‌های جدی را فقط به خاطر اینکه اقدامات تروریستی ما را از توانایی درست فکر کردن محروم میکنند، تحمل میکنیم. ما به خاطر این گرایش جهانی که تصور میکند تکنولوژی، نیروی رهایی بخش است دچار غفلت شده‌ایم، اما از این موضوع نیز غفلت کرده‌ایم که پیش از این، دولت‌ها قدرت بیشتری نسبت به افراد داشتند.

دموکراسی غربی به مثابه رژیم‌های دیکتاتور

چالش‌های داخلی که به واسطه اینترنت ایجاد شده‌اند نیازمند پاسخی محتاطانه و حساب شده در غرب است. رهبران پکن، تهران و دیگر نقاط جهان منتظر اقدامات اشتباه ما هستند. در واقع اشتباهات ما مجوز بین‌المللی برای سرکوب شهروندان در این کشورها را صادر خواهد کرد. آنها همچنین به دنبال ابزارها و استراتژیهایی هستند که نظارت دیجیتالی خود را افزایش دهند.
پس از آشوب‌های خشونت بار سال 2009، مقامات چینی تردیدی نداشتند که دسترسی به اینترنت در منطقه "سین کیانگ" را برای مدت 10 ماه قطع کنند. اگر غرب، اقدامات مشابهی را برای برخورد با بی نظمی در پیش بگیرد، در این صورت آنها قطعا از این بهانه رسمی برای انجام چنین اقدامات شدیدی علیه شهروندانشان استقبال خواهند نمود. به همین ترتیب، هر طرحی از طرف آمریکا یا اروپا برای جمع آوری اطلاعات رفتاری اشخاص در اینترنت - تلاش برای شناسایی هویت تروریست‌ها از طریق ردگیری پیام‌های آنها در توییتر یا فعالیت در شبکه‌های اجتماعی- به احتمال زیاد باعث پیشرفت صنعت داده‌کاوی (دیتا مینینگ) خواهد شد. زمان زیادی طول نخواهد کشید تا چنین ابزارهایی راه خود را به سمت کشورهای سرکوب گر پیدا کند.

غربی‌ها اول باید تناقضات درونی سیستم خود را حل کنند

اما در اینجا موضوع دیگری نیز وجود دارد که در معرض خطر قرار دارد. برای بقیه کشورهای جهان، تلاش دولت‌های غربی به ویژه ایالات متحده آمریکا برای ترویج دموکراسی در جهان اغلب به عنوان ریاکاری و تزویر شناخته شده است. چگونه غرب میتواند دیگران را مورد خطاب قرار دهد در حالی که با تناقضات اجتماعی داخلی خود در حال دست و پنجه نرم کردن است؟ کشورهای دیگر تا زمانی میتوانستند با این ریاکاری کنار بیایند که غرب در ترویج آرمان‌های خود در جهان محکم و استوار ایستاده بود. اما ادامه دادن این سیاست یک بام و دو هوا در عصر اینترنت سخت‌تر شده است.
در رابطه با نگرانی غرب برای توقف خشونت و جرائم تجاری مانند کپی رایت‌های غیرقانونی و اشتراک گذاری فایل‌ها، سیاست مداران غربی ابزارهای جدیدی را برای بررسی ترافیک اینترنتی و تغییرات در زیرساخت‌های اینترنت پیشنهاد کرده‌اند تا بدین وسیله نظارت بر اینترنت آسان‌تر و بیشتر شود. آنچه که آنها درک نمیکنند این است که چنین ابزارهایی میتواند بر سرنوشت مخالفان در کشورهای دیگر مانند چین و ایران تاثیر گذار باشد. به همین ترتیب، چگونگی رفتار سیاست مداران غربی با موضوع ناشناس ماندن در اینترنت، بر سیاست سایت‌هایی چون فیس‌بوک تاثیر گذار خواهد بود و به نوبه خود، بر رفتار سیاسی کسانی که در خاورمیانه از شبکه‌های اجتماعی استفاده میکنند اثر خواهد گذاشت.

آمریکا و اروپا باید صدور دموکراسی را متوقف کنند

آیا آمریکا و اروپا باید تظاهر و تمایل به ترویج دموکراسی در جهان را رها کنند؟ یا اینکه آنها باید به فکر چگونگی افزایش انعطاف پذیری نهادهای سیاسی خود در مواجه با اینترنت باشند؟ در مجموع میتوان گفت که شواهد کمی درباره استفاده از این تکنولوژیها در مسیری اصولی و درست وجود دارد.
 

 

 



:: بازدید از این مطلب : 170
|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : دو شنبه 21 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

چرا ضدانقلاب اینقدر .... است.

 


یکی از عوامل آمریکا در آشوب های خیابانی تیرماه 1378، با فرصت طلب خواندن احمد باطبی، ترویج کنندگان وی را به خیانت نسبت به اپوزیسیون جمهوری اسلامی متهم کرد و دلایلی را به ادعای خود برشمرد.
امیر عباس فخرآور که در ایران با نشریاتی چون خرداد و مشارکت همکاری داشت و پس از فتنه سال 78 از کشور گریخت، در آمریکا به ملاقات برخی مقامات ضد ایرانی دولت بوش رفت.
وی به تازگی در مقاله ای که پایگاه «خبرنامه سبز» منتشر کرده، نوشابه امیری و مسعود بهنود و دیگر گردانندگان سایت روزنت را به خیانت متهم می کند و به انتقاد از مصاحبه امیری با احمد باطبی می پردازد. او در مقاله خود می نویسد: به برخی دروغ های شاخدار باطبی در این مصاحبه دقت کنید و خودتان قضاوت کنید که آیا جا داشت خانم خبرنگار تذکری به مصاحبه شونده می داد که شعور مخاطب را نادیده نگیرد. باطبی می گوید خاطرات آن روزهای دستگیری اش یادش نیست! دقیقا نمی داند جلوی کوی دانشگاه تهران بوده است یا دانشگاه تهران!، با رگبار مسلسل دانشجویان را هدف می گرفتند!، باطبی گلوله ای را می بیند که به سمتش می آید و سپس جاخالی می دهد و گلوله به سردر دانشگاه تهران می خورد و کمانه کرده به دوست باطبی که کنارش ایستاده است اصابت می کند که البته باطبی اسم این دوستش را هم هیچگاه به خاطر نمی آورد!، سپس باطبی می بیند که همه گلوله در استخوان کتف دوستش فرو نرفته است و با انگشت گلوله را درمی آورد!، سؤال من از نوشابه امیری این است که آیا تا به حال خودش برای یک بار هم که شده این مصاحبه را با دقت خوانده است؟ آیا از کس دیگری هم در کوی دانشگاه شنیده است که رگبار مسلسل روی دانشجویان گرفته باشند؟ آیا امکان دارد کسی گلوله را ببیند و جاخالی بدهد؟ و از همه مهمتر اینکه آیا در طول تاریخ علم پزشکی شنیده است که کسی از روی لایه های پوست، زیر پوست و عضلات بتواند گلوله ای را که در استخوان فرو رفته ببیند و سپس با انگشتش گلوله را دربیاورد؟ باطبی می گوید که پیراهن خونی، پیراهن همین دوست گلوله خورده اش بوده است که وی پس از خارج کردن گلوله با انگشتش پیراهنش را درآورده و روی زخم می گیرد و خون روی پیراهن از همین جا آمده است؟! راستی چرا خانم خبرنگار از باطبی نمی پرسد که پس جای سوراخ گلوله چرا روی این پیراهن دیده نمی شود؟ باطبی پیراهن را بالا برده و در برابر نور خورشید گرفته است و پیراهن کاملا سالم است و جای گلوله در آن نیست! البته این مصاحبه تنها جایی نیست که باطبی دروغهای شاخدار می گوید. باطبی بارها و بارها در صدای آمریکا از این خالی ها بسته است.
فخرآور با بیان اینکه باطبی نه تنها دانشجو و مبارز راه آزادی نبود بلکه حتی نتوانست دیپلم دبیرستان بگیرد و ترک تحصیل کرد، می افزاید: او در زمان حادثه کوی دانشگاه تهران در کلاسهای فوق برنامه تابستانی که موسسه جهاد دانشگاهی برقرار می کند شرکت می کرد و در یکی از همین روزها وقتی از کلاس بیرون آمد با جمعیت دانشجویان مواجه شد و برای ترساندن آنان تی شرت خون آلودی را که در گوشه خیابان افتاده بود بالای دست برد. در این هنگامه، جمشید بایرامی که مشغول تهیه عکس از اعتراضات دانشجویان بود، عکسی گرفت که مسیر زندگی باطبی را تغییر داد. باطبی اشتباها در بین انبوه دانشجویان بازداشت شده قرار گرفت و به زندان افتاد. در همان ساعات اولیه با التماس به نگهبانها می گفت که عضو فعال بسیج است و اشتباهی دستگیر شده است ولی چند روزی طول کشید تا تحقیقات انجام دهند و آزاد شود. در آستانه آزادی عکس جمشید بایرامی در هفته نامه اکونومیست منتشر شد و حکم آزادی باطبی معلق ماند. پس از آن باطبی که سطح پایین دانش عمومی و تزلزل شخصیتی اش کاملا آشکار بود به شکار آسان نیروهای اطلاعاتی تبدیل شد تا در نقش خبرچین وزارت اطلاعات ایفای نقش کند. به واسطه این خوش خدمتی هم زندان را برایش آسان کردند به گونه ای که مرخصی های فراوان و طولانی مدت دریافت می کرد. آذرماه سال 1383 پس از ازدواج سوم از سوی قاضی، دو سال مرخصی ازدواج دریافت کرد و توانست با توصیه عمادالدین باقی در همین ایام مرخصی در سازمان آگهی های روزنامه شرق و سپس با سفارش ایرج جمشیدی در روزنامه آسیا حقوق بگیر شود. پس از فراری شدن اینجانب و حضور موفق و پرصدایم در واشنگتن [!] باطبی از زندان آزاد شده و با حمایت وزارت اطلاعات به آمریکا سفر می کند تا پروژه تخریب اینجانب و کنفدراسیون دانشجویان ایرانی را دنبال کند.
فخرآور به استناد کتاب خاطرات اکبر محمدی تصریح کرد که این مهره فعال در فتنه سال 78، 20 بار از باطبی به عنوان نفوذی و خبرچین یاد کرده است. وی همچنین با انتشار عکس های تفریح و خوشگذرانی و علافی باطبی در آمریکا، عکس 30 تن از عناصر مخالف را بازدداشت شده را منتشر کرد و تصریح نمود که این عده توسط احمد باطبی لو داده و دستگیر شده اند.
خاطرنشان می شود فخرآور خود در محافل ضدانقلاب به عنوان نفوذی سیستم امنیتی جمهوری اسلامی شناخته می شود و بازگشت برادر وی به ایران بر ابهام ها در این باره افزوده است

دراویش هم به توهم سبزها دچار شدند 

 
سخنگوی دراویش نعمت اللهی گنابادی در مصاحبه‌ای که با یک سایت اپوزیسیون انجام داده، با اعلام حمایت مجدد از مهدی کروبی، اظهارات بامزه‌ای را هم درباره مشایی و کروبی مطرح کرده است.


سیدمصطفی آزمایش علت درگیری اخیر در شهرستان "کوار"(در ۴۵ کیلومتری شیراز) را که با تیراندازی دراویش گنابادی به سمت مردم همراه بود، رویدادهای پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم دانسته است.

وی با اشاره به شعارهای انتخاباتی مهدی کروبی در حمایت از دروایش، به جرس گفته است: دراویش به طور عرفی به کسی رای می دهند که آن شخص از حقوقشان حمایت کرده باشد و چون درگذشته آقای کروبی بارها از حقوق درویشان دفاع کردند در دوره انتخابات ریاست جمهوری دراویش به ایشان رای دادند اعم از گنابادی و غیر گنابادیها.

ما ۲۰ میلیون نفریم

سخنگوی دراویش گنابادی در ادامه در ادعایی عجیب جمعیت دراویش را ۲۰ میلیون نفر اعلام و عنوان کرد در انتخابات آینده همگی به کاندیدای حزب آقای کروبی رای می دهیم.

او گفت: مقامات حکومتی احتمال بسیار زیاد می دهند که دراویش در انتخابات بعدی هم به کاندایداهای حزب آقای کروبی رای بدهند و (ممکن است) خیل دراویشان در ایران که جمعیتی نزدیک بیست میلیون هستند بگویند کاندیدای ما کروبی است و باید از زندان آزاد شوند.

آقای آزمایش البته نگفت، اگر دراویش ۲۰ میلیون رای دارند و همگی به کروبی رای دادند، چرا او تنها موفق به کسب ۳۳۰ هزار رای شد.

گرچه آماری مستندی از تعداد دراویش گنابادی وجود ندارد اما بر اساس گزارش های میدانی جمعیت آنان در بسیاری از شهرها از ۲۰۰ نفر تجاوز نمی کند با این حال آنان برای جلب حمایت سیاسیون همواره جمعیت خود را میلیونی معرفی می کنند.

عمده دراویش در شهرهای گناباد، ششده وقره بلاغ فسا،‌ بروجرد و چند شهر دیگر سکونت دارند.

ما را نزدیک به جریان انحرافی می دانند

سخنگوی دراویش گنابادی علت دوم رویدادهای اخیر کوار را جریان انحرافی دانست و عنوان کرد که نظام ما را نزدیک به جریان انحرافی می داند و به همین دلیل روحانیونی را برای مقابله با عرفان های نوظهور راهی شهرها کرده است.

آزمایش در این باره اظهار داشته است: قوه قهریه جریان وابسته به اسفندیار رحیم مشایی و احمدی نژاد را که جریان انحرافی معرفی می کنند، تابع طریقت می دانند نه تابع شریعت و می گویند اینها به نحوی از انحا به عرفان و تصوف و درویشی ربط دارند و به همین دلیل با هدف سرکوب دراویش می خواهند برای پاکسازی مقدمه سازی کنند.

او منظور خود را از پاکسازی، انتخابات مجلس نهم بیان کرد که ممکن است حامیان جریان انحرافی در آن پیروز شوند. به گفته آزمایش این موضوع "باعث شد که در طول ماه رمضان تعدادی از روحانیون تعلیم دیده را به مترو فرستادند و اینها زیر عنوان برنامه مشاوره نسیم معنوی با بقول خودشان عرفانهای نوظهور شروع به مبارزه فرهنگی کردند به اصطلاح و با مردم صحبت می کردند و آنها را از در غلطیده شدن به تصوف و عرفان و غیره بر حذر می داشتند."

به گفته او حضور حجت الاسلام شهبازی در کوار هم در همین راستا بوده است.

آقای شهبازی اواسط ماه رمضان به عنوان مبلغ به یکی از روستاهای کوار رفته و در مورد فرق و مذاهب مختلف به مردم راهنمایی داده است.

به دنبال این رویداد، تعدادی از دراویش گنابادی که از فعالیت حجت الاسلام شهبازی ناراحتند، ضمن اهانت به مقدسات، او را مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و زمینه اعتراض و راهپیمایی مردم کوار در روز جمعه را فراهم می کنند.

البته مقابله دروایش نعمت اللهی گنابادی با مردم معترض منجر به درگیری شد و ده ها زخمی بر جای ماند. از جمله حدود ۳۰ معترض با تیراندازی دراویش راهی بیمارستان شدند. در ادامه ماجرا تعدادی از تیراندازان و افراد مسلح دراویش دستگیر شدند.

سخنگوی دراویش گنابادی درباره ضرب و شتم آقای شهبازی، اهانت به مقدسات و تیراندازی به سمت مردم توضیحی نداده اما مدعی است دروایش در کوار سرکوب شده اند و حتی "یک حالت کودتایی علیه کل دراویش دارد."

آزمایش همچنین گفت که وکلایی در داخل کشور درصدد تنظیم شکایت به مقامات مسئول دادگستری و رئیس قوه قضاییه هستند و و دراویش قصد دارند اطلاعات حادثه اخیرا را در قالب یک فایل به نماینده سازمان ملل متحد ارسال کنند.


رقابت سبزها و منافقین برای نزدیکی به آمریکا

 

احمد صبوری در مقاله خود نوشت: «اصلاح‌طلب‌ها در این نزدیک به دو سالی که به خارج هجوم آورده‌اند، با استفاده از منابع مالی لایزال که در طی ۲۸ ساله مشارکت تمام عیار در اقتصاد ایران تل انبار کرده اند، تحقیقا همه اهرم‌های تبلیغی و اطلاع‌رسانی را تسخیر کرده‌ند»

 

در روز ۲ سپتامبر (۱۱ شهریور) طی مقاله‌ای از رقابت نزدیک منافقین و اصلاح‌طلبان مقیم غرب برای نزدیکی به آمریکا نوشت.

 

وی بدون اشاره به ابراز پیشمانی این طیف از اصلاح‌طلبان و فاصله گرفتن آنها از اصول و آرمان‌های انقلاب نوشت: «سایت پشت سایت، تلویزیون بعد از تلویزیون «سبز» شد. در دیپلماسی و بده بستان جهانی ره صد ساله را در آنی در نوردیدند. اینها نبودند که سفارت آمریکا را اشغال کردند، فریاد مرگ بر آمریکا برایشان از نماز شب واجب‌تر نبود، برای رفتن به دستشویی عمومی، پرچم ۵۰ ستاره را لگد مال نمی‌کردند؟»

صبوری با اشاره به ارتباطات نزدیک آنها با مقامات آمریکایی افزود: «تنها پس از یک سال اقامت در خارج، در کمیته خارجی سنای آمریکا پیدایشان شد. این روزها با زبان روزه بعد از اقامه جماعت نماز صبح با سناتورها و ژنرال‌های چند ستاره آمریکایی می‌نشینند، کنفرانس گوادالوپ ۲ تشکیل می‌دهند و برای «منافع ملی» ملت! می‌برند و می‌دوزند».

نویسنده گویا نیوز همچنین با اشاره به تلاش‌های منافقین برای خروج از لیست گروهک‌های تروریستی آمریکا اضافه کرد: «از طرف دیگر مجاهدین خلق ... هرچه پس انداز کرده بودند را به پای رودولف جولیانی و اد رندل و ژنرال کلارک و هاوارد دین و ... ریختند. در پشت درهای کنگره آمریکا دخیل بستند که ما هم هستیم و ما هم به خوبی «منافع ملی» را پاس خواهیم داشت که «من آمریکا مستطعتم قوه»، چه غوغایی است برای حفظ این بیچاره "منفعت ملی"

وی با اشاره به تحول اصلاح‌طلبان برای ایجاد رابطه با دشمن درجه یک ملت افزود: «اصلاح‌طلب‌ها این بار به این نظر رسیدند که «منافع ملی» ما در این مقطع در گرو قربت به آمریکا است و چون اینها برندگان انتخابات ۸۸ هستند، بنابراین فقط ملت به اینها برای ارتباط گرفتن با غرب و بده بستان وکالت تام وتمام داده است. لابد می‌دانند اصلاح‌طلب‌ها به سختی ۳ تا ۴ میلیون شکم سیر وضع خوب (که نیمی از ثروت کشور را در تملک دارند) را نمایندگی می‌کنند.

به علاوه حتما یادشان است که برای به هیجان آوردن جوان های ساده متنفر از آن طرف از هر تهییجی که می‌شد، مثلا از ترانه «سر آمد زمستون»، استفاده شد که شا‌رش را اطلاح‌طلب متخصص (محسن سازگارا) در نافرمانی‌های مدنی ساکن در بیت جورج بوش، در فروردین سال ۶۰ ربود. می‌دانم که می‌دانند که اگر سید موسوی بزرگوار و شیخ در حصر خانگی و زندانیان اکثرا در مرخصی هفتگی، رأی حقیقی ۲۴ میلیون ایرانی را می داشتند تا به حال خانه بر سر رژیم خراب شده بود».

احمد صبوری در ادامه همچنین افزود : «جنگی است به پا برای تقرب به آمریکا!. از یک طرف اصلاح‌طلب‌ها و از طرف دیگر مجاهدین، بنابراین مجاهدین فقط پول خرج می‌کنند آن هم مثل یک ملوان مست. به هر سیاستمداری که در آمریکا بیابند و قابل خرید باشد برای ۱۰ دقیقه سوک سوک، پول خوبی می‌دهند، اما اصلاح‌طلب‌های خودمان چون تازه نفسند و تحصیل و کار خوب هم داشته‌اند کارشان جان‌دارتر است، در پشت پرده می‌دهند و می‌گیرند و در جبهه افکار عمومی هم سخت فعالند


 

جانشین فرمانده عملیاتی پژاک به هلاکت رسید

خبرگزاری فارس: در پی عملیات‌های سپاه، مجید کاویان جانشین فرمانده کل تروریست‌های پژاک به هلاکت رسیده است.

خبرگزاری فارس: جانشین فرمانده عملیاتی پژاک به هلاکت رسید

به گزارش خبرنگار دفاعی خبرگزاری فارس، در پی عملیات‌های نیروی زمینی سپاه در مقابله با گروهک تروریستی پژاک، مجید کاویان با اسم مستعار سمکو سرهلدان جانشین فرمانده کل تروریست‌های پژاک روز شنبه 12 شهریورماه به هلاکت رسیده است.

مجید کاویانی متولد شهر بانه است که از سال ۱۹۹۹ میلادی به صفوف تروریست‌های پ‌ک‌ک ملحق شده و بعد از تاسیس فرقه‌ تروریستی پژاک توسط پ‌ک‌ک در سال ۲۰۰۳ میلادی، در این فرقه‌ مشغول فعالیت‌های تروریستی بوده است. سمکو به‌عنوان جانشین فرمانده‌ کل نیروهای (پژاک) مشغول به خوش‌خدمتی و انجام عملیات‌های تروریستی در ایران بود که در درگیری‌های اخیر کشته شد.

فرمانده کل گروهک تروریستی پژاک با انتشار بیانیه‌ای این خبر را تایید کرد.  

وی در این بیانیه اعلام کرده است که روز شنبه دوازدهم شهریورماه و در دومین مرحله‌ از حملات سپاه پاسداران به ‌قندیل فرمانده گریلا مجید کاویان با کد سمکو و جانشین فرماندهی کل نیروهای شرق کردستان در حال فرماندهی عملیات در کوتامان همراه با گریلا روژهات بوتان‌ بر اثر اصابت ترکش توپ کشته شد.

تعلل در برخورد با تبلیغات ماهواره ای! 

برخورد قاطع و سریع با شرکتهای متخلف می تواند اثربخشی زیادی برای مردم داشته باشد ، تقریبا اکثر تبلیغات ماهواره ای در خصوص کالاهای غیراستاندارد موجب ضرر و زیان زیادی برای مردم شده است و خصوصا داروهای افزایش ... و قد و لاغری و چاقی و..... و در کنار آن محل درآمد شبکه های ماهواره ای نیز از بین می رود.

حماسه نیوز به گزارش بولتن نیوز: درتاریخ 30 اردیبهشت سال 90  آقای کریمی مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در خصوص منع تبلیغات ماهواره ای مطالبی را در خصوص برخورد با شرکتهایی که در شبکه های ماهواره ای غیر مجاز تبلیغات می کنند عنوان نمودند  اما با گذشت بیش از سه ماه و اندی  متاسفانه هنوز شاهد تبلیغات گسترده تعدادی از شرکتها و افراد حقیقی ایرانی در شبکه های ماهواره ای مبتذل می باشیم! .

شبکه های  ماهواره ای ابزار تهاجم فرهنگی دشمن:

با توجه به اینکه شبکه های  ماهواره ای بخشی از ابزار تهاجم فرهنگی دشمن به باورهای اخلاقی و اعتقادی و اجتماعی مردم محسوب می گردد و حمایتهای مالی از آنها می تواند در بقای آنها بسیار موثر باشد حمایت مالی از راه ارائه تبلیغات گذشته از بخش ابتذال نوع تبلیغات  مستقیما ارائه  کمک مالی به دشمنان مردم ایران محسوب می شود و در همین رابطه مراکز مسئول در سازمانهای ذینفع در این قضیه می بایست با جدیت با این تخلف  و جرم مشهود برخورد قانونی کنند و در همین رابطه راه کارهای قانونی و ابزارهای مناسب جهت برخورد با مراکز ارائه دهنده تبلیغات در کشور به وفور وجود دارد .

همه شرکتها و افراد تبلیغ کننده برای رسیدن به مقصود ، کانالهای ارتباطی خویش را همانند  شماره تلفن و یا سایت ویا ایمیل خود را براحتی در تبلیغات ماهواره ای عرضه می کنند و مراکز مسئول مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می توانند با هماهنگی با وزارت ارتباطات و قوه قضاییه نسبت به برخورد با تبلیغ دهنده گان ماهواره ای اقدامات قانونی مقتضی را انجام دهند.

برخورد قاطع و سریع با شرکتهای متخلف می تواند اثربخشی زیادی برای مردم داشته باشد ، تقریبا اکثر تبلیغات ماهواره ای در خصوص کالاهای غیراستاندارد موجب ضرر و زیان زیادی برای مردم شده است و خصوصا داروهای افزایش ... و قد و لاغری و چاقی و..... و در کنار آن محل درآمد شبکه های ماهواره ای نیز از بین می رود .

اما نکته مهمی که باعث ارائه این گزارش گردید عدم قاطعیت دستگاههای ذیربط در برخورد با شرکتهای ارائه دهنده تبلیغات ماهواره ای ظرف چند سال گذشته و خصوصا ظرف این سه ونیم ماه گذشته می باشد این از بدیهیات است که عدم برخورد جدی موجب جری شدن شرکتها و افراد خاطی در  انجام تخلف می گردد و در کنار آن موجب وهن قانون نیز خواهد شد،  بدین منظور وزیر محترم ارشاد به عنوان متولی اصلی در این امور می بایست علت عدم برخورد مناسب را از طرف مسئولین مربوطه پیگیری و دستورات لازم را برای برخورد قاطع با شرکتهای متخلف با همکاری قوه محترم قضاییه صادر نماید.

تصاویر ذیل تنها بخش بسیار اندک و ایزوله شده برای ارائه به مخاطبین است


سرنوشت پژاک درس عبرتی برای ضد انقلاب‌ها

 
ایران اسلامی به حدی از اقتدار رسیده است که احدی قدرت تعرض و عرض‌اندام در برابر نیروهای نظامی کشورمان را نداشته و نخواهد داشت.

مرصاد به نقل از فارس نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: سرنوشت شوم و حقیرانه گروهک تروریستی پژاک درس عبرتی برای تمام گروهک‌های ضد انقلاب است.

وی تصریح کرد: برخی از گروهک‌های تروریستی وقتی با رافت و سعه‌ صدر نظامیان و حافظان امنیت ایران اسلامی روبرو می‌شوند، تصور می‌کنند ایران توانایی حفاظت از منافع خود را ندارد.
این مسئول خاطرنشان کرد: تصور ناتوانی نیروهای نظامی کشور به ویژه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برابر ضد انقلاب‌ داخلی و دشمنان خارجی، یک خیال خام و از روی سادگی و خوش‌باوری است.
اکبریان در بخش دیگری از سخنان خود به تحرکات کورکورانه گروهک تروریستی پژاک در مرزهای غربی کشور اشاره کرد و گفت: در ابتدا تروریست‌ها با حمایت آشکار کشورهای غربی به مرزهای ایران نفوذ کرده و اقدامات کوری علیه هموطنانمان انجام دادند.
وی افزود: در این زمان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مرزبان‌های کشورمان به آنها فرصت یک ماهه داد و امیدوار بودیم گروهک تروریستی پژاک عاقلانه رفتار کرده و از این فرصت برای رهایی از سرنوشتی که در انتظارش است، استفاده کند.
نماینده مردم کرج در مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: پس از پایان ماه مبارک رمضان و فرصت یک ماهه به گروهک پژاک، حملات قاطع سپاه علیه تروریست‌ها آغاز شد و امروز تروریست‌ها و حامیان آنها از مرزهای ایران اسلامی فراری شده‌اند.
وی تاکید کرد: سرنوشت شومی که تروریست‌های عضو گروهک پژاک گرفتار آن شده‌اند، درس عبرتی برای تمام ضد انقلاب‌ها است.
اکبریان گفت: پاسخ سپاه به تحرکات تروریست‌ها به اندازه‌ای قاطعانه و کوبنده بود که فرصت رهایی نیافته و پس از چند ساعت درخواست آتش‌بس دادند.
وی با تاکید بر اینکه سرنوشت شوم پژاک درس عبرتی برای تمام ضد انقلاب‌ها و دشمنان داخلی و خارجی جمهوری اسلامی ایران است، گفت: مدافعان ایران اسلامی در ارتش و سپاه و حتی نیروهای مردمی هر تهدیدی را با قدرت تمام و کوبنده پاسخ می‌دهند.
اکبریان در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا سپاه باید درخواست آتش‌ بس تروریست‌های عضو پژاک را بپذیرد؟ گفت: آنها در منطقه بوده و به طور کامل بر اوضاع مسلط هستند.
وی در پایان تاکید کرد: بنابراین فرماندهان سپاه به دلیل اشرافی که بر موضوع دارند، باید در این زمینه اظهار نظر کرده و تصمیم‌گیری کنند و به طور قطع تصمیم آنها مورد قبول مردم قرار خواهد گرفت


سایت فتنه: ابطحی را جدی نگیرید

 

ارگان حلقه لندن برای چندمین بار به معاون خاتمی در دوران ریاست جمهوری وی حمله کرد.

 
جرس درباره اظهارات هفته گذشته ابطحی نوشت: ابطحی عزیز را زیاد جدی نگیرید. در شرایطی که هزینه فعالیت سیاسی به طور ثانیه​ای افزایش می​یابد، نمی​توان از افرادی مثل ابطحی انتظار داشت بیش از این جسارت به خرج دهند و درگیر لفاظی​های سیاسی شوند.
 
جرس توضیح نداد که چرا گنده گویی​های مداوم برخی دست اندرکاران فتنه را «لفاظی سیاسی» ارزیابی می​کند اما نوشت: به هر حال امثال ابطحی عزیز را اگر یارای مقاومت و ایستادن بر حرف اولشان بود، هنوز مانند خیلی​های دیگر در زندان بودند. ابطحی دوست داشتنی را زیاد جدی نگیریم.

 



:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 10
|
مجموع امتیاز : 10
تاریخ انتشار : پنج شنبه 17 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

وقتی سریال های رسانه ملی ضد فرهنگ حجاب می شوند


 

در سریالی نشان داده می‌شود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر مشکی در جمع حاضر می‌شود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی را دیده که آنرا به تصویر می‌کشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سال‌ها زندگی در بین خانواده‌های مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیده‌ایم. و یا نشان‌داده می‌شود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب...

چند وقتی است که طرح ارتقای امنیت اجتماعی در سطح کل کشور در حال اجراست. سیاست اتخاذ شده در انجام این طرح نیز برخورد قانونی با متخلفانی است که به هر نحوی، امنیت و آرامش جامعه را برهم می‌زنند. از همان آغاز به کار این طرح، خیلی از دلسوزان انقلاب و نظام عنوان داشتند که برخورد قانونی با این اتفاقات تا جایی ممکن است که بخواهیم در مقابل ناهنجاری‌هایی مثل زورگیری، دزدی، تعرض به نوامیش و... بیاستیم. اما از آنجا که یکی از مهمترین بخش‌های این طرح، برخورد با پدیدۀ بی‌حجابی است و چون علت اصلی وقوع این پدیده، فقر فرهنگی عمومی و عدم وجود مکانیزم تربیت انسان دینی‌ست، برخورد قهرآمیز با افرادی که دچار این معضل شده‌اند نه تنها دردی را دوا نمی‌کند بلکه باعث وخامت این شرایط نیز می‌شود.

به عبارت دیگر، تا وقتی که زیربنای فرهنگی پذیرش حجاب اسلامی در بین عموم ترمیم نشود، نمی‌توان با توسل به اجبارهای قانونی امید داشت که در بلندمدت شاهد بهبود شرایط حجاب در جامعه باشیم. این در شرایطی‌ست که نه تنها تلاش موثری در جهت رفع معضلات فرهنگی این پدیده توسط متولیان آن انجام نمی‌شود بلکه شاهد تعارض تولیدات فرهنگی ایشان با آنچیزی هستیم که در طرح ارتقای امنیت اجتماعی مدنظر است. یعنی از یکسو نظام قانونی ما خواسته‌ای را بر مردم تحمیل می‌کند که زیربنای فرهنگی آن از جمعیت لازم برخوردار نیست و از سوی دیگر نظام فرهنگی ما چیزی را بازتولید می‌کند که نه تنها در تضاد با جهت‌گیری‌های نظام قانونی‌ست بلکه ضد آنرا تبلیغ می‌کند.

برای مثال به جایگاه پوشش برتر (چادر) در رسانۀ ملی و طرح ارتقای امنیت اجتماعی نگاهی بیاندزیم. آنچه بدیهی است آن است که متولیان طرح مذکور در نظر دارند تا حد ممکن (البته اجباری برای تحقق آن ندارند) چادر به عنوان اصلی‌ترین حجاب خانم‌ها تبدیل شود. یعنی نقطۀ ایده‌آل ایشان آن است که قریب به اتفاق خانم‌های ایرانی نه تنها از حجاب مطلوب برخوردار باشند بلکه تمایلی به سمت استفاده از چادر در ایشان بوجود آید و آنرا به عنوان نوع پوشش خود برگزینند. اینکه چنین چیزی مدنظر طراحان این طرح قرار دارد نقطۀ مثبتی است که باید از آن حمایت کرد، زیرا در صورت تحقق این امر سطح توقع جامعه از حجاب بالاتر می‌رود و در شرایطی که همه خواهان استفادۀ چادر از سوی خانم‌ها هستند می‌توان انتظار داشت که شاهد کاهش بدحجابی در جامعه باشیم و حداقل‌های رعایت حجاب در سطح بالاتری قرار گیرد.

ولی افسوس که همۀ این‌ها در حد ایده‌آل باقی می‌ماند و رنگ اجرا به خود نمی‌بیند زیرا یکی از مراجع فرهنگی جامعۀ ما که نقش اساسی در جا انداختن معیارهای فرهنگی در بین عموم دارد، نه تنها نمایش مطلوبی از چادر را به مخاطبین خود ارائه نمی‌دهد که غیرمستقیم مبلّغ بی‌حجابی در جامعه نیز می‌شود. برای روشن شدن این موضوع خوب است که نگاهی بیاندازیم به نمایش چادر در رسانۀ ملی. من‌باب این موضوع و ایراداتی که بر سیمای جمهوری اسلامی در به تصویر کشیدن حجاب برتر وارد است چند نکته را می‌توان برشمرد که عبارتند از:

1. اکثر مواقع وقتی مشغول دیدن برنامه‌ای از تلویزیون هستیم که در آن خانمی از پوشش چادر استفاده کرده است، خانم‌های خانه به نحوۀ چادر سر گرفتن ایشان ایراد می‌گیرند و می‌گویند که معلوم است این بازیگران بلد نیستند که چطور باید چادر سر بگیرند. به این ترتیب از ارج و قرب چادر در بین خودِ چادری‌ها می‌کاهند چه برسد به افرادی که اصلاً حجاب مناسبی ندارند و با مشاهدۀ استفادۀ نادرست از آن، از علاقۀ‌شان به آن کم می‌شود. مثلاً در یکی از سریال‌های رمضانی امسال شاهد این بودیم که دختر خانم تا قسمت‌های اول چادر به سر می‌کرد، اما چه چادر سرکردنی؟ "هیچ‌کدام از برجستگی‌های وی توسط چادر پوشانده نشده بود" معلوم است در این شرایط، زنی که از حجاب مناسبی برخوردار نیست در مقایسۀ خود با این زن مثلاً باحجاب چادری، فرقی بین خود و او نمی‌بیند. و یا اینکه بسیاری از این زنان چادری به شدت آرایش و گریم کرده اند که اساسا شایسته یک «بانوی محجبه» نیست.


 

2. اصولاً در دنیای امروز بین روی پردۀ نمایش‌های مختلف پخش شده از رسانه با پشت‌پردۀ آنها ارتباط وجود دارد به نحوی که خیلی از ببینندگان در جستجوی این هستند که بدانند فلان بازیگر سینما در زندگی واقعی‌اش چگونه زندگی می‌کند یا نظر بهمان کارگردان در مورد یک پدیدۀ سیاسی چیست. دقیقاً به همین دلیل است که شاهد رویش و گسترش نشریات زرد در جامعۀ مطبوعات هستیم. حال در این شرایط می‌بینیم که قریب به اتفاق بازیگران خانمی که از چادر در سریال‌ها و فیلم‌ها استفاده می‌کنند، با چهره‌ای کاملاً زننده در سایر شئون رسانه‌ای حاضر می‌شوند و به این ترتیب تمامی نمایش چادر در رسانه را به استهزا می‌گیرند و پذیرش آنرا در بین مخاطبین به حداقل می‌رسانند.

مثلاً خانمی که تا دیروز در امریکا زندگی کرده و در چند فیلم و سریال غربی، با ظاهری نامناسب خود را نمایش داده، یکهو سر از وطنش درمی‌آورد و هنوز نیامده، در یک سریال پرمخاطب در نقش یک خانم چادری به ایفای نقش می‌پردازد. شما خودتان را جای جوانان این مملکت بگذارید. آیا ایشان باید عکس‌های نامناسب این خانم بازیگر را باور کنند یا چادر سرکردنش را؟ فکر نمی‌کنم رسانۀ ملی به هیچ‌ طریق دیگری می‌توانست اینگونه به همۀ حزب‌اللهی‌ها بخصوص خانم‌های چادری که در سخت‌ترین شرایط حجاب خود را حفظ کردند توهین کند.

3. یکی دیگر از ایرادات وارد به نمایش چادر در رسانۀ ملی، زمان یا مکان استفادۀ آن در سریال‌هاست. به طور مثال در سریالی نشان داده می‌شود که برای دختر خانواده خواستگار آمده و دختر با چادر مشکی در جمع حاضر می‌شود. معلوم نیست نویسنده یا کارگردان سریال در کجا چنین چیزی را دیده که آنرا به تصویر می‌کشد. در حالی که افرادی امثال ما با وجود سال‌ها زندگی در بین خانواده‌های مذهبی و چادری، تا به امروز نه چنین چیزی را دیده یا شنیده‌ایم. و یا نشان‌داده می‌شود که ساعت هفت صبح است و خانم خانه از اتاق خواب، با چهره‌ای خواب‌آلود بیرون می‌آید و این در حالی‌ست که چادر مشکی به سر دارد. شما قضاوت کنید، چقدر دیدن این صحنه مضحک است و اصلاً نمی‌توان آنرا پذیرفت. چه برسد به اینکه بخواهیم از آن به عنوان تبلیغ چادر نام ببریم.

4. ایراد قدیمی و هنوز حل نشدۀ دیگر این نمایش، افرادی هستند که در رسانۀ ملی به قاموس یک خانم چادری در می‌آیند. در اکثر سریال‌ها، افراد کم سواد با شأن اجتماعی پایین و وضعیت اقتصادی نامناسب چادری بوده و در مقابل‌شان شاهد کسانی هستیم که به عنوان نمونه و الگوی جامعه معرفی می‌شوند اما نه تنها چادری نیستند بلکه از حداقل سطح حجاب برخوردارند. البته این سال‌ها مشکل نام برده بهبود یافته و سریال‌هایی هم بودند که در آن خانم چادری از شخصیت مناسبی برخوردار بوده اما اولاً؛ به دلایل بالا همچنان باورپذیر نیستند و ثانیاً؛ رگه‌هایی از این مشکل همچنان باقی‌ست.

مثلاً علت چادر به سرکردن "مرجان گلچین" در سریال "سه دنگ سه دنگ" بسیار مبهم است و جای سوال دارد که چرا باید خانمی که قرار است شخصیتی هجو شده را بازی کند که پر از لودگی است و از طرف دیگر با کلی مشکل خانوادگی و اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کند و سرآخر در ریسک سفر به اروپا شکست می‌خورد باید چادری باشد اما دختر وی که آنهمه مامانی است و از قضا زندگی خوبی هم نصیبش می‌شود و وارد اشتباهات خانواده‌اش نمی‌شود، چادری نیست. البته منظور این نیست که نیت سوئی در پس این نمایش وجود داشته و به عمد چنین چینشی ایجاد شده اما اشتباهی‌ست که رخ داده و موید این نکته است که در رسانۀ ملی وسواس لازم برای این مقوله وجود ندارد.

این موضوع را حتی می توان در دادگاه ها هم دنبال کرد. اگر گذرتان به دادگاه‌ و دادگستری افتاده باشد و یا در فیلم‌های مختلف، زندان رفتن آدم‌ها را دیده باشید، حتماً متوجه شده‌اید که ورود خانم‌ها به این مکان‌ها به قید استفاده از چادر است. و این در حالی‌ست که عموماً افراد مشکل‌دار گذرشان به چنین جاهایی می‌افتد و عموم این‌ها از وضعیت اخلاقی درستی برخوردار نیستند. حال معلوم نیست فلسفۀ استفاده از چادر در این مکان‌ها چیست؟ اگر قرار است حجاب آنها در این مکان رعایت شود، چه دلیلی وجود دارد که چادر، ملعبۀ دست ایشان قرار بگیرد و در حد ابزاری در دست افراد دون‌پایه پایین بیاید؟ آیا نمی‌توان پوشش موجود آنها را به شکل دیگری تغییر داد و اصلاً تغییر کوتاه مدت این پوشش چه لزومی دارد و خود این کار، بی‌ارزش کردن و موقتی نمودن حجاب نیست؟ البته به خوبی می دانیم که این عمل در دادگاه ها به دلیل وجود پاره ای از محذوریت ها است اما به نظر می رسد مضرات فرهنگی و اثرگذاری آن در سطح جامعه در طولانی مدت بیشتر باشد.

در هر صورت متصدیان فرهنگی جامعه باید بدانند که تنها راه گسترش حجاب در بین عموم و ارتقای وضعیت آن از راه تربیت دینی آدم‌ها و ساخت انسان دینی است که این کار مقوله‌ای فرهنگی بوده و باید از راه تولیدات هنری-رسانه‌ای و انقلاب در نظام آموزشی به انجام این مهم پرداخت. البته این کار نیازمند متخصصان خود است و ایشان بهترین مرجع، مجری و ناظر چنین کارهایی‌ هستند و کارهایی نظیر تشدید قوانین در بهترین شرایط مسکنی برای دردهای فرهنگی موجود هستند و لاغیر.

 

افشاگری شریعتمداری

 
اسامي تعدادي از نظريه پردازان آمريكايي و اروپايي جنگ نرم كه براي تدارك فتنه 88 به ايران آمده بودند

تفاوت «تابلو»ها و «شناسنامه»ها مي تواند به عنوان يك سرنخ گره گشا براي كشف هويت واقعي احزاب و گروه هاي سياسي به كار گرفته شود. مثلا كساني كه با صراحت اعلام كرده اند تقليد از مراجع كار ميمون است، چگونه مي توانند در پوشش حمايت از مرجعيت، زير تابلوي دفاع از فلان مرجع جدا شده از نظام و انقلاب سينه بزنند؟!
حسين شريعتمداري، مدير مسئول روزنامه كيهان كه صبح ديروز در همايش سراسري اساتيد بسيجي در مشهد مقدس شركت كرده بود، گفت: تحركات اخير دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نظير اصحاب فتنه 88 و حلقه انحرافي قبل از آن كه كاربرد داخلي داشته باشد، با هدف مخدوش كردن الگوي انقلاب اسلامي براي ملت هاي مسلمان و در حال انقلاب منطقه برنامه ريزي شده است. وي افزود؛ انقلاب اسلامي بسياري از عقبه هاي سخت و نفس گير را با اقتدار پشت سر گذاشته است و امروزه نه فقط به اعتراف صريح دشمنان، بلكه به گواهي رخدادها و شواهد ملموس و محسوس، در اوج اقتدار به سر مي برد و به قول حضرت آقا؛ مقطع كنوني يكي از درخشان ترين مقاطع حيات تاريخي ملت ايران است، بنابراين «جريان انحرافي» و «بني فتنه» بسيار حقيرتر از آنند كه در مقابل اقتدار كم نظير و پايگاه مردمي گسترده نظام، عددي به حساب آمده و توان عرض اندام داشته باشند. مدير مسئول كيهان گفت؛ اگرچه نبايد از تحرك جريانات ياد شده غافل بود و نبايد آنها را به حال خود رها كرد ولي رسالت كنوني مردم و نظام بسيار فراتر از تحركات اينگونه گروه هاي مرده و يا در حال مرگ است.
شريعتمداري در بخش ديگري از سخنان خود به ابعاد پيچيده فتنه 88 اشاره كرد و اين فتنه را از آنجا كه تمامي دشمنان بيروني و داخلي نظام به ميدان آمده بودند، با جنگ احزاب قابل مقايسه دانست و گفت؛ سران فتنه اگرچه افراد بي عرضه و مأموران بي اختيار بودند ولي اين توطئه كه از حمايت همه جانبه مالي و سياسي و بين المللي آمريكا و انگليس و اسرائيل برخوردار بود مي توانست قدرتمندترين حكومت ها را نيز با آسيب جدي روبرو كند، اما ديديم كه چگونه در مقابله با نظام مقتدر و مردمي جمهوري اسلامي ايران، از پاي درآمده و به گل نشست. مدير مسئول كيهان افزود؛ براي طراحي فتنه 88، دهها تن از برجسته ترين برنامه ريزان آمريكايي و انگليسي جنگ نرم، بارها به ايران آمده و با عوامل فتنه، جلسات مخفي طولاني داشته اند. شريعتمداري در ادامه سخنان خود به نام برخي از اين برنامه ريزان كه به گفته وي يك گلّه اعزامي بوده اند اشاره كرده و گفت؛ در پاييز سال 1378 يعني سه ماه بعد از شكست فتنه 18 تير ماه 78، «جان كين» نظريه پرداز معروف كودتاهاي مخملي و رئيس مركز مطالعات دموكراسي دانشگاه وست مينستر لندن به تهران آمد و با برخي از اعضاي حزب مشاركت و سازمان مجاهدين انقلاب جلسات توجيهي طولاني داشت. در خرداد سال 1383، «ريچارد رورتي» از رهبران برجسته بخش عمليات سري سازمان «سيا» و متخصص جنگ هاي علمي و عقيدتي وارد ايران شد. رورتي در جلسات مخفي با مدعيان اصلاحات، پروژه اي با عنوان بررسي وضعيت آشفته جبهه اصلاحات را كليد زد و ساعت ها براي آموزش مدل جنگ نرم بر پايه فلسفه پراگماتيسم با آنان به گفت وگو نشست. در تابستان همان سال، مايكل ايگناتيف رهبر ليبرال هاي پارلمان كانادا نيز با دستور كار مشاوره به اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات سال 84 به ايران آمد و تا پايان دور دوم انتخابات رياست جمهوري نهم در ايران حضور داشت و پس از پيروزي اصولگرايان با لب هاي آويزان به انگليس و سپس كانادا بازگشت. تموتي گارتن اش، از رهبران صهيونيست سرويس جاسوسي MI6 انگليس و از تئوريسين هاي بلندآوازه انقلاب هاي مخملي در شهريورماه 1384 وارد تهران شد. برنامه كاري او، طراحي پروژه اي براي انتخابات سال 88 بود كه جزئيات آن را در جلسات پي درپي با مدعيان اصلاحات در ميان گذاشت. تموتي گارتن اش، واضع نظريه «فشار از پايين و چانه زني از بالا» است كه حجاريان به نام خود ارائه كرده بود. سعيد حجاريان و مصطفي تاجزاده و بشيريه از سال 1376، با ستايش از «گارتن اش»، تئوري هاي جنگ نرم او را دنبال مي كردند. «يورگن هابرماس» نظريه پرداز آلماني كودتاهاي مخملي و تنها عضو باقيمانده «مكتب فرانكفورت» در ارديبهشت ماه سال 1381 با پروژه آمريكايي- اسرائيلي، «گذار به دموكراسي از چين تا ايران» وارد تهران شد. او معروفترين نظريه پرداز «نافرماني مدني» است. «مانوئل كاستلز» تئوري پرداز «جنگ سايبري» و شبكه سازي رسانه اي در سال 1385 به تهران آمد، و «جان هيك» كه به پدر پلوراليسم ديني و احياء اصلاحات معروف است در اسفند ماه 1383 به ايران آمد. شريعتمداري در ادامه به نام تعداد ديگري از اين نظريه پردازان آمريكايي و اروپايي كه براي زمينه چيني فتنه 88 به ايران آمده و با مدعيان اصلاحات جلسات مخفي و مكرر داشته اند اشاره كرد و افزود؛ بسياري از ملاقات ها نظير ملاقات خاتمي با جرج سوروس صهيونيست و ملاقات هاي پي درپي مدعيان اصلاحات با «اليزابت چني» در «دوبي» و هلند و انگليس خارج از ايران صورت پذيرفته بود.
شريعتمداري در ادامه به فهرستي از روزنامه نگاران زنجيره اي كه بعد از فتنه 88 به آمريكا و اروپا و اسرائيل گريخته و آشكارا به خدمت سرويس هاي اطلاعاتي اين كشورها درآمده اند اشاره كرد و پرسيد؛ با اين همه سند آشكار آيا سران و عوامل اصلي فتنه هنوز هم مي توانند ادعا كنند كه وطن فروش و عامل بيگانگان نبوده اند؟!
مدير مسئول كيهان در بخش ديگري از سخنان خود درباره انتخابات و آرايش نيروها گفت؛ اگرچه محورهاي اصلي در آرايش كنوني نيروها تقريبا باقي خواهد ماند ولي برخي از تغييرات در آرايش كنوني قابل پيش بيني است. وي افزود؛ در حال حاضر 4 گروه در صحنه حضور دارند. اصولگرايان كه از عقبه اي گسترده و آزمون داده برخوردارند. مدعيان اصلاحات كه فقط تعداد اندكي از آنها، صلاحيت نامزد شدن دارند و بقيه به دليل همراهي با فتنه آمريكايي- اسرائيلي 88 بايد منتظر مجازات باشند و كمترين شايستگي براي نمايندگي ندارند. جريان انحرافي كه «حلقه انحرافي» نام مناسب تري براي آن است، اگرچه در حد و قواره يك گروه سياسي نيست ولي مي توان با تسامح از آن به عنوان سومين گروه ياد كرد، چرا كه از رانت هاي مالي و سياسي دولت برخوردار است و گروه چهارم شامل مجموعه اي از سفارتخانه هاي اروپايي است كه «انتخابات مجلس نهم» از چند ماه قبل، به عنوان اصلي ترين ماموريت به آنان ابلاغ شده است. مدير مسئول كيهان گفت؛ بيشترين فعاليت سفارتخانه هاي اروپايي روي حمايت از فتنه گران و «حلقه انحرافي» متمركز شده و مخصوصا به اظهارنظرهاي نسنجيده و ساده لوحانه برخي از كساني كه به غلط خود را اصولگرا مي نامند، عميقا دل بسته اند. جريان فتنه به وضوح از مرگ خود باخبر است و فعاليت اصلي اين جريان كه با همكاري «حلقه انحرافي» صورت مي پذيرد، اختلاف افكني و در مواردي نيز، دميدن در توهم اختلاف ميان اصولگرايان است. حلقه انحرافي و جريان فتنه اگرچه به ظاهر خود را دو گروه جداگانه معرفي مي كنند ولي اين دو گروه نقاط استراتژيك مشتركي با يكديگر دارند و مي توان گفت؛ حلقه انحرافي و بني فتنه در صحنه انتخابات ترانه دوصدايي مي خوانند و اين جداي از پيوندهاي پنهان اين دو گروه با يكديگر است. مدير مسئول كيهان درباره اصولگرايان گفت؛ برخلاف آنچه رسانه هاي بيگانه و دو گروه انحرافي و فتنه گر تبليغ مي كنند اختلاف اصولگرايان با يكديگر عمدتا سليقه اي است و البته بايد مراقب نفوذ عوامل وابسته به خواص رفوزه در فتنه 88 بود.
شريعتمداري در ادامه به چند نمونه از شگردهاي عمليات رواني دشمن با ذكر مصاديق امروزي آن پرداخت كه آدرس غلط، انگاره سازي، حركت از پله دوم و جنگ تابلوها از جمله آنها بود.

 

من دعا میکنم، به جای آمین کف بزنید!

 
شهرداری تهران در روز عید سعید فطر اقدام به برگزاری مراسم جشن در پارک ها و فرهنگسراهای مختلف تهران کرد که البته ماننده همیشه با حاشیه های فراوانی روبرو بود.


در یکی از این مراسم ها که چهار شنبه شب، در بوستان ولیعصر (عج) شهر ری برگزار شد، شهرداری تهران از هشت خواننده مبتذل برای برگزاری کنسرت دعوت کرد. این خواننده ها نیز در مراسم یادشده به اجرای موسیقی های مبتذل و تحریک کننده پرداختند.

بنابر گفته شاهدان عینی، در این مراسم که بیشتر به پارتی شبیه شده بود تعدای دختر و پسر با ظاهرهای زننده در این جشن حضور پیدا کرده بوده و به رقص و آواز پرداخته اند و حتی برخی از بانوان اقدام به کشف حجاب کرده بودند اما مسوولان برگزاری مراسم نیز هیچ گونه اعتراضی به این حرکات زننده نکرده اند.

مجری مراسم : من دعا می کنم شما به جای آمین کف بزنید!

نکته قابل تامل آنجاست که مجری برنامه نیز در انتها رو به حاضرین کرده و گفته: " من دعا می کنم و شما به جای آمین کف بزنید. " همچنین مجری مراسم نیز شدیدا آمادگی داشته در مقابل هرگونه اعتراضی فضا را متشنج کند.

شنیده شده که تعدای از حاضرین در این مراسم با ماموران نیروی انتظامی که قصد برخورد با اینگونه حرکات زننده را داشته اند درگیر شده اند، که در این درگیری سه تن از ماموران ناجا مجروح شدند.

یکی از شاهدان عینی در گفت و گو با خبرنگار مشرق با بیان اینکه چهارشنبه شب وضع زننده ای در بوستان ولیعصر (عج) برقرار شده بود گفت: ما قبل از برگزاری این مراسم جشن و در ماه مبارک رمضان نیز اعتراضاتی را نسبت به نحوه برگزاری مراسم شب های رمضان انجام داده بودیم ولی حداقل در مراسم های قبلی یک گروه تواشیح نیز برای خالی نبودن عریضه می آوردند، اما در روز عید فقط خواننده ها بالای جایگاه بودند.

این شاهد ادامه داد: در پنجاه متری محل برگزاری این مراسم شهدای گمنام دفن شده اند و برخی از مردم در زمان اجرای این مراسم بر سر مزار شهدا حاضر شدند و از شهدا بابت برگزاری چنین چشن هایی ابراز شرمندگی کردند.

به گفته وی شهرداری تهران در حالی مدعی انجام کار فرهنگی در سطح شهر تهران است که بودجه کل کانون های فرهنگی مساجد تهران و شهرری، 300 میلیون تومان است اما شهرداری برای برگزاری این جشن ها مبلغ 10 میلیارد تومان هزینه کرده است.

گفتنی است در ایام ماه مبارک رمضان تعدادی از مردم شهرری در حوالی شهرداری اقدام به برگزاری محفل قرآنی کرده بودند که عوامل شهرداری با حدود 20 نیرو به این مراسم حمله ور شده و بنرها و تبلیغات مراسم قرآنی را جمع آوری کرده اند و مسوولان نیز مدعی شده اند که در شعاع یک کیلومتری شهرداری هیچ گونه مراسم فرهنگی نباید برگزار شود!

همچنین تعدادی از جوانان شهرری در حرکتی اعتراضی، اقدام به جمع آوری طوماری برای برخورد با عوامل برگزاری اینگونه مراسمات کرده اند و قرار است تا چند روز آینده تجمعی در مقابل شهرداری برگزار شود.

رقص و پایکوبی مختلط در پارک لاله!

همچنین در مراسم های دیگر شهرداری به مناسبت عید فطر، نیز حرکات مشابهی انجام شده است. در مراسمی که در پارک لاله تهران برگزار شد، یک خواننده گروه مبتذل، اقدام به برگزاری کنسرت کرده و تعدادی دختر و پسر همراه با آهنگ های خوانده شده اقدام به رقص و پایکوبی کرده اند که در این مورد نیز مسوولان شهرداری هیچ اعتراضی به وضع پیش آمده نکردند.

خواننده ای که به این مراسم دعوت شده بود از خواننده های مبتذل بوده و با ظاهری عجیب ( رنگ کردن قسمتی از موها و آرایشی زنانه) به روی سن حاضر شده است. وی در قسمتی از اجرای خود اقدام به بازکردن موهای بافته شده اش کرده و خطاب به حاضرین می گوید: " امشب می خوایم بترکانیم!"

گفتنی اعضای گروه تواشیح محراب که به این که مراسم دعوت شده بودند در اعتراض به حضور عناصر منحرف در این جشن، از اجرا خودداری کرده اند.

یکی از شاهدان این مراسم نیز در گفت و گو با خبرنگار مشرق درباره وضعیت مراسم جشن عیدسعید فطر در پارک لاله، گفت: تعدادی دختر و پسر در جلوی جایگاه مجری در حال رقص بودند و تعدادی دیگر به صورت دسته ای حرکات موزون انجام می دادند.

برگزاری مراسم های به اصطلاح فرهنگی توسط شهرداری تهران در شب های ماه مبارک رمضان در گذشته نیز مورد اعتراض دلسوزان و مردم متعهد قرار گرفته بود ولی شهردار تهران در پاسخ به اعتراضات گفته: " تمام این حرکات و خبرها حاشیه سازی است. "

حال باید دید که مسوولان شهرداری تهران چه پاسخی برای اینگونه کارهای فرهنگی!!! دارند و آیا باز شهردار تهران عکس ها و فیلم هایی که از این مراسم ها منتشر می شود را توطئه می خواند؟

 

"مجتبي هاشمي":ضدانقلاب حرف‌هايم را تحريف كرد

 

دادسراي عمومي و انقلاب تهران اعلام كرد: در پي انتشار مطالبي در سايت‌هاي ضد انقلاب به نقل از يک محکوم زنداني که اخيرا با عفو مقام معظم رهبري از زندان آزاد شده، نامبرده با مراجعه به دادستاني تهران، اين اقدام رسانه‌هاي مذکور را تحريف اظهارات خود خواند.

 
در اطلاعيه دادستاني تهران آمده است: محکوم عليه ياد شده که مجتبي هاشمي نام دارد در شرحي خطاب به دادستان تهران اعلام کرد «اينجانب سيد مجتبي هاشمي فرزند ابوالقاسم انتشار مصاحبه اينجانب با شبکه‌هاي ضد انقلاب را تکذيب مي‌كنم. همچنين بنده درخواست عفو به دادستان تهران داده‌ام و انتشار اين خبر را که درخواست عفو نداده‌ام و بدون درخواست عفو آزاد شده‌ام، کاملا تکذيب مي‌کنم.»
 
بر اساس اين گزارش، پيش از اين برخي رسانه‌هاي ضد انقلاب به نقل از مجتبي هاشمي اعلام کرده بودند که نامبرده بدون ارائه درخواست عفو و اظهار ندامت از جرايم ارتکابي خود از زندان آزاد شده است.



زهرارهنورد از لیست100 نفره خط خورد!

آنگ سان سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر سینمای هالیوود، سارا پیلین فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امان‌پور، خبرنگار از دیگر زنان این فهرست 100 نفره هستند.
 درحالی که در سال های قبل و در اوج فتنه، زهرا رهنورد نامش در میان برترین ها قرار می گرفت، اما با گذشت دوسال و بی استفاده شدن وی، نامی از او در میان زنان برتر هم برده نمی شود.سایت رادیو زمانه 27آگوست(5شهریور)، به نقل از مجله "فوربس" نوشت: «آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان را برای چهارمین بار در پنج سال گذشته به عنوان قدرتمندترین زن جهان انتخاب شد. این در حالی است که آنگلا مرکل سال گذشته در سکوی چهارم قرار گرفته بود. سال گذشته این عنوان به میشل اوباما، همسر رئیس‌جمهور آمریکا اختصاص پیدا کرده بود. اما او امسال در رتبه هشتم قرار گرفته است. امسال هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا و دیلما روسف، رئیس‌جمهور برزیل به ترتیب رتبه‌های دوم و سوم را به دست آورده‌اند.

جوان‌ترین زن این فهرست 100 نفره، لیدی گاگا، خواننده آمریکایی با 25 سال و مسن‌ترین زن نیز ملکه الیزابت دوم،‌ ملکه بریتانیا با 85 سال سن است.»
این سایت اضافه کرد: «یک‌صد زنی که توسط این مجله آمریکایی به عنوان قدرتمندترین زنان جهان معرفی شده اند، در مجموع 30 تریلیون دلار ثروت در اختیار دارند. زنانی که در این فهرست قرار دارند، در بخش‌های میلیاردرها، کسب و کار، هنر و شهرت، رسانه و مطبوعات، فعالیتهای غیرانتفاعی و سیاست تقسیم‌بندی شده‌اند.
در این فهرست زنانی از کشورهای آرژانتین، استرالیا، برزیل، چین، کاستاریکا، فرانسه، آلمان، هند، اندونزی، اسرائیل، ایتالیا، اردن، لیبریا، میانمار، نیوزلند، نیجریه، عربستان سعودی[!!]، سنگاپور، آفریقای جنوبی، اسپانیا، تایوان، تایلند، ترکیه، بریتانیا و آمریکا حضور دارند. 65 نفر از زنان حاضر در این فهرست نیز آمریکایی هستند.

رتبه‌های چهارم تا دهم این فهرست به ترتیب در اختیار «ایندرا نویی مدیرعامل شرکت پپسی، شریل ساندبرگ مدیر اجرایی فیس‌بوک، ملیندا گیتس یکی از دو بنیان‌گذار و صاحب کرسی در بنیاد خیریه ملیندا و گیتس، سونیا گاندی رئیس حزب کنگره ملی هند، میشل اوباما همسر رئیس‌جمهور آمریکا، کریستین لاگارد مدیرکل صندوق بین‌المللی پول و ایرنه روزنفلد مدیرعامل شرکت کرافت فودز قرار دارد.
آنگ سان سوچی رهبر مخالفان در برمه، آنجلینا جولی بازیگر سینمای هالیوود، سارا پیلین فرماندار ایالت آلاسکای آمریکا و کریستین امان‌پور، خبرنگار از دیگر زنان این فهرست 100 نفره هستند.
این در حالیست که پیش از این مجله‌ بین‌المللی سیاست خارجی فارین پالیسی( Foreign Policy ) در شماره‌ی دسامبر 2009، خود در گزارشی ویژه فهرستی صد نفره را منتشر کرده بود و بر اساس آن "بن برنیک" رئیس بانک فدرال آمریکا به‌خاطر دفع یک رکود اقتصادی جدید رتبه‌ی اول و پس از وی، "باراک اوباما" رئیس‌جمهور آمریکا به‌دلیل بازسازی نقش آمریکا در جهان در رتبه‌ی دوم به دست آورده بودند.

همچنین اشخاصی همچون "بیل و هیلاری کلینتون" در رتبه‌ی ششم، "بیل گیتس" در رتبه‌ی دوازدهم، "دیک چنی" در رتبه‌ی سیزدهم، "پاپ بندیکت شانزدهم" در رتبه‌ی هفده، "جورج سوروس" (رئیس انستیتو جامعه باز) در رتبه سی و هشت، "هنری کیسینجر" در رتبه‌ی 55، "فرانسیس فوکویاما" در رتبه شصت و پنج و"آدام میچنیک" در رتبه‌ی هشتاد و نه، قرار داشتند و نکته بسیار مهم این بود که در این فهرست، اختصاص رتبه‌ی سوم این لیست به "زهرا رهنورد" [!!!] به‌دلیل جایگاه وی به‌عنوان مغز متفکر برای انقلاب سبز ایران و کمپین انتخاباتی شوهرش، میرحسین موسوی بود.

به نظر می رسد که با گذشت زمان و نا امید شدن غرب از کار آمد بود اپوزیسیون به ویژه اشخاصی همچون میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان دیگر مجله های غربی نمی توانند افرادی همچون زهرا رهنورد را در لیست خود بگنجانند و افرادی همچون لیدی گا گا و آنجلینا جولی جای آنها را گرفته اند.

توهم‎فتنه‌گران درباره‌آزادي محكومان پس‌از درخواست‎عفو و ابراز ندامت

 

موافقت رهبر معظم انقلاب با درخواست عفو تعدادي از متهمان جرايم امنيتي كه هفته گذشته در آستانه عيد سعيد فطر دادستان تهران خبر آن را اعلام كرد، موجب واكنش‌هاي متفاوتي در ميان جريان فتنه شده است.

به گزارش رجانيوز، بخشي از جريان فتنه كه معتقد است به هر نحوي كه شده بايد در انتخابات مجلس نهم مشاركت فعال داشت، چراكه در غير اين‌صورت جريان موسوم به اصلاح‌طلبان سرنوشت مشابه نهضت آزادي پيدا خواهند كرد و مجبور خواهند بود براي هرگونه فعاليت سياسي تابلوي خود را به‌طور كامل عوض كنند، مي‌كوشد از آزادي اين متهمان به نفع خود بهره‌برداري كند.

اين جريان كه مدعي بود نظام نيز به حضور آن‌ها در انتخابات نياز دارد و در اين زمينه حاضر است امتيازهايي هم بدهد، در حال القاي اين مطلب به بدنه خود است كه آزادي اين تعداد از زندانيان جزو همين امتيازها است و بايد با استقبال از آن به‌عنوان مؤثر واقع شدن فشارها، بر اين مسأله تأكيد كرد كه هنوز انتظارها برآورده نشده و پيش‌نياز حضور انتخاباتي اين جريان، آزاد شدن همه متهمان حوادث پس از انتخابات بر مبناي شروطي است كه خاتمي بيان كرده بود.

اين طيف كه افرادي از جمله موسوي خوئيني‌ها، محمد خاتمي و ميردامادي را شامل مي‌شود، معتقد هستند كه راهكار اصلاح ساختار نظام از طريق نفوذ در ساختار است و با بيرون ماندن از گود نه تنها جريان اصلاح‌طلب از صحنه سياسي كشور حذف مي‌شود، بلكه ساختار موجود نيز با روي كار آمدن نيروهاي عمدتاً وفادار به آن تقويت خواهد شد.

در عين حال، بخش ديگري از جريان فتنه كه مايل به حضور در انتخابات نيست، معتقد است با ساختار موجود امكان تغيير وجود ندارد و حضور آن‌ها تنها منجر به گرم كردن تنور انتخابات مي‌شود.

اين طيف همچنين با يادآوري درخواست عفو و ابراز ندامت آزاد شدگان تأكيد مي‌كنند كه چنانچه نظام قصد داشت از موضع ضعف وارد شود، بايد چهره‌هاي شاخص از متهمان را بدون درخواست عفو و يا اظهار ندامت آزاد مي‌كرد اما حداقل در شرايط كنوني ماجرا به اين نحو نيست و آزاد شدگان عمدتاً از نيروهاي درجه دو و سه هستند كه خود و خانواده‌هايشان بارها از اقدام‌هاي خود اظهار ندامت كرده و درخواست عفو داشته‌اند.

اين واكنش به آزادي محكومان نادمي كه درخواست عفو داشته‌اند، موجب شد كه يكي از روزنامه‌هاي متمايل به جريان فتنه امروز در ستون يادداشت خود بنويسد: «برخي تحليلگران كه عمدتا در خارج از كشور بسر مي‌برند با تفاسير بعضا ناصواب از چگونگي آزادي اين عده از زندانيان به گونه‌يي داد سخن به ميان آوردند كه گويي "آزادي" في‌نفسه بد و زشت است و تحقق نسبي برخي خواسته‌هاي اصلاح‌طلبان از جمله آزادي زندانيان امر پسنديده‌اي نيست، در حالي كه همين افراد تا چندي پيش بر لزوم آزادي تمام زندانيان تاكيد داشتند ولي اكنون با نگاه بدبينانه به اين موضوع سعي در ايجاد ياس و نااميدي ميان خانواده ديگر زندانيان در بند را دارند. البته پر واضح است همان‌گونه كه آقاي خاتمي اخيرا مطرح كرده‌اند تدبير اخير نظام براي آزادي فعالان سياسي و دانشجويان با تداوم اين روند و برداشتن حصرها و حبس‌ها مي‌تواند موجب اميد به آينده از سوي مردم شود. از اين رو استقبال از آزادي زندانيان نه تنها امر پسنديده‌يي است بلكه به جهت اينكه «آزادي» في‌‌النفسه امري مبارك است نبايد با برخي ديدگاه‌هايي كه به نظر مي‌رسد نشات‌گرفته از توهم توطئه است جلوي تداوم آن را از جانب مسوولان سلب كرد. از ياد نبريم كه بعد از انتخابات رياست جمهوري سال 88 كه جمعي از چهره‌هاي شاخص اصلا‌ح‌طلب و روزنامه‌نگاران بازداشت شدند عده‌يي از شخصيت‌هاي طراز اول كشور همچون آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و حجت‌الاسلام سيدمحمد خاتمي و همچنين برخي مراجع بزرگوار بر ضرورت آزادي زندانيان تاكيد كرده بودند، حال با گشايش نسبي فضاي سياسي كشور (حتي به بهانه در پيش بودن انتخابات مجلس) اصلاح‌طلبان بايد ضمن پافشاري بر خواسته‌‌هاي معقول خود از طرح برخي سخناني كه موجب سوءاستفاده كساني كه خواستار ايجاد فضاي امنيتي در كشور هستند خودداري كرده و مسوولان هم سعي در رفع محدوديت‌ها از فعالان سياسي و روزنامه‌نگاران كنند تا زمينه فعاليت همه اقشار جامعه در مناسبات سياسي كشور فراهم شود.»

نكته قابل توجه اينكه بر خلاف آنچه كه بخش اول جريان فتنه و به‌عنوان نمونه يادداشت نويس فوق براي دلداري به جريان خود عنوان مي‌كنند تا بدنه‌اشان را براي مشاركت فعال انتخاباتي اقناع كنند، اين اولين بار نيست كه تعدادي از محكومان امنيتي و فتنه مورد عفو قرار مي‌گيرند، به‌طوري كه بهار سال 89 نيز تعدادي از محكومان نادم فتنه 88 مورد عفو مشروط قرار گرفتند و اين سيره نظام اسلامي است كه به مناسبت اعياد مذهبي در قبال افرادي كه از عملكرد خود پشيمان هستند و درخواست عفو دارند، با رأفت برخورد مي‌كند.

در عين حال، مرزبندي صريح با فتنه و سران آن شرط ورود به هرگونه فعاليت انتخاباتي است، به‌طوري كه آنچنانكه رهبر انقلاب در ديدار روز هشت خرداد ماه با نمايندگان مجلس تصريح كردند، "جريان موسوم به چپ به‌دليل نداشتن تقواي جمعي تكيه‌گاه افراد ضد دين و ضد امام حسين(ع) شد"، بنابراين، شرط فعاليت سياسي مجدد اين افراد مرزبندي با فضاي كلي حاكم بر اين جريان است.

در اين زمينه، آزاد كردن افرادي كه اظهار ندامت كرده و درخواست عفو داشته‌اند نيز تفسير مي‌شود، چرا كه با پي بردن به اشتباه خود با عوامل اين جريان، مرزبندي كرده‌اند و نظام اسلامي نيز كه با موفقيت از عهده مهار فتنه براندازانه با پشتيباني سرويس‌هاي اطلاعاتي غرب و حدود 20 سال برنامه‌ريزي و طراحي برآمده، در اوج ثبات با افراد نادم از موضع رأفت و رحمت برخورد مي‌كند.

 

پشت پرده سناريوي آمريكا در مطرح كردن وجود اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه

 

عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شوراي اسلامي،گفت: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی كه در چند وقت اخير در کشور و منطقه حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در بستر این دریاچه دروغی هدفدار از سوی مقامات آمریکا علیه ایران می باشد.

 

 

اسماعیل کوثری، در گفتگو با خبرنگار پارلمانی باشگاه خبرنگاران اعلام بیان وجود اورانیوم در بستر دریاچه ارومیه از سوی آمریکایی و غربی ها را کذب محض دانست و گفت: مقامات آمریکايي با دروغ پراکنی هایی در صدد هستند تا مردم انقلابی آذربایجان را نسبت به مرکزیت نظام ایران بدبین نمایند.

وی افزود: دریاچه ارومیه در اثر خشک سالی هايی كه در چند وقت اخير در کشور و منطقه  حاکم بوده خشک شده است و وجود اورانیوم در بستر این دریاچه دروغی هدفدار براي بر هم زدن نظم عمومي كشور از سوی مقامات آمریکا علیه ایران می باشد.

کوثری احداث سدهایی در اطراف دریاچه ارومیه برای آبیاری زمین های زراعتی را از دیگر عوامل خشک سالی این دریاچه برشمرد و تصریح کرد: ایجاد سدها در اطراف دریاچه ارومیه باعث گردید تا ورود مستقیم آب رودخانه های متعدد به داخل این حوزچه کم شود و این دریاچه با وجود خشک سالی های چند سال اخیر کشور و منطقه خشک شود.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: شبکه های آمریکایی همواره در صدد هستند تا از هر فرصتی برای جنجال سازی و سیاه نمایی بر علیه نظام جمهوری اسلامی بپردازند لذا با مطرح کردن اتهامات بي پایه و اساس در تلاش می باشند تا فضای شهر ارومیه را ملتهب کرده و از آن بهره برداری های سیاسی نمایند./ع


منافقین؛ حامیان پر و پا قرص جنبش سبز

 

عضو ارشد سازمان مجاهدین خلق (منافقین): «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار توسط خانم رجوی مطرح شد و ما همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده ایم.»

 

//

 "کریم قصیم" ( عضو ارشد مجاهدین خلق) با حضور در برنامه افق که در 31 اگوست (9شهریور) از تلویزیون صدای آمریکا پخش شد، ضمن ابراز ناخرسندی از باقی ماندن نام این گروه در فهرست سازمان های تروریستی وزرات امور خارجه آمریکا اظهار داشت: « 35 استاد دانشگاه و فعال سیاسی اپوزیسیون که در اعتراض به خروج نام سازمان مجاهدین از لیست سازمان های تروریستی وزارت خارجه آمریکا نامه نوشتند، همگی عمال جمهوری اسلامی ایران بودند که با احمدی نژاد و هاشمی ثمره در ارتباط هستند!»
اشاره وی به نامه ای بود که امضاء کنندگان آن معتقد بودند خروج نام مجاهدین خلق از لیست گروه های تروریستی، به جنبش سبز ضربه می زند چرا که این گروه نزد مردم ایران منفور هستند و نزدیکی آنها به جنبش سبز باعث بی حیثیت شدن آن جنبش خواهد گردید.
"کریم قصیم" در پاسخ به مجری برنامه که مدعی شد مجاهدین به جنبش سبز و مواضع آن نزدیک نیستند، عنوان کرد: «مسئله دفاع از موسوی و کروبی اولین بار توسط خانم رجوی مطرح شد و ما همواره از امنیت خانم رهنورد و آقای موسوی دفاع کرده ایم.»
گفتنی است در همان اولین روزهای پس از انتخابات، دلسوزان نظام به سران فتنه هشدار دادند که اردوکشی خیابانی زمینه ساز سوءاستفاده دشمن و تهدید آرامش شهروندان و اخلال در امنیت ملی خواهد شد اما حب مقام و خودرأیی موسوی و کروبی مانع پذیرش نصایح مشفقانه توسط آنها شد و متاسفانه سازمان های تروریستی مانند مجاهدین خلق (منافقین) و سرویس های جاسوسی بیگانه با فرصت طلبی، فضای پایتخت را به سمت آشوب و تجاوز به جان و مال مردم سوق دادند. چنان که در خاطرات "مازیار بهاری" روز نامه نگار خارج نشین نیز به دخالت مسقیم و مسلحانه اعضای مجاهدین خلق در شورش های پس از انتخابات صراحتاً اشاره شده است؛ اعترافی که به مذاق اپوزیسیون و اصلاح طلبان خوش نیامد و اعتراض شدید آنان را در پی داشت.
اتحاد نامیم

:: بازدید از این مطلب : 513

|
امتیاز مطلب : 41
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : یک شنبه 13 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

رو (گفت و شنود)


گفت: آقاي خاتمي گفته است «براي هر انسان باوجداني، سرگذشت دردناك فلسطين مهم است».
گفتم: حالا، اگر كسي چند بار به طور مخفيانه و آشكار با «جرج سوروس» صهيونيست و دشمن تابلودار مردم مظلوم فلسطين، ملاقات كرده باشد چي؟!
گفت: چه عرض كنم؟! چنين شخصي به قول آقاي خاتمي، يا «انسان» نيست و يا «وجدان» ندارد.
گفتم: حالا اگر همين افراد در روز قدس به سفارش مستقيم وزارت خارجه رژيم صهيونيستي، به نفع اسرائيل شعار داده باشند چي؟!
گفت: در آن صورت، وجدان و انسانيت و از اين چيزها كه حتما ندارند.
گفتم: ولي تا دلت بخواهد «رو» دارند!


ميتينگ اصلاح طلبان براي برائت دسته جمعي از فتنه سبز

حماسه نیوز به نقل از کیهان:

اظهارات موسوي خوئيني ها در محافل اصولگرايان و درون حاكميت، نشانه اي آشكار از بن بست فتنه گران و تحركي فريبكارانه براي درآمدن از اين بن بست خودساخته ارزيابي گرديد.
اما همين اظهارات غالباً در محافل ضد انقلاب با سانسور مواجه شد تا از ضربات پي درپي به روحيه عناصر وابسته به اپوزيسيون ممانعت شود. با اين حال برخي رسانه هاي وابسته به ضد انقلاب طاقت نياورده و به اين اظهارات پرداختند. شبكه بالاترين در واكنش به اظهارات دبير مجمع روحانيون نوشت: آقايان و خانم هاي اصلاح طلب! اين نوع از اعلام برائت كردنتان از جنبش سبز ديگر دارد لوس ميشود كه يكروز ابطحي بيايد و از ما اعلام برائت كند و فردايش منتجب نيا و پس فردايش خوئيني ها و پس اون فردايش فلاني و فلاني ها. خب اگر مي خواهيد از جنبش سبز اعلام برائت كنيد، مرد و مردانه بيايد و در بين خودتان (همه اصلاح طلبان) يك ميتينگ سياسي برگزار كنيد و در پايان آن مراسم هم يك بيانيه بدهيد و همگي تان هم با اسم و رسم زير آن را امضا كنيد و در آن بيانيه هم به روشني بگوييد كه چرا از جنبش سبز اعلام برائت كرده ايد (مثلا چون جنبش سبز برانداز است، خواستار جدائي دين از حكومت است، به خميني و آرمانهايش احترام نميگذارد، ولايت فقيه را قبول ندارد و جمهوري ايراني را بجاي جمهوري اسلامي ميخواهد و...) تا بدين ترتيب در آينده جاي هيچگونه سفسطه براي كسي باقي نماند و مخالفان هم بتوانند با خيال راحت و صورت اصولي تكليفشان را با شما اصلاح طلبان مشخص كنند (هر چند كه هم اكنون هم خيلي از مخالفان تكليفشان را با شماها مشخص كرده اند).
بالاترين همچنين تصريح كرد كه اصلاح طلبان در انتخابات گذشته هيچ وزني نداشته اند و جريان هاي معارض رژيم از بغض جمهوري اسلامي به حمايت از اصلاح طلبان پرداخته بودند.
شبكه وابسته به اپوزيسيون در تحليل ديگري يادآور شد: پس از اظهار وفاداري كردن قاطع اصلاح طلباني چون محمد خاتمي، منتجب نيا و كواكبيان به جمهوري اسلامي، اينك محمد موسوي خوئيني ها دبيركل مجمع روحانيون مبارز هدف اصلاح طلبان را حفظ جمهوي اسلامي دانسته است! در واقع اصلاح طلبان نقش اپوزيسيون را بازي مي كنند و اين دروغ توسط رسانه هاي غربي هم تبليغ مي شود. اما اين فقط بازي رژيم است.
در ادامه اين نوشته آمده است: بايد با عبور از اصلاح طلبان، به دنبال بديل هاي واقعي و جدي براي رژيم بود.


 

5 خاطره از عملیات رمضان


رمضان بود. هوا شرجی می‌زد. رزمنده‌ها دل در دلشان نبود؛ زمان، زمان انتقام بود.شامگاه بیست و یکم ماه رمضان بود و عملیات رمضان کلید خورد و «یا صاحب الزمان(عج) ادركنی» ذکر لب‌هایی شد که دیدار محبوب را تمنا کردند.
رمضان بود. عطش بود. بوی پیکرهای سوخته از میدان مین می آمد و آنان که از دیدار حق محروم ماندند با آب كانال پرورش ماهی و نهر كیتبان و ... وضو گرفتند

5 خاطره از عملیات رمضان

23تیرماه 1361 مردم ایران در حال راز و نیاز و دعا و شب زنده‌داری بودند که رزمندگان اسلام برای تنبیه متجاوز به معشوق لبیک گفتند و مقابل چشمان حیرت زده دشمن،به  27 كیلومتری خاک دشمن رسیدند. رمضان بود.عطش بود.بوی پیکرهای سوخته از میدان مین می آمد و آنان که از دیدار حق محروم ماندند با آب كانال پرورش ماهی و نهر كیتبان و ... وضو گرفتند.7400 نفر از نیرویهای دشمن را کشتند و یا زخمی کردند و 1315 اسیر گرفتند .

سید مسعود شجاعی طباطبایی: محور عملیاتی پاسگاه زید، تیر ماه 1361، در عملیات رمضان و در گرمای شدید شلمچه، رزمنده‎ پیكر پاک یک شهید را در آغوش گرفته و برای انتقال به پشت جبهه می‌برد. در عكس شیرمردی از قافله عشق مسافر این دیار را در آغوش گرفته است؛ انگار ملائك بال‌ خود را زیر پیكر پاك شهید گسترده‌اند و همگی آمده‌اند تا سبك‌بالی عاشق را در لیلة القدر عملیات رمضان به‌دست قافله‌سالار و امام شهدا برسانند.

این جاذبه عشق است كه قطرات خون امام خود را در گذر زمان همچون ستارگان در دل كهكشان پاشیده است و ره‎جویان عشق، چه زیبا این مسیر را دریافتند و راه قبله نور را با كلمات امام راحل فهمیدند و قدم در وادی شهادت گذاشتند. ای هم‎سفران معراج حسین، شما برگزیدگان تاریخ خدایید و از این روست كه حسین شما را در معراج عشق پذیرفته است. راز این انتخاب را كسی خواهد فهمید تا بال در بال كبوتران حرم اُنس بیفكند و چه زیبا توانستید در این معنا غوطه‎ور شوید. كلام برای درك این معنا عاجز است و بازكننده این راز، تنها سكوت است و نه كلام.

سردار جعفر جهروتی: مرحله دوم عملیات رمضان که شد، ما نبودیم. یعنی تیپ در سوریه و لبنان بود. وقتی برگشتیم، شهید همت مسوولیت تیم را برعهده گرفت. من در مرحلة پنجم عملیات مسوولیت مهندسی رزمی را بر عهده داشتم و مسوولیت گردان تخریب هم به عهده من بود. ماموریت ما جوری بود که روز و شب باید کار می‌کردیم.گردان تخریب باید جلوی گردان‌های عمل‌کننده راه می‌افتاد و معبر باز می‌کرد و برای مهندسی هم باید 17کیلومتر خاکریز می‌زدیم تا کاری کنیم که دشمن از پهلو نتواند سمت ما بیاید و مجبور شود نیرو‌ها را دور بزند. روبه‌روی ما مثلثی‌ها و کانال پرورش ماهی قرار داشت و سمت راست ما خالی بود.

ما در این عملیات با حاج همت مشورت کردیم که بیاییم با وجود طولانی بودن خاکریز، شب قبل از عملیات یک مقدار از خاکریز را به سمت خاکریز دشمن بزنیم. این کار را شروع کردیم و همین باعث شد دشمن از عملیات ما مطلع شود. ولی چاره دیگری نداشتیم. این خاکریز باید بین خط ما و خط عراقی‌ها زده می‌شد؛ یعنی میان مرز و کانال پرورش ماهی و مثلثی‌ها. شب قبل از آن مقداری خاکریز زده بودیم و آن شب باید برای ادامه خاکریز قبلی، خاکریز عراقی‌ها را رد می‌کردیم و می‌رفتیم سمت مثلثی سوم.

در عكس شیرمردی از قافله عشق مسافر این دیار را در آغوش گرفته است؛ انگار ملائك بال‌ خود را زیر پیكر پاك شهید گسترده‌اند و همگی آمده‌اند تا سبك‌بالی عاشق را در لیلة القدر عملیات رمضان به‌دست قافله‌سالار و امام شهدا برسانند

آن شب من خودم جلوی بولدوزرها راه افتادم. تصور کنید دشمن از عملیات ما کاملا مطلع بود و نمی‌خواست ما به مقصد خودمان برسیم. خاکریز عراق را که رد کردیم، من برای اولین بار در جبهه جنگ، دیدم که هواپیمای عراقی در شب می‌آمد و با ریختن منور تمام منطقه را مثل روز روشن می‌کرد. از آن طرف هم عراق آتش سنگینی می‌ریخت و این آتش آنقدر زیاد بود که وقتی ما به پشت میدان مین رسیدیم، اصلا جرات تکان خوردن نداشتیم. باز همانجا بود که ما برای اولین بار دیدیم دشمن در آن عملیات از گلوله‌های آتش‌زا استفاده می‌کند؛ گلوله‌هایی که وقتی به بچه‌ها می‌خورد، بچه‌ها آتش می‌گرفتند و می‌سوختند.

حالا رسیده بودیم به میدان مین. آتش دشمن به قدری زیاد بود که بچه‌های تیپ علی ابن‌ابی‌طالب (ع) نتوانستند از میدان مین رد شوند و چیزی حدود 450 نفر از بچه‌ها آنجا شهید شدند. دیگر از بچه‌های تخریب هم خبری نبود. همه‌شان یا شهید شده بودند یا مجروح. همه چیز آنجا حسابی به هم ریخته بود. من راه افتادم وسط میدان مین. چون هیچ کسی آنجا نبود. باید سیم تله‌ها را برای خنثی کردن مین‌ها قطع می‌کردم، اما سیم‌چین همراهم نبود. مجبور شدم با دندان سیم تله‌ها را باز کنم و هر طور که شده مین‌ها را خنثی کنم.

هوا دیگر داشت روشن می‌شد. ما یکدفعه دیدیم از پشت سر چند گلولة تانک به سمت خاکریز آمد. فهمیدیم که پشت سرمان نا امن است. آنجا حدود 30 لودر و بولدوزر داشتیم که دو تا از بولدوزرهایمان از بین رفته بود و یک لودرمان را هم زده بودند. راننده لودرها همه خسته بودند و دیگر توان کار کردن نداشتند. آنجا شهید «محسن حیات‌پور» همراه تیپ بی‌سیم به کمک من آمد. من هم قطب‌نما را به دست او دادم و گفتم او به جای من جلوی بولدوزرها حرکت کند. خودم هم چند گونی کمپوت از ماشین تیپ بی‌سیم برداشتم و یکی یکی باز می‌کردم و به راننده‌های بولدوزر می‌دادم تا بخورند و به کارشان ادامه بدهند.راننده ها خسته شده بودند.در میان همه آنها یک جوان 16، 17 ساله بسیجی که راننده لودر بود ایستاد و گفت من حاضرم خاکریز را ادامه بدهم. این در حالی بود که لودرها را چون زیاد بالا می‌آمدند عراقی‌ها می‌زدند و باید قبل از لودر، بولدوزر منطقه را دپو می‌کرد . اما این جوان که اصفهانی هم بود مصرانه می‌خواست کار کند و سرسختی او غیرت بقیه راننده‌ها را هم تحریک کرد و همه بعد از او آماده شدند تا کار کنند. تا دو کیلومتر خاکریز دوجداره را ادامه دادیم که یک‌دفعه لودر نوجوان 16 ساله را زدند و او همانجا شهید شد.

5 خاطره از عملیات رمضان

امیر سرتیپ غلامعلی جانگداز:

ما در عملیات رمضان یک ابتکار هم به خرج دادیم و صدای لودر و بولدوزر را ضبط کردیم. در منطقه‌ای که مهندسی ما کار نمی‌کرد این صدا را پخش کردیم تا دشمن گمراه شود؛ به این خاطر که به شدت روی بچه‌های مهندسی ما شلیک می‌کردند.

سردار عباس سرخیلی: عملیات رمضان دارای قرارگاه‌های «قدس، فجر، فتح و نصر» بود و من به عنوان مسئول تیپ زرهی قرارگاه قدس مشغول به كار شدم. قرارگاه قدس در عملیات رمضان دارای دو تیپ بعثت به فرماندهی شهید امینی و تیپ 41 ثارالله به فرماندهی حاج قاسم سلیمان بود.

عملیات رمضان برخلاف عقب‌نشینی‌هایش موفق بود، چرا كه توانستیم از دژ مرزی ایران تا پاسگاه «زید» به فاصله 10 كیلومتر وارد خاك عراق شویم و تا پشت دیوارهای شهر بصره و كانال پرورش ماهی پیشروی كنیم. عراق دارای جدید‌ترین استحكامات مثلثی شكل بود كه به صورت مثلثی و كیلومتری آنها را ایجاد كرده بود. مثلث‌های زرهی دشمن به شكلی طراحی شده بود كه ضلع دوم آن نامعلوم بود و این نكته را می‌رساند كه توان نظامی روس‌ها و اسرائیلی‌ها، عراقی‌ها را در این عملیات مورد حمایت قرار داده است. كانال پرورش ماهی با داشتن 30 كیلومتر طول و یك كیلومتر عرض در نزدیكی «تنومه و بصره» به عنوان بزرگترین مانع برای پیشروی ما محسوب شد.

این رزمنده دوران دفاع مقدس با بیان خاطراتی از شهید «ناهیدی» در عملیات رمضان خاطرنشان كرد: شهید ناهیدی، اهل تهران بود و علاوه بر اینكه در دانشگاه درس می‌خواند با لباس بسیجی به جبهه می‌آمد و با ابتكارات خودش توانست خدمات زیادی را انجام دهد. زمانی كه در قرارگاه نصر با حسن باقری كار می‌كردم شهید ناهیدی با نامه‌ای كه از رحیم صفوی در دست داشت به ما ملحق شد و با كوچكترین امكانات و به تنهایی توانست 2 عدد توپ را با ماشین كشنده در «دار خوئین» به دست ما برساند تا در عملیات مورد استفاده قرار دهیم و انگیزه بالای او به همراه شهید یزدانی برای سایر نیروها مثال‌زدنی بود.

عملیات رمضان برخلاف عقب‌نشینی‌هایش موفق بود، چرا كه توانستیم از دژ مرزی ایران تا پاسگاه «زید» به فاصله 10 كیلومتر وارد خاك عراق شویم و تا پشت دیوارهای شهر بصره و كانال پرورش ماهی پیشروی كنیم. عراق دارای جدید‌ترین استحكامات مثلثی شكل بود كه به صورت مثلثی و كیلومتری آنها را ایجاد كرده بود. مثلث‌های زرهی دشمن به شكلی طراحی شده بود كه ضلع دوم آن نامعلوم بود و این نكته را می‌رساند كه توان نظامی روس‌ها و اسرائیلی‌ها، عراقی‌ها را در این عملیات مورد حمایت قرار داده است

امیر بازنشسته تراب ذاكری، افسر اطلاعات قرارگاه كربلا در عملیات رمضان:

ما سرمست پیروزی‌های گذشته بودیم و دشمن را به درستی احصا نكردیم در حالی كه رژیم بعث با انجام تغییرات عمده پس از عملیات بیت‌المقدس، زمین را به كلی مسلح كرده و به بازسازی توان تحلیل رفته خود پرداخت.هماهنگی در این عملیات به درستی وجود نداشت و فرماندهان عملیات دچار اشكالاتی مانند وحدت فرماندهی شدند و این امر در ستادها نیز به چشم می‌خورد. عملیات رمضان در سه مرحله طراحی شده بود اما در 5 مرحله اجرا شد.

در این عملیات توانستیم دستاوردهای بزرگی از جمله انهدام بخش عمده‌ای از تجهیزات زرهی دشمن، نفوذ به عمق خاک عراق و نشان دادن عزم جمهوری اسلامی ایران برای تنبیه متجاوز را به دست آوردیم، اما نتوانستیم هدف اصلی این عملیات یعنی تصرف شهر بصره را محقق كنیم.

بخش فرهنگ پایداری تبیان

ابطحي‌از سفر كديور به‌اسرائيل اطلاعات‌دارد

 

ابطحی هفته گذشته در مصاحبه ای تاکید کرده بود: تندروی های جنبش سبز به اصلاح طلبان خیلی ضربه زد. سایت «جرس» وابسته به محسن کدیور بلافاصله پس از این اظهارات ضمن ترور شخصیت ابطحی مدعی شده بود وی زیر فشار و شکنجه کم آورده، این بار مدعی شد ابطحی شهید زنده جنبش سبز است و نوشت: شهید را معنای بسیار است، حاضر، ناظر، محسوس و مشهود، نمونه و سرمشق، میداندار و کانون گرم هر قضیه. نیز جانباز را هم معنای بسیار است و چه زیباتر از آن که او را «شهید زنده» می نامند.

باید از جرسی ها پرسید ابطحی چه طور می شود هم شهید زنده و جانباز فتنه سبز باشد و هم متهم شود که او و دوستانش بیشترین ضربه را به همین جریان زده اند؟!

گفتنی است اظهارات ابطحی با استقبال بسیاری از فریب خوردگان فتنه سبز روبرو شد به طوری که نفی سخنان مستدل وی از سوی اپوزیسیون امکان پذیر نبود. و اما گفته می شود محمدعلی ابطحی اطلاعات مهمی از دو سفر کدیور به اسرائیل و برخی از روابط آنچنانی مهاجرانی با لابی صهیونیست ها، دارد کدیور از ترس افشای این اطلاعات خود را ناچار به تحویل گرفتن ابطحی می داند.


 

دستاوردهاي جديد وزارت اطلاعات در حوزه سايبري و ضدجاسوسي

وزير اطلاعات تاكيد كرد كه دستگاه اطلاعاتي ايران در حوزه هاي ضد جاسوسي و فضاي سايبري به دستاوردهاي بسيار خوبي رسيده است.
حجت الاسلام حيدر مصلحي در گفت وگو با مهر، در خصوص دستاوردهاي اطلاعاتي ايران اظهار داشت: وزارت اطلاعات در چند ماه اخير دستاوردهاي مختلفي در ابعاد گوناگون داشته است كه در حوزه سايبري با توجه به برنامه ريزي هاي استكبار دستگاه اطلاعاتي كشور توانسته است موفقيت خوبي در اين زمينه بدست بياورد و نقشه هاي دشمنان را با ناكامي مواجه كند.
وي افزود: همچنين در حوزه ضدجاسوسي به توانمنديهاي بسيار خوبي رسيده ايم و توانسته ايم بسياري از تحركات و اقدامات دشمن را در اين زمينه خنثي و نفوذ معناداري را در مجموعه هاي دشمن داشته باشيم.
وزير اطلاعات همچنين در خصوص فرا رسيدن هفته دولت اظهار داشت: هفته دولت با شهادت شهيدان باهنر و رجايي مصادف شده است و اين بيانگر اين است كه موفقيت دولت زماني حاصل مي شود كه در آن ايثارگري، از خودگذشتگي و تلاش خالصانه وجود داشته باشد كه با لطف خداوند در اين دولت و در ميان وزرا اين حالات وجود دارد.

نماز شب در آب


حاج احمد امینی در ساعات اولیه عملیات والفجر 8 در نخلستان های شهر فاو بر اثر انفجار گلوله توپ یا خمپاره به شهادت رسید و علی عابدینی جانشین وی در ادامه عملیات هدایت گردان را به دست گرفت.

حاج علی عابدینی در لحظات آغازین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و....


نماز شب در آب

روزهای پایانی آبان سال 1362 بعد از عملیات والفجر 4 نشست هایی با حضور فرمانده لشکر 41 ثارالله و با شرکت فرماندهان تیپ ها و گردان ها و سایر مسئولین در قرارگاه لشکر واقع در شهرستان کامیاران برگزار شد در این نشست ها به مدت یک هفته عملکرد لشکر از عملیات رمضان تا والفجر 4 مورد بررسی قرار گرفت.

تا آن تاریخ گردانهای لشکر فاقد کد شناسایی بودند و به نام شناخته می شدند در یکی از این نشستها مقرر شد گردان های لشکر 41 ثارالله همزمان با سایر یگانهای رزم سپاه کد گذاری شوند.

به این منظور در جلسه ای که حجت الاسلام شوشتری امام جمعه وقت زرند و فرماندهان و مسئولین لشکر در آن حضور داشتند کدهای مورد نظر توسط حاج قاسم سلیمانی جهت تبرک و تیمن میان صفحات قران مجید گذاشته شد. پس از تفال به قرآن  کد 410 به گردان حضرت رسول (ص) به فرماندهی رضا عباس زاده اختصاص یافت.

رضا عباس زاده اولین فرمانده گردان 410 در عملیات بدر به شهادت رسید.  پس از وی حاج احمد امینی هدایت گردان 410 را به دست گرفت. و حاج علی عابدینی به عنوان جانشین انتخاب گردید.

والفجر 8 نقطه اوج کار گردان 410 بود که از مدتها قبل از آن نام غواص را نیز یدک می کشید . فرماندهان و پرسنل گردان در آن عملیات با شجاعت و از خود گذشتگی چشم ها را خیره کردند.

حاج احمد امینی در ساعات اولیه عملیات والفجر 8 در نخلستان های شهر فاو بر اثر انفجار گلوله توپ یا خمپاره به شهادت رسید و علی عابدینی جانشین وی در ادامه عملیات هدایت گردان را به دست گرفت.

حاج علی عابدینی در لحظات آغازین عملیات کربلای 5 به شهادت رسید و محمود  امینی برادر حاج احمد به عنوان فرمانده  انتخاب شد.

رضا عباس زاده اولین فرمانده گردان 410 در عملیات بدر به شهادت رسید.  پس از وی حاج احمد امینی هدایت گردان 410 را به دست گرفت

دفتر جنگ که بسته شد، حاج محمود، اما از قافله ای که هم قطارانش را به سر منزل شهادت می رساند جا ماند و شاید خدا چنین می خواست که او بماند تا همرزمان او درآینده وجود حاج محمود و حاج احمد را جستجو کنند و چه زیبا، برادر، پرچم فرماندهی را از دست برادر گرفت و بعد از جنگ هم یک فرمانده باقی ماند...

پرسنل گردان 410 به عنوان گردان خط شکن چنان نقش ارزنده ای در عملیاتها داشتند که حاج قاسم سلیمانی فرمانده لشکر 41 ثارالله (در زمان جنگ) در مورد گردان 410 گفته است:

گردان 410 یک ستاره درخشان در لشکر 41 ثارالله بود. ستاره زهره ای بود که همه نور آن را می دیدند ...دلیل برجستگی این (گردان) یکی فرماندهان آن بودند و دیگری بچه هایی که آنجا تجمع کرده بودند که عصاره به تمام معنای فضیلت های مختلف بود ....وقتی وارد گردان می شدیم نمی توانستیم تصور کنیم که اینجا حوزه علمیه است ،یا نشانه های کوچکی از صدر اسلام است یا فضای کعبه است که تعدادی مشغول طواف ذکر و دعا هستند....

و اکنون روایتی از خلوص بچه های گردان 410 :

گردان 410 در سد دز تمرین می‌كرد. هوا و آب سرد بود. با اینكه روحانی كاروان بودم، برای اینكه در حال و هوای كار و فعالیت بچه‌ها قرار بگیرم با آنها وارد آب می‌شدم. موقعی‌كه شناكنان با تمرین می‌رفتیم، اگر سؤالی می‌كردم بچه‌ها پاسخ می‌دادند، ولی هنگام برگشتن کسی جوابم را نمی‌داد و نمی‌دانستم چرا؟ بعداً فهمیدم بچه‌ها هنگام بازگشت، جهت را به گونه‌ای انتخاب می‌كنند كه رو به قبله باشند و همان‌طور كه برمی‌گردند، نمازشب می‌خواندند. برنامه تمرین به شكلی تنظیم شده بود كه بچه‌ها نزدیك اذان صبح برمی‌گشتند و برای اینكه نماز شب را ازدست ندهند، هنگام مراجعت، نماز می‌خواندند.

(راوی حجه الاسلام شیخ محمد حسین جلالی)

فرآوری کننده : رها آرامی

بخش فرهنگ پایداری تبیان


آغاز فعاليت هاي ستادهاي انتخاباتي در تهران از نيمه مهرماه

استاندار تهران گفت: فعاليت ستادهاي انتخاباتي استان تهران از 15 مهرماه آغاز مي شود.
مرتضي تمدن در گفتگو با باشگاه خبرنگاران با بيان اينكه ستادهاي انتخاباتي استان فعاليت خود را از نيمه مهرماه سال جاري آغاز خواهند كرد، خاطرنشان كرد: اين ستادها با هدف آماده سازي و برگزاري انتخابات و مهيا كردن حضور و مشاركت مردم تشكيل مي شود.

راديو فردا: انقلاب رنگي در ايران قابل تكرار نيست

ارگان رسمي سازمان سيا اعلام كرد براندازي جمهوري اسلامي از طريق انقلاب رنگي، حمله نظامي يا تركيبي از اين دو امكان ندارد.

حماسه نیوز به نقل از کیهان:

سايت راديو فردا در تحليلي كه از سوي «مجيد- م» از اعضاي فراري حلقه كيان نوشته شده، تصريح كرد: مدل حمله نظامي براي براندازي، بسيار پرهزينه و با امكان موفقيت اندك است. بنابراين امكان تكرار مدل عراق و افغانستان در ايران وجود ندارد. مدل ليبي نيز با توجه به اين كه امكان اقدام نظامي و سياسي اقوام عليه جمهوري اسلامي وجود ندارد منتفي است. مدل عراق و افغانستان و ليبي در ايران تكرار نخواهد شد.
در ادامه اين تحليل آمده است: مدل انقلاب رنگي نيز در ايران به زودي قابل تكرار نيست. جنبش سبز، انقلاب رنگي به انجام نارسيده بود و حكومت چشم هايش باز شده است.
نويسنده متوهم آنگاه مدعي شد صرفا امكان اجراي مدل مصر و تونس در ايران وجود دارد، بي آن كه متذكر اين واقعيت شود كه رژيم هاي مصر و تونس دست نشانده آمريكا و غرب بودند و دقيقا به همين دليل مورد خشم ملت هاي مسلمان قرار گرفتند؛ همان طور كه ملت مسلمان و مستقل ايران نيز دشمن شماره يك آمريكا و رژيم صهيونيستي به شمار مي روند و در مقاطعي نظير 9 دي 1388، 22 بهمن سال هاي 88 و 89 و همچنين راهپيمايي كم سابقه روز قدس امسال نشان دادند پاي نظام و انقلاب ايستاده اند.
رهبر فرزانه انقلاب در اوج فتنه آشوبگران تاكيد كرده بودند مستكبران به عبث مي كوشند از آشوبگري، كاريكاتور انقلاب بسازند حال آن كه ملت ايران خود، انقلابي هستند و مقابل تحركات دشمن ايستاده اند.


فرح نگهدار: البته، درسته! ولي من نان خور انگليسم!


مواجب بگير رسمي سازمان جاسوسي انگليس پس از مشاهده آشوب هاي لندن تأكيد كرد: اين شورش ها كمك مي كند غرب را واقعي و نه با شيفتگي ببينيم.
فرخ نگهدار رئيس گروهك منحله فدائيان خلق تا پيش از فروپاشي رژيم شوروي، با كاگ ب همكاري داشت و به عنوان فردي جاه طلب و فرصت طلب ارزيابي شده بود اما به دنبال فروپاشي اين بلوك، وي در زمره چپ هاي ليبرال شده درآمد و ضمن اقامت در لندن، كوشيد خود را به MI6 انگليس و شبكه دولتي بي بي سي نزديك كند.
وي همزمان با اصلاح طلبان در ارتباط بود و پس از رفتن عناصري چون مهاجراني به لندن در كنار كساني چون بهنود به عضويت در حلقه مهاجراني درآمد.
اين چپ سابقاً دو آتشه هر چند كه طي سالهاي اخير لحني توجيه گرانه و ستايشگرانه نسبت به غرب داشته اما اكنون در مصاحبه با سايت «مردمك» مي گويد: شورش هاي انگليس كمك مي كند غرب را نه با شيفتگي بلكه واقعي ببينيم. انگليس بعد از پرتغال، در ميان تمام كشورهاي رشد يافته سرمايه داري در اروپا و حتي آمريكا، بالاترين ضريب اختلاف طبقاتي را دارد. در طي دهه هاي اخير به دليل سلطه نئومحافظه كاران بر اقتصاد بريتانيا، اين شكاف طبقاتي عميق تر هم شده است. قطعاً اين شورش ها نه تنها براي ما بلكه براي مردم جهان يك پديده جدي و قابل مطالعه است. اين تصوير غيرواقعي از غرب در ذهن ها بايد تصحيح مي شد. مسحور شدن در برابر نظام دمكراتيك غرب تا آنجا بود كه بسياري از فعالان سياسي و اجتماعي ايران تصور مي كردند كه چنين تلاطم ها و اعتراض ها و دردهايي در دل جامعه غرب وجود ندارد. در ايالات متحده آمريكا و بريتانيا هم فقر هست، بدبختي هست، شورش هست. اعتراض هست و اين ها را نمي توان با آرزوپروري و مثل آن زمان كه چپ ها اتحاد جماهير شوروي را كعبه آمال خود و بري از هرگونه نقطه ضعف مي شناختند، ناديده گرفت. اين ذهنيت خودفريبانه را بايد دور ريخت. از اين نظر اين شورش ها مي تواند درس بزرگي براي ما باشد كه دچار شيفتگي و خودباختگي در برابر غرب نشويم و واقعيت همه جهان را همان گونه كه هست، ببينيم.
اين چهره انگلوفيل در مصاحبه خود تلاش فراوان و ناكامي را به كاربست تا اوضاع را در لندن عادي و طبيعي نشان دهد و چنين وانمود كند كه به رغم كشته شدن 5 نفر و بازداشت بيش از 2 هزار نفر، سركوب و شدت عملي از سوي پليس صورت نگرفته است!!


ارتباط دوقبضه بانوي صلح با تروريست ها

حماسه نیوز به نقل از کیهان:

هرچند كه الهه هيكس چند سال پيش خبر داده بود عبادي از طريق عبدالكريم لاهيجي (يكي از همراهان گروهك منافقين و همكار استخبارات صدام) به وي معرفي و از آن طريق براي دريافت جايزه صلح نوبل پيشنهاد شده، اما عبادي از ارتباط بيشتر با منافقين خبر داده است. او در مصاحبه با يكي از رسانه هاي ضدانقلابي فاش كرد برادرشوهرش جزو اعدامي هاي گروهك منافقين بوده است.
اين سلطنت طلب فراري با شهيد! خواندن منافق مذكور مدعي شد نامبرده هيچ جرمي مرتكب نشده و صرفا روزنامه مجاهدين (منافقين) را به فروش مي رسانده است.
چند سال پيش خبري منتشر شد مبني بر اينكه گروهك موسوم به كانون مدافعان حقوق بشر در هماهنگي با دفتر معاون جنگ طلب جرج بوش (ديك چني) تاسيس شده است. عبادي رئيس اين گروهك منحله در زمان حضور در ايران بود و در واقع به واسطه اين گروهك، اقدام به جعل سند نقض حقوق بشر عليه جمهوري اسلامي مي كرد. اين جعليات معمولا توسط گروهك منافقين به دولت آمريكا تحويل داده مي شد تا مقدمات تبليغات منفي عليه جمهوري اسلامي فراهم شود.
يادآور مي شود سران گروهك تروريستي منافقين با وجود ارتكاب هزاران جنايت عليه شهروندان و مقامات جمهوري اسلامي، به هنگام بازداشت يا هلاكت اعضاي خود با ژستي فريبكارانه ادعا مي كنند كه اين افراد مظلوم واقع شده و صرفا در كار فروش روزنامه يا در حال گذر اتفاقي از محل وقوع جرم! بوده اند حتي اگر به همراه سلاح و بمب دستگير شده باشند.

 



:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تاریخ انتشار : یک شنبه 6 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

روز  قدس در واقع همايشي جهاني براي احياي اسلام ،

 از بين بردن باطل ،

بيداري مستضعفان درمقابل مستكبران و طاغوتها است .




روز جهانى قدس در کلام امام خمینی ره و مقام معظم رهبری

قدس ، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان ،

سرزمین اصلى و وطن میلیون ها آوارهء مسلمان فلسطینى است

كه استكبار جهانى توسط صهیونیسم جنایتكار، از سال 1948آن سرزمین را از دست ساكنانش خارج ساخت و تحت سلطهء نیروهاى اشغالگر قدس قرارداد.


این توطئه از همان اولین سال هاى اجرا، با مقاومت مردم مسلمان فلسطین و اعتراض مسلمانان و انسان هاى آزاده و بیدار دل جهان مواجه شد و به شكل مبارزات پیگیر وسیاسى ـ نظامى ، چهره خود را نشان داد. ملت بزرگوار و مسلمان ایران نیز پس از پیروزى انقلاب شكوهمنداسلامى مسألهء آزاد سازى فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحهء آرمان هایش قرارداده و همه ساله روزقدس را به روز فریاد كشیده بر سر ستمكاران تاریخ تبدیل كرده است .


پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، امام امت در اولین فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صیهونیستهاى جنایتكار، به عنوان روز قدس تعیین نمودند و پیامى كه به همین مناسبت صادر نمودند،فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم

من طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم كه اكنون ، این روزها به حملات وحشیانهء خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى پیاپى خانه و كاشانه ایشان را بمباران مى كند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست این غاصب وپشتیبانان آن ، به هم بپیوندند; و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان را كه ازایام قدر است و مى تواند تعیین كنندهء سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان " روز قدس " انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند ازخداوند متعال پیروى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوی الخمینی

و به این سان پیام پیامبر گونه امام راحلمان ، نور امید به دل مظلومان فلسطینى تاباند و میلیون ها انسان آواده ومبارزه را براى مقابله عملى با توطئه هاى رژیم اشغالگر قدس و آمریكاى جهانخوار مصمم تر و استوارتر كرد.
پیام امام خمینى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ نقطهء عطفى در تاریخ مبارزات ملت فلسطین شد و مسلمانان جهان را براى مقابله با جنایت پیشگان تاریخ ، به یكپارچگى و وحدت كلمه دعوت كرد.
امام خمینى (ره ) با اعلام آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان به عنوان <روز قدس> بر مبارزهء پایان ناپذیرمستضعفین با جهانخواران ظالم تأكید كردند و فرمودند:


روز قدس روز جهانى است ،

روزى نیست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد

روز مقابله مستضعفین بامستكبرین است.

 


 

روز خشم جهاني عليه غده سرطاني
راهپيمايان خواستار تعطيلي سفارت انگليس در تهران شدند

 راهپيمايي تهراني روز جهاني قدس خواستار تعطيلي سفارت انگليس در تهران شدند.

 


 

روز خشم جهاني عليه غده سرطاني
راهپیمایی روز جهانی قدس در سراسر کشور آغاز شد

 راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور پرشور مردم ایران اسلامی از دقایقی پیش در سراسر کشور آغاز شد.

 

  راهپیمایی روز جهانی قدس، همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از دقایقی پیش و با حضور پرشور مردم کشورمان در تهران و سراسر کشور آغاز شد.

مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در تهران و تمامی استان‌ها و شهرستان‌ها و در بیش از 550 شهر کشور به سمت میعاد‌گاه‌های نمازجمعه برگزار شده است.

مردم روزه‌دار کشورمان از همان دقایق اولیه آغاز روز جهانی قدس، با حضور در مسیرهای از پیش تعیین شده و با سر دادن شعارهای "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر صهیونیسم" به حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداختند.

در پایان مراسم راهپیمایی تهران، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کشورمان به عنوان سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه و حجت‌الاسلام و المسلمین سید‌احمد خاتمی به عنوان خطیب نمازجمعه به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت‌.

 

در طلیعه غلبه خون بر شمشیر در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی‌

 

حضرت امام خمینی (ره) در ماه‌مبارک رمضان ‪ ۱۳۵۸در پیامی

برخاسته از ایدئولوژی مبانی فریاد اسلام ناب محمدی (ص)

جمعه آخر این ماه را به عنوان روز جهانی قدس تعیین

و از همه مسلمانان جهان دعوت کردند

تا در این روز فریاد مظلومیت و

حق‌طلبی ملت مظلوم فلسطین را به گوش تمامی جهانیان برسانند.

قدس‌ متعلق‌ به‌ مسلمين‌ است‌ و بايد به‌ آنان‌ برگرددروز  قدس در واقع همايشي جهاني براي احياي اسلام ،

 از بين بردن باطل ،

بيداري مستضعفان درمقابل مستكبران و طاغوتها است .




روز جهانى قدس در کلام امام خمینی ره و مقام معظم رهبری

قدس ، قبله نخستین و حرم دوم مسلمانان جهان ،

سرزمین اصلى و وطن میلیون ها آوارهء مسلمان فلسطینى است

كه استكبار جهانى توسط صهیونیسم جنایتكار، از سال 1948آن سرزمین را از دست ساكنانش خارج ساخت و تحت سلطهء نیروهاى اشغالگر قدس قرارداد.


این توطئه از همان اولین سال هاى اجرا، با مقاومت مردم مسلمان فلسطین و اعتراض مسلمانان و انسان هاى آزاده و بیدار دل جهان مواجه شد و به شكل مبارزات پیگیر وسیاسى ـ نظامى ، چهره خود را نشان داد. ملت بزرگوار و مسلمان ایران نیز پس از پیروزى انقلاب شكوهمنداسلامى مسألهء آزاد سازى فلسطین از چنگال غاصبان قدس را سرلوحهء آرمان هایش قرارداده و همه ساله روزقدس را به روز فریاد كشیده بر سر ستمكاران تاریخ تبدیل كرده است .


پس از پیروزى انقلاب اسلامى ، امام امت در اولین فرصت روزى را براى نجات قدس از چنگال صیهونیستهاى جنایتكار، به عنوان روز قدس تعیین نمودند و پیامى كه به همین مناسبت صادر نمودند،فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم

من طى سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم كه اكنون ، این روزها به حملات وحشیانهء خود به برادران و خواهران فلسطینى شدت بخشیده است و به ویژه در جنوب لبنان به قصد نابودى مبارزان فلسطینى پیاپى خانه و كاشانه ایشان را بمباران مى كند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولت هاى اسلامى مى خواهم كه براى كوتاه كردن دست این غاصب وپشتیبانان آن ، به هم بپیوندند; و جمیع مسلمانان جهان را دعوت مى كنم آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان را كه ازایام قدر است و مى تواند تعیین كنندهء سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان " روز قدس " انتخاب و طى مراسمى همبستگى بین المللى مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونى مردم مسلمان فلسطین اعلام نمایند ازخداوند متعال پیروى مسلمانان را بر اهل كفر خواستارم .

والسلام علیكم و رحمة الله و بركاته

روح الله الموسوی الخمینی

و به این سان پیام پیامبر گونه امام راحلمان ، نور امید به دل مظلومان فلسطینى تاباند و میلیون ها انسان آواده ومبارزه را براى مقابله عملى با توطئه هاى رژیم اشغالگر قدس و آمریكاى جهانخوار مصمم تر و استوارتر كرد.
پیام امام خمینى ـ رضوان الله تعالى علیه ـ نقطهء عطفى در تاریخ مبارزات ملت فلسطین شد و مسلمانان جهان را براى مقابله با جنایت پیشگان تاریخ ، به یكپارچگى و وحدت كلمه دعوت كرد.
امام خمینى (ره ) با اعلام آخرین جمعهء ماه مبارك رمضان به عنوان <روز قدس> بر مبارزهء پایان ناپذیرمستضعفین با جهانخواران ظالم تأكید كردند و فرمودند:


روز قدس روز جهانى است ،

روزى نیست كه فقط اختصاص به قدس داشته باشد

روز مقابله مستضعفین بامستكبرین است.

 


 

روز خشم جهاني عليه غده سرطاني
راهپيمايان خواستار تعطيلي سفارت انگليس در تهران شدند

 راهپيمايي تهراني روز جهاني قدس خواستار تعطيلي سفارت انگليس در تهران شدند.

 


 

روز خشم جهاني عليه غده سرطاني
راهپیمایی روز جهانی قدس در سراسر کشور آغاز شد

 راهپیمایی روز جهانی قدس با حضور پرشور مردم ایران اسلامی از دقایقی پیش در سراسر کشور آغاز شد.

 

  راهپیمایی روز جهانی قدس، همزمان با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از دقایقی پیش و با حضور پرشور مردم کشورمان در تهران و سراسر کشور آغاز شد.

مراسم راهپیمایی روز جهانی قدس در تهران و تمامی استان‌ها و شهرستان‌ها و در بیش از 550 شهر کشور به سمت میعاد‌گاه‌های نمازجمعه برگزار شده است.

مردم روزه‌دار کشورمان از همان دقایق اولیه آغاز روز جهانی قدس، با حضور در مسیرهای از پیش تعیین شده و با سر دادن شعارهای "مرگ بر اسرائیل"، "مرگ بر آمریکا" و "مرگ بر صهیونیسم" به حمایت از مردم مظلوم فلسطین پرداختند.

در پایان مراسم راهپیمایی تهران، محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور کشورمان به عنوان سخنران پیش از خطبه‌های نماز جمعه و حجت‌الاسلام و المسلمین سید‌احمد خاتمی به عنوان خطیب نمازجمعه به ایراد سخنرانی خواهند پرداخت‌.

 

در طلیعه غلبه خون بر شمشیر در ایران و پیروزی انقلاب اسلامی‌

 

حضرت امام خمینی (ره) در ماه‌مبارک رمضان ‪ ۱۳۵۸در پیامی

برخاسته از ایدئولوژی مبانی فریاد اسلام ناب محمدی (ص)

جمعه آخر این ماه را به عنوان روز جهانی قدس تعیین

و از همه مسلمانان جهان دعوت کردند

تا در این روز فریاد مظلومیت و

حق‌طلبی ملت مظلوم فلسطین را به گوش تمامی جهانیان برسانند.

قدس‌ متعلق‌ به‌ مسلمين‌ است‌ و بايد به‌ آنان‌ برگردد

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، راهپيمايي روز جهاني قدس از ساعت 10:30 صبح امروز در تهران و ديگر شهرهاي كشورمان آغاز شده است. 

در اين راهپيمايي كه اقشار مختلف مردم حضور دارند شعارهايي همچون «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر اسرائيل»، «الله اكبر، خامنه‌اي رهبر»، «اين همه لشكر آمده به عشق رهبر آمده» و ... سر مي‌دهند.

راهپيمايان همچنين تصاويري از بيت المقدس و عكس‌هايي از مقام معظم رهبري و بنيان‌گذار كبير انقلاب اسلامي در دست دارند.

تعدادي از راهپيمايان در شعارهايي همچون «مرگ بر انگليس» و «سفارت انگليس تعطيل بايد گردد» خواستار تعطيلي سفارت انگلستان در تهران شدند.

قرار است محمود احمدي‌نژاد رياست جمهوري اسلامي ايران در پيش از خطبه‌هاي نماز جمعه به ايراد سخن بپردازد.

 

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، راهپيمايي روز جهاني قدس از ساعت 10:30 صبح امروز در تهران و ديگر شهرهاي كشورمان آغاز شده است. 

در اين راهپيمايي كه اقشار مختلف مردم حضور دارند شعارهايي همچون «مرگ بر آمريكا»، «مرگ بر اسرائيل»، «الله اكبر، خامنه‌اي رهبر»، «اين همه لشكر آمده به عشق رهبر آمده» و ... سر مي‌دهند.

راهپيمايان همچنين تصاويري از بيت المقدس و عكس‌هايي از مقام معظم رهبري و بنيان‌گذار كبير انقلاب اسلامي در دست دارند.

تعدادي از راهپيمايان در شعارهايي همچون «مرگ بر انگليس» و «سفارت انگليس تعطيل بايد گردد» خواستار تعطيلي سفارت انگلستان در تهران شدند.

قرار است محمود احمدي‌نژاد رياست جمهوري اسلامي ايران در پيش از خطبه‌هاي نماز جمعه به ايراد سخن بپردازد.

 



:: بازدید از این مطلب : 167
|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : جمعه 4 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

روز قدس منتظرت هستم

 


http://news.khorasan.ir/Portals/0/Update_Pic_News308File1.jpg

جمهوري‌ اسلامي‌ ايران‌

با افتخار به‌ حمايت‌

از نهضت‌ مقدس‌ ملت‌ مظلوم‌ فلسطين‌ ادامه‌خواهد داد.

تا روز آزادی قدس

فریاد خواهیم زد


http://media.farsnews.net/Media/8809/Images/jpg/A0778/A0778400.jpg


نوشته شده توسط مصطفی در 11:7 |  لینک ثابت   •  نظر بدهید

پنجشنبه سوم شهریور 1390

فراخوان حضور پرشکوه امت اسلامی ایران در راهپیمایی روز قدس سال 90

راهپیمایی روز قدس در شهر تبریز

 

روز قدس روز تقویت فرهنگ مبارزه بی‌امان با صهیونیسم جهانی است

 

آتش زدن پرچم اسراییل و آمریکا در شهر زنجان

http://fa.alalam.ir/sites/default/files/fa-alalam1313913069.jpg

روز قدس در کنار هم، هزاران کاروان آزادی به راه می‌اندازیم

 

راهپیمایی روز قدس در شهر قم

مرگ بر اسرائیل

مرگ بر آمریکا

مرگ بر ضد ولایت فقیه

 

راهپیمایی روز قدس در شهر رشت
 
وعده دیدار ما:
 
جمعه آینده چهارم شهریور ماه
 
مصادف با بیست و ششم رمضان المبارک
 
در صفوف به هم فشرده از مسیرهای هفت‌گانه
 
راهپیمایی روز قدس
 
خیابانهای سراسر کشور
 
و میدان انقلاب - دانشگاه تهران
 
 
 
وای اگر خامنه ای حکم جهادم دهد
 
 
 
 
مسیرهای راهپیمایی روز جهانی قدس به شرح زیر است:

مسیر شماره 1: مسجد امام حسین (علیه‌السلام)، میدان امام حسین، خیابان انقلاب، دانشگاه تهران

مسیر شماره 2: مسجد جامع ابوذر، میدان ابوذر، خیابان ابوذر، خیابان شهید برادران حسنی(قلعه‌مرغی)، خیابان قزوین، خیابان کارگر، میدان انقلاب، دانشگاه تهران

مسیر شماره 3: مسجد دارالسلام، میدان منیریه، خیابان ولیعصر (عجل‌الله تعالی فرجه‌ الشریف)، خیابان انقلاب، دانشگاه تهران

مسیر شماره 4: مسجد امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، خیابان آزادی، تقاطع خیابان بهبودی، میدان انقلاب، دانشگاه تهران

مسیر شماره 5: مسجد حضرت ابوالفضل (علیه‌السلام)، میدان توحید، خیابان توحید، خیابان آزادی، میدان انقلاب، دانشگاه تهران

مسیر شماره 6: مسجدالمهدی (عجل‌الله تعالی فرجه‌ الشریف)، خیابان ستارخان، سه‌راهی تهران ویلا

مسیر شماره 7: مسجدالجواد(علیه‌السلام)، میدان هفتم‌تیر، خیابان کریم‌خان، میدان ولیعصر (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف)، بلوار کشاورز، دانشگاه تهران "

ساعت شروع مراسم راهپیمایی 10:30 صبح است.

"شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ستاد مرکزی قدس و انتفاضه"

فلسطین، قلب جغرافیایی جهان اسلام است


http://snn.ir/pic/13900601204_2011236093e.jpgهر حاکمیتی غیر از حاکمیت فلسطین و حاکمیت مسلمانان بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: اسرائیل باید محو بشود....


مهمترین مسئله امروز مسئله فلسطین است که در نیم قرن اخیر همواره مهمترین مسئله جهان اسلام و شاید مهمترین مسئله بشریت بوده است، اینجا سخن از محنت و آوارگی و مظلومیت یک ملت است، سخن از غصب یک کشور است، سخن از ایجاد غده ای سرطانی در قلب کشورهای اسلامی... است، سخن از ظلم مستمری است که اکنون دو نسل پی درپی از ملت فلسطین را فرا گرفته است. خیانت دولت هایى که با رژیم غاصب ساختند و فلسطینی ها را قربانى کردند، نباید از یاد برد و فراموش بشود. این یک قضیه کوچکى نیست، بیش از چهل سال است که ملت اسلام نام فلسطین را مى آورد.

 

فلسطین قلب جغرافیایی جهان اسلام است

سرزمین فلسطین قلب جغرافیایی جهان اسلام است و دنیای استکباری قصد دارد تا از آنجا اسلام را بکوبد ملت های مسلمان را تحت فشار قرار دهد و از حرکت های اسلامی ممانعت کند. رژیم صهیونیستی قائم مقام حضور استکبار و تأمین کننده منافع آمریکا در این نقطه از جهان اسلام است و تبلیغات دروغین و خباثت آمیز آنها قادر به فریب ملت ها نخواهد بود.

فلسطین متعلق به فلسطینى هاست‏

آن کسانى که براى فلسطین دل مى‏سوزانند، براى صدها هزار و میلیون ها انسانِ از حقوق انسانى محروم شده دل مى‏سوزانند. کسانى که با حضور دولت غاصب صهیونیستى در وطن فلسطینى مخالفت مى‏کنند، براى بشریت، براى مادران داغدیده و براى جوانان مؤمن دل مى‏سوزانند؛ براى انسانهایى دل مى‏سوزانند که حرفشان این است که خانه‏ى ما را به خود ما بدهید، وطن ما را از ما نگیرید، در داخل خانه‏ى ما این‏قدر به ما ظلم نکنید. آیا این حرف، خلاف است؟ آیا این حرف، زورگویى و خشونت است؟ آیا اگر کسى در این دنیا براى احیاى حق ملیت خود مبارزه کند، مبارزه‏ غیرعادلانه‏ اى انجام داده است؟ ما از کسانى که امروز مى‏گویند مى‏خواهیم در قضیه‏ فلسطین راه حل عادلانه پیدا کنیم، سؤال مى‏کنیم که این راه‏حل عادلانه چیست؟ فلسطین متعلق به کیست؟ جز اینکه متعلق به فلسطینى است؟

آمریکا و حذف فلسطین

دستگاه های آمریکا و رئیس جمهور آمریکا، تلاش خودشان را گذاشته اند که مسئله فلسطین را از صورت مسائل دنیای اسلام و خاورمیانه به کلی حذف کنند و اصلاً مسئله ای به نام فلسطین و آرمان فلسطین و نهضت فلسطین دیگر باقی نماند و این یکی از اهداف بسیار مهم آنهاست.

هرجا که مبارزه ای با صهیونیست ها و اشغالگران و آدم کشان هست، می خواهند آن را حذف کنند. حالا چنانچه آن را از روی کاغذ حذف کنند، مگر ممکن است انگیزه دفاع از کشور فلسطین و هویت فلسطینی از دل فلسطینی ها برود؟... مگر تا حالا که جوانان مسلمان در انتفاضه فلسطین یا در کشور لبنان به خاطر خدا، به خاطر مسئولیت الهی دفاع از سرزمین اسلامی، جان خودشان را به خطر می انداختند، به خاطر منشور فلسطین این کارها را می کرده اند که حالا اگر شما منشور به اصطلاح ملی فلسطین را دستکاری کردید، آنها دست بردارند؟

راه‏حل روشن مسئله‏ فلسطین‏

راه‏حل مسئله فلسطین، راه‏حل روشنى است. کسانى که گول این مطلب را مى‏خورند که بروند با دشمن یعنى با عامل غصب، مذاکره کنند، خودشان را فریب مى‏دهند. آنها مى‏خواهند ملت ها را فریب بدهند؛ اما ملت ها فریب نمى‏خورند.

راه حل مسئله فلسطین این نیست که بروند با اسرائیل غاصب فلسطین بنشینند حرف بزنند. آنها که در این منطقه صلح مى‏خواهند، اگر خانه‏ فلسطینی ها را به خودشان برگردانند، صلح ایجاد خواهد شد.

چرا شما افرادى را با ملیت هاى مختلف روسى، انگلیسى، امریکایى، آفریقایى، آسیایى، از هند و از مناطق دیگر دنیا در این‏جا جمع کرده‏اید، تا مردمى را از خانه‏ خودشان بیرون کنید؟ اگر شما صلح مى‏خواهید، صلح به این است که افرادى که متعلق به کشورهاى دیگرند، به خانه‏هاى خودشان برگردند و فلسطین را به فلسطینی ها بدهند. فلسطین متعلق به فلسطینی هاست. اگر مردم سرزمین فلسطین در داخل فلسطین یعنى در همه‏ فلسطین، بدون تجزیه، دولتى تشکیل بدهند، صلح خواهد شد.

اگر شما راست مى‏گویید، و اگر توطئه‏ اى علیه ملت فلسطین و ملت هاى اسلامى و علیه اسلام در نظر ندارید، راه حل این است. اما اگر نخواهید این راه حل را عمل کنید، اردوگاه استکبار بداند که با این نشست‏ و برخاست هایى که ترتیب مى‏دهند و با این تصمیم‏گیری ها، مسئله فلسطین حل نخواهد شد؛ مبارزات فلسطین خاموش نخواهد شد، و نباید بشود.

حمایت از فلسطین وظیفه‏ ماست‏

ملت ایران آماده است. ما در حد توان و قدرتمان آماده هستیم، تا این تکلیف را انجام بدهیم؛ دشمنى استکبار را هم تحمل مى‏کنیم. ما را به خاطر حمایت از فلسطین و از انتفاضه‏ فلسطین و از قیام مردم فلسطین تهدید نکنند؛ این حمایت وظیفه‏ ماست؛ ما این را انجام مى‏دهیم و از هیچ تهدیدى هم نمى‏هراسیم.

از بعد از انقلاب، بلافاصله ما در معرض تهدیدهاى استکبار بودیم و به فضل پروردگار و به حول و قوه الهى، استکبار نتوانسته است کارى بکند. ما باز هم تکلیفمان را انجام خواهیم داد.

پیام روز قدس

هریک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانه مسلمانان است. هر حاکمیتی غیر از حاکمیت فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است.

حرف، همانی است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: اسرائیل بایستی محو بشود. ... بحث، بحث یهودی ستیزی نیست؛ مسئله، مسئله غصب خانه مسلمانان است

قدس قلب تپنده امت اسلامی است

قدس قلب تپنده امت اسلامی است شماری از روحانیان شیعه، سنی و دروزی سوریه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا در دمشق به مناسبت در آستانه فرا رسیدن روز جهانی قدس، دیدگاه و نقطه نظرات خود را درباره این روز بیان کردند.


"سید عبدالله نظام" روحانی شیعه و رییس جمعیت "محسنیه" گفت: روز قدس که حضرت امام خمینی (ره) آن را در آخرین جمعه ماه رمضان اعلام کردند، یادآور مساله فلسطین و قدس است.
وی افزود: این روزی خاص است که باید آن را مورد توجه قرار داد و آن را نمادی برای وحدت کلمه میان مسلمانان برای آزادی قدس دانست.
نظام شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس را ضربه ای به صهیونیست ها و نشانگر زنده بودن ملت فلسطین برای گرفتن حقوق خود از صهیونیست های اشغالگر برشمرد.
شیخ " نبیل حلباوی " روحانی شیعه و پژوهشگر اسلامی نیز در این ارتباط گفت: روز جهانی قدس، سمبل دفاع از مقدسات اسلامی است. این روز از سوی بنده صالح خداوند که همان امام خمینی (ره) است، اعلام شد و روز مقابله مسلمانان با مستکبران و صهیونیست ها است.
وی افزود: این روز مطرح شد تا مساله فلسطین در قلب و دل همه مسلمانان زنده باشد و فراموش نشود.
حلباوی با تاکید بر وحدت کلمه میان مسلمانان، ابراز امیدواری کرد که اتحاد ایران اسلامی، سوریه و حزب الله برای نابودی دشمن صهیونیستی و آزادسازی فلسطین در سایه لطف الهی استمرار یابد.
شیخ " عبدالسلام راجح " روحانی اهل سنت و نماینده مجلس سوریه نیز گفت: این روز از آن جهت اهمیت دارد که به نام روز جهانی قدس است و در دل همه ما جای دارد و دارای قداست و احترام خاصی می باشد.
وی افزود: قدس از نظر ما از هر مذهب، قلب جهان اسلام است لذا باید سمبلی برای وحدت اسلامی در برابر صهیونیست ها باشد.
شیخ " کمیل نصر " روحانی دروزی گفت: قدس سملبی مقدس و دارای جایگاهی والا در قلب مسلمانان و مسیحیان از دیرباز تا کنون است.
وی با اشاره به دیدگاه مشترک این دو دین آسمانی نسبت به قدس و فلسطین، افزود: غرب از مسیحیت واقعی به دور است چرا که اگر دارای مسیحیت واقعی بود باید از قدس دفاع می کرد.
نصر با انتقاد از چند دستگی عربی در قبال مساله قدس، این چند دستگی، دوری از قرآن و تفرقه را عامل مشکلات کنونی به ویژه در فلسطین و عراق دانست که در آن بر اثر توطئه صهیونیستی – آمریکایی تاکنون بسیاری از مردم کشته شده اند.
به گفته این روحانی سوری، دشمنان می خواهند امت اسلامی را تضعیف کنند لذا باید روز جهانی قدس را به عنوان سمبل وحدت پاس داشت.
آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی (ره ) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان روز قدس نامگذار شده است.
در این روز در شمار زیادی از کشورهای جهان، مردم با برگزاری برنامه هایی نظیر راهپیمایی ، همایش و نظایر آن خشم و انزجار خود را از اشغال قدس توسط رژیم صهیونیستی و ادامه آن و همچنین نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان اعلام می کنند.


 

روز قدس پشتوانه امنیت کشور و حافظ دستاوردهای انقلاب است

به گزارش پايگاه اطلاع‌رساني دفتر مقام معظم رهبري، در چهارمین دیدار رمضانی رهبر معظم انقلاب با نخبگان کشور، صدها نفر از استادان و اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها، عصر امروز در دیدار با حضرت آیت الله خامنه ای، به تبادل نظر درباره مسائل دانشگاهی – علمی – پژوهشی – اجتماعی – فرهنگی – سیاسی و اقتصادی پرداختند. 

حماسه نیوز به نقل از فارس، در هفته های اخیر نیز دانشجویان – «شعرا و ادیبان» و فعالان اقتصادی در جلسات جداگانه با ایشان دیدار و گفتگو کرده بودند. 

در آغاز جلسه عصر امروز، 14 نفر از اعضای هیأتهای علمی دانشگاهها، بیش از 2 ساعت، درباره مسائل مختلف اعلام نظر و «پیشنهادها – انتقادها و راه حلهای خود» را مطرح کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از شنیدن و تأمل در سخنان استادان دانشگاه، سخنان مهمی در زمینه پیشرفت علمی کشور و نقش دانشگاهها و همچنین اهمیت روز قدس بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به نزدیک بودن روز قدس افزودند: روز قدس یک روز بین المللی اسلامی و روز بزرگ و مهمی است که ملت ایران و دیگر ملتهای مسلمان، حرف حقی را که استکبار حداقل شصت سال برای خاموش کردن آن سرمایه گذاری کرده بود، فریاد می کنند.
ایشان تأکید کردند: تشکیل نظام جمهوری اسلامی در ایران و اعلام روز قدس و تبدیل سفارت رژیم صهیونیستی در تهران به سفارت فلسطین، حرکت تهاجمی بود که در مقابل توطئه شصت ساله استعمار برای محو فلسطین از نقش جغرافیای جهان، ایستاد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: روز قدس پشتوانه امنیت کشور نیز است و هر ایرانی که روز قدس به خیابان می آید، در واقع به امنیت کشور و ملت و حفظ دستاوردهای انقلاب کمک کرده است.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: به لطف خداوند امسال نیز روز قدس در کشور و در کشورهای اسلامی با عظمت تر برگزار خواهد شد.
حضرت آیت الله خامنه ای همچنین در سخنان خود پیشرفتهای علمی را از ارکان و ستونهای اصلی ایستادگی با شکوه و پر عظمت ملت ایران در مقابل جبهه استکبار خواندند و تأکید کردند: این پیشرفتهای علمی که به ملت بزرگ ایران، اعتماد به نفس، سربلندی، قوت اراده و شجاعت استقامت بخشیده است، مرهون دانشگاه و دانشگاهیان است.
رهبر معظم انقلاب، با اشاره به تهدیدهای مستمر «نظامی ـ امنیتی ـ اجتماعی و سیاسی» دشمنان، ترور دانشمندان کشور، تحریم ایران و تلاش سلطه جویان برای فتنه انگیزی در داخل و وادار کردن نظام اسلامی به تعظیم در مقابل نظام سلطه افزودند: ملت ایران در مقابل جبهه دشمنان، با کمال قدرت و استقامت ایستاده است و به پشتوانه پیشرفتهای علمی و عملی کشور، به سلطه طلبان و زیاده خواهان جهانی، قاطعانه «نه» گفته است.
ایشان دانشگاه را مبدأ پیشرفتهای علمی و عزت و آبروی ملت ایران خواندند و تأکید کردند: دشمن بدون تردید از این مرکز مهم قدرت افزایی ایران غافل نیست و غافل نخواهد شد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی علم زدایی و دین زدایی از دانشگاهها را 2 هدف اصلی جبهه سلطه گران دانستند و در تشریح روشهای علم زدایی افزودند: ترور دانشمندان ایران از جمله این روشهاست اما روش اصلی و پیچیده دشمن این است که دانشجو و استاد و دانشگاه را به کارهای غیرعلمی سرگرم کند تا آرزوی ملی ایرانیان، یعنی شکوفایی علمی تحقق نیابد.
حضرت آیت الله خامنه ای تلاش بی وقفه و پرشتاب برای پرکردن فاصله علمی کشور با قافله علم و دانش را کاملاً ضروری خواندند و تأکید کردند: باید به نهضت علمی، روح تازه ای بدمیم و همه ظرفیتهای دانشگاهی و کلیه استادان و دانشجویان برای جهش علمی کشور، وارد این میدان سرنوشت ساز شوند.
ایشان در همین زمینه، نقشه جامع علمی را ترسیم کننده منظومه علمی مورد نیاز کشور برشمردند و افزودند: باید با تکیه بر علم نافع، میان نیازهای کشور و فعالیت بخشهای مختلف علمی، هماهنگی ایجاد شود.
گسترش فرهنگ نوآوری به ظرفیت چند میلیونی استاد و دانشجو، تشکیل منظومه کامل علمی،  تلاش برنامه ریزی شده برای اجرای نقشه جامع علمی  و دخالت دادن «حقیقی و نه تشریفاتی» دانشگاهها در حل مسائل کشور از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب در بحث پیشرفت علمی کشور مطرح کردند.
ایشان توجه به چرخه ایده علمی تا مصرف را نیز بسیار مهم دانستند و افزودند: دولت و دانشگاهها با همکاری متقابل، روند شکل گیری ایده در ذهن نخبگان تا تبدیل آن به علم و سپس فناوری و بعد صنعت را سازمان دهی کنند.
حضرت آیت الله خامنه ای پس از تبیین ابعاد نقشه دشمن برای علم زدایی از دانشگاهها به هدف دوم جبهه استکبار یعنی دین زدایی از مراکز علمی پرداختند.
ایشان خاطرنشان کردند: ملت ایران خوشبختی واقعی و امنیت حقیقی و معنوی می خواهد و تحقق این هدف بسیار مهم بدون علم و یا با علمِ بدون دین ممکن نیست بنابراین جامعه و در رأس آن دانشگاه باید به معنای حقیقی متدین باشد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی برای جلوگیری از برداشت ظاهری و سطحی از تعبیر «دانشگاه متدین و دینی» تأکید کردند: دانشگاه متدین یعنی دانشگاهی که از معرفت عمیق دینی، ایمان عمیق و «باور ژرف از دین و معارف دینی» برخوردار باشد که در این زمینه نقش استادان، بسیار مهم است.
حضرت آیت الله خامنه ای دانشجویان را «زمامداران فکر و علم و آینده کشور» خواندند و خاطرنشان کردند: سلطه گران می خواهند نسل جوان دانشجو را به «بی ایمانی، ولنگاری عقیدتی و هرزه پویی ذهنی» سوق دهند که وظیفه همه بویژه استادان دانشگاههاست که با این طرح شوم، مقابله کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی دانشمندان جوان و متدین را بن بست شکنان پیشرفتهای بدست آمده برشمردند و خاطرنشان کردند: جوانان متدین ما در عرصه های صنایع دفاعی، سلولهای بنیادی،  انرژی هسته ای، هوا فضا، ابررایانه ها و دیگر عرصه ها بسیار خوش درخشیده اند و با کمک دیگر دانشمندان کشور را به پیش می برند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی فراوان از دیدار با نخبگان علمی و دانشگاهی کشور، مطالب ارائه شده در این دیدار را بسیار پرمغز و سنجیده خواندند و افزودند: در میان مطالبی که در این جلسه مطرح شد، حرفهای نو و پیشنهادهای جالبی نیز وجود داشت که در مجموع نشان دهنده گرایش برگزیدگان علمی و دانشگاهی برای ارائه فکر و اندیشه است.
ایشان با اشاره به سخنان یکی از اساتید دانشگاه درخصوص خلاء نهاد آینده نگر در کشور، افزودند: هدف از برگزاری نشست های اندیشه های راهبردی، پرکردن این خلاء است و باید پیرو این نشست ها، کارهای بزرگی با همکاری اهل فکر انجام شود.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: یکی از نیازهای کنونی جامعه برگزاری جلساتی با حضور افراد برگزیده و صاحب اندیشه و طرح دیدگاهها و افکار آنان در سطح جامعه است، تا این اندیشه ها به تدریج به گفتمان عمومی جامعه تبدیل شوند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از مسائل ضروری و مهم برای جامعه دانشگاهی بویژه اساتید و همچنین حوزویان را آشنایی با واقعیات کشور و داشتن اطلاعات و تحلیل صحیح از شرایط کشور دانستند و افزودند: رسانه های دیداری و شنیداری بیگانه، حجم انبوهی از اطلاعات و تحلیل های معیوب، ناقص و غیرواقعی را پمپاژ می کنند که اگر دانشگاهیان و حوزویان، دارای اطلاعات واقعی نباشند، ممکن است تحت تأثیر این تحلیل های مسموم قرار گیرند.
حضرت آیت الله خامنه ای یکی از راههای مطلع شدن دانشگاهیان از واقعیات کشور را حضور مستمر مسئولان در دانشگاهها برشمردند و تأکید کردند: مسئولان باید با مجامع دانشگاهی و اساتید محترم جلسات پرسش و پاسخ بگذارند و ضمن پذیرفتن انتقادهای دلسوزانه، از دیدگاههای صاحبنظران و نخبگان علمی نیز استفاده کنند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: مسئولان باید انتقادهای عالمانه و سازنده و تند و تیز نخبگان را بپذیرند و آنرا مخالفت با نظام تعبیر نکنند.
حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: حتی بسیاری از انتقادهای گزنده نیز از روی دلسوزی است و مسئولان باید قدردان نخبگان و صاحبنظرانی باشند که چنین انتقادهای دلسوزانه ای را مطرح می کنند.
ایشان در عین حال به دانشگاهیان و اساتید توصیه کردند: در انتقادها، مرز میان انتقاد سازنده و تخریب رعایت شود و سخنان به گونه ای نباشد که جدول دشمن را کامل کند و زمینه گسترش بدبینی در جامعه را فراهم آورد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی دیگر از نکات ضروری برای دانشگاهیان و اساتید را آگاهی از مسائل و واقعیات منطقه و جهان بویژه تحولات اخیر منطقه دانستند و خاطرنشان کردند: تحولات کنونی در منطقه، حوادثی عظیم، بسیار مهم و تأثیرگذار است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی یکی از نتایج حوادث اخیر منطقه را، مشخص شدن نادرستی تئوریهای سیاسی و اقتصادی غربی خواندند و خاطرنشان کردند: حوادث منطقه و شرایط بداقتصادی کشورهای غربی در مجموع نشان می دهند تئوریهای سیاسی و اقتصادی غرب ناقص و عقیم است، بنابراین باید در جهت تقویت بیش از پیش فکر و اندیشه اسلامی گام برداریم.
در آغاز این دیدار، استادان و اعضای هیأتهای علمی به تشریح دیدگاههای علمی، دانشگاهی، پژوهشی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود پرداختند.
-    دکتر سیدضیاءالدین تابعی – استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز
-    دکتر غلامرضا جمشیدی ها – استاد رشته تاریخ دانشگاه تهران
-    دکتر حسن دانایی فرد – استاد رشته مدیریت دولتی در دانشگاه تربیت مدرس
-    دکتر اشرف معینی – دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
-    دکتر سیدجلال دهقانی فیروزآبادی – استاد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
-    دکتر حمیدرضا فرتوک زاده – دانشیار دانشگاه صنعتی مالک اشتر
-    دکتر الهام امین زاده – استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
-    دکتر رضا راعی – دانشیار رشته مدیریت مالی دانشگاه تهران
-    دکتر سیدرضا مجدزاده – استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران
-    دکتر داود پرچمی – استادیار جامعه شناسی دانشگاه شهید بهشتی
-    دکتر زین الدینی – استاد دانشگاه صنعتی اصفهان
-    دکتر رنجبر – رئیس مجمع نخبگان اساتید بسیجی و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس
-    دکتر علیرضا جهانگیریان – عضو هیأت علمی دانشکده هوا فضای دانشگاه صنعتی امیرکبیر
-    و دکتر عبدالحمید نقره کار – دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه علم و صنعت
مهمترین محورهای سخنان استادان دانشگاهها در دیدار با رهبر انقلاب عبارتست از:
-    ارزیابی واقع بینانه از فعالیتهایی که تاکنون با عناوین مختلف برای ایجاد تحول در علوم انسانی صورت گرفته است.
-    نبود فلسفه مبتنی بر مبانی دینی و بومی در برخی علوم از جمله علوم پزشکی
-    طراحی¬نظام مدیریتی¬جمهوری¬اسلامی به¬عنوان چارچوب علمی¬وتخصصی¬انتخاب مدیران
-    ضرورت انسجام، هم افزایی و ارتقای ظرفیت سطوح مختلف سیاست گذاری ملی
-    لزوم نظریه پردازی اسلامی – ایرانی به عنوان چارچوب حل مشکلات و مسائل «ملی، منطقه ای و جهانی»
-    تأسیس فرهنگستان و دانشگاههای تخصصی علوم انسانی
-    تقویت کرسی های نظریه پردازی و ایجاد پژوهشگاهها و قطبهای تخصصی نظریه پردازی
-    اهمیت تدوین سند تحول علوم انسانی
-    تأسیس نهادی آینده نگر که بطور مستمر سیاستها و تصمیمات فعلی را براساس منافع آینده کشور ارزیابی کند
-    برخورد فعال حقوقی برای پاسخگو کردن مجامع و مراکز بین المللی در قبال سیاستها و اقدامات خود
-    توجه بیشتر به ظرفیت دیپلماسی عمومی در حوزه روابط بین الملل
-    برنامه ریزی برای تدریس حقوق فضا همگام با پیشرفتهای کشور در بخش هوا – فضا
-    بی نتیجه ماندن تحریم ها بر اثر ایستادگی هوشمندانه نظام و مردم
-    بهره برداری مناسب از فرصتهای نوظهور «اجتماعی، اقتصادی و سیاسی» در منطقه و جهان در چارچوب احیای تمدن اسلامی
-    فرهنگ سازی برای تبدیل گفتمان علمی به گفتمان مسلط جامعه
-    توجه به نقشه جامع علمی کشور در هرگونه تصمیم گیری و سیاست گذاری
-    اهمیت پارکهای علم و فناوری در جذب شرکتهای دانش بنیان
-    رویکرد نهادگرایانه علمی، راه اصلی توسعه و پیشرفت
-    تأسیس شبکه ابداعات و اختراعات
-    پیشنهاد تأسیس صندوق ملی حمایت از اولویت های علمی و فناوری
-    و توجه به سنتهای اصیل اسلامی ایرانی در معماری و شهرسازی

عقب نشيني تاريخي دبير مجمع روحانيون به طور هماهنگ سانسور شد؟


سخنان غيرمترقبه محمد موسوي خوئيني ها دبيركل مجمع روحانيون با سكوت و سانسور توسط برخي رسانه هاي همسو (كلمه و جرس و امروز و نوروز و...) مواجه شده است. همزمان برخي محافل ضد انقلاب به وي به خاطر اين اظهارات حمله كرده و آن را فرصت طلبي خواندند.
موسوي خوئيني ها اخيراً در پاسخ يكي از مخاطبان وبلاگ خود شعار «جمهوري ايراني» را تخطه كرده و مدعي پايبندي اصلاح طلبان به جمهوري اسلامي و ولايت فقيه شد. مخاطب پرسشگر موسوي خوئيني ها تصريح كرده بود كه به عنوان يك اصلاح طلب به برخي مواضع اصلاح طلبان نظير جمهوري ايراني يا شعار عليه رهبري ايراد دارد و اينكه «چرا اصلاح طلبان خود را در مظان اتهام قرار مي دهند.» موسوي خوئيني ها در پاسخ تأكيد كرده بود «هدف اصلاح طلبان فقط جمهوري اسلامي است و آنها نه تنها با شعار عليه رهبري مخالفند بلكه در چارچوب نظامي دست به كار سياسي زده اند كه تمام اصول قانون اساسي آن را از جمله اصل مربوط به رهبري ، همگي يك كل منسجم را تشكيل مي دهند.» وي همچنين گفته بود: ما با شعار جمهوري ايراني مخالفيم و هرگز از شعار جمهوري اسلامي در كنار استقلال و آزادي عقب نشيني نخواهيم كرد.
انتشار اين سخنان كه محكوميت ضمني فتنه سبز و آشوب هاي خياباني سال 88 را در خود داشت، از يك سو با سانسور مطلق توسط كلمه، جرس، نوروز، گويانيوز، بي بي سي ، راديو فردا، راديو زمانه، پارلمان نيوز، ايلنا و... مواجه شد به نحوي كه حتي يك خط از اين اعلام موضع غيرمنتظره را بازتاب ندادند اما از سوي ديگر برخي رسانه هاي ضد انقلاب به موسوي خوئيني ها حمله كردند. وبلاگ ميزان از همكاران شبكه بالاترين در اين باره نوشت: آقاي موسوي خوئيني، ممنون از اينكه حساب سبزها را از اصلاح طلبان جدا كرديد، كاري به زندانيان سياسي كه بعد از انتخابات همه سبز شدند ندارم اما شما چه هزينه اي در حوادث تقلب انتخاباتي داده اي؟ آيا سهرابت را كشته اند؟ آيا ندايت غرق به خون بوده؟ آقاي خوئيني هر نامي كه مي خواهي براي گروه كوچك از حاكميت رانده و از مخالفان جامانده ات بگذار ولي ما چشم به دهان كسي ندوخته ايم.
موسوي از همان ابتدا از جنس شما نبود شما برويد به دنبال پس مانده اقتدارگرايان، شايد چند روز ديگر به خفت و خواري نقش اپوزيسيون را بازي كنيد.
اين شبكه ضد انقلابي در واكنش مشابهي يادآور شد: موسوي خوئيني ها دبيركل مجمع روحانيون مبارز در اظهار نظري گوهر بار فرموده اند: «اصلاح طلبان نه تنها با شعار عليه رهبري مخالفند بلكه آنان در چارچوب نظامي دست به كار سياسي زده اند كه تمام اصول قانون اساسي آن و از جمله اصول مربوط به رهبري، همگي يك كل منسجم را تشكيل مي دهند و از يك اعتبار برخوردارند.» جاي تعجب اينجاست كه چرا در حين اتفاقات 2 سال گذشته هيچ مخالفتي با شعار عليه ولايت فقيه نداشتيد ولي بعد از حدود 2 سال دم برآورديد؟ بوي كباب آمده؟ نزديكه انتخاباته؟ دنبال سهم خواهي هستيد؟ نان به نرخ روز خور شده ايد؟
آرش بهمني از روزنامه نگاران زنجيره اي فراري نيز با انتقاد از پاسخ هاي قبلي موسوي خوئيني ها به سؤالات در وبلاگش، نوشت: نحوه پاسخ دادن موسوي خوئيني ها به سؤالات اما، در اين مدت شبهات زيادي را باعث شده است.
اينكه چطور آقاي موسوي خوئيني، هنوز نمي داند جنبش سبز چيست و هنوز از منشور آن خبر ندارند و اين جنبش را تنها در راهپيمايي 25 خرداد معرفي كرده و البته لطف كرده و عدم مخالفت خود را با نام گذاري اعتراض به نتايج انتخابات به جنبش سبز اعلام كرده اند، هيچ معنايي ندارد، جز اينكه ايشان با توجه به نزديك شدن به زمان انتخابات، مايل نيستند خود و نيروهاي پيراموني شان را حول جنبش سبز تعريف كنند.
وي مي افزايد:سؤالات بسياري مي توان از آقاي موسوي خوئيني ها پرسيد، اما توصيه ام به ايشان اين است كه همان سكوت سابق خود را ادامه دهند. اين گونه لااقل مي توانيم خاطرات خوب خود از روزنامه سلام و مديرمسئول اش را حفظ كنيم. خدا را، خدا را، باز هم سكوت كنيد آقاي موسوي خوئيني ها .
شايان ذكر است دنده عقب گرفتن فردي كه به عنوان دبير كل مجمع روحانيون، مرد خاكستري فتنه سبز لقب گرفته و از عناصر تحريك كننده فتنه تير ماه 78 نيز به شمار مي رود، در محافل ضدانقلاب به عنوان نشانه روشني از اطمينان به مرگ فتنه سبز و تحرك اصلاح طلبان براي بستن بي سر و صداي اين پرونده در جهت زمينه سازي براي امكان تجديد حيات سياسي و فرار از مجازات ها و مؤاخذه هاي احتمالي محسوب مي گردد و دقيقاً به همين دليل هم هست كه رسانه هاي اصلي نقش آفرين در فتنه و آشوب سال 88 ضمن اتخاذ استراتژي واحد، اقدام به سانسور سخنان مهم موسوي خوئيني ها كرده اند.

تاكتيك (گفت و شنود)

گفت: از قذافي چه خبر؟
گفتم: انقلابيون ليبي خانه به خانه دنبالش مي گردند ولي هنوز پيدايش نكرده اند.
گفت: يعني آب شده و به زمين فرو رفته؟
گفتم: چه عرض كنم؟!
گفت: پيام فرستاده كه من فرار نكرده ام، بلكه به طور تاكتيكي پنهان شده ام و برمي گردم.
گفتم: يارو در جريان يك مانور نظامي از هواپيما بيرون پريد ولي هر كاري كرد چترش باز نشد و در حالي كه داشت با مخ به طرف زمين مي آمد پيش خودش گفت؛ حالا شانس آوردم كه مانوره!

چوپان دروغ‌گو به جنگ دروغگويان مي‌رود!

 

کارشناس بهائي صداي آمريکا در ابطال دروغگويي گردانندگان شوراي سبز اميد که اقدام به مصادره روز قدس به نام منتظري کرده اند، مدعي شد: «ابراهيم يزدي موجب به‌وجود آمدن اين روز شده است.»

 

کارشناس بهائي صداي آمريکا در تاريخ 22 آگوست( 31 مرداد) طي مقاله اي در سايت پارس ديلي نيوز، براي ابطال دروغگويي گردانندگان شوراي سبز اميد به دروغ عجيبي متوسل شد!

با اينکه مسلمانان در همين روزها خود را براي برگزاري هر چه با شکوهتر روز جهاني قدس آماده مي کنند و شهر لندن روز يکشنبه شاهد حضور چشمگير مسلمانان به همراه غير مسلمانان در مراسمي به همين مناسبت بود، حسن داعي کارشناس بهائي صداي آمريکا مدعي شد: «همزمان با فرارسيدن مراسم ارتجاعي و ضد ايراني "روز قدس"، شوراي هماهنگي راه سبز اميد که خود را سخنگوي جنبش مردم ايران معرفي مي کند، در تلاش براي رونق بخشيدن به اين نمايش ورشکسته، به يک دروغگويي جديد متوسل شده است.»

وي در ادامه با اشاره به شعار طرفداران جنبش سبز در روز قدس سال 88 در حمايت از رژيم صهيونيستي و رسوايي آنها به واسطه آن و توجيهات کديور براي پاک کردن اين لکه ننگ، در مصاحبه با صداي آمريکا افزود: «سال گذشته نيز محسن کديور در مقابل ميليونها بيننده تلويزيوني به وارونه کردن شعار مردم پرداخت و گفت که تظاهر کنندگان ايراني در خيابانها فرياد مي زدند "هم غزه هم لبنان، جانم فداي ايران".»

در حالي که همه مسلمانان جهان به تبعيت از دستور تاريخي حضرت امام (ره) در روز جهاني قدس ا

:: بازدید از این مطلب : 172

|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : پنج شنبه 3 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

خاتمي حق اظهارنظر در مورد نظام را ندارد

 

عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس گفت: محمدرضا خاتمي در فتنه 88 امتحان خوبي پس نداد از اين رو كساني كه با دشمنان قسم خورده خارجي هم‌نوا و هم‌صدا مي‌شوند، حق اظهار نظر در مورد نظام را ندارند.

 

 

سيدقدرت‌الله حسيني صبح امروز در گفت‌وگو با خبرگزاري فارس در باشت اظهار داشت: فلسفه وجودي تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي دفاع از ارزش‌هاي اسلامي و پاسداري از اسلام و انقلاب بود.
حسيني سپاه را يكي از اركان اصلي نظام در طول سه دهه اخير دانست و افزود: برخي كج‌انديشان مغرض كه روزگاري انديشه‌هاي امام راحل را تمام شده مي‌پنداشتند امروز با دروغگويي سخنان آن معمار كبير انقلاب را تفسير وارونه مي‌كنند.
وي گفت: حضرت امام (ره) فرمودند سپاه نبايد وارد دسته‌بندي‌هاي سياسي شود كه اين دستور حكيمانه ايشان تا هميشه آويزه گوش فرزندان شجاع انقلاب در اين نهاد مقدس است.
اين نماينده اصولگراي مجلس ادامه داد: ايستادگي در مقابل استكبار و منكوب كردن توطئه‌هاي دشمنان خارجي كه به وسيله فريب‌خوردگان داخلي صحنه‌گرداني مي‌شود، وظيفه همه اقشار مملكت از جمله سپاه است كه حضرت امام هيچ‌گاه آن را منع نفرمودند.
عضو كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي با اشاره به موضع‌گيري محمدرضا خاتمي عليه فرماندهي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بيان داشت: اين‌ها امتحان خود را در نظام جمهوري اسلامي پس داده و به سبب سوابق سوء خود نمي‌توانند در هر موردي كه خواستند اظهار نظر كنند.
حسيني با انتقاد از عملكرد خاتمي و همفكرانش در مجلس ششم گفت: خاتمي در طول چهار سال از حضور خود در اين دوره از مجلس ثابت كرد كه به بسياري از اصول انقلاب و نظام پايبند نبوده و حرف‌هايي را تكرار مي‌كرد كه تنها از زبان دشمنان انقلاب، نظام و امام بر زبان جاري مي‌شد.
نماينده مردم شهرستان‌هاي گچساران و باشت در مجلس شوراي اسلامي عنوان داشت: خاتمي در كوران فتنه 88 نيز امتحان خوبي پس نداد و برخي از همين افراد نشان دادند كه حرف‌هاي آمريكا و همپيماناش را تكرار مي‌كنند و از اين رو كساني كه با دشمنان قسم خورده خارجي هم‌نوا و هم‌صدا مي‌شوند، حق اظهار نظر در مورد نظام را ندارند.
اين نماينده اصولگراي مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: سپاه همواره در عرصه‌هاي مختلف كشور حضور مثبتي داشته و در طول هشت سال دفاع مقدس نيز حماسه‌ها آفريد و به فرموده امام راحل اگر اين نهاد مقدس شكل نگرفته بود كشوري نيز در كار نبود.
اين عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس يادآور شد: سپاه موظف به دفاع از ارزش‌ها بوده و با كساني كه در مقابل اين ارزش‌ها و دستاوردهاي ملت و انقلاب موضع‌گيري مي‌كنند، با قامتي استوار ايستادگي مي‌كند.



 


 


مخملباف متهم فراری صدا وسیما!

 

مخملباف هم اکنون به حراج دین وشرف خود مشغول است.

 

در هفته های اخیر، شاهد پخش سریال جذاب "نابرده رنج" به کارگردانی "علیرضا بذرافشان" از شبکه 3 صدا و سیمای جمهوری اسلامی هستیم که به حق جای خود را در میان مخاطبان باز کرده است.
این سریال که باید آن را کپی مستقیم فیلم سینمایی "اخراجیهای 1" ساخته "مسعود دهنمکی" بدانیم، به تحولات روحی و درونی چند نفر که دارای مشکلات اجتماعی می باشند و با کشانده شدن ناخودآگاه به جبهه های دفاع مقدس، تحت تاثیر آن فضای معنوی قرار گرفته و متحول می شوند، پرداخته است.

یکی از نکات جالب این سریال - که به واقع فضاسازی دهه 60 در آن به طور کاملا صحیح و زیبا صورت گرفته است - تصویری است که بر دیوار اتاق کارآگاهان اداره آگاهی به چشم می خورد.

پس از فرار اسد و عماد از زندان، بیننده متوجه تصویر آن دو نفر بر دیوار اداره آگاهی می شود که در کنار مثلا چند متهم فراری و تحت تعقیب دیگر در صحنه های مختلف کرارا به چشم می آیند.

 

با کمی دقت می شود فهمید عکس دو تن از متهمین فراری، متعلق است به "محسن مخملباف" کارگردان فراری سبزلجنی که هم اکنون در کنار رقاصه ها و بازندگان و وازدگان سیاسی در کشورهای مختلف، به حراج وطن، دین و شرف خود پرداخته است و او که در اوایل دهه 60 متعصب خشکه مقدس تندرویی بود، این کار را از خانواده خود شروع کرد!

 

 

عکس دیگر، متعلق است به "علی زرکش" فرد شماره 2 و از رهبران خائن و جنایتکار سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در مرداد ماه 1367 هنگامی که همراه مسعود رجوی و ارتش به اصطلاح آزادی بخششان برای کمک همه جانبه به صدام وحشی به ایران حمله کرده و شهر اسلام آباد غرب را اشغال کردند، کشته شد.

علی زرکش که چند صباحی بود به برخی شیوه های رهبری رجوی بر سازمان اعتراض داشت، مورد غضب او قرار گرفت و بنا بر اظهار شاهد عینی "سعید شاهسوندی"، در حین عملیات "فروغ جاویدان" اشغال خاک ایران، توسط محافظین رجوی به ضرب گلوله از پشت سر کشته شد تا رجوی برای نوکری آمریکا و صدام هیچ مانعی نداشته باشد!



 


صانعی طبق اظهارات خود، محکوم می باشد

 

وی همچنین با ذکر اینکه ما نیازی نداریم که بی . بی . سی برایمان مرجع پیدا کند، تصریح کرد: "ما مرجعی می خواهیم مثل حضرت امام(ره) که با یک فتوا استکبار را بیچاره کند."/ صانعی در ادامه با عنوان کردن اینکه امروز با کلیات گفتم ولی فردا با جزئیات خواهم گفت، خطاب به مخاطبانش تصریح کرد: "اگر دست از فعالیتهای خود برنداشته و طلاب راه افتادند، گلایه نکنند."
مهدی صاحبی: یکی از راه های تشخیص میزان انحراف افراد و جریانات، مقایسه مواضع و سخنان سابق و فعلی آنها می باشد.

این روزها بسیاری از افراد بخاطر انتساب و نزدیکی شان به حضرت امام (ره) و یا تعریف و تمجیدهای امام(ره) از روحیات گذشته و حسن اعمال سابقشان، خود را تا ابد مبرا از هر عیب و نقصی می پندارند در حالی که ملاک شرع مقدس اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران برای تایید افراد و جریانات، همواره حال فعلی آنها بوده است و آن بزرگوار هیچگاه پیرامون ثبات عقیده اشخاص و جریانات در ادامه مسیر پیش رو، کلامی بر زبان جاری نکرده اند.

 
 

آقای شیخ یوسف صانعی که این روزها تریبون اصلی اش، رسانه های بیگانه و ضدانقلاب می باشد و چندی پیش بخاطر عدم تخصص، تعهد و تدین لازم برای تصدی امر مرجعیت، از جانب جامعه مدرسین حوزه علمیه قم فاقد صلاحیت اعلام شد، همچون بسیاری از کسانی که این روزها در دام دنیا اسیر و مغلوب شده اند، سعی دارد تا عنایت سابق حضرت امام(ره) نسبت به خود را مبنای صلابت فعلی خود قلمداد کند، این در حالی است که بطلان بودن این موضوع برای تمام کسانی که به مبانی اخلاقی، فقهی و حکومتی حضرت امام(ره) آشنایی دارند، پر واضح و روشن است.

پایگاه شخصی شیخ یوسف صانعی در تمجید از این روحانی حامی فتنه نوشته است: " حضور مستمر و موفّق آية الله العظمى (!) صانعى در سالهاى طولانى در درس امام و جدّيت ايشان در درك و فراگيرى مبانى و تحقيقات امام و مراوده طولانى با آن بزرگوار، موجب شناخت ويژه حضرت امام خمينى نسبت به ايشان و بذل عنايتهاى خاص شد. اين عنايتهاى پدرانه، براندوخته هاى علمى، اخلاقى و سياسى شاگرد برجسته اى چون آية الله صانعى افزود و توانست ديدگاه هاى فقهى، سياسى و اجتماعى روشنى را براى معظّم له به دنبال آورد، تا آن جا كه رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، در مورّخ 1/12/1358، در حالى كه تنها حدود يك سال از پيروزى انقلاب شكوهمند اسلامى مى گذشت، با دقّت و آگاهى كامل و هوشيارى فراوان نسبت به همه جوانب و شايستگيهاى مورد نياز، يكى از مهم ترين مسئوليتهاى علمى و اجرايى كشور را به شاگرد برجسته و يار هميشگى (!) خود سپرد و وظيفه خطير عضويت در شوراى نگهبان را به ايشان واگذار كرد.

در حكم امام سلام الله عليه خطاب به ايشان، آمده است: « بنا بر اصل نود و يكم قانون اساسى جمهورى اسلامى كه به منظور پاسدارى از احكام اسلام و قانون اساسى از نظر عدم مغايرت مصوّبات مجلس شوراى اسلامى با آنها، شورايى به نام شوراى نگهبان تشكيل مى شود كه انتخاب شش نفر از فقهاى عادل و آگاه به مقتضيات زمان و مسائل روز از اين شورا به عهده اين جانب مى باشد، لذا جناب عالى را به عنوان يكى از شش فقيه، به عضويت شوراى نگهبان منصوب مى نمايم. از خداوند متعال، موفقيّت هر چه بيشتر شما را اميدوارم.» "

 
 

این سایت در ادامه آورده است: "انتصاب معظّم له در شوراى نگهبان، اولين حكم رسمى و مسئوليت اجرايى ايشان از سوى حضرت امام خمينى بود و همان گونه كه در حكم مشخّص شده است، از ديدگاه سكّاندار كشتى بزرگ انقلاب، ايشان از همان ماههاى اوليه پيروزى انقلاب، فقيهى شايسته، عادل و آشنا به همه شرايط و اوضاع و احوال انقلاب، مسائل روز و مورد نياز جامعه انقلابى و مردم مسلمان ايران بوده است. آية الله العظمى (!) صانعى، پس از حدود سه سال تلاش بى وقفه در اين مسئوليت خطير، در مورّخ 19/10/1361 از آن شورا كناره گيرى كرد. به جهت عنايت خاصّ امام به ايشان، در همان تاريخ 19/10/1361، حضرت امام در ديدار با رئيس ديوان عالى كشور و قضات شوراى عالى قضايى و شعب ديوان عالى كشور، بياناتى ايراد نمودند و در ضمن آن فرمودند: «من از شوراى عالى قضايى كه بود، تشكّر مى كنم. اينها دو سه سال زحمت كشيدند، رنج بردند و خدمت كردند و براى مقامى هم نيامده بودند. آنها از بزرگانِ روحانيون هستند. آنها هم از محلّ مورد امنشان آمدند در محيطى كه زحمتش زياد و رنج و كارش زياد و مسئوليتش پيش خدا زياد بود. حال براى يك مرد روحانى با روحيات اسلامى، مطرح نيست كه رئيس ديوان عالى كشور شود يا دادستان كلّ كشور و يا كار ديگرى انجام دهد... و حالا ما مى خواهيم اين رنج را به گردن آقاى آقا شيخ يوسف صانعى به عنوان دادستان كل [بگذاريم‍‍] و معرّفى كنم به آقايان; و من آقاى صانعى را مثل يك فرزند بزرگ كرده ام. آقاى صانعى وقتى كه سالهاى طولانى در مباحثاتى كه ما داشتيم تشريف مى آوردند، ايشان، بالخصوص مى آمدند با من صحبت مى كردند و من حظّ مى بردم از معلومات ايشان و ايشان، يك نفر آدم برجسته اى در بين روحانيون است و مرد عالمى است.» بدين ترتيب، ايشان با تلاش بى شائبه و كوشش مستمر در يك دوره چند ساله، سرانجام از سمت خود استعفا دادند. به دنبال استعفاى معظّم له، حضرت امام خمينى در مورّخ 16/4/1364 طى بياناتى چنين فرمودند: «از رفتن آقاى صانعى، متاسّف و متاثّرم. اميدوارم ايشان در هر كجا كه باشند، فرد مؤثّرى باشند. از زحمات و كوششهاى ايشان، تشكّر و قدردانى مى كنم. من ايشان را سالهاى طولانى است كه مى شناسم. او مردى عالم، متعهّد و فعّال است.» همچنين امام خمينى، چندى بعد در تاريخ 18/4/1364 در جمع اعضاى ديوان عالى كشور و مسئولان قوّه قضاييه، مطالبى را ايراد فرمودند كه در بخشى از آن چنين آمده است: « ... مسئله دادستانى كه همه مى دانيد از امور بسيار مشكل و حسّاس است و آقاى صانعى كه مردى فاضل و عالم است و سالها او را از نزديك مى شناسم و او را عنصرى فعّال و خوب مى دانم، تا به حال اين سمت را داشتند كه از زحمات ايشان تشكّر مى كنم.» البته معظّم له، مسئوليتهاى اجرايى ديگرى نيز داشته اند كه بعضى از آنها عبارت اند از: نماينده حضرت امام خمينى(قدس سره) در شوراى عالى بازسازى مناطق جنگى، عضويت در اولين دوره مجلس خبرگان رهبرى به عنوان نماينده منتخب مردم تهران در انتخابات مورّخ 19/9/1361 با كسب بيش از دو ميليون رأى"

حال باید مبانی فکری و میزان تعهد آقای صانعی در سابق و در ایامی که مورد تمجید حضرت امام(ره) قرار گرفت را با شرایط و حال و روز امروز وی مقایسه نمود تا شخصیت فعلی وی برای همگان روشن گردد.

 
 

آقای صانعی در دوران حیات حضرت امام(ره) و حتی تا مدتی بعد از رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی، خط و مشی را دنبال می کرد که مورد تایید عموم بزرگان و مردم انقلابی کشورمان بود امّا به یکباره با اسیر شدن در دام دنیا، همچون بسیاری از منحرفین و دین گریزان تاریخ، راهی را دنبال کرد که به قطع اگر حضرت امام (ره) در قید حیات بودند، برخوردی شدیدتر از آنچه با منتظری نمودند با وی می کردند.

صانعی در درس خارج دوشنبه 29 آذر سال 1372، نسبت به توطئه بلندگوهای استعماری در ارتباط با مرجعیت هشدار داد و از حوزه های علمیه خواست که مواظب باشند تا "بی بی سی" برای آنها مرجع معرفی نکند.

وی در آن ایام گفت:" کسانیکه از بیرون قم آمده اند اگر فکر کرده اند که با کمک دوستانشان در خارج، حوزه علمیه انقلابی را می توانند در دست بگیرند، سخت در اشتباهند. کسانی که تا دیروز با امام دشمنی می کردند فکر کرده اند می توانند بیایند در این حوزه و قدرتی پیدا کنند و قداستها و ارزشهای امام را از بین ببرند، کور خوانده اند. مگر از روی جنازه نسل جوان حوزه بگذرند. مگر بنده و امثال بنده در این حوزه بمیریم. هر کسی هم که به آنها کمک کند بد کرده است. هر عالمی که به آنها کمک کند اگر آگاهانه است از عدالت بیرون رفته است و مثل خود ( آنها) گناهکار است مگر دشمنی با امام ساده است؟ دشمنی با امام یعنی دشمنی با اجرای احکام اسلام و لگد کردن خون شهدا."

صانعی در ادامه گفت: " ارزش عالم و فقیه به ربانی بودنش است نه چیز دیگر. چند تا اصطلاح یاد گرفتن و حفظ کردن که کاری ندارد. مردم اگر دست یکی روحانی را می بوسند بخاطر این اصطلاحات نیست، مضافا بر اینکه جوانهای حوزه علمیه قم به مراتب بهتر از این آقایان اصطلاحات را بلدند."

وی همچنین با ذکر اینکه ما نیازی نداریم که بی . بی . سی برایمان مرجع پیدا کند، تصریح کرد: "ما مرجعی می خواهیم مثل حضرت امام(ره) که با یک فتوا استکبار را بیچاره کند."

صانعی در ادامه با عنوان کردن اینکه امروز با کلیات گفتم ولی فردا با جزئیات خواهم گفت، خطاب به مخاطبانش تصریح کرد: "اگر دست از فعالیتهای خود برنداشته و طلاب راه افتادند، گلایه نکنند."

وی همچینی در پایان از مسئولین حوزه خواست جلوی اینگونه افراد را بگیرند.

حال با توجه به این سخنان و دیدگاه های آقای صانعی در برهه ای که مورد تایید ملت و امام ملت بود، آیا حرکتهای اعتراضی اخیر طلاب حوزه علمیه قم به سوی دفتر وی درست مطابق با آن منش انقلابی و استکبار ستیزی سابق وی که مورد تایید امام(ره) و ملت بود، نمی باشد؟

آیا او که این روزها به دشمنان و استکبار و رسانه های آنها آگاهانه خدمت می کند، طبق سخنان گذشته خود از عدالت بیرون نرفته است و گنهکار نمی باشد؟

لازم بذکر است که آقای صانعی در ماجرای اغتشاشات بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری، بر خلاف مشی سابقش مردم را ترغیب به اعتماد نمودن به رسانه های استکباری نمود و اظهار داشت: "کسي که به راديو و تلويزيون ايران توجه کند، هيچ چيزي از مسائل خبر ندارد. رسانه‌هاي غربي را نگاه کنيد، ببينيد اينها چه مي‌کنند. ببينيد آقاي سازگارا (ضد انقلاب فراري) چه مي‌گويد؟ من ايشان را آدم متديني مي‌دانم! "

آیا غیر از این است که با تغییر رویه سالهای اخیر آقای صانعی و هم مسلکی او با ضدانقلاب و مصاحبه های متعدد وی با رسانه های بیگانه علیه نظام و انقلاب ، طبق اظهارات صریح گذشته اش، وی محکوم به خیانت و بی عدالتی گردیده است و به قطع در گناه رسانه های بیگانه و ایادی داخلی و خارجی آنها شریک می باشد.



 


رسانه های آمریکایی دروغ می گویند

گلن بک مجری یکی از شبکه های آمریکایی در اسرائیل گفت: رسانه های آمریکایی دروغ می گویند و محبوبیت اسرائیل را بازتاب نمی دهند [!!!] و ادعا می کنند که جهان مشروعیت اسرائیل را زیر سئوال برده است.»
 
 

 به گزارش جام نیوز، رادیو اسرائیل در خبر شب گذشته 12 جولای(21 تیر) مدعی شد: «گلن بک مجری یکی از شبکه های آمریکایی گفت: رسانه های آمریکایی دروغ می گویند، اسرائیل بسیار محبوب است[!!!].»
این رسانه صهیونیستی افزود: «"گلن بک" ، که به اسرائیل آمده در مجمع نمایندگان "کنست" گفت: رسانه های گروهی آمریکا حقیقت را از اسرائیل پنهان می دارند و ادعا می کنند که جهان مشروعیت اسرائیل را زیر سئوال برده است. در حالی که چنین نیست و میلیون ها نفر در جهان اسرائیل و اسرائیلی ها را دوست دارند.»
این مجری آمریکایی تاکید کرد: «اگر هم اسرائیل صدها دلیل و مدرک در مورد حقانیت خود در قبال فلسطینی ها به رسانه های غربی ارائه کند، آنها دیدگاه منفی خود را در مورد اسرائیل تغییر نخواهند داد- اگر چه اسرائیل تنها نیست و میلیون ها طرفدار دارد.»
هر چند سخنان این گوینده آمریکایی در پی خوش خدمتی و چاپلوسی در پارلمان این رژیم مطرح شد ولی این اعتراف در آن پدیدار بود که حتی حامیان اصلی رژیم صهیونیستی نیز توان پنهان کردن نفرت جهان از این رژیم ندارند.»

 


 


عبدالکریم لاهیجی موسوی و کروبی ناپدید شده اند!!

عبدالکریم لاهیجی می‌گوید:از آنجا که هیچ مقام رسمی در ایران بازداشت یا حبس خانگی آقایان موسوی و کروبی و همسرانشان را تایید نکرده، سازمان ملل معتقد است که این دو نفر به همراه همسرانشان از نظر حقوقی ناپدید شده اند!!
 
 

 

 

به گزارش جام نیوز،به نقل از خبری که در سایت بالاترین درتاریخ21/4/90 منتشر شد، عبدلکریم لاهیجی حقوقدان حامی گروهک تروریستی منافقین، اظهار داشت :«پرونده رهبران جنبش سبز هم‌اکنون در کمیته‌ی ناظر بر اجرای کنوانسیون ناپدید‌شدگان قهری سازمان ملل تحت بررسی است.»
لاهیجی تصریح می کند که «تا این لحظه مقامات جمهوری اسلامی چه در قوه قضاییه چه در قوه اجرایی هرگز صحبت از بازداشت آقایان موسوی و کروبی و همسران‌شان نکرده‌اند.
وی می افزاید: «در کنوانسیون مربوط به ناپدیدشدگان قهری، این عنوان را به وضعیت آقایان موسوی و کروبی و همسران‌شان می‌دهند،به همین خاطر ما کمیته‌ای را که ناظر بر اجرای این کنوانسیون است در جریان گذاشتیم، اطلاعات تکمیلی را به آن‌ها دادیم که در چه تاریخی این عمل صورت گرفته، هویت این چهار نفر چیست و آخرین محل سکونت‌شان کجا بود.
گفتنی است سران فتنه تحت حمایت غربی ها و با همراهی رسانه های بیگانه، 8 ماه تمام در راستای براندازی نظام تمامی تلاش خود را بکار بستند و ضمن وارد نمودن میلیاردها تومان خسارت به اموال عمومی و خصوصی، باعث کشته و زخمی شدن جمعی از شهروندان تهرانی شدند.
نظام اسلامی نیز تا آنجا که ممکن بود در قبال فتنه گری موسوی و کروبی با رافت اسلامی برخورد کرد و سعی در بازگشت این افراد به نظام داشت اما عناد و لجاجت سران فتنه تا بدان جا پیش رفت که ملت ایران جهت حمایت از خیزش مردمی و اسلامی در مصر ، روز 22 بهمن سال گذشته به خیابان ها آمدند ولی موسوی و کروبی به بهانه حمایت از مردم مصر درمخالفت آشکار با نظام و مردم در روز 25 بهمن فراخوان تجمع دادند تا به خیال خام خود بتواند با استفاده از موج به راه افتاده در منطقه، دوباره آشوب و اغتشاش ایجاد نمایند که این اقدام آنها موجب خشم و انزجار افکار عمومی شد و حکومت اسلامی نیز برای ایجاد آرامش در فضای کشور و افکار عمومی مردم مجبور به حصر خانگی این آنها شد.

 


 


خاتمی را هم زندانی کنید تا مثل تاج زاده شود!

سایت گویانیوز طی مقاله ای آرزو کرد خاتمی هم زندانی شود تا شاید مثل تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را بی کم و کاست تکرار کند!
 
 

 

به گزارش جام نیوز، سایت گویا نیوز، امروز 13 جولای(22تیر) با اشاره به سخنان اخیر تاج زاده مبنی بر عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در صورت عدم تحقق شرط های خاتمی نوشت: «قربانش بروم! فدایش بشوم! دورَش بگردم که تکلیف ما را روشن کرد؛ ما را از دست متلک های بادمجان دور قاب‌چینان این طرفی نجات داد. سلاطون گرفتیم از بس حرف مان را از ترس این و آن قورت دادیم. کچل شدیم از بس دو دوزه بازی کردیم. مُردیم از بس دل گفت نکن، عقل گفت گور بابای دل، مگر از جان ات سیر شده ای، بکن عزیزم، بکن. حالا تاج زاده می گوید نکن و تمام. این را که الحمدلله قبول دارید؟ این یکی که ان‌شاءالله تعالی مثل ما نفهم و نادان نیست؟ این یکی که خدا را شکر از صدر تا ذیل این حکومت را می شناسد و مثل ما حرف مزخرف نمی زند؟ اجازه می فرمایید از ایشان پیروی کنیم؟ اجازه می فرمایید اندرز ایشان را به گوش بگیریم؟»
این سایت ادامه داد: «قربانِ این زندان بروم که با آدم چه می کند. عجب آدم‌ساز است این زندان. دانشگاهی ست که به آدم دکترای عقلانیت می دهد؛ دکترای خِرَد می دهد. این آقای خاتمی را هم کاش بگیرند مدتی ببرند اوین ببینیم بعد از آزادی چه می گوید. گفتارش حتما شنیدنی خواهد بود. قطعا نخواهد گفت که "آقا" ما را ببخش، ما هم تو را می بخشیم. قطعا نخواهد گفت مردم شریف! بفرمایید پای صندوق های رای چرا که کاچی بِه از هیچی اَست. قطعا نخواهد گفت مسیر اصلاحات از صندوق های رای می گذرد. تردید ندارم که خواهد گفت مسیر اصلاحات از تغییر رفتار حاکمان می گذرد. اگر این تغییر را خودشان مثل بچه ی آدم ایجاد کردند، که کردند؛ اگر نکردند، آن قدر باید فشار بیاوریم که بکنند. به زبان خوش شد چه بهتر؛ نشد، صبر می کنیم، خودمان را قوی می کنیم، وقت اش که رسید، خدمت شان می رسیم.»
گویانیوز افزود: «قربان آقای تاج زاده بروم که گفت وسط – مَسَط نداریم و فقط در انتخاباتِ آزاد باید شرکت کنیم. در صورتی که انتخاباتْ آزاد نباشد و اگر و مگر فراوان داشته باشد، داداش ما نیستیم؛ "آقا" ما نیستیم؛ دوست گرامی ما – شرکت – نِ – می – کُ – نیم (البته بعید نیست سخنان ایشان مثل سخنان خیلی های دیگر با تفسیرِ مفسرانِ سبز تبدیل شود به ما – شرکت – مــــــــــــــــــــی – کُ – نیم. شما تحریم کنندگان هم بروید برای خودتان جنبش راه بیندازید!»
این سایت در انتقاد به فتنه گران نوشت: «ولی... ولی... ولی امان از دست خودمان... امان از دست سادگی مان... امان از دست ترس های بی دلیل مان... امان از دست بر سر پیمان نماندن مان... می بینی رفتیم و رفتیم، رسیدیم به شب انتخابات، یک باره نظرمان عوض شد. مثل دفعات پیش که از ترس ناطق نوری، بدو بدو رفتیم به خاتمی رای دادیم... از ترس احمدی نژاد، بدو بدو رفتیم به هاشمی رفسنجانی رای دادیم... باز از ترس احمدی نژاد بدو بدو رفتیم به مهندس موسوی رای دادیم...»
این سایت با تاکید بر اینکه تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را تکرار کرده است، ادامه داد: «خدا را شکر که آقای تاج زاده –البته با درجه ی غلظتِ کمِ ناشی از حضور در زندان- به آقای واحدی و آقای گنجی و آقای سازگارا و آقایان دیگری که به قول بعضی ها، "سنگ کف رودخانه" نیستند پیوست و مثل خیلی از ما به طور منطقی و هماهنگ با قوانین طبیعت در شیب تند سرعت گرفت و خوشبختانه ایشان نه کسی است که دیر آمده باشد و نه کسی است که بخواهد زود برود. ریگ هم نیست، ماشاءالله برای خودش تخته سنگی است! خب. امشب را راحت می خوابم. خیال ام از بابت انتخابات راحت شد. هر کس هم بپرسد رای می دهی یا نمی دهی، می گویم ما که عددی نیستیم؛ از آن که در زندان است و از زمان انتخابات تا حالا در حال زجر کشیدن است و خودش چند دوره مسئول برگزاری انتخابات بوده بپرسید، هر چه او بگوید ما می گوییم سمعاً و طاعتاً. آخییییییییییییییش!»
البته نویسنده این مقاله توضیح نداد چگونه کسی که خودش برگزار کننده انتخابات در جمهوری اسلامی بوده حالا انتخابات را زیر سوال می برد و مدعی است در آن آزادی نیست؟!اساساً چگونه افرادی همچون تاج زاده و ... در 8 سالی که در مسند قدرت بوده اند چنین ادعاهایی را مطرح نمی کردند ولی حالا که بخاطر اعمال خود از سوی مردم با نه بزرگ مواجه شده اند و قدرت را از دست داده اند برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور این گونه به اتهام زنی علیه مسئولین جمهوری اسلامی اقدام می کنند و به هر ریسمانی چنگ می زنند؟!
 

 


 


خاتمی را هم زندانی کنید تا مثل تاج زاده شود!

سایت گویانیوز طی مقاله ای آرزو کرد خاتمی هم زندانی شود تا شاید مثل تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را بی کم و کاست تکرار کند!
 
 

 

به گزارش جام نیوز، سایت گویا نیوز، امروز 13 جولای(22تیر) با اشاره به سخنان اخیر تاج زاده مبنی بر عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس در صورت عدم تحقق شرط های خاتمی نوشت: «قربانش بروم! فدایش بشوم! دورَش بگردم که تکلیف ما را روشن کرد؛ ما را از دست متلک های بادمجان دور قاب‌چینان این طرفی نجات داد. سلاطون گرفتیم از بس حرف مان را از ترس این و آن قورت دادیم. کچل شدیم از بس دو دوزه بازی کردیم. مُردیم از بس دل گفت نکن، عقل گفت گور بابای دل، مگر از جان ات سیر شده ای، بکن عزیزم، بکن. حالا تاج زاده می گوید نکن و تمام. این را که الحمدلله قبول دارید؟ این یکی که ان‌شاءالله تعالی مثل ما نفهم و نادان نیست؟ این یکی که خدا را شکر از صدر تا ذیل این حکومت را می شناسد و مثل ما حرف مزخرف نمی زند؟ اجازه می فرمایید از ایشان پیروی کنیم؟ اجازه می فرمایید اندرز ایشان را به گوش بگیریم؟»
این سایت ادامه داد: «قربانِ این زندان بروم که با آدم چه می کند. عجب آدم‌ساز است این زندان. دانشگاهی ست که به آدم دکترای عقلانیت می دهد؛ دکترای خِرَد می دهد. این آقای خاتمی را هم کاش بگیرند مدتی ببرند اوین ببینیم بعد از آزادی چه می گوید. گفتارش حتما شنیدنی خواهد بود. قطعا نخواهد گفت که "آقا" ما را ببخش، ما هم تو را می بخشیم. قطعا نخواهد گفت مردم شریف! بفرمایید پای صندوق های رای چرا که کاچی بِه از هیچی اَست. قطعا نخواهد گفت مسیر اصلاحات از صندوق های رای می گذرد. تردید ندارم که خواهد گفت مسیر اصلاحات از تغییر رفتار حاکمان می گذرد. اگر این تغییر را خودشان مثل بچه ی آدم ایجاد کردند، که کردند؛ اگر نکردند، آن قدر باید فشار بیاوریم که بکنند. به زبان خوش شد چه بهتر؛ نشد، صبر می کنیم، خودمان را قوی می کنیم، وقت اش که رسید، خدمت شان می رسیم.»
گویانیوز افزود: «قربان آقای تاج زاده بروم که گفت وسط – مَسَط نداریم و فقط در انتخاباتِ آزاد باید شرکت کنیم. در صورتی که انتخاباتْ آزاد نباشد و اگر و مگر فراوان داشته باشد، داداش ما نیستیم؛ "آقا" ما نیستیم؛ دوست گرامی ما – شرکت – نِ – می – کُ – نیم (البته بعید نیست سخنان ایشان مثل سخنان خیلی های دیگر با تفسیرِ مفسرانِ سبز تبدیل شود به ما – شرکت – مــــــــــــــــــــی – کُ – نیم. شما تحریم کنندگان هم بروید برای خودتان جنبش راه بیندازید!»
این سایت در انتقاد به فتنه گران نوشت: «ولی... ولی... ولی امان از دست خودمان... امان از دست سادگی مان... امان از دست ترس های بی دلیل مان... امان از دست بر سر پیمان نماندن مان... می بینی رفتیم و رفتیم، رسیدیم به شب انتخابات، یک باره نظرمان عوض شد. مثل دفعات پیش که از ترس ناطق نوری، بدو بدو رفتیم به خاتمی رای دادیم... از ترس احمدی نژاد، بدو بدو رفتیم به هاشمی رفسنجانی رای دادیم... باز از ترس احمدی نژاد بدو بدو رفتیم به مهندس موسوی رای دادیم...»
این سایت با تاکید بر اینکه تاج زاده سخنان اپوزیسیون خارج کشور را تکرار کرده است، ادامه داد: «خدا را شکر که آقای تاج زاده –البته با درجه ی غلظتِ کمِ ناشی از حضور در زندان- به آقای واحدی و آقای گنجی و آقای سازگارا و آقایان دیگری که به قول بعضی ها، "سنگ کف رودخانه" نیستند پیوست و مثل خیلی از ما به طور منطقی و هماهنگ با قوانین طبیعت در شیب تند سرعت گرفت و خوشبختانه ایشان نه کسی است که دیر آمده باشد و نه کسی است که بخواهد زود برود. ریگ هم نیست، ماشاءالله برای خودش تخته سنگی است! خب. امشب را راحت می خوابم. خیال ام از بابت انتخابات راحت شد. هر کس هم بپرسد رای می دهی یا نمی دهی، می گویم ما که عددی نیستیم؛ از آن که در زندان است و از زمان انتخابات تا حالا در حال زجر کشیدن است و خودش چند دوره مسئول برگزاری انتخابات بوده بپرسید، هر چه او بگوید ما می گوییم سمعاً و طاعتاً. آخییییییییییییییش!»
البته نویسنده این مقاله توضیح نداد چگونه کسی که خودش برگزار کننده انتخابات در جمهوری اسلامی بوده حالا انتخابات را زیر سوال می برد و مدعی است در آن آزادی نیست؟!اساساً چگونه افرادی همچون تاج زاده و ... در 8 سالی که در مسند قدرت بوده اند چنین ادعاهایی را مطرح نمی کردند ولی حالا که بخاطر اعمال خود از سوی مردم با نه بزرگ مواجه شده اند و قدرت را از دست داده اند برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور این گونه به اتهام زنی علیه مسئولین جمهوری اسلامی اقدام می کنند و به هر ریسمانی چنگ می زنند؟!
 

 


 


سازمان مجاهدین خلق از نگاه ضد انقلاب

یکی از کاربران سایت بالاترین نوشت: «تعداد لینک های مخالف با این سازمان [منافقین] در روز 1000 مرتبه از لینک های مخالف با حاکمیت در ایران بیشتر است.»
 
 

 

به گزارش جام نیوز، یکی از کاربران سایت بالاترین نوشت: «چند خط بیشتر نمی نویسم تا همه مطلب را بخوانید و بعد در مورد نظر من تصمیم گیری کنید. من مجاهد نیستم و هیچگونه تعلق فکری هم به این سازمان ندارم. اما روندی را در بالاترین شاهد هستم که ادامه آن دستاوردهای مضری را به همراه دارد. عده ای در سایت بالاترین، شدیدا شروع به فعالیت علیه سازمان مجاهدین کرده اند و مرحله به مرحله سعی دارند تا با تبلیغ علیه این سازمان به مقاصد خویش دست بیابند.»
این کاربر ادامه داد: «متاسفانه به علت عدم آگاهی برخی کاربران صادق که مخالف این سازمان هستند، فرصت برای مطرح شدن این لینک ها ایجاد می شود به طوری که اکنون در روز، تعداد لینک های مخالف با این سازمان 1000 مرتبه از لینک های مخالف با با حاکمیت در ایران بیشتر است. این عدم توجه تا جایی ادامه پیدا کرد که چندی پیش شخصی جرات زدن تیتری با عنوان " من یک تار موی [آیت الله] خامنه ای را به 100 مسعود رجوی نمی دهم" را پیدا کرد و بدینوسیله برای [آیت الله] خامنه ای مشروعیت خرید!»
وی در توصیه ای به کاربران بالاترین افزود: «از دوستان خواهش دارم تا برای جلوگیری از سو استفاده های بعدی، با حفظ عقیده ی شخصیشان در ارتباط با سازمان مجاهدین خلق ایران، (چه مخالف یا موافق) مواظب لینک های هدفدار باشند. و مجال حرکت به فرصت طلبان را ندهند.»

 


نوری زاده : مدحی سرم را کلاه گذاشت!

برنامه «به عبارت دیگر »شبکه بی بی سی که معمولا از مهمان هایی ویژه دعوت می کند این بار از علیرضا نوری زاده برای حضور در این برنامه دعوت کرد.
 
 

به گزارش جام نیوز، شبکه بی بی سی فارسی در تاریخ 21تیرماه علی رضا نوری زاده در برنامه  «به عبارت دیگر» بی بی سی فارسی حاضر شد. او که درپی جبران رسوایی خود پس از پروژه مدحی به شبکه گردی رو آورده، با اشاره به این که «من به همین سادگی حرف نمی زنم»، در این برنامه اعتراف کرد: «البته گاهی از اوقات کسانی پیدا می شوند که کلاه سرم می گذارند یکی از این آقایان همین آقای مدحی است!»
در ادامه عنایت فانی مجری بی بی سی ،خطاب به نوری زاده گفت: «شما اخباری را ادعا می کنید اما باید برای آن هم سندی ،مدرکی ارائه کنید ، این که نمی شود بدون مدرک حرف بزنید.».
وی در پاسخ، تلاش کرد که گذر زمان را شاهدی برای راستی ادعاهای خود معرفی کند و افزود: «گذر زمان ادعاهای بنده را ثابت خواهد کرد.»
البته حمایت های بی دریغ او از سردار محمد رضا مدحی هم گواه همین گذر زمان است که ادعای او راثابت کرد.

 

 


 


نقش پدر رهبر انقلاب در قیام گوهرشاد

 

سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی نوشت:

خاندان و نیاکان آیت‌الله سید علی خامنه‌ای از دو سو، هم پدر و هم مادر، خاندانی مبارز و موثر در تحولات سیاسی اجتماعی بوده‌اند. خاندان پدری آیت‌الله خامنه‌ای در آذربایجان در عرصه سیاسی اجتماعی حضور موثر داشته‌اند؛ از آن جمله بزرگانی چون آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای (پدر مقام معظم رهبری). جالب آنکه عقدنامه شهید شیخ محمد خیابانی در کتابخانه شخصی آیت‌الله خامنه‌ای موجود است. ضمن آنکه دست‌نوشته‌های آقا سید محمد پیغمبر از فعالان دوره مشروطیت در آذربایجان نزد ایشان است.

آیت‌الله خامنه‌ای از جانب مادر نیز در خاندانی جلیل‌القدر در عرصه علم و فقاهت و مجاهده قرار دارند. مادر معظم‌له فرزند آیت‌الله سید هاشم میردامادی معروف به نجف‌آبادی یا نجفی است. سلسله اجداد مادری آیت‌الله خامنه‌ای با سی و چند واسطه به امام جعفر صادق(ع) می‌رسد. خاندان جلیل‌القدر نیاکان مادری مقام معظم رهبری بزرگانی چون علامه میرمحمد اشرف، صاحب کتاب «فضایل‌السادات» و میرمحمدباقر داماد سرسلسله خاندان بزرگ میرداماد، دانشمند و فیلسوف معروف عصر صفویند.

آیت‌الله سیدهاشم نجف‌آبادی در سال ۱۳۰۳ هجری قمری در نجف اشرف به دنیا آمد و پس از طی مقدمات و تحصیل نزد بزرگان فقه شیعه به مشهد مقدس منتقل و ساکن شدند. همسر دوم آیت‌الله سید هاشم نیز از خاندان معروف سادات «مقبره» از سادات جلیل‌القدر خوی در آذربایجان بود. آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی اهل ذوق و عرفان بود. ایشان محضر عرفایی چون سید احمد کربلایی و سید مرتضی کشمیری را درک کرده بود.
به تصریح مقام معظم رهبری بین پدر (آیت‌الله سید جواد خامنه‌ای) و آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی (پدربزرگ) ‌این زهد و عرفان وجهی مشترک بود.۱

آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی پدربزرگ آیت‌الله خامنه‌ای علی‌رغم مقام علمی، عرفانی، زهد و تقوا در تحولات سیاسی - اجتماعی مشهد حضوری فعال داشت. از آن جمله حضور در قیام مسجد گوهرشاد است اما این حضور و شرکت کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو اطلاعاتی که ارائه می‌شود جامع و مانع نیست و در آینده تکمیل‌تر خواهد شد.

پس از عزیمت آیت‌الله العظمی قمی از مشهد به تهران برای مذاکره رو‌ در رو با رضاشاه جهت جلوگیری از کشف حجاب در مشهد و حبس توسط نظمیه،‌ مردم مشهد به اعتراض در مسجد گوهرشاد جمع شدند. پس از سخنرانی‌های شدید اللحن بهلول در حضور مردم در مسجد گوهرشاد، مامورین رضاخان مردم را در حرم رضوی‌(ع) به گلوله بستند. در پی حمله اولیه مامورین و کشتار عده‌ای از مردم، علما و مراجع مشهد طی تلگرافی اعتراض‌آمیز ضمن محکوم کردن کشتار مردم شرح ماوقع را به شاه گزارش کردند. در این تلگراف قید شده بود که «در اثر کثرت مقتولان در صحن مقدس و ورود گلوله‌ها بر ایوان مقصوره و بقعه منوره، ازدحام ملت زیاد است و ما فعلا در مسجد گوهرشاد هستیم».

در ادامه علمای مشهد خواستار آزادی آیت‌الله قمی و موقوف شدن بی‌حجابی و کلاه پهلوی شدند. امضاکنندگان از آیات عظام سید یونس اردبیلی، شیخ هاشم قزوینی، سید هاشم نجف‌آبادی،‌ سید عبدالله شیرازی، سید علی‌اکبر خویی ـ پدر آیت‌الله العظمی ابوالقاسم خویی - حاج میرزا حبیب ملکی و سید علی سیستانی و شیخ آقا بزرگ شاهرودی بودند.

اداره تلگراف به دستور والی خراسان از ارسال تلگراف به تهران جلوگیری و تلگراف به جای دربار به نظمیه کل ارسال شد.۲ رضاشاه پس از اطلاع از اقدام علما دستور دستگیری آنها را صادر کرد و پس از قتل عام خونین مردم در مسجد گوهرشاد نظمیه مشهد به سرعت علمای فوق‌الذکر را دستگیر کرد. بر اساس اسناد، علمای فوق‌الذکر از جمله آیت‌الله سید یونس اردبیلی و آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی دستگیر و به تهران اعزام می‌شوند و مدتی را در زندان به سر می‌برند.

در اواخر شهریور سال ۱۳۱۴ در سندی قید شد که این علما - که تلگراف اعتراض‌آمیز را امضا کرده بودند- با اخذ التزام مراجعت به محل‌های اولیه خود مرخص و شهربانی موظف به مراقبت از اعمال آنهاست.۳ سند دیگری حکایت از دستور تبعید علمای دستگیر شده به اوطان خود و نقاط دیگر می‌دهد.۴ در سندی دیگر اداره آگاهی تهران به دستور رضاشاه ـ حسب‌الامر ـ موظف می‌شود طی ۴۸ ساعت تحت‌الحفظ آیت‌الله سید یونس اردبیلی را به اردبیل و آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی را به جای قزوین به سمنان روانه کند.۵

«به تاریخ ۱۴/۹/۱۴ [۱۳]، وزارت داخله، نمره ۱۰۰۹، اداره کل شهربانی، اداره آگاهی: عطف به یادداشت مورخه ۹/۹/۱۴[۱۳] که ابلاغ فرموده بودند سید یونس اردبیلی و هاشم در عرض ۴۸ ساعت به اردبیل و سمنان اعزام شوند طبق راپورت شعبه منافیات، سید یونس با جواز نمره (۱۷۸۷۱) ۱۱/۹/۱۴ به اردبیل و هاشم نجفی با جواز نمره (۱۷۸۶۰) ۱۱/۹/۱۴ به سمنان عزیمت نمودند.
کفیل اداره آگاهی، سمیعی[امضا]»۶ پس از سپری شدن مدت محکومیت، تا مدت‌ها آیت‌الله سید هاشم نجف‌آبادی از بازگشت به مشهد ممنوع بود. در صورت اسامی علمای دستگیر شده، در مقابل نام وی نوشته شده است: «اجازه داده شده است جزء مشهد هر کجا که مایل است بماند».۷

آیت‌الله سید یونس اردبیلی پس از شهریور ۱۳۲۰ اجازه خروج از اردبیل را یافت و پس از سقوط دیکتاتوری رضاخان به مشهد بازگشت. رضاشاه و عمال او در جریان کشف حجاب که رویارویی با هویت ملی و مذهبی مردم ایران بود علاوه بر قتل عام مردم در مسجد گوهرشاد که تعداد دقیق آن هیچ‌گاه روشن نشد علما و روحانیون مبارز مشهد را دستگیر، زندانی و تبعید کردند تا جایی که شهادت آیت‌الله آقازاده به عنوان جنایتی دیگر در پرونده رضاشاه ثبت شد.

 


 


حضور سرکرده منافقین در پارلمان ایتالیا

 


 
پارلمان ایتالیا در اقدامی در حمایت از فعالیت های تروریستی، به سرکرده گروهک تروریستی منافقین اجازه داد در این نهاد حضور یابد.
 به نقل از آسوشیتدپرس، "مریم رجوی" سرکرده گروهک تروریستی منافقین روز گذشت

:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : پنج شنبه 23 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

تمام داشته‌های دشمنان در منطقه ‌در تیررس نیروهای مسلح ایران است

 
 

سردار حجازی:
تمام داشته‌های دشمنان در منطقه ‌در تیررس نیروهای مسلح ایران است

دشمنان مطمئن باشند اگر علیه ایران دست به تعرضی بزنند داشته‌های آنها در منطقه در تیررس نیروهای مسلح ما خواهد بود و در کوتاه‌ترین زمان آنها را از کرده خود پشیمان می‌کنیم.
، سردار سیدمحمد حجازی معاون آماد، پشتیبانی و تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح، با اشاره به برگزاری رزمایش بزرگ موشکی پیامبراعظم (ص)6 گفت: این رزمایش حامل پیام صلح و دوستی برای کشورهای منطقه و نشان دهنده اقتدار دفاعی و توان بازدارندگی مطلوب جمهوری اسلامی ایران است.

وی افزود: کشورهای همسایه می‌توانند از الگوی کشورمان برای دست یافتن به اقتدار دفاعی درس بگیرند و به جای اینکه امنیت خود را در وابستگی به قدرت‌های بیگانه و تکیه بر آنها جست‌وجو کنند، برقراری آن ‌را در مسیری که جمهوری اسلامی طی کرده، یافته و دنبال کنند.

حجازی ادامه داد: جمهوری اسلامی درصدد تامین، حفظ و حراست از منافع ملی و تمامیت ارضی خود است و در این راه به ماجراجویان و دشمنان فرامنطقه‌ای هشدار جدی می‌دهد.

معاون آماد، پشتیبانی و تحقیقات صنعتی ستاد کل نیروهای مسلح در ادامه سخنانش اظهار داشت: رزمایش پیامبر اعظم (ص)6 به منظور ارتقای توانمندی‌های دفاعی، آمادگی نیروها و آزمایش و عملیاتی کردن سامانه‌های جدید نیروی هوافضای سپاه انجام شد و به هیچ وجه جنبه تهاجمی نداشت.

حجازی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ‌گونه چشم‌داشتی به منافع سایر کشورهای منطقه ندارد، تصریح کرد: برگزاری این‌گونه رزمایش‌ها اطمینان خاطری برای کشورهای همسایه بوده و نشان می‌دهد جمهوری اسلامی قادر است در کنار آن‌ها با همدلی و تفاهم امنیت منطقه را حفظ کند؛ بدون آنکه نیازی به حضور نیروهای بیگانه احساس شود.

معاون ستاد کل نیروهای مسلح در پایان سخنانش گفت: دشمنان و نیروهای فرامنطقه‌ای مطئمن باشند اگر علیه جمهوری اسلامی ایران دست به تعرضی بزنند، تمام داشته‌های آن‌ها در منطقه در تیررس نیروهای مسلح ما خواهد بود و در کوتاه‌ترین زمان آن‌ها را از کرده خود پشیمان می‌کنیم.

 


 
کنایه کوچک‌زاده به ادعای ترور افروغ!

 

مهدی کوچک‌زاده نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با انتشار یادداشتی در وبلاگ شخصی خود به اظهارات و ادعاهای عجیب عماد افروغ نماینده مجلس هفتم واکنش نشان داد.
 
 در این نوشته که با عنوان "من نمی آیم! ولی ناز امثال من! را بکشید تا مردم در انتخابات شرکت کنند" منتشر شده، آمده است:
 
سایت خبرآنلاین تحت نفوذ معنوی علی لاریجانی یک مصاحبه واقعا خواندنی را از یک استاد 54 ساله نخبه و روشنفکر و شانه خمیده از ستم بد اندیشان و... را با سه تیتر مختلف به شرح زیر و از سه طریق لینک کرده.
 
1- عماد افروغ: درنشست های مختلف ازمن پرسیده می شود که حمایت​های رهبری از دولت، از سر مصلحت بوده یاحقیقت؟
 
2- روایت افروغ از کاسه​های داغ​تر از آشی که زمینه پذیرش سخنان رهبری را تنگ می​کنند
3- افروغ: تهدید به ترور شدم/ اسناد این تهدیدها را به وزارت اطلاعات دادم
 
این استاد 54 ساله نخبه روشنفکر... در آن مصاحبه با تخصصی که دارد به زمین و زمان ایراد گرفته و پیش بینی کرده که انتخابات بعدی چون نخبه های امثال او در آن شرکت نمی کنند و در نتیجه مردم هم آدم نخبه ای برای رای دادن پیدا نمی کنند با اقبال مواجه نخواهد شد مگر آنکه افراد معدودی که مثل ایشان هستند و آسان هم به دست نیامده اند را برویم و پیدا کنیم و نازشان را بکشیم تا به عرصه انتخابات بیانید.
 
او البته گفته چون احساس امنیت نمی کند، حاضر نیست در انتخابات نامزد شود (حتی اگر سایت خبرآنلاین و علی لاریجانی و... اصرار خیلی خیلی خیلی زیاد هم بکنن) و گفته که در رد صلاحیت ها نباید نماز جماعت رفتن افراد ملاک قرار بگیرد!
 
وی مدعی شده کسانی می خواسته اند او را ترور کنند و برایش پیامک فرستاده اند و او نام و شماره تلفن آنها را که پیامک داده اند نیز به اطلاعات داده. و البته اینکه نتیجه این اطلاع رسانی ایشان در مورد ترور خودش به اطلاعات چه بوده را مسکوت گذاشته و فکر نکرده خوانندگان ممکن است تصور کنند اطلاعات هم با تروریست‌هایی که قصد سر به نیست کردن این نخبه نایاب(!) را داشته اند، همدست بوده و خلاصه خودتان بروید مصاحبه این روشنفکر نخبه را حتما بخوانید. پیدا کردنش هم خیلی راحت است چون از هر سه لینک بالا گرچه با سه تیتر مختلف هم درج شده اند، به یک جا بیشتر نمی رسید و آن‌هم مصاحبه این استاد 54 ساله نخبه روشنفکر دارای دل پر درد و شانه خمیده از بدگویی ها و..... است!

 

 
بنی‌صدر:اروپا برای حفظ نظام ایران،اصلاح طلبان را تقویت می‌کند

 

بنی صدر: «اروپا بر حفظ جمهوری اسلامی، برروی اصلاح‌طلبان سرمایه‌گذاری کرده است؛ چرا که اروپا در جمهوری اسلامی منافع زیادی دارد و اصولا خواهان سقوط نظام جمهوری اسلامی نیست، بلکه بر حفظ جمهوری اسلامی از طریق جریان اصلاح‌طلب درون رژیم سرمایه‌گذاری کرده است.»
 
 ابوالحسن بنی صدر، امروز 10 جولای(19تیر) در مصاحبه ای با رادیو فرانسه در مورد علاقه کشورهای غربی به اردشیر امیر ارجمند، سخنگوی میر حسین موسوی در خارج کشور و بی توجهی این کشورها به مجتبی واحدی، سخن گوی مهدی کروبی گفت: «دلیلش روشن است. برای اینکه این محافل برروی جریان اصلاح‌طلب در درون رژیم سرمایه‌گذاری کرده‌اند. تغییر رژیم چیزی است که تصور آن در ذهن آنها بعید به نظر می رسد؛ افزون بر اینکه آنها منافع‌شان هم همین را اقتضا دارد.»
 
وی ادامه داد: «آنها به دنبال دموکراسی در کشور ما نیستند. آنها به دنبال رژیم هایی هستند که منافع آنها را تامین کند، همین و بس؛ صورت ظاهری هم داشته باشد چه بهتر، اما نداشت هم نداشت. مثل عربستان که الان دارد نقش ضد انقلاب را بازی می‌کند. در یمن، در بحرین، در مصر، در سوریه، در لیبی، هیچکس هم نمی‌گوید چرا بالای چشمت ابروست!»
 
بنی صدر که عامل نفوذی غرب در جمهوری اسلامی بوده ودر همان ابتدای انقلاب با کمک منافقان ازکشور گریخته است، افزود: «آنها به دنبال رژیمی هستند که حافظ منافع آنها باشد. خوب آقای واحدی از آن خط دور شد و خطی در پیش گرفته که تغییر رژیم را ایجاب می‌کند. حال آنکه آن یکی ماندن در رژیم و اصلاح کردن آن را می خواهد؛ به ترتیبی که توقعات غرب هم برآورده شود.»
 
البته ناگفته پیداست که این تحلیل بنی صدر هم در راستای اهداف غرب صورت می گیرد.در حقیقت غرب درپی آن است که بخشی از اصلاح طلبان را که به سبب فتنه 88 از سوی مردم ایران طرد شده اند، دوباره به عرصه سیاسی ایران بازگردانند تا به وسیله آنها، نقشه های شوم خود برای جمهوری اسلامی را اجرا کنند. وگرنه همه می دانند که این افراد در فتنه 88، تنهادرپی براندازی جمهوری اسلامی بودند.

 

 
سخنگو علیه قائم مقام!!

 
 

به دنبال اظهارات صریح و بی پرده منتجب نیا در انتقاد از جنبش سبز و رهبران آن، سخنگوی حزب اعتماد ملی و رسانه های حامی جریان سبز حمله به او را آغاز کردند.

 

 
 //


به دنبال اظهارات صریح و بی پرده منتجب نیا در انتقاد از جنبش سبز و سران آن و منحرف خواندن این حرکت، رسانه های حامی جریان سبز حمله به وی را آغاز کردند، منتجب نیا طی اظهاراتی اقدامات جریان سبز و رهبران آن را فتنه انگیز، ساختار شکنانه، ضد انقلابی، هتاکانه و آشوبگرانه خوانده بود.
به گزارش جرس ، سایت خود نویس در خبر امروز 9 جولای (18 تیر) نوشت: «در حالیکه افراد مختلف نزدیک به مهدی کروبی، ایده‌های مختلفی برای شرکت در انتخابات در رسانه‌ها منتشر می‌کنند، حجت‌الاسلام منتجب‌نیا، قائم مقام مستعفی حزب اعتماد ملی سخنانی گفته که هم برای همراهان پیشین او در مجمع روحانیون سنگین است و هم برای برخی اعضای حزب اعتماد ملی.»
اسماعیل گرامی مقدم، سخنگوی حزب اما مقابل این روحانی شیرازی سکوت نکرده است. منتجب‌نیا البته از مخالفان شعار «نه غزه نه لبنان، جانم فدای ایران» بوده، است.
خود نویس افزود: «منتجب‌نیا گفته بود که جریان خط امام بعد از انتخابات سال 76با تغییر نام به اصلاحات به انحراف رفته است و او به دلیل منحرف شدن حزب اعتماد ملی از آن جدا شده است. او همچنین به نحوه اداره سایت سحام نیوز تاخته بود و گفت که سحام نیوز به محلی برای ادامه فتنه انگیزی‌ها تبدیل شده است!»
خود نویس در ادامه مدعی شد: «منتجب‌نیا که یکی از دلایل استعفای خود از حزب را «انحراف سیاسی» کروبی و گرامی‌مقدم خوانده با پاسخ گرامی مقدم روبرو شده است. سخنگوی حزب می‌گوید: سایت سحام نیوز بعد از انتخابات سال 88 توسط آقای کروبی و من راه اندازی نشده است که بعد از آن اختلاف بوجود آمده باشد! بلکه سایت سحام نیوز یک سال قبل از انتخابات توسط آقای کروبی راه اندازی و 6 ماه بعد یعنی در مهرماه 87 مدیر مسئولی آن به حکم ایشان به اینجانب ابلاغ گردید. بعد از انتخابات من از آقای کروبی خواستم که فرد دیگری را جایگزین اینجانب نماید چون با تغییر قوانین وزارت علوم قادر نبودم بصورت ترددی در خارج از کشور تحصیل نمایم و به همین دلیل باید در کشور محل تحصیلم اقامت می کردم. آقای کروبی هم از من خواستند تا شهریور 88 مسئولیت سحام نیوز را داشته باشم و با انتصاب سردبیر سایت مذکور اختلاف میان آقای منتجب نیا و اینجانب آغاز گردید. در حقیقت اختلاف ما بر سر تفسیر آئین نامه ی داخلی حزب بود و در این میان آقای کروبی با تفسیر من از آئین نامه موافق بودند. به همین دلیل بنده کار را ادامه دادم. بنابراین انحراف حزبی وسیاسی وجود نداشته است[!!!] صرفا” یک مسئله شخصی بود که آقای منتجب نیا با سردبیر آن زمان سحام نیوز مخالف بود .
حتما” ایشان فراموش نکرده اند پس از انتخابات 88 هنگامی که در شورای مرکزی حزب برای صدور بیانیه ، مذاکره می شد در مقابل یکی از اعضای روحانی حزب که مخالف صدور بیانیه جهت محکوم کردن بازداشت ها و سرکوب ها بود با فریاد گفتند “مردم را دارند می کشند شما اینجا نشسته اید و می گویید بیانیه صادر نکنیم” و سپس ایشان و دو نفر از اعضای حزب مسئولیت نوشتن اولین بیانیه حزب اعتماد ملی پس از انتخابات را بر عهده گرفتند؛ پس در این به اصطلاح انحراف سیاسی ایشان شریک بودند و اینگونه نبود که از اول مخالف باشد.»
خود نویس در آخر افزود: «پاسخ‌گویی گرامی مقدم به منتجب‌نیا فراتر از این‌هاست، اما به نظر می‌رسد تا زمان برگزاری انتخابات مجلس، با تلاش‌های منتجب‌نیا برای حضور مجدد در میدان سیاست، تبادل سخنان نسبتا تند افزایش یابد.»

طرح سؤال از رئيس‌‌جمهور رسماً منتفي شد

 
 

30 ‌نماينده متقاضي سؤال از رئيس‌جمهور در نامه‌اي به هيئت‌رئيسه، امضاي خود را پس گرفتند كه بر اين اساس طرح مذكور با نرسيدن به حد نصاب قانوني، رسماً منتفي شد.

 

 


به گزارش جرس ، علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس‌ به همراه ‌99 نماينده ديگر مجلس طرح سؤال از رئيس‌جمهور ‌را مطابق با اصل 88 قانون اساسي تهيه و در مورخ شنبه 90/04/05 به هيئت رئيسه مجلس ارائه كرد تا طبق آئين‌نامه داخلي مجلس اين طرح ‌در دستور كار قرار گيرد.

اما برخي نمايندگان مجلس كه طرح سؤال را امضا كرده‌ بودند، به خبرنگاران پارلماني خبرگزاري فارس گفتند: "‌امضاي ما مشروط به ‌شروط خاصي بود و در زمان فعلي حاضر به عملي شدن اين طرح نيستيم ".

بر اساس اين گزارش، طي روزهاي اخير 30 ‌نماينده مجلس در نامه‌اي به هيئت رئيسه، نسبت به پس گرفتن امضاي خود اقدام كردند تا تعداد امضا‌كنندگان اين طرح حداكثر به عدد "70 " كه نشانگر منتفي شدن طرح است، برسد.

به گزارش فارس، براساس اصل هشتاد و هشتم (88) قانون اساسي، درصورتي كه حداقل يك‌چهارم كل نمايندگان بخواهند درباره يكي از وظايف رئيس‌جمهور سؤال كنند، بايد سؤال خود را به‌طور صريح و روشن و مختصر همگي امضا و به رئيس مجلس تسليم كنند. رئيس مجلس موضوع را در اسرع‌ وقت به كميسيون تخصصي ارجاع مي‌كند. كميسيون موظف است حداكثر ظرف يك هفته با حضور نماينده معرفي شده رئيس جمهور و نماينده ‌منتخب سؤال‌كنندگان تشكيل جلسه دهد. در اين جلسه، نماينده رئيس جمهور پاسخ مقتضي را از طرف رئيس جمهور ارائه خواهد كرد تا به نمايندگان‌ سؤال كننده گزارش شود.


 
از نگاه تاج زاده انتخاباتي آزاد است که اصلاح طلبان پيروز آن باشند

 

 

يکي از کاربران سايت بالاترين با اشاره به نامه اخير تاج زاده در مورد انتخابات آتي مجلس، انتقاداتي شديد را به اصلاح طلبان بخاطر دورويي و انحصارطلبي آنها مطرح کرد.

 

 
يکي از کاربران سايت بالاترين، در واکنش به نامه اخير تاج زاده پيرامون انتخابات که در آن آمده است: "آيا در همين قانون اساسي مي توان به انتخابات آزاد رسيد؟بله، در همين قانون اساسي دوم خرداد و شوراهاي اول و دوم شکل گرفت" نوشت: «ببينيد چطور به ما دروغ مي فروشند. از نظر تاج زاده دوم خرداد يه انتخابات آزاد بود. يعني تمام پيش شرط هاي اساسي انتخابات آزاد از آزادي بيان و گروهها و اصناف گرفته تا قوانين انتخاباتي سالم و دموکراتيک و ... که بعضي از آنها را در قسمتي از صحبتهايش مطرح کرده بود، همه فراموش مي شوند و به يکباره دوم خرداد تنها به دليل حضور اصلاح طلبان انتخابات آزاد به حساب مي آيد. کسي هم نميگه که انتخاباتي که حتي از نظر بخشي از اصلاح طلبان، قسمت بزرگي از موجوديتش را وامدار "نه به جريان رقيبه" و نامزدهاي انتخاباتي از فيلتر شوراي نگهبان عبور کردن و بر مبناي قوانين غير دموکراتيک انتخاباتي جمهوري اسلامي مبارزه کردن، چطوري انتخابات آزاد حساب ميشه؟ اهميت اين حرف تاج زاده در اين است که فردا(چه انتخابات مجلس و چه رياست جمهوري) اگر شرايطي مشابه دوم خرداد پيش بياد، بنا به همين تعريف تاج زاده، اين انتخابات آزاد و مي شود در آن شرکت کرد.»

وي ادامه داد: «دقت کنيد تاج زاده، شروط خاتمي را در ادامه چه جملاتي به کار برده:"از اين رو اگر آنان احساس کنند که ما شرکت نمي کنيم مجبور مي شوند تصميمي استراتژيک بگيرند بدين معني که يا بايد اصلاح طلبان را حذف کنند و يا تن به اختلاف گسترده داخلي دهند. از آنجا که حريم ها و حرمت ها را نيز رعايت نمي کنند و از خدا، شرع و اسلام مايه مي گذارند و انواع تهمت ها و اتهام را متوجه هم مي کنند و به اين ترتيب اين وضعيت براي آنان مشکل ساز خواهد بود. و اگر غير از اين نيز بخواهند رفتار کنند بايد اصلاح طلبان را وارد بازي کنند، آن هم تمام و کمال، همان طور که هستند و نبايد چاره ايي غير از اين بگذاريم. من صحبت هاي آقاي خاتمي را هم در همين راستا مي بينيم."
تمام حرف، حضور اصلاح طلبانه. يکي ميگه اصلاح طلبان معتدل، اون يکي ميگه تمام اصلاح طلبان. بگذريم که شرط هاي خاتمي هم شرط هايي مبهم بودن:
"آزادي زندانيان و ايجاد فضاي آزاد براي همه و گروه‌ها، پايبندي مسئولان به قانون اساسي و فراهم آوردن سازوکاري براي برگزاري انتخابات سالم و آزاد"
غير از آزادي زندانيان(که در واقع منظور خاتمي زندانيان اصلاح طلبه) به مرور داره معني کلماتي مثل "همه، گروهها، انتخابات سالم و آزاد" روشن ميشه.»


 


 
پروژه آمريكا براي حمايت از فتنه گران

 
 
سخنگوي وزارت خارجه آمريكا از ادامه تلاشهاي آمريكا از طريق مقامات رده بالاي اين كشور براي ايجاد اختلال و ناامني در ايران و كمك به جريان هاي مخالف نظام به بهانه دموكراسي خبر داد.

 

 

خانم نولاند، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا در پاسخ به پرسش خبرنگاري راجع به نحوه فعاليت هاي ضد ايراني اين وزارت خانه بر عليه جمهوري اسلامي گفت: همينطور كه مي دانيد ما خود در واشنگتن مشغول فعاليت دائمي جهت حمايت از ايرانيان مخالف هستيم و سفارتخانه هاي ما نيز در اين باره بطور مستمر مشغول مي باشند.
بنابراين گزارش، نولاند در ادامه از حضور مقامات رده بالاي آمريكايي در تجمعات احتمالي اپوزيسيون در يكي از شهرهاي آمريكا (لس آنجلس) خبر داد و آن را حمايت از دموكراسي و مردم ايران (فتنه گران) ناميد.
اين گزارش حاكيست، سخنگوي ياد شده از كمك سفارتخانه هاي آمريكا در خارج به جريان هاي مخالف در راستاي پروژه آمريكايي «برقراري دموكراسي» خبر داد.
همچنين وزارت امور خارجه آمريكا در اقدامي ديگر از اعمال محدوديت هاي صدور ويزا براي رهبران ايراني و ساير حاميان نقض حقوق بشر در ايران توسط آمريكا و انگليس خبر داد.
«هيلاري كلينتون»، وزير امور خارجه آمريكا در قالب بيانيه اي اعلام كرد: اقدامات امروز يادآوري مهمي به ايران است مبني بر اينكه جامعه بين الملل آن دسته از مقامات را كه حقوق بشر را نقض مي كنند و آرمان هاي دموكراتيك شهروندان خود را سركوب مي كنند، مسئول مي داند.
از جمله مقامات ايراني مشمول اين محدوديت ويزايي، وزراي دولتي، ارتش و مأموران اجراي قانون و همچنين مقامات قوه قضائيه و زندان ها هستند.
وزارت خارجه آمريكا اعلام كرده است: علاوه بر اين، كانادا از تشديد اقدامات عليه عاملان سوء استفاده اعلام حمايت كرده است.
كلينتون در ادامه بيانيه خود گفته است: تا زماني كه دولت ايران، متجاوزان به حقوق بشر را دادگاهي و از شهروندانش حمايت نكند، آمريكا، انگليس، كانادا و ساير شركا به نمايندگي از مردم ايران ايستادگي خواهند كرد.
ادعاي وزارت خارجه آمريكا از نقض حقوق بشر در ايران در شرايطي گزارش مي شود كه وضعيت حقوق بشر در آمريكا بسيار نگران كننده تر از آن چيزي است كه مقامات و رسانه هاي اين كشور مدعي آن هستند. همه روزه در كشور آمريكا شاهد رويدادهاي ناگواري در زمينه نقض حقوق بشر هستيم؛ رويدادهايي كه رسانه هاي جريان مسلط در آمريكا از پوشش اخبار مربوط به آن ها خودداري مي ورزند.
وزارت امور خارجه روسيه چندي پيش با استناد به گزارش نهايي كارگروه شوراي حقوق بشر سازمان ملل، از توصيه هاي سازمان ملل به مقامات آمريكا در رابطه با رعايت حقوق بشر و رفع مشكلات داخلي اين كشور خبر داده بود و خود واشنگتن نيز در گزارشي به سازمان ملل اعتراف كرد كه سوابق آمريكا از لحاظ حقوق بشر پايين تر از حد ايده آل بين المللي است.
خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد: جان بيرد- وزير امور خارجه كانادا- گفت كه كانادا، انگليس و آمريكا براي جلوگيري از ورود مقامات ايران به خاك اين كشورها با يكديگر هماهنگي خواهند كرد.
وزير امور خارجه كانادا كه كشورش تحت فشار براي نقض كردن حقوق بوميان كانادا قرار دارد، درباره پيام اين محدوديت گفت: پيام ما اين است كه «ايران به جايگاهش به عنوان عضو كامل و محترم جامعه بين المللي تا زماني كه به تعهدات بين المللي و داخلي اش عمل نكند دست نخواهد يافت.»
همچنين انگليس اعلام كرد كه اسامي دانشمندان و مهندسان در ميان بيش از 50 نفري هستند كه هدف محدوديت و ممنوعيت صدور ويزا قرار مي گيرند اما افزود كه هيچ نامي را در اين رابطه منتشر نخواهد كرد.
ويليام هيگ- وزير امور خارجه انگليس- نيز با ايراد اتهاماتي عليه ايران افزود: انگليس با شركايش براي جلوگيري از ورود طيفي گسترده از افراد مرتبط با برنامه هاي غني سازي و هسته اي ايران به كشورهاي شان همكاري نزديكي خواهد داشت. اين شامل دانشمندان، مهندسان و آن هايي است كه آن تجهيزات را تهيه مي كنند.
هيلاري كلينتون- وزير امور خارجه آمريكا- نيز گفت كه فهرستي از افرادي كه هدف قرار گرفته اند شامل «وزيران دولت، افسران نظامي و مجري قانون و مقامات قضايي و زندان ها» است.

 

 


 
اجرلو: ‌اهانت‌هاي خاتمي به فرمانده سپاه اقدامي براي زنده‌كردن فتنه‌گران بود

 
 

نماينده كرج با تأکيد بر دفاع سپاه از انقلاب اسلامي درهركجاي جهان و با هرنوع وسيله گفت: خاتمي با انتشار نامه توهين‌آميز به فرمانده سپاه قصد داشت فتنه‌گران‌ را كه مردگان سياسي هستند، زنده كند.

 

 


فاطمه ‌آجرلو نماينده مردم كرج در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس با اشاره به نامه محمدرضا خاتمي دبيركل حزب منحله مشاركت به فرمانده سپاه گفت: توصيه مي‌كنم كه خاتمي به ابتداي انقلاب و زماني كه مباحث زيادي در رابطه با تشكيل سپاه توسط شهيد بهشتي مطرح مي‌شد، بازگشته آن مباحث را مطالعه كند.

وي افزود: آن زمان بحث تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در ميان بود، يعني نهادي كه بايد از انقلاب اسلامي در هر كجاي جهان و با هر نوع وسيله دفاع كند.

نماينده مردم كرج در مجلس تصريح كرد: امروز متأسفانه ورشكسته‌هاي سياسي عقد‌ه‌گشايي ‌كرده مي‌خواهند با ‌فضاسازي، دوباره حرف بزنند اما بنده آنها را دعوت مي‌كنم به زماني بازگردند كه جهاد سازندگي و وزارت كشاورزي را ادغام كرده گام در مسير ادغام سپاه با ارتش برداشتند.

آجرلو ادامه داد: همان زمان مطرح شد كه نفس تشكيل سپاه، دفاع از انقلاب اسلامي در همه عرصه‌هاست و اين سپاه است كه هركجا كه احساس كند عليه نظام در هر جبهه‌اي اقدام شده، بايد بر اساس مأموريت ذاتي خود ورود و با ايادي داخلي و خارجي دشمنان و استكبار جهاني مقابله كند.

وي در ادامه گفت‌وگوي خود خطاب به اصلاح‌طلبان گفت: اين آقايان مي‌خواهند فضايي براي خود فراهم كنند تا مجدداً به عرصه سياسي بازگردند؛ شكست‌خوردگاني كه دستشان براي مردم رو شده و نقاب فتنه از چهره‌هاي آنها افتاده است، مي‌خواهند براي تنفس خود راهي پيدا كنند اما بايد بدانند كه سپاه مقتدرانه فعاليت فتنه‌گران را رصد مي‌كند.

نماينده مردم كرج در مجلس با بيان اين نكته: "فتنه‌گران كه در جريان فتنه 88 ذات خود را رو كردند، امروز با درخواست‌هاي مردمي براي محاكمه سران خود مواجه هستند "، تأكيد كرد: فتنه‌گران بايد بدانند كه فرزندان ملت به آنها اجازه نخواهند داد كه فتنه 88 را مجددا تكرار كنند.

آجرلو ادامه داد: خاتمي به عنوان يكي از سران فتنه با انتشار نامه توهين‌آميز خطاب به فرمانده سپاه فرار رو به جلو و در واقع راه مهلكي را انتخاب كرده است؛ سپاه به خاطر انتخاب ابزار درست عليه فتنه‌گران، آنها را نااميد كرده و آنها براي زنده ماندن به هر اقدامي حتي نگاشتن نامه‌هاي توهين‌آميز هم دست مي‌زنند.

وي در پايان ضمن تقدير از مواضع تيزهوشانه فرمانده سپاه، اظهار داشت: خاتمي با انتشار نامه توهين‌آميز به فرمانده سپاه قصد داشت ‌فتنه‌گران‌ را كه مردگان سياسي هستند، زنده كند.


 


 
مصباحي‌مقدم: ‌با اصرار يكي از اعضاي مؤتلفه كنار خاتمي نشستم

 

 

عضو جامعه روحانيت مبارز با تكذيب خوش و بش خود با خاتمي، گفت: با اصرار يكي از اعضاي شوراي مركزي حزب مؤتلفه كنار خاتمي كه خالي بود، نشستم.

 

 


حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحي‌مقدم نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس در خصوص خوش ‌و بش كردنش با محمد خاتمي در مراسم ختم امام جمعه يزد، اظهار داشت: در اين مجلس كه نمايندگان استان، جامعه روحانيت مبارز و شوراي مركزي ائمه جمعه آن‌را برگزار كردند، شركت كردم.

عضو جامعه روحانيت مبارز ادامه داد: وقتي وارد مجلس شدم، مجلس شلوغ بود و سرپا ايستادم تا اينكه با اصرار يكي از اعضاي شوراي مركزي حزب مؤتلفه كنار خاتمي كه خالي بود، نشستم.

نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي با تكذيب خوش‌وبش خود با خاتمي، گفت: خوش‌ و بشي با وي نداشتم.


 
واکنش گنجی به شایعه نفوذی بودنش !

 

واكنش سرآسيمه گنجي به شايعاتي مبني بر نفوذي بودن وي در بين ضد انقلاب خارج نشين، گمانه هاي مربوط به همكاري اين كارمند سابق جمهوري اسلامي با وزارت اطلاعات را تقويت كرد.

 

 

 

بعد از اجراي پروژه موفق نفوذ سردار مدحي بين ضد انقلاب خارج نشين كه منجر به شناسايي شبكه ها و عناصر كليدي برانداز و مخالف نظام مقدس جمهوري اسلامي گرديد، برخي گمانه ها از همكاري افراد ديگري همانند مهاجراني، كديور، گنجي، امير ارجمند ، محمد حسيني و... با وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي حكايت مي كرد.
در همين حال واكنش اكبر گنجي، يكي از كساني كه از نظر خارج نشينان در مظان اتهام همكاري با جمهوري اسلامي است ،گمانه هاي مربوط به نفوذي بودن وي را تقويت كرد.
بر اساس اين گزارش، وي با درج مقاله ايي در يكي از سايتهاي ضد انقلابي در واكنشي تلويحي به شايعات اخير پيرامون نفوذ وي از سوي دستگاه اطلاعاتي جمهوري اسلامي بين ضد انقلاب نوشت: دشنام دهی، دروغ گویی، تهمت زنی، ترور شخصیت و خیانتکار معرفی کردن را باید تعطیل کرد.
وي در اين مقاله با انتقاد از كساني كه بدون "شواهد و قراين كافي" ديگران را به خيانت متهم مي كنند و در سخني كه مي توان آن را فرار به جلو و تلاش براي رفع اتهام از خود تعبير كرد، افزود: تردیدی وجود ندارد که هدف اصلی وزارت اطلاعات و رسانه های اقتدارگرایان از پروژه ی مدحی، بدبین کردن مخالفان به یکدیگر و "متهم کردن بلادلیل" چهره هایی است که می توانند موثر باشند.
گنجي با ابراز نگراني از تخريب شخصيت كساني كه وي آنها را "شخصيت هاي ملي " ناميد و دشنام تهمت و ترور شخصيت ايشان، اظهار داشت: شرایطی پدید می آورند که در آن فضای ناسالم، تنها راه اثبات بی گناهی کشته شدن به دست "سربازان گمنام امام زمان" است. همه متهم اند تا وقتی کشته شوند.
وي همچنين با انتقاد از دروغ، تهمت بدون سند ، دشنام ، فحاشي و لجن مال كردن ديگران تصريح كرد: آن که دشنام می دهد، آن که دروغ می گوید، آن که بدون سند تهمت می زند، آنکه با لجن مال کردن دیگران ترور شخصیت می کند؛ دموکرات نیست و برای نظام دموکراتیک ملتزم به آزادی و حقوق بشر مبارزه نمی کند.
گفتني است بدنبال اجراي پروژه نفوذ سردار مدحي كه از قدرت دستگاه اطلاعاتي جمهوري اسلامي حكايت مي كند،بسياري از عناصر فعال و رسانه ايي خارج نشين از سوي ضد انقلاب به همكاري با جمهوري اسلامي با انگيزه هاي مختلف از جمله انگيزه مالي متهم شده اند.
همچنين عليرغم دلسوزي و مرثيه سرايي گنجي براي اخلاقيات و نصايح وي به رفقاي خود مبني بر پرهيز از اتهام و فحاشي، مقاله اخير وي كه مملو از فحاشي و اتهامات گوناگون به مقامات نظام مقدس جمهوري اسلامي است، در راستاي تلاش وي براي رفع اتهامات وارده از سوي ضد انقلاب خارج نشين به وي قابل ارزيابي است.


 
حمله سازمان یافته به منتجب‌نیا

 

 

درگیری‌های داخلی اردوگاه اصلاحات رسول منتجب‌نیا را هم درگیر خود کرده تا جایی که امروز اصلاح‌طلبان او را "غضنفر" خود می‌خوانند!

 

 

 

قائم مقام مهدی کروبی در حزب اعتماد ملی که طی دوسال گذشته سعی کرد هم خود را از دبیرکل اعتمادملی جدا نکند و هم اینکه خود را درون نظام جا دهد! در مصاحبه‌ اخیرش با یکی از سایت‌های خبری مواضع شفاف‌تری اتخاذ کرده که به مذاق فتنه‌گران خوش نیامده است.

منتجب نیا گفته بود: باید ولایت فقیه را فصل الخطاب دانست. آقای کروبی دچار انحراف شده است.
به همین خاطر است که او از سوی اطلاح‌طلبان "متخصص خراب کردن دیوار خودی‌ها" نامیده می‌شود و "غضنفر".
"خودنویس" درباره منتجب نیا نوشته: "انتشار سخنان منتجب‌نیا علیه دست‌اندرکاران سایت سحام نیوز و همچنین منحرف خواندن جریان اصلاح‌طلبی تنها چند ماه پیش از انتخابات مجلس ۱۳۹۰، برای بسیاری هیچ معنایی جز فراهم کردن شرایط «ویژه» ندارد.

یک منبع مطلع نزدیک به حزب اعتماد ملی به خودنویس گفت که "حدس بر اين است كه حكومت منتجب‌نیا را تهدید كرده كه هم حوزه امام صادق و هم مديريت دانشگاه شاهد را از دست خواهد داد و عملا خانه نشين خواهد شد" این منبع همچنین گفت که به نظر می‌رسد گفتگوی منتجب‌نیا با یک سایت خبری نوشتاری باشد و نه شفاهی که بعد از پیاده شدن درج شود."

منتجب‌نیا گفته بود که جریان خط امام بعد از انتخابات سال ۷۶با تغییر نام به اصلاحات به انحراف رفته است و او به دلیل منحرف شدن حزب از آن جدا شده است. او همچنین به نحوه اداره سایت سحام نیوز تاخته بود و گفت که سحام نیوز به محلی برای ادامه فتنه انگیزی‌ها تبدیل شده است.

این اظهارات منتجب‌نیا باعث شده تا باردیگر نظریه بازگشت طیفی از اصلاحات به نظام قوت بگیرد.

 

 
رهنورد به رستوران 'ت' اجازه برگزاري عروسي در دانشگاه هم داده بود

 

معاون دانشجويي دانشگاه الزهرا (س) درباره فعاليت رستوران (ت) و حضور مهمانان اين رستوران با شرايط نامناسب تا نيمه شب در داخل دانشگاه گفت: ضمن دقت مسئولان دانشگاه، حراست دانشگاه الزهرا (س) نيز بر عملكرد رستوران (ت) نظارت دارد.

شهين قهرمان ‌ايزدي، معاون دانشجويي دانشگاه الزهرا(س) با بيان اينكه رستوران (ت) از زمان مديريت خانم زهرا رهنورد در اختيار دانشگاه قرار گرفته است، افزود: طبق قراردادهايي كه در زمان مديريت خانم رهنورد منعقد مي‌شد مسئول رستوران حتي اجازه برگزاري مراسم عروسي در اين رستوران را نيز داشت اما در قرارداد جديدي كه منعقد شده است حتي موسيقي زنده هم وجود ندارد.

 وي با تأكيد بر اينكه مسئولان دانشگاه درباره عملكرد رستوران (ت) حساسيت دارند، گفت: دانشجويان دانشگاه الزهرا (س) 9 شب به بعد حق تردد در بيرون از فضاي خوابگاه را ندارند، ضمن اينكه بين اين رستوران و خوابگاه دانشجويي نيز فاصله وجود دارد.

معاون دانشجويي دانشگاه الزهرا (س) با بيان اينكه ضمن دقت مسئولان دانشگاه، حراست دانشگاه الزهرا (س) نيز بر عملكرد رستوران (ت) نظارت دارد، افزود: فردي كه در حال حاضر رستوران (ت)را اجاره كرده است، فرد معتقدي است و بر عملكرد اين رستوران حساسيت دارد.

وي ادامه داد: مسئولان فعلي رستوران (ت) مي‌دانند كه اگر اين رستوران كوچكترين مشكلي داشته باشد يا مراسم عروسي در آن برگزار شود، قرارداد يك طرفه باطل مي‌شود.

قهرمان‌ايزدي درباره پوشش مهمانان رستوران (ت) گفت: نمي‌گويم پوشش مهمانان اين رستوران 100 درصد خوب است اما بهتر از وضع جامعه است.

 


 
آیا انجمن حجتیه با ساواک در ارتباط بود؟ + اسناد

نام كامل انجمن حجتيه كه به انجمن ضدبهائيت نيز مشهور بوده، «انجمن خيريه حجتيه مهدويه» است. اين انجمن مقارن با كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 تأسيس شد. مؤسس اين گروه آقاي شيخ محمود ذاكرزادة تولايي است كه به نام شيخ محمود حلبي شناخته شده بود. وي تا پيش از كودتا هر روز برنامه هاي سخنراني در راديو مشهد داشت.

 

در خصوص علت و هدف تشكيل انجمن نظرات مختلفي وجود دارد اما گذشته از علت شكل گيري انجمن حجتيه آنچه كه با قاطعيت ميتوان گفت اين است كه انجمن برخلاف حركت اسلام سياسي و انقلابي حركت كرده و با جدايي دين از سياست نيروي خود را مصروف عوامل فرعي كرده، از مبارزه با اصل و ريشه فساد غافل ماند و به همين جهت مورد استقبال دربار قرار گرفت.

شیخ محمود حلبي به تشكيلات خود رسميت داد و نهايتاً در سال 1336 آن را به نام انجمن حجتيه مهدويه به ثبت رساند. اين انجمن داراي يك هيأت مديره بود كه فعاليتهاي انجمن زيرنظر اين هيأت مديره انجام مي گرفت. شيخ محمودحلبي رياست هيأت مديره را بر عهده داشت و اعضاي اين هيأت مديره عبارت بودند از: حاج سيد رضا رسول، سيد حسن سجادی، محمد حسين غلام حسين، حاج محمد تقي تاجر.

اساسنامه انجمن داراي يك فصل، دو ماده، هشت بند و دو تبصره بود؛ تبصره يك عبارت است از اين كه، هدف انجمن تا ظهور قائم موعود غيرقابل تغيير است. در تبصره دو آمده است: «انجمن به هيچ وجه در امور سياسي مداخله نخواهد داشت و نيز مسئوليت هرنوع دخالتي را در زمينه سياسي كه از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد بر عهده نخواهد داشت.»

انجمن حجتيه به زودي موفق شد در اكثر شهرهاي ايران گروههايي را سازمان بدهد و از تهران فعاليت آنها را هدايت كند. از آنجا كه هر نوع فعاليت سياسي از طرف اعضاي انجمن ممنوع بود عملاً حمايت دستگاه امنيتي دوره حكومت محمد رضا شاه را به خود جلب كرده بودند. آقا علي اكبر پرورش از فعالان اوليه و سابق انجمن حجتيه مي گويد: «از برادران و خواهران انجمن نوشته مي گرفتند كه در امور سياسي دخالت نكنند و انجمن شديداً از درگير شدن با مسائل سياسي اجتناب مي كرد.»

به دليل گرفتن تعهد كتبي مبني بر عدم مبارزه و عدم دخالت در امور سياسي از اعضا بود كه انجمن، نه تنها كوچكترين تهديدي از جانب رژيم منحوس پهلوي نشد بلكه بعضاً مورد حمايت آنان نيز قرار گرفت. از طرف ديگر چون متظاهر به مذهب و مطيع مرجعيت هم بود نزد روحانيان هم توانست مشروعيت لازم جهت حمايت را كسب كند.

دیدگاههای موجود در مورد روابط انجمن با ساواک

در مورد روابط انجمن حجتیه با رژیم پهلوی چند دیدگاه مطرح است:

یک دیدگاه این است که انجمن حجتیه هیچ ارتباطی با رژیم نداشته و اصلا مورد تایید رژیم نبوده است و اگر رژیم شاهنشاهی در برهه ای از زمان آنان را تایید کرده به جهت مصالح آن دوره اقدام به این کار نموده است.

دیدگاه دوم به ارتباط نزدیک و تنگاتنگ انجمن و ساواک تاکید داشته و آنان را نفوذی های ساواک در میان متدنیان تلقی می کند.

دیدگاه سوم حالتی بینابین دو دیگاه قبلی است و معتقد است انجمن به طور مطلق مورد تایید ساواک نبوده اما وجود این نوع انجمن ها در آن برهه نوعی کشاندن جوانان مذهبی طرفدار انقلاب و معارضان رژیم به جلسات بی خاصیت یا حداقل آرام و سخنرانی های بی خطر انجمن و سوق دادن روحیه مبارزه جویی جوانان متدین به سوی مبارزه با بهائیت و انصراف آنان از مخالفت صریح با رژیم است. لذا اگر مواردی انجمنی ها مورد تایید رژیم بودند از آنان استفاده ابزاری شده است و یا خود انجمنی ها توجهی به جایگاه خود در پیش ساواک نداشتند و نمی دانستند ساواک از آنان بهره برداری می کند. چون انجمن حجتیه با همه مدیران کشوری رژیم پهلوی ارتباط داشت آنها امکانات خوبی برای رفت و آمد به شهرستانها جهت تبلیغ داشتند بنابراین خیلی ها دوست داشتند که به آنها نزدیک شوند. چرا که یک طلبه جوان در آن زمان اصلا نمی توانست به مسئولان کشوری نزدیک شود و با آنها ارتباط برقرار کند.

اسناد و مدارک بدست آمده از ساواک ثابت می کند که انجمن حجتیه روابط نزدیکی با ساواک داشته است که در ذیل به آنها پرداخته خواهد شد.

انتخاب مسئولان انجمن با موافقت ساواک

برخی سندهای به دست آمده نشان می دهد که علاوه بر وابستگی انجمن حجتیه به رژیم، مسئولان و متصدیان انجمن نیز توسط ساواک انتخاب می شدند. به عنوان نمونه می توان ازتایید ساواک در انتخاب قربانعلی مقدم برای ریاست انجمن حجتیه بجنورد نام برد.


 

 

گزارش جلسات انجمن به ساواک

در گزارش ساواک خراسان راجع به سید حسین سجادی معروف به مهندس آمده است که نامبرده به تعهد خود در برابر ساواک پایبند بوده و اطلاعات لازم را درباره جریانهای درونی انجمن حجتیه به طور پیوسته در دسترس ساواک قرار می داده است . سرتیپ بهرامی رئیس ساواک خراسان در پاسخ ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور با پشتیبانی اضمنی از نامبرده اطمینان می دهد که او در امور سیاسی به هیچ وجه دخالتی نمی نمایند و ساواک از تشکیل جلسات مرتب با اطلاع  است»

عدم موضع گیری سیاسی شیخ محمود حلبی و اعضای انجمن

 انجمن حجتیه تا واپسین روزهای سلطنت خاندان پهلوی به تلاش بی درنگ خود در راه پاسداری از تز استعماری جدایی دین از سیاست و مخالفت با خط و راه امام راحل و وفاداری به رژیم طاغوتی ادامه می داد و این حقیقت نکته دیگر در خور نگرش این است که یکی از سران فریب خورده انجمن حجتیه در دیدار با برخی از مقامات ساواک به خود می بالد که :«... با تمام قوا کوشش نموده که کوچکترین قائله سیاسی در جلسات انجمن حجتیه مطرح نشود و اجازه ورود یک نفر از روحانیون به جلسات و دخالت آنان را در این زمینه نداده است».


 

 

تأیید انجمن توسط شاه

در گزارش یکی از منابع ساواک آشکارا آمده است :«... این انجمن یک سازمان سیاسی نیست و دولت نیز آن را تایید نموده و شاهنشاه آریا مهر هم از تشکیل آن ابراز رضایت فرموده اند».



:: بازدید از این مطلب : 183
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : دو شنبه 20 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

گوگل و نقض حريم شخصي با نمايش عمومي نمايه‌هاي كاربران

خبرگزاري فارس: گوگل در اقدامي تازه كه نقض حريم شخصي كاربران تلقي مي شود اعلام كرد، تمامي پروفايل هاي قديمي كاربران اين سايت به سرويس اجتماعي تازه آن موسوم به گوگل پلاس منتقل شده و به طور عمومي در دسترس خواهند بود.

به گزارش فارس به نقل از لس آنجلس تايمز، اين در حالي است كه برخي از كاربران به طور پيش فرض دسترسي به پروفايل يا نمايه خود و مشاهده آن توسط عموم را غيرممكن كرده اند.
حال گوگل بدون رضايت كاربران قصد دارد اين تنظيمات را دستكاري كرده و همه پروفايل هاي قديمي را در دسترس همگان قرار دهد.
گوگل مي گويد با اين كار به كاربران كمك مي كند تا هويت آنلاين خود را بهتر مديريت كنند. اين در حالي است كه با خارج كردن نمايه همه كاربران از حالت خصوصي به عمومي عملاً به جاي آنها تصميم گرفته است.
كارشناسان مي گويند اين كار گوگل موجب خواهد شد تا بسياري از كاربران سرويس هاي آن قيد استفاده از اين خدمات را بزنند يا استفاده از آنها را محدود كنند.
گوگل قبلاً در زمان راه اندازي سرويس گوگل باز هم دست به اقدام مشابهي زده بود و بدون اجازه هر كاربر افرادي كه در فهرست ايميل وي بودند را به جمع كاربران خدمات باز او اضافه كرده بود. تكميل اين فرايند ناقض حريم شخصي تا سه هفته آينده ادامه مي يابد.

 

 

 


ميهماني سران اپوزيسيون در طويله آل سعود!


منابع مالي و هويت مشكوك برگزاركنندگان دو كنفرانس ضد انقلابي در پاريس و لندن براي برخي طيف هاي ديگر ضد انقلاب محل سؤال شده است.
يكي از عناصر خارج نشين كه با سايت هاي ايران گلوبال و خودنويس همكاري مي كند، در اين باره نوشت: كنفرانسي كه دو هفته پيش توسط گروه «دفتر مطالعات ايران در لندن برگزار گرديد موجب طرح پاره اي از انتقادات و سؤالات شده است. انتقاداتي پيرامون ترك كساني چون رئيس كومله، ضياء صدرالاشرافي و اشخاصي ديگر از اقوام مختلف ايراني كه بعضي از آنها حتي سابقه مبارزات مسلحانه در جهت جدايي از ايران را در كارنامه خويش دارند و بارها از تجزيه ايران در رسانه هاي مربوط به تجزيه طلبان و همچنين نوشته هاي خود به شكل آشكار سخن گفته اند و مي گويند. آنچه بيش از هر چيز مورد سؤال است، چگونگي كسب نمايندگي اقوام از سوي كساني است كه به عنوان نمايندگان اقوام در اين كنفرانس شركت داشته اند، چرا كه اكثريت آنها همزمان با پيروزي انقلاب از ايران خارج شده و هيچ گونه رابطه عملي با داخل نداشته و فاقد پايگاه اجتماعي در داخل هستند. افزون بر اين، غير از آقاي مهتدي به عنوان رهبر حزب كومله، بقيه فاقد سابقه مبارزاتي مي باشند و آقاي مهتدي نيز فقط نماينده تنها يك حزب است، آن هم حزبي كه سابقه جنگ مسلحانه و كشتار سربازان و افراد شخصي ديگر را در كارنامه خود دارد. همين امر سبب زير سؤال رفتن اصالت چنين كنفرانس هايي شده است.
وي مي افزايد: «البته سؤال اساسي ديگري نيز پيرامون اين كنفرانس مطرح شده و مي شود و آن منبع مالي تأمين كننده چنين كنفرانس هايي مي باشد. بعضي از گمانه ها حاكي از تقبل هزينه كنفرانس لندن توسط كشورهاي عربي و در رأس آنها عربستان سعودي است. آخرين واكنش نسبت به اين كنفرانس از سوي خانم فريبا داودي مهاجر در صفحه شخصي فيس بوك خود بوده است. خانم داودي در اين باره در مطلبي تحت عنوان «طرح نام استان عربستان به جاي استان خوزستان در كنفرانسي در لندن» ضمن اعتراض به اين قضيه خواهان روشن شدن منابع مالي پشت اين كنفرانس شده اند. او در اين باره مي نويسد: در كنفرانس سالانه مركز مطالعات ايران و اعراب وابسته به عليرضا نوري زاده كه در لندن برگزار شد يكي از سخنران ها استان خوزستان را عربستان ناميد. همچنين شايعاتي پيرامون اين نشست است كه بودجه آن را يكي از كشورهاي عربي كه به دنبال منافع خودش از تجزيه ايران است ترتيب داده است. و البته قرار شده كه توافقات حاصل در اين نشست مطبوعاتي نشود. با توجه به اينكه افراد و گروه هايي از اپوزيسيون از جمله جمهوري خواهان و مشروطه خواهان و روزنامه نگاران و فعالان دانشجويي و زنان شركت داشتند مي بايست نسبت به منبع بودجه اين نشست و مطالبي كه درباره تماميت ارضي ايران مطرح شده و ديگر مطالب مورد مناقشه براي افكار عمومي شفاف سازي نمايند.»
اين ضد انقلاب مقيم خارج مي افزايد: «با در نظر گرفتن اينكه كنفرانس مشابهي نيز قبل از كنفرانس لندن، در پاريس برگزار گرديده كه در آن تلاش براي ايجاد دولتي در تبعيد به دليل نفوذي بودن يكي از مهره هاي اصلي اين دولت مستعجل! به شكست و رسوايي انجاميده بود، اصرار بر ادامه چنين روندي و سعي در قالب كردن افراد و گروه هايي به عنوان آلترناتيو و اپوزيسيون توسط اشخاصي كه مقبوليت و صداقت سياسي خود آنها مورد ترديد مي باشد، نه تنها كمكي به امر مبارزه با جمهوري اسلامي نخواهد كرد بلكه به افزايش مشكلات موجود در صف اپوزيسيون خواهد انجاميد. به خصوص آنكه كساني اقدام به دولت سازي از نوع تبعيدي مي كنند كه وظيفه آنها روزنامه نگاري و تحليل و تفسير خبر مي باشد و كار تشكيلاتي سياسي نه در تخصص آنهاست و نه در حيطه وظايف روزنامه نگاري آنها. پيشتر از اين، شخصيت سازي و اپوزيسيون تراشي متداول بود و اينك پا فراتر گذاشته مي شود و دولت سازي رايج شده است! آن چنانكه بعد از شكست طرح دولت در تبعيد مدحي و كنفرانس پاريس، كارگردان اصلي [ نوري زاده-] در دفاع از عملكرد خويش روزنامه نگار بودن خود را مطرح كرده و گفته اند كه من سياسي كار نيستم فقط يك روزنامه نگار مي باشم، حال سؤال اينجاست كه اگر سياسي كار نيستيد چگونه و بر چه اساسي اقدام به ايجاد تشكيلات سياسي مي فرماييد؟»
گفتني است كنفرانس لندن با هزينه سفارت عربستان در لندن و با واسطه گري عليرضا نوري زاده تشكيل شده بود. نوري زاده در اين كنفرانس پيشنهاد مي كند كه ايران تجزيه شده و استان خوزستان تحت نام «استان عربستان» به سعودي ها واگذار شود! اظهارات وي كه از طريق شبكه تلويزيوني العربيه پخش شد با واكنش برخي از گروه هاي اپوزيسيون روبرو گرديد و نوري زاده را «وطن فروش وابسته به موساد» ناميدند و يكي از گروه هاي ضد انقلاب كنفرانس مزبور را طويله آل سعود لقب داد كه رهبران بسياري از گروه هاي اپوزيسيون را در آن جاي داده اند.
نوري زاده، سابقه عضويت در ساواك، مجري راديو اسرائيل و همكاري با استخبارات ارتش عراق در دوران جنگ تحميلي را در كارنامه خود دارد.


 


گوش كيهان كر! ولي بدجوري قاطي كرده ايم! (خبر ويژه)


چه خوب شد موسوي و كروبي را حصر كردند والا اين جوري كه ما در اپوزيسيون قاطي كرده ايم، تا حالا تكه بزرگشان، گوششان مانده بود!
يكي از همكاران دايمي سايت ضدانقلابي بالاترين كه خود را «دلقك» مي نامد، با اشاره به زد و خوردهاي لفظي اوج گرفته در ميان محافل ضد انقلاب نوشت: من هم قاطي كرده ام كه مي گويم نمي نويسم و باز هم مي نويسم و شما كه مي گوييد بابا ول كنيد اين اينترنت و وب گردي را برويم سر خانه و زندگي مان به شادي؛ ولي باز هم مي آييد و مي خوانيد و مي گوييد - با لحن كامبيز حسيني و سامان- كي! من! من قاطي كرده ام! عمراً.
كامبيز گفتي و كردي كبابم كه چه قاطي اي كرده مسعود بهنود از اين همه رزمنده هاي جبهه هاي نبرد سبز و صلح و اصلاح و تحريم و براندازي و مجتبي واحدي و... با سلاح آخرين دست آوردهاي بشر در زمينه نانو دشنام و هتك و ليچار و پلشتي. مي گويم گوش شريعتمداري كر ولي چه خوب شد اين دو نفر نازنين (موسوي و كروبي) را حصر كردند در خانه هايشان و از جانشان مواظبت مي كنند والا با اين قاطي كردن كيبوردي اگر زنده بودند تا حالا تيكه بزرگه گوششان مانده بود به چاقوي مجازي!

 

 

 


گوش كيهان كر! ولي بدجوري قاطي كرده ايم!

چه خوب شد موسوي و كروبي را حصر كردند والا اين جوري كه ما در اپوزيسيون قاطي كرده ايم، تا حالا تكه بزرگشان، گوششان مانده بود!
يكي از همكاران دايمي سايت ضدانقلابي بالاترين كه خود را «دلقك» مي نامد، با اشاره به زد و خوردهاي لفظي اوج گرفته در ميان محافل ضد انقلاب نوشت: من هم قاطي كرده ام كه مي گويم نمي نويسم و باز هم مي نويسم و شما كه مي گوييد بابا ول كنيد اين اينترنت و وب گردي را برويم سر خانه و زندگي مان به شادي؛ ولي باز هم مي آييد و مي خوانيد و مي گوييد - با لحن كامبيز حسيني و سامان- كي! من! من قاطي كرده ام! عمراً.
كامبيز گفتي و كردي كبابم كه چه قاطي اي كرده مسعود بهنود از اين همه رزمنده هاي جبهه هاي نبرد سبز و صلح و اصلاح و تحريم و براندازي و مجتبي واحدي و... با سلاح آخرين دست آوردهاي بشر در زمينه نانو دشنام و هتك و ليچار و پلشتي. مي گويم گوش شريعتمداري كر ولي چه خوب شد اين دو نفر نازنين (موسوي و كروبي) را حصر كردند در خانه هايشان و از جانشان مواظبت مي كنند والا با اين قاطي كردن كيبوردي اگر زنده بودند تا حالا تيكه بزرگه گوششان مانده بود به چاقوي مجازي!

 

 

 


نرويم، از بين مي رويم و اگر برويم، ايران قوي تر مي شود


با نزديك شدن زمان موعود آمريكا براي آغاز خروج نظاميان از افغانستان، فشار بر دولت واشنگتن در زمينه انتقاد از آشفتگي استراتژيك شدت مي گيرد.
روز گذشته ژنرال پترائوس فرمانده نيروهاي اشغالگر در افغانستان (رئيس جديد سازمان سيا) در قندهار و در جمع سربازان ناتو اعلام كرد: در افغانستان كار زيادي مانده است كه انجام شود.
اين در حالي است كه اخيرا رابرت گيتس وزير دفاع بازنشسته آمريكا به انتقاد از اعضاي ناتو به خاطر عدم همراهي در جنگ افغانستان پرداخته و آنها را تهديد به قطع كمك هاي مالي آمريكا كرده بود.
همزمان، روزنامه وال استريت ژورنال نسبت به خروج نظاميان اشغالگر از افغانستان هشدار داد و نوشت: معناي اين سخن چيست كه باراك اوباما ناگهان اعلام مي كند ما نيروهاي خود را از افغانستان خارج مي كنيم تا امور را از اينجا در آمريكا انجام دهيم؟ اين خبر از همه بيشتر، باعث سرحال شدن و سرخوشي طالبان مي شود چرا كه در پي سياست افزايش نيروها در افغانستان از سوي آقاي اوباما و نيز فرماندهي نظامي ديويد پترائوس، نابود نشده و در نقاط قوت اساسي خود در استان هاي قندهار و هلمند باقي مانده اند و تقويت شده اند. اين سياست همچنين باعث افزايش تلفات جاني براي نيروهاي نظامي در افغانستان مي شود كه تازه از سال گذشته ميلادي، 2010 شروع به كاهش كرده بود. كاهش نيروهاي نظامي به اين معناست كه فرماندهان نظامي ديگر يك انتخاب بيشتر ندارند. به جاي حمله براي سركوب و پاكسازي تروريست ها، بايد در يك جا مستقر شده و از يك ساختمان يا مجموعه محافظت كنند.
وال استريت ژورنال مي افزايد: خروج از افغانستان، باعث تقويت موضع ايران خواهد شد و همان طور كه پيشتر در همين روزنامه جي سالومون نوشته بود، «ايران با نزديك شدن به سه متحد كليدي آمريكا يعني افغانستان، پاكستان و عراق مي خواهد قدرت خود در منطقه را افزايش دهد و جاي خالي حضور نظامي آمريكا در منطقه را بگيرد.» در سايه همين تلاش ها بود كه احمد وحيدي، وزير دفاع جمهوري اسلامي هفته پيش راهي كابل شد تا موافقتنامه هاي نظامي با افغانستان امضا كند. وزير دفاع افغانستان هم گفت: « به نظر ما افزايش همكاري هاي نظامي با ايران، در راستاي منافع ماست.»
روزنامه مذكور از قول يكي از مقامات نظامي باتجربه نظامي آمريكا در افغانستان نوشت: «ديگر توان ما براي افزايش حضور نظامي چه در ننگرهار يا غزني، چه در قندهار يا هرات محدود مي شود و طالبان مي تواند به راحتي جاي خالي را پر كند. هر فرمانده نظامي با تجربه مي داند كه كاهش نيروهاي نظامي تحت فشار (اجباري) خيلي سخت و خيلي خطرناك است. چرا كه به متخاصمان احساس برتري و افزايش توان نظامي مي دهد.»
وال استريت ژورنال هشدار داد: خروج از افغانستان سياست هاي ضدآمريكايي در پاكستان را تقويت كرده و ميانه روهاي پاكستاني را هم تضعيف مي كند. آن دسته از افرادي كه در دولت پاكستان به سياست هاي آمريكا مشكوك هستند، به اين قطعيت مي رسند كه آمريكا متحد قابل اعتمادي نيست. مخالفان آمريكا در خارج از دولت پاكستان دور هم جمع شده و ضعيف بودن آمريكا را پررنگ خواهند كرد.
روزنامه آمريكايي در ارزيابي ديگر تبعات منفي آغاز خروج نيروهاي آمريكايي متذكر شد با اين سياست ائتلاف نيروهاي نظامي ناتو هم در افغانستان تضعيف مي شود. آن هم در حالي كه ناتو همين حالا هم زير سايه ترديد گير افتاده كه توان خارج كردن معمر قذافي در ليبي را ندارد. در يك دهه گذشته، اين اصطلاح رايج شده كه بگوييم «متحداني كه از اوضاع بي خبرند» كه منظور اروپا بود. خالي كردن افغانستان از نيروهاي نظامي بار ديگر همين امر را تقويت مي كند و عاملي براي اثبات ناتواني و ضعف نيروهاي ناتو مي شود.
وال استريت ژورنال در پايان تاكيد كرد: دست آخر اينكه خروج نيروها نشان مي دهد آمريكا هم مانند سال هاي پيش و بلايي كه بر سر بريتانيا آمد، يك ابرقدرت در حال افول است.

 

 

 


اعلام برائت منتجب نيا از كروبي و موسوي

قائم مقام كروبي در حزب منحله اعتماد ملي نسبت به عملكرد فتنه انگيز موسوي و كروبي در حوادث پس از انتخابات سال 88 اعلام برائت كرد. منتجب نيا تصريح كرد: جنبش سبز با گروهك هاي برانداز و ضدانقلاب و سلطنت طلب پيوند خورده است.
رسول منتجب نيا در گفت وگو با «بولتن نيوز» درباره فتنه سبز گفت: جنبش موسوم به سبز با اقدامات سؤال برانگيز و نامتعارف آقاي ميرحسين موسوي و تحركات ساختارشكنانه برخي از اطرافيان وي، رفته رفته به صورت جرياني درآمد كه طيفي از آن را نيروهاي درون نظام و پيروان خط امام(ره)، اصلاح طلبان و منتقدان به عملكرد كابينه و دولت آقاي احمدي نژاد تشكيل مي داد و در سوي ديگر طيف شامل گروهك هاي اپوزيسيون، معارضان، براندازان و ضدانقلابيون و سلطنت طلبان غرب نشين مي گرديد. تحركات ساختارشكنانه، فتنه انگيز و ضدانقلابي پس از انتخابات و به طور كلي هرگونه ساختارشكني، هرج و مرج طلبي، هتك حرمت و حيثيت افراد و مسئولان نظام مردود و محكوم است. اين نوع رفتار هتاكانه و آشوبگرايانه را ماهيتا قبول ندارم و آن را برخلاف اصول و قواعد اخلاقي و مضر به مصلحت اسلام، انقلاب، نظام، ملت و كشور مي دانم. اساسا كدامين وجدان بيدار، عقل سليم و آزادانديشي را مي توان يافت كه توهين، افترا، هتك حرمت و همچنين ساختارشكني و فتنه انگيزي رسانه هاي استكباري غرب و عوامل آنان را برتابد يا آن را تاييد و ترويج نمايد؟ اينجانب به صراحت در سخنراني ها و مصاحبه ها، تمامي اغتشاشات علي الخصوص حوادث تلخ و تاسف آور عاشوراي سال 88 و 25 بهمن ماه سال 89 را قاطعانه محكوم كرده ام. چنين فتنه انگيزي هايي را مغاير شرع و قانون دانسته ام و پيوسته خواستار مقابله حكيمانه و همه جانبه با مجرمان ساختارشكن و عناصر منفور و مطرود ضدانقلاب، و در نتيجه وفق قوانين و مقررات بوده و هستم.
وي درباره پايبندي به نظام اسلامي و ولايت فقيه اظهار داشت: درباره اصل نظام مقدس جمهوري اسلامي، قانون اساسي، ولايت فقيه و مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مدظله العالي)- از ابتدا تاكنون- نظرم بر ضرورت حفظ و پاسداري، تقويت و اطاعت و تبعيت بوده است. هم اكنون نيز آنها را ميراث امام، شهدا و بزرگترين سرمايه ملت مي دانم. به عقيده اينجانب هر كس امام و مردم را قبول دارد، بايد اين نظام مقدس را كه محصول مجاهدت آنها است، بپذيرد و هميشه در تقويت و صيانت نهضت اسلامي كوشا باشد و هركس نظام و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را قبول دارد و آن را پذيرفته است لزوما بايد به ولايت مطلقه فقيه معتقد و ملتزم باشد. از روز انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي(حفظه الله) به رهبري تاكنون، همواره عقيده داشته و دارم كه معظم له در طول تاريخ مربوط به علماي شيعه در جامعيت كم نظيرند و در ميان چهره هاي مطرح بهترين گزينه هستند.
منتجب نيا درباره علت تشديد اختلافات درون حزب اعتماد ملي پس از نامزدي كروبي گفت: حزب پس از انجام رايزني هاي گسترده، بررسي هاي ميداني و تحليل شرايط وقت درصدد معرفي كانديدا برآمد. به همين منظور حزب اعتماد ملي نسبت به معرفي آقاي كروبي به عنوان نامزد رياست جمهوري اقدام نمود. لكن بعد از اعلام و انتشار تصميم حزب در اين مورد، اينجانب و ساير اعضاي شوراي مركزي در حاشيه قرار گرفتيم. وقوع همين رخداد، موجبات ابراز ناخرسندي، نگراني و اعتراض درون حزبي را فراهم نمود. پس از برگزاري انتخابات، بنا بر ادله گوناگون و پاره اي ملاحظات و در اعتراض به نحوه راه اندازي و مديريت سحام نيوز توسط آقايان كروبي و گرامي مقدم و همچنين عدم تبعيت و انحراف آنان از قواعد و اصول فعاليتهاي سياسي و حزبي نسبت به ترك حزب تصميم گرفتم و تا هنگام پلمب شدن دفتر مركزي و تعطيلي حزب هيچگونه حضوري در آن نداشتم.
عضو جدا شده مجمع روحانيون مبارز درباره اين سؤال كه «آيا موارد اختلافي و نقدها را از باب امر به معروف و نهي از منكر به آقاي كروبي متذكر شديد؟»، پاسخ داد: در پي موضع گيري آقاي كروبي، طي چند مصاحبه بطور رسمي و صريح اعلام داشته كه اتخاذ چنين مواضعي تصميم و نظر شخصي وي بوده و هيچگونه ارتباطي با حزب اعتماد ملي ندارد. هنگام ملاقات حضوري هم به آقاي كروبي تذكر دادم. وي نيز پذيرفت كه هرگز تحت عنوان دبيركل حزب سخن نمي گويد و موضعگيري نمي كند و موضع گيري هايش شخصي است.

 

 

 


تحركات مشكوك اقليت مجلس براي استيضاح وزير كشور


سرويس سياسي -
يك عضو فراكسيون اقليت مجلس گفت بيش از 30 امضا براي استيضاح وزير كشور جمع آوري شده است.
در حالي كه پرهيز از اختلاف و تفرقه ميان قوا، اين روزها مكرر از سوي رهبر انقلاب مورد تاكيد قرار گرفته و البته موضوع طرح سوال از رئيس جمهور هم به دليل عدم اقبال نمايندگان همچنان بي نتيجه باقي مانده است. يك عضو اقليت مجلس از جمع آوري بيش از 30 امضا براي استيضاح وزير كشور خبر داد.
داريوش قنبري گفت: دليل اين استيضاح به مسائلي همچون ناكارآمدي مديران و بعضي از استانداران، عدم توجه به قوانين و ناامني هاي اخيري كه در بعضي از نقاط كشور به وجود آمده، برمي گردد.
هرچند محتواي دقيق نامه استيضاح تاكنون منتشر نشده اما برخي صاحب نظران معتقدند كه شماري از كاستي هاي محدود كه در برخي از استان هاي كشور به وجود آمده از راه هاي ساده تر نيز قابل حل است و نبايد دستمايه اي براي اين استيضاح آن هم در شرايط حساس آستانه انتخابات قرار گيرد.
با اين همه طبق اعلام طراحان اين استيضاح، قرار است اين موضوع بعد از تعطيلات مجلس پيگيري و مطرح شود.

 

 

 


 

رئيس فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس: استقامت آيت الله مصباح بر اصول دليل حملات منحرفين به ايشان است


نماينده مردم تهران در مجلس دليل حملات منحرفين به آيت الله مصباح را استقامت ايشان بر اصول دانست.
حجت الاسلام روح الله حسينيان رئيس فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با فارس با اشاره به شخصيت آيت الله مصباح يزدي گفت: آيت الله مصباح يزدي شخصيتي اصولگرا، اسلام شناس و انقلابي هستند، وي همواره در خط ولايت و رهبري استوار بوده و به همين جهت مردم متدين و توده هاي انقلابي ملت، ايشان را قبول دارند.
وي افزود: گروه هايي كه با اين خصلت هاي آيت الله مصباح يزدي به ويژه رابطه مردم و ايشان مشكل دارند، همواره در تلاش هستند كه اين رابطه را به هم زده و تاثيرگذاري آيت الله مصباح يزدي را در جامعه از بين ببرند.
رئيس فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس تصريح كرد: آيت الله مصباح يزدي هم در جريان حاكميت نيروهاي مدعي دوم خرداد و اصلاح طلب، ايستادگي كرده و از اصول دفاع كردند و هم در حال حاضر در مقابل جريان انحرافي كه در دولت نفوذ كرده، ايستاده است.
حسينيان ادامه داد: آيت الله مصباح يزدي در طول اين مدت نشان داده است كه يك اصولگراي واقعي بوده و دوستي ها، دشمني ها، حملات و تصميمات مخالفانش، وي را از آنچه كه تصميم مي گيرد، باز نمي دارد.
وي خاطرنشان كرد: قطعا هر كس كه در خط اصيل انقلاب، امام و رهبري نيست، علي القاعده آيت الله مصباح يزدي را مورد توهين و جسارت قرار مي دهد.
نماينده مردم تهران در مجلس تاكيد كرد: دليل حملات جريان انحرافي به آيت الله مصباح يزدي هم اين است كه همه استقامت ايشان بر سر اصول است.

 

 

 


پورمحمدي: وعده هاي برخي نامزدهاي انتخابات مجلس فراتر از اختيارات آنهاست


رئيس سازمان بازرسي كل كشور گفت: برخي نامزدهاي نمايندگي در مجلس شوراي اسلامي در تبليغات قبل از انتخابات، وعده ها و قول هايي به مردم مي دهند كه فراتر از محدوده اختياراتشان است.
حجت الاسلام مصطفي پورمحمدي كه در يك برنامه تلويزيوني در شبكه خبر سخن مي گفت افزود: مسئولي كه قول داده و نمي تواند به قولش عمل كند متهم به كم كاري مي شود اما واقعيت اين نيست. در واقع او پول گذاشته، دوندگي كرده اما يك اشكال اساسي دارد آن هم اين كه خوب مطالعه نكرده است. اين است كه ما معتقديم كار از ابتدا بايد با شناخت خوب، مطالعه و ارزيابي صحيح و برنامه ريزي درست صورت بگيرد و اين جزو نظارت هاي قبل از اقدام ما است كه داريم آن را تقويت مي كنيم.
وي در بخش ديگري از سخنانش با بيان اينكه، سازمان بازرسي كل كشور براساس اصل 174 قانون اساسي و براي نظارت بر اجراي صحيح قوانين و حسن جريان امور، زير نظر رئيس قوه قضائيه تشكيل شده است گفت: در كار قضا دخالت نمي كنيم و آنچه كه به دادگاه ها ارتباط پيدا مي كند از حوزه وظيفه ما خارج است.
وي تأكيد كرد: سه سال پيش يك اصلاحيه اي به قانون سازمان بازرسي اضافه شد. در آن اصلاحيه اشاره شده است كه وظيفه سازمان بازرسي صرفاً پس از انجام كار نيست بلكه حين انجام كار و حتي قبل از انجام كار هم مي تواند در موضوعات ورود كند. يعني وقتي ما ببينيم براي انجام كاري مقدمات لازم فراهم نشده، تذكر مي دهيم.
پورمحمدي گفت: متأسفانه يكي از گرفتاري هاي بزرگ ما در برخي از پروژه ها عدم پيش بيني هاي كافي و لازم است. مثلاً طرحي را با عجله و به هر دليلي قبل از اينكه مطالعات كافي روي آن انجام بدهند تصويب مي كنند، يك برآورد اوليه بودجه هم روي آن انجام مي شود، حتي در مجلس به عنوان قانون برنامه هم مي آيد، كلنگ شروع كار هم زده مي شود اما كار پيش نمي رود و كاري كه بنا بود مثلاً سه ساله انجام بشود وقتي پس از ده سال انجام نشده جذابيت و كاربري خود را از دست مي دهد. اين كار، ديگر كيفيت مفيد را ندارد و استهلاك اين تأخير زماني خيلي زياد است و عملاً كاري با صرف هزينه و زمان بالا با بهره دهي بسيار پايين افتتاح مي شود. يكي از موارد جدي كه ما در سازمان بازرسي تذكر مي دهيم همين نكته است.


 


گزارش خبري از روند استعفا براي كانديداتوري مجلس


سرويس سياسي-
رئيس ستاد انتخابات كشور، خبر استعفاي 53 مدير دولتي براي كانديداتوري در نهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي را تاييد كرد.
سيدصولت مرتضوي ديروز در گفت وگو با خبرنگاران تصريح كرد كه 4 معاون استاندار، 7 فرماندار، 2 بخشدار و 30 نفر از مديران كل ستادي و استاني از دستگاههاي مختلف اجرايي، 3 تن از ائمه محترم جمعه همچنين برخي از معاونين فرمانداران و وزرا براي نمايندگي مجلس شوراي اسلامي استعفا داده اند.
پيش از اين و طي روزهاي اخير، سايت ها و شبكه هاي خبري ضدانقلاب در اقدامي هماهنگ شده در گزارش هايي تلاش كردند تا استعفاهاي دولتي را پرشمار القا كرده و نتيجه بگيرند كه دولت براي انتخابات مجلس فعال شده است.
اين در حالي است كه براساس اطلاعات موجود در اختيار كيهان، در دوره كنوني با روند كاهش استعفاي مديران دولتي براي شركت در انتخابات مجلس روبرو هستيم؛ به عنوان نمونه در دولت اصلاحات استعفاها دو برابر ميزان فعلي بوده است.
در همين زمينه؛ معاون سياسي وزير كشور با تاكيد بر اينكه در خصوص كاهش تعداد افراد استعفادهنده در اين دوره، نسبت به دوره قبل انتخابات مجلس آمار دقيقي وجود ندارد، گفت: در هر صورت ما روند كاهش را داشته ايم و به نظر مي رسد مديران اجرايي اقبالي به كانديداتوري براي مجلس نهم از خود نشان نداده اند.
اين در حالي است كه شنيده ها حاكي از آن است كه استعفا در نهادهايي مانند شهرداري بيش از ميزان رقم اعلامي در نهادهاي دولتي بوده است.
گفتني است؛ آخرين مهلت استعفاي مديران و كاركنان دولتي براي شركت در انتخابات مجلس نهم تا 9 تيرماه بوده است.
همچنين، مرتضوي درباره برخي اظهارنظرها كه استعفاي بعضي از مديران اجرايي را صوري مي دانند، تصريح كرد: قانونگذار مشخص كرده ظرف مدت يك ماه بايد براي فرد مستعفي جانشين منصوب شود، بنابراين معنا و مفهومي ندارد كه استعفايي به صورت صوري باشد.
وي ادامه داد: البته استعفا در حكم كارگزيني آن فرد منظور مي شود و دستگاههاي اجرايي نيز نظارت كافي مي كنند.
مرتضوي در خصوص نحوه ارائه تخلفات احتمالي برخي مديران دولتي در فرآيند انتخابات از سوي مردم نيز گفت: ستاد انتخابات سراسر كشور به صورت دائم فعال است و اگر احيانا كسي تخلفي را مشاهده كرد مي تواند آن را به ستاد انتخابات وزارت كشور يا استانداري ها گزارش كند.
به گزارش پايگاه اطلاع رساني وزارت كشور، رئيس ستاد انتخابات كشور با اشاره به استمرار جلسات وزارت كشور با ساير دستگاهها همچون شوراي نگهبان و وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات براي برگزاري بهتر انتخابات گفت: انتخابات يك فرايندي دارد كه در راستاي اجراي آن جلسات مختلفي با دستگاههاي اجرايي برگزار و كارها انجام مي شود.
مرتضوي اظهار كرد: زمان بندي براي آموزش هاي مناسب هم براي عموم مردم و هم براي مجريان انتخابات نيز درنظر گرفته و براي آن برنامه ريزي شده است و ما هم اكنون در حال تهيه اين متون آموزشي هستيم.
وي همچنين در خصوص زمان انتشار اطلاعيه شماره 3 ستاد انتخابات كشور گفت: ما مي خواستيم اطلاعيه شماره سه را بعد از تصويب قانون مربوط به مدارك تحصيلي صادر كنيم، ولي استفساريه مجلس مورد تاييد شوراي نگهبان قرار نگرفت و ما منتظريم تعطيلات تابستاني مجلس تمام شود و نمايندگان پس از بازگشت در اين مورد تصميم بگيرند پس از آن شوراي نگهبان قانون را مورد تاييد قرار دهد تا ضمانت اجرا داشته باشد.
رئيس ستاد انتخابات گفت: اطلاعيه شماره3، يك اطلاعيه كامل در خصوص مدارك تحصيلي داوطلبان خواهد بود.

 

 

 


جدایی منتجب‌نیا از کروبی

 

قائم مقام كروبي در حزب منحله اعتماد ملي نسبت به عملكرد فتنه انگيز موسوي و كروبي در حوادث پس از انتخابات سال 88 اعلام برائت كرد. منتجب نيا تصريح كرد: جنبش سبز با گروهك هاي برانداز و ضدانقلاب و سلطنت طلب پيوند خورده است.

 

 رسول منتجب نيا در گفت وگو با «بولتن نيوز» درباره فتنه سبز گفت: جنبش موسوم به سبز با اقدامات سؤال برانگيز و نامتعارف آقاي ميرحسين موسوي و تحركات ساختارشكنانه برخي از اطرافيان وي، رفته رفته به صورت جرياني درآمد كه طيفي از آن را نيروهاي درون نظام و پيروان خط امام(ره)، اصلاح طلبان و منتقدان به عملكرد كابينه و دولت آقاي احمدي نژاد تشكيل مي داد و در سوي ديگر طيف شامل گروهك هاي اپوزيسيون، معارضان، براندازان و ضدانقلابيون و سلطنت طلبان غرب نشين مي گرديد. تحركات ساختارشكنانه، فتنه انگيز و ضدانقلابي پس از انتخابات و به طور كلي هرگونه ساختارشكني، هرج و مرج طلبي، هتك حرمت و حيثيت افراد و مسئولان نظام مردود و محكوم است. اين نوع رفتار هتاكانه و آشوبگرايانه را ماهيتا قبول ندارم و آن را برخلاف اصول و قواعد اخلاقي و مضر به مصلحت اسلام، انقلاب، نظام، ملت و كشور مي دانم. اساسا كدامين وجدان بيدار، عقل سليم و آزادانديشي را مي توان يافت كه توهين، افترا، هتك حرمت و همچنين ساختارشكني و فتنه انگيزي رسانه هاي استكباري غرب و عوامل آنان را برتابد يا آن را تاييد و ترويج نمايد؟ اينجانب به صراحت در سخنراني ها و مصاحبه ها، تمامي اغتشاشات علي الخصوص حوادث تلخ و تاسف آور عاشوراي سال 88 و 25 بهمن ماه سال 89 را قاطعانه محكوم كرده ام. چنين فتنه انگيزي هايي را مغاير شرع و قانون دانسته ام و پيوسته خواستار مقابله حكيمانه و همه جانبه با مجرمان ساختارشكن و عناصر منفور و مطرود ضدانقلاب، و در نتيجه وفق قوانين و مقررات بوده و هستم.

وي درباره پايبندي به نظام اسلامي و ولايت فقيه اظهار داشت: درباره اصل نظام مقدس جمهوري اسلامي، قانون اساسي، ولايت فقيه و مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنه اي (مدظله العالي)- از ابتدا تاكنون- نظرم بر ضرورت حفظ و پاسداري، تقويت و اطاعت و تبعيت بوده است. هم اكنون نيز آنها را ميراث امام، شهدا و بزرگترين سرمايه ملت مي دانم. به عقيده اينجانب هر كس امام و مردم را قبول دارد، بايد اين نظام مقدس را كه محصول مجاهدت آنها است، بپذيرد و هميشه در تقويت و صيانت نهضت اسلامي كوشا باشد و هركس نظام و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران را قبول دارد و آن را پذيرفته است لزوما بايد به ولايت مطلقه فقيه معتقد و ملتزم باشد. از روز انتخاب حضرت آيت الله خامنه اي(حفظه الله) به رهبري تاكنون، همواره عقيده داشته و دارم كه معظم له در طول تاريخ مربوط به علماي شيعه در جامعيت كم نظيرند و در ميان چهره هاي مطرح بهترين گزينه هستند.

منتجب نيا درباره علت تشديد اختلافات درون حزب اعتماد ملي پس از نامزدي كروبي گفت: حزب پس از انجام رايزني هاي گسترده، بررسي هاي ميداني و تحليل شرايط وقت درصدد معرفي كانديدا برآمد. به همين منظور حزب اعتماد ملي نسبت به معرفي آقاي كروبي به عنوان نامزد رياست جمهوري اقدام نمود. لكن بعد از اعلام و انتشار تصميم حزب در اين مورد، اينجانب و ساير اعضاي شوراي مركزي در حاشيه قرار گرفتيم. وقوع همين رخداد، موجبات ابراز ناخرسندي، نگراني و اعتراض درون حزبي را فراهم نمود. پس از برگزاري انتخابات، بنا بر ادله گوناگون و پاره اي ملاحظات و در اعتراض به نحوه راه اندازي و مديريت سحام نيوز توسط آقايان كروبي و گرامي مقدم و همچنين عدم تبعيت و انحراف آنان از قواعد و اصول فعاليتهاي سياسي و حزبي نسبت به ترك حزب تصميم گرفتم و تا هنگام پلمب شدن دفتر مركزي و تعطيلي حزب هيچگونه حضوري در آن نداشتم.

عضو جدا شده مجمع روحانيون مبارز درباره اين سؤال كه «آيا موارد اختلافي و نقدها را از باب امر به معروف و نهي از منكر به آقاي كروبي متذكر شديد؟»، پاسخ داد: در پي موضع گيري آقاي كروبي، طي چند مصاحبه بطور رسمي و صريح اعلام داشته كه اتخاذ چنين مواضعي تصميم و نظر شخصي وي بوده و هيچگونه ارتباطي با حزب اعتماد ملي ندارد. هنگام ملاقات حضوري هم به آقاي كروبي تذكر دادم. وي نيز پذيرفت كه هرگز تحت عنوان دبيركل حزب سخن نمي گويد و موضعگيري نمي كند و موضع گيري هايش شخصي است.



 

 

 


آخرین اخبار از کمیته وحدت اصولگرایان




سخنگوی جامعه روحانیت مبارز با تکذیب خبر دیدار علی اکبر ولایتی با آیت‌الله مهدوی کنی، آخرین

وضعیت کمیته وحدت اصولگرایان را تشریح کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد سالک عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز در گفت‌وگو با فارس، با تکذیب خبر دیدار علی اکبر ولایتی با آیت‌الله مهدوی کنی، اظهار داشت: شایعاتی در هفته گذشته در رابطه با استعفای ولایتی و ملاقات وی با آیت‌الله مهدوی‌کنی مطرح شده بود در حالی که این دو ملاقاتی نداشتند و تنها ولایتی پیام گلایه‌آمیزی در رابطه با صحبت‌های مصباحی مقدم داشته و بحث استعفای وی نیز مطرح نیست.
وی با تاکید بر اینکه کمیته 7 نفره با حضور ولایتی و با قوت به کار خود ادامه خواهد داد، گفت: در شرایطی نیستیم که به حاشیه‌سازی‌ها توجه کنیم برای اینکه آنچه مهم است حفظ جامعه اصولگرایی حول محور ولایت است تا انتخابات مقتدرانه‌ای داشته باشیم.
سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در ادامه درباره جلسه عصر امروز اعضای این جامعه با آیت‌الله مهدوی کنی نیز بیان داشت: این جلسه با اکثریت آراء و با حضور دبیر محترم جامعه روحانیت مبارز تشکیل شد.
وی درباره مباحث مطرح شده در این نشست گفت: ابتدا اخبار و تحلیل‌ها در مورد مسائل مختلف داخلی و خارجی مورد بحث قرار گرفت و به اجلاس‌هایی که در داخل و خارج از کشور به مناسب عید مبعث برگزار شده بود اشاره شد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز اجلاس‌های علمای شیعه و سنی در کردستان، اجلاس سنگال و پاکستان را از جمله این اجلاس‌ها برشمرد و تصریح کرد: اظهارات علمای سلفی علیه مظاهر وهابی و تکفیری‌ها نیز که حرکت جدید و قابل توجهی بود مورد بحث قرار گرفت برای اینکه اخیرا علمای سلفی به این نتیجه رسیده‌اند که حرکت وهابی‌ها مورد قبول نیست.
وی با اشاره به اینکه وحدت اسلامی و تقریب مذاهب در اجلاس‌های داخلی و خارجی مورد توجه علما قرار گرفت، تصریح کرد: این در راستای مطالبی بود که رهبری در روز مبعث در رابطه با وحدت جهان اسلام و حرکتی که در این جهت پیش می‌رود فرمودند.
حجت‌الاسلام سالک افزود: در ادامه این جلسه بحث رسانه‌ها و کمیته 7 نفر و صحبت‌هایی که در رابطه با ولایتی مطرح شده بود مورد بحث قرار گرفت که نتیجه این مباحث تاکید بر این بود که وحدت جامعه اصولگرایی حول محور منشور اصول‌گرایی و تحت هدایت جامعتین خواهد بود.
وی با بیان اینکه تلاش عناصری در داخل و خارج از کشور بر این است تا اختلاف بین جامعه اصولگرایی به وجود آوردند، گفت: بنابر فرمایشات رهبری مبنی بر حفظ وحدت جامعه در این جلسه نیز بر وحدت جامعه اصولگرایی تاکید شد.
عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز با اشاره به اینکه کمیته 7 نفره ‌(کمیته سه نفره+چهار نماینده جامعتین) با قدرت و قوت کار خود را ادامه می‌دهد، اظهار داشت: این گروه 7 نفر، "گروه داوری و نظارت " نامگذاری شد و با این عنوان کار خود را ادامه خواهد داد.
وی درباره کمیته 8 نفره (نمایندگان تشکل‌ها و احزاب) نیز گفت: در این کمیته اصولگرایی از همه اطراف اصولگرایی، سیاست جامعتین است و بر آن است تا همه اصولگراها را تحت هدایت خود قرار دهد.
حجت‌الاسلام سالک با اشاره به اینکه ترکیب کمیته وحدت اصولگرایان فعلا ترکیب 7+8 است، تصریح کرد: این کمیته نیز با عنوان "حرکت اجرایی " و با توجه به اصول عنوان شده در منشور اصولگرایی کار خود را ادامه خواهد داد.
وی درباره مشخص شدن نمایندگان جامعتین برای کمیته وحدت اصولگرایان نیز اظهار داشت: تقریبا مباحث کارشناسی لازم برای مشخص شدن این نمایندگان صورت گرفته و بعد از قطعی شدن اطلاع‌رسانی خواهد شد.



 


 


اصولگرایان با ساکتین در برابر فتنه 88 وحدت نمی‌کنند


 

قائم‌مقام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تأکید کرد: قاطعیت در برابر فتنه‌گران، به ویژه فتنه سال 88 یک محور و شاخص مهم در وحدت اصولگرایی است؛ نمی‌‌شود کسانی دم از اصولگرایی بزنند اما در برابر فتنه‌ها به ویژه فتنه 88 سکوت کرده‌ باشند و ...

آیت‌الله عبدالمحمود عبداللهی‌ نماینده مردم اصفهان در مجلس خبرگان رهبری در گفت‌وگو با فارس به وحدت اصولگرایان اشاره کرد و اظهار داشت: اصولگرایی دارای شاخص و معیارهایی است که مهمترین عامل "وحدت و جریان پیدا کردن " اصولگرایان است از این رو باید توجه شود که هیچ‌گاه از این معیارها غفلت نشود.
وی تصریح کرد: منبع شناخت این شاخص‌ها رهنمودهای امام راحل، مقام معظم رهبری و سایر شخصیت‌های شناخته شده است؛ باید دید چه افراد و گروه‌هایی دارای این شاخص‌ها هستند، کسانی که خود را اصولگرا می‌دانند باید به این شاخص‌ها توجه داشته و با شناسایی افراد در چارچوب این اصول گام بردارند.
قائم‌مقام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به برخی از این شاخص‌ها اشاره کرد و گفت: استکبارستیزی و پایبند بودن به عدالت اجتماعی از شاخص‌های اصولگرایی است، چراکه در یک نظام اسلامی باید سرمایه‌های معنوی در سراسر کشور توزیع و تفاوتی بین مرکز و دورترین نقاط جامعه وجود نداشته باشد.
وی بر همین اساس پایبندی به ارزش‌های اسلامی را از دیگر شاخص‌های اصولگرایی دانست و گفت: باید دید این گروه‌ها و افرادی که مدعی اصولگرایی هستند پایبندی به ارزش‌های اسلامی دارند یا خیر؟ ازاین رو لازم است بایدها و نبایدهایی که در فقه اسلامی آمده در جامعه حاکم شود.
آیت‌الله عبداللهی ادامه داد: رشد و توسعه پیدا کردن به معنی این نیست که ما نسبت به ارزش‌های اسلامی و بایدها و نبایدها کوتاه بیاییم.
وی شاخص دیگر اصولگرایی را ساده‌زیستی دانست که همیشه در گفتار مرحوم امام(ره) و مقام معظم رهبری به ساده‌زیستی تکیه شده است، بنابراین باید فرهنگ ساده‌زیستی بر نظام ما حاکم باشد.
عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: همراهی با روحانیت و حوزه‌های علمیه به عنوان کسانی که نسبت به حفظ و دفاع از معارف دینی مرجعیت دارند از دیگر معیارهای جریان اصولگرایی به شمار می‌رود؛ حوزه‌های علمیه غیر از اینکه مرجعیت و مسئولیت نسبت به معارف دینی را دارند به عنوان خاستگاه، پایگاه انقلاب نیز محسوب می‌شوند.
وی یادآور شد: امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری و بزرگان دینی از حوزه به پا خاسته‌اند؛ از این رو یکی از شاخص‌های اصولگرایی ارتباط تنگاتنگ با روحانیت و حوزه‌های علمیه به عنوان خاستگاه انقلاب، است.
آیت‌الله عبداللهی در ادامه تأکید کرد: قاطعیت در برابر فتنه‌گران، به ویژه فتنه سال 88 یک محور و شاخص مهم در وحدت اصولگرایی است؛ نمی‌‌شود کسانی دم از اصولگرایی بزنند اما در برابر فتنه‌ها به ویژه فتنه 88 ساکت باشند چراکه این با اصولگرایی سازگار نیست.

مهمترین و جامع‌ترین شاخص اصولگرایی التزام عملی به رهنمودهای مقام معظم رهبری است

وی بر همین اساس به وحدت و یکپارچگی اصولگرایان اشاره و اضافه کرد: در کنار این محور و شاخص‌ها ممکن است اختلاف سلیقه‌هایی نیز وجود داشته باشد که باید با وحدت این اختلاف سلیقه‌ها را تحمل کرد و افراد و گروه‌ها باید در عمل یکپارچگی خود را البته در چارچوب اصول و شاخص‌ها نشان دهند.
قائم‌مقام جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مهمترین و جامع‌ترین شاخص‌ و معیار اصولگرایی را ملتزم بودن عملی به رهنمودهای رهبری دانست و افزود: التزام به ولایت فقیه صرفا نباید ادعا باشد بلکه افراد در همه ابعاد مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی باید این موضوع را نشان دهند که در همه زمینه‌ها به رهنمودهای مقام معظم رهبری پایبند هستند.
وی خاطر‌نشان کرد: اگر واقعا افراد، گروه‌ها و جمعیت‌ها با اختلاف سلیقه‌ها در همه ابعاد بدون شعار و ادعا بلکه در عمل، رهنمودهای رهبری و ولی فقیه را محور قرار دهند این موضوع خود می‌تواند ضامن یکپارچگی باشد.


 


نظر آقاي هاشمي رفسنجاني نسبت به جريان فتنه منفي است

بادامچيان در گفت‌وگوي مشروح با فارس:
نظر آقاي هاشمي رفسنجاني نسبت به جريان فتنه منفي است

خبرگزاري فارس: عضو شوراي مركزي حزب مؤتلفه اسلامي گفت: آقاي هاشمي طبق معمول نظرش نسبت به جريان فتنه منفي و نسبت به جريان انحرافي هم به شدت منفي بود و اعلام كرد كه نظر مقام معظم رهبري براي من مطاع است.

اسدالله بادامچيان عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس شوراي اسلامي و عضو شوراي مركزي حزب مؤتلفه اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي باشگاه خبري فارس«توانا»، با اشاره به بيانات مقام معظم رهبري در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضاييه مبني بر لزوم زير سؤال نبردن گزارش‌ها و آمارهاي مسئولان عالي نظام گفت: مخاطب ولي‌ امر مسلمين در رابطه با مباني مختلفي كه اعلام مي‌كنند، به طور عموم همگان هستند.

وي افزود: بنابراين هر فردي از آحاد ملت و مسئولان نظام بايد به اين نكات دقت و آن را سرمشق كار و عمل خود قرار دهند و گفتار خود را نيز بر اين اساس تنظيم كنند؛ در عين حال طبيعي است كه هر كس از جمله دستگاه قضايي، مجلس و دولت كه به طور ويژه مورد خطاب هستند، بايد بيشتر دقت كنند.

نماينده مردم تهران در خانه ملت درباره ريشه و دليل ارائه اين مباحث از سوي رهبر انقلاب تصريح كرد: سه دهه از عمر نظام ما گذشته و اين نظام وارد دهه چهارم از عمر خود شده است؛ نظام اسلامي در دهه اول حيات خود گرفتار جنگ بوده است و در دهه دوم نيز درگير بازسازي پس از جنگ بوده كه اهميت اساسي نيز داشته است و در دهه سوم نيز اين نظام درگيري بازسازي خط اصيلي بوده كه امروز با عنوان «اصولگرايي واقعي» مطرح است.

وي اضافه كرد: در دهه چهارم حيات انقلاب اين سؤال مطرح است كه با توجه به اقتداري كه ايران اسلامي در بُعد منطقه‌اي و بين‌المللي و از جهت اقتصادي،‌ سياسي و ساير ابعاد يافته است، آيا مي‌شود كه در داخل كشور اختلاف، دعوا، بداخلاقي و توهين حاكم بوده و مشكلات اقتصادي نيز همچنان باقي باشد؟ پاسخ منفي است؛ بنابراين آقا مي‌فرمايند كه دهه چهارم دهه «توسعه، پيشرفت و عدالت» است و در ادامه آن موضوع «عقلانيت،‌ معنويت و عدالت» را مطرح مي‌كنند و امسال را نيز با عنوان «جهاد اقتصادي» نامگذاري مي‌كنند تا ما بتوانيم اين مسائل روزمره داخلي را كه گرفتار آن هستيم و بخشي از آن طبيعي است و بخش ديگر نيز به ضعف مديريت باز مي‌گردد، علاج كنيم.

* ه

:: بازدید از این مطلب : 146

|
امتیاز مطلب : 25
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : چهار شنبه 15 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

افزايش مجدد قيمت انرژي و نان امسال در دستور نيست

 

سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي:
افزايش مجدد قيمت انرژي و نان امسال در دستور نيست

خبرگزاري فارس: سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي گفت: در حال حاضر متمركز بر فاز يك اجراي هدفمندي يارانه‌ها هستيم و هيچ طرحي بر روي ميز براي اجراي فاز دوم قانون و افزايش مجدد قيمت انرژي و نان در سال جاري در دستور كار نيست.


 

به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، محمدرضا فرزين امروز در جمع خبرنگاران در وزارت اقتصاد درباره افزايش قيمت حامل‌هاي انرژي و اجراي فاز دوم گفت: مشكل ما با خبرنگاران اين است كه يك گوشه حرف را مي‌گيرند، اما در حال حاضر تمركز بر اجراي فاز اول هدفمندي يارانه‌ها قرار داد و هيچ طرحي روي ميز براي اجراي فاز دوم در سال جاري وجود ندارد و قيمت حامل‌هاي انرژي فعلا همين قيمت‌هاي موجود است.

*افزايش كرايه اتوبوس‌ها ربطي به هدفمندي ندارد

وي تاكيد كرد: اگر قرار باشد وارد هر فاز قانون شويم، ابتدا اطلاع‌ر ساني مناسب انجلام مي‌شود با اصناف و صنعتگران، رانندگان و اقشار مردم جلسه خواهد بود،اما الان هيچ طرحي روز ميز براي اجراي فاز دوم هدفمندي يارانه‌ها نداريم .
فرزين در پاسخ به اين پرسش كه حمل و نقل عمومي دو بار افزايش قيمت داشته گفت: حمل و نقل عمومي دو بار افزايش قيمت نداشته، اما تاكسي جزو حمل و نقل عمومي به شمار نمي‌رود و بعد از اجراي قانون هيچ اتوبوس و ميني‌بوس تغيير قيمت نداشت و اين توافق بين دولت و شهرداري انجام شده است.
سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي تاكيد كرد: اگر تغييراتي اخيرا مي‌خواهد اتفاق افتد همان تغيير قيمت معمولي سالهاي قبل در بخش حمل و نقل عمومي است كه ارتباطي به هدفمندي‌ يارانه ندارد، امروزه چون حساسيت زياد شده هر تغييري را به هدفمندي‌ يارانه‌ها ربط مي‌دهند و اگر كسي در خيابان حين راه‌رفتن پايش در چاله افتد مي‌گويند ناشي از هدفمندي يارانه‌ها است.
سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي در پاسخ به پرسشي مبني بر كاهش صادرات گل بعد از هدفمندي يارانه‌ها گفت: اين هم از آن مواردي است كه اگر كسي پايش پيچ بخورد مي‌گويند از هدفمندي يارانه‌هاست و گرچه صادرات گل مهم است، اما آيا مشمول بسته سياستي، حمايتي كشاورزي مي‌شود.
وي تاكيد كرد: در صنايع 23 رشته مشمول حمايت قرار مي‌گيرند، در حالي كه تعداد صنايع بيشتر از اين است و در كشاورزي روي مرغداري، دامداري و كشاورزي حفاظتي تمركز مي‌شود.

*جريمه خودروسازان به خاطر گرانفروشي

سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي در پاسخ به پرسشي مبني بر افزايش قيمت خودرو گفت: سازمان حمايت در حال بررسي موضوع است،در اين باره تعدادي از خودروسازها جريمه شده‌اند و خود سازمان حمايت در اين زمينه مي‌تواند اطلاع‌رساني كند.

* نان گران نمي‌شود

فرزين در پاسخ به پرسشي مبني بر قيمت نان گفت: هيچ افزايش مجددي در سال جاري براي قيمت نان نخواهد بود همچنين نرخ كارمزد جايگاه‌داران در يك فرآيند اصلاح قيمت حفظ شد و قيمت برق براي جايگاهداران بنزين كاهش پيدا كرد.
وي افزود: بخش حمل و نقل عمومي يك بار افزايش قيمت داشته، اما تاكسي‌ها چون در خط اول اصلاح قيمت قرار دارند يك بار 15 درصد و بار دوم 15 درصد دوم افزايش قيمت داشت، اما بخشي از سهميه تابستاني تاكسي‌ها اضافه خواهد شد.
فرزين درباره صادرات گندم و ادغام وزارتخانه‌ها گفت: طبق مصوبه دولت دو ميليون تن گندم مازاد ناشني از صرفه‌جويي مصرف گندم و آرد صادر مي‌شود كه اين از اجراي قانون هدفمندي يارانه‌هاست، زيرا در 3 ماه اول مصرف گندم 10 درصد كاهش يافت كه قابل صادرات خواهد بود.
وي در مورد بنزين هواپيما گفت: سوخت هواپيما ليتري 400 تومان فروخته مي‌شود.

* از هدفمندي يارانه پولي به «سلامت» داده نمي‌شود

سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي در مورد اختصاص 10 درصد درآمد هدفمندي‌ يارانه به بخش سلامت گفت: سال گذشته مطرح شد كه از طريق درآمد هدفمندي يارانه‌ها 10 درصد به سلامت اختصاص يابد اما دولت گفت، نمي‌توان اين 10 درصد را در بودجه سال جاري به بخش سلامت اختصاص داد، بنابراين در چارچوب درآمد هدفمندي يارانه‌ها قرار نيست پولي بابت سلامت اختصاص يابد و محل خرج 3 ميليارد دلار براي سلامت در جاي ديگر خارج از هدفمندي يارانه‌هاست.
فرزين در مورد طرح تحول بانكي گفت: چون توليد كشور بانك‌محور است طبيعي است از اهداف دولت اين است كه بانك در خدمت توليد و نياز عمومي مردم قرار گيرد، اما تنها روش تامين مالي بانكها نيستند و بايد روش‌هاي ديگر تامين مالي مانند بورس و بازار سرمايه گسترش پيدا كند و در تحول بانكي دنبال بانكداري بدون ربا و بانكداري اسلامي در 8 محور هستيم.

*بهره‌وري موضوع اصلي طرح تحول

سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي در مورد نقش هدفمند‌ي يارانه‌ها در بهره‌وري گفت: تقريبا موضوع اصلي همه اصلاحات هدفمندي يارانه افزايش بهره‌وري است و در محورهاي هفتگانه طرح تحول اقتصادي بهره‌وري دنبال مي‌شود.

*پول فولاد هرمزگان را از فاطمي امين بپرسيد

فرزين در پاسخ به پرسشي مبني بر اختصاص درآمد واگذاري فولاد هرمزگان براي هدفمندي يارانه‌ها گفت: وزارت صنايع و معادن در مورد فولاد هرمزگان مي‌تواند پاسخ دهد و اطلاعات را از آقاي فاطمي امين دريافت كنيد اما بودجه‌اي كه در اختيار هدفمندي يارانه‌ها قرار مي‌گيرد توسط معاونت برنامه‌ريزي و نظارت راهبردي اختصاص پيدا مي‌كند.

*هدف ضريب جيني در برنامه پنجم محقق شد

فرزين با بيان اينكه اجراي هدفمندي يارانه‌ها به عدالت اجتماعي نزديك‌تر شد،گفت: با روش كنوني پرداخت يارانه نقدي يكسان عدالت و انصاف بين گروه‌هاي مختلف جامعه رعايت مي‌شود و در 7 دهك جامعه صرفه‌جويي باعث مي‌شود يارانه نقدي از هزينه‌هاي آنها بيشتر باشد و ضريب جيني بهتر شده است.
وي گفت: ضريب جيني كه شاخص توزيع عادلانه درآمدهاست از 39 صدم واحد به 35 صدم واحد رسيده در حالي كه بايد تا پايان قانون برنامه پنجم به اين رقم نائل مي‌شد.

*صرفه‌جويي 3ميليارد ليتري مصرف انرژي

فرزين افزود: مصرف انرژي در 160 روز اجراي قانون هدفمندي يارانه‌‌ها باعث صرفه‌جويي 4 حامل انرژي بنزين، نفت سفيد، نفت كوره و گازوئيل شد كه از 28 آذر سال گذشته تا 4 تير 90 كاهشي معادل 3 ميليارد و 394 ميليون و 650 هزار ليتر حامل‌هاي سوخت انجام شد.
فرزين تاكيد كرد: در بنزين 725 ميليون ليتر، در نفت سفيد 735 ميليون ليتر كاهش مصرف رخ داد و در حالي كه مصرف بنزين در سال 85 حدود 71.5 ميليون ليتر در روز بود بعد از سهميه‌بندي در سال 88 به 64.6 ميليون ليتر رسيد و ميانگين مصرف بنزين 59.6 ميليون ليتر در روز است كه به آن رسيده است.
وي تاكيد كرد: مصرف گازوئيل 4 درصد كاهش يافته، اما در بخش توليد اضافه شده، مصرف نفت سفيد 12 درصد كاهش و از 49.2 ميليون ليتر به 43.5 ميليون ليتر رسيده و مصرف گاز مايع از 13.5 به 10.5 ميليون متر مكعب كاهش يافته است و روزانه بين 20 تا 25 ميليون متر مكعب مصرف گاز خانگي در زمستان كاهش يافت كه معادل يك فاز پارس جنوبي است.
وي تاكيد كرد: در بخش خانگي فصل بهار 2 درصد كاهش گاز رخ داد و در بخش صنعت با اجراي قانون 10 تا 12 ميليون متر مكعب مصرف گاز افزايش يافت و 4 هزار و 500 واحد صنعتي متقاضي جديد انشعاب گاز شدند.
وي تاكيد كرد: در گاز سي‌ان‌جي 12 ميليون متر مكعب به 17 ميليون متر مكعب رسيد و 300 هزار كنتور مجزاي گاز نصب شد و قبض گاز 36 روزه به مردم ارائه مي‌شود.

* كاهش تقاضاي برق

فرزين گفت: در برق سالهاي قبل 8 درصد رشد مصرف بود اما تعداد مشتركان از24.5 ميليون به 26 ميليون مشترك رسيد و تقاضاي برق قبلا در كشور 8 درصد اضافه مي‌شد كه با هدفمندي يارانه‌ها 2 درصد نيز كاهش يافت و آن رشد 8 درصدي متوقف شد.
وي افزود: اوج مصرف برق 39.26 هزار مگاوات بود كه فقط 3 دهم درصد رشد كرد و در سالهاي قبل طي 31 سال اوج مصرف برق سالي 10 درصد اضافه مي‌شد اما امسال فقط 3 دهم درصد رشد كرد و به 41 هزار مگاوات رسيد.
فرزين تاكيد كرد: برق صنايع 13 درصد رشد كرد در حالي كه سالهاي قبل 5 درصد رشد مي‌كرد و در برق كشاورزي 2 درصد افزايش مي‌يابد و در مجموع 10 درصد صرفه‌جويي مصرف برق به معناي يك نيروگاه 5 هزار مگاواتي است كه 5 ميليارد دلار سرمايه‌گذاري لازم دارد.

* كاهش رشد نقدينگي با هدفمندي يارانه

وي افزود: از ديگر آثار طرح تحول اقتصادي تثبيت متغيرهاي كلان است كه سال گذشته رشد نقدينگي 25.2درصد بود، در حالي كه متوسط 10 سال اين شاخص 28.2درصد بوده است.
وي افزود: در صادرات 3 ماهه سال جاري 43 درصد از نظر ارزش و 30.5 درصد از نظر وزني رشد كرد، اما در واردات 26 درصد از نظر وزني و 4دهم درصد از نظر ارزشي كاهش يافته است.
سخنگوي كارگروه طرح تحول اقتصادي قيمت هر تن كالاي صادراتي را با افزايش معادل 15.6 درصد ذكر كرد و گفت: قيمت هر تن كالاي وارداتي از لحاظ ارزش دلاري 34 درصد رشد يافته است.

*شاخص بازار بورس از 18 به 25 هزار واحد رسيد

فرزين با بيان اينكه شاخص كل بازار بورس در ابتداي هدفمندي‌ يارانه‌ها 18 هزار واحد بود گفت: اين شاخص الان به 25 هزار واحد رسيده است و معاملات بورس كالا از نظر حجم 8 درصد و ارزش 35 درصد رشد كرده است.
فرزين با اشاره به 3 رشته توليد استراتژيك صنعتي شامل سيمان، خودرو و فولاد گفت: 39 درصد سوخت كارگاه‌هاي صنعتي افزايش يافته و 32 درصد ارزش افزوده اين صنايع و 18 درصد اشتغال و 13 درصد صادرات در اين صنايع وجود دارد.
وي گفت: در زمستان گذشته توليد فولاد خام نسبت به مشابه سال قبل 15 درصد رشد كرد و محصولات فولادي 11 درصد و خودرو 3.5 درصد رشد داشته است.
وي براي اعطاي وام به مرغداري‌ها گفت: براي هر واحد 50 ميليون تومان وام و اعتبار انرژي 500 هزار تومان پرداخت مي‌شود.

*بهبود وضعيت درآمدي 70 درصد مردم با اجراي هدفمندي

فرزين در مورد سوالي كه مردم با سيلي صورت خود را سرخ نگه داشته‌اند گفت:‌بررسي‌ها نشان مي‌دهد 7 دهك جامعه 70 درصد مردم با اجراي قانون هدفمندي وضع درآمدشان بهتر شده و در استانهاي ايلام، سيستان و بلوچستان و كهگيلويه و بويراحمد وضع مردم از نظر درآمدي يارانه‌ها بيشتر از هزينه‌ها بهتر شده است.

 


 


"زندگي مشترك بر پايه جذابيت همسر " تفكر حاكم بر سريال‌هاي غربي

 

خبرگزاري فارس: يك جامعه‌شناس گفت: زندگي با يك فرد تا زماني كه جذابيت دارد و پايان يافتن زندگي مشترك و انتخاب فردي جديد در صورت تكراري شدن، يكي از القائات سريال‌هاي ماهواره‌اي براي تغيير تفكر افراد است.


 

محمدمهدي لبيبي در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان باشگاه خبري فارس «توانا» اظهار داشت: ماهواره را نبايد تحت عنوان كليتي يكپارچه در نظر بگيريم و تصور كنيم كه برنامه‌هاي ماهواره به معناي كلي خود و بدون هيچ گونه استثناء بر محيط خانه اثر منفي مي‌گذارند.

وي افزود: هم‌اكنون رسانه‌هاي جمعي و شبكه‌هاي ماهواره‌اي در اختيار كشورهايي هستند كه در اين زمينه سابقه بيشتر و نيت فرهنگي خاصي دارند و به دليل تفاوت‌هاي فرهنگي موجود ميان كشورها، اگر برنامه‌هاي ماهواره‌اي بدون توجه به ارزش‌هاي كشور مقصد تهيه و پخش شوند، اثرات منفي بسياري در آن كشور مي‌گذارند.

اين جامعه‌شناس با بيان اينكه امروزه معضلات كشور در حوزه خانواده تحت تأثير القائات رسانه‌ها صورت مي‌گيرد، گفت: اكثر سريال‌هاي ماهواره‌اي بر فردگرايي، لذت طلبي و خوش بودن در زمان حال تأكيد دارند، در حالي كه اصول و ارزش‌هاي اسلامي كشور ما با اين موارد هماهنگي ندارد.

لبيبي ادامه داد: آن چيزي كه از طريق فيلم‌هاي ماهواره‌اي القا مي‌شود، تقويت اين موضوع است كه فرد به هر قيمتي از زندگي خود لذت ببرد و اگر از زندگي خانوادگي خود به اندازه كافي لذت نمي‌برد، به آن پايان دهد؛ در صورت حاكميت اين تفكر بنيان خانواده در كشور متزلزل خواهد شد.

وي با اشاره به رواج عشق‌هاي سيال در دنياي غرب‌ تصريح كرد: عشق سيال هم‌اكنون پايه و اساس زندگي‌ها در غرب شده است يعني فرد امروز با يك نفر زندگي مي‌كند ولي اگر از او خوشش نيامد، به زندگي مشترك پايان داده و زندگي جديدي را با فردي ديگر آغاز مي‌كند؛ در اين نوع تفكر فرد تا زماني به زندگي مشترك خود ادامه مي‌دهد كه برايش جذابيت دارد.

اين جامعه‌شناس افزود: اما در زندگي ما تعهد اخلاقي به همسر و پايبندي به زندگي مشترك در شرايط مختلف به‌خصوص در هنگام سختي‌ها امري مطلوب و پسنديده است؛ بايد توجه داشت موضوعي كه در برنامه‌هاي ماهواره‌اي مشكل‌ساز مي‌شود، نوع برنامه و سريال نيست بلكه مشكل نگاه اين برنامه‌ها به زندگي است، نگرش فلسفه ديني به زندگي با نگاه سكولارها و لائيك‌ها متفاوت است.

لبيبي بيان كرد: خانواده بر اساس ارزش‌هاي ديني و سنتي جايگاه خاصي دارد اما در نگاه سكولار معناي خانواده تغيير كرده و تعهد به زندگي مشترك يك كار غير عقلاني جلوه داده مي‌شود، در نهايت بايد گفت برنامه‌هاي ماهواره به دنبال تخريب بنيان‌هاي فكري افراد و بي‌توجه كردن آنها به نهاد خانواده هستند.

وي با بيان اينكه در صورت تداوم روند حاكم بر سريال‌هاي ماهواره‌اي، نگرش افراد جامعه به خانواده عوض مي‌شود، گفت: اين فرد در صورت تغيير نگرش و طرز تفكر اگر برنامه‌هاي ماهواره را هم مشاهده نكند، ديگر همان فرد سابق نيست چرا كه به لحاظ طرز تفكر تغيير كرده و در كل به انسان ديگري تبديل شده كه به زندگي خانوادگي پايبند نيست.

اين جامعه‌شناس اضافه كرد: فردي را كه تحت تأثير برنامه‌هاي ماهواره‌ دچار تغيير رفتار و شخصيت شده است، نمي‌توان نجات داد، هم اكنون برنامه‌هاي ماهواره‌اي افراد را به يك انسان با نگرش جديد و متفاوت به زندگي تبديل مي‌كنند كه رفتارهايي برخلاف ارزش‌هاي حاكم بر جامعه اسلامي را از خود نشان مي‌دهند.

 


 


جهاد اقتصادي رويكرد اصلي دولتمردان است

 

ميرتاج‌الديني در گفت‌وگو با فارس:
جهاد اقتصادي رويكرد اصلي دولتمردان است

خبرگزاري فارس: معاون پارلماني رئيس‌جمهور با تاكيد بر اينكه جهاد اقتصادي رويكرد اصلي دولتمردان است گفت كه دولت امسال ايجاد 2.5 ميليون فرصت شغلي را در دستور كار دارد.


 

حجت‌ الاسلام سيد محمدرضا ميرتاج‌الديني معاون پارلماني رئيس‌جمهور در گفت‌وگو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاري فارس به نامگذاري امسال از سوي مقام معظم رهبري به نام سال "جهاد اقتصادي " اشاره كرد و اظهار داشت:‌ رويكرد اصلي جلسات هيأت دولت در آغاز سال جاري موضوع جهاد اقتصادي بود.

وي تصريح كرد: پس از نامگذاري امسال از سوي مقام معظم رهبري به نام سال جهاد اقتصادي، رئيس‌جمهور و هيأت دولت طي چند جلسه به تبيين اين موضوع پرداختند و جهاد اقتصادي به عنوان رويكرد اصلي دولتمردان و ‌دستگاه‌هاي اجرايي براي تلاش در عرصه‌هاي مهم اقتصادي قرار گرفت.

معاون پارلماني رئيس‌جمهور بر همين اساس‌ يكي از نمادهاي جهاد اقتصادي را برداشتن گام بزرگ در رفع معضل اشتغال دانست و افزود: دولت برنامه‌ريزي خود را در زمينه اشتغال شروع و سهميه استان‌ها را تعيين كرد.

وي ادامه داد: دولت همچنين سهميه دستگاه‌‌ها و وزارتخانه‌هاي مختلف براي ايجاد اشتغال را مشخص و هر يك از وزارتخانه‌ها سهميه‌اي را براي ايجاد اشتغال بر عهده گرفتند كه در حال حاضر نيز مشغول فعاليت در اين زمينه بوده و در اين راستا دو ميليون و پانصد هزار فرصت شغلي را در دستور كار خود قرار داده‌اند.

ميرتاج‌الديني به اقدام‌هاي ديگر دولت در سال جهاد اقتصادي اشاره كرد و گفت:‌ دولت در جهت اصلاح ساختار اقتصادي كشور، همچون اصلاح سيستم بانكداري و سيستم گمرك را در دستور كار داشته و در اين زمينه اقدام خواهد كرد و اين موارد مجموعه برنامه‌هاي دولت در سال جهاد اقتصادي است.

وي درخصوص تشكيل كميسيون جهاد اقتصادي در دولت، گفت: قرار نبود كميسيوني در دولت به نام جهاد اقتصادي تشكيل شود چراكه كميسيون در مجلس شكل مي‌گيرد و نمايندگان در اين زمينه اقدام خواهند كرد؛ دولت با برنامه‌ريزي، در زمينه تحقق جهاد اقتصادي تلاش كرده و برنامه‌ها را دنبال مي‌كند.

* دولت هنوز تصميم نهايي درخصوص لايحه افزايش نمايندگان مجلس را اتخاذ نكرده است

معاون پارلماني رئيس‌جمهور در خصوص لايحه افزايش تعداد نمايندگان مجلس، تصريح كرد: دولت هنوز تصميم نهايي را در زمينه افزايش تعداد نمايندگان مجلس را اتخاذ نكرده است.

ميرتاج‌الديني در بخش پاياني گفت‌وگوي خود به موضوع ادغام وزارتخانه‌ها اشاره كرد و اظهار داشت: هنگامي كه مجلس، به دو فوريتي لايحه ادغام 5 وزارتخانه در قالب دو وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت و وزارتخانه تعاون، كار و رفاه اجتماعي رأي داد كه دولت پس از تصويب شوراي نگهبان آن را ابلاغ مي‌كند.

 


 


پیش بینی مسعود بهنود از انتخابات آینده

 

مسعود بهنود در گفتگو با صدای آمریکا:« تصور من این است که 60 درصد مردم در انتخابات آینده شرکت خواهند نمود.»مسعود بهنود درتاریخ 2 ژولای(11تیر) درصدای آمریکا پیش بینی کرد که60 درصد مردم ایران در انتخابات آینده مجلس شرکت خواهند کرد.
بر اساس این گزارش؛ درحالیکه کامبیز حسینی مجری این شبکه با پرسش خود سعی داشت اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم را دلیل و دستاویزی برای عدم مشارکت مردم در انتخابات بعدی مجلس قرار دهد، مسعود بهنود درجواب وی گفت:«به نظر من مشارکت خیلی کم نخواهد بود، یعنی اینقدر کم نیست که بتوان آنرا حمل بر یک انتخابات کم رمق نمود، تصور من این است که 60 درصد مردم در این انتخابات شرکت خواهند نمود.»

گفتنی است رسانه های غربی و حامیان فته سبز تا کنون سعی میکردند وانمود کنند مردم ایران معتقدند که در انتخابات تقلب شده است، حال معلوم نیست اگر مردم چنین اعتقادی دارند، پس چگونه باز هم در انتخابات آینده مجلس بصورت گسترده شرکت خواهند داشت!؟
مجری صدای آمریکا که به نظر می رسید از این جواب "بهنود" عصبانی شده بود، ضمن اصرار دوباره برسوال قبلی خود، اضافه کرد:«آقای بهنود یعنی شما با توجه به وقایعی که بعد از انتخابات 88 اتفاق افتاد باز فکر می کنید مردم اعتماد کنند؟ من شما را نمی گویم که اعتماد می کنید یا نه[!]، من مردم را می گویم!»

مسعود بهنود در جواب گفت:« خوب اگر منظورتان مردم است باید ازخودشان سئوال کنید!»
مجری برنامه که این بار کاملا قافیه را باخته بود ، این چنین ادامه داد:« خوب شما چه فکر می کنید؟»
بهنود نیز پاسخ داد:« به هر حال جمهوری اسلامی نشان داده که تا 60 درصد یا بیشتر را به راحتی می تواند پای صندوق های رای ببرد، من تصور نمی کنم خیلی شرایط حکومت در وضعیت فعلی با شرایط انتخابات سوم وچهارم فرق بکند.»

به نظر میرسد واقعیت سیاسی جامعه ایران که همان حضور مردم درصحنه های مختلف و حمایت قاطع آنان از نظام اسلامی است توانسته روزنامه نگار ضد انقلابی همچون مسعود بهنود که خود قبل از انتخابات و درطول دوران اغتشاشات از هیچ تلاشی برای پیاده سازی اهداف آمریکا و انگلیس جهت براندازی نظام دریغ نکرد را، مجبور به بیان حقیقت کند تا بدین وسیله وی با تبلیغات سوء و کاذب صدای آمریکا که در بین مخاطبانش نیز جایگاهی ندارد، همراه نشود وحیثیت خود را بر باد ندهد.

 


 


پیش بینی مسعود بهنود از انتخابات آینده

 

مسعود بهنود در گفتگو با صدای آمریکا:« تصور من این است که 60 درصد مردم در انتخابات آینده شرکت خواهند نمود.»مسعود بهنود درتاریخ 2 ژولای(11تیر) درصدای آمریکا پیش بینی کرد که60 درصد مردم ایران در انتخابات آینده مجلس شرکت خواهند کرد.
بر اساس این گزارش؛ درحالیکه کامبیز حسینی مجری این شبکه با پرسش خود سعی داشت اغتشاشات بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم را دلیل و دستاویزی برای عدم مشارکت مردم در انتخابات بعدی مجلس قرار دهد، مسعود بهنود درجواب وی گفت:«به نظر من مشارکت خیلی کم نخواهد بود، یعنی اینقدر کم نیست که بتوان آنرا حمل بر یک انتخابات کم رمق نمود، تصور من این است که 60 درصد مردم در این انتخابات شرکت خواهند نمود.»

گفتنی است رسانه های غربی و حامیان فته سبز تا کنون سعی میکردند وانمود کنند مردم ایران معتقدند که در انتخابات تقلب شده است، حال معلوم نیست اگر مردم چنین اعتقادی دارند، پس چگونه باز هم در انتخابات آینده مجلس بصورت گسترده شرکت خواهند داشت!؟
مجری صدای آمریکا که به نظر می رسید از این جواب "بهنود" عصبانی شده بود، ضمن اصرار دوباره برسوال قبلی خود، اضافه کرد:«آقای بهنود یعنی شما با توجه به وقایعی که بعد از انتخابات 88 اتفاق افتاد باز فکر می کنید مردم اعتماد کنند؟ من شما را نمی گویم که اعتماد می کنید یا نه[!]، من مردم را می گویم!»

مسعود بهنود در جواب گفت:« خوب اگر منظورتان مردم است باید ازخودشان سئوال کنید!»
مجری برنامه که این بار کاملا قافیه را باخته بود ، این چنین ادامه داد:« خوب شما چه فکر می کنید؟»
بهنود نیز پاسخ داد:« به هر حال جمهوری اسلامی نشان داده که تا 60 درصد یا بیشتر را به راحتی می تواند پای صندوق های رای ببرد، من تصور نمی کنم خیلی شرایط حکومت در وضعیت فعلی با شرایط انتخابات سوم وچهارم فرق بکند.»

به نظر میرسد واقعیت سیاسی جامعه ایران که همان حضور مردم درصحنه های مختلف و حمایت قاطع آنان از نظام اسلامی است توانسته روزنامه نگار ضد انقلابی همچون مسعود بهنود که خود قبل از انتخابات و درطول دوران اغتشاشات از هیچ تلاشی برای پیاده سازی اهداف آمریکا و انگلیس جهت براندازی نظام دریغ نکرد را، مجبور به بیان حقیقت کند تا بدین وسیله وی با تبلیغات سوء و کاذب صدای آمریکا که در بین مخاطبانش نیز جایگاهی ندارد، همراه نشود وحیثیت خود را بر باد ندهد.

 


 


تنها راه برون‌رفت از بي‌اخلاقي‌هاي سياسي اصلاح فرهنگ ارتباطات است

 

آيت‌الله علم‌الهدي در گفت‌وگو با فارس:
تنها راه برون‌رفت از بي‌اخلاقي‌هاي سياسي اصلاح فرهنگ ارتباطات است

خبرگزاري فارس: عضو مجلس خبرگان رهبري با انتقاد از بداخلاقي‌هاي سياسي موجود در جامعه امروز تنها راه برون‌‌رفت از بي‌اخلاقي‌هاي سياسي را اصلاح فرهنگ ارتباطات عنوان كرد.


 

آيت‌الله سيداحمد علم‌الهدي، عضو مجلس خبرگان رهبري در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي باشگاه خبري فارس «توانا» با اشاره به لزوم اخلاق‌مداري ميان مسئولان و رعايت اخلاق سياسي در كشور، اظهار داشت: مسئله اخلاق سياسي مربوط به يك جريان ارتباطاتي است و جزء مقوله فرهنگ ارتباطات قلمداد مي‌شود لذا مشكل اصلي در اخلاق سياسي مربوط به برخوردها و موضع‌گيري‌هاي سياسي نيست بلكه مربوط به فرهنگ ارتباطات است.

* برخي تعاملات موجود براساس منافع اقتصادي و مطامع سياسي و اجتماعي است

وي ادامه داد: فرهنگ ارتباطات ما به دليل اشكالاتي كه دارد موجب شده است نتوانيم اصول ديني و اسلامي را در اخلاق سياسي رعايت كنيم بنابراين اگر فرهنگ ارتباطات ما براي خدا با يكديگر برقرار شود، هيچ‌گاه در اخلاق سياسي دچار مشكل نمي‌شويم.

امام جمعه مشهد تصريح كرد: وقتي فرهنگ كار براي خدا در ارتباطا‌ت‌مان حاكم نيست و اين موضوع براساس لابي‌ها و مبتني بر منافع اقتصادي و سياسي پيش مي‌رود، طبيعي است نتوانيم مراتب اخلاق سياسي را رعايت كرده، و از حدود آن تجاوز ‌كنيم.

وي با بيان اينكه: "ارتباطات ما با يكديگر در مسير خدا قرار ندارد "، اظهار داشت: اگر در مسير خدا، احياي دين و ارزش‌هاي ديني وارد تعاملات اجتماعي شويم، هيچ‌گاه در اخلاق سياسي با هم برخورد نكرده دچار برخورد غيراخلاقي نمي‌شويم.

آيت‌الله علم‌الهدي يادآور شد: در حال حاضر برخي تعاملات موجود براساس منافع اقتصادي و مطامع سياسي و اجتماعي است و از اين‌رو نوعي زد و بند در رفتارها ديده مي‌شود بنابراين به محض اينكه منافع افراد اقتضا كند، با هم برخورد مي‌كنند.

* برخورد مجلس با رئيس جمهور بر اساس مطامع سياسي بود

وي بر همين اساس با تاكيد بر اينكه برخوردي كه در مجلس با رئيس جمهور صورت گرفت به هيچ عنوان مبناي تكليف شرعي و ارتباطات ديني نداشت، خاطرنشان كرد: رئيس جمهور براساس مبناي خود اقدامي انجام داده و نمايندگان نيز داراي يك‌سري تمايلات سياسي هستند لذا وقتي ديدند زمينه براي برخورد با رئيس جمهور در جهت منافع‌شان مهياست، با وي برخورد كردند.

وي افزود: آن برخورد با رئيس جمهور در مجلس هرگز با انگيزه ديني صورت نگرفت و هيچ‌كدام از آن نمايندگان بر اساس تكليف شرعي، نهي از منكر يا مسئله ديني برخورد نكردند و فقط براساس مسائل جرياني و سياسي اقدام كردند.

آيت‌الله علم‌الهدي با اشاره به اينكه به افرادي كه تعاملات اجتماعي‌شان براساس منافع سياسي است، نمي‌توان گفت اصول اخلاقي را در ارتباطات سياسي رعايت كنيد، متذكر شد: ريشه بداخلاقي سياسي در فرهنگ ارتباطات قرار دارد.

عضو مجلس خبرگان رهبري اضافه كرد: اگر فرهنگ ارتباطات بر اساس روابط ديني و بندگي، اشتراك در عبوديت پروردگار و احياي دين خدا برقرار نشود، مبناي خود را منافع سياسي و اقتصادي و لابي‌هاي اجتماعي قرار مي‌دهيم لذا در چنين رابطه‌اي هر نوع برخوردي ممكن است صورت گيرد.

وي با اشاره به پيامدهاي بداخلاقي سياسي در جامعه، عنوان كرد: مهمترين ضربه اين بي‌اخلاقي‌هاي سياسي ملتهب كردن مردم، نااميدي از نظام و دلواپسي آنهاست و از سوي ديگر ساير ملل اسلامي كه به جمهوري اسلامي به عنوان الگو چشم دوخته‌اند، دچار نااميدي مي‌شوند.

آيت‌الله علم‌الهدي در خصوص راهكار برون‌رفت از فضاي موجود بي‌اخلاقي سياسي در كشور، اظهار داشت: اصلاح فرهنگ ارتباطات مهمترين عملكرد در اين زمينه است و مباني فرمايشات مقام معظم رهبري نيز همين موضوع است كه بايد براي خدا و در راه خدا با هم ارتباط داشته باشيم.

امام جمعه مشهد با ارزيابي فضاي اخلاقي در سياست كشور، خاطرنشان كرد: اگر جامعه خود را با ساير جوامع مقايسه كنيم، ما در مسائل اخلاق سياسي پيشرفته‌تر هستيم چرا كه در ديگر جوامع الحاد محض و مادي‌ گرايي وجود دارد لذا بي‌اخلاقي‌ آنها بسيار رذيلانه‌تر است.
 

 


 


جريان ‌فتنـه‌ ‌و دوم ‌‌خرداد ‌خط‌ قرمـز اصولگرايان است

 

در جلسه هفتگي جمعيت ايثارگران مطرح شد؛
جريان ‌فتنـه‌ ‌و دوم ‌‌خرداد ‌خط‌ قرمـز اصولگرايان است

خبرگزاري فارس: مجتبي شاكري عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران گفت: در جلسه هفتگي جمعيت ايثارگران تأكيد شد كه خط قرمز اصولگرايان جريان فتنه و دوم‌ خرداد است.


 

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، جلسه هفتگي جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي شب گذشته در محل دفتر اين تشكل با حضور اعضاي شوراي مركزي برگزار شد.

مجتبي شاكري عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران در اين باره گفت: در اين جلسه چند موضوع مورد بررسي قرار گرفت كه يكي از آنها موضع شفافي بود كه مقام معظم رهبري راجع به تحولات سوريه ‌داشتند.

وي درباره ساير موضوع‌هاي مطرح شده در اين جلسه اظهار داشت: بحث روز سپاه و جانباز نيز در اين نشست بررسي و مطرح شد كه انقلاب اسلامي دو پديده پاسدار و جانباز را عرضه كرده توانست فرهنگ ايثار و شهادت را در جامعه گسترش دهد و از آن به خوبي استفاده كند.

عضو شوراي مركزي جمعيت ايثارگران با بيان اينكه در ادامه اين جلسه تك‌بيت رهبري و اهميتي كه ايشان به جايگاه جانباز نشان مي‌دهند نيز مورد بررسي قرار گرفت، تصريح كرد: بحث مفصلي نيز درباره تعامل با دولت داشتيم تا دولت بتواند وظايف خود را انجام دهد و عنصر "خدمت " كه مورد تاكيد است، بدون حاشيه ادامه يابد.

وي موضوع پاياني مطرح شده در اين جلسه را انتخابات و موضوع وحدت اصولگرايان عنوان كرد و اظهار داشت: اينكه اصولگرايان چه سازوكاري را براي تحقق خواسته‌هاي خود طراحي كنند، مورد بحث قرار گرفت و بر وحدت اصولگرايان تأكيد شد.

شاكري با اشاره به اينكه در اين جلسه تاكيد شد: "خط قرمز اصولگرايان جريان دوم خرداد و فتنه است "، گفت: اعضا توجه به رأي‌آوري كانديداها و ميزان شركت كانديداي اصولگرا را در شهرهاي مختلف مورد تاكيد قرار دادند تا اصولگرايان به جاي رقابت با يكديگر با رقيب رقابت كنند.
 

 


 


جايگاه متزلزل كتاب و كتابخواني در اوقات فراغت

 

خبرگزاري فارس: در بين طرح‌ها و برنامه‌هاي مختلفي كه براي پر كردن اوقات فراغت دانش‌آموزان در تعطيلات تابستاني تدارك ديده شده، بحث مطالعه آزاد جايگاه چنداني ندارد و آمار مربوط به سرانه مطالعه در اين ايام 6 تا 7 دقيقه در كشور است.


 

پركردن اوقات فراغت ميليون‌ها نوجوان و جوان كه اين روزها با تعطيلي كلاس‌هاي درس، تابستان گرم را در فضاهاي خارج از محل تحصيل خود سپري مي‌كنند، از جمله دلمشغولي‌هاي مسئولان مربوطه است كه تدابير مختلفي براي آن انديشده است. اما اين كه بحث مطالعه آزاد در اين ميان چه جايگاهي دارد، موضوع مهمي است كه مي‌توان از دريچه‌هاي مختلف به آن نگاه كرد.
بر اساس آمار، سرانه مطالعه به عنوان يكى از فعاليت‌هاي مربوط به گذران اوقات فراغت در كشور 6 تا 7 دقيقه است كه اين شاخص در تهران به 7/5 دقيقه هم كاهش مي‌‌يابد. ‏
با اين حال، برنامه‌هاي متنوعي كه مسئولان براي پر كردن اوقات فراغت دانش‌آموزان تدارك ديده‌اند، اكنون ميزبان نوجوانان و جواناني است كه مي‌خواهند بعد از مدت‌ها پشت ميز كلاس‌هاي درس نشستن، تعطيلات تابستاني خود را با آنها سپري كنند.
برنامه‌هاي مختلف مراكز فرهنگي و اجتماعي در اين زمينه اعلام شده، اما از ويژه برنامه‌هاي مراكز مرتبط با كتاب و كتابخواني مثل كتابخانه ‌هاي عمومي خبرهاي تازه و قابل توجهي در ميان نيست.
گويي مسئولان اين مراكز براي جمعيت 22 ميليوني نوجوانان و جوانان كشور كه اين روزها زنگ طولاني اوقات فراغت خود را سپري مي‌كنند، طرح‌هاي تازه‌اي ندارند و اكثر برنامه‌ها همان روال قبلي را دارند و اگر هم تغييراتي در برخي از آنها ايجاد شده، در مقايسه با زمان طولاني اوقات فراغت دانش‌آموزان در اين فصل به چشم نمي‌آيد.

آمارها مي‌گويد بيشترين زمان صرف اوقات فراغت در تهران و ساير شهرها صرف تماشاى تلويزيون مي‌شود كه 42 درصد اين اوقات را تشكيل مى‌دهد، در مراتب بعدى رفت ‌و آمد با ديگران با 14 درصد و ورزش با 10 درصد مي‌گيرد.
در حالي كه موضوع كتاب و كتابخواني به عنوان يكي از شيوه‌هاي علمي مفيد براي پر كردن اوقات فراغت دانش‌آموزان مي‌تواند جايگزين برخي از برنامه‌هاي صرفاً سرگرم كننده باشد. البته رويكرد غالب دانش‌آموزان در اين ميان، به سوي برنامه‌هاي تفريحي و سرگرم كننده است كه براي اين منظور هم مي‌توان ظرفيت‌هاي تفريحي و سرگرم كننده در بحث مطالعه كتاب‌هاي مختلف را به آنها يادآوري كرد.

براي دستيابي به موقعيت بهتر در اين زمينه مي‌توان به طرح‌ها و برنامه‌هاي تازه و ابتكاري متوسل شد و با برپايي غرفه‌هاي ويژه كتاب در مراكز مختلف از جمله خانه‌هاي فرهنگ و فرهنگسراها، ورزشگاه‌ها، بوستان‌ها و هر جايي كه در اين فصل محل تردد و حضور نوجوانان و جوانان است، مطالعه كتاب را به برنامه‌هاي تفريحي آنها نزديك كرد تا فرهنگ مطالعه به عنوان يكي از سرگرمي‌هاي سالم و مفيد اين قشر از آينده سازان جامعه از همين حالا به صورت يك عادت در بيايد و به مرور نهادينه شود، چرا كه بسياري از كارشناسان امور اجتماعي معتقدند، اكثر آسيب‌هاي اجتماعي با پايين بودن ميزان مطالعه افراد در جامعه ارتباط مستقيم دارد و با افزايش ميزان مطالعه در جامعه مي‌توان آمار آسيب‌هاي اجتماعي را كاهش داد.

---------------------------------------
ياددشت از: علي‌الله سليمي
---------------------------------------
 

 


 


حجت‌الاسلام صدوقي خدمات ارزشمندي به مردم مؤمن و انقلابي يزد تقديم كرد

 

پيام تسليت رهبر معظم انقلاب در پي درگذشت امام جمعه يزد:
حجت‌الاسلام صدوقي خدمات ارزشمندي به مردم مؤمن و انقلابي يزد تقديم كرد

خبرگزاري فارس: حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي درگذشت جناب حجت‌ الاسلام آقاي حاج شيخ محمدعلي صدوقي امام‌جمعه يزد را تسليت گفتند.


 

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دفتر مقام معظم رهبري، حضرت آيت‌الله خامنه‌اي رهبر معظم انقلاب اسلامي در پيامي، درگذشت حجت‌الاسلام آقاي حاج شيخ محمدعلي صدوقي امام‌جمعه يزد را تسليت گفتند.

متن پيام به اين شرح است:

بسم الله الرحمن الرحيم
با تأسف و تأثر اطلاع يافتيم كه جناب حجت‌ الاسلام آقاي حاج شيخ محمدعلي صدوقي امام جمعه يزد و نماينده اين‌جانب در آن استان دار فاني را وداع گفته و ياران و كسان خود را داغدار ساخته است. رحمت و رضوان الهي بر او باد!

ايشان در منصب امامت جمعه فعاليت‌هاي فراوان و شايان تقدير داشته و خدمات ارزشمندي به مردم مؤمن و انقلابي آن استان تقديم نموده است و ان‌شاءالله مايه جلب رحمت پروردگار به روان ايشان خواهد بود.

اين‌جانب اين مصيبت را به خانواده و بازماندگان آن مرحوم و نيز به جامعه روحانيت يزد و عموم مردم باايمان و وفادار آن سامان تسليت عرض مي‌كنم و براي خاندان گرامي صدوقي و ديگر بازماندگان صبر جميل و اجر جزيل مسألت مي‌كنم و به روح شهيد آيت‌الله صدوقي كه اين روزها مصادف با سالگرد شهادت ايشان است، درود مي‌فرستم.
سيدعلي خامنه‌اي
 

 


 


طرح تفکیک جنسیتی و پرهیز مسئولین از شتاب زدگی

 

از نیت خیر تا روش اشتباه
این طرح در کش و قوس شدن و نشدن بود تا دوران سازندگی که باز قضیه همین ابعاد را پیدا کرد اما با لباس جدید. تا اینکه در دوران اصلاحات و تغییر گفتمان مدیریت دانشگاه‌ها و بالطبع، تغییر بعضی رفتارهای دانشگاهی، با تشدید بعضی رفتارهای پر خطر جنسی در مراکز علمی، بحث اجرای این طرح دوباره داغ شد. اصلاح‌طلبان از یکسو مخالف اجرای آن...

بولتن نیوز: چند وقتی است که دوباره سر و صداهای اجرای طرح قدیمی و پرحاشیۀ تفکیک جنسیتی در دانشگاه‌ها به گوش می‌رسد. طرحی که اولاً مال دیروز و امروز نیست و از اوایل انقلاب در ذهن عده‌ای بوده و ثانیاً تنها به حوزۀ دانشگاه محدود نمی‌شود و طرفداران آن معتقد به اجرای این طرح در سایر مراکز عمومی هستند.

همانطور که گفته شد، در ابتدای شکل‌گیری انقلاب اسلامی و توسط عده‌ای که امروزه صد و هشتاد درجه از مواضع‌شان عدول کرده‌اند، عنوان می‌شد که باید انقلاب در همۀ عرصه‌های جامعه رخ دهد و همۀ جامعه اسلامی شود. ادعایی که با اسلامی شدن تمام ابعاد جامعه از نظر امام خمینی (ره) کلی فاصله داشت و این فاصله چیزی نبود جز افراط. اما یکی از مهمترین این عرصه‌ها، دانشگاه بود و یکی از وجوه اسلامی کردن آن، تفکیک جنسیتی در دانشگاه و یکدست کردن لباس افراد. هرچند این طرح در آن زمان با مخالفت حضرت امام و مقام معظم رهبری و سایر بزرگان انقلاب روبه‌رو شد، اما آن عده که سعی در اجرای آن داشتند در پاره‌ای رفتارهای زننده دست به بعضی اقدامات زدند ولی هیچگاه نتوانستند این کار را عملی کنند و تنها تأثیر رفتارشان، بدبینی عده‌ای از مردم نسبت به انقلاب و نظام اسلامی بود.

البته همۀ افرادی که در آن مقطع خواهان چنین چیزی بودند را افراطیون امروز برگشته تشکیل نمی‌داد و عده‌ای خیرخواه هم بودند که درد برقراری حیا در جامعه را داشتند ولی در مقام روش چیز خاصی ارائه نداده و در لابلای دعواهای افراطیون گم شدند.

 

 

این طرح در کش و قوس شدن و نشدن بود تا دوران سازندگی که باز قضیه همین ابعاد را پیدا کرد اما با لباس جدید. تا اینکه در دوران اصلاحات و تغییر گفتمان مدیریت دانشگاه‌ها و بالطبع، تغییر بعضی رفتارهای دانشگاهی، با تشدید بعضی رفتارهای پر خطر جنسی در مراکز علمی، بحث اجرای این طرح دوباره داغ شد. اصلاح‌طلبان از یکسو مخالف اجرای آن و منافات داشتن آن با آرمان‌های مثلاً اصلاحات‌شان بودند و از سوی دیگر جامعۀ حزب‌الله که شاهد خطر و دوری دانشگاه از افق‌های انقلاب اسلامی بود در تلاش افتادند تا این طرح دوباره روی کار بیاید. اما باز هم فقدان روش و معلول نگری بجای علت‌گرایی باعث شد این کار انجام نشود تا امروز.

حال اگر بخواهیم نگاهی به طرفداران و مخالفان این طرح در دورۀ فعلی بیاندازیم، در هر دو گروه دو دسته را می‌توانیم ببینیم. در بین موافقان اجرای طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها عده‌ای خیرخواهانه به خطر ترویج بی‌حیایی در مراکز علمی اشاره کرده و وضعیت فعلی را موافق فرهنگ دینی-ملی ما نمی‌دانند. در نتیجه چشم‌اندازی که برای اجرای این طرح ترسیم کرده‌اند وضعیتی است که در آن دانشگاه مظهر حجاب و عفاف و حیاست. اما عده‌ای دیگری که موافق اجرای این طرح‌اند، کسانی هستند که با زیادکردن پیازداغ قضیه و فشارآوردن برای اجرای شتاب‌زدۀ این طرح می‌خواهند تا این کار با نقایص زیاد عملی شده و بتوانند از بستر این نقایص، برای تأمین منافع سیاسی‌شان بهره ببرند. پس لازم است خیرخواهان انقلاب، این تفکیک را رعایت کرده و بین خود و ایشان فاصله ایجاد کنند و به دام بازی‌های‌شان نیافتند.

این افراد بد نیت، در بین مخالفان این طرح نیز هستند. آدم‌هایی که خیلی رو راست ایستاده‌اند و می‌گویند نباید این طرح اجرا شود. آنچه که این افراد در پی‌شان هستند، زشت ماندن فضای دانشگاه‌ها و غیردینی‌تر شدن مناسبات بین دختر‌ها و پسرها در مراکز علمی است تا از این طریق، علاوه بر عقب ‌نگه‌داشتن پیشرفت علمی کشور، باعث اشاعۀ فساد در بین جامعه گردند. اما آیا مخالفان اجرای این طرح، فقط این افراد بد نیت‌اند؟ آیا پشت ادعای مخالفت با طرح تفکیک جنسیتی دانشگاه‌ها، هیچ منطقی نخوابیده و همۀ افرادی که داد سخن در این باره سر می‌دهند، تنها به منافع سیاسی‌شان فکر می‌کنند؟

در جواب باید گفت: خیر. عده‌ای را می‌توان در این بین یافت که خیرخواهانه مخالف اجرای این پروژه هستند و مهمترین دلیل آنرا پاک کردن صورت مسئله در صورت اجرای این طرح می‌دانند. به عبارت دیگر، در بین مخالفین اجرای طرح تفکیک جنسیتی، عده‌ای وجود دارند که معتقدند باید به وجود آمدن نوع نامشروع روابط در دانشگاه‌ها را نه در اختلاط پسرها و دخترها که در نوع تربیت افراد، علل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی شیوع این رفتارها و حتی فراتر از این، علل ورود افراد به مراکز علمی دانست. ایشان معتقدند تا وقتی فرهنگ عمومی جامعه که بازتولید کنندۀ چنین رفتارهایی ‌است تغییر نکند، اجرای این طرح‌ها تنها عوض کردن میدان بروز این رفتارهاست و از آن به بعد شاهد اجتماعات دیگری خواهیم بود که این رفتارهای بزهکارانه در آن عملی می‌شود.

یا اینکه ایشان معتقدند باید علل ورود جوانان به دانشگاه و اصرار خانواده‌ها به دانشجو کردن جوانان‌شان را تغییر داد. تا وقتی رفع مشکلات هویتی و اقتصادی در گرو ورود افراد به دانشگاه است، شاهد تمرکز در آن و در نتیجه ادغام ناصحیح افق‌های افراد در علم آموزی و منحرف‌شدن جریان‌ دانش در کشور خواهیم بود. یعنی تا وقتی یک دختر، آینده خود را و ازدواج موفق را در این می‌بیند که وارد دانشگاه شود و با حیله‌های مختلف پسرها را به دام بیاندازد، اوضاع اینی است که هست. تا وقتی فشار خانواده برای افزایش شأن اجتماعی‌شان باعث ورود جوانان به دانشگاه است، شاهد این هستیم که خیلی از نالایقان، بجای ایستادن بر سر کوچه وارد دانشگاه می‌شوند و محیط آنجا را فاسد می‌کنند.

 



:: بازدید از این مطلب : 162
|
امتیاز مطلب : 28
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : یک شنبه 12 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

صهیونیست‌ها حامی اصلی منافقین هستند

فرماندار شهرستان انار گفت: منافقین مردم را به بدترین شکل به شهادت می‌رساندند و آمریکا و صهونیست‌ها از آنان پشتیبانی کرده و حامی اصلی آنها هستند.

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، مجید اعتمادی صبح امروز در نشست با ورزشکاران شهرستان انار با محکوم کردن سوء قصد منافقان به مقام معظم رهبری در ششم تیر ماه سال ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران اظهار داشت: به لطف خداوند این ترور نافرجام ماند و آیت‌الله خامنه‌ای برای نظام مقدس جمهوری اسلامی حفظ شدند.

وی تصریح کرد: با این ترور نافرجام، استکبار جهانی و مزدوران آنها از جمله رجوی و بنی‌صدر در جهان رسوا شدند.

اعتمادی خاطرنشان کرد: بنی‌صدر با مخالفت‌های شدیدی که با بسیج، سپاه و روحانیت داشت، مانع رسیدن سلاح به دست بسیجیان در دوران دفاع مقدس ‌شد و در واقع به نوعی ستون پنجم دشمن بود و اخبار و اطلاعات دفاع مقدس را از طریق سازمان منافقان به خارج از کشور ارسال می‌کرد.

وی بیان کرد: تذکرات حضرت امام (ره) و دلسوزان نظام ازجمله مقام معظم رهبری، شهید بهشتی و شهید چمران به بنی‌صدر بی‌اثر بود.

اعتمادی با بیان اینکه در نهایت ابتدا بنی‌صدر توسط حضرت امام راحل از فرماندهی کل قوا عزل و سپس توسط مجلس شورای اسلامی عدم کفایت سیاسی او تصویب شد، افزود: بنی‌صدر با تغییر دادن چهره خود به همراه رجوی از کشور فرار کردند و پس از آن در تلاش برای انتقام از امام خمینی (ره) و نظام مقدس جمهوری اسلامی بودند.

وی بیان داشت: این انتقام با ترور مسئولان عالیرتبه نظام آغاز شد و آنها افراد موافق امام راحل و جمهوری اسلامی را ترور کردند.

اعتمادی افزود: منافقان، بسیاری از افراد متدین را جلوی چشم فرزندانشان به بدترین شکل به شهادت رساندند و آمریکا، انگلستان و صهونیست‌ها هم از آنان پشتیبانی می‌کردند.

وی بیان کرد: صدام نیز در نزدیکی مرز برای آنها اردوگاه درست کرد تا بتوانند علیه مردم ایران اقدامات نظامی داشته باشند.

اعتمادی گفت: اکنون مردم عراق بیشترین رنج را از حضور اعضای این سازمان ضد خلقی می‌بردند و خواستار خروج آنان از کشورشان هستند اما آمریکا با بهانه‌های مختلف مانع تحقق حق مردم و دولت عراق می‌شود.

وی با قدردانی از ورزشکاران برتر از آنان خواست تا همیشه پیرو ولایت مطلقه فقیه باشند تا به کشورشان آسیبی وارد نشود.




 

دشمن درمانده است!

 

اما یک نکته‌ای به نظرم رسید که به مردم بگویم و آن نکته این است که شهادت از خصوصیات این امت است. این یک طبیعت شهادت است که خدا این برکت را در شهادت گذاشته، که هرچه آن کسی که شهید می‌شود بزرگ‌تر باشد، درست است که آن شیء از بین می‌رود، اما هیچ خسارتی از این ناحیه عاید نمی‌شود

حجت‌الاسلام والمسلمین خامنه‌ای، امام جمعه‌ی تهران که در پی یک سوء قصد در بیمارستان به سر می‌برد، در گفت‌وگویی با خبرنگار دفتر مرکزی خبر، نقطه‌ نظرهای خود را در مورد حوادث اخیر کشور اعلام کرد. وی در مورد وضعیت عمومی خود و بمب‌گذاری‌ها و ترورهای اخیر که منجر به شهادت صدها تن از فرزندان راستین خلق شده است، اظهار داشت:

از لحاظ حال عمومی من همان‌طوری که ملاحظه می‌کنید، خوشبختانه بد نیست و حال من نسبت به روزهای دیگری که یادم می‌آید شما آمدید و فیلمی از من گرفتید، خیلی تفاوت کرده است. کوشش پزشکان و دست‌اندرکاران و همه‌ی کسانی که در این کار محبتی داشتند، واقعاً با تفضل الهی و دعای مردم، دعای امام ، مؤثر بود.

امام جمعه‌ی تهران در رابطه با شهادت ۷۲ تن از یاران امام گفت:

در این مدت من چند روز است که از حوادث جدیدی مطلع شدم. تا مدتی از این حوادث بی‌خبر بودم و به من نگفته بودند. یکی حادثه‌ی انفجار بمب در محل حزب جمهوری اسلامی و شهادت عظیم و پرخسارتی که ۷۲ نفر از کسانی که به حق باید گفت ۷۲ نفر از شایستگان این روزگار و در رأس همه‌ی آن‌ها شهید آیت‌الله بهشتی در این شهادت جانشان را از دست دادند. این برای من وقتی که شنیدم سنگین بود.

درباره‌ی این شهادت و درباره‌ی این‌گونه حادثه‌ها من وقتی مطلع شدم، احساس کردم که دشمن در یک شرایط بسیار بسیار دردناکی در انقلاب ما قرار دارد و وقتی که دشمن برخلاف همه‌ی اصولی که در دنیا قابل گفتن و قابل توجیه کردن است، یک‌باره هفتاد و چند نفر انسان را مورد سوء قصد قرار می‌دهد که در میان این علما و مجتهدها، کارکنان برای این ملت و خدمت‌گزاران شبانه‌روز خستگی‌ناپذیر برای دین هستند، خود این کار حالا کار کیست، کاری ندارم؛ کار مجاهدین است، کار طرف‌داران بنی‌صدر است، کار کیست، آن برای من مهم نیست، نفس عمل برای من مهم است که وقتی دشمن، دشمن جهانی ما به وسیله‌ی یک گروه داخلی یک چنین فاجعه‌ی این‌طور پلید و جنبشی را سازمان‌دهی می‌کند، این حاکی از نهایت عجز دشمن است.

البته آقای بهشتی خیلی خیلی بزرگ بود و این مردم هنوزم که هنوز است، به نظر من آقای بهشتی را نشناخته‌اند. بهشتی در آینده شناخته خواهد شد. بهشتی را ماها می‌شناختیم که سالیان درازی کوشش او را در راه پیشبرد این انقلاب دیده بودیم از نزدیک که قدم به قدم چگونه این مردم انقلاب را پیش برد. کاری هم نداریم، اثبات هم لازم ندارد، اثبات خواهد شد.

اما یک نکته‌ای به نظرم رسید که به مردم بگویم و آن نکته این است که شهادت از خصوصیات این امت است. این یک طبیعت شهادت است که خدا این برکت را در شهادت گذاشته، که هرچه آن کسی که شهید می‌شود بزرگ‌تر باشد، درست است که آن شیء از بین می‌رود، اما هیچ خسارتی از این ناحیه عاید نمی‌شود. این مثل این است که فرض کنید انسان در یک بازار خیلی پرعظمتی برود یک وقت و یک سکه‌ی طلا خرید کند. خوب به اندازه‌ی یک سکه‌ی طلا می‌گیرد. یعنی شهادت یک عمل، یک حرکت بی‌خسارت است. آقای مطهری هم که شهید شده بود، یک عده‌ای دستپاچه بودند که حالا چه خواهد شد؟ الحمدالله دیدید که آقای مطهری شهادتش برای اسلام از حضورش برای اسلام کم‌فایده‌تر نبود. آقای بهشتی هم همین‌طور.

به هرحال این حاکی از عجز دشمن است. حاکی از ناتوانی دشمن و حاکی از درماندگی است و این از آقای بهشتی و از این دوستانی که در این راه جانشان را گذاشتند، چیزی نخواهد کاست.

نکته‌ی دومی که در این‌جا باید بگویم این وظیفه مردم است. مردم باید بدانند دشمن ما، دشمن جهانی ما، در کار این انقلاب درمانده است چه باید بکند. یکی از دو کار هم بیشتر ندارد. راه سوم برای او وجود ندارد؛ یا باید رجال این انقلاب را همه را از انقلاب بگیرد که نمی‌شود. خواهید دید بهشتی‌ها درست خواهند شد و خواهند آمد، صحنه را پر خواهند کرد و همین‌طور دیگران. راه دومی که برای دشمن این انقلاب وجود دارد، خارج کردن مردم از صحنه است و این هم همین‌طور که تا حالا ملاحظه می‌کنید، برای دشمن امکان پیدا نکرده و إن‌شاءالله هرگز امکان پیدا نخواهد کرد.

اما باید دید مردم چگونه و به برکت چه چیزی در صحنه می‌مانند؟ این مهم است. مسأله این است که این انقلاب، انقلابی است که با اسلام و مردم سر و کار دارد و این هست که مردم را در صحنه نگه می‌دارد. علت این‌ که امام این‌ همه روی اسلام و احکام اسلامی در انقلاب تکیه می‌کنند، این است که حواسشان را جمع کنند. ما مقاومت‌ها هنوز داریم. ما هنوز کارها داریم. هنوز این‌ قدر حوادث و پیش‌آمدها داریم، در همه‌ی این حوادث مردم باید تصمیم بگیرند. حواس مردم جمع باشد که از آن نکته‌ای که دستگاه‌های خارجی و دشمنان این انقلاب می‌خواهند اسلام را از متن این انقلاب بگیرند، از او غافل نمانند. این خیلی چیز مهمی است.

بایستی اسلام در این انقلاب بماند. بایستی احکام اسلام به عنوان محور این انقلاب بماند. مردم حواسشان جمع باشد که در این مورد فریب نخورند و این همان چیزی است که در حقیقت تضمین‌کننده‌ی این است که مردم در صحنه باقی بمانند.

حجت‌الإسلام خامنه‌ای در رابطه با جنگ تحمیلی و در پیامی به رزمندگان اسلام اظهار داشت:

من پیام به همه‌ی بچه‌هایی که این دو سه روز در رادیو و تلویزیون می‌شنیدم که فلان‌جا را گرفتند و فلان‌جا را کوبیدند، پیام من به همه‌ی این بچه‌ها این است که بدانند تمام این بازی‌ها برای این است که آن‌ها آن‌جا نجنگند. حواسشان جمع باشد، بجنگند. صدام حسین و پشت سر او اربابانش، سخت درمانده‌اند. برای این‌ که آن‌جا را خراب کنند، بنده و امثال بنده را ترور می‌کنند. بجنگید؛ با قدرت و مقاوم. تمام این مقدمات برای این است که شما در آن جنگ‌ها شکست بخورید. نظامی‌ها طراحی ‌کنند و افسران مباشر مشغول بشوند، نیروهای سپاه پاسداران و جنگ‌های نامنظم و دیگران با هماهنگی کامل یک لحظه این دور جنگ را نگذارند که متوقف بماند. اگر این کار شد، این بزرگ‌ترین مشت به دهان دشمن و تمام این چیزهایی هم که این‌جا ملاحظه می‌کنید، این‌ها خنثی شده است.




سخنان رهبري اتمام حجت با رسانه‌ها بود

بانك‌ها مكلف شدند بيايند بر عليه اين افراد طرح شكايت كنند تا دادستاني تهران بتواند وارد موضوع شده و به اين پرونده‌ها رسيدگي كند/جرائم اقتصادي امروز چند ويژگي بزرگ دارند كه يكي از آنها سازمان يافته بودن آنهاست./سياست ما پذيرش گزارشگر ويژه نخواهد بود زيرا معتقديم هدف از ورود اين نوع گزارشگران صرفا دخالت در امور كشورمان است./ما خودمان به اطلاع‌رساني اعتقاد داريم زيرا در برخي از موارد الزام قانوني به اطلاع‌رساني داريم مانند انتشار اسامي محكومان قطعي در پرونده‌هاي فساد اقتصادي.

عباس جعفري دولت آبادي دادستان عمومي و انقلاب تهران عصر امروز در برنامه نگاه روز راديو ايران با اشاره به ديدار روز گذشته مسئولان عالي قضايي كشور با رهبر انقلاب و اين موضوع كه از سوي رهبر انقلاب عنوان شد اقتدار و اعتماد از سوي مردم به دستگاه قضايي 2 ركن اساسي قوه قضائيه است، گفت: مطالبي كه رهبر انقلاب گفتند استراتژي مهمي براي دستگاه قضايي به شمار مي‌آيد.

ملل نیوز به نقل از بولتن نیوز، دادستان تهران، ادامه داد: دستگاه قضايي از درون مشكلات زيادي مانند كمبود نيرو، تربيت نيروي خلاق و كمبود بودجه دارد اما بايد در مسير استحكام قدم بردارد، گفت: قوه قضائيه در 30 سال گذشته گام‌هاي رو به جلوي بزرگي برداشته اما راه‌هاي زيادي وجود دارد تا به قله‌اي كه به نام قضاي اسلامي پيش روي ما است برسيم.

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه راه پيشرفت دستگاه قضايي از درون خود دستگاه مي‌گذرد، گفت: البته از اين موضوع نبايد فارغ شد كه طي‌كردن موفقيت‌‌آميز اين مسير تنها با كمك ساير دستگاه‌ها و قوا ميسر خواهد شد براي مثال اگر بودجه دستگاه قضايي حل نشود، اگر قوانين درستي براي ما وضع نشود و اگر كارمندان درستي تربيت نشده و جذب نشوند دستگاه قضايي موفق نخواهد بود.

وي به بحث اعتمادسازي به عنوان دومين ركن دستگاه قضايي اشاره كرد و گفت: دستگاه قضايي هميشه از اين موضوع رنج مي‌برده است زيرا طبيعي است در همه پرونده‌ها يك طرف پرونده به واسطه صدور رأي ناراضي و طرف ديگر خوشحال باشد اما تلاش مي‌كنيم تا با دادرسي‌هاي عادلانه و برگزاري جلسات رسيدگي سريع جلب اعتماد عمومي را ايجاد كنيم.

جعفري دولت‌‌آبادي از اعتمادسازي به عنوان گفتمان عدالت نام برد و گفت: اگر مي‌خواهيم اعتماد سازي كنيم بايد عدالت را گسترش دهيم يعني رسيدگي‌هايمان آنقدر سريع و صحيح باشد تا افرادي كه محكوم مي‌شوند حداقل در درون خودشان و توسط وجدانشان قانع شوند.

وي افزود: البته اعتمادسازي شاخه ديگري نيز دارد كه به عملكرد دستگاه قضايي مربوط مي‌شود كه در توضيح اين موضوع بايد گفت اگر رفتار ما در دستگاه قضايي صحيح باشد و منطبق بر قانون خودش موجب اعتمادسازي مي‌شود.

* سخنان رهبري اتمام حجت با رسانه‌ها بود

دادستان عمومي و انقلاب تهران در پاسخ به سؤال ديگري درباره سخنان روز گذشته رهبر انقلاب درباره موضوع رسانه‌اي شدن اتهامات افراد پيش از اثبات جرم و حتي عدم لزوم اين كار پس از قطعي شدن حكم گفت: براي پاسخ به اين سؤال به كمي عقب‌تر باز مي‌گردم يعني زماني كه براي اولين بار به عنوان دادستان تهران انتخاب شدم.

وي افزود: در همان زمان بخشنامه‌اي صادر كرديم و مانع از پخش علني محاكمه افراد دستگير شده شديم اما در همان زمان به ما اعتراض شد و عنوان كردند كه دانستن حق عمومي شهروندان است و ما با اين اقدام آنها را از حق خودشان محروم كرده‌ايم در حالي كه ما در همان نقطه اعلام كرديم دستيابي به حق نبايد مساوي با هتك حيثيت از افراد باشد و تلاش كرديم حركتمان بر مدار قانون باشد.

جعفري دولت‌آبادي افزود: مطبوعات براي انتشار اخبار دو چارچوب پيش روي خود دارند كه اولي رسالت‌ها، وظايف و اهداف آنهاست،رسالت مطبوعات در قانون تصريح شده كه عبارت است از روشن‌ ساختن افكار عمومي و بالا بردن سطح دانش مردم، در حالي كه در نقطه مقابل در قانون مطبوعات اشاره شده بايد انتشار اخبار با رعايت مصالح جامعه و موازين اسلامي صورت گيرد. به اين ترتيب دو عامل موازين شرعي و موازين اخلاقي بر روند انتشار اخبار رسانه‌ها بايد نظارت داشته باشد.

وي در پاسخ به اين سؤال كه چگونه مي‌شود كه سايت‌ها و رسانه‌ها به سرعت پس از وقوع يك حادثه به جزئيات آن دست مي‌يابند، گفت: ما امروز در عصر انفجار اطلاعات به سر مي‌بريم و پنهان كردن اخبار امكان ندارد. آنچه ما معتقديم اين است كه اخبار بايد به طور صحيح منتشر شود و در عين حال به اين نكته نيز توجه شود كه از انتشار آن قصد تخريب نداشته باشيم.

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه رسانه‌ها بايد به سر خط برگردند و ابتدا صحت اخبار و دوم داشتن مجوز قضايي براي انتشار اخبار را سرلوحه كار خود قرار دهند، گفت: ما خودمان به اطلاع‌رساني اعتقاد داريم زيرا در برخي از موارد الزام قانوني به اطلاع‌رساني داريم مانند انتشار اسامي محكومان قطعي در پرونده‌هاي فساد اقتصادي.

جعفري دولت‌آبادي درباره اينكه به نظر شما راه برون‌رفت از اين ماجرا و چالش انتشار اخبار چيست؟ گفت: به نظر من راه‌حل اين موضوع در خود دستگاه قضايي است و ما بايد بر اساس مرّ قانون اقدام به انتشار اخبار كنيم و در دوره‌اي كه رقابت بين رسانه‌ها وجود دارد رفتاري انجام دهيم كه مشكلي ايجاد نشود.

وي همچنين درباره اين سوال كه آيا با منتشر كنندگان چنين اخباري برخورد خواهد شد يا خير گفت: سخنان ديروز مقام معظم رهبري اتمام حجت بود و ايشان به صراحت گفتند كه رسانه‌ها بايد از اين اخلاق پرهيز كنند و دادستاني با اين افراد برخورد خواهد كرد.

* 80 درصد احكام مربوط به پرونده‌هاي فتنه 88 اعلام شده است
------------------------------------------------------------------------

وي در پاسخ به سؤالي درباره نتيجه رسيدگي به پرونده افراد دستگير شده در جريان فتنه سال 88 گفت: جريان فتنه در 25 بهمن سال 88 آخرين اقدامات خود را انجام داد و به اعتقاد من به يك انتحار دست زد.

وي افزود: تمام عوامل فتنه دستگير شده‌اند و بيشترشان محاكمه شدند و تنها تعداد كمي در انتظار محاكمه هستند و اين در حالي است كه تعدادي پس از قطعي شدن احكامشان امروز در زندان به سر مي‌برند و منتظر پايان دوره محكوميتشان هستند.

جعفري دولت‌آبادي گفت: نظام با اقتدار در برابر ظلم بزرگي كه عده‌اي با بهانه تقلب در انتخابات به نظام روا داشتند برخورد كرد و آنها را سر جايشان نشاند و من امروز به آنها مي‌گويم به طور قطع اين افراد راهي به جز بازگشت به دامن اسلام و انقلاب ندارند.

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه حدود 80 درصد احكام پرونده‌هاي مربوط به 88 اعلام شده و قطعي شده است، گفت: اميدواريم تا پايان شهريور ماه به پرونده تمام افرادي كه مرتبط با فتنه 88 بودند رسيدگي شود البته اينكه مي‌گويم رسيدگي منظورمان محاكمه در تمام سطوح از جمله تجديدنظر در ديوان عالي كشور نيز خواهد بود.

* ليست مفسدان اقتصادي چيزي كه عنوان مي‌شود، نيست
--------------------------------------------------------------------

وي همچنين در پاسخ به سؤالي درباره ارائه ليستي حدود 300 نفره از سوي رئيس‌جمهور به دادستاني تهران با موضوع اعلام اسامي مفسدان اقتصادي براي رسيدگي گفت: پس از ارسال اين ليست از سوي قوه قضائيه به دادستاني تهران افرادي كه در آن ليست نامي از آنها برده شده بود مورد بررسي قرار گرفتند.

جعفري دولت‌آبادي با اشاره به اين مطلب كه برخي از افرادي كه نامشان در اين ليست بود مشخص شد هنوز پرونده‌اي برايشان تشكيل نشده است و تنها كساني هستند كه به بانك‌ها بدهي دارند، گفت: بانك‌ها مكلف شدند بيايند بر عليه اين افراد طرح شكايت كنند تا دادستاني تهران بتواند وارد موضوع شده و به اين پرونده‌ها رسيدگي كند.

وي تأكيد كرد:البته بايد بگويم برخي از اين وام‌ها با جعل و حيله گرفته شده كه ممكن است از اين بابت پس از اقامه دعوا مجرمان تحت تعقيب قرار بگيرند اما اگر اينگونه نباشد و وام به صورت درست و بدون هيچگونه حيله و اعمال مجرمانه گرفته شده باشد وظيفه بانك‌هاست كه وثيقه‌هاي اخذ شده را در جهت حفظ حقوق بيت‌المال استيفاء كنند.

دادستان عمومي و انقلاب تهران گفت: البته بودند افرادي كه در سيستم دادسرا برايشان پرونده‌اي تشكيل شده بود كه گزارش آنها را به رئيس قوه قضائيه ارجاع داديم. در هر حال بايد به اين نكته توجه داشت كه اين ليست به آن معنا كه از آن قيد شده بود اينچنين نبود.

* قوه قضائيه عزم جدي در برخورد با شرارت‌ها و جرائم خشن دارند
----------------------------------------------------------------------------

جعفري دولت‌آبادي در پاسخ به سؤال ديگري درباره اينكه گفته مي‌شود مطالبه عمومي شهروندان مبارزه و برخورد جدي با اشرار و مزاحمين نواميس است، گفتك يكي از برنامه‌هاي مديريت جديد قوه قضائيه مبارزه جدي با شرارت‌ها، سرقت‌ها و جرائمي است كه باعث از بين رفتن امنيت عمومي مي‌شود.

وي گفت: در قوه قضائيه و دادستاني كل كشور عزم جدي وجود دارد و مثال بارز آن ابلاغ دستور‌العمل دادستاني كل كشور به دادستان‌هاي سراسر كشور بوده تا بر اساس آن به اينگونه پرونده‌ها رسيدگي سريع‌تري شود.

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه در شهر تهران هر 15 روز يك بار ستاد جرايم خاص با حضور همه عوامل ذي‌مدخل تشكيل جلسه مي‌دهد و پرونده‌هاي مهم را مورد رسيدگي قرار مي‌دهد، گفت: به مردم نويد مي‌دهيم كه مبارزه با اينگونه جرايم همه جانبه خواهد بود اما توجه به اين نكته را داشته باشيد كه همه ما بايد نقش خود را ايفا كنيم.

وي تأكيد كرد: به نظر ما اجراي احكام صادر شده براي چنين پرونده‌هايي مي‌تواند آرامش‌بخش باشد و مردم از ما تضمين داشته باشند كه دادستاني براي مبارزه مصمم است.

* بايد در بحث برخورد با مواد مخدر به سراغ سرچشمه‌هاي اصلي قاچاق برويم
----------------------------------------------------------------------------------------

جعفري دولت‌آبادي در پاسخ به سؤالي درباره خط و مشي دستگاه قضايي در برخورد با مواد مخدر و قاچاق گفت: 3 پيشبرد اصلي در اين مقوله وجود دارد كه اولي آن برابر برنامه پنجم توسعه موضوع بستن راه‌هاي توزيع است.

وي افزود: راه‌حل دوم مبارزه با ورود مواد مخدر است كه برعهده پليس و مرزباني است و راه‌حل سوم برخورد با سرچشمه‌هاي اصلي قاچاق است.

وي با اشاره به اين مطلب كه خوشبختانه پليس در هفته‌هاي گذشته تعداد زيادي از معتادان را از سطح شهر جمع كرده است، گفت: بارها شاهد بوديم كه همين معتادان جرايمي مانند كودك‌آزاري، مسائل اجتماعي و مشكلات خانوادگي را رقم زده‌اند و باعث شده‌اند پرونده جديدي در دستگاه قضايي باز شود.

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه در 3هفته اخير چندين آزمايشگاه توليد مواد افيوني توسط پليس شناسايي و عوامل دستگير شده‌اند، گفت: اين مبارزه بايد دامنه‌دار باشد و تلاش كنيم به سرچشمه اصلي قاچاق و توزيع مواد مخدر در كشور برسيم.

* احتمالاً تا هفته آينده رسيدگي به پرونده خميني‌شهر به پايان مي‌رسد
---------------------------------------------------------------------------------

جعفري دولت‌آبادي با اشاره به اين مطلب كه موضوع پرونده خميني‌شهر در حوزه كاري دادستاني تهران نيست، گفت: البته در حاشيه نشست سراسري دستگاه قضايي با رئيس كل دادگستري استان اصفهان ملاقاتي داشتم كه متوجه شدم محاكمه متهمان اين پرونده آغاز شده است.

وي گفت: اميد مي‌رود تا پايان هفته آينده رسيدگي به اين پرونده پايان بپذيرد البته به اين نكته توجه داشته باشيد كه همين كه پليس و دستگاه قضايي اراده جدي نشان دادند و به سرعت متهمان را دستگير كردند جاي اميدواري دارد كه مراحل رسيدگي به اين پرونده نيز با سرعت انجام شود.

* پيشگيري از وقوع جرم بر اساس اصل 156 قانون اساسي وظيفه دستگاه قضايي است
---------------------------------------------------------------------------------------------------

دادستان عمومي و انقلاب تهران با اشاره به اين مطلب كه وظيفه اصلي دستگاه قضايي پيشگيري از وقوع جرم است، گفت: پيشگيري واژه‌اي است كه از بهداشت به داخل دستگاه قضايي رسيده است زيرا در حوزه بهداشت معتقدند بايد پيش از وقوع بيماري با واكسيناسيون افراد از ابتلاي آنها به يك بيماري جلوگيري كرد كه در دستگاه قضايي نيز اصل بر اين است كه از وقوع يك جرم پيشگيري شود.

وي گفت: موضوع پيشگيري در دستگاه قضايي را مي‌توان به خشكاندن سرچشمه‌هاي وقوع جرم ربط داد و تلاش كرد تا وضع جامعه به گونه‌اي تغيير پيدا كند كه زمينه وقوع جرم در آن وجود نداشته باشد.

وي براي مشخص شدن اين موضوع مثالي زد و گفت: اگر بانك‌ها پيش از اعطاي تسهيلات بانكي سوابق افراد را مد نظر قرار دهند و به كساني كه خوشنام نيستند و سابقه عدم پرداخت تسهيلات را دارند توجه كنند شاهد خواهيم بود كه ديگر هيچ بدهكار بانكي به وجود نيامده و ديگر جرمي واقع نمي‌شود.

* افزايش يا كاهش نرخ ديه در حال بررسي است
--------------------------------------------------------

جعفري دولت‌آبادي در پاسخ به سؤالي درباره افزايش يا كاهش نرخ ديه گفت: بحث ديه از اختيارات رئيس قوه قضائيه است.

وي ادمه داد: در حال حاضر هيئتي كارشناسي موضوع قيمت واقعي ديه را در دست بررسي دارد و به محض اينكه به نتيجه برسد ابلاغ خواهد شد.

* به عنوان كارشناس معتقدم اجراي حكم در ملاء عام در پيشگيري از وقوع جرم نقش دارد
---------------------------------------------------------------------------------------------------

دادستان عمومي و انقلاب تهران در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه آقاي جعفري دولت‌آبادي به عنوان كارشناس مسائل حقوقي و قضايي فارغ از مسئوليت دادستاني خود نظرش درباره اجراي احكام در ملاء عام و تأثير آن در پيشگيري از وقوع جرم چيست؟ گفت: به نظر من اجراي حكم در ملاء عام پيشگيري صد در صدي در وقوع جرم دارد.

وي گفت: البته بايد به اين نكته توجه كرد كه اجراي يك حكم در ملاء عام منوط به حكم دادگاه است و مترصد اذن رئيس قوه قضائيه است اما معتقديم كاملا جنبه پيشگيري دارد مگر آن دسته از جرائمي كه بر اساس قوانين موجود نبايد در ملأ عام احكام آنها اجرا شود.

*جرائم اقتصادي عموماً جرائم سازمان يافته هستند
----------------------------------------------------------

جعفري دولت‌آبادي در پاسخ به سؤالي مبني بر اينكه امسال سال جهاد اقتصادي نامگذاري شده دستگاه قضايي براي برخورد با مفسدان اقتصادي چه برنامه‌اي در دست اجرا دارد؟ گفت: جرائم اقتصادي امروز چند ويژگي بزرگ دارند كه يكي از آنها سازمان يافته بودن آنهاست.

وي افزود: عامل ديگر در وقوع اين جرائم اين است كه عمدتا متهمان اينگونه پرونده‌ها كساني هستند كه در بخشهاي مختلف داراي نفوذ هستند البته اين به معناي آن نيست كه اينگونه مجرمان با دولت زد و بند دارند بلكه راه‌هاي نفوذي دارند كه از آنها استفاده مي‌كنند.

وي با اشاره به اين مطلب كه يكي ديگر از ويژگي‌هاي اينگونه جرائم تخصصي بودن وقوع اين پرونده‌ها است، گفت: نمي‌شود اينگونه پرونده‌ها را با پرونده‌هاي عادي مقايسه كرد. اينها نيازمند قضات متخصص و شجاع هستند زيرا در مرحله اول متهمان اين پرونده دست به تطميع زده و در مرحله بعد اقدام به تهديد مي‌كنند.

دادستان عمومي و انقلاب تهران گفت: براي قضات سخت است كه به چنين پرونده‌هايي رسيدگي كند اما خوشبختانه در تهران دادسراي ويژه وجود دارد و به همه مجرمان هشدار مي‌دهيم كه به دنبال سفارش و پارتي‌بازي نباشند.

* سياستمان پذيرش گزارشگر ويژه نيست
------------------------------------------------

جعفري دولت آبادي در بخش پاياني سخنان خود درباره اين پرسش كه در چند هفته اخير رسانه‌هاي غربي اقدامات دستگاه قضايي در برخورد با جرائم خاص و برخي جرائم ديگر را به عنوان مصاديقي از نقض امور بشر عنوان كردند و برخي از سازمان‌هاي بين‌المللي نيز تلاش مي‌كنند تا نماينده‌اي را به ايران بفرستند، دستگاه قضايي چه واكنشي نسبت به اين موضوع خواهد داشت؟ گفت: غربي‌ها بعد از آنكه در موضوع هسته‌اي موفقيت‌هاي لازم را به دست نياوردند به دنبال راهكاري بودند تا جبران خسارت‌هاي خود را كرده باشند.

وي افزود: آمريكا و انگليس خودشان بزرگترين ناقضان حقوق بشر هستند در حالي كه ما معتقديم حقوق محكومان مورد احترام است و اين فريب‌كاري‌هايي كه غرب با نام حقوق بشر مي‌كند به واسطه شكست خوردن آنها در موضوع هسته‌اي و پس از آن فتنه 88 است.

دادستان عمومي و انقلاب تهران تأكيد كرد: سياست ما پذيرش گزارشگر ويژه نخواهد بود زيرا معتقديم هدف از ورود اين نوع گزارشگران صرفا دخالت در امور كشورمان است.

جعفري دولت آبادي در خاتمه دغدغه بزرگ خودش را اعتماد مردم به دستگاه قضايي خواند و گفت: اميدواريم مردم ما را به عنوان ياوران خودشان پذيرا باشند و هر كجا از ما نقصي مي‌بينند از طريق دفترمان مطلب را به ما ارجاع بدهند زيرا مردم بزرگترين ياور ما خواهند بود.




 

اقدامات شبکه ای و هماهنگ فتنه گران با غرب

 


با تلاش های غرب برای فرستادن نماینده حقوق بشر به ایران و فعال شدن فتنه گران و رسانه های غربی در این زمینه ،اقداماتی شبکه ای برای فشار به جمهوری اسلامی ایران قابل مشاهده و رصد است.

در همین زمینه روند شکل گیری و اقدام این شبکه در محورهای زیر قابل بررسی است:
- انتشار اخبار و شایعاتی در زمینه رفتار نامناسب با زندانیان حوادث بعد از انتخابات در سایت های فتنه و اپوزیسیون
- تعیین گزارشگر ویژه حقوق بشر برای اعزام به ایران
- برنامه ویژه نوبت شما بی بی سی برای نظر خواهی از مخاطبان برای تعیین اولویت ها برای گزارشگر ویژه
- اعتصاب غذای زندانیان حواث بعد از انتخابات(روزه ای که در شانتاژ خبری به اعتصاب غذا تبدیل شده است)
- پیام های فتنه گران از جمله خاتمی به زندانیان حوادث بعد از انتخابات برای شکستن اعتصاب غذا در چارچوب پیغام به غرب برای وضعیت بغرنج نشان دادن شرایط زندانیان
- حمایت فتنه گران خارجی از زندانیان حوادث بعد از انتخابات و تاکید بر آزادی آنان
- شرط گذاری لایه های بالادستی فتنه گران برای نظام از جمله برگزاری آزاد انتخابات،رفع حصر سران فتنه و آزادی زندانیان حوادث بعد از انتخابات
گفتنی است مجموعه این اقدامات نشان می دهد که این اتفاقات از یک سناریوی هماهنگ برای ایجاد دالانی جهت فعال کردن و رفع فشارها بر فتنه گران حکایت دارد.


 

بی‌بی‌سی: اینترنت برای ضدانقلاب «سم» است

 

کیهان نوشت: در حالي كه آمريكا تلاش مي كند فتنه گران را با دوپينگ اينترنت زنده نگه دارد و در هفته پيش پروژه اينترنت چمداني را براي حمايت از فتنه گران كليد زد، پايگاه انگليسي بي بي سي خواهان عبور فتنه گران از جنگ اينترنتي و رسيدن به «عمل سياسي» و مخالفت خياباني شد.

بي بي سي فارسي كه طي دو سال گذشته تلاش كرده بود از خاكستر فتنه براي نظام طوفان بسازد و فقط ناكامي درو كرده است، روز گذشته به ناكارآمدي استفاده فتنه گران از اينترنت اعتراف كرد و نوشت: «افراد معترض به انتخابات رياست جمهوري دو سال پيش در ايران و منتقدان حكومت اين كشور، تاكنون از روش هاي مختلفي، از تظاهرات خياباني گرفته تا كمپين هاي اينترنتي، وبلاگ نويسي، تهيه و انتشار فايل هاي ويديويي با موبايل، براي اعتراض استفاده كرده اند، اما گروهي از منتقدان تاكيد مي كنند كه اين كار بيشتر موجب بي عملي معترضان شده، به طوري كه آنها را صرفا به يك كاربر معترض در مقابل كامپيوترها بدل كرده است و فوايد آن بسيار كمتر از زيانش در پيشبرد اهداف معترضان بوده است.»

بخش فارسي بي بي سي كه به شيوه موذيانه اي مخالفان را به عمل سياسي دعوت كرده و قصد آمدن مردم به كف خيابان ها آن هم در آستانه انتخابات مجلس را دارد اين پرسش را مطرح كرد كه: نظر شما در اين باره چيست؟ آيا شما با اين نظر موافقيد كه بهره گيري از فضاهاي مجازي و شبكه هاي اجتماعي معترضان را به كاربران بي عمل اينترنتي تبديل كرده است.

گفتني است روزنامه آمريكايي «يو.اس.اي.تودي» طي مقاله اي به قلم رابرت آدامز اعتراف كرده بود كه به علت وفاداري مردم ايران به نظام حكومتي خود، حضور اپوزيسيون در خيابان ها ناممكن است ولي تهيه گزارش و خبر از طريق سايت هاي اينترنتي ايرانيان مقيم آمريكا و اروپا- بخوانيد گزارش هاي جعلي- مي تواند براي افكار عمومي منطقه كه به ايران چشم دوخته اند مفيد باشد!!



 

رقص برهنه زنان اشرف جلوی مسعود رجوی

 

 عضو سابق شوراي رهبري منافقين در ديدار با دختر بني صدر كه زماني همسر رجوي بوده است، گوشه اي از جنايات وي عليه زنان اين گروهك را افشا كرد. بتول سلطاني در اين ديدار گفت: «مسعود رجوي بعد از دادن هژموني به زنان و بركناري مردان در سطح كل شوراي رهبري و تصميم گيري هاي سازمان به مرور و بعد از طلاق هاي اجباري در اين سازمان اقدام به راه انداختن «حوض» و «رقص رهايي» كه رقص برهنه اعضاي زن شوراي رهبري در حضور وي مي باشد، پرداخت. خانم سلطاني براي خانم فيروزه بني صدر تشريح كرد كه مسعود رجوي حتي به تجاوز جنسي به زنان در سطوح بالاي فرماندهي و لايه اول زنان شوراي رهبري بعد از مريم و ادامه دادن اين روند با ساير زنان پرداخته است.»

گفتني است رجوي پس از فرار فضاحت بار به همراه بني صدر، در اقدامي فريبكارانه با فيروزه بني صدر ازدواج كرد. و با غروري احمقانه اعلام كرد كه مهريه اين ازدواج استقلال و آزادي ايران است!! اما چندي بعد رجوي راهي عراق شد و رسما به صورت مزدور در اختيار صدام قرار گرفت و به عنوان بخشي از ابواب جمعي ارتش عراق به جنايت آشكار عليه هموطنان خود دست زد.


 

هيچ مصلحتي ريختن آبروي افراد را توجيه نمي‌كند

 

حجت‌الاسلام پناهيان در گفت‌وگو با فارس:
هيچ مصلحتي ريختن آبروي افراد را توجيه نمي‌كند

خبرگزاري فارس: يك فعال سياسي و مذهبي با تأكيد بر اينكه مي‌توان بدون پا گذاشتن بر امور شرعي، جامعه را اصلاح كرد، گفت: هيچ مصلحتي ريختن آبروي افراد را توجيه نمي‌كند.


 

حجت‌الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان استاد حوزه و دانشگاه در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس تصريح كرد: استفاده از راه حل‌هاي عجولانه همواره منجر به بروز خطاهايي در رفتارهاي انسان مي‌شود و اگر كسي قصد دارد مشكلات جامعه را حل و به مردم خدمت كند، بايد بداند كه جز با رعايت موازين اخلاقي، اين كار ممكن نيست.

وي افزود: حتي اگر در اين كار خدمتي هم باشد، خطاهاي بسياري در كنار آن رخ خواهد داد.

اين استاد دانشگاه با بيان اينكه به هيچ وجه هيچ مصلحتي توجيه كننده خطاها نمي‌شود، ادامه داد: اگر هم در جايي بين دو حكم خدا ضرورت پرداختن به حكم مهمتر، بيشتر باشد، اين مسئله نيز بسيار نادر است و اصلاً به آن اندازه گستردگي ندارد كه سبب بي‌اخلاقي در جامعه شود.

حجت‌الاسلام پناهيان با اشاره به فرازي از بيانات مقام معظم رهبري پيرامون ضرورت حفظ آبروي افراد گفت: هيچ مصلحتي آبروريزي از افراد را توجيه نمي‌كند و بايد اين نكته را همواره به ياد داشت كه مي‌شود بدون پا گذاشتن روي موازين شرعي، جامعه را اصلاح كرد.

وي با بيان اينكه حتي در قرآن كريم نيز نامي از منافقان برده نمي‌شود، تصريح كرد: نظر دين بر اين است كه مردم به وسيله بصيرت، منافقين و جريانات منافقانه را بشناسند و ائمه هدي نيز اين مسئله را رعايت مي‌كردند.

اين مبلغ ديني ادامه داد: درجه امنيت و آبرو در جامعه بايد بالا حتي در مورد خطاكاران نيز بالا برود.

وي افزود: در بحث انتقاد نيز بايد گفت كه گاهي فردي سخني را به صورت علني مطرح كرده و رفتاري آشكار داشته است كه مي‌توان اين صحبت يا رفتار آشكار او را نقد كرد و اين مجاز هم هست اما اگر خطاي كسي علني نبوده چرا بايد اين خطا در برخي نقدها برملا شود؟

حجت‌الاسلام پناهيان خاطرنشان كرد: حتي اگر با يك جاسوس يا منحرف فكري نيز مواجه مي‌شويم، چه دليلي دارد كه غير از رفتارهاي علني او‌ بياييم و خصوصيات اخلاقي و شخصي‌اش را نيز بيان كنيم؟

اين استاد دانشگاه با تأكيد بر اينكه براي هر نوع افشاگري و نام بردن از افراد متهم يا مجرم بايد منتظر تصميم بالاترين قواي نظام باشيم، گفت: در جامعه‌اي كه حفظ آبروي مردم حرمت نداشته باشد، نمي‌توان عدالت را برقرار كرد.

وي در همين زمينه با اشاره به روايتي از صدر اسلام گفت: هنگاميكه حضرت اميرالمؤمنين(ع) بر عمر بن عبدود پيروز شدند، حتي با وجود اصرار برخي ياران، حاضر نشدند زره گرانقيمت اين مشرك را از بدنش خارج كنند و به عنوان غنيمت بردارند و هنگاميكه رسول خدا(ص) علت اين اقدام ايشان را جويا شدند، فرمودند كه به اين دليل كه عمر رئيس قبيله‌اش بوده و حرمت دارد، نخواستم حرمتش با اين كار بشكند.

حجت‌السلام پناهيان با بيان اينكه همين‌گونه رفتارهاي اخلاقي اميرالمؤمنين(ع) و رسول گرامي اسلام(ص) بوده كه سبب بنيان‌گذاري دين اسلام شده است، خاطرنشان كرد: با تمسك به اصول اخلاقي پيش رفتن دشوار است و در ظاهر انسان را ديرتر به مقصد مي‌رساند اما اين روش پايدار و داراي كمترين آسيب است.
 


 

«پيدا و پنهان» با موضوع امنيت ملي بازنويسي شد

 

براي توليد در مركز سيمافيلم؛
«پيدا و پنهان» با موضوع امنيت ملي بازنويسي شد

خبرگزاري فارس: سه فيلمنامه از مجموعه اپيزوديك «پيدا و پنهان» با موضوع امنيت ملي بازنويسي شد.


 

به گزارش خبرگزاري فارس به نقل از سايت خبري سيمافيلم، حسين تراب‌نژاد، نويسنده اين اثر با بيان اين مطلب، افزود: بازنويسي دو فيلمنامه «چراغ‌ها را تو خاموش كردي» و «مترجم» همراه با مهدي محمدنژاديان، امين بهروزي و فروغ فروهيده را به‌تازگي به پايان رسانديم.
او افزود: در اين دو داستان تلاش شده تا از منظر متفاوتي بازنويسي شده حتي يك سكانس اكشن هم وجود ندارد.
تراب‌نژاد ادامه داد: داستان ديگري از اين مجموعه كه بازنويسي آن به اتمام رسيده، «ثانيه‌هاي جهنمي» نام دارد كه طرح اوليه آن را خودم ارائه داده‌ام. اين قصه روايت‌گر ماجراي گروهي از سربازان حزب بعث عراق است كه مأموريت پيدا مي‌كند تا در زمان سفر نخست وزير عراق به ايران، با ترور او ثابت كنند كه در ايران امنيت وجود ندارد.
اين فيلمنامه‌نويس اظهار داشت: هر سه فيلمنامه با مشاوره «مهدي ارگاني» نوشته شده و براي اعلام‌نظر نهايي و دريافت كد توليد به مركز سيمافيلم ارائه شده است. همچنين براي بازنويسي دو داستان ديگر از اين مجموعه به نام‌هاي «نقب شب» و «پشت دروازه‌هاي شهر»، منتظر نظر گروه هستيم.
مجموعه «پيدا و پنهان» به تهيه‌كنندگي محمدرضا عباسيان در گروه علمي-فرهنگي مركز سيمافيلم تهيه و توليد مي‌شود.
 


 

اشميت تأثير مشكلات اقتصادي اروپا بر خانواده‌ها را تصوير مي‌كند

 

در پروژه «همه‌اش همين است»؛
اشميت تأثير مشكلات اقتصادي اروپا بر خانواده‌ها را تصوير مي‌كند

خبرگزاري فارس: هانس كريستيان اشميت فيلمساز آلماني فيلم جديد خود «همه‌اش همين است» را با حمايت مالي دولت مركزي جلوي دوربين مي‌برد. اين فيلم تأثير مشكلات اقتصادي اروپا بر روي خانواده‌هاي معمولي را به نمايش مي‌گذارد.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، نهاد سينمايي BKM كه وابسته به دولت آلمان است يك كمك مالي 200 هزار يورويي به فيلم تازه اشميت مي‌كند.
رقم دقيق هزينه‌هاي توليد فيلم به صورت رسمي اعلام نشده ولي گفته مي‌‌شود اشميت فيلم خود را با هزينه‌اي 4 ميليون دلاري مي‌سازد.
با آن كه رقم كمك نهاد سينمايي BKM بالا نيست، ولي سازندگان آن از همكاري و همراهي مثبت دولت ابراز رضايت كرده‌اند.
قصه اين درام اجتماعي درباره خانواده‌اي است كه هنگام ديدار پسر جواني از خانواده‌اش در حومه شهر از هم پاشيده مي‌شود.
اين قصه تلاش دارد تأثير مشكلات اقتصادي اروپا پس از بحران بين‌المللي دو سال قبل را بر روي خانواده‌هاي معمولي به نمايش بگذارد.
كمك مالي BKM بخشي از طرح اين نهاد براي كمك به توليد حدود 10 فيلم سينمايي داستاني و مستند است.
رقم كلي حمايت اين نهاد از محصولات سينمايي در هر سال حدود 3 ميليون دلار خواهد بود.
اشميت كار فيلمسازي را از سال 1989 با ساخت چند مجموعه تلويزيوني و فيلم مستند شروع كرد.
او كه بيشتر در رشته مستند كار و فعاليت كرده،‌اولين فيلم بلند داستاني خود «23» را در سال 1998 كارگرداني كرد.
اشميت تا به حال 11 كار سينمايي و تلويزيوني داشته كه 5 تاي آنها فيلم‌هاي بلند داستاني بوده‌اند.
آخرين كار سينمايي او تا به امروز مستندي درباره محيط زيست است كه در سال 2009 ساخت.
 


 

بحران آموزشي اخير آمريكا روي پرده سينما

 

دانيل بارنز «من هنوز بلند مي‌شوم» را مي‌سازد
بحران آموزشي اخير آمريكا روي پرده سينما

خبرگزاري فارس: «من هنوز بلند مي‌شوم» درام اجتماعي و پرورشي جديد صنعت سينماست كه قصد دارد مشكلات و بحران آموزشي اخير آمريكا را مورد بحث و بررسي قرار دهد.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، فيلم‌نامه اين فيلم با الهام از بحران آموزشي اخير كشور آمريكا نوشته شده و به عنوان يك فيلم مستقل جلوي دوربين مي‌رود.
ويولا ديويس بازيگر رنگين پوست سينما و مگي گيلنهال در اين فيلم در نقش مادراني سخت‌كوش و گرفتار بازي مي‌كنند كه عليه سيستم‌آموزشي موضع مي‌گيرند. هدف آن‌ها ايجاد تغيير در سيستم اداره‌ي مدرسه فرزندانشان در يك شهر كوچك است اما تلاش سرسختانه اين دو مادر براي ايجاد تغييرات در سيستم آموزشي با موانع و دست‌اندازهاي متعددي روبرو مي‌شود. در اين رابطه تعددي از معلم‌هاي مدرسه هم با دو شخصيت اصلي قصه فيلم همراه مي‌شوند و موج اعتراضي به شهرهاي بزرگ‌تر هم مي‌رسد.
دانيل بارنز فيلم‌ساز مستقل سينما «من هنوز بلند مي‌شوم» را كارگرداني مي‌كند. فيلم‌نامه اريژينال فيلم را برين هيل نوشته است.
بخش مهمي از قصه فيلم اختصاص به تبعيضاتي دارد كه نسبت به دانش‌آموزان رنگين پوست در مدارس آمريكا اعمال مي‌شود.
به همين دليل ، تعداد زيادي از بازيگران فيلم از بين هنرمندان سياه‌پوست انتخاب شده‌اند.
كمپاني فوكس قرن بيستم «من هنوز بلند مي‌شوم» را در آمريكاي شمالي پخش خواهد كرد.
 


 

 



:: بازدید از این مطلب : 201
|
امتیاز مطلب : 22
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : چهار شنبه 8 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

طرح عدالت‌محور ايجاد هشت منطقه فرهنگي در كشور به كجا رسيد؟

 

پيگيري وعده دو سال قبل؛
طرح عدالت‌محور ايجاد هشت منطقه فرهنگي در كشور به كجا رسيد؟

خبرگزاري فارس: با گذشت كمتر از دو سال از طرح وزارت ارشاد و معاونت سينمايي اين وزارتخانه مبني بر ايجاد هشت منطقه فرهنگي در كشور، هنوز اتفاق شايان ذكري در اين حوزه نيفتاده و اين طرح همانند بسياري از طرح‌ها، به اجرا درنيامده است.


 

به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، سال 88 با سر كار آمدن معاونت سينمايي فعلي، يكي از برنامه‌هاي كلان اين معاونت در راستاي عدالت‌محوري دولت دهم و سياست‌هاي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، ايجاد هشت منطقه فرهنگي در كشور عنوان و كم و بيش صحبت‌هايي درباره چگونگي اجراي اين طرح مطرح شد.
«جواد شمقدري» معاون سينمايي وزارت ارشاد سال 88 نيز پيرو برنامه‌هاي وزارت ارشاد در اين زمينه، درباره اين طرح گفته بود: «بسياري از فيلم‌هاي توليد شده، فيلم‌هاي ارزشمند و خوبي هستند و نمره خوبي هم مي‌گيرند اما مشكل مردم بيرجند يا ايذه نيستند و حتي براي شهرستان‌هاي بزرگ نيز گرفتاري‌ها و مشكلات و سوژه‌هاي استفاده شده در اين فيلم‌ها آن‌چنان فراگير نيستند و ما نبايد 40 ميليون مخاطب ديگر خود را فراموش كنيم.
وي راهكار حل اين مشكل را هم بيان كرد و‌ افزود: بايد عرصه‌اي ايجاد كنيم كه افراد بومي هر منطقه در خلق يك اثر سينمايي مشاركت داشته باشند.
اين خبر براي علاقه‌مندان سينما در شهرستان‌هاي مختلف كشور كه با كمترين امكانات فعاليت مي‌كنند، خبري خوشحال‌كننده‌ و نويدبخش تحول در حوزه سينما بود.
معاونت امور سينمايي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،‌ حدود 3 ماه پس از اين گفت‌وگوي شمقدري، مباني اصلي طرح را هم به شرح ذيل اعلام كرد:

تشكيل شوراي طرح و برنامه‌ريزي در هر منطقه با حضور كارشناسان فرهنگي جهت تصويب فيلمنامه، برآورد بودجه و صدور مجوز توليد.

الف) توليد يك يا دو فيلم سينمايي بر اساس توافق معاونت با استان‌ها
ب) توليد3 تا 5 فيلم سينمايي (نمايش خانگي) بر اساس توافق معاونت با استان‌ها
ج) توليد 5 تا 8 فيلم مستند بر اساس توافق معاونت با استان‌ها
د) توليد 7 تا 12 فيلم كوتاه داستاني بر اساس توافق معاونت با استان‌ها

در اين طرح پيش‌بيني بودجه هم شده است كه طي آن 60 درصد تعهدات توسط معاونت امور سينمايي و 40 درصد توسط استانداران مناطق پرداخت خواهد شد.
موضوعات و طرح‌هاي فيلم‌هاي توليدي هم داراي شرايطي چون نيروي بومي در هر منطقه، لوكيشن بومي در هر منطقه و در مناطق مرزي توليد مشترك با كشورهاي همسايه عنوان شده بود.
با اين وجود پس از گذشت كمتر از دو سال از ارائه اين طرح، هنوز اتفاق خاصي در اين حوزه نيفتاده و گويا اصلا شوراي طرح و برنامه‌ريزي هر منطقه تشكيل نشده كه بخواهد فيلمي توليد كند.
بر اساس گزارش فارس، اگر قرار باشد يك يا دو فيلم سينمايي، 3 تا 5 فيلم ويديويي، 5 تا 8 فيلم مستند و 7 تا 12 فيلم كوتاه داستاني [با اين قيد كه نيرو و لوكيشن بومي در آن مورد استفاده قرار گيرد] توليد شود، اتفاقات خوبي خواهد افتاد و عدالت‌محوري به معناي واقعي در حوزه سينما ايجاد مي‌‌شود.
از طرف ديگر با اجراي اين طرح، شاهد اشتغال‌زايي در شهرستان‌ها هم خواهيم بود اما اينكه چرا اين طرح تاكنون به مرحله اجرا نرسيده، سوالي است كه بايد مسئولان معاونت سينمايي به آن پاسخ دهند.
از سوي ديگر «جواد آرين‌منش» عضو كميسيون فرهنگي مجلس شوراي اسلامي چندي پيش در گفت‌وگويي اعلام كرده بود كه تنها 25 درصد از بودجه‌اي كه براي ارتقاي فرهنگ در استان‌ها اختصاص پيدا كرده، در استان‌ها هزينه شد و مابقي به پرداخت يارانه‌ها تخصيص پيدا كرد.
شايد يكي از دلايل اين امر هم بحث هميشگي نبود «بودجه» است كه مديران پيش از هر چيزي آن را مطرح مي‌كنند تا توجيه كارهاي نكرده‌شان باشد.
احتمالا اين بار هم همين جواب شنيده مي‌‌شود كه استانداران و يا حتي خود معاونت سينمايي به دليل نبود بودجه و اختصاص پيدا كردن آن به پرداخت يارانه‌ها نتوانستند وارد حوزه اجرا شوند و همانند بسياري از طرح‌هاي ديگر كه فقط اخبار اوليه آن به گوش‌مان مي‌رسد، اين طرح هم فقط در حد حرف باقي مي‌ماند و به فراموشي سپرده مي‌شود.
گويا باز آش همان آش و كاسه همان كاسه است و بايد بار ديگر شاهد تفكر فيلمسازان تهراني در لوكيشن‌هاي آپارتماني باشيم.
 


 

بهزاد: كودك در سينماي ايران دست كم گرفته مي‌شود

 

تابستان و علت‌يابي خلأ اكران فيلم كودك/6
بهزاد: كودك در سينماي ايران دست كم گرفته مي‌شود

خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم‌هاي «دره شاپرك‌ها» و «كاكلي» گفت: در سينماي ايران كودك دست كم گرفته مي‌شود، اين در حالي است كه آينده‌سازان سينماي ايران همين كودكاني هستند كه كمترين بها به آنها داده مي‌شود.


 

فريال بهزاد در گفت‌و‌گو با خبرنگار سينمايي باشگاه خبري فارس "توانا "‌، در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به فعاليت ناتمام گروه سينمايي كودك و نوجوان در دهه 60 و زنگ سينما در سال گذشته، در خصوص ركود اكران سينماي كودك و راهكارهاي احياي اين سينما بيان داشت: به طور كلي در دنيا، سينماي كودك ازاهميت خاصي برخورداراست چراكه اهميت به كودك يعني اهميت به نسل آينده يك مملكت است، اما اين اواخر در ايران توجه‌ خاصي به سينماي كودك ديده نمي‌شود.
وي در ادامه خاطر نشان كرد: زماني قراربود، سازمان آموزش و پرورش يك روز در هفته "زنگ سينما " و "زنگ تئاتر " را در دروس دانش‌آموزان جاي دهد اما اين اتفاق نيافتد، ‌در ضمن بسياري از صاحبان فيلم هاي كودك نيز اظهار آمادگي كرده بودند كه در سانس‌هاي صبح براي كودكان اكران نيم بها، يك سوم قيمت و حتي رايگان داشته باشند تا حداقل مخاطبان اصلي اين نوع فيلم‌ها به ديدن آثار بنشينند اما متأسفانه آموزش و پرورش هماهنگي‌هاي لازم را انجام نداد و اين اتفاق خوشايند انجام نشد.
كارگردان فيلم «دره شاپرك‌ها» اظهار داشت: هم اكنون فيلم‌هايي كه در ژانر كودك ساخته مي‌شوند به دليل اينكه هيچ اكراني به آن داده نمي‌شود و اكثر اكران‌ها به سينماي بزگسال اتخصاص مي يابد، از يادها رفته‌اند.
بهزاد تأكيد كرد: زماني كه گروه سينمايي كودك و نوجوان وجود داشت، شور و حال خاصي در كل جريان اكران حاكم بود، حتي داخل و بيرون اين سالن‌هاي سينما مطابق با روحيات كودكان تزئين مي شد.
وي درادامه گفت: اما هم اكنون در برپايي جشنواره كودك و نوجوان نيز ترديد وجود دارد و اگر سينماگري درباره كودكان فيلم مي‌سازد تمام تلاش وي، رساندن فيلم به جشنواره است و بس و اميدي براي اكران آن ندارد و بسياري از فيلمسازان كودك، به ژانرهاي ديگر سينما تمايل پيدا كرده‌اند.
كارگردان «كاكلي» در ادامه اذعان داشت: نكته قابل بحث ديگر عامل عدم تكنولوژي لازم در سينماي كودك است چراكه فيلمسازان بايد توجه داشته باشند كودكاني مخاطب فيلم‌هاي آنان هستند كه فيلمي چون «هري پاتر» را ديده‌اند و فيلم‌هاي سينماي كودك ما بايد پاسخگوي نسلي كه در قرن بيست‌و‌يكم زندگي مي كنند باشد اما حقيقتاً سينماي كودك ايران در خصوص تكنولوژي درجا مي‌زند.
اين كارگردان در ادامه بيان داشت: راهكاريي نيز در احياي سينما كودك وجود دارد، مي توان فيلم‌هاي خوش ساخت قديمي مانند «اشك‌ها و لبخند‌ها»، «گلنار» و ... را دوباره، براي نسل جديد اكران كرد و يقيناً، اين فيلم‌ها به دليل خوش ساخت بودن و تاريخ مصرف نداشتن آثار كودك با استقبال خوبي مواجه خواهند شد.
وي در ادامه گفت: بنده به خاطر دارم گروه جديد سينمايي كه وارد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي شد روزنامه‌ها تيتر بزرگي مبني بر ساخت هزار سالن سينما زدند اما نه تنها اين تعداد سالن سينما ساخته نشد، در حق سينما نيز كار چندان مهمي انجام نشد، حال با وجود اين شرايط مي‌توان از سالن‌هاي زيادي كه آموزش و پروش دارد براي اكران فيلم‌هاي كودك استفاده كرد و حتي با ويدئو پروژكتور فيلم كودك را براي مخاطبان اصلي آن به نمايش در آورد.
كارگردان «مرد نامرئي» در پايان گفت: متأسفانه در سينماي ايران كودك دست كم گرفته مي‌شود و هر زماني كه فيلمي قرار است در خصوص كودك ساخته شود اين طور تصور مي‌شود كه هيچ توليد فكر و تجهيزات خاصي لازم نيست و كسري بودجه‌ها نيز به اين بخش اختصاص مي‌يابد و متأسفانه سيما و سينما در عرصه كودك در ورطه تكرار و تلقيد گرفتار است اين در حالي است كه آينده‌سازان سينماي ايران همين كودكاني هستند كه كمترين بها به آنها داده مي‌شود.
 



 

ضرغامي «راديو نمايش» را فردا افتتاح مي‌كند

 

به همراه قدرداني از هنرمندان راديو نمايش؛
ضرغامي «راديو نمايش» را فردا افتتاح مي‌كند

خبرگزاري فارس: شبكه راديويي نمايش فردا (6 تيرماه) توسط ضرغامي(رئيس رسانه ملي) افتتاح مي‌شود.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، محمود زنده‌نام رييس مركز هنرهاي نمايشي و راديو نمايش با بيان اين مطلب افزود: امسال در آستانه عيد مبعث، راديو نمايش به مشتاقان و علاقه‌مندان هنرهاي نمايشي اهدا خواهد شد.
وي گفت: ساختار پيچيده و جذاب نمايش در شبكه راديويي به گونه‌اي است كه ذهن خيال‌انگيز مخاطب را به دنياي جديدي دعوت مي‌كند كه در هيچ كجاي ديگر و با هيچ رسانه ديگري نمي‌توان به آن رسيد.
بر اساس اين خبر؛ راديو نمايش دوشنبه 6 تير ماه 1390، با حضور رئيس رسانه ملي، معاون صدا، اساتيد دانشگاه، هنرمندان، معاونين و مديران سازمان در استوديو شماره 1 واقع در ساختمان شهداي راديو، افتتاح خواهد شد.
برنامه‌هاي راديو نمايش هر روز از ساعت 17 تا 24 و تكرار آن از ساعت 12 شب الي 6 صبح روز بعد روي موج اف ام، فركانس 5/107 پخش خواهد شد.
 


 

تصويربرداري اپيزود دوم «مانده از آسمان» آغاز شد

 

با روايتي از راهيان نور؛
تصويربرداري اپيزود دوم «مانده از آسمان» آغاز شد

خبرگزاري فارس: تصويربرداري اپيزود دوم «مانده از آسمان» با روايتي از راهيان نور آغاز شد.


 

به گزارش خبرگزاري فارس، مجري طرح تله فيلم سينمايي «مانده از آسمان» با بيان اينكه تصويربرداري داستان دوم اين تله فيلم سينمايي از اول تيرماه امسال آغاز شده است،‏ گفت: از نيمه دوم خردادماه تصويربرداري اپيزود اول در آبادان و يادمان‌هاي راهيان نور و منطقه اروند كنار و ديگر لوكيشن‌ها تصويربرداري شد و تصويربرداري اپيزود دوم و سوم تا 25 تير ماه به طول مي‌انجامد.
بنابراين گزارش، تله فيلم سينمايي مانده از آسمان با نام اوليه "آخرين وصيت " به سفارش سازمان اردويي راهيان نور و گردشگري بسيج، اواخر اسفند 1389 مجوز توليد گرفت و از نيمه دوم خرداد ماه در آبادان و يادمان‌هاي راهيان نور و منطقه اروند كنار و ديگر لوكيشن‌هاي ديده شده در حال تصويربرداري است و تا 25 تير ماه تصويربرداري آن به طول مي‌انجامد.
يوسف خزايي ادامه داد: سياست‌هاي چهارگانه‌اي كه از سوي رهبر فرزانه انقلاب اسلامي براي دوره جديد مديريت سازمان صداوسيما طرح شده به طور جامع در برنامه‌سازي‌هاي مربوط به راهيان نور وجود دارد و همان سياست‌ها‏، سياست اصلي و راهبردي راهيان نور كه اميد، آگاهي، دين و اخلاق است، از ويژگي‌هاي ارزشمند و بارز كاروان راهيان نور است.
وي افزود: راهيان نور از حركت‌هاي فرهنگي موثر در ساليان اخير بوده كه با استفاده از گنج عظيم دفاع مقدس توانسته جاي خود را در ميان گروه‌هاي مختلف اجتماعي باز كند. بنا بر اين به نظر مي‌رسد اين حركت تاثيرگذار فرهنگي هنوز گوشه‌ها و عرصه‌هاي ناشناخته‌اي دارد و هنوز نتوانسته به عنوان يك حركت اجتماعي موثر و ناب فرهنگي و لايي همه ظرفيت‌هاي خود را آزاد سازند.
وي اضافه كرد: راهيان نور كه بنا به فرمايش رهبر فرزانه انقلاب از اثرگذارترين حركت‌هاي فرهنگي كشور است بايد به لحاظ فرآيند تبليغات و انتشار آن مورد آسيب شناسي قرار گيرد كه توليد فيلم‌هاي سينمايي و سريال‌هاي تلويزيوني ابزار مناسبي براي انتقال صحيح فرهنگ راهيان نور است.
مجري طرح اين تله فيلم خاطرنشان كرد: توليد فيلم سينمايي مانده از آسمان كه با رويكرد عميق به دستاوردهاي فردي و اجتماعي كاروان‌هاي راهيان نور مي‌پردازد، مي‌تواند گامي موثر در اصلاح فرآيند تبليغات و نشر ترويج ارزش‌هاي دفاع مقدس به شمار آيد.
بنا بر اين گزارش، اين تله فيلم به كارگرداني محمدرضا آهنج و تهيه‌كنندگي محمدرضا شرف‌الدين، از نيمه دوم خردادماه كليد خورده و به مناسبت فرارسيدن هفته دفاع مقدس از شبكه يك سيما‏، شبكه جام جم و المنار پخش خواهد شد.
اين تله فيلم با اجراي عوامل زير ساخته مي‌شود:
نويسنده فيلم‌نامه: هومان فاضل، كارگردان: محمدرضا آهنج، بازيگران: اپيزود اول: پژمان بازغي، ماه‌چهره خليلي، اپيزود دوم: بهرام ابراهيمي، بهناز توكلي، اپيزود سوم: امير آقايي، آتنه فقيه‌نصيري، اميررضا آهنج، هستي مهدوي‌فر، مدير توليد: فرحناز حسيني، برنامه‌ريز و دستيار اول كارگردان: شكيل مظفري، مدير تصويربرداري: فرشاد گل‌سفيدي، طراح صحنه: ولي خزايي، طراح لباس: شهين صالحي، مدير گريم: مهري شيرازي، مدير تداركات: شهرام صمدي، منشي صحنه: ليلا ستايش، دستيار دوم كارگردان: عليرضا فرد، تهيه كننده: محمدرضا شرف الدين، مجري طرح: يوسف خزايي، سفارش دهنده: سازمان اردويي راهيان نور و گردشگري بسيج، شبكه پخش كننده: شبكه اول سيما، شبكه جام جم، شبكه المنار.
 




 

«مهمان ويژه» 20 تير ماه كليد مي‌خورد

 

با بازي جعفردهقان، مهدي اميني خواه، زهرا اويسي و...
«مهمان ويژه» 20 تير ماه كليد مي‌خورد

خبرگزاري فارس: پيش توليد فيلم ويدئويي «مهمان ويژه» به كارگرداني سيداسماعيل جلالي آغاز شد و 20 تيرماه فيلم در خانه‌اي ويلايي جلوي دوربين مي‌رود.


 

سيد اسماعيل جلالي كارگردان در گفت‌وگو با خبرنگار راديو و تلويزيون فارس گفت: به تازگي پيش توليد فيلم را آغاز كرديم و با انتخاب ويلايي در منطقه كامرانيه اميدواريم بتوانيم 20 تيرماه فيلم را جلوي دوربين ببريم.
وي درباره داستان فيلم توضيح داد: فيلم داستاني معمايي دارد و روند داستان به گونه‌اي است كه تا آخرين لحظات مخاطب را به خوبي با خود درگير مي‌كند.
فيلمنامه فوق‌العاده سختي است حدود 90 درصد داستان در يك خانه‌اي ويلايي و كاخ مانند خواهد گذشت و ما با حضور راننده آژانس و مسافر با 5 زوج ساكن اين خانه آشنا خواهيم شد.
طبق برنامه‌ريزي انجام شده تصويربرداري در تهران و حدود 20 جلسه به طول خواهد انجاميد. حدود 12 روز گروه در ويلا مشغول تصويربرداري خواهند بود و مابقي صحنه‌ها در خانه راننده آژانس (مهدي اميني خواه) و خيابان‌هاي تهران ضبط خواهد شد.
فيلمنامه «مهمان ويژه» توسط سينا سعيد وزيري نوشته شده و داستانش درباره راننده آژانسي است كه يك مسافر مهم را به يك ويلا مي‌رساند، وقتي مسافر از او كمكي مي‌خواهد در مقابل يك عمل انجام شده قرار مي‌گيرد و...
در اين فيلم جعفر دهقان، مهدي اميني‌خواه، زهرا اويسي، شهراد وثوقي، پرستو صالحي، ليلا بوشهري، كامران دهقان، سيما مطلبي، جواد عاقبت‌بين، اكبر آبديده و... با معرفي وحيد وفايي به ايفاي نقش مي‌پردازند.
تعدادي از عواملي كه در ساخت فيلم همكاري دارند، عبارتند از:
نويسنده فيلمنامه: سينا سعيد وزيري/ تهيه‌كنندگان: مجيد وعلي پاكدامن/ كارگردان: سيد اسماعيل جلالي /مجري طرح: محمدتقي كاسه ساز (موسسه طلوع سبز انتظار)/ مديرتصويربرداري: هومن سلماسي/ مديرصدابرداري: آرش برومند/ موسيقي: اميد رهبران/ دستيار اول كارگردان و برنامه‌ريز: امين اقبال‌زاده/ طراح صحنه و لباس: مصطفي منفرد/ طراح گريم: مرتضي زاهدي/ منشي صحنه: سميه شهرابي/ مديرتوليد: حسن پاكدامن/ مديرتداركات: مرتضي خسروي‌مجد
سيد اسماعيل جلالي پيش از اين ساخت دو تله فيلم «جورچين» و «دنياي گمشده» را تجربه كرده است.
 



 

تصويربرداري فيلم ويدئويي «آشيانه در باد» به پايان رسيد

 

خبرگزاري فارس: تصويربرداري فيلم ويدئويي «آشيانه در باد» به كارگرداني منوچهر مصيري و تهيه‌كنندگي سيد جواد قاضي روز گذشته به پايان رسيد.


 

به گزارش خبرنگار راديو و تلويزيون فارس، تصويربرداري فيلم ويدئويي «آشيانه در باد» روز گذشته با ضبط تصاويري در اتوبان پاك‌نژاد به پايان رسيد هنوز تدوين‌گري براي فيلم مشخص نشده است.
در آخرين روز تصويربرداري مهدي سلوكي و مليحه رخشاني جلوي دوربين رفتند.
طبق برنامه ريزي انجام شده تصويربرداري طي 27 جلسه در تهران و در لوكيشن‌هاي مختلف از جمله خانه، بيمارستان، مغازه و خيابان‌هاي تهران به طول انجاميد.
فيلمنامه توسط عباس نادري نوشته شده و داستان دختر و پسري جوان را روايت مي‌كند كه قصد ازدواج با يكديگر را دارند اما در آزمايشات ازدواج مشخص مي‌شود آنها نمي‌توانند با يكديگر ازدواج كنند...
در اين فيلم كاوه سماك باشي، مريم سلطاني، عنايت بخشي، صديقه كيانفر، مليحه رخشاني و با حضور مهدي سلوكي به ايفاي نقش مي‌پردازند.
تعدادي از عواملي كه در ساخت فيلم همكاري دارند، عبارتند از:
نويسنده فيلمنامه: عباس نادري/ كارگردان: منوچهر مصيري/ تهيه‌كننده: سيد جواد قاضي/ مديرتصويربرداري: سيد محمد قاضي/ صدابردار: حميد اسلامي/ طراح گريم: حسين صالحيان/ طراح صحنه و لباس: صفورا صفاري/ مديرتوليد: هوشنگ حمزه‌اي/ دستيار اول كارگردان و برنامه‌ريز: حميد كاوياني/ جانشين توليد: حيدر يزدان خواه/ مدير تداركات: احد شيرين زاده / منشي صحنه: نسيم مرادي.
 



 

81 کاندیدای مشترک انحرافی‌ها با فتنه گرها

جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اینکه شاخص‌های جریان فتنه با 100 نفر برای انتخابات آینده مجلس مذاکره کرده‌اند، اظهار داشت: 81 نفر از این 100 نفر اعلام کرده‌اند که رئیس جریان انحرافی نیز با آنها مذاکراتی داشته که  رئیس جریان انحرافی نیز با آنها مذاکراتی داشته که این نشانگر یکی بودن اهداف مشترک آنها است.
  حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور، عصر دیروز در نشست تیرماه جامعه اسلامی مهندسین با بیان اینکه دشمنان انقلاب اسلامی و اسلام در اهداف خود ثابت هستند و تغییر هدف نداده‌اند،‌ اظهار داشت: اگر تغییری باشد در عرصه استراتژی و تاکتیک است.
وی افزود: اگر دیدگاه جمهوری‌خواهان و دموکرات‌‌ها در آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران را بررسی کنیم، ممکن است در بعد عملی و برخورد تفاوت‌هایی باشد ولی در اسقاط نظام تردیدی ندارند.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به تحریک منافقین توسط غرب گفت: آنها گروهک‌هایی را به جان مردم انداختند که در ترورهای مختلفی نقش داشتند.


16 هزار و 800 شهید ترور داریم

ذوالنور با بیان اینکه در کشور 16 هزار و 800 شهید ترور داریم، تصریح کرد: وقتی به ماهیت جریان‌های ترور نگاه می‌شود، همه سر در توبره غرب و بعضا شرق دارند.
وی تلاش دشمن برای براندازی نظام از طریق تهدیدات سخت، تحمیل جنگ هشت ساله، ‌عملیات روانی گسترده و تحریم اقتصادی را از جمله اقدامات دشمن برشمرده و گفت: بعد از 32 سال اگر نتوانستند تغییر از برون را محقق کنند با توجه به اینکه اهدافشان ثابت است، سقوط نظام از درون را هدف قرار داد‌ه‌اند.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اینکه گستردگی جبهه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران فراتر از جنگ فرهنگی است، اظهار داشت: در جنگ تحمیلی دو نوع جنگ داشتیم یکی جنگ رو در رو بود که نمونه آن را در عملیات بدر و والفجر داشتیم و نوع دوم جنگ برون مرزی بود که در آن از علائم و نشانه‌های دشمن برای نفوذ استفاده می‌شد. 

دشمن از تغییر از برون نتیجه نگرفته است

این کارشناس مسائل سیاسی افزود: دشمن از تغییر از برون نتیجه نگرفته و تغییر از درون را در دستور کار خود قرار داده است و با ژست طرفداری از مردم، کلمات جذاب و دلنشین وارد میدان می‌شود.
وی ادامه داد: آنها از الفاظ و شیوه‌هایی استفاده می‌کنند که مردم آنها را از خود ببینند و بپذیرند، بنابراین نفاق و دورویی روش جدید دشمن است. 

امام زمان‌ها و "خدا "های زیادی در زندان‌ داریم

جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه با رشد فناوری‌های جدید گروه‌ها می‌توانند قدرت پیشروی خود را افزایش دهند، تصریح کرد: در عرصه فرقه‌سازی شاهد تجدید حجتیه هستیم و اکنون امام زمان‌ها و خداهای زیادی داریم که در زندان‌ها هستند.
ذوالنور ادامه داد: برای نمونه فردی که از نیروهای مسلح اخراج شده با ادعای امام زمانی مریدان زیادی را به خود جذب کرده و بعد از آن با ادعای خدایی آدم‌هایی را اطراف خود دارد که جلوی وی هفت الی هشت ساعت سجده می‌کنند.
وی افزود: برخی سی‌دی ظهور را می‌سازند و می‌گویند مقام معظم رهبری سید خراسانی است در حالی که کسی نمی‌تواند به قطع بگوید ایشان سید خراسانی است. 

پیشگویان زمان ظهور امام زمان، دروغگو هستند

این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه کسانی که وقت ظهور را پیش‌بینی می‌کنند دروغگو هستند، گفت: در یکی از کتاب‌های انحرافی از علائم ظهور این گونه بیان شده که در منطقه دو عبدالله خواهد بود که اکنون نیز دو عبدالله داریم یکی در اردن و دیگری در عربستان است.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به تلاش عده‌ای برای دعوت از ملک عبدالله، پادشاه اردن به ایران گفت: آنها تلاش می‌کردند با جاذبه‌های گردشگری رغبتی در وی ایجاد کنند و در آبگرم سرعین ببینند که آیا وی دارای علایم سفیانی است یا نه؟ 

جریان انحرافی خطرناک‌تر از همه جریانات تاریخ انقلاب است

ذوالنور با بیان اینکه جریان انحرافی در تاریخ انقلاب اسلامی بی‌سابقه بوده و خطرناک‌تر از همه جریانات است، گفت: این جریان حتی از جریان‌هایی مثل ملی مذهبی‌ها، حاکمیت افراطیون در دوره اصلاحات، منافقین و حجتیه‌ها، خطرناک‌تر است.
وی ادامه داد: بر اساس مبنای فکری حجتیه در دوران ظهور هر نوع حکومتی جائر است لذا برای حفظ ظاهر هم که شده باید از حکومت فاصله بگیرند ولی جریان انحرافی علاوه بر همه انحرافات حجتیه قدرت و ثروت را نیز در اختیار دارد.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با بیان اینکه ادعا می‌کنم در دوران اصلاحات هیچ یک از آرمان‌های انقلاب، اهداف امام و ارزش‌های انقلاب از حمله محفوظ نماند، گفت: در دوران اصلاحات 8 هزار ساعت سخنرانی دارم که در آنها به حملاتی که به ارزش‌ها شده پاسخ داده‌ام. 

خاتمی گفت که بهترین مکتب برای حکومت لیبرالیسم است
وی با بیان اینکه مبنای فکری اصلاح طلبان لیبرالیستی بود، اظهار داشت: رحیم پور ازغدی در رابطه با دیدار خود با خاتمی می‌گوید که دفتر خاتمی از من دعوت کرد و و در دیداری که با خاتمی داشتم وی به من گفت که مباحث شما ریشه در سوسیالیسم دارد.
وی افزود: ‌ازغذی در پاسخ خاتمی گفته بود بحث شما یکطرفه است تفکرات شما نیز لیبرالیستی است و خاتمی گفته بود به یقین و باور رسیده‌ام که تنها مکتبی که می‌توانددر حکومت‌ها جوابگو باشد لیبرالیسم است.
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه راس تابلوی اصلاح طلبان ناکارآمدی دین در جامعه بود، اظهار داشت: مردم اصلاح‌طلبان را زودتر می‌شناختند ولی جریان انحرافی شعارها و اقداماتی پررنگ‌تر از انحرافات اصلاح طلبان را دارد و از طرفی دیگر رنگ دین به خود زده است.
وی افزود: جریان انحرافی ژست دین دارد، نمی‌خواهم جسارت به رئیس جمهور کنم و علیرغم اینکه از حامیان دولت هستم ممکن است رئیس جمهور در جایی سخنرانی کند و بگوید من مخالف ولایت فقیه نیستم و نمی‌شود چنین انگی به من زد. 

جریان انحرافی منکر ولایت فقیه نیست

ذوالنور تصریح کرد: ولایت فقیه دارای ابعاد اعتقاد نظری و التزام عملی است، آقایان منکر ولایت فقیه نیستند و راس جریان انحرافی نیز منکر ولایت فقیه نیست بلکه آنها معتقند با توجه به غیبت صغری که در آن حضرت ولیعصر (عج) رخ می‌نماید نیابت بی‌معنی است.
وی اضافه کرد: جریان انحرافی معتقد است دوران ظهور اصغر که علائم آن اشکار شده است کسانی می‌توانند با امام زمان(عج) ارتباط داشته باشند، لذا معتقدند رئیس جریان انحرافی با امام زمان(عج) ارتباط دارد.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه ادامه داد: برخی در سالگرد رحلت امام سر و دست می‌شکستند تا به عربستان بروند و از غافله امام زمان جا نمانند کما اینکه رئیس جریان انحرافی در اظهار نظری گفت که در 14 خرداد اتفاقی می‌افتد که دهن منتقدین بسته می‌شود.
وی با بیان اینکه جریان انحرافی منکر ولایت فقیه در نظر نیست، گفت: آقای صفار هرندی می‌گوید در جلسه‌ای بحث می‌شد که ادغام در فلان جا خلاف نظر رهبری است ولی رئیس جمهوری گفت این حکم است، این حکم را راس جریان انحرافی از امام زمان می‌گرفت. 

جریان انحرافی مردم را به سه دسته تقسیم کرده‌اند

ذوالنور با بیان اینکه فضای جامعه ظرفیت طرح مسائلی را ندارد، تصریح کرد: جریان انحرافی معتقد است که مردم سه دسته هستند گروه اول ولایتی‌ها و همان 7 میلیون رایی هستند که به ناطق نوری رای دادند، این سخن صددرصد غلط است برای اینکه رسانه‌های بیگانه اقرار داشتند که در 9 دی بیش از 40 میلیون به خیابان‌ها آمده و از ولایت حمایت کردند. 

کسی که رای می‌دهد مشروعیت نظام را قبول دارد

وی با اشاره به اینکه کسی که رای می‌دهند مشروعیت نظام را قبول دارد، گفت: گروه دوم از نظر این جریان ضدانقلابی‌ هستند که عده‌شان کم نیست ولی این حرف نیز غلط است چون در مقایسه با انبوه مردم عددی نیستند.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه گروه سوم را عامه مردم عنوان کرد و گفت: جریان انحرافی می‌گوید عامه مردم به انقلاب معتقدند ولی در عمل می‌خواهند مشروبات الکلی مصرف کنند با حجاب خانم‌ها کاری نباشد و به طور کلی حکومتی می‌خواهند که کاری به کارشان نداشته باشند.
وی افزود: این‌ها با این نوع نگاه به گروه سوم، دیگر نیازی به ولایت فقیه ندارند و متاسفانه نوع حرکتی که اکنون می شود در این راستا است.
ذوالنور ادامه داد: این جریان سه سال پی‌در‌پی است که تصمیم گرفته می‌شود سران کشورهای فارسی زبان به برای جشن نورزو به تخت جمشید دعوت شوند و سه سال است که رهبری باید مخالفت کنند تا این اتفاق نیفتد؛ در مورد تحولات منطقه نظر رهبری بیداری اسلامی است و این جریان بیداری مردمی را در مقابل نظر رهبری مطرح می کنند. 

در آینده حلقه وحدت جریان انحرافی و فتنه شکل می‌گیرد

وی با بیان اینکه متاسفانه یک گره تلخ در آینده شکل خواهد گرفت، گفت: این گره تلفیق و جوش جریان انحرافی با جریان فتنه است.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه با اشاره به اینکه شاخص‌های جریان فتنه با 100 نفر برای انتخابات آینده مجلس مذاکره کرده‌اند، اظهار داشت: 81 نفر از این 100 نفر اعلام کرده‌اند که رئیس جریان انحرافی نیز با آنها مذاکراتی داشته که این نشانگر یکی بودن اهداف مشترک آنها است.
وی ادامه داد: آقای زیبا کلام اخیرا گفته که مشایی با جریان اصولگرایی فرسنگ‌ها فاصله دارد و درباه فتنه چیزی نگفته و شخصیتی قابل احترام است؛ سعید حجاریان نیز گفته که اگر احمدی‌نژاد مشایی را برای انتخابات آتی ریاست جمهوری کاندید کند ما مشکلی برای ائتلاف نداریم.
ذوالنور با بیان اینکه این دو جریان به هم نزدیک می‌شوند، تصریح کرد: فکر می کنم در آینده نزدیک به هم خواهند رسید و ممکن است شرایط غیرعلنی خود را علنی کنند.

اصلاح‌طلبان با تاکتیک‌های مختلفی به دنبال ایفای نقش در مجلس آینده هستند

وی افزود: اصلاح‌طلبان با تاکتیک‌های مختلفی به دنبال این هستند تا در مجلس آینده نقش ایفا کنند.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه بیان داشت: تفرقه در اصولگرایی، متعدد کردن کاندیداها، به میدان آوردن افراد ناشناخته و نسوخته و مطرح کردن دانه درشت‌ها در شهرهای کوچک از جمله برنامه‌های اصلاح طلبان برای تسلط بر مجلس آینده است.

عزل وزیر اطلاعات به منظور بستن کانال شورای نگهبان بود

وی با اشاره به برنامه جریان انحرافی برای فرستادن 150 نماینده به مجلس آینده، گفت: عزل وزیر اطلاعات به منظور بستن کانال شورای نگهبان بود.
ذوالنور ادامه داد: برخی از مسئولان استانی در دیدار با بنده اظهار داشته‌اند که ارقام ده‌ها میلیاردی برای کارهای فرهنگی استان‌ها تخصیص یافته ولی به استان ها واریز نشده و معلوم نیست در کجا خرج شده است که در این زمینه سئوالاتی از مسئولان مطرح است.
وی همچنین گفت: هزینه کردن برای مجلس آینده برای این است تا از امکانات مجلس استفاده شود. دلیل اینکه رهبری در دیدار با نمایندگان فرمودند نمایندگان از کانون‌های قدرت و ثروت فاصله بگیرند این است که ایشان این خطر را احساس می‌کنند.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه در ادامه این جلسه با تایید سئوال یکی از اعضا مبنی بر برنامه جریان انحرافی برای تشکیل ارتش 20 میلیونی اظهار داشت: در عرصه بسیج دارند پیش‌آهنگی را تقویت می‌کنند که کارکردش برای انتخابات است.
وی درباره اظهارات آیت‌الله عبدالنبی نمازی، امام جمعه کاشان با بیان اینکه وی فردی عادل، متقی و صادق است، گفت: تردیدی در صداقت ایشان نیست و مطالب از منابع مختلف به وی می‌دهند و ایشان مطالب را نقل کرده و خیلی از حرف‌ها درست، ولی بخشی که نقل شده بود رهبری فرموده با همه برخورد شود ولی با رئیس جریان انحرافی کاری نداشته باشید درست نیست. 

وزن جریان انحرافی در دولت سنگین نیست

جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه درباره میزان همراهی وزرای دولت دهم با رئیس جمهور، تصریح کرد: وزن این جریان در دولت خیلی سنگین نیست، بدنه کلی دولت با نظام و ولایت است در دوران دورکاری رئیس جمهور خیلی از وزراء به دنبال نظر رهبری بودند که اگر آقا اذن بدهند در مسئولیت خود بمانند.
وی در پاسخ به سئوالی پیرامون اتحاد فتنه گران با جریان انحرافی، اظهار داشت: فضای فعلی کشور به نفع جریان انحرافی و جریان فتنه نیست و این دو در بدنه مردم نفوذی ندارد.
ذوالنور اضافه کرد: اگر خاتمی مقابل ولی فقیه می‌ایستاد یا کروبی و موسوی رئیس جمهور می‌شدند و قهر 11 روزه می‌شد همان روز اول کشور را به آشوب می‌کشاندند ولی این اتفاق نیفتاد و نگاه مردم به این بود که رهبری چه مسیر‌ی را ترسیم می‌کنند. 

در صورت آغاز سفرهای استانی، شعارهای مردم جور دیگری خواهد بود

وی تصریح کرد: دلیل اینکه رئیس جمهور نمی‌تواند به سفرهای استانی برود این است که شعارهای مردم جور دیگری خواهد بود و در صورت استقبال نیز مردم شعارهای بصیرت و رها کردن مشایی را خواهند داد.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران درباره تفاوت سرعت برخورد نظام با دو جریان انحرافی و فتنه نیز تاکید کرد: جریان فتنه به مرده‌های سیاسی تبدیل شده‌اند و سران فتنه این را می‌خواستند که دستگیر شده و تبدیل به قهرمان شوند، ولی جریان انحرافی چون قدرت و ثروت را در دست دارند اگر نظام وارد نمی‌شد اختاپوس‌وار همه جا را در دست می‌گرفت. 

رضایی در انتخابات با اقبال اجتماعی روبه‌رو نبود

وی در پاسخ به سئوالی مبنی بر اشتباه اصولگرایان در انتخابات ریاست جمهوری نهم، اظهار داشت: به هیچ وجه اشتباه نشده، برای اینکه 4 گزینه بیشتر نداشتیم یک گزینه رضایی بود که بارها خود را آزموده و فضای اجتماعی به گونه‌ای نبود که با اقبال صندوق‌ها روبه رو شوند و اگر افراد سرمایه‌گذاری می‌کردند شانس کسانی را که در جبهه اصولگرایی نبود را تقویت می‌کرد و دو گزینه دیگر نیز در نطق‌های تبلیغاتی خود پایه‌های انقلاب را هدف قرار دادند. 

80 درصد برنامه‌های احمدی نژاد در مسیر انقلاب بود

وی تصریح کرد: 80 درصد برنامه‌های احمدی نژاد در مسیر انقلاب بوده هرچند در مسیر، انحرافاتی نیز داشته است.
جانشین سابق نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران افزود: دلیل حمایت مقام معظم رهبری از ایشان نیز این بود که ایشان این روزها را می‌دیدند و در اوج فتنه 88 فرمودند فتنه‌های عمیق‌تری در راه است ولی در هر حال میزان حال فعلی افراد است و انتخاب بین افسد و فاسد جزء اصول دین است.
وی درباره شماتت اصولگرایان توسط اکثر مردم، تصریح کرد: این درست نیست مردم هر جا لازم باشد اشتباهی را اصلاح می‌کنند.




 


باید مراقب مصادره حرکت‌های مردمی در منطقه بود

حضرت آیت الله خامنه‌ای تاکید کردند: بیداری اسلامی در مصر، تونس و لیبی، حرکتهای اخیر مردمی در منطقه برخلاف خواست و منافع امریکا، غرب و صهیونیستهاست و باید مراقب هرگونه انحراف و یا مصادره حرکتهای مردمی در منطقه بود.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی پیش از ظهر امروز در دیدار آقای عمرالبشیر رئیس جمهور سودان و هیأت همراه، حرکتهای مردمی اخیر در منطقه را سرآغاز یک تحول اساسی در کشورهای اسلامی و منطقه خواندند و اظهار امیدواری کردند: در آینده نزدیک شاهد یک پیمان قوی اسلامی در شمال افریقا باشیم.
رهبر انقلاب اسلامی با اظهار خرسندی از بیداری اسلامی در مصر، تونس و لیبی، حرکتهای اخیر مردمی در منطقه را برخلاف خواست و منافع امریکا، غرب و صهیونیستها دانستند و افزودند: برهمین اساس باید هوشیار بود که امریکا و غرب، مانع از ادامه مسیر طبیعی این حرکتهای مردمی نشوند و آنها را مصادره نکنند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: البته امریکا و غرب، در کوتاه مدت کاری از پیش نخواهند برد ولی بهرحال باید مراقب هرگونه انحراف و یا مصادره حرکتهای مردمی در منطقه بود.
ایشان موضوع مصر را در تحولات منطقه بسیار مهم ارزیابی کردند و افزودند: پایگاه مستحکم امریکا و رژیم صهیونیستی در مصر، اکنون فروریخته است و امریکا و برخی حکومت های وابسته، در تلاش هستند که شاید در بلندمدت، مسیر را به سمت و سوی دیگری تغییر دهند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به سابقه تغییر تدریجی افراد و حرکتهای انقلابی در طول زمان تأکید کردند: نباید گذاشت چنین اتفاقی در مورد مسائل منطقه روی دهد.
حضرت آیت الله خامنه‌ای درخصوص مسائل لیبی هم افزودند: ما در مورد اوضاع لیبی بشدت نگران هستیم زیرا حرکت مردم لیبی یک قیام جدی و واقعی است و غربی ها مصمم هستند تا نگذارند این حرکت واقعی مردم به سرانجام برسد.
ایشان علت دخالت نظامی غرب در لیبی را همین موضوع دانستند و خاطرنشان کردند: غربیها از تشکیل یک حکومت با گرایش های اسلامی در لیبی و در یک قدمی اروپا به شدت هراس دارند و می‌خواهند مانع از این کار شوند.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود به مسائل سودان و فشارهای غرب به این کشور اشاره و تأکید کردند: جمهوری اسلامی ایران از حکومت اسلامی، دولت و ملت سودان که مصمم به حفظ استقلال، اسلامیت و یکپارچگی سرزمین خود هستند، حمایت می‌کند.
حضرت آیت الله خامنه‌ای افزودند: ایستادگی و مقاومت دولت و ملت سودان در برابر توطئه‌ها و فشارهای امریکا، رژیم صهیونیستی و غرب قابل قدردانی است.
ایشان تأکید کردند: در شرایط کنونی باید تمام جناحها و گروهها در سودان، هوشیار و متحد باشند.
در این دیدار که آقای احمدی‌نژاد رئیس جمهور نیز حضور داشت، آقای عمرالبشیر رئیس جمهور سودان روابط ایران و سودان را مستحکم و خوب ارزیابی کرد و ضمن قدردانی از حمایتهای جمهوری اسلامی ایران گفت: با وجود فشارهای غرب، دولت و ملت سودان در مقابل این فشارها ایستادگی کرده اند و به آینده امیدوار هستند.
رئیس جمهور سودان همچنین تحولات منطقه را مثبت و به نفع کشورهای اسلامی دانست و گفت: قطعاً شرایط منطقه به دوران قبل از حرکتهای مردمی باز نخواهد گشت و امریکا و رژیم صهیونیستی ضرر کنندگان اصلی از تحولات منطقه خواهند بود.


 


راز يك نامه بي‌سلام

 



انتشار عمومي نامه آيت‌‌الله هاشمي رفسنجاني خطاب به رهبر معظم انقلاب سه روز قبل از برگزاري انتخابات رياست جمهوري دهم از جمله رخدادهاي مهم اين انتخابات به شمار مي‌آيد كه تحليل آن مي‌تواند در ارزيابي وقايع پس از انتخابات نيز مؤثر واقع شود.

نامه هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري در وهله اول، واكنش وي به موضعگيري احمدي‌نژاد ـ در مناظره با موسوي ـ عليه او و فرزندانش تلقي مي‌شود. همانگونه كه عنوان شد، نام بردن احمدي نژ اد از برخي شخصيت‌ها مانند آقايان هاشمي رفسنجاني و ناطق نوري و ايجاد شبهه درباره آنان ـ بدون ارائه سند و در غياب آنان ـ از جمله بداخلاقي‌هاي صورت گرفته در مناظره‌ها بود. رهبر معظم انقلاب نيز در نماز جمعه تاريخي 29 خرداد، صراحتاً اين اقدام احمدي‌نژاد را تقبيح و از شخصيت و سوابق هاشمي رفسنجاني و ناطق در انقلاب تجليل به‌عمل آوردند.

با اين وجود، به نظر مي‌رسد نامه هاشمي رفسنجاني به رهبري انقلاب، در سطحي فراتر از واكنشي صرف به موضع احمدي‌نژاد قابل تحليل باشد. فارغ از ادبيات نامه و چرايي انتشار عمومي آن ـ كه براي بسياري از تحليلگران عجيب مي‌نمود ـ برخي سيگنال‌هاي موجود در آن، نشانه‌هايي از آغاز يك مسير جديد داشت.

هاشمي رفسنجاني در اين نامه تأكيد كرده بود كه به دليل مسئوليت‌هاي رسمي خود از موضعگيري رسانه‌اي درباره كانديداها و جريان‌هاي دخيل در انتخابات خودداري نموده، اما در عين حال اذعان مي‌كند كه همگان نظر او را مبني بر به صلاح نبودن ادامه وضع موجود ـ يعني دولت احمدي‌نژاد ـ مي‌دانند.

عدم رسانه‌اي شدن نظر هاشمي رفسنجاني درباره كانديداها حرف درستي است، اما رسانه‌اي شدن نظر ايشان به معناي عدم ورود و دخالت وي در سازماندهي انتخابات نيست. اخبار و گزارش‌هاي متعدد و تكذيب نشده‌اي از ماه‌ها قبل از شروع رسمي روند انتخابات وجود داشت كه بيانگر محوريت هاشمي رفسنجاني براي ساماندهي به ائتلاف «نه احمدي‌نژاد » بود.

همانگونه كه در مقدمه اين مطلب بيان شد انتخابات دهم رياست جمهوري، به نوعي ادامه انتخابات نهم بود و هاشمي در اين انتخابات نيز همچنان نقش كليدي و محوري داشت. نقش ايشان براي ساماندهي ائتلاف مقابل احمدي‌نژاد به گونه‌اي بود كه برخي رسانه‌ها از وي با عنوان بازيگر پنهان ياد مي‌كردند.

تلاش‌هاي هاشمي و اطرافيان وي در حمايت از ميرحسين موسوي و نيز عليه احمدي‌نژاد چيزي نبود كه از ديده‌ها پنهان بماند. هاشمي شخصاً در رسانه‌ها مطلبي بيان نمي‌كرد، اما تقريباً تمامي افراد، جريان‌ها و دستگاه‌هاي منتسب به ايشان با تمام قوا عليه احمدي‌نژاد و در حمايت از موسوي ـ و بعضاً كروبي ـ وارد عرصه شدند. تند‌ترين مواضع عليه احمدي‌نژاد مدت‌ها قبل از مناظره تلويزيوني او از سوي فائزه هاشمي و حسين مرعشي (از منسوبين نزديك هاشمي) اتخاذ شد. به عنوان مثال فائزه هاشمي طي سخناني در اجتماع هواداران موسوي در روز دوم خرداد88 با نام بردن از دوره رياست جمهوري احمدي‌نژاد با عنوان «دوران نكبت» ادعا نمود كه اگر وي دوباره انتخاب شود ادعاي امام زماني خواهد كرد!

مهدي هاشمي رفسنجاني ديگر فرزند هاشمي نيز در ماه‌هاي منتهي به انتخابات، به عنوان موتور محركه و عامل اصلي سازماندهي‌هاي كلان عليه احمدي‌نژاد و به نفع ميرحسين موسوي بود كه براي اين منظور از ظرفيت دانشگاه آزاد نيز در حد وسيعي استفاده مي‌كرد.

فشارهاي پنهان و پيداي هاشمي بر جوامع و تشكل‌هاي مختلف اصولگرا براي عدم حمايت از احمدي‌نژاد نيز چيزي نبود كه از ديده‌ها پنهان بماند. نمونه آشكار آن، اعمال نفوذ وي براي عدم حمايت دو تشكل مهم روحاني يعني جامعه مدرسين حوزه علميه قم و جامعه روحانيت مبارز تهران براي عدم حمايت از احمدي‌نژاد بود كه نهايتاً نيز سران اين دو تشكل روحاني مجبور شدند به‌صورتي ناقص ا

:: بازدید از این مطلب : 197

|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

در چشمه سار نهج البلاغه ( آزمایش با اموال دنیا)

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)  
خطبه 143 نهج ‏البلاغه: (فی الاستسقاء)

1 - الکون فی خدمة الإنسان

ألاَ وَإنَّ الْأَرْضَ الَّتی تقلُّکمْ، وَالسَّمَاءَ الَّتی تظلُّکمْ، مطیعَتَان لرَبکمْ، وَمَا أَصبَحَتَا تَجودَان لکم ببرکتهما توجُّعاً لکم، ولاَ زلفَةً إلَیکم، وَلاَ لخَیرٍ تَرجوَانه منکم، وَلکن أمرَتَا بمنافعکم فأطاعتا، وأقیمتا على‏حدود مصالحکم فقامتا.

ترجمه خطبه 143: (سخنرانى در مراسم دعاى باران)

1 - نظام آفرینش براى انسان‏

آگاه باشید، زمینى که شما را بر پشت خود مى‏برد، و آسمانى که بر شما سایه مى‏گستراند، فرمانبردار پرودگارند، و برکت آن دو به شما نه از روى دلسوزى یا براى نزدیک شدن به شما، و نه به امید خیرى است که از شما دارند، بلکه آن دو، مأمور رساندن منافع شما مى‏باشند، و اوامر خدا را اطاعت کردند، به آنها دستور داده شد که براى مصالح شما قیام کنند و چنین کردند.

2 - الغایة من الامتحان

إنَّ اللَّه یبتلی عباده عند الْأعْمال السَّیئة بنقْص الَّثمرات، وحبس‏البرکات ، وإغلاَق خزائن الخیرات، لیتوب تائبٌ، ویقلع مقلعٌ، ویتذکَّر متذکرٌ، ویزدجر مزدجرٌ. وقد جعل‏اللَّه سبح انه الْإسْتغْفار سبباً لدرور الرزْق ورحْمة الْخلْق، فقال سبْحانه: استغفروا ربَّکم إنَّه کان غفَّاراً. یرسل السَّماء علیکم مدراراً. ویمددکم‏بأم والٍ وبنین ویجعل لکم جنَّاتٍ ویجعل لکم أنهاراً.

فرحم اللَّه امرأً استقبل توبته، واستقال خطیئته، وبادر منیَّته!

2 - فلسفه آزمایش‏ها

خداوند بندگان خود را که گناهکارند، با کمبود میوه‏ها، و جلوگیرى از نزول برکات، و بستن در گنجهاى خیرات، آزمایش مى‏کند، براى آن که توبه‏کننده‏اى بازگردد، و گناهکار، دل از معصیت بکند، و پند گیرنده، پند گیرد، و بازدارنده، راه نافرمانى را بر بندگان خدا ببندد، و همانا خدا استغفار و آمرزش خواستن را وسیله دائمى فروریختن روزى، و موجب رحمت آفریدگان قرار داد و فرمود : از پرودگار خود آمرزش بخواهید، که آمرزنده است، برکات خود را از آسمان بر شما فرو مى‏بارد، و با بخشش اموال فراوان و فرزندان، شما را یارى مى‏دهد، و باغستانها و نهرهاى پرآب در اختیار شما مى‏گذارد(225). پس رحمت خدا بر آن کس که به استقبال توبه رود، و از گناهان خود پوزش طلبد، و پیش از آن که مرگ او فرارسد، اصلاح گردد.

3 - الدعاء لنزول الغیث

اللَّهمَّ إنَّا خرجنا إلیک من تحت الْأسْتار والْأکْنان، وبعْد عجیج الْبهائم والولدان، راغبین‏فی ر حمتک، وراجین فضل نعمتک، وخائفین من‏عذابک ونق متک.

اللَّهمَّ فاسقنا غیثک ولاَ تَجعَلنَا منَ القَانطینَ، وَلاَ تهلکنَا بالسنینَ، وَلاَ تؤَاخذنَا بمَا فَعَلَ السُّفهاء منَّا؛ یا أرحم الرَّاحمین.

اللَّهمَّ إنَّا خرجنا إلیک نشکو إلیک ما لاَ یَخفَى عَلَیکَ، حینَ أَلجَأَتنَا المَضَایق الوَعرَة، وأجاءتنا المقاحط المجدبة، وأعیتنا المطالب المتعسرة، وتلاَحَمَت عَلَینَا الفتَن‏الم ستصعبة.

اللَّهمَّ إنَّا نسألک ألاَّ تردَّنا خائبین، ولاَ تَقلبَنَا وَاجمینَ. وَلاَ تخَاطبَنَا بذنوبنَا، وَلاَ تقَایسَنَا بأعمالنا.

اللَّهمَّ انشر علینا غیثک وبرکتک، ورزقک ورحمتک؛ واسقنا سقیا ناقعةً مرویةً معشبةً، تنبت بها ما قد فات، وتحیی بها ما قد مات، نافعة الحیا، کثیرة المجتنى، تروی بها القیعان، وتسیل البطنان، وتستورق الْأشْجار، وترْخص الْأسْعار؛ إنَّک على ما تشاءقدیرٌ.

3 - نیایش طلب باران

بار خداوندا! ما از خانه‏ها، و زیر چادرها پس از شنیدن ناله حیوانات تشنه، و گریه دلخراش کودکان گرسنه، به سوى تو بیرون آمدیم، و رحمت تو را مشتاق، و فضل و نعمت تو را امیدواریم، و از عذاب و انتقام تو ترسناکیم. بارخداوندا! بارانت را بر ما ببار، و ما را مأیوس برمگردان! و با خشکسالى و قحطى ما را نابود مفرما، و با اعمال زشتى که بى‏خردان ما انجام داده‏اند ما را به عذاب خویش مبتلا مگردان، اى مهربانترین مهربان‏ها!. بار خداوندا! به سوى تو آمدیم از چیزهایى شکایت کنیم که بر تو پنهان نیست و این هنگامى است که سختى‏هاى طاقت‏فرسا ما را بیچاره کرده و خشکسالى و قحطى ما را به ستوه آورده، و پیش‏آمدهاى سخت ما را ناتوان ساخته، و فتنه‏هاى دشوار کارد به استخوان ما رسانده‏است. بار خداوندا! از تو مى‏خواهیم ما را نومید برمگردانى، و با اندوه و نگرانى به خانه‏هایمان باز نفرستى، و گناهانمان را به رخمان نکشى، و اعمال زشت ما را مقیاس کیفر ما قرار ندهى. خداوندا! باران رحمت خود را بر ما ببار، و برکت خویش را بر ما بگستران، و روزى و رحمتت را به ما برسان، و ما را از بارانى سیراب فرما که سودمند و سیراب کننده و رویاننده گیاهان باشد، که آن چه خشک شده دوباره برویاند، و آن چه مرده است زنده گرداند، بارانى که بسیار پرمنفعت، رویاننده گیاهان فراوان، که تپه‏ها و کوه‏ها را سیراب، و در دره‏ها و رودخانه‏ها، چونان سیل جارى شود، درختان را پربرگ نماید. نرخ گرانى را پایین آورد، همانا تو بر هر چیز که خواهى توانایى.

 




 


در چشمه سار نهج البلاغه (برخورد با غارت گران بیت المال)

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)      

(نامه 41 نهج‏البلاغه: به یکى از فرماندهان)

1 - أسباب ذم احد الولاة الخونة

أمَّا بعد، فإنی کنت أشرکتک فی أمانتی، وجعلتک شعاری وبطانتی، ولم یکن رجلٌ من أهلی أوثق منک فی نفسی لمواساتی وموازرتی وأداء الْأمانة إلیَّ؛ فلمَّا رأیْت الزَّمان‏ع لى ابن عمک قد کلب، والعدوَّ قد حرب، وأمانة النَّاس قد خزیت، وهذه الْأمَّةق دْ فنکتْ وشغرت، قلبت لاِبنِ عمک ظهر الِْمجن ففارقْته مع الْمفارِقِین، وخذلته مع الخاذلین، وخنته مع الخائنین، فلاَ ابنَ عَمکَ آسَیتَ، وَلاَ الْأَمَانَةَ أَدَّیْتَ.

وکأنَّک لم تکن اللَّه ترید بجهادک، وکأنَّک لم تکن على بینةٍ من ربک، وکأنَّک إنَّما کنت‏ت کید هذه الْأمَّة عنْ دنْیاهمْ، وتنْوی غرَّتهمْ عنْ فیئهم، فلمَّا أمکنتک الشدَّة فی خیانة الْأمَّة أسْرعْت الْکرَّة، وعاجلْت الوثبة، واختطفت ما قدرت علیه من أموالهم المصونة لِأرامِلِهِم‏وأیتامهم اختطاف الذئب الْأزل دامیة الْمعْزى الْکسیرة، فحملته إلى الحجاز رحیب الصَّدر بحمله، غیر متأثمٍ من أخذه، کأنَّک

ترجمه نامه 41

(نامه به یکى از فرمانداران)(224)

1 - علل نکوهش یک کارگزار خیانتکار

پس از یاد خدا و درود! همانا من تو را در امانت خود شرکت دادم، و همراز خود گرفتم، و هیچ یک از افراد خاندانم براى یارى و مددکارى، و امانت دارى، چون تو مورد اعتمادم نبود،آن‏هنگام که دیدى روزگار بر پسرعمویت سخت گرفته، و دشمن به او هجوم آورده، و امانت مسلمانان تباه گردیده، و امت اختیار از دست داده، و پراکنده شدند، پیمان خود را با پسر عمویت دگرگون ساختى، و همراه با دیگرانى که از او جدا شدند فاصله گرفتى، تو هماهنگ با دیگران دست از یاریش کشیدى، و با دیگر خیانت کنندگان خیانت کردى، نه پسر عمویت را یارى کردى، و نه امانت‏ها را رساندى. گویا تو در راه خدا جهاد نکردى! و برهان روشنى از پروردگارت ندارى، و گویا براى تجاوز به دنیاى این مردم نیرنگ مى‏زدى، و هدف تو آن بود که آنها را بفریبى! و غنائم و ثروتهاى آنان را در اختیار گیرى، پس آنگاه که فرصت خیانت یافتى شتابان حمله‏ور شدى، و با تمام توان، اموال بیت المال را که سهم بیوه زنان و یتیمان بود، چونان گرگ گرسنه‏اى که گوسفند زخمى یا استخوان شکسته‏اى را مى‏رباید، به یغما بردى، و آنها را به سوى حجاز با خاطرى آسوده، روانه کردى، بى‏آن که در این کار احساس گناهى داشته باشى‏

2 - ذم الخیانة فى بیت‏المال

لاَ أَبَا لغَیرکَ! حَدَرتَ إلَى أَهلکَ ترَاثَکَ من أَبیکَ وَأمکَ. فَسبحَانَ اللَّه! أَمَا تؤمن بالمَعَاد؟ أو ما تخاف نقاش الحساب؟! أیُّها المعدود - کان - عندنا من أولی الْألْباب، کیْف تسیغ‏شراباً وطعاماً، وأنت تعلم أنَّک تأکل حراماً، وتشرب حراماً، وتبتاع الْإماء وتنکح‏النساء من أموال الیتامى والمساکین والم ؤمنین والمجاهدین، الَّذین أفاء اللَّه‏علیهم هذه الْأمْوال، وأحْرز بهمْ هذه الْبلَادَ!

2 - نکوهش از سوء استفاده در بیت‏المال‏

دشمنت بى‏پدر باد، گویا میراث پدر و مادرت را به خانه مى‏برى! سبحان الله!! آیا به معاد ایمان ندارى؟ و از حسابرسى دقیق قیامت نمى‏ترسى؟ اى کسى که در نزد ما از خردمندان بشمار مى‏آمدى، چگونه نوشیدن و خوردن را بر خود گوارا نمودى در حالى که مى‏دانى حرام مى‏خورى! و حرام مى‏نوشى! چگونه با اموال یتیمان و مستمندان و مؤمنان و مجاهدان راه خدا، کنیزان مى‏خرى و با زنان ازدواج مى‏کنى؟ که خدا این اموال را به آنان وا گذاشته، و این شهرها را به دست ایشان امن فرموده است!

3 - المواجهة الصارمة للخونة

فاتَّق اللَّه وارد د إلى هؤلاَء القَوم أَموَالَهم، فَإنَّکَ إن لَم تَفعَل ثمَّ أَمکَنَنی اللَّه منکَ لَأعذرَنَّ إلى اللَّه فیک، ولَأَضربَنَّکَ بسَیفی‏الَّذی مَا ضَرَبت به أَحَداً إلَّا دَخَلَ النَّارَ! وَوَاللَّه لَو أَنَّ الحسن والحسین فعلاَ مثلَ الَّذی فَعَلتَ، مَا کَانَت لَهمَا عندی هَوَادَةٌ، وَلاَ ظَفرَا منی بإرادةٍ، حتَّى آخذ الحقَّ منهما، وأزیح الباطل عن مظلمتهما، وأقسم باللَّه رب العالمین‏م ا یسرُّنی أنَّ ما أخذته من أموالهم حلاَلٌ لی، أَترکه میرَاثاً لمَن بَعدی؛ فَضَح روَیداً، فکأنَّک قد بلغت المدى، ودفنت تحت الثَّرى، وعرضت علیک أعمالک بالمحل الَّذی ینادی الظَّالم فیه‏ب الحسرة، ویتمنَّى المضیع فیه الرَّجعة، ولاَتَ حینَ مَنَاص!.

3 - برخورد قاطع با خیانتکار

پس از خدا بترس، و اموال آنان را بازگردان، و اگر چنین نکنى و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم نمود، که نزد خدا عذرخواه من باشد، و با شمشیرى تو را مى‏زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان مى‏کردند که تو انجام دادى، از من روى خوش نمى‏دیدند و به آرزو نمى‏رسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم، و باطلى را که به ستم پدید آمده نابود سازم، به پروردگار جهانیان سوگند، آن چه که تو از اموال مسلمانان به ناحق بردى، بر من حلال بود، خشنود نبودم که آن را میراث بازماندگانم قرار دهم، پس دست نگهدار و اندیشه نما، فکر کن که به پایان زندگى رسیده‏اى، و در زیر خاکها پنهان شده، و اعمال تو را بر تو عرضه داشتند، آنجا که ستمکار باحسرت فریاد مى‏زند، و تباه کننده عمر و فرصت‏ها، آرزوى بازگشت دارد اما راه فرار و چاره مسدود است.

نامه 43 نهج‏البلاغه

(إلى مصقلة بن هبیرة الشیبانی، وهو عامله على أردشیر خرة)

التشدد فی صرف بیت المال‏

بلغنی عنک أمرٌ إن کنت فعلته فقد أسخطت إلهک، وعصیت إمامک: أنَّک تقسم‏فی‏ءالم سلمین الَّذی حازته رماحهم وخیولهم، وأریقت‏على ه دماؤهم، فیمن اعتامک‏من أ عراب قومک.

فوالَّذی فلق الحبَّة، وبرأ النَّسمة، لئن کان ذلک حقاً لتجدنَّ لک علیَّ هواناً، ولتخفَّنَّ عندی میزاناً، فلاَ تَستَهن بحَق رَبکَ، وَلاَ تصلح‏دن یَاکَ بمَحق دینکَ، فَتَکونَ منَ الْأخْسرین أعْمالاً.

ألاَّ وإنَّ حقَّ من قبلک وقبلنا من المسلمین فی قسمة هذا الفی‏ءسواءٌ: یر دون عندی علیه، ویصدرون عنه.

ترجمه نامه 43

(نامه به مصقلة بن هبیره شیبانى، فرماندار اردشیر خُرّه فیروز آباد از شهرهاى فارس ایران)

سخت گیرى در مصرف بیت المال‏

گزارشى از تو به من دادند که اگر چنان کرده باشى، خداى خود را به خشم آوردى، و امام خویش را نافرمانى کردى،

خبر رسید که تو غنیمت مسلمانان را که نیزه‏ها و اسب‏هاشان گرد آورده، و با ریخته شدن خونهایشان به دست آمده، به اعرابى که خویشاوندان تواند، و تو را برگزیدند، مى‏بخشى.

به خدایى که دانه را شکافت، و پدیده‏ها را آفرید، اگر این گزارش درست باشد، در نزد من خوار شده، و منزلت تو سبک گردیده است، پس حق پروردگارت را سبک مشمار، و دنیاى خود را با نابودى دین آباد نکن، که زیانکارترین انسانى،

آگاه باش، حق مسلمانانى که نزد من یا پیش تو هستند در تقسیم بیت‏المال مساوى است، همه باید به نزد من آیند و سهم خود را از من گیرند.




 


در چشمه سار نهج البلاغه (وظائف کارگزاران مالیاتى)

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)    
نامه 25 نهج‏البلاغه

(کان یکتبها لمن یستعمله على الصدقات)

و إنما ذکرنا هنا جملاً لیعلم بها أنه علیه السلام کان یقیم عماد الحق، ویشرع أمثلة العدل، فی صغیر الأمور و کبیرها و دقیقها و جلیلها.

1 - الجباة و الاخلاق الاجتماعیة

انطلق على تقوى اللَّه وحده لاَ شَریکَ لَه، وَلاَ ترَوعَنَّ مسلماً وَلاَ تَجتَازَنَّ عَلَیه کَارهاً، ولاَ تَأخذَنَّ منه أَکثَرَ من حَق اللَّه فی مَاله، فَإذَا قَدمتَ عَلَى الحَی فَانزل بمَائهم من غَیر أن تخالط أبیاتهم، ثمَّ امض‏إ لیهم بالسَّکینة والوقار؛ حتَّى تقوم بینهم فتسلم علیهم، ولاَتخدج‏بالتَّحیَّة لهم ،

ثمَّ تقول: عباد اللَّه، أرسلنی إلیکم ولیُّ اللَّه وخلیفته، لِآخذ مِنکم حقَّ اللَّه فی أموالکم، فهل لله فی أموالکم من حقٍّ فتؤدُّوه إلى ولیه. فإن‏قال قائلٌ: لاَ ، فَلاَ ترَاجع ه، وَإن أَنعَمَ لک منعمٌ فانطلق معه من‏غى رأن تخ یفه أو توعده أو تعسفه أو ترهقه فخذ ما أعطاک من ذهبٍ أو فضَّةٍ، فإن کان له ماشیةٌ أو إبلٌ فلاَ تَدخلهَا إلاَّ بإذنه، فَإنَّ أَکثَرَهَا لَه.

فإذا أتیتها فلاَ تَدخل عَلَیهَا دخولَ متَسَلطٍ عَلَیه ولاَعَنیفٍ به. وَلاَ تنَفرَنَّ بَهیمَةً وَلاَ تفزعَنَّهَا، وَلاَ تَسوءَنَّ صَاحبَهَا فیهَا، وَاصدَع المَالَ صدعین ثمَّ خیره، فإذا اختار فلاَ تَعرضَنَّ لمَا اختَارَه. ثمَّ اصدَع الباقیَ صَدعَین، ثمَّ خیره، فاذا اختار فلا تعرضنَّ لما اختاره فلاَ تَزَال کَذلکَ حَتَّى یَبقَى مافیه‏وفاءٌلحق‏اللَّه‏فی‏ماله؛فاقبض‏حقَّ اللَّه من ه. فإن استقالک‏ف أقله،ثمَ‏اخلطهماثمَ‏اصنع‏مثل الَّذی صنعت أوَّلاً حتَّى تأخذ حقَ‏اللَّه‏فی ماله.ولاَتَأخذَنَ‏عَوداً وَلاَ هَرمَةً وَلاَ مَکسورَةً وَلاَ مَهلوسَةً،وَلاَذَاتَ عَوَارٍ، وَلاَ تَأمَنَنَّ علیها إلاَّ من تثق بدینه، رافقاً بمال المسلمین حتَّى یوصله إلى ولیهم فیقسمه بینهم.

ترجمه نامه 25

(دستورالعمل امام به مأموران جمع آورى مالیات)

(ما بخشى از این وصیت را آوردیم تا معلوم شود که امام ارکان حق را به پا مى‏داشت و فرمان به عدل صادر مى‏کرد، در کارهاى کوچک یا بزرگ، با ارزش یا بى‏مقدار)

1 - اخلاق اجتماعى کارگزاران اقتصادى‏

با ترس از خدایى که یکتاست و همتایى ندارد، حرکت کن، در سر راه هیچ مسلمانى را نترسان، یا با زور از زمین او نگذر، و افزون‏تر از حقوق الهى از او مگیر، هرگاه به آبادى رسیدى، در کنار آب فرود آى، و وارد خانه کسى مشو، سپس با آرامش و وقار به سوى آنان حرکت کن، تا در میانشان قرار گیرى، به آنها سلام کن، و در سلام و تعارف و مهربانى کوتاهى نکن. سپس مى‏گویى: اى بندگان خدا، مرا ولى خدا و جانشین او به سوى شما فرستاده، تا حق خدا را که در اموال شماست تحویل گیرم، آیا در اموال شما حقى است که به نماینده او بپردازید؟)

اگر کسى گفت: نه، دیگر به او مراجعه نکن، و اگر کسى پاسخ داد: آرى، همراهش برو، بدون آن که او را بترسانى، یا تهدید کنى، یا به کار مشکلى وادار سازى، هرچه از طلا و نقره به تو رساند بردار، و اگر داراى گوسفند یا شتر بود، بدون اجازه‏اش داخل مشو، که اکثر اموال از آن اوست‏
 آنگاه که داخل شدى مانند اشخاص سلطه‏گر، و سختگیر رفتار نکن، حیوانى را رم مده، و هراسان مکن، و دامدار را مرنجان، حیوانات رابه دو دسته تقسیم کن و صاحبش را اجازه ده که خود انتخاب کند، پس از انتخاب اعتراض نکن، سپس باقیمانده را به دو دسته تقسیم کن و صاحبش را اجازه ده که خود انتخاب کند و بر انتخاب او خرده مگیر، به همین گونه رفتار کن تا باقیمانده، حق خداوند باشد. اگر دامدار ازاین تقسیم و انتخاب پشیمان است، و از تو درخواست گزینش دوباره دارد همراهى کن، پس حیوانات را درهم کن، و به دو دسته تقسیم نما همانند آغاز کار، تا حق خدا را از آن برگیرى و در تحویل گرفتن حیوانات، حیوان پیر و دست و پا شکسته، بیمار و معیوب را به عنوان زکات نپذیر، و به فردى که اطمینان ندارى، و نسبت به اموال مسلمین دلسوز نیست، مسپار، تا آن را به پیشواى مسلمین رسانده، در میان آنها تقسیم گردد.

2 - حمایة حقوق الحیوانات

ولاَتوَکل‏بهَاإلاَّنَاصحاًشَفیقاًوَأَمیناًحَفیظاً،غَیرَ معنفٍ وَلاَ مجحفٍ،وَلاَملغبٍ وَلاَمتعبٍ. ثمَّ احدر إلینا ما اجتمع عندک نصیره حیث أمر اللَّه به، فإذا أخذها أمینک فأوعز إلیه. ألاَّیحول بین ناقةٍ وبین فصیلها، ولاَ یَمصرَ لَبَنَهَا فَیَضرَّ ذلکَ بوَلَدهَا؛ وَلاَ یَجهَدَنَّهَا رکوباً، ولیعدل بین صواحباتها فی ذلک‏وبینها،ولیرفه‏على‏اللاَّغب، ولیستأن بالنَّقب والظَّالع، ولیوردهاماتمرُّبه‏من الغدر، ولاَ یَعدل بهَا عَن نَبت الْأَرْض إلى‏جوادالطُّرق،ولیروحهافی‏السَّاعات، ولیمهلها عند النطاف والْأعْشاب. حتَّى تأْتینا بإذن اللَّه بدَّناً منقیاتٍ، غیر متعباتٍ ولاَ مَجهودَاتٍ، لنَقسمَهَا عَلَى کتَاب اللَّه وَسنَّة نَبیه صلى اللَّه علیه و آله فإنَّ ذلک أعظم لِأجرِک، وأقرب لِرشدِک، إِن شاء اللَّه.

2 - حمایت از حقوق حیوانات‏

در رساندن حیوانات آن را به دست چوپانى که خیرخواه و مهربان، امین و حافظ، که نه سختگیر باشد و نه ستمکار، نه تند براند و نه حیوانات را خسته کند، بسپار، سپس آن چه از بیت المال جمع آورى شد براى ما بفرست، تا در نیازهایى که خدا اجازه فرمود مصرف کنیم، هرگاه حیوانات را به دست فردى امین سپردى، به او سفارش کن تا: بین شتر و نوزادش جدایى نیفکند، و شیر آن را ندوشد تا به بچه‏اش زیانى وارد نشود، در سوار شدن بر شتران عدالت را رعایت کند، و مراعات حال شتر خسته یا زخمى را که سوارى دادن براى او سخت است بنماید، آنها را در سر راه به درون آب ببرد، و از جاده‏هایى که دو طرف آن علف زار است به جاده بى‏علف‏نکشاند،وهرچند گاه شتران را مهلت دهد تا استراحت کنند،وهرگاه‏به آب‏وعلفزار رسید،فرصت دهد تا علف بخورند و آب بنوشند. تا آنگاه که به اذن خدا بر ما وارد شوند، فربه و سرحال، نه خسته و کوفته، که آنها را بر أساس رهنمود قرآن، و سنت پیامبر صلى اللَّه علیه و آله تقسیم نماییم، عمل به دستورات یاد شده مایه بزرگى پاداش و هدایت تو خواهد شد. انشاءاللَّه

نامه 26 نهج‏البلاغه: نامه به مأموران مالیات

(إلى بعض عماله وقد بعثه على الصدقة)

1 - اخلاق الولاة

أمره بتقوى اللَّه فی سرائر أمره وخفیَّات عمله، حیث لاَ شَهیدَ غَیره، وَلاَ وَکیلَ دونَه. وأمره ألاَّ یعمل بشی‏ءٍ من طاعة اللَّه فیما ظهر فیخالف إلى غیره فیما أسرَّ، ومن لم یختلف سرُّه وعلاَنیَته، وَفعله وَمَقَالَته، فَقَد أَدَّى الْأَمَانَةَ، وَأَخْلَصَ الْعبَادَةَ. وَأَمَرَه أَلاَّ یجبههم ولاَ یَعضَهَهم، وَلاَ یَرغَبَ عَنهم تَفَضُّلاً بالْإمَارَة عَلَیْهمْ، فَإنَّهم الْإخْوَان فی الدین، والْأعْوان على اسْتخْراج الْحقوق. وإنَّ لک فی هذه‏الصَّدقةنصیباً مفروضاً، وحقاً معلوماً، وشرکاء أهل مسکنةٍ، وضعفاء ذوی فاقةٍ، وإنَّا موفُّوک حقَّک، فوفهم حقوقهم، وإلاَّ تفعل‏فإنَّک من أکثر النَّاس خصوماً یوم القیامة، وبؤسى لمن - خصمه عند اللَّه - الفقراء والمساکین والسَّائلون والمدفوعون، والغارمون وابن السَّبیل!

ترجمه نامه 26

(نامه به مأموران مالیات)

1 - اخلاق کارگزاران مالیاتى‏

او را به ترس از خدا در اسرار پنهانى، و اعمال مخفى سفارش مى‏کنم، آنجا که هیچ گواهى غیر ازاو، و نماینده‏اى جز خدا نیست، و سفارش مى‏کنم که مبادا در ظاهر خدا را اطاعت، و در خلوت نافرمانى کند، و اینکه آشکار و پنهانش، و گفتار و کردارش در تضاد نباشد، امانت الهى را اداء، و عبادت را خالصانه انجام دهد و به او سفارش مى‏کنم با مردم تندخو نباشد، و به آنها دروغ نگوید، و با مردم به جهت اینکه بر آنها حکومت دارد بى‏اعتنایى نکند، چه اینکه مردم برادران دینى، و یارى دهندگان در استخراج حقوق الهى‏اند

بدان! براى تو در این زکاتى که جمع مى‏کنى سهمى معین، و حقى روشن است، و شریکانى از مستمندان و ضعیفان دارى، همانگونه که ما حق تو را مى‏دهیم، تو هم باید نسبت به حقوق آنان وفادار باشى، اگر چنین نکنى در روز رستاخیز بیش از همه دشمن دارى، و واى بر کسى که در پیشگاه خدا، فقرا و مساکین، و درخواست کنندگان و آنان که از حقشان محرومند، و بدهکاران و ورشکستگان و در راه ماندگان، دشمن او باشند و از او شکایت کنند.

2 - ضرورة حفظ الأمانة

ومن استهان بالْأمانة، ورتع فی الْخیانة، ولمْ ینزه نفْسه ودینه عنْها، فقد أحلَّ بنفسه الذُّلَّ والخزی فی الدُّنیا، وهو فی الْآخرة أذلُّ وأخزى. وإنَّ أعظم الخیانة خیانة الْأمَّة، وأفظع‏الغش غشُّ الْأ ئمَّة، والسَّلَام.

2 - امانتدارى‏

کسى که امانت الهى را خوار شمارد، و دست به خیانت آلوده کند، و خود و دین خود را پاک نسازد، درهاى خوارى را در دنیا به روى خود گشوده، و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود، و همانا! بزرگ ترین خیانت! خیانت به ملت، و رسواترین دغلکارى، دغلبازى با امامان است، با درود.




 


در چشمه سار نهج البلاغه (مسئولیت بیت المال)

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)  
خطبه 232 نهج‏البلاغه

کلم به عبد اللَّه بن زمعة، وهو من شیعته، وذلک أنه قدم علیه فی خلافته یطلب منه مالاً، فقال علیه السلام :

الاحتیاط فى بیت المال‏

إنَّ هذا المال لیس لی ولاَ لَکَ،

وإنَّما هو فی‏ءٌ للمسلمین، وجلب أسیافهم، فإن شرکتهم فی حربهم، کان لک مثل حظهم، وإلاَّ فجناة أیدیهم لاَ تَکون لغَیر أَفوَاههم.

ترجمه خطبه 232

(عبداللَّه بن زمعة از یاران امام بود و در خواست مالى داشت، در جوابش فرمود :)

احتیاط در بیت المال‏

این اموال که مى‏بینى نه مال من و نه از آن توست، غنیمتى گرد آمده از مسلمانان است که با شمشیرهاى خود به دست آوردند،

اگر تو در جهاد همراهشان بودى، سهمى چونان سهم آنان داشتى، وگرنه دسترنج آنان خوراک دیگران نخواهد بود.

 



 



 


محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)

 

 
1 - اعتدال در دنیا

خطبه 209 نهج‏البلاغه

1- استخدام الدنیا فی طریق للاخره

ما کنت تصنع بسعة هذه الدَّار فی الدُّنیا، وأنت إلیها فی الْآخرةکنْت أحْوج؟ وبلى إ نْ شئت بلغت بها الْآخرة: تقْری فیها الضَّیف، وتصل فیها الرَّحم، وتطلع منها الحقوق‏م طالعها، فإذا أنت قد بلغت بها الْآخرة.

فقال له العلاء: یا أمیر المؤمنین، أشکو الیک أخی عاصم بن زیاد. قال: وما له؟ قال: لبس العباءة وتخلى عن الدنیا. قال: علی به. فلما جاء قال: علی به. فلما جاء قال:

2 - نقد الرهبنة

یا عدیَّ نفسه! لقد استهام بک الخبیث! أما رحمت أهلک وولدک؟! أترى اللَّه أحلَّ لک‏الطَّیب ات، وهو یکره أن تأخذها؟! أنت أهون على اللَّه من ذلک!

قال: یا أمیر المؤمنین، هذا أنت فی خشونة ملبسک وجشوبة مأکلک!

قال: ویحک، إنی لست کأنت، إنَّ اللَّه تعالى فرض على أئمَّة العدل أن‏یقدروا أن فسهم بضعفة النَّاس، کیلاَ یَتَبَیَّغَ بالفَقیر فَقره!

1- روش استفاده از دنیا

ترجمه خطبه 209

(پس از جنگ بصره بر علاء بن زیاد وارد شد که از یاران امام بود، وقتى دید خانه بسیار مجلل و وسیع دارد فرمود :)

1 - روش استفاده از دنیا

با این خانه وسیع در دنیا چه مى‏کنى؟ در حالى که در آخرت به آن نیازمندترى‏

آرى اگر بخواهى مى‏توانى با همین خانه به آخرت برسى! در این خانه وسیع مهمانان را پذیرایى کنى، به خویشاوندان با نیکوکارى بپیوندى، و حقوقى که بر گردن تو است به صاحبان حق برسانى، پس آنگاه تو با همین خانه وسیع به آخرت نیز مى‏توانى پرداخت.

(علاء گفت: از برادرم عاصم بن زیاد به شما شکایت مى‏کنم، فرمود چه شد او را؟ گفت عبایى پوشیده و از دنیا کناره گرفته است : امام علیه السلام فرمود او را بیاورید، وقتى آمد به او فرمود :)

2 - برخورد با تفکر ترک دنیا

اى دشمنک جان خویش، شیطان سرگردانت کرده، آیا تو به زن و فرزندانت رحم نمى‏کنى؟ تو مى‏پندارى که خداوند نعمت‏هاى پاکیزه‏اش را حلال کرده اما دوست ندارد تو از آنها استفاده کنى؟ تو در برابر خدا کوچک تر از آنى که اینگونه با تو رفتار کند.

(عاصم گفت، اى امیرمؤمنان، پس چرا تو با این لباس خشن، و آن غذاى ناگوار بسر مى‏برى؟ امام فرمود :)

واى بر تو، من همانند تو نیستم، خداوند بر پیشوایان حق واجب کرده که خود را با مردم ناتوان همسو کنند، تا فقر و ندارى، تنگدست را به هیجان نیاورد، و به طغیان نکشاند.

حکمت 269 نهج‏البلاغه: روش برخورد با دنیا

انواع الناس فى الدنیا

وقال علیه السلام:

النَّاس فى الدُّنیا عاملان:

عاملٌ عمل فى الدُّنیا للدُّنیا، قد شغلته دنیاه عن آخرته، یخشى على‏من یخلفه الفقر، ویأمنه على نفسه، فیفنی عمره فی منفعة غیره؛

وعاملٌ عمل فى الدُّنیا لما بعدها، فجاءه الَّذی له من الدُّنیا بغیرعملٍ، فأحرز الحظَّین معاً، وملک الدَّارین جمیعاً، فأصبح وجیهاً عند اللَّه، لاَ یَسأَل اللَّهَ حَاجَةً فَیَمنَعه.

ترجمه حکمت 269 : روش برخورد با دنیا

و درود خدا بر او فرمود :

مردم در دنیا دو دسته‏اند، یکى آن کس که در دنیا براى دنیا کار کرد، و دنیا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگان خویش از تهیدستى ترسان است، و از تهیدستى خویش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود دیگران از دست مى‏دهد.

و دیگرى آن که در دنیا براى آخرت کار مى‏کند، و نعمت‏هاى دنیا نیز بدون تلاش به او روى مى‏آورد،

پس بهره هر دو جهان را چشیده، و مالک هر دو جهان مى‏گردد، و با آبرومندى در پیشگاه خدا صبح مى‏کند، و حاجتى را از خدا درخواست نمى‏کند جز آن که روا مى‏گردد




 


مسکن و شهرسازى

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)    
1 - حفاظت از حریم جاده ها

امام على علیه السلام سخت به حقوق فردى و اجتماعى انسان‏ها توجه داشت، امامى که مى‏فرماید :

(اگر اقلیم هاى هفتگانه را به من بدهند تا پوست جوى را از دهن مورچه‏اى به ظلم بیرون بیاورم، هرگز چنین نخواهم کرد.)(1)

براى استیفاى حقوق اجتماعى، حفظ حریم جاده‏ها و معابر عمومى، با متجاوزان به حریم کوچه‏ها و راه‏ها سخت برخورد مى‏فرمود.

اصبغ بن نباته مى‏گوید :

روزى همراه حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام به سرکشى بازار کوفه رفتم،

امام على علیه السلام مشاهده فرمود که برخى از بازاریان در ساخت مغازه‏هاى خود، به حریم کوچه ها و معابر عمومى تجاوز کردند،

دستور داد آن مغازه ها را خراب کنند، تا راه باز شود، سپس به سراغ خانه هائى رفت که قبیله بنى بکاء آن خانه ها را در حریم بازار مسلمین ساخته و به زمین‏هاى مراکز تجارى تجاوز کرده بودند.

حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام دستور داد که آن خانه‏ها را خراب کنند.

و فرمود :

اینجا محل بازار و تجارت مسلمین است، نباید شما در آن خانه هاى مسکونى بسازید.(2)

این الگوى رفتارى در عصر ما که توسعه جاده‏ها، اتوبان‏ها ضرورت دارد، مشکلات فراوانى را برطرف مى‏سازد، که شهردارى‏ها، باید حریم رودخانه‏ها، مراکز تجارى و حریم جاده‏ها را حفظ کنند، و از سد معبر، به هر شکلى که باشد جلوگیرى نمایند.

2 - حریم کوچه ها و چاه‏ها

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود :

فاصله دو چاهى که براى آب دادن شتر حفر مى‏شود، 40 ذراع
 و دو چاه آبیارى کشتزار 60 ذراع

و دو چشمه 500 ذراع باید باشد.

و کوچه‏اى که مورد نزاع مى‏باشد، 7 ذراع آن به کوچه اختصاص دارد.(3)

 

پی نوشت ها :
1-  خطبه 224 نهج‏البلاغه معجم المفهرس مؤلف
2- سنن بیهقى ج 6 ص 151
3- عجایب القضایا ، قمى ص 91 حدیث 138



منبع : الگوهاى رفتارى ‏جلد 3 «امام على (ع) و اقتصاد» - محمد دشتی رحمه الله علیه



 



 


تلاش هاى صنعتى‏

 

محور : الگوهای اقتصادی امام علی (ع)   
1 - اسکله سازى‏

امام على علیه السلام براى رفع نیازهاى مسلمانان در سفرهاى دریائى به مهندسین ایرانى دستور داد تا از در آمد ملى کشور، اسکله‏اى در شهر بندرى جده ساختند تا رفت و آمدهاى دریائى به سهولت انجام گیرد.

2- کارخانه کشتى سازى

حضرت امیرالمؤمنین على علیه السلام براى رونق سفرهاى دریائى دستور ساختن، کارگاه کشتى سازى را صادر فرمود، تا از درآمد عمومى، مخارج آن تأمین و به خط تولید برسد، و پس از اتمام کارگاه کشتى سازى شخصاً آن را افتتاح فرمود. (1)

 

 پی نوشت ها :

1- خداوند علم وشمشیر ص 85


منبع : الگوهاى رفتارى ‏جلد 3 «امام على (ع) و اقتصاد» - محمد دشتی رحمه الله علیه




 


اخراج از کار به علت انتقاد از جریان انحرافی!

 به گزارش صراط نیوز ، در این یادداشت که با عنوان "جریان نفوذی و حکم حکومتی" عصر روز شنبه در یکی از سایتها منتشر شد، با استناد به آیات قرآن کریم و سیره امام خمینی در مورد حکم حکومتی ولی‌فقیه توضیح داده شده و با نوع مواجهه جریان نفوذی در ماجرای وزیر اطلاعات مقایسه تطبیقی شده بود.

در عین حال، روز دوشنبه هنگام مراجعه حجتی به روزنامه ایران، به وی گفته شد که مؤسسه ایران نیازی به همکاری شما ندارد و نامه پایان مأموریت در نمایندگی روزنامه ایران در شهرستان ری و فرمانداری ری به وی تحویل داده شد.

در این نامه، ادعای خلاف واقع حضور نیافتن او در روزنامه پس از اعلام اتمام مأموریتش در فرمانداری ری مطرح شده است. این در حالی است که بر اساس سیستم ثبت حضور روزنامه، وی چند روز پس از بازگشت از مأموریت سفر به عراق همراه با فرماندار ری، در مؤسسه ایران حاضر شده است.

با این حال، به نظر می‌رسد جریان نفوذی که عملاً مدیریت روزنامه ایران را برعهده گرفته و طی هفته‌های اخیر از تریبون این روزنامه به شخصیت‌های برجسته‌ای از جمله آیت‌الله مصباح، رئیس قوه قضائیه و فرمانده سپاه توهین کرده است، شهامت اعلام این مطلب را که به‌خاطر درج یادداشت علیه باند نفوذی با این خبرنگار برخورد کرده نداشته و با طرح یک ادعای اداری وی را تسویه کرده است.

در دوره جدید مدیریت روزنامه ایران تعداد زیادی از خبرنگاران متعهد این روزنامه استعفا داده و یا اخراج شده‌اند و در مقابل افرادی که علی‌رغم کم‌بهره بودن از دانش و تجربه روزنامه‌نگاری، به جریان نفوذی تمایل و وابستگی دارند، جایگزین شده‌اند.

متن کامل یادداشت "جریان نفوذی و حکم حکومتی" در ادامه بازنشر داده می‌شود تا خوانندگان در مورد منطق موجود در این یادداشت و برخورد متقابل مجموعه در اختیار جریان نفوذی با خبرنگار نویسنده این یادداشت قضاوت کنند:

«ادبیات رایج سیاسی کشور پر است از واژگانی که هر کدام به فراخور حال و مقتضی زمان جعل و به کار گرفته شده است.

"حکم حکومتی" یکی از این واژگان است که این روزها از زبان اهل سیاست زیاد شنیده می شود. عمر استعمال این واژه شاید از دو دهه تجاوز نکند. این واژه برای اولین بار به طور رسمی توسط مهدی کروبی و آن زمان که ریاست مجلس ششم را بر عهده داشت و در وقتی که طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس ششم به کار برده شد.

حکم حکومتی بی تردید از حقوق امام بر امت است و تبعیت از آن لازم؛ بنا بر نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که ولایت فقیه را همان ولایت انبیا و ائمه معصومین (ع) برمی شمارند و به استناد آیه 65 سوره نساء (1) "ایمان ندارد مسلمانی که نه تنها حکم که داوری رسول (ص) را با دل و جان و از عمق وجود نبذیرد" آن کس که حکم ولی فقیه را نه تنها نپذیرد که از عمق جان به آن باور نداشته باشد، مومن نیست.

روشن است بنای این نوشتار واکاوی و چرایی لزوم تبعیت از احکام حکومتی نیست که این خود امری است واضح و مبرهن؛ اما سوال اینجاست که آیا کافی است نگاه یک شیعه ولایت پذیر و آرمان گرا به موضوع تبعیت از ولی یک نگاه حداقلی باشد؟ بدین معنا که تنها گوش بر احکام حکومتی داشته تا با امتثال آن التزام خود را به ولایت ثابت کند یا برعکس پیروی از اوامر ولایی را که امروزه شاید به تعداد انگشتان یک دست هم نرسد، کف میزان ولایت پذیری خود قلمداد نمی کند؟

گفتار و رفتار حضرت روح‌الله و خلف صالح ایشان از زمانی که تکیه بر کرسی ولایت امری مسلمین زدند، پر است از نکات نغز و راهگشا که در قالب توصیه و اشاد در واقع مانیفست جمهوری اسلامی ایران را شکل داده است که این سلسله از گفتار و رفتار اگرچه در زمره مطالبات امام امت قلمداد می شود اما هیچ کدام در مرزهای احکام حکومتی و چه بسا ارشادی ولی فقیه جا نمی گیرد. آیا امت اسلامی می تواند با این توجیه که مطالبات ولی جزو احکام حکومتی نیست، از تلاش برای تحقق این مطالبات سر باز زند؟

بی شک امت نظام ولایی که با اختیار حدود و ثغور این نظام را پذیرفته و در تحقق آرمان هایش جان خویش را گرو گذاشته و نیل به مدینه فاضله خود را در اجرای بی کم و کاست منویات امام عادلش می داند، دیگر اسیر مرزبندی میان خواسته های ولی نمی شود و نه تنها مطالبات که تمایلات امامش را چراغ راه آینده موعود خود می داند.

دوستانی که در زبان و عیان ولایتمداری پر طمطراقی را ادعا می کنند، خوب است وجدان خود را به قضاوت گرفته و این پرسش پاسخ دهند که بر فرض مطالبه ای از سوی ولی امت بر همگان آشکار شد و این خواسته نیز در زمره احکام حکومتی نمی گنجید آیا باید آن را به کناری گذاشت؟

ماجرای اخیر وزارت اطلاعات شاهد خوبی است بر ادعای ولایتمداری حضرات؛اگرچه دوستان با غیر حکومتی خواندن دستور رهبر انقلاب مبنی بر ابقای وزیر اطلاعت انکار واضحات کرده و همچون کسی که با وجود آفتاب در روز تشکیک ایجاد می کند، میزان درک سیاسی خود را نشان دادند -اگر از نقش چرب و شیرین قدرت و ثروت با مسامحه بگذریم- اما باید برای افکار عمومی جامعه ولایی روشن کنند که در این ماجرا سرپیچی از خواسته ولی فقیه اگرچه در زمره حکم حکومتی هم نبوده باشد، جایز است؟

بی‌تردید امت حزب الله به ولایت فقیهی اعتقاد دارد که مبانی آن را حضرت روح‌الله پایه نهاده و توسط بزرگانی چون آیت الله مطهری و آیت الله مصباح تبیین شده است نه ولایت فقیهی که ازسوی هاشمی ترسیم و توسط جریان انحرافی که به اذعان تحلیلگران امروزه نقش پادوهای باندهای ثروت و قدرت را ایفا می کنند، تئوریزه می شود. ولایتی که می شود صدایش را به فراخور حال نشنید و یا در فرامینش تشکیک وارد کرد.

اینجاست که روشن می شود رمز توهین به بزرگانی چون علامه مصباح یزدی که از سوی جریان انحرافی و قلم به دستان رسانه ای آنها کلید خورده نه به سبب زبان انتقادی استاد است که سیره "مطهری زمان" آشکارا تایید می کند که هشدارهای راهگشا و بهنگام این عالم فرزانه نه از سر تمایلات نفسانی است و ونه از هوای اتصال به شبکه ثروت و قدرت. دلیل اصلی که آیت الله مصباح در میان دولبه قیچی جریان انحرافی و باند هاشمی و دوستان فتنه گرش، که دو روی یک سکه را تشکیل می دهند، قرار گرفته مبانی حقیقی ولایت فقیه است که با استدلال محکم و متقن ایشان ترسیم و تبیین می شود. پر واضح است راه ترویج ولایت فقیهی که هاشمی و جریان انحرافی می خواهند، تخریب شخصیت هایی چون آیت الله مصباح است.

مکتب اهل بیت(ع) سرشار است از شاگردانی که با نمایش تصویری کامل و گویا از یک شیعه مطیع خود را به عنوان الگویی جاودانه برای رهروان ائمه هدی (ع) معرفی کرده اند. آنها تبعیت از امام خود را نه تنها در اوامر که در تمام شئون زندگی بر خود فریضه ای واجب تلقی می کردند و برای همین بود که تمام توان خود را برای شبیه شدن به امام خویش به کار بستند.

رفتار بزرگ پرچمدار کربلا شاید بهترین نمونه در منش و روش زندگی یک شیعه واقعی باشد. قمر بنی هاشم (ع) که مدال پر افتخار "عبد صالح" را به سینه آویخته دارد، در معرکه کربلا تشنه کام به نهری از آب رسید اما از آن کامی نگرفت. او در حقیقت با زبانی خشکیده فریاد زد که عباس در احساس هم تابع ولی امر خویش است و تا وقتی حسین (ع) احساس تشنگی می کند، ساقی را با آب کاری نیست اگرچه در کنار دریا باشد و به هزار و یک دلیل عقلی می تواند اثبات کند که نوشیدن جرعه ای از آن آب در آن کارزار از شیر مادر هم حلال تر است.

پی نوشت:

1- "فَلا وَ رَبِّکَ لا یُؤْمِنُونَ حتّی یُحَکِّمُوکَ فی ما شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لا یَجِدُوا فی أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمّا قَضَیْتَ وَ یُسَلِّمُوا تَسْلیمًا" (به پروردگارت سوگند که آنها مؤ من نخواهند بود، مگر اینکه تو را در اختلافات خـود بـه داورى طـلبـنـد؛ و سـپـس در دل خـود از داورى تـو احـساس ناراحتى نکنند، و کاملا تسلیم باشند.)»






 


اتاق فرمان فتنه 88 کجا بود؟

 

اینکه واژه فتنه از چه زمانی در این دو سال وارد سپهر سیاسی کشور شد و به عنوان شاه بیت تحرکات ضد‌انقلاب داخلی و خارجی مورد استفاده قرار گرفت، سؤالی است که نیازمند توضیح بوده و می‌تواند مبنایی برای ورود به مقوله اساسی‌تر یعنی مدیریت فتنه قرار گیرد.  

با اندکی تدقیق در ایام حوادث پس از انتخابات به وضوح در می‌یابیم که واژه فتنه برای نخستین‌بار از سوی رهبر معظم انقلاب مورد تأکید و استفاده قرار گرفت. معظم له با توجه به اطلاعات عمیق و کارشناسانه‌ای که نسبت به مسائل دینی داشته و دارند، پدیده‌های اجتماعی ر

:: بازدید از این مطلب : 162

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 1 تير 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

موانع رشد صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است

 

معاون حقوقي وزارت صنايع:
موانع رشد صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است

خبرگزاري فارس: معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با اشاره به افزايش نرخ رسمي ارز طي روزهاي اخير گفت: موانع رشد بخش صنعت در سال "جهاد اقتصادي " بيشتر شده است.


 

به گزارش خبرنگار اقتصادي خبرگزاري فارس، ايرج نديمي صبح امروز در يك نشست خبري اظهار داشت: در سال جاري برخلاف انتظار و با وجود اينكه امسال به نام "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري شده، در رابطه با تأمين مالي ارزي و ريالي بخش صنعت موانع بيشتر از قبل شده است.
وي تصريح كرد: اين در حالي است كه با وجود نامگذاري امسال، انتظار مي‌رود سرعت بيشتري در اشتغال‌زايي و توسعه بخش صنعت و معدن شاهد باشيم.
نديمي با بيان اينكه بسياري از صنعتگران در استانها از كندي اعطاي تسهيلات بانكي گلايه‌مندند، گفت: تأخير در راه‌اندازي صندوق توسعه ملي نيز باعث ايجاد تأخير در تحقق سهم 18 ميليارد دلاري بخش صنعت از اين صندوق شده است.
وي با اشاره به تأثير تحريم‌ها در تأمين مالي پروژه‌هاي صنعتي افزود: نرخ ارز نيز از نقش مهمي در توسعه صنعتي و معدني كشور برخوردار است و اين در حالي است كه صنعت ايران به كشورهاي ديگر وابسته است و به همين دليل نقش ارز در اقتصاد صنعتي و معدني كشور مهم است.

* اجراي هدفمندي چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج كرد

به گفته نديمي، نحوه تصميم‌گيري در مورد سود سپرده‌ها، قيمت ارز و تأمين ارز آثاري را در بخش صنعت به همراه داشته است و علاوه بر اين، با اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها چند هزار ميليارد تومان از جيب صنعتگران خارج شده و در همين حال، نوسانات نرخ ارز نيز به ضرر توليد‌كنندگان شده است.
وي تصريح كرد: با شرايط فعلي نمي‌توان مانند سال قبل در عرصه اقتصادي پيشرفت كرد و اگر قرار است اشتغال ايجاد شده در كشور دو برابر سال گذشته باشد و شعار "جهاد اقتصادي " تحقق پيدا كند بايد جهت‌دهي مناسبي به منابع مالي داده شود.
نديمي تصريح كرد: در حال حاضر بروكراسي موجود در صدور برخي مجوزها اجازه نمي‌دهد كه شعار "جهاد اقتصادي " در كشور محقق شود.
وي تصريح كرد: در حال حاضر تأمين مالي، سرمايه‌ در گردش، معوقات بانكي، استمهال بدهي‌ها، قيمت ارز و گشايش اسناد اعتباري، ماليات‌ها، گمرك، تأمين اجتماعي، قانون كار و برخي مشكلات مربوط به شهرك‌هاي صنعتي به عنوان مهمترين مشكلات صنعتگران و معدن‌كاران كشور مطرح هستند.

* فعاليت طولاني مدت سرپرست ايميدور به دليل طي شدن پروسه ادغام

نديمي در ادامه در پاسخ به سوال فارس در خصوص دليل طولاني شدن سرپرستي سميعي‌نژاد در سازمان توسعه معادن اظهار داشت: سميعي‌نژاد اصرار ندارد كه در 2 جا به طور همزمان مشغول فعاليت باشد بلكه خواستار فعاليت در يك‌جا است.
وي تصريح كرد: نه وزارت صنايع اصراري بر اين كار دارد و نه خود سميعي‌نژاد ولي با انتساب سرپرست وزارت صنايع، غضنفري اعلام كرد كه تا زمان تعيين تكليف ادغام وزارتخانه‌هاي صنايع و بازرگاني تغييرات مديريتي حداقل خواهد بود.
وي با بيان اينكه تغييرات اتفاق افتاده در سطح وزارت صنايع در حد دفاتر بوده است،گفت: سقف زماني براي سرپرستي در سازمان‌هاي توسعه‌اي تعريف نشده و اگر روند قبلي در وزارت صنايع حاكم بود، سميعي‌نژاد همچنان در 2 سمت باقي نمي‌ماند و تكليف سازمان توسعه معادن نيز مشخص مي‌شد.
نديمي با بيان اينكه قرار نبود زمان سرپرستي در ايميدرو اينقدر طولاني باشد، گفت: از لحاظ قانوني يا غير قانوني بودن انتصاب وي به عنوان سرپرست ايميدرو در حالي كه مديرعامل شركت فولاد مباركه (طرف قرارداد ايميدور) است، نمي‌توان به صراحت صحبت كرد هر چند از طرف سازمان بازرسي و ديوان محاسبات نيز بحث‌هايي مطرح شده است.
وي تأكيد كرد: وضعيت سازمان‌هاي توسعه‌اي وزارت صنايع توسط هيئت مديره اين سازمان‌ها و همچنين وزارتخانه رصد مي‌شود و شوراي معاونين نيز بخش عمده‌اي از وقت خود را براي اين كار صرف مي‌كند.

* تحقق 18 درصد از سهم 30 درصدي صنعت از درآمد هدفمندي

معاون حقوقي و پارلماني وزارت صنايع با تشريح برخي مشكلات صنعتگران به دليل اجراي طرح هدفمندي يارانه‌ها گفت: از سهم 30 درصدي صنايع از درآمد حاصل از هدفمندي يارانه تنها 18 درصد به اين بخش اختصاص داده شد است.
وي تأخير در بودجه‌ريزي بخش صنعت، تحريم‌ها و همچنين ادغام وزارت صنايع و بازرگاني را از ديگر مواردي عنوان كرد كه مشكلاتي را براي بخش صنعت و معدن كشور ايجاد كرده است.

* حذف ماده 53 قانون برنامه پنجم در مورد ادغام وزارتخانه‌ها امكان پذير است

نديمي در ادامه در خصوص وضعيت تدوين لايحه ادغام وزارتخانه‌هاي صنايع و بازرگاني نيز گفت: نتيجه ادغام وزارتخانه‌هاي راه و مسكن نشان داد كه به طور كامل در شرح وظايف وزارتخانه جديد ورود نشده و مسئول وزارتخانه جديد مي‌تواند در فرصت پيش رو برنامه كاملي را براي اين وزارتخانه تعريف كند.
وي افزود: تهيه شرح وظايف وزارتخانه جديد حاصل از ادغام راه و مسكن حدود 6 ماه طول مي‌كشد و در مورد وزارتخانه‌هاي ديگر نيز هنوز لايحه‌اي توسط دولت اعلام نشده است.
وي تصريح كرد: شايد دولت منتظر نتيجه ادغام وزارتخانه‌هاي راه و مسكن است.
نديمي با اشاره به تهيه طرحي از سوي 200 نماينده مجلس براي تأخير در ادغام وزارتخانه‌ها گفت: با نشستي كه امروز بين رؤساي قوه مجريه و مقننه برگزار مي‌شود احتمالاً موضوع ادغام با توجه به اينكه زمان سرپرستي وزاري فعلي محدود است، تعيين تكليف خواهد شد.
وي افزود: در صورتي كه روند فعلي ادامه داشته باشد وزير پيشنهادي وزارتخانه‌هاي جديد پس از دريافت رأي اعتماد از مجلس طي چند ماه برنامه خود را ارائه خواهند كرد.
به گفته نديمي، مجلس هنوز استراتژي خود را در مورد تقدم يا تأخر ادغام‌ها اعلام نكرده است.
وي پيش‌بيني كرد مجلس از اجراي اصل قانون در مورد ادغام وزارتخانه‌ها تغيير رويه ندهد، هر چند كه امكان حذف ماده 53 قانون نيز براي مجلس فراهم است.
وي پيش‌بيني كرد طي يك ماه آينده تكليف وزارتخانه‌هاي ادغامي مشخص شود.

* لايحه ادغام وزارتخانه‌ها هنوز به امضاي معاون رئيس جمهور نرسيده است

معاون پارلماني وزارت صنايع در پاسخ به سؤال فارس در اين مورد كه با توجه به رد فوريت لايحه يك ماده‌اي ادغام وزارتخانه‌هاي راه و مسكن در مجلس، آيا پيش‌بيني نمي‌كنيد ماده واحده ادغام وزارتخانه‌هاي صنايع و بازرگاني نيز مورد پذيرش مجلس قرار نگيرد؟ اظهار داشت: مجلس بايد جهت‌گيري نهايي خود را با ادغام وزارتخانه‌هاي راه و مسكن اعلام كند و در اين مورد 2 راه بيشتر وجود ندارد يا اينكه طرح تصويب مي‌شود و يا در نحوه ادغام، روش مشخصي اعلام مي‌شود.
وي با بيان اينكه در اين مورد علامت مصوبي از مجلس نداريم، گفت: مجلس با نوع تصويبش در مورد ادغام وزارتخانه‌هاي راه و مسكن، روش كار را براي ساير وزارتخانه‌ها نيز اعلام مي‌كند.
نديمي با بيان اينكه لايحه ادغام وزارتخانه‌هاي صنايع و بازرگاني توسط اين دو وزارتخانه به اتمام رسيده است، گفت: اين لايحه بايد به امضاي معاونت منابع انساني رياست جمهوري برسد و پس از آن به هيئت دولت ارائه شود.
وي افزود: تا زماني كه لايحه ادغام از كميسيون ذيربط دولت بگذرد و به هيئت وزيران برسد نمي‌توان گفت چه تغييراتي را شامل مي‌شود و يا اينكه به صورت ماده واحده در مي‌آيد و يا يك لايحه مفصل.
وي ادامه داد: لايحه ادغام وزارتخانه‌هاي صنايع و بازرگاني ابتدا بايد توسط كميسيون زيربنايي دولت به تصويب برسد و بعد در اختيار هيئت دولت قرار گيرد.
به گفته نديمي، اين لايحه هنوز به امضاي معاون منابع انساني رياست جمهوري نرسيده است كه بخشي از اين تأخير به دليل بحث‌هاي مطرح در مورد روش ادغام وزارتخانه‌ها است.

* بانك مركزي از وزارت صنايع شكايتي نكرده است

معاون پارلماني وزارت صنايع در واكنش به وجود برخي اختلاف نظرها بين وزارت صنايع و بانك مركزي در مورد نرخ رشد بخش صنعت و بحث‌هاي مطرح شده از سوي رئيس كل بانك مركزي مبني بر اينكه از دستگاه‌هايي كه آمار اين مركز را زير سؤال مي‌برند شكايت خواهد كرد، گفت: مركز آمار و بانك مركزي به عنوان مراكز رسمي و قانوني آماري كشور شناخته شده‌اند اما آمارهاي ما نيز آمارهاي قطعي است.
وي ادامه داد: آن دسته از آمارهايي كه قبل از قطعيت آماري اعلام مي‌شوند چون تناقضي با آمار‌هاي رسمي ندارند، موجب شكايت بانك مركزي نيز نمي‌شوند.
نديمي افزود: شاخص‌هاي بانك مركزي متناسباً اعلام مي‌شود، مثلاً در مورد اشتغال مي‌توان از 2 ساعت تا هر روز را به عنوان مبنا مد نظر قرار داد كه بانك مركزي بايد پارامترهاي خود را اعلام كند.
وي ادامه داد: در صورتي كه وزارت صنايع بر اساس پارامترهاي متفاوت از بانك مركزي نرخ رشد صنعت را اعلام كرده باشد، مشكلي نيست ولي اگر بر اساس همان پارامترها، آمارهاي بانك مركزي را تكذيب كند اين مسئله مي‌تواند مورد بررسي قرار گيرد.
معاون حقوقي وزارت صنايع تأكيد كرد: از بانك مركزي تاكنون شكايتي در اين مورد به معاونت حقوقي وزارت صنايع نرسيده است.

* اجراي هزار و 843 طرح صنعتي در قالب طرح آمايش

نديمي در پايان از برنامه‌ريزي براي اجراي هزار و 843 طرح صنعتي و معدني در قالب طرح آمايش با اعتبار 113 هزار ميليارد ريال خبر داد و گفت: از اين تعداد، 860 طرح مصوب شده، قرارداد 510 طرح منعقد شده و منابع مالي 386 طرح نيز به طور كامل پرداخت شده است.
وي با بيان اينكه در طول هفته صنعت و معدن 464 طرح در استا‌ن ها اجرايي خواهد شد، افزود: اشتغالزايي اين طرح‌ها 19 هزار و 35 مورد پيش‌بيني و ارزش ريالي طرح‌ها نيز 287 هزار ميليارد ريال برآورد مي‌شود.
به گفته وي، ارزش ارزي اين طرح‌ها نيز 681 ميليون دلار تعيين شده است.
 




اهداف و چشم‌انداز صنعت بيمه در سال جهاد اقتصادي

 

رئيس كل بيمه مركزي تشريح كرد:
اهداف و چشم‌انداز صنعت بيمه در سال جهاد اقتصادي

خبرگزاري فارس: رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اهداف و چشم‌انداز اين صنعت در سال جاري گفت: در پايان برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود.


 

به گزارش خبرنگار اقتصادي باشگاه خبري فارس «توانا»، جواد فرشباف ماهريان امروز در همايش آموزش تخصصي مديران شعب صنعت بيمه سراسر كشور ضمن بيان اين مطلب كه صنعت بيمه در برنامه تحول خود اهداف بلند‌مدتي را طراحي كرده اظهار داشت: در زمان تدوين برنامه تحول ضريب نفوذ بيمه 1.3 درصد بود كه در سال 89 اين ضريب را به 1.5 درصد رسانده‌ايم. البته براي انتهاي برنامه پنجم توسعه اميدواريم ضريب نفوذ 2 درصدي صنعت بيمه را شاهد باشيم.
وي ضمن تاكيد بر اينكه در انتهاي برنامه پنجم ضريب نفوذ صنعت بيمه كشور از متوسط جهاني بالاتر خواهد بود گفت: در زمان آغاز برنامه سهم بخش خصوصي 22.5 بود كه به دنبال آن هستيم اين سهم را به 70 تا 75 درصد برسانيم.
وي با اشاره به اينكه لازمه محقق شدن اين امر گسترش حق بيمه‌ها و محدوديت بخش خصوصي در سهم 25 درصدي است افزود: به استثناي بيمه درمان و شخص ثالث كه بيشتر ضريب نفوذ كشور را به خود اختصاص داده است ساير رشته‌هاي بيمه‌اي 10 و حداكثر 15 درصد توسعه پيدا نكردند در حالي كه سرزمين ايران با توجه به توانمندي‌هاي داخلي خود بايد ضريب پوششي بيشتري را شاهد باشد.
وي ضمن بيان اين مطلب كه دست‌اندركاران صنعت بيمه بايد بازار وسيعي را براي رشته‌هاي مختلف بيمه‌اي به وجود آورند گفت: اعمال مديريت ريسك در شركت‌ها و رعايت اصول رقابت در بازار و رعايت اخلاق حرفه‌گري در صنعت بيمه توسعه اين صنعت را در آينده به وجود خواهد آورد.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است به كارگيري دانش فني و حرفه‌اي به روز و گسترش فعاليت‌هاي بيمه‌گري مي‌تواند در بلند‌مدت صنعت بيمه را به اهداف از پيش تعيين شده خود برساند. البته بايد عدالت در خدمات بيمه‌اي محور قرار گيرد.
وي با اظهار تاسف از اينكه توزيع رشته‌هاي مختلف بيمه‌اي فقط در تهران و برخي از شهرهاي كشور محدود شده است، گفت: لازمه رسيدن به اهداف بلند گسترش فعاليت‌ها و ارايه خدمات مطلوب به سراسر كشور است.
رئيس كل بيمه مركزي با اشاره به اينكه صنعت بيمه بايد با تمام قوا و سازماندهي نيروهاي انساني خود فعاليت‌هاي بيمه‌اي خود را متمركز كند گفت: در اين چند سال با تغيير نگاهي كه در برنامه عملكرد خود به وجود آورده‌ايم و مديريت مناسب به دنبال تحقق برنامه‌هاي از پيش تعيين شده هستيم.
فرشباف در ادامه گفت: بيمه مركزي با تمام قوا و امكانات و به طور جدي پيگير اجرايي شدن هر يك از اهداف كلان خود در صنعت بيمه است.
به گفته وي، زمينه فعاليت در صنعت بيمه به كلي پيشرفت كرده و در حال تغييرات اساسي است به صورتي كه دست‌اندركاران صنعت بيمه بايد خود را براي مواجهه با پيامد‌هاي مثبتي كه انتظار مي‌رود كليه شركت‌هاي بيمه و مديران شعب سراسر كشور را تحت تاثير قرار دهد آماده كند.

** آزاد‌سازي تعرفه‌ها؛ كاهش قيمت‌ها

رئيس كل بيمه مركزي به آزاد‌سازي تعرفه‌ها اشاره كرد و اظهار داشت: با اجرا شدن اين برنامه صنعت بيمه 30 تا 40 درصد كاهش قيمت‌ها را در رشته‌هاي بيمه‌اي شاهد بوديم كه احتمال مي‌رود پورتفوي حق بيمه شركت‌هاي بيمه تا حدود مناسبي در آينده افزايش يابد.
وي در ادامه تصريح كرد: 29 درصد توليد حق بيمه‌ها در سال 89 نسبت به 88 نشان از آن دارد كه اقبال عمومي مردم نسبت به صنعت بيمه افزايش يافته و ضريب نفوذ اين صنعت هر روز در حال گسترش است كه البته به عقيده بنده اگر قيمت‌هاي مناسب به مردم عرضه شود اقبال عمومي بيشتر خواهد شد.
وي با اشاره به اينكه بيمه مركزي در برنامه تحول صنعت بيمه اصلاح آئين‌نامه 57 و اعطاي نمايندگي شركت‌هاي بيمه را صادر كرده است گفت: با توجه به تعاريفي كه از فعاليت‌هاي بيمه‌اي عنوان مي‌شود بيمه مركزي با گسترش مجوز فعاليت‌هاي شركت‌هاي بيمه‌اي خود از شروع برنامه كه 8 هزار و 500 نماينده فعاليت مي‌كردند تعداد آنها را به 2 هزار و 500 هزار رسانده است كه اين امر نشان از رشد حداقلي سه برابر اعطاي نمايندگي در صنعت بيمه است.
به گفته وي، افزايش اعطاي نمايندگي‌ها در سطح كشور نشان از تقاضاهاي زياد جامعه براي انجام فعاليت‌هاي بيمه‌اي است؛ البته شركت‌هاي بيمه‌اي بايد در راستاي دريافت مجوز فعاليت‌هاي خود را در چارچوب استاندارد‌ها انجام دهند.
رئيس كل بيمه مركزي معتقد است رفتار‌هاي نمايندگان با مردم بايد مناسب با عدالت باشد تا ترغيب مردم به سمت خريد رشته‌هاي بيمه‌اي افزايش يابد.
وي در ادامه گفت: تغيير رويكرد به بازاريابي و حضور در فعاليت‌هاي اقتصادي، پويايي صنعت بيمه را به دنبال دارد اما متاسفانه به دليل آنكه شركت‌هاي بيمه بيشتر فعاليت‌هاي خود را متمركز در بيمه شخص ثالث مي‌كند اين امر تا حدودي تحقق نشده است.
به گفته وي، در حالي بحث توسعه بازار در صنعت بيمه مطرح مي‌شود كه 85 درصد از اين بازار بكر بوده و تقاضايي از جانب شركت‌هاي بيمه وجود ندارد.

** توسعه بازار اولويت اصلي صنعت بيمه در كشور

وي با اشاره به اينكه نمايندگان و شعب سراسر كشور بايد در توسعه بازار بيمه‌اي اقدامات موثري را انجام دهند گفت: البته بيمه مركزي نيز براي تحقق اين امر اقدامات موثري را انجام خواهد داد.
وي در ادامه افزود: اجراي صحيح و متناسب با قانون خاص بيمه مركزي است به طوري كه فعاليت‌هاي نمايندگي شركت‌هاي بيمه بايد به طور يكسان و مطابق با قانون انجام شود.
فرشباف به آزاد‌سازي تعرفه‌ها حتي در بيمه شخص ثالث اشاره كرد و گفت: در بيمه شخص ثالث بيمه مركزي قيمت‌هاي حداقلي را ارايه كرده است كه اين امر به مفهوم آزاد‌سازي بيمه شخص ثالث است.
به گفته رئيس كل بيمه مركزي، رعايت مديريت ريسك و اصول مديريت بيمه‌ مركزي از جمله اصول اين نهاد بيمه‌اي به شمار مي‌آيد.
وي به توسعه بيمه عمر كه از جمله اهداف ديگر بيمه مركزي در اين سال است اشاره كرد و گفت: با وجود افزايش مناسب حق بيمه‌هاي عمر ولي تا به رقم 9 درصدي فاصله زيادي وجود دارد كه بيمه مركزي در صدد است با اصلاح آئين‌نامه اين رشته بيمه‌اي و تصويب آن در شوراي عالي بيمه اقدامات موثري را در توسعه آن انجام دهد.
وي ضمن تاكيد بر اينكه اين نهاد بيمه‌اي اصرار بر استقرار نظارت مالي، نظارت فني بر فعاليت‌هاي شركت‌ها و نمايندگي‌هاي كل سراسر كشور دارد گفت: برخورد سليقه‌اي عدم توازن در استان‌هاي كشور از جمله عواملي است كه مانع توسعه رشته‌هاي بيمه‌اي به خصوص بيمه‌هاي عمر در استانها مي‌شود.
وي در ادامه به واحد ارزيابان خسارت كه قرار است اوايل مهرماه به صورت مستقل فعاليت خود را آغاز كند گفت: اگر بخواهيم از ماهيت سنتي بيمه‌گري كشور خارج و به دنبال مدرن بودن گام برداريم بايد فعاليت‌هاي بيمه‌گري را سازمان دهيم چرا كه اين امر باعث كاهش هزينه‌هاي شركت‌هاي بيمه‌اي خواهد شد.
وي استقرار واحد ارزيابان مستقل خسارت را از جمله اقدامات قابل تقدير دانست و گفت: با آغاز فعاليت اين نهاد فعاليت‌هاي شركت‌هاي بيمه‌اي حرفه‌اي تر شده و مشكلات مردم تا حدودي كاهش خواهد يافت.
به گفته وي، لازمه توسعه صنعت بيمه نيازمند نهاد‌سازي جديد و حرفه‌اي عمل كردن است در اين راستا كار ارزيابان خسارت بسيار قابل ملاحظه خواهد بود.
 




تكليف جهاد اقتصادي؛ رجحان كار بر منافع حزبي

 

خبرگزاري فارس: جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يك‌تفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين مي‌تواند يك ‌فرصت ايده‌آل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصي‌نقاط كشور.


 

از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي ايران در سال 1357 تاكنون دشمنان بويژه آمريكا همواره و با ابزار‌هاي گوناگون لحظه‌اي از تلاش عليه موفقيت و فراگير شدن اين نهضت اسلامي و ضداستكباري فروگذار نكرده‌اند؛ در برهه‌اي نمود اصلي اين تلاش در مبارزه نظامي بوده و در برهه‌اي مبارزه فرهنگي و سياسي غلبه داشته است اما آنچه امروز محور اصلي مبارزه دشمنان با انقلاب ملت ايران قرار گرفته، مبارزه و تحريم اقتصادي است. در شرايطي كه در سومين سال از دهه‌ پيشرفت و عدالت قرار داريم و از سوي ديگر با پيدايش موج اسلام خواهي و ظلم‌ستيزي كه در دنياي اسلام به ‌وجود آمده است، اين احساس ايجاد مي‌شود كه در ملت‌هاي منطقه هم پيشرفت و عدالت محقق خواهد شد. با وجود چنين شرايطي رهبر معظم انقلاب در پيام نوروزي خود در ابتداي سال جديد خورشيدي، اين سال را "سال جهاد اقتصادي " نامگذاري كردند و از تمام مسؤولان كشور در همه دستگاه‌ها و همچنين همه آحاد مردم خواستند در عرصه اقتصادي، جهادگونه و با فرهنگ مجاهدت وارد شوند. امروز رشد و پيشرفت خاص و شتابنده اقتصادي ايران به عنوان كشوري كه چشم بسياري از ملت‌هاي منطقه به وضعيت و شرايط آن دوخته شده؛ مساله مهمي در نگاه بين‌المللي است و بالندگي اقتصادي ايران اسلامي مي‌تواند در نگاه ملت‌هاي مسلمان منطقه به شكل‌گيري الگويي برآمده از اسلام در رفع معضلات اقتصادي منجر شود. در حقيقت جهاد اقتصادي در اينجا وسيله‌اي‌ است براي يك الگوسازي جهاني.
به هر حال جهاد اقتصادي براي آنچه منظر و نگره رهبر انقلاب در اين سال تحول است جهاد عملي با عزم و ابزار كامل، جوشش غرور ملي، اعتقاد راسخ به ارزش‌هاي معنوي كه در جهاد وجود دارد، رجحان كار و كوشش بر منافع و تعاملات فردي و گذشت از غرور و كبر ناشي از منيت‌هاي فكري و جناحي و مآلا به خدمت درآمدن بسياري از نيروهايي است كه ديروز در جبهه نظامي از مرز و بوم كشور دفاع مي‌كردند و امروز اين نبرد به ميدان‌هاي صنعتي و كشاورزي كه نياز وسيع به تغيير و تحول دارند بايد كشيده شود. در سال جهاد اقتصادي مديريتي حداقل در حد مديريت بحران است كه اگر اين اتفاق صورت نگيرد نتيجه و عملكرد دستگاه‌هاي اجرايي و عمومي كشور چيزي بيش از سال قبل نخواهد بود. خصوصيت حاكم بر نظام و مردم كه مبتني بر نگره اسلام است و هر حركتي با نيت و توجه مي‌تواند به منزله جهاد تلقي شود و مديريت ناب و خالص با درك و شعور دين مبين اسلام مي‌تواند فرآيندي قابل قبول در حركت جهادي سال‌جاري را مديريت كند و از كشور پهناور و غني ما مدينه فاضله‌اي را به وجود آورد كه خواست مردم و مطالبه و دغدغه جدي ولايت است.
قطعا رهنمود رهبر انقلاب در انتخاب اين نماد به حسب ضرورت اجراي كامل طرح تحول اقتصادي است تا اين طرح در ابتداي مسير خود، با توزيع مبلغي به عنوان يارانه يك‌ هدف غايي قرار نگيرد زيرا يارانه‌بگير الزاما بايد در مسير توليد ثروت قدم بردارد و از مصرف‌كننده صرف ثروت و منابع خارج شود و با توليد ثروت از حداقل‌هاي رفاه اجتماعي به سطح استانداردهاي بين‌المللي برسد، در اين صورت هم رشد اقتصادي كشور بهبود خواهد يافت و هم بهره‌وري افزايش يافته و به تبع آن بيكاري در كشور محدود و نرخ آن مقبول خواهد شد. هنوز يادمان نرفته جهاد سازندگي در حالي كه اتاق مناسب براي مديران خود نداشت بزرگ‌ترين فعاليت‌هاي اقتصادي را در بخش‌هاي كشاورزي، صنعت و خدمات صورت مي‌داد و گروه عظيمي نيز در خدمت بخش‌هاي مختلف دفاع مقدس تمهيدات لازم را براي دفاع فراهم مي‌كردند. جهاد اقتصادي امروز با جهاد ديروز يك‌تفاوت اساسي دارد كه امروز در شرايط امنيت و آسايش و آرامش قرار داريم و اين مي‌تواند يك ‌فرصت ايده‌آل باشد براي كار بيشتر و سازندگي در اقصي‌نقاط كشور.

نويسنده : مجتبي شجاعي

منبع : روزنامه وطن امروز 1390/03/28

 




موضوع "تحريم‌ها " در كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مجلس بررسي مي‌شود

 

با حضور مسئولان مربوطه؛
موضوع "تحريم‌ها " در كميسيون ويژه جهاد اقتصادي مجلس بررسي مي‌شود

خبرگزاري فارس: كميسيون ويژه جهاد اقتصادي موضوع "تحريم‌ها " را با حضور مسئولان مربوطه بررسي مي‌كند.


 

به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس، اعضاي كميسيون اقتصادي مجلس شوراي اسلامي روزهاي يكشنبه، دوشنبه و سه‌شنبه اين هفته جلسه دارند و در اين جلسات بررسي لايحه اعاده شده امور گمركي از شوراي نگهبان را ادامه مي‌دهند.

ادامه رسيدگي به طرح اعاده شده زكات از شوراي نگهبان، ادامه بررسي لايحه اصلاح قانون نظام امور صنفي و استماع گزارش رئيس كل بانك مركزي در خصوص افزايش نرخ ارز، سكه و كاهش سپرده‌ها نيز در دستور كار هفته جاري اين كميسيون قرار دارد.

كاروگروه پولي و مالي كميسيون اقتصادي هم فردا با تشكيل جلسه‌اي، رسيدگي به طرح اصلاح مواد 38 و 39 قانون ماليات بر ارزش افزوده را ادامه مي‌دهند.

كميسيون مشترك رسيدگي به طرح "نظارت مجلس بر امور نمايندگان " فردا (يكشنبه) جلسه‌اي براي بررسي طرح و پيشنهادات واصله تشكيل مي‌دهد.

كميسيون ويژه جهاد اقتصادي عصر روز دوشنبه براي بررسي موضوع "تحريم‌ها و سرفصل‌هاي ذكر شده " با حضور مسئولان مربوطه جلسه دارد.
 




نسبت اسلام با اقتصاد

 

پیوستگی اجزاء مختلف جامعه
کسانی که فکر می کنند مسائل زندگی از یکدیگر جداست و هر چیزی یک مرز و یک قلمروی خاص دارد و هر گوشه ای و قسمتی از زندگی بشر به یک شی ء بخصوص تعلق دارد، تعجب و احیانا انکار می کنند که کسی مسأله ای به نام "اقتصاد اسلامی" طرح کند، زیرا به عقیده اینها هر یک از اسلام و اقتصاد یک مسأله جداگانه است، اسلام به عنوان یک دین برای خودش، و اقتصاد به عنوان یک علم و یا یک فلسفه برای خودش، اسلام قلمروی دارد و اقتصاد قلمروی دیگر، همچنان که فرهنگ، سیاست، قضاوت و حتی اخلاق هر کدام قلمروی جداگانه از اسلام دارند.
بعضی پا فراتر نهاده و گفته اند زندگی به طور کلی یک مسأله است و دین مسأله دیگر، دین را نباید با مسائل زندگی مخلوط کرد.
این اشخاص اشتباه اولشان این است که مسائل زندگی را مجرد فرض می کنند، خیر، زندگی یک واحد و همه شؤونش توام با یکدیگر است، صلاح و فساد در هر یک از شؤون زندگی، در سایر شؤون مؤثر است. ممکن نیست اجتماعی مثلا فرهنگ یا سیاست، یا قضاوت یا اخلاق و تربیت و یا اقتصادش فاسد باشد اما دینش درست باشد و بالعکس.
اگر فرض کنیم دین تنها رفتن به مسجد و کلیسا و نماز خواندن و روزه گرفتن است، ممکن است کسی ادعا کند مسئله دین از سایر مسائل مجزاست، ولی این مطلب فرضا درباره مسیحیت صادق باشد درباره اسلام صادق نیست.

پیوندهای اسلام با اقتصاد
اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد: مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد.
اسلام کتاب البیع ، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله ، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد.
و از طرف دیگر می دانیم اصل "«نؤمن ببعض و نکفر ببعض»؛ ما به برخی ایمان داریم و به بعضی نداریم." (نساء/150) همان طور که قرآن کریم می فرماید، مطرود است، علیهذا یا باید اسلام را دربست بپذیریم و یا باید دربست رد کنیم.
پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است. در این جهت برخی مذاهب دیگر نیز کم و بیش چنین می باشند. اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.


    کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 13 تا 15
 




اقتصاد سالم از نظر اسلام

 

یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمی رود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، ولو آنکه اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. به قول نهرو: " ملتی مستقل است که جهش اقتصادی داشته باشد. "
علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ «محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد». (غرر الحکم، چاپ دانشگاه تهران، ج 2، ص 584).

اگر ملتی کمک خواست و ملتی دیگر کمک داد، خواه ناخواه اولی برده و دومی آقاست. چقدر جهالت و حماقت است که آدمی ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درنیابد و نفهمد اقتصاد مستقل یکی از شرائط حیات ملی است. این یک مطلب.
مطلب دیگر اینکه اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی به چشم می خورد، یکی اساسا ارزش سلامت بنیه اقتصادی را درک نمی کند و طرفدار فقر است و خیال می کند همین طور که فقر برای فرد عیب نیست برای جامعه هم عیب نیست، اولا برای فرد هم به یک معنی عیب است و اگرهم برای فرد عیب نباشد برای اجتماع عیب است، و دیگری که به ارزش اقتصاد پی برده است دیگر همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است ولو اینکه عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد.

جامعه ای بیماری باد بادک و اسباب بازی و لوازم تجملی تقاضا دارد، مانند مریضی که اشتهای چیزی دارد که برایش مضر است. جامعه ای بیماری اتومبیل دارد، مانند بیمار مستسقی یا طفل مبتلا به قی و اسهال تقاضای آب دارد و صاحب آب فقط به دلیل اینکه در مقابل این آب پول داده می شود مرتب آب می دهد و جیب خود را از پول پر می کند، بالاتر این که تقاضای کاذب به وجود می آورد، هروئین می سازد و راه در آمد هنگفت به وجود می آورد و مرتب هروئینی می سازد، به دلال می گوید: از هر ده نفر مبتلا به اندازه یک نفر متعلق به شخص خودت، از هر چه فروش کردی ده یک مال خودت، ولی اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، نجش، اعانت ظالمین، ولایت از قبل جائر، هجاء مؤمن، اکتساب به واجبات، و ... را تحریم می کند. از همه اینها «آشکار می شود که» تز اسلام این است:

رابطه نیت کسب درآمد با مصالح عمومی
"منبع درآمد، تمایلات و خواسته های مردم نباید باشد، مصالح عمومی باید باشد"، به تعبیر فقهاء خرید و فروش چیزی جایز است که "منفعت محلله مقصوده" (سودی که حلال بوده و توسط خریدار و فروشنده قصد شده باشد) داشته باشد. این اقتصاد اقتصادی است واقع بینانه و مرتبط به اخلاق و تربیت بشر. پس در عین اینکه اسلام طرفدار ازدیاد ثروت است و ثروت را وسیله تأمین هدفهای عالی خود می داند، به همین دلیل که هدف، عالی تر از خود ثروت است، راه درآمد را تمایلات و تقاضا نمی داند، مصلحت را راه می داند، اما در اقتصاد جدید اینگونه محدودیتها وجود ندارد، خصوصا اقتصاد سرمایه داری، از صادراتشان می توان حقیقت را فهمید که از مملکتهای نیازمند مثل ایران چه می برند و چه تحویل می دهند.

نسبت نحوه فعالیت و مالکیت در اقتصاد اسلامی
مطلب سوم این است که همان طور که نباید از هر راهی به دنبال ثروت بود، نباید سیستم اقتصادی به شکلی باشد که رشد و نمو را متوقف و فلج کند و جلوگیری نماید. از جمله چیزهایی که مانع رشد است به عقیده ما تز " کار به قدر استعداد و مخارج به قدر احتیاج " است که لازمه اش اشتراک مردم در منافع یکدیگر است.
این چند عیب دارد: اولا برخلاف فطرت و طبیعت است. پیوستگی طبیعی افراد بشر به حد اجزاء یک پیکر نیست.
ثانیا این خود نوعی استثمار است.
ثالثا جلوی فعالیت و نشاط را می گیرد، بشر آنگاه نشاط کار پیدا می کند که بداند نتیجه کارش به خودش برمی گردد. چرا اداریها اهل سنبل اند؟ به قولی مرض اداره دارند؟ چون ایمان که ندارد و درآمدش و ترقیاتش هیچکدام با فعالیتش بستگی ندارد، برعکس درآمدش با انجام کارهای غیرمشروع از باند بازی و حقه بازی و رشوه مالی و احیانا العیاذ بالله رشوه ناموسی است.

خوشا به حال اجتماعی که سیستم اقتصادیش به شکلی باشد که راه درآمد منحصر باشد به فعالیت، و آثار فعالیت فرد هم مخصوص خودش باشد، بدا به حال اجتماعی که کار در آن اجتماع صرف نمی کند اما بورس بازی و کارهای غیر تولیدی و کارهای انحرافی در آن صرف بکند (این جهت مربوط است به فرهنگ و دادگستری و ایمان)، و بالاخره فعالیت مفید و سالم راه درآمد نباشد، و نیز بدا به حال اجتماعی که هر چند راه درآمد غیر شروع را بسته است اما راه درآمد مشروع را از نظر شخصی نیز بازنگذاشته و تز " کار به قدر استعداد و خرج به قدر احتیاج " را پیش کشیده است. جل الاسلام که هم طرفدار مالکیت اختصاصی است و هم تربیت ایمانی دارد و راه درآمد غیرمشروع را بسته است.
ما هیچ احتیاجی نداریم به تزی که از آن سوی دیوار آهنین یا از ماوراء بحار برای ما بیاورند، تز اسلام کافی است. ما باید به طور قطع بدانیم که از راه مشروع صد پارچه ملک درست نمی شود. در حدیث است که: " ده هزار درهم از راه مشروع جمع نمی شود " (وسائل الشیعه "جلد 12، کتاب التجارة، باب 8 ص 21، به نقل از "تهذیب" ج 2 ص 100).
البته این نسبت به زندگی آن روز است، مقصود این است که همیشه درآمد مشروع حد معینی دارد و بالاتر از آن از راه مشروع به دست نمی آید، نه این که اگر به دست آمد باید از او گرفت، غلط ترین تزها تحدید مالکیت است، ما سر جوال را ول کرده ایم و اصل " من أین لک هذا "؛ («این مال» را از کجا کسب نموده ای) را فراموش کرده ایم و از راه تحدید و اشتراک می خواهیم وارد شویم. تز "من أین لک هذا" که تز عمر است از تز تحدید مالکیت یا اشتراک بسیار ارجمندتر است (رجوع شود به " عبقریة عمر " عقاد).

خلاصه مطلب اینکه: اسلام طرفدار تقویت بنیه اقتصادی است اما نه به عنوان اینکه اقتصاد خود هدف است، یا تنها هدف است، بلکه به عنوان اینکه هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم و نیروی مستقل اقتصادی میسر نیست، اما اسلام اقتصاد را یک رکن از ارکان حیات اجتماعی می داند، لهذا به خاطر اقتصاد به سایر ارکان ضربه و لطمه نمی زند. اسلام طرفدار این نظریه که سرچشمه درآمد، تقاضاها و تمایلات است نیست ، بلکه معتقد است باید تمایلات با مصالح عالی و همه جانبه بشریت تطبیق بکند، از اینرو فصل مهمی در اسلام هست به نام مکاسب محرمه.
در آمد مشروع از نظر اسلام یعنی در آمدی که از طرفی محصول فعالیت شخص باشد یا لااقل جنبه استثمار نداشته باشد، و از طرف دیگر از لحاظ مصرف ، قابلیت مصرف شدن، مشروع و مفید داشته باشد و به اصطلاح فقهاء جنس مورد معامله دارای "منفعت محلله مقصوده" باشد، به عبارت سوسیالیستها هدفها منافع اجتماع باشد نه پر کردن جیب شخص.

منبع :

کتاب نظری به نظام اقتصادی اسلام صفحه 18 تا 23


 



نظر اسلام در مورد اقتصاد

 


اسلام دو پیوند با اقتصاد دارد:
مستقیم و غیرمستقیم. پیوند مستقیم اسلام با اقتصاد از آن جهت است که مستقیما یک سلسله مقررات اقتصادی درباره مالکیت، مبادلات، مالیاتها، حجرها، ارث، هبات و صدقات، وقف، مجازاتهای مالی یا مجازاتهایی در زمینه ثروت و غیره دارد. اسلام کتاب البیع، کتاب الاجاره، کتاب الوکاله، کتاب الرهن، کتاب الارث، کتاب الهبه، کتاب الوقف دارد. پیوند غیرمستقیم اسلام با اقتصاد از طریق اخلاق است.
اسلام مردم را توصیه می کند به امانت، عفت، عدالت، احسان، ایثار، منع دزدی، خیانت، رشوه. همه اینها در زمینه ثروت است و یا قسمتی از قلمروی این مفاهیم ثروت است. تا حدود مسائل اقتصادی روشن نشود، حدود عدالت و امامت و عفت و احسان و همچنین حدود دزدی و خیانت و رشوه روشن نمی شود.

نظر اسلام راجع به ثروت
در اسلام مال و ثروت هیچوقت تحقیر نشده است، نه تولیدش، نه مبادله اش، نه مصرف کردنش، بلکه همه اینها تأکید و توصیه شده است و برای آنها شرایط و موازین مقرر شده است و هرگز ثروت از نظر اسلام دور افکندنی نیست بلکه دور افکندنش (اسراف، تبذیر، تضییع مال) حرام قطعی است.
اسلام با هدف قرار دادن ثروت، با این که انسان فدای ثروت شود مخالف است و سخت مبارزه کرده است، به عبارت دیگر پول پرستی را و اینکه انسان برده پول باشد، به عبارت دیگر اینکه انسان پول را به خاطر خود پول و برای ذخیره کردن و اندوختن بخواهد که: «الذین یکنزون الذهب و الفضه و لاینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم»؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! بسیارى از دانشمندان (اهل کتاب) و راهبان، اموال مردم را به باطل مى خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى دارند! و کسانى که طلا و نقره را گنجینه (و ذخیره و پنهان) مى سازند، و در راه خدا انفاق نمى کنند، به مجازات دردناکى بشارت ده! (توبه /34) که نام این حالت حرص و آز است، و یا پول را فقط برای پرکردن شکم و برای عیاشی وبیکاری و ولگردی بخواهد که نام آن شهوترانی است، اینها را محکوم کرده است.
در این حالت پول خواستن توام است با دنائت و پستی و محو شخصیت انسانی در پول و فقدان هرگونه شخصیت انسانی و شرافت معنوی.

نقطه مقابل، این است که انسان پول را به عنوان یک وسیله برای فعالیت و عمل و تسهیل و تولید بخواهد. در این صورت پول تابع آن هدف کلی است که انسان پول را برای آن هدف می خواهد. اسلام که پول پرستی را محکوم کرده است پول و ثروت را محکوم نکرده است، زیرا تولید ثروت: کشاورزی، دامداری، صنعت و غیره توصیه شده است، مبادله ثروت یعنی تجارت و داد و ستد توصیه شده است. مصرف رساندن از نظر شخصی در حدود احتیاجات فردی خالی از هر نوع تجمل و اسراف که مفسد انسان است توصیه شده است.
در اسلام تبذیر و اسراف و تضییع آن ممنوع است. در اسلام مقررات سخت قضائی و جزائی در مورد حیف و میل ها و سرقتها و خیانتها وضع شده است. و دفاع از مال در حکم جهاد و کشته در این راه شهید تلقی شده است: «المقتول دون اهله و ماله»... و برای مال انسان حقوقی قائل شده است. خود ثروت در کمال صراحت در قرآن کریم به عنوان " خیر " نامیده شده است: «کتب علیکم اذا حضر احدکم الموت ان ترک خیرا الوصیه للوالدین و الاقربین»؛ بر شما نوشته شده: «هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبى (مالى ) از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّى است بر پرهیزکاران!» (بقره/ 180).

اقتصاد سالم در نظر اسلام
یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بی عیب و غیرقائم به غیر جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویه اش خراب است همیشه مریض خواهد بود. از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است.
اسلام می خواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، اگرچه اسم بردگی در کار نباشد.
هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست. علی علیه السلام می فرماید: «احتج الی من شئت تکن اسیره، استغن عمن شئت تکن نظیره، أحسن الی من شئت تکن امیره»؛ محتاج هر که شوی اسیر او خواهی بود، بی نیاز از هر که گردی با او برابر خواهی شد، و هر که را مورد نیکی و احسان خود قرار دهی فرمانروای او خواهی شد (غرر الحکم، ج 2، ص 584). اسلام همواره روش وسط و معتدل را پیش می گیرد، و این جهت ناشی از جنبه همه جانبه بودن اسلام است. دو روش افراطی و تفریطی طرفدار فقر است و دیگری که همه چیز را فراموش می کند و معتقد است منبع درآمد، تمایلات بشر است و هر چیزی که تقاضایش وجود داشت و میل به خرید آن در مردم بود و پول درآور بود باید عرضه داشت، تقاضا علت تامه جواز عرضه است هرچند عرضه مواد مهلک یا مضعف جامعه باشد این دو روش افراطی و تفریطی را اسلام نفی می کند.

اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئله ای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان می کند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم می کند، فروختن شراب و آلات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم می کند، فروش کتب ضلال (کتابهای گمراه کننده) را تحریم می کند، بیع سلاح للاعداء (فروختن اسلحه به دشمنان دین و مسلمانان) را تحریم می کند، اسلام تدلیس ماشطه (آراستن زن به گونه ای که عیبش آشکار نشود و ازدواج همراه با فریفتن مرد باشد) و مجسمه سازی، ساختن و فروختن ظرف طلا و نقره، شعر هجائی و مدحی، غش، لغو و لهو، قمار، قیادت، قیافه، کهانت، مدح من لایستحق المدح، بخش (قیمت کاذب روی اجناس گذاشتن و یا با تبلیغات مشتری ها را فراری دادن)، اعانت ظ

:: بازدید از این مطلب : 529

|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

روحانی فداکار ادعای ناجا را تکذیب کرد

 

 

بعد از شدت ضربه های وارد شده به من، مردم وارد صحنه شدند، لباس روحانیت را از تنم در آوردند. لباس خونینی که آن شب بر تن من بوده هنوز موجود است و خون هایش پاک نشده است.

 حجت الاسلام و المسلمین فروزش ضمن تاکید بر محارب بودن ضاربین اظهار کرد: با توجه به عمق فاجعه رخ داده متاسفانه عده ای در صدد هستند این حادثه را بخاطر جریان مثبتی که می تواند برای جامعه به همراه داشته باشد شخصی قلم داد کنند.

وی افزود: متاسفانه از سوی نیروی انتظامی مطرح شده است هنگام درگیری با ضاربین لباس روحانیت بر تن نداشتم و این خبر را بنده به طور کامل تکذیب می کنم.

حجت الاسلام فروزش اظهار کرد: البته ما پیگیری های لازم را با نیروی انتظامی انجام دادیم که این خبر را منعکس نکنند ولی با کمال تاسف این اتفاق رخ نداده و حتی برخی از مسئولین نیروی انتظامی هم چنان در گفت و گوهایشان با مطبوعات مجددا اظهار کرده اند که این روحانی در هنگام ضربه خوردن ملبس نبوده است.

وی در ادامه توضیح داد: بعد از شدت ضربه های وارد شده به من، مردم وارد صحنه شدند، لباس روحانیت را از تنم در آوردند. لباس خونینی که آن شب بر تن من بوده هنوز موجود است و خون هایش پاک نشده است.

فروزش که از نویسندگان کتاب نیر اعظم بحساب می آید در ادامه افزود: عده ای می خواهند این اتفاق را شخصی معرفی کنند تا جلوی این جریان مثبت به وجود آمده را بگیرند که فریضه امر به معروف و نهی از منکر کماکان احیاء نشود.

وی در ادامه افزود: تا کنون حدود ۱۷۰۰نفر برای ملاقات بنده از اقشار مختلف مردم و مسئولین در بیمارستان حضور یافتند که از تمامی آنها کمال تشکر را به جای می آورم.

فروزش در پاسخ به اینکه آیا آن خانمی که جانش را نجات دادید هم بین این ملاقات کنندگان بود پاسخ داد: اصلا برایم مهم نیست که این خانم برای ملاقات آمده باشد یا خیر من انتظاری از این خانم ندارم چرا که آن اقدام را وظیفه خودم می دانستم و برای رضایت الهی آن اقدام را انجام دادم.

گفتنی است بعد از مصاحبه حجت الاسلام و المسلمین فروزش با خبرنگار جهان دو تن از خبرنگاران جریان انحرافی برای تهیه گزارش و مصاحبه از آقای فروزش وارد اطاق وی می شوند که با مخالفت او مواجه می شوند.

این دو خبرنگار که علت امنتاع وی را نمی دانستند اصرار فراوانی داشتند که در نهایت یکی از نزدیکان این طلبه به طور صریح به آن دو خبرنگار اعلام می کند که علت امنتاع حجت الاسلام فروزش از مصاحبه با شما این است که سیاست گذاری هفته نامه شما را انحرافی می داند.

بعد از موضع گیریهای مراجع عظام در مورد پیگیری قضایی این حادثه حضرات آیات: مقتدایی،حسینی بوشهری، سعیدی، نمازی، ممدوحی، کریمی جهرمی، و حجج الاسلام مهدی طایب، ماندگاری، شجونی و آقای دکتر زاکانی و توکلی و جلیلی به همراه آقای حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد در آخرین روز بستری این روحانی در بیمارستان با وی گفت وگویی به صورت تلفنی و حضوری به عمل آوردند.
حجت الاسلام فروزش در گفت و گو با تمامی این اشخاص تاکید داشت این اتفاق نباید فقط به اسم یک طلبه جوان تمام شود بلکه باید جریانی به وجود آورد تا امر به معروف و نهی از منکر در جامعه زنده شود.


 
0

فارسی 1 این بار کودکان زیر ده سال را هدف گرفت

 

 

مهمترین هدف شبکه ماهواره ای فارسی 1تبدیل زندگی خانوادگی در ایران به مجموعه ای لجام گسیخته وبی قید و بند است

 

//

به گزارش  کلمه  شبکه ماهواه ای فارسی 1 برای از هم گسیختن کانون خانواده در ایران وتغییر آن از ساختار سنتی ودینی به مجموعه ای لجام گسیخته وبی قید و بند به ترویج بی شرمانه روابط نا مشروع زنان ومردان متاهل وآزادی های بی حساب وکتاب جوانان وبار داری بدون ازدواج آنها پرداخته است .
همچنین این شبکه کار را به جایی رسانده است که تبلیغات بسیاری را برای عادی سازی روابط نا متعارف ونا مشروع بین کودکان زیر ده سال انجام می دهد.
گفتنی است مهمترین علت این هجمه تبلیغاتی به بنیانهای خانواده به دلیل مقاوت جامعه سنتی ودینی ایرانی در مقابل بمباران تبلیغاتی ضد فرهنگی رسانه های غربی است ودشمن نا کزیر است برای رسیدن به اهداف خود مبنی بر به تباهی کشیدن فرهنگ ومذهب جامعه ایرانی این سد محکم خانواده را از طریق پخش سریالهای جذاب از هم بگسلاند.


 
0

رصد رسانه های ضد انقلاب/ماموریتی برای سارا،انتقاد رادیو زمانه از اصلاح طلبان،جستجوی نشاط سیاسی برای

 

دراین نوشته سعی خواهد شد با رصد محورهای مورد تاکید جریان فتنه ،امید و سردرگمی و برنامه ریزی آنان را از خلال خبر ها مورد توجه قرار دهیم.

نگاهي گذرا به محورهاي رسانه ای جریان فتنه در روزهای اخیر نشان از برنامه ریزی آنان برای بهره برداری سیاسی از مسائل ایران در جهت دامن زدن به اختلافات دارند که اهم محورهای آنان عبارت است از:

 

resaneh-10

مهمترین محورهای رسانه ای جریانات ضد انقلاب در هفته گذشته :

-         تلاش برای ارائه تصویری غیر واقعی از حقیقتهای اصیل انقلاب

-         بزرگنمایی ماجرای درگذشت هاله سحابی با هدف بدنام کردن نظام جمهوری اسلامی ایران

-         موج سواری رسانه ای در آستانه 22 خرداد و دعوت به برگزاری تجمعات غیر قانونی

-         تلاش برای نا کارآمد نشان دادن مجموعه حاکمیت در حوزه های اقتصادی و فرهنگی

 

ماموریتی برای سارا

پس از آزادی سار شرود که با وثیقه 500 هزار دلاری در سال 2010 از ایران خارج شد ماموریت جدیدی برای وی از سوی دستگاههای جاسوسی غرب طرح ریزی شده است.

وی اخیرا در گفتگو با بی بی سی از آزار و اذیت دو تبعه آمریکایی بازداشتی در ایران سخن گفته بود تا بهانه ای باشد برای صدور بیانیه  ضد ایرانی بستگان جاش فتال و شین باوئر دو تبعه بازداشت شده آمریکا در ایران .

اما نکته حائز اهمیت در اظهارات شرود اعترافی است که رادیو فردا به تاخیر دو ساله این اظهارات کرده « این نخستین بار است که سارا شورد از زمان آزادی از اوین در سپتامبر سال گذشته، ۲۰۱۰، به این روشنی و آشکارا به آزار و اذیت آمریکایی‌های زندانی در اوین اشاره کرده است.» و گمانه ها را پیرامون ساختگی بودن این اظهارات و طرح آنها در تحت فشار دستگاههای جاسوسی غرب  را تقویت کرده است . چراکه پس از گذشت قریب به دو سال از آزادی شرود طرح این گونه ادعاها  نمی تواند از پشتوانه منطقی قوی دال بر صحت آنها برخوردار باشد و بیشتر به توطئه برای هجمه رسانه های غربی به جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد .

 

انتقاد رادیو زمانه از اصلاح طلبان

پس از انتشار اظهارات سید محمد خاتمی در هفته های گذشته پیرامون انتخابات مجلس نهم ، رادیو زمانه ارگان رسانه ای دستگاههای جاسوسی غرب درمطلبی به انتقاد از اصلاح طلبان پرداخته و مدعی شده « در مقابل برخی از اصلاح‌طلبان به تاکتیک چانه‌زنی از بالا روی آوردند؛ به طوری که پیام چندروز پیش محمد خاتمی، رئیس جمهوری پیشین ایران فارغ از هرگونه تفسیر بدبینانه‌ای حاوی تلاش برای چانه‌زنی از بالا بود»و در ادامه خاطرنشان کرده « چنین تاکید مشخصی بر «چانه‌زنی از بالا» از جانب اصلاح‌طلبان ..... به معنای به فراموشی سپردن حوزه عمومی و قاعده هرم اجتماعی است.».
رادیو زمانه با عجولانه توصیف کردن مواضع اصلاح طلبان در آستانه انتخابات مجلس نهم مدعی شده« چنین تلاشی به‌ویژه از جانب مخالفان، عجولانه و نافرجام به‌نظر می‌رسد، زیرا هنوز حوزه عمومی پتانسیل بالایی برای ارائه و نمایش قدرت دارد.»

 

جستجوی نشاط سیاسی در هیاهوی اغتشاش و نا آرامی

حزب منحله مشارکت با صدور فراخوانی برای برهم زدن نظم و امنیت عمومی مدعی شده برگزاری تجمعات اعتراضی «نشاط سیاسی» را به کشور باز میگرداند. البته ما نیز همچون شما نمی دانیم تا چه میزان تعریف نشاط سیاسی با خواسته اغتشاش گران می تواند هم راستا باشد اما آنچه که از اعتراضات غیر قانونی سال گذشته نصیب کشور شد نشاط اراذل و اوباشی بودکه شکستن و تخریب اماکن عمومی ، انتقام خود را از انتخاب و تصمیم مردم می گرفتند تا سرخوردگی ناشی از شکست را اینچنین مداوا کنند.

 

اینکه اون نیست ؟

پخش مستند الماسی برای فریب با واکنشهای متفاوتی در داخل و خارج از کشور مواجه شد اما در این میان واکنش علیرضا نوری زاده عامل سرویس جاسوسی انگلیس بیش از دیگران قابل تامل است . وی که از متهمان اصلی گاف سرویس های جاسوسی غرب در ماجرای محمد رضا مدحی بشمار می رود طی گفتگویی با رادیو زمانه ضمن قبول مسئولیت معرفی مدحی به جریانات اپوزیسیون ادعا کرد مدحی آن مدحی همیشگی نبوده است « من در فیلمی که نشان داده شد احساس می‌کردم آقای مدحی خودش نبود. برای این که من آقای مدحی را از نزدیک دیده‌ام. ....وی می‌بایست آمپول کورتون به خودش می‌زد. یا روزی ۹۰ قرص می‌خورد و این چیزها پنهانی نیست. »

این در حالیست که برنامه ریزی دقیق دستگاه امنیتی کشور چنان شیرازه فکری ضد انقلاب خارج نشین را به هم ریخته که تحلیل های آنان از ماجرای مدحی مملو از تناقضات ساختاری است . نوری زاده در حالی این سخنان را مطرح می کند که چندی پیش مدعی شده بود« آقای مدحی آمده بیرون و بعد به خاطر تهدیدهایی که شده به ایران رفته است- او بارها گفت که همسر اول، مادر و دخترش چندین نوبت مورد تهدید قرار گرفتند»

 

تغییر نام مکانهای معروف تهران در نیویورک

شیرین عبادی که پرونده سیاه وی در دشمنی با ملت ایران بر همگان مشهود و مبرهن است در تازه ترین افاضه ی خود برای مکانهای معروف شهر تهران اسم انتخاب کرده است . وی پیشنهاد کرده پارک لاله به پارک هاله تغییر نام پیدا کند.

ما نیز به وی و همفکرانش که احتمالا تا چند روز دیگر نام هایی برای سایر اماکن معروف تهران از جمله برج میلاد ،که تغییر پیدا می کند به برج شیرین ، برج آزادی تغییر پیدا می کند به برج نسرین و... انتخاب می کنند پیشنهاد می کنیم در صورت به اتمام رسیدن اماکن مشهور شهر تهران خود را از سایر نقاط کشور محروم نکرده واسامی جایگزینی را برای تخت جمشید ، پل خواجو و حافظیه شیراز و.... انتخاب بفرمایند.



 
0

بی‌بصیرتی خواص در دوران فتنه با نقد جریان انحرافی جبران نمی‌شود

 

عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجه مجلس شورای اسلامی گفت: خواص بی بصیرتی که ‏در دوره فتنه سکوت کردند، نمی توانند کم کاری خود را با ‏موضع گیری در قبال جریان انحرافی جبران کنند.‏

 

محمد کرمی راد در گفتگو با خبرنگار مهر، در خصوص سخنان اخیر آیت الله ‏هاشمی رفسنجانی در باره جریان انحرافی و ابراز نگرانیهای وی در این خصوص تصریح ‏کرد: با اینکه رهبرانقلاب بارها تاکید داشتند که خواص در زمان لازم موضع گیری ‏مناسب داشته باشند، مشاهده کردیم آقای هاشمی در زمانیکه طرفداران آقای موسوی ‏و کروبی شعارهای ساختار شکنانه علیه ولایت فقیه و نه غربی ونه شرقی سر ‏می دادند، سکوت کرده وموضع شفافی در مقابل این گروه نگرفت.‏

کرمی ضمن بیان اینکه با مطرح شدن جریان انحرافی هیچ گاه جریان فتنه، خیانت‌ها ‏وجنایاتشان ازیاد مردم نخواهد رفت، افزود: باید در خصوص این دو جریان ‏روشنگری‌های لازم صورت پذیرد تا مردم بصیرت کافی را کسب کنند.‏

وی خاطر نشان کرد: خواصی که در دوره فتنه نمره قبولی کسب نکردند، نمی توانند ‏امروزجریان انحرافی را پتک کرده و برسر این دولتی که خدمات آن بیش از سایر ‏دولت‌ها است بکوبند.‏

نماینده کرمانشاه در مجلس با اشاره به خطبه نماز جمعه رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال88 گفت: ایشان هنوز بر ‏مواضع خود در آخرین نمازجمعه تاکید داشته و تا به امروز موضع گیری شفافی ‏رادرخصوص جریان فتنه نداشته است.‏

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت: خواص بی بصیرتی که دردوره فتنه که اصل ‏نظام وآرمان های امام توسط گروهی ساختار شکن درخطر بود سکوت کردند ‏و موضع خود را صریحا اعلام نکردند، نمی توانند کم کاری خود را با موضع گیری ‏در قبال جریان انحرافی جبران کنند.‏


 
0

پیغام ضد انقلاب برای خاتمی و پاسخ منفعت طلبانه وی

 

 

اپوزیسیون خارج از کشور از مدتها قبل در تماسهایی با بعضی چهره های اپوزیسیون داخلی، خواستار حمایت از برنامه های ضد انقلاب  برای اغتشاش گری در سالگرد کودتای شکست خورده سبزها در 22 خرداد شده اند.

 

khatami-7ا

شنیده ها حاکی از آن است که اپوزیسیون خارج از کشور از مدتها قبل در تماسهایی با بعضی چهره های اپوزیسیون داخلی، خواستار حمایت از برنامه های ضد انقلاب  برای اغتشاش گری در سالگرد کودتای شکست خورده سبزها در 22 خرداد شده اند .

به گزارش خبرنگار ندای انقلاب یکی از سران فتنه که به شدت  بدنبال ترمیم چهره خود  و نزدیکی دوباره به نظام است  در پاسخ به پیغام اپوزیسیون ضمن رد هرگونه حمایت علنی گفت: "صلاح نمیدانیم واین یک ریسک است ونباید موجهین را با چند حرکتی که از قبل هم می توان نسبت به آن پیش بینی داشت بخطر انداخت"

لازم به ذکر است همین آقایان در خفا حمایت خود را بارها از فتنه گران اعلام نموده و از اپوزیسیون خواسته اند توجه وتمرکزشان را به برنامه های بلند مدت معطوف کنند واز تحرکات مقطعی وبخصوص در وضعیت فعلی بپرهیزند.سخنان روزهای اخیر خاتمی که خواهان آزادی محکومین حوادث پس از انتخابات شده بود نیز در همین راستا ارزیابی می شود.

برخی تحلیل گران معتقدند در ورای این اظهارات به نوعی  به مسئله جریان انحرافی و نقش آلترناتیوی جریان فتنه  اشاره شده است.


 
0

حضور باشكوه مردم در انتخابات 22 خرداد مرهون نعمت ولايت است

 

عضو جامعه روحانيت مبارز گفت: نبايد فراموش كرد كه حضور باعظمت مردم مرهون نعمت ولايت است، توصيه و رهنمودهاي مقام معظم رهبري، مديريت و هدايت ايشان موجب شد تا فتنه پس از انتخابات كمترين اثر سوء را داشته باشد.

 

حجت‌الاسلام حسين ابراهيمي، نماينده مردم بيرجند در مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس 22 خردادماه 1388 را "يوم‌الله " و يك حماسه بزرگ عنوان كرد و اظهارداشت: تبلور مردم‌سالاري ديني در 22 خرداد عينيت يافته و حضور باشكوه مردم آثار و بركات خوبي را به همراه داشت.

وي با تأكيد بر اينكه فتنه‌گران و افراد وابسته به تعبير مقام معظم رهبري شيريني حماسه 22 خرداد را بر مردم تلخ كردند، افزود: نبايد فراموش كرد كه هم حضور باعظمت مردم مرهون نعمت ولايت است و هم توصيه و رهنمودهاي مقام معظم رهبري، مديريت و هدايت ايشان موجب شد تا فتنه پس از انتخابات كمترين اثر سوء را داشته باشد.

عضو جامعه روحانيت مبارز بر همين اساس به فرمايش مقام معظم رهبري در ديدار اخير ايشان با نمايندگان مجلس شوراي اسلامي مبني بر اينكه فتنه‌گران يك شكاف و چالش عميق را در جامعه ايجاد كردند كه اگر اينگونه نمي‌شد 22 خرداد نقطه عطفي در تاريخ انقلاب اسلامي، استحكام و مشروعيت نظام و به رخ كشيدن مردم در صحنه استفاده‌هاي خوبي مي‌شد، اشاره كرد.

وي با بيان اينكه 22 خرداد در عين حال كه با مشكلاتي همراه بود اما حماسه‌اي فراموش‌نشدني است، گفت: منتخب نيز در آن مرحله قطعاً اين را اذعان دارند كه نعمت ولايت بود كه مردم را به صحنه آورد و اينكه چه كسي را انتخاب مي‌كنند از اين رو بايد شكرگزار و قدردان نعمت ولايت بود و ناسپاسي‌ها نبايد موجب شود كه خداوند بر ما خشم گيرد.

90

انتخابات آينده مجلس ايران، انتخابات پر شوري خواهد بود

 

کارشناس شبکه بي بي سي: «انتخابات آينده مجلس ايران، انتخابات پر شوري خواهد بود و اختلافي که در بين دولت مردان ايران به وجود آمده است بر شور و هيجان اين انتخابات خواهد افزود.»

 

با نزديک شدن به زمان انتخابات نهمين دوره مجلس شوراي اسلامي مسعود بهنود، کارشناس شبکه بي بي سي با حضور در يکي از برنامه هاي اين شبکه گفت: «انتخابات آينده مجلس ايران، انتخابات پر شوري خواهد بود و اختلافي که در بين دولت مردان ايران به وجود آمده است بر شور و هيجان اين انتخابات خواهد افزود.»

وي در ادامه با اذعان به جايگاه والاي مقام معظم رهبري افزود: «البته من اعتقاد دارم که اين اختلاف ايجاد شده، تقابل ميان رئيس جمهور و آقاي خامنه اي نيست چراکه من هم از نظر قانون اساسي و هم از نظر عملکرد، رهبر ايران را بزرگتر از آن مي بينم که با يکي از اجزا درگيري پيدا کند.»
بهنود در ادامه با بيان چگونگي کانديداتوري احمدي نژاد در دوره اول انتخابات رياست جمهوري وي يادآور شد: «اين يک خيال باطل است که تصور کنيم احمدي نژاد با جادو و جمبل رئيس جمهور شد و يا مهره اي بود که آقاي خامنه اي او را وارد سياست کرد بلکه وي بر اساس يک بررسي و نظر سنجي علمي و دقيق مبتني بر 250 هزار پرسشنامه حساب شده در بين اصولگرايان کانديد شد و بر سر کار آمد.»


 
 

 

حالا در اين ميان حرف‌هاي آن يكي برادر، يعني آقاي محمدرضا خاتمي از اين هم جالب تر است. محمدرضا در مصاحبه‌اي كه به دفاع از عملكرد مجلس ششم پرداخته است اندر مظلوميت‌هاي اين مجلس چنين مي‌گويد: یکی از مظلومیت‌های مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که...

 

يكي از خصوصيات بارز اصلاح‌طلبان كه در حقيقت به پيروي از اسلاف خود يعني روشنفكران غرب‌زده همواره در جامعه گسترانيده‌اند اين است كه علي‌رغم ماهيت انحصارطلبانه و تماميت‌خواهي كه دارند هميشه خود را مظلوم و در اقليت نشان داده‌اند. اصلاح‌طلبان از سويي به مدد جريان رسانه‌اي و دستگاه پروپاگانداي وسيعي كه در اختيار داشتند حتي اجازه‌ي نفس كشيدن به رقيب را نداده و از سويي ديگر با ايجاد مظلوم‌نمايي سعي در همراه كردن توده‌ها با خود داشتند.

از همين دست است حكايت برادران خاتمي. در اين يكي دو ماهه‌ي اخير آقاي سيد محمد خاتمي كه بعد از ماجراي منزوي شدن موسوي و كروبي سعي دارد از آب گل‌آلود ماهي بگيرد و در نبود آن دو، خود را به عنوان ليدر جريان اصلاحات نشان دهد تا به حال چندين بار با ژست قانون‌گرايي و اخلاق‌محوري و پز انقلاب‌دوستي به مسئولين كشور گوشزد كرده كه بياييد همه به قانون بر گرديم و محورمان آرمان‌هاي انقلاب و راه امام باشد.

آقاي خاتمي انگار فراموش كرده كه هم‌او بود كه در جريان فتنه‌ي 88 همواره به عنوان يكي از رهبران فتنه‌ي سبز عليه همين نظام دست به اعمال براندازانه زد و تا آنجا پيش رفت كه طبق شواهد دست دوستي با دشمنان قسم خورده‌ي اين انقلاب داد.

آقاي خاتمي چطور از قانون و اخلاق دم مي‌زند در حالي‌كه او و جريان وابسته به او بود كه بعد از انتخابات از رأي قانون تمكين نكرده و آن را زير پا گذاشتند و با ايجاد آشوب‌هاي چندين ماهه، قانون و مردم و اخلاق را به سخره گرفتند!

آقاي خاتمي چگونه از اخلاق دم مي‌زند در حالي كه همين هواداران او بودند كه در روز عاشوراي 88 چنان فجايعي را به بار آوردند كه در تاريخ انقلاب اسلامي نادر است؟

حالا در اين ميان حرف‌هاي آن يكي برادر، يعني آقاي محمدرضا خاتمي از اين هم جالب تر است. محمدرضا در مصاحبه‌اي كه به دفاع از عملكرد مجلس ششم پرداخته است اندر مظلوميت‌هاي اين مجلس چنين مي‌گويد:

«یکی از مظلومیت‌های مجلس ششم و دولت اصلاحات آن بود که رسانه‌های عمومی در دست مخالفان آنان بود. این رسانه‌ها روز را شب و شب را روز جلوه می‌دادند و در مقابل کاری از دست ما برنمی‌آمد.»

اين حرف‌ها در حالي است كه هر ايراني كه آن روزها را به خاطر دارد به خوبي مي‌داند جريان رسانه‌اي اصلاح‌طلبان به بركت رانت‌هايي كه وزير ارشاد دولت اصلاحات يعني مهاجراني و مسجد جامعي به آنها مي‌داد داراي شبكه‌ي گسترده‌ا‌ي موسوم به روزنامه‌هاي زنجيره‌اي شدند كه حتي جرأت نفس كشيدن به منتقدين را هم نمي‌دادند. مردم ايران خيلي خوب به خاطر دارند كه اين شبكه‌ي گسترده‌ي زنجيره‌اي چگونه با نامردي تمام به جنگ با مردان خدايي چون علامه مصباح رفتند. و يا كافي بود روزي از روزها يكي از روزنامه‌هاي كيهان يا رسالت، نقدي بر آنها داشته باشد، آن چنان با قدرت تمام بر او مي‌تاختند كه هيچ انساني با دشمن خود چنان كاري نمي‌كرد.

آقاي محمد رضا خاتمي در بخش ديگري از اين مصاحبه مي‌گويد:

«اگر روند تعریف نظام در شعار استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی باشد، مجلس ششم چهره تابناکی از نظام نشان داد. به لحاظ تامین منافع کشور، هیچ‌کس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خدمت نکرد. اصلاح‌طلبان توانستند آمریکا را منزوی و اتحادیه اروپا را از آمریکا جدا کنند... این مجلس توانست اسلام رحمانی و مروت و اخلاق را ترویج کند. هیچ مجلسی به اندازه مجلس ششم از جان و مال مردم حمایت نکرد. مجلس ششم در طول تاریخ پارلمان ایران اگر نخواهیم بگوییم بی‌نظیر، باید تاکید کنیم کم‌نظیر بوده است.»

جناب آقاي خاتمي درست مي‌گويد، مجلس ششم واقعا بي نظير بوده است. البته از حيث خيانت‌ها و وطن‌‌فروشي‌هايي كه كرد! همين مجلس بود كه افراد آن اطلاعات هسته‌اي ايران را در ازاي گرفتن رشوه به غربي‌ها فروختند. همين مجلس بود كه با طرح تحصن خود مي‌خواستند بار ديگر «جام زهر» را مانند اسلاف خود به رهبر جامعه تحميل كنند. همين مجلس بود كه در پروژه‌ي فتنه‌ي 88 بسياري از افراد آن دست داشتند. همين مجلس بود كه افراد آن بعد از فتنه‌ي 88 كه ماهيت ضد انقلابي‌شان كاملا مشخص شد پا به فرار گذاشته و از كشور گريختند و حالا در خارج از كشور مشغول فعاليت عليه انقلاب هستند.

بنابراين به نظر مي‌رسد جمله‌ي آقاي خاتمي را بايد اين‌طور تكميل كرد: «هیچ‌کس به اندازه مجلس ششم و دولت اصلاحات به کشور خيانت نکرد.»

امثال برادران خاتمي حق ندارند دم از قانون و انقلاب و اخلاق بزنند. چرا كه كارنامه‌ي فعاليت آنان نشان داده كه بزرگ‌ترين ناقضان قانون و اخلاق، همين‌ها بوده‌اند. بيشترين حملات به آرمان‌هاي انقلاب و راه امام از سوي طيف وابسته به ايشان بوده است.

البته خدا را شكر كه ملت بزرگ ايران باهوش است و به خوبي پي به ماهيت اين افراد برده و به همين دليل است كه وقعي به سخنان هر چند شيك و پيك آنان نمي‌نهد.


 
 
alt

نهضت سبزنبوی به نقل ازفارس، حجت‌الاسلام حميد رسايي نماينده تهران و سخنگوي فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس كه اين روزها علاوه بر وكالت مردم، مديريت هفته‌نامه "9 دي " را بر عهده دارد، معتقد است كه در انتخابات آينده چهار طيف فتنه، خواص مردود، جريان انحرافي و اصولگرايان حقيقي حضور خواهند داشت و در نهايت اصولگرايان حقيقي كه با بصيرت بي‌نظير در خط ولايت قدم برمي‌دارند، پيروز اين كارزار خواهند شد.

وي كه بر اين باور است كه احمدي‌نژاد در سال 84 صف‌بندي جناح‌هاي سياسي را از چپ و راست بيرون آورد، بيشترين انتقاد به رئيس جمهور را از ناحيه عدم شناخت وي از دين و اعتقاد ناشي از اعتماد او به اسفنديار رحيم‌مشايي مي داند و با آنكه مي گويد "دولت دهم با وجود برخي اشكالات هنوز در راستاي خط تبيين شده توسط رهبري حركت مي كند و رهبر انقلاب، با وجود برخي كجي ها همچنان اين دولت را در مسير خدمت‌رساني مي دانند "، در عين حال جريان انحرافي نفوذي در دولت را داراي توافقات نانوشته با خواص مردود و اصلاح‌طلبان براي ايجاد انحراف در خط اصيل انقلاب مي داند و با آن به شدت مخالفت مي كند.

* جامع‌ترين تعريف از اصولگرايي همان است كه رهبر انقلاب فرمودند

عضو ارشد فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس شوراي اسلامي در گفت‌وگويي تفصيلي در تعريف از اصولگرايي مي گويد: براي تعريف اصولگرايي از تعابير مختلفي استفاده مي‌كنند اما جامع‌ترين تعريف همان است كه رهبر انقلاب فرمودند كه هر كسي به 4 شاخصه اسلام، انقلاب، امام و رهبري پايبند باشد، اصولگرا محسوب مي‌شود.

رسايي البته متذكر شد كه "يقيناً منظور رهبر معظم انقلاب، پايبندي عملي به شاخصه‌هاي مذكور است نه پايبندي در ادعا و اگر بخواهيم در يك كلمه خلاصه كنيم، بايد بگوييم كه اصولگرايي همان "تكليف گرايي " است " و در ادامه مرجع تشخيص "تكليف " را بر اساس مباني ديني در دوران امام معصوم، شخص امام معصوم و در دوران غيبت، جانشين امام معصوم يعني ولي فقيه مي داند.

او تاكيد مي كند كه اين تكليف هم نه از روي هوا و هوس بلكه بر اساس مصالح جامعه اسلامي و دستورات ديني تعيين مي شود.

* اصولگرايي همان تكليف‌گرايي است

نماينده تهران در مجلس درباره رابطه تعبير تكليف‌گرايانه از اصولگرايي با اصلاحات، اظهار داشت: تعريف تكليف‌گرايي از اصولگرايي غير از تعريف اصولگرايي با كاركرد سياسي آن است كه بعضي‌ها از آن استفاده مي‌كنند و هركس را كه اصلاح‌طلب نيست و يا در برابر آنهاست، اصولگرا مي‌دانند.

رسايي افزود: اصلا حسن و قبح اصلاح‌طلبي و اصولگرايي عقلي نيست؛ يعني مثل عدل و ظلم نيستند كه اساسا به دين و زبان و جغرافيا كار ندارند و عقلا خوب و بد هستند و لذا خوب و بد اصلاحات، بستگي به اين دارد كه اصلاح چه چيزي باشد و خوب و بد اصولگرايي هم بستگي به اين دارد كه اصول چه باشد؟

* اصولگرايان بندباز و باندباز...

وي اسم اين نوع اصولگرايي در برابر اصلاح‌طلبي را "بندبازي و باندبازي " گذاشته و با اشاره به شفاف‌تر شدن اين مرزبندي در جريان فتنه دو سال گذشته، توضيح داد: در زمان فتنه افرادي را مشاهده كرديم كه ادعاي اصولگرايي داشتند ولي در فتنه نتوانستند سربلند بيرون بيايند و بصيرت لازم در اينكه جريان فتنه دنبال ضربه زدن به نظام و رهبري است، نداشتند.

رسايي با بيان اينكه در حوادث اخير هم كساني را ديديم كه در روز روشن دنبال حكم حكومتي رهبري درباره ابقاي وزير اطلاعات مي‌گشتند، ديدگاه اين افراد را مشابه نگاه كساني دانست كه در جريان فتنه نتوانستند راه درست را تشخيص دهند و در خصوص مصاديق فردي و جرياني صاحبان اين ديدگاه گفت: قطعا اين موارد نمونه‌هايي در بين شخصيت‌ها داشت و ما از برخي افراد انتظار نداشتيم به دليل حب و بغض‌ها تا اين اندازه دچار بي بصيرتي شوند بلكه انتظار داشتيم اينها اصولگرايانه عمل كنند.

* علت برخي انحرافات؛ حب و بغض نسبت به احمدي‌نژاد

مدير مسئول هفته‌نامه "9 دي " ريشه مشترك ديدگاه‌هاي خواص مردود و جريان فتنه با جريان انحرافي را بسته بودن چشم و گوش آنها به دليل داشتن حب يا بغض نسبت به احمدي‌نژاد دانست و گفت: همانطور كه حب احمدي‌نژاد چشمان جوانفكر را از كار انداخته و او حكم حكومتي رهبري را نمي بيند، در فتنه 88 هم برخي نفهميدند جريان فتنه دنبال ضربه زدن به ولايت است و دعوا بر سر احمدي‌نژاد نيست و براي همين عده‌اي سكوت و عده‌اي هم صحبت‌هاي دو پهلو عنوان يا با فتنه‌گران همراهي كردند.

حجت‌الاسلام رسايي با بيان اينكه در مجلس عده‌اي ستادي به نام اصولگرايان حامي [ميرحسين] موسوي را تشكيل دادند و حتي افرادي به او تبريك گفتند كه اين موضوع از مهم‌ترين دلايل در توهم پيروزي موسوي بود، نسبت به تكذيب اخبار منتشره درباره پيام تبريك برخي اصولگرايان به موسوي واكنش نشان داد.

* پيام تبريك برخي شخصيت‌هاي مطرح به موسوي غيرقابل انكار است

وي با طرح اين سؤال كه اگر قرار بوده چنين ادعايي تكذيب شود، چرا طي دو سال اخير اين كار نشده، توضيح داد: در همان تكذيبيه صورت‌گرفته اعلام كردند كه ما قبلا بارها اين تبريك گفتن را تكذيب كرده‌ايم ولي اگر همه سايت‌هاي خبري را جستجو كنيد، تكذيبيه‌اي پيدا نخواهيد كرد و اصلا چه چيزي را مي خواهند تكذيب كنند وقتي كه ساعت 6،5 بعد از ظهر در برابر تلفن اعتراضي موسوي مبني بر تمام شدن برگه‌هاي تعرفه در برخي شهرهاي كوچك، ضمن تبريك پيروزي به اين فرد گفته بودند كه اين چهار تا رأي مهم نيست و شما رئيس جمهور شده‌ايد!؟

نماينده اصولگراي مردم تهران در مجلس هشتم درباره نقطه آغاز اصولگرايي گفت: اين واژه از سال 78 و در برابر اصلاح‌طلبي وارد ادبيات سياسي كشورمان شد اما اين واژه‌ها‌ مطلق نيستند بلكه بستگي دارد اصلاح چه چيز باشد و اصول ما چه اموري باشد و لذا رهبر معظم انقلاب بر همين اساس گفتند كه هر اصلاح‌طلبي اصولگراست و هر اصولگرايي اصلاح‌طلب است.

* اصولگرايان امروز جناح راست ديروز نيستند

رسايي در واكنش به تشبيه دو جريان راست و چپ به دو طيف اصولگرايي و اصلاح‌طلبي افزود: قبول ندارم كه جريان راست همان اصولگرايان امروز بودند و جريان چپ هم همان اطلاح‌طلبان چرا كه در آن زمان و حتي در مقطعي از امروز، اين مفاهيم و واژه‌ها بيانگر صف‌بندي‌هاي اعتقادي نبودند بلكه نشانگر صف‌بندي‌هاي سياسي بودند.

وي اضافه كرد: روزي اين رقابت را بين تندروها با محافظه‌كاران مي‌دانستند و روزي ديگر آن را بين "يت " و "يون " يا همان جامعه روحانيت و مجمع روحانيون و روزي ديگر، بين راست و چپ و روز ديگري بين راست سنتي و راست مدرن با چپ سنتي و چپ مدرن تا اينكه كم كم اين واژه‌ها به اصلاح‌طلبي و اصولگرايي تبديل شد اما من معتقدم اين واژه‌ها با وجود بار معنايي كه در دلشان هست، هنوز نتوانسته‌اند آن مفهوم تقابل و ضديت را نشان دهند چون اساسا تقابل بين آنها حقيقي نيست.

* جنگ حقيقي بين فقر و غناست؛ نه بين جريانات سياسي

اين نماينده درباره تقابل حقيقي بين جريانات سياسي مي گويد: "جنگ حقيقي " به تعبير حضرت امام (ره) جنگ بين فقر و غناست؛ جنگ ميان راحت‌طلبي و عافيت‌طلبي و ارزش‌گرايي است و الان چند سال است كه مردم ديگر به صرف ظاهر اين واژه‌ها صف‌بندي خود را تعيين نمي‌كنند بلكه دنبال حقيقت ماجرا هستند.

حجت‌الاسلام رسايي درباره زمان وقوع اين جنگ هم، توضيح داد: از زمان سازندگي عده‌اي خواص و نخبگان سياسي به اين نتيجه رسيدند كه بايد انتخابات‌ها به ويژه انتخابات رياست جمهوري مديريت شود تا كشور را بتوانيم با هزينه كم‌تري اداره كنيم؛ آنها معتقدند كه نبايد دائم در بوق انتخابات بدميم بلكه اگر مشاركت حداقلي بماند و عده‌اي حرف گوش ‌كن پاي صندوق بيايند، با اشاره ما رئيس جمهور را انتخاب مي‌كنند.

وي اضافه كرد: اين تفكر آقاي هاشمي بود و پس از آنكه رأي او در دوره دوم رياست جمهوري اش كاهش يافت، كم كم شكل گرفت كه اتفاقا در مورد اين مسأله با رهبري هم اختلاف نظر داشت و البته در دوم خرداد 76 اين بيماري در برخي اصولگرايان كه ديدند سطح مشاركت بالا رفت و بر خلاف نظر همه آنها خاتمي از صندوق درآمد، به وجود آمد.

"در انتخابات شوراهاي اول و مجلس ششم هم اين بيماري در دو طرف بيشتر رسوخ كرد و اصولگرايان برد خودشان را در مشاركت حداقلي و اصلاح‌طلبان در مشاركت حداكثري مي ديدند؛ اين بيماري بعد از انتخابات شوراهاي دوم و مجلس هفتم كه مشاركت حداقلي شد و اصولگريان پيروز شدند، وخيم‌تر شد. "

* تحليل جريانات سياسي از تحولات انتخاباتي غلط است

نماينده تهران در مجلس با غلط دانستن تحليل جريانات سياسي از واقعيت انتخابات، گفت: تحليل جريانات سياسي اين بود كه اكثريت مردم از انقلاب و آرمان‌هاي 57 خسته شده‌اند و اقليت پاي انقلاب ايستادند؛ در حالي كه حوادث انتخاباتي اين چند سال نشان داد كه مردم انقلاب‌شان را دوست دارند اما از عملكرد برخي انقلابيون گذشته ناراضي‌اند.

رسايي افزود: احمدي‌نژاد در سال 84 توانست اين صف‌بندي را از چپ و راست بيرون آورده و وارد زمين "جنگ فقر و غنا " كند كه البته رهبري زمينه‌هاي آن را فراهم كرده بودند ولي متأسفانه رئيس جمهور نتوانست خودش در اين زمين بماند و به ويژه در دولت دهم احساس مردم عوض شد.

* تغيير احساس عمومي نسبت به دولت‌ دهم

وي در تبيين اين سخن خود توضيح داد: برخي رفتارهاي دولت و حمايت‌هاي نامعقول از يك شخص و آن هم شخصي پر حاشيه، سبب شد تا احساس عمومي اين شود كه اين جنگ فقر و غنا در زمين ولايت نيست و همين مسأله سبب شد تا برخي با ترديد به آن نگاه كنند.

سخنگوي فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس هشتم درباره ميزان اصولگرايي دولت احمدي‌نژاد گفت: اگر اصولگرايي را اعتقاد به همان 4 اصل اسلام، انقلاب، امام و رهبري بدانيم، فكر مي‌كنم كه دولت نهم امتياز بالايي مي‌آورد ولي دولت دهم در مواردي لغزش داشته است اما با وجود برخي اشكالات، هنوز اين دولت در راستاي خط تبيين شده توسط رهبري حركت مي‌كند و رهبر انقلاب هم با وجود برخي كجي‌ها همچنان اين دولت را در مسير خدمت رساني مي‌دانند.

* اصولگرايي محصول تبعيت از رهبري است نه نيروهاي اصولگرا

رسايي كه با هفته‌نامه "سروش " گفت‌وگو مي كرد، در پاسخ به سؤالي در خصوص انتقادهاي مكرر رئيس دولت اصولگرا به اصولگرايان با طرح اين پرسش كه مگر اصولگرايان نبايد از يكديگر انتقاد كنند؟، مي‌گويد: البته مشكل اينجاست كه برخي اشخاص و گروه‌ها خود را مايه و اساس اصولگرايي مي‌دانند در حالي كه اصولگرايي محصول تبعيت از رهبري و محصول مسيري است كه ايشان تبيين كرده‌اند.

وي ادامه مي دهد: آقاي احمدي‌نژاد نيز شعارهايي مانند عدالت، مبارزه با اشرافي‌گري، مردم‌داري و مبارزه با فقر، فساد و تبعيض را در حالي سر داد كه رهبري زمينه پذيرش آن را فراهم كرده بودند و معتقدم در دولت نهم رئيس جمهور واقعا توان بالايي براي ريشه‌كني اين موارد گذاشت و كارهاي بزرگي انجام شد اما متأسفانه در دوره دهم، دولت خودش را درگير حاشيه‌ها كرده و در حال فاصله گرفتن از اهداف اصلي است.

"برخي افراد كه درباره دولت چنين اعتقادي ندارند، از روز اول همين نظر را داشته‌اند كه عمدتا منصفانه نبوده و نيست و يكي از دلايل من براي اين نتيجه‌گيري اظهارنظرهاي يك كارشناس مطلع و منصف مانند رهبري است كه بدون حب و بغض اظهار نظر مي‌كنند و براي ما ملاك است ".

* ارتباط تشكيلاتي خواص مردود با راس فتنه

عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس در بخش ديگري از اين گفت‌وگو درباره فعاليت‌هاي انتخاباتي اصولگرايان و تعيين كميته سه نفره [علي اكبر ولايتي، حبيب‌الله عسگراولادي و غلامعلي حدادعادل] براي وحدت نيروهاي اصولگرا، اظهار داشت: شخصيت‌هاي مذكور داراي تعقل اصولگرايانه و شخصيتي مثبت هستند اما من تا الان گزارشي از عملكرد اين گروه ندارم.

رسايي با تاكيد بر اينكه از سوي بعضي از افراد تلاش‌هايي براي به هم خوردن اين روند صورت مي‌گيرد، درباره هويت اين افراد گفت: عمدتا جريان خواص مردود كه مي داند اگر به تنهايي در عرصه انتخابات حاضر شود اقبالي ندارد و بهترين راهكار براي پيروزي خود را كشاندن افكار عمومي به يك تصميم جمعي مي داند، دنبال نفوذ بيشتر خودش در اين تركيب است.

وي درباره هويت جريان خواص مردود و راز تلاش اين جريان براي نفوذ بيشتر در اين كميته سه نفره اصولگرايان اظهار داشت: خواص همان كساني هستند كه در انتخابات دهم به دليل وابستگي تئوريك و تشكيلاتي به راس فتنه نه تنها سكوت كردند و دو پهلو موضع گرفتند، بلكه در مواردي با فتنه‌گران همراهي كردند.

* همگرايي جريان فتنه و جريان انحرافي

رسايي مي گويد كه قطعا افرادي از اين جنس در اطرافيان رئيس جمهور هم پيدا مي‌شود و ادامه مي دهد: اصلا من معتقدم جريان انحرافي در ظاهر مقابل جريان فتنه است ولي در حقيقت در همان مسير گام برمي‌دارد.

عضو فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس در بخش ديگري از گفت‌وگوي خود به "ارزيابي آرايش نيروها و فعالان سياسي در عرصه انتخابات آينده " پرداخت و متذكر شد: در انتخابات دور بعد، با چهار طيف "جريان فته، جريان خواص مردود، جريان انحرافي و جريان اصولگرا

:: بازدید از این مطلب : 137

|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

بنیاد آمریکایی کارنگی: آیت​الله خامنه​​ای قدرتمندترین رهبر جهان است
 
موسسه آمریکایی کارنگی در گزارشی آیت​الله خامنه​ای را قدرتمندترین رهبر جهان دانست.در سال 2008 مقاله ای تحقیقی تحت عنوان «بازخوانی آیت الله خامنه ای، نگاه جهان به قدرتمندترین رهبر ایران» از طرف موسسه آمریکایی «کارنگی» به قلم نویسنده ایرانی این موسسه، کریم سجادپور، منتشر شد که در دسامبر 2009 با اعمال ویرایش هایی، مجددا منتشر و روی وب سایت این موسسه قرار گرفت. نویسنده این مقاله گرچه خواسته آرای رهبر معظم انقلاب را از میان سه دهه سخنرانی ها و اقدامات ایشان استخراج و به زغم خود بطور دقیق و جزءجزء آنها را بررسی کند اما در خلال متن نتوانسته بغضش را از انقلاب اسلامی و رهبر مقتدر انقلاب مخفی کند و تحلیل های خود را به نحوی کینه توزانه ارائه داده است.

نویسنده این مقاله سخن خود را به این شکل آغاز کرده: «شاید در دنیا هیچ رهبری نباشد که به اندازه آیت الله خامنه ای برای مسائل جاری جهان اهمیت داشته باشد اما در عین حال تا این حد هم برای جهانیان ناشناخته باشد» و در ابتدا سعی در تبیین چرایی اهمیت بررسی افکار و اندیشه های ایشان کرده و در عباراتی به اینکه ایشان پیش از تصدی رهبری، یک چهره «میانه رو ناشناخته» بوده است تاکید می کند نویسنده در ادامه به نفود ایران در منطقه و برخی کشورها از جمله عراق، لبنان و فلسطین اشاره کرد و بالا رفتن قیمت نفت را به افزایش توان ایران تعبیر کرده است! وی اشاره می کند که مسیر حرکت جمهوری اسلامی در نوشته ها و سخنان امام خمینی(ره) موجود است و بر همان مبنا نیز آیت الله خامنه ای چهار هدف انقلاب را عدالت، استقلال، خودکفایی و معنویت دینی می داند که از اینجا به بعد نویسنده سعی می کند دیدگاههای ایشان را در این چهار زمینه استخراج و بیان کند. او همچنین نواب صفوی(ره) و امام خمینی(ره) را دو شخصیت موثر بر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای می داند که رفتار سیاسی ایشان را شکل و جهت داده اند و سپس به ذکر تاریخچه ای مخدوش از دوران ریاست جمهوری و پیش از رهبری ایشان می پردازد و ادامه و تاکید می کند از آنجا که رهبری در ایران سیاستهای کلی را تعیین می کند و نفوذ فراوانی دارد، مهمترین شخصیت در ایران است.

نویسنده، آیت الله خامنه ای را در سیاست خارجی، که بخش مهم این مقاله است، پیرو امام خمینی(ره) می داند و تاکید می کند که ایشان در طول این سه دهه همواره بر شیطان بزرگ بودن آمریکا تاکید داشته و دشمنی خود با آن را به صراحت ابراز کرده اند و ریشه دشمنی آمریکا با ایران را در واقع نه بخاطر مسئله هسته ای یا نفی اسرائیل و دفاع از حزب الله بلکه بخاطر موقعیت استراتژیک ایران و ذخایر انرژی آن می دانند که اینک در اختیار یک کشور اسلامی قرار گرفته است.

راهبرد مقابله در برابر فشارهای شورای امنیت و آمریکا نیز در بیان ایشان «مقاومت» معرفی شده چرا که ایشان معتقدند هرچقدر در برابر ابرقدرتها کرنش کنی و کوتاه بیایی به همان اندازه فشارهای آنها بیشتر خواهد شد. او ضمن اشاره به توجه بسیار زیاد آیت الله خامنه ای در ترسیم «نقشه های آمریکا علیه انقلاب» برای مردم ایران، به تبیین ایشان درباره نحوه فروپاشی شوروی و انقلابهای رنگی نیز توجه داشته و با تعجب بسیار از این توجه زیاد، تاکید ایشان بر تهاجمات فرهنگی ضد اسلامی توسط غرب و آمریکا و بیدارگری درباره عوامل داخلی فروپاشی یک کشور را نیز مورد بررسی قرار داده است.

نکته قابل توجه این است که نویسنده مقاله در بخشی از این نوشته، دستورالعمل هایی را برای سران دولت آمریکا ذکر کرده است اما اشاره می کند که با وجود آیت الله خامنه ای، امید ایجاد شرایط مطلوب آمریکا دور از تصور است. وی با بیان برخی از این موانع می نویسد:

1. آیت الله خامنه ای باید متقاعد شود که آمریکا رویه خود در قبال ایران را تغییر داده و با احترام با ایران برخورد خواهد کرد.

2. آیت الله خامنه ای هیچ گونه عقب نشینی یا شکست را برای ایران نخواهد پذیرفت و هیچ نوع فشاری نیز بر ایشان موثر نمی افتد.

3. هر نوع برنامه ای باید در ارتباط با خود ایشان مطرح شود، نه مقامی دیگر وگرنه مانند تلاشهای قبلی که در دوره اصلاح طلبان صورت پذیرفت بی نتیجه خواهد ماند!

آخرین جملات این مقاله نیز تاکید می کند که تا زمانی که آیت الله خامنه ای رهبر ایران است، دستیابی به روابط دیپلماتیک میان ایران و آمریکا میسر نخواهد شد و همچنان با وجود گذشت سه دهه از پیروزی انقلاب، فرهنگ «مرگ بر آمریکا» در ایران حاکم است وگرچه مدارا با رهبر ایران بسیار سخت است، اما باید دانست که اجرای هر برنامه ای برای دور زدن ایشان نتیجه نخواهد داد.

 
مقاله رادیو فردا درباره پروژه مدحی ،صدای کاربران این سایت رادرآورد
 

حمله رادیوفردا به مستند 'الماسی برای فریب'، موجی از انتقاد را در بین کاربران سایت این رادیو برانگیخت.

نهضت سبزنبوی به نقل از جام نیوز" رادیو فردا درمقاله ای که درمورد مستندپروژه نفوذ ایران درکانون های ضدانقلاب وسازمان های جاسوسی غرب نوشته شده بود، سعی کرد این مستند را نمایش وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بخواند و مستندات غیر قابل انکار در آن را نادیده بگیرد.
این مقاله آنچنان سطحی بود که باحجم وسیعی ازانتقادات خوانندگان سایت رادیو فردا مواجه شد.
یکی از خوانندگان با درج عبارت "از رادیو فردا تعجب میکنم!" نوشت : «این مقاله خیلی بچگانه بود، ازلحن مقاله خشم رو می شد حس کرد. بنظرم هرچه زودتر این مقاله روحذف کنید. لحن مقاله مثل آدمهایی بود که کم آوردن!»
خواننده دیگری با تاکید بر سانسور نظراتش در رادیو فردا آورد: «به به! جنابان سانسورچی پس چرا نظرم را سانسور کردید ؟ خوب مراقب افرادتان باشید شاید نیروهای ما باشند.»
یکی دیگر از کاربران نیز نوشت: «در این که نمایش جمهوری اسلامی مضحک بود و لحن راوی فیلم از همه بیشتر به مسخرگی ماجرا می افزود شکی نیست. اما مطلب شما هم واقعا سبک بود. کمی وقت بیشتر پای نوشتن بگذراید و با دقت تر بنویسید.»
کاربر دیگری نیز خطاب به مجید محمدی نوشت: «ببخشید شما اگر حرف نزنی خدای نکرده میگن...مرد حسابی به رنگ ارغوان را وزرات اطلاعات توقیف کرد برای چند سال...همه چیز مبتذل احمقانه است هم آن فیلم و هم این نقد امثال شما دانش جامعه شناسی و علوم سیاسی را به گند کشیدید...کاش ما این همه مدعی روشنفکری نداشتیم.»
کاربر دیگر این سایت هم نوشت: «گند زدین دیگه خراب ترش نکنین حالمون به هم خورد از این خراب کاری هاتون.»

 
سحام نیوز بیانیه نوشته نشده سازمان مجاهدین را منتشرکرد
 
 
سایت وابسته به کروبی روز20/3/90 بیانیه ای را به نام سازمان غیر قانونی مجاهدین انقلاب اسلامی منتشر کردکه امضای پای آن بیانیه تاریخ 21/3/90بود.

نهضت سبزنبوی به نقل ازجام نیوز، در ادامه بیانیه پراکنی های جعلی فتنه گران که در تلاشند به بهانه سالگرد انتخابات 88 جنبش مرده سبز را زنده جلوه دهند، سایت سحام نیوز وابسته به کروبی که به رسانه خبرپراکن ضدانقلاب تبدیل شده است و گاف زد.
در حالی این سایت،دیروز، جمعه،به انتشار بیانیه سازمان غیرقانونی مجاهدین انقلاب (شاخه خارج کشور) پرداخت که امضای بیانیه مذکور مربوط به امروز(21/3/90)بوده است واین سایت در حقیقت بیانیه ای را که هنوزنوشته نشده بودرا منتشر کرده است.
گفتنی است، پیش از این نیز چندین بار فتنه سبز بیانیه هایی به نام زندانیان فتنه سبزدر برخی رسانه های خارجی و داخلی معاند نظام منتشر شده بود، که آن ها امضا یا انتساب خودبه این بیانیه ها را تکذیب کردندواز انتشارچنین نامه هایی به نام خود ابرازتعجب کردند.

 
جرياني انحرافي مانع رسيدن صداي دانشجويان به گوش احمد‌ي‌نژاد مي‌شود
 
 
عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران‌بزرگ خاطرنشان كرد: جرياني در دفتر رئيس‌جمهور مانع از رسيدن صداي دانشجويان به گوش رئيس‌جمهور شده است.

نهضت سبزنبوی-محمدرضا كاشفي عضو شوراي تبيين مواضع بسيج دانشجويي دانشگاه‌هاي تهران ‌بزرگ در گفت‌وگو با خبرنگارخبرگزاري فارس، گفت: رئيس‌جمهور در نشست خبري اخير خود كه با حضور رسانه‌هاي داخلي و خارجي برگزار شد، در پاسخ به سؤال يكي از خبرگزاري‌هاي دانشجويي از عدم اعمال گزينشي بودن دانشجويان براي ديدار با رئيس‌جمهور سخن به ميان آورد، اما آنچه مشخص است جرياني در دفتر رئيس جمهور مانع از شنيدن صداي دانشجويان به گوش رئيس‌جمهور مي‌شود.

وي افزود:‌ ديدار جمعي از دانشجويان گزينشي با رئيس‌جمهور كه در ماه رمضان سال گذشته برگزار شد، توسط دفتر رئيس‌جمهور طراحي شده بود تا مهر تأييدي بر اين امر باشد كه اين دعوت‌ها گزينشي و از پيش تعيين شده است.

اين فعال دانشجويي خاطرنشان كرد: با توجه به تأكيد مكرر رئيس‌جمهور مبني بر آزادي انديشه به خصوص در فضاي دانشگاه‌ها، دانشجويان از رئيس‌جمهور كشورمان دعوت مي‌كنند تا در يكي از دانشگاه‌هاي تهران حضور يابند و پاسخ‌گوي سؤالات و نظرات اتحاديه‌هاي دانشجويي كشور آن هم به صورت شفاف و غيرگزينشي باشند.

 
توضيح جالب دانشگاه آزاد قم درباره نمايشگاه عکس بي حجاب
 
 
يک مقام مسئول دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم درباره خبر برخي سايت ها از نمايشگاه عکس بدون حجاب دانشجويان دختر اين دانشگاه توضيحاتي را بيان کرد.به گفته اين
مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .
نهضت سبزنبوی-يک مقام مسئول دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم درباره خبر برخي سايت ها از نمايشگاه عکس بدون حجاب دانشجويان دختر اين دانشگاه توضيحاتي را بيان کرد.
به گزارش البرز او گفت: روز شانزدهم خرداد ژوژمان آثار دانشجويان گرافيک ( نمايشگاه كلاسي ) براي مدت کوتاهي صرفاً به منظور اخذ نمره در کلاس ويژه خواهران داير شد که به آن نمايشگاه عکس اطلاق نمي شود.

به گفته اين مقام مسئول ، دانشگاه آزاد قم در تفکيک کلاس هاي دانشجويان دختر و پسر پيشگام بوده و به سبب تفکيک ساختمان ها ، دانشجويان آقا ، حق ورود به محوطه دانشجويان خانم را ندارند .

او حتي تاکيد کرد تمام استادان رشته گرافيک دانشگاه آزاد اسلامي واحد قم به سبب جمعيت زياد دانشجويان دختر ، خانم هستند .

گزارش البرز حاکي است اين مسئول دانشگاه ازاد قم از شيطنت فرد يا افرادي سخن گفت که به گفته او با گوشي تلفن همراه عکسها را از اين ژوژمان گرفته و به برخي سايتهاي خبري داده اند.

وي افزود : مسوولان اين واحد دانشگاهي با حساسيت اين‌ موضوع را تا حصول نتيجه پيگيري مي کنند

 
اعضاي سابق مشارکت ومجاهدين:صدور بيانيه جديد را تکذيب مي کنيم
 
 

 


ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده ايم و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم.
در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با  سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق  شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب  اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم.
 

 
نوری زاده : این مدحی آن مدحی نبود!
با نزدیک شدن به سالروز حماسه انتخابات پر شکوه فتنه 22 خرداد سال 88 رخ داد، رادیو فردا نظرات خوانندگان درمورد موجودیت فتنه سبز را جویا شد.

همزمان با نزدیک شدن به سالروز فتنه سبز در ایران که در 22 خردادماه 1388 رخ داد و البته چند صباحی نیز بیشتر دوام نیاورد و موجب آشکار شدن ماهیت غربی و رسوایی رهبران آن شد، سایت رادیو فردا وابسته به دولت آمریکا از خوانندگان خود خواست تا نظر خود را درباره این فتنه بنویسند.
رادیو فردا درباره عمده نظرات ارائه شده ازسوی اپوزیسیون در خصوص فعال بودن فتنه سبز نوشت: «اکنون بعضی می‌گویند که جنبش سبز ایران مرده است و پایان‌یافته، بعضی آن را زنده و پویاتر از گذشته می‌دانند، و بعضی بر این عقیده‌اند که سرکوب خشونت‌بار از سوی حکومت تنها به زیرزمینی شدن جنبش سبز انجامیده است و ایران در عین سکوت بشکه باروتی است در انتظار یک جرقه.»
این رادیو در ادامه افزود: «شما در این باره چه فکر می‌کنید؟ نظر شما درباره جنبش سبز چیست؟ رادیوفردا در انتظار خاطرات شما از سال پرغوغای 88 و نظرات و امیدهای شما برای سال‌های آینده است.»
 
اعضای سابق مشارکت و مجاهدین تکذیب کردند
 
 

ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده ايم و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم.

جمعي از اعضاي سابق شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب با صدور اطلاعيه اي  هرگونه بيانيه جديد اين دو تشکل را تکذيب کردند.

نهضت سبزنبوی به نقل ازجوان آنلاين در اين اطلاعيه آمده است: در حالي كه اتفاقات تلخ و شيرين پس از انتخابات 88 به پايان رسيده و هر روز جامعه به سوي آرامش و ثبات بيشتري حركت مي كند شاهد آن هستيم كه عده اي فرصت طلب كه هيچ انتصابي به احزاب مشاركت و مجاهدين نداشته با  سو استفاده از فضاي ايجاد شده دست به صدور بيانيه مي زنند.در حالي اکثريت اعضاي مرکزي اين دو تشکال د رحال گذران دوران محکوميت خود هستند چگونه است که هر روز بيانيه اي به نام اين جريان چه در داخل و يا در خارج از کشور منتشر مي شود.
اين اطلاعيه مي افزايد:در مرحله بعد پرسش اينجاست چگونه است ما اعضاي سابق اين احزاب كه سالها در آن فعال بوده و ارتباط نزديكي با مركزيت داشته ايم از صدور چنين بيانيه اي آگاه نيستيم اما عده اي سود جو و موج سوار سياسي از صدور چنين بيانيه اي دم مي زنند.
بدينوسيله ما عده اي از اعضاي سابق  شاخه هاي استاني 2 حزب منحل شده مشارکت و مجاهدين انقلاب  اخير اين دو تشکل منحل شده را قويا تکذيب مي کنيم

 
حرفهای ابراهیم اصغرزاده درباره هاشمی
 
 
 
محمدابراهیم اصغرزاده از نمایندگان دور سوم مجلس به بررسی عملکرد جریان چپ در انتهای دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ پرداخت.

نهضت سبزنبوی به نقل از خبرآنلاین، گزیده از از گفت و گوی نماینده شورای شهر نخست تهران با ماه نامه نسیم بیداری در ادامه می آید:

ما نه اطلاعی از پشت صحنه جنگ داشتیم و نه حق خودمان میدانستیم وارد این قضایا شویم. این مناسباتی بود که از قبل بین مقامات عالیه کشور تفاهم شدهبود و آنها با خودشان تصمیم میگرفتند. انتخاب آقای هاشمی هم ربطی به مجلس نداشت و شاید حضرت امام محاسباتی کردهبودند که وی با توجه به اینکه رئیس مجلس است، قائممقام ستاد فرماندهی کل قوا هم باشد.

تعارض اصلی ما با آقای هاشمیرفسنجانی بر سر قضیه قطعنامه نبود. چون مسئله قطعنامه را خود امام جلو می­برد و بعد هم محکم ایستاد و اجازه نداد کسی شک و شبههای داشته باشد. حوادث مربوط به مرصاد و سپس مذاکرات قطعنامه یا نامه-هایی بین آقای هاشمی و صدام ردوبدل شد، چیزهایی نبود که مورد ایراد و انتقاد یا حتی سوال قرار بگیرد. ما فکر میکردیم به دلیل اشراف امام به قضیه، مسائل در مسیر درست است. اینها محل سوال نبود. به هر حال اختلاف ما با آقای هاشمی در مجلس خیلی زیاد نبود اما وقتی که ایشان رئیس جمهور شد، روابط مقداری شکرآب شد.

در مورد مسائل مربوط به جنگ، هاشمی رفسنجانی تا حدودی مجلس را در جریان میگذاشت. در روزهای نزدیک قطعنامه ما از نامهنگاریهایی که شده بود و نظر آقای مهندس موسوی، محسن رضایی و نظر خود آقای هاشمی­رفسنجانی مطلع شدیم. آقای هاشمی در جمع ما در مجلس به این اعتراف داشت که ادامه جنگ برایمان هزینه دارد و نمیتوانیم بجنگیم و شعار ادامه جنگ را یک نوع تندروی میدانست و خود من تحلیلم این بود که آقای هاشمی در اینکه به جنگ خاتمه داده شود، نقش دارد. منتهی شواهدی که داشتیم همین گزارشات رسمی بود تا زمانی که رسما اعلام شد. البته سقوط هواپیمای ایرباس و شهادت حدود ۳۰۰ نفر از هموطنان نیز همه را متأثر کرد که علامتی جدی از طرف آمریکاییها برای پایان هرچه سریعتر جنگ ارزیابی میشد.

ما از طریق آقای موسویخوئینیها، خبردار شدیم که امام بعد از فتح خرمشهر علاقمند به پایان جنگ بودند و گفته بودند که جنگ تمام شود و در جلسهای با سران کشور این را گفته بودند. ولی بقیه آقایان نپذیرفته و گفته بودند ما برای صلح با عراق احتیاج به جای پایی داریم که بتوانیم مذاکره کنیم که این جای پا هم باید در عراق باشد.

هنگام معرفی وزرای کابینه اول آقای هاشمی، آقای فلاحیان وزیر اطلاعات بود و آقایهاشمی گفت کسی جرأت نمیکند از آقای فلاحیان صحبت کند. اما من اتفاقا به عنوان مخالف سخنرانی کردم که نطق مشهوری در مخالفت با وزیر اطلاعات شد. در آن نطق گفتم ایشان قدرت ریسک بالایی دارند و وزیر اطلاعات به دلیل حساسیتهایی که هست باید کسی باشد که خیلی ریسکپذیر نباشد و خیلی منطقی و مستدل حرکت کند. آقای فلاحیان رأی خیلی بالایی نیاورد اما تمام کابینه آقای هاشمی رأی آورد.

دو موضوع مجلس سوم را خیلی درگیر کرد؛ یکی مسئله دولت آقای هاشمی، یکی هم مسئله انتخابات خبرگان. در مورد دولت آقای هاشمی من اعتقادم این است که باید با آقای هاشمی کنار میآمدیم و بیتوجهی ما به آقای هاشمی و نقدی که از دولت هاشمی داشتیم مقدماتی را فراهم کرد که او به جناح راست نزدیک شود بهگونهای که در ردصلاحیت حدود ۸۰-۷۰ نفر از کاندیداهای مجلس چهارم که حدود ۴۰نفرشان نماینده مجلس سوم بودند توسط شورای نگهبان، آقای هاشمی سکوت کرد. در حقیقت درمقابل سکوت آقای هاشمی ما ردصلاحیت شدیم و انتخابات مجلس چهارم بهگونهای برگزار شد که جناح چپ غایب بود.من به شوخی میگفتم ماه عسل آقای هاشمی با جناح راست شروع شده است. البته آن هم خیلی دیری نپایید و جناح محافظه کار در مقابل هاشمی موضع گرفت و سیاستهای دولت را به نقد کشید. اما در مجلس سوم به نظرم ما یک خطای استراتژیک کردیم.

آقای مهندس سحابی به دلیل نقشی که در شورای انقلاب و بعد در نظام بودجهریزی کشور داشت همیشه مورد احترام بود. بخصوص در ابتدای انقلاب در سال ۵۸ وقتی من و دوستانم اقدام به تصرف سفارت آمریکا کردیم، وی از جمله کسانی بود که در حقیقت در شاخه جوانان نهضت آزادی به نوعی با ما ابراز همدردی و همدلی و از اقدام ما حمایت می کرد.به همین دلیل من خیلی برای ایشان احترام قائل بودم و الان هم احترام قائلم.مهندس سحابی را که دستگیر کردند، آقای هاشمی گفت او رویش زیاد شدهبود و میخواستیم رویش را کم کنیم. دوسه بار بین من و آقای هاشمی در مجلس سوم درباره این موضوع درگیری لفظی بهوجود آمد تا اینکه یک دفعه ایشان گفتند که «فلانی میخواهد اقتصاد کشور را به جایی برساند که مردم بجای برق با چراغموشی زندگی و با الاغ رفتوآمد کنند.» من گفتم این حرف توهین است.

چند وقت بعد، آقای هاشمی نمیدانم سر چه موضوعی به من گفتند اگر دفترتحکیموحدت رفتارش را اصلاح نکند، با تو برخورد میکنم. آقای هاشمی سنت خوبی دارند و خاطرات روزانه مینویسند. قطعا ایشان باید در خاطراتش نوشته باشد.

۲۴ ساعت پس از پایان مجلس سوم و در آستانه مجلس چهارم، بازداشت شده و به سلول انفرادی زندان توحید که همان کمیته مشترک ضد خرابکاری قبل از انقلاب بود منتقل شدم. اتهامی که به من زدند اقدام علیه امنیت ملی بود ولی بازجویی ها پیرامون مواضع سیاسی من و بخصوص نطقهایم بوداز جمله مواضعی که راجع به مشروعیت عرفی و زمینی حکومت داشتم. بعد از بازداشت برای مدتی از سیاست کنار کشیدم .

 
لحاظ هدفمندي يارانه‌ها در برنامه توسعه پنجم
 
 
معاون عمراني استاندار مازندران گفت: بحث هدفمندي يارانه‌ها در برنامه‌هاي زيربنايي توسعه پنجم استان‌ها بايد لحاظ شود.
نهضت سبزنبوی به نقل از فارس از ساري، سيد عيسي هاشمي حيدري بعدازظهر امروز در جلسه كميته هماهنگي امور زيربنايي مازندران بيان داشت: برنامه‌ريزي پنج ساله استان بايد به نحو مطلوبي صورت گيرد تا در برنامه زمان‌بندي، ابعاد موضوع موشكافانه بررسي شود.

وي همكاري منسجم شهرستاني را در ارائه پيشنهادها ضروري دانست و تصريح كرد: براي پيشگيري از عقب‌ماندگي استان‌ها مباحث زيربنايي در هر استاني به تفكيك شهرستاني لحاظ مي‌شود و بعد در سطح ملي اعتبارات در نظر گرفته مي‌شود.
معاون عمراني استاندار مازندران اظهار داشت: كميته امور زيربنايي به صورت تيمي كارشناسي بايد در مباحث برنامه‌نويسي شهرستاني وارد شود تا خللي در فرايند كار و اولويت نيازهاي هر شهرستان به وجود نيايد.
وي فلسفه احداث سد در مازندران را طرحي ملي دانست و گفت: ساختن سد بايد از اعتبارات ملي تامين شود در حالي كه يك چهارم سهم‌بري را در بخش اعتبارات كسب كرده‌ايم و بقيه با مشاركت مردمي انجام شده است.
هاشمي ادامه داد: بحث هدفمندي يارانه‌ها در برنامه‌هاي زيربنايي توسعه پنجم استان‌ها بايد لحاظ شود و رعايت تناسب استاني صورت گيرد زيرا در هدفمندي يارانه‌ها مردم تعهدمحور شدند.
معاون عمراني استاندار مازندران اسامي دستگاه‌هاي مسئول در كميته امور زيربنايي مازندران را اعلام كرد و گفت: آبفاي روستايي و شهري، بنياد مسكن، پست، شركت توزيع برق غرب و شرق مازندران، محيط زيست و راه و ترابري در سرفصل‌هاي مربوط به استان‌ها در كميته حضور دارند و نيز ميراث فرهنگي به عنوان دستگاه همكار در بخش توسعه اماكن فرهنگي مي‌تواند پيشنهادات كارشناسي ارائه دهد.
وي يادآور شد: مباحث عمراني مازندران مشكل استان دربخش زيست محيطي و منابع طبيعي است كه حضور اين دو دستگاه در كميته ضروري است.

 
برخي از اقدامات جريان انحرافي پوششي است
 
 
مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ گفت: اينها كه فكرشان منحرف است كارشان هم انحرافي است و بعضي از اقداماتشان پوششي است.

نهضت سبزنبوی به نقل از فارس، حجت الاسلام عبدالعلي گواهي مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ امروز شنبه در جمع فرماندهان و پايوران رسمي و وظيفه ناحيه كميل اين سپاه با توجه به مناسبت‌هاي مختلف ولادت و شهادت ائمه معصومين(ع) در ماه رجب، گفت: ماه رجب ماه ولايت و امامت و متعلق به امير المومنين (ع) است كه ويژگي‌ درخشنده‌اش دعا است. بنا به روايات معتبر كسي كه اين ماه را به خوبي درك كند ماه شعبان را نيز درك خواهد كرد و كسي كه رجب و شعبان را درك كند ماه رمضان را هم به خوبي درك مي‌كند. در اين ماه تولد اسلام يعني بعثت بزرگ رسول خدا (ص) اتفاق مي‌افتد.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص مسائل جاري كشور اظهار داشت: چند روز پيش سي و دومين سالگرد رحلت امام راحل در حالي برگزار شد كه حضور مردم بيشتر از سال‌هاي ديگر بود با همان شور و حال و همان ارادتي كه از ابتداي انقلاب اسلامي در دل آنها موج مي‌زد. به يقين آنچه كه موجب شد ياد و نام امام خميني (ره) زنده و جاويد بماند و راهش پويا ادامه داشته باشد، ارشادات و تدابير و راهنمايي‌هاي رهبر معظم انقلاب اسلامي اين فرزند خلف صالح روح الله است كه در فرمايشات گهر بارش امام(ره) را بهترين الگو و خالص‌ترين فرد در عصر ما معرفي كرد و اگر ما نيز مي‌خواهيم آينده‌اي سعادتمند براي كشور داشته باشيم بايد همين اعتقاد را نسبت به رهبرمان داشته باشيم.

وي افزود: امسال زائرين بسياري از كشورهاي مختلف آمده بودند به خصوص كشورهايي كه بيداري اسلامي در آنها موج مي‌زند و اينها بيانگر اين است كه ريشه حركت‌شان را از امام(ره) و انقلاب اسلامي گرفته‌اند و اين انديشه در تمامي كشورها شناخته شده است. در سفر حج يك جوان مالزيايي وقتي فهميد كه اينجانب از ايران مشرف شده‌ام ضمن تمجيد از انقلاب اسلامي گفت: در عصر حاضر اسلام واقعي و اصيل در دنيا با نام امام خميني (ره) شناخته شده است.

گواهي در خصوص فتنه‌گران و جريانات انحرافي در دو دهه اخير تصريح كرد: بعد از رحلت امام (ره) و آغاز رهبري حضرت آيت‌الله خامنه‌اي فتنه‌گران داخلي و خارجي سعي كردند در مقاطع مختلف بحران آفريني كننده و با اين فكر پليد هجده تير را در دولت اصلاحات و اغتشاشات خياباني را در انتخابات 88 رقم زدند ولي هربار با فرمايشات به موقع و تدبير حكيمانه رهبر معظم انقلاب از فتنه‌ها و جريانات سياسي به خوبي عبور كرديم و اين جريان انحرافي اخير را هم با درايت و تدبير مدبرانه معظم‌له و با حضور نيروهاي حزب الله با موفقيت پشت سر خواهيم گذاشت.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه تهران بزرگ در خصوص اهداف جريان انحرافي گفت: همه ما بايد به هوش باشيم اينها كه فكرشان منحرف است كارشان هم انحرافي است و بعضي از اقداماتشان پوششي است. بحث ملاقات با امام زمان (عج) و ظهور صغري و به كار گيري مرتاض و جن‌گير‌ها همه اقداماتي است كه اهدافشان را پيش ببرند.

وي ادامه داد: اين گروه دو كار خطرناك را در دستور كار دارند، بايد مواظب باشيم اينها مي‌خواهند تب اقتصادي و همچنين انحرافي اخلاقي در كشور به وجود بياورند. اما وظيفه ما در مقابله با اين جريان چيست؟ تكليف روش است ما تبعيت از دولت‌ها نداشته و نداريم تبعيت‌پذيري ما از جايگاه رفيع‌تر است و اين جايگاه متعلق به ولايت فقيه است و ما بايد گوش به فرمان امام خود باشيم همچنان كه از فتنه 88 با اطاعت از ولي فقيه سر بلند بيرون آمديم و با بصيرت مردم عزيزمان و با تدبير مقام ولايت اين جريان انحرافي هم منكوب خواهد شد.

مسئول نمايندگي ولي فقيه در سپاه محمد رسول الله (ص) در پاسخ به سؤال يكي از حضار مبني بر مسئوليت ما در مقابله با تهاجم فرهنگي و به خصوص بي‌حجابي چيست؟ گفت: البته ما به اين پديده، بي‌حجابي نمي‌گوييم بلكه لفظ بدحجابي را به كار مي‌بريم همه ما بايد بدانيم كه در كشوري مسلمان زندگي مي‌كنيم لذا الفباي كشور اسلامي ارتباطات و مناسبات سالم و تحت لواي اسلام است و اگر كسي از اين مسير خارج شد وظيفه همه ما اين است كه او را ارشاد و راهنمايي كنيم. نبايد امر به معروف در كشور تعطيل شود و اگر اين اتفاق بيفتد عذاب الهي نازل مي‌شود.

 

 
چرا بنی صدر خائن بود؟
 

معاون ستاد كل نيروهاي مسلح گفت: بني صدر با ميدان دادن به نيروهاي منحرف، عدم درايت و امانتداري لازم در عرصه جنگ و اين كه به جاي دلسوزي و تلاش براي آزادسازي كشور به دنبال طرح شخصيت خود بود، باعث خشنودي دشمن و خون شدن دل امام(ره) و مردم شد به همين علت وي خائن در امانت مردم است.

نهضت سبزنبوی به نقل از روابط عمومي سپاه، سردار سيدمحمد حجازي معاون آماد، پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح با اشاره به صدور فرمان حضرت امام(ره) مبني بر عزل بني‌صدر از فرمانده كل قوا، قرارگرفتن بني صدر در صفوف انقلابيون و تظاهر به حركت انقلابي وي را، حركتي هدفدار و با برنامه‌ريزي خواند و گفت: اين حركت از زمان حضورحضرت امام(ره) در پاريس آغاز شد و بني صدر با كار تبليغاتي وسيعي كه انجام داد خود را به عنوان متفكر اقتصادي و كسي كه توان اداره كشور را دارد جا زد و با تظاهر به همراهي با امام(ره) توانست آرايي را كسب كند كه پس از روي كار آمدن مواضع متفاوتي را اتخاذ كرد.

وي با اشاره به موضوع اشغال لانه جاسوسي به عنوان نمونه بارزي از موضع‌گيري‌هاي متفاوت بني‌صدر، اظهار داشت: بني صدر قبل از انتخابات با حمايت و تاييد اشغال لانه جاسوسي، اقدام دانشجويان را عمل اعتراضي تمام ملت مي‌دانست، اما پس از پيروزي در انتخابات حركت دانشجويان را خودكامگي و تشكيل دولت در دولت دانست و تاكيد كرد جلوي اين گونه رفتارها بايد گرفته شود.

حجازي با برشمردن عواملي كه در نهايت موجب عزل بني صدر از فرماندهي كل قوا از سوي حضرت امام (ره)شد، تصريح كرد: قانون‌گريزي و عدم پايبندي وي به قانون، پيوند خوردن با جريان‌هاي نفاق و ليبرالهاي وابسته، انحراف از خط امام و در نهايت ضديت با ايشان، دامن زدن به تنش‌هاي اجتماعي و بي تدبيري در جنگ از مهمترين عوامل تاثيرگذار در عزل بني صدر بود.

وي با اشاره به جملات حضرت امام(ره) در مراسم تنفيذ حكم بني صدر كه "از ايشان مي خواهم در احوال روحي شان قبل و بعد از رياست جمهوري تغييري صورت نگيرد " گفت: امام خميني (ره) در واقع خطراتي را در كمين بني صدر مي‌ديدند، هم به لحاظ ويژگي‌هاي شخصي بني صدر كه ديگران را متهم به خودخواهي و خودكامگي مي‌كرد در حاليكه خودخواه و اسير نفس بود و هم به لحاظ حاميان و اطرافيان خطرناكي كه او را احاطه كرده بودند.

معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح در ادامه تصريح كرد: حضرت امام(ره) به صراحت تنفيذ حكم فرماندهي كل قوا به بني صدر را محدود به عدم تخلف از احكام اسلام و قانون اساسي دانستند و اين جملات و اشاره‌هاي روشن حضرت امام(ره) ناشي از عمق نفوذ نگاه ايشان در مورد بني صدر بود.

وي همچنين با بيان اين كه دفتر هماهنگي رئيس‌جمهور و جريان‌هاي انحرافي چون ليبرال‌ها و منافقين در انحراف بني صدر نقش مهم و اساسي را داشتند، اظهار داشت: بني صدر به دليل نداشتن پشتوانه انقلابي لازم در ميان انقلابيون پايگاهي نداشت و با زمينه‌هاي فكري و انحراف اعتقادي كه در او بود به سمت ليبرال‌ها و منافقين تمايل پيدا كرد و آنها در دفتر هماهنگي رئيس جمهور به عنوان هسته مركزي هدايت كشور حضور پيدا كردند و يك جريان انحرافي را در آنجا شكل دادند.

حجازي در ادامه با اشاره به ناكامي‌هاي بني صدر در حوزه نظامي و فرماندهي جنگ خاطرنشان كرد: بني صدر براي سرپوش گذاشتن بر ناتواني و بي تدبيري خود در اداره جنگ و با بكار بردن عبارت‌هاي موهومي چون "ما زمين مي دهيم تا زمان بگيريم " سعي در عادي جلوه دادن پيشرفت دشمن در خاك كشورمان را داشت و اين مساله موجب اشغال بخش‌هايي از خاك كشور توسط ارتش بعث عراق شد.

وي افزود: عدم توفيق بني صدر در عمليات‌هايي كه توسط وي فرماندهي مي‌شد موجب ايجاد توهمي در دشمن شد كه آنها احساس كردند به اوضاع كاملا مسلط هستند و سرمست از پيروزي‌هاي به دست آمده قصد ادامه پيشروي‌ها و تثبيت نيروها در اراضي اشغالي را داشتند.

معاون آماد ستاد كل نيروهاي مسلح با بيان اين مطلب كه مخالفت بني صدر با نهادهاي انقلابي از جمله سپاه پاسداران ريشه در افكار انحرافي وي داشت، گفت: بني صدر با تفكرات غرب‌گرايانه و ليبرالي خود هرگونه ساختار و سازماني كه ساخته‌هاي جريان ليبرالي را مخدوش كند را مغاير اميال و اهداف خود مي‌دانست و براي اينكه اين نهادهاي مردمي پا نگيرند به شدت با آنها مخالفت مي‌كرد.

وي ادامه داد: رفتارهاي بني صدر براي تضعيف نيروهاي داوطلب جبهه از جمله عدم واگذاري سلاح و امكانات ساده و انفرادي به آنها، رزمندگاني كه با نيت دفاع از خاك كشورشان و با اخلاص به ميدان آمده بودند را آزرده خاطر مي كرد.

حجازي با بيان اينكه منصب رياست جمهوري امانتي است كه مردم به رئيس جمهور مي‌دهند، تصريح كرد: بني صدر با ميدان دادن به نيروهاي منحرف، عدم درايت و امانتداري لازم در عرصه جنگ و اين كه به جاي دلسوزي و تلاش براي آزادسازي كشور به دنبال طرح شخصيت خود بود، باعث خشنودي دشمن و خون شدن دل امام(ره) و مردم شد به همين علت وي خائن در امانت مردم است.

معاون پشتيباني و تحقيقات صنعتي ستاد كل نيروهاي مسلح در پايان ماجراي بني صدر را تجربه بزرگي براي ملت دانست و گفت: هرچند اين تجربه خساراتي را براي كشور به بار آورد ولي تجربه ارزشمندي را در اختيار ملت قرار داد كه ما همواره مراقب باشيم كه بار ديگر به چنين خسارت‌هايي تن ندهيم.

 
زيان‌شديد يك‌شركت‌انگليسي‌از تحريم‌ايران
 
 
 
تحريم هاي يكجانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران، زيان زيادي به يك شركت انگليسي وارد آورده است.يك شركت انگليسي با اشاره به اعمال تحريم‌ها عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران اذعان كرد در اثر اين تحريم‌ها زيان جبران ناپذيري را متحمل شده است.

فارس به نقل از رويترز، تحريم هاي يك جانبه دولت انگليس عليه شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران زيان زيادي را به يك شركت انگليسي وارد آورده است.

بر اساس اين گزارش آژانس جانسون استيونس در شرق انگليس پيش از اين نماينده رسمي شركت كشتيراني جمهوري اسلامي بوده است.

در ماههاي اخير شركت كشتيراني جمهوري اسلامي ايران تحريم هاي اتحاديه اروپا و آمريكا روبرو شده است.

اين شركت اعلام كرد تحريم ها موجب متوقف شدن فعاليت هاي اين شركت نخواهد شد.

اما ديويد مري گلد، يك مقام شركت جانسون استيونس در اين باره گفت در نتيجه اعمال تحريم ها ضد شركت كشتيراني ايران شركت متبوع وي براي ادامه همكاريهاي خود با ايران با مشكلات زيادي روبه رو شده است. ما يك مشتري بزرگ را از دست داده ايم و در كوتاه مدت نمي توانيم مشتري بزرگي را جايگزين شركت كشتيراني جمهوري اسلامي كنيم.

وي افزود: پس از اعمال تحريم هاي آمريكا و اروپا ضد شركت كشتيراني ايران شركت جانسون استيونس از ارایه خدمات مالي به اين شركت منع شده كه اين مساله شركت جانسون استيونس را با مشكلات نقدينگي زيادي روبه رو كرده است.

وي گفت: از دست دادن شريك تجاري بزرگي مثل شركت كشتيراني جمهوري اسلامي به ضرر ما خواهد بود و در كوتاه مدت و خيلي سريع نمي توان شركت ديگري را جايگزين اين شركت كرد. به مقام هاي جانسون استيونس يك شبه گفته شده است كه يك بانك جديد را براي ارایه تسهيلات مالي پيدا كنند.

ماه گذشته اتحاديه اروپا سی شركت وابسته به شركت ملي كشتيراني ايران را با تحريم هاي جديدي روبرو كرده است. آمريكا نيز ماه گذشته شركتهاي خارجي از جمله شركت اسراييلي اوفر برادرز را كه با شركت كشتيراني ايران همكاري داشتند با تحريم هايي روبه رو كرده است.

البته شركت اوفر داشتن هر گونه روابط مستقيم تجاري با ايران و فروش نفتكش به اين كشور را تكذيب كرده است. ايران نيز اين ادعا را بي اساس دانسته است.



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : یک شنبه 22 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

خشم صهيونيست‌ها از برگزاري كنفرانس بين‌المللي خلع سلاح در تهران

خبرگزاري فارس: رسانه‌هاي صهيونيستي از برگزاري دومين كنفرانس بين‌المللي خلع سلاح در تهران ابراز خشم كرده و نوشتند اين كنفرانس بر سياست ابهام هسته‌اي اسرائيل متمركز خواهد بود.

به گزارش فارس، دومين همايش بين‌المللي خلع سلاح و عدم اشاعه با موضوع "بررسي چالش‌هاي موجود درباره خلع سلاح هسته‌اي و ديگر سلاح‌هاي كشتار جمعي " از فردا (يكشنبه) 22 خرداد ماه با حضور علي‌اكبر صالحي وزير امور خارجه كشورمان و به مدت دو روز در محل دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي وزارت امور خارجه آغاز به كار مي‌كند.

بر همين اساس روزنامه صهيونيستي هاآرتص با ابراز خشم از برگزاري چنين كنفرانسي در تهران نوشت ايران اين كنفرانس را به منظور هدف قرار دادن برنامه هسته‌اي اسرائيل برگزار مي‌كند.

هاآرتص در ادامه نوشت: اين كنفرانس قرار است بر سياست ابهام هسته‌اي اسرائيل و انكار تل‌آويو در تاييد يا رد تسليحات هسته‌اي كه گفته مي‌شود در اختيار دارد، تمركز كند.

اين روزنامه صهيونيستي در ادامه به نقل از رسانه‌هاي ايراني تاكيد كرد كه تهران كنفرانسي درباره خلع سلاح هسته‌اي برگزار خواهد كرد كه بر سياست بي توجهي جامعه جهاني نسبت به برنامه‌هاي هسته‌اي اسرائيل تاكيد خواهد كرد.

در اين كنفرانس دو روزه نمايندگاني از 40 كشور دنيا و همچنين نمايندگاني از سازمان‌هاي بين‌المللي از جمله سازمان ملل، سازمان كنفرانس اسلامي، آژانس بين‌المللي انرژي اتمي و نماينده‌اي از NPT حضور دارند.

جروزالم پست ديگر رسانه اسرائيلي بود كه در گزارشي به برگزاري كنفرانس بين‌المللي خلع سلاح در تهران اشاره كرد و به نقل از "مهدي آخوندزاده " معاون وزير خارجه ايران كه قرار است رياست كنفرانس را بر عهده داشته باشد نوشت: آمريكا و متحدان آن به فشار بر كشورهايي مانند ايران كه هيچگونه سلاح هسته‌اي ندارد ادامه مي‌دهند در حاليكه تهديدهاي هسته‌اي آشكار تل‌آويو براي خاورميانه را ناديده مي‌گيرند.

اولين همايش بين‌المللي خلع سلاح و منع اشاعه با شعار "انرژي هسته‌اي براي همه، سلاح هسته‌اي براي هيچ‌كس " 28 و 29 فروردين با حضور مقامات عالي‌رتبه سياسي و كارشناسان از بيش از 60 كشور جهان در تهران برگزار شد.

 

خبرگزاري فرانسه: حال عبدالله صالح همچنان وخيم است

خبرگزاري فارس: خبرگزاري فرانسه به نقل از يك منبع آگاه اعلام كرد كه حال ديكتاتور يمن همچنان وخيم است و مشكل اصلي كنوني او تنفسي و ريوي است.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري "فرانسه "، يك منبع آگاه يمني در رياض امروز اعلام كرد كه حال "علي عبدالله صالح " رئيس‌جمهور يمن همچنان وخيم است و از مشكلات تنفسي و ريوي رنج مي‌برد و به زماني طولاني‌تر براي درمان نياز دارد.

پيش از اين اعلام شده بود كه صالح در اثر انفجار در مسجد كاخ رياست‌جمهوري دچار 40 درصد سوختگي از نوع درجه يك و دو شده است و يكي از ريه‌هايش را از دست داده است.

اين منبع كه خواست نامش فاش نشود گفت: اطلاعات موجود نشان مي‌دهد كه صالح همچنان در وضعيت جسمي بدي به سر مي‌برد و اكنون مهمترين مشكل او ريوي و تنفسي است. به همين دليل او از ديدار با وزراي يمني كه اصرار دارند با او ملاقات كنند، خودداري مي‌كند.

وي درباره ساير مسئولان يمني كه با صالح زخمي شده‌اند، گفت: حال "علي مجور " نخست‌وزير و "عبدالعزيز عبدالغني " رئيس مجلس شورا نيز هر روز بدتر مي‌شود و اطلاعات موجود نشان مي‌دهد كه چشمهاي اين دو نفر نيز به شدت آسيب ديده‌اند.

از سوي ديگر يك مقام مسئول سعودي چهارشنبه گذشته مدعي شده بود كه وضعيت جسماني صالح تثبيت و رو به بهبود است.

منابع رسمي نيز ديروز اعلام كرد كه يك تركش به نزديكي قلب صالح اصابت كرده و چشمش به دليل آسيب‌ديدگي ناشي از انفجار تخليه و زانويش شكسته است.
 

 

درخواست آمريكا از تركيه براي مشاركت در جنگ ليبي

خبرگزاري فارس: آمريكا خواستار مشاركت هواپيماهاي جنگي تركيه در حمله هوايي ناتو عليه مواضع قذاقي در ليبي شد.

به گزارش فارس به نقل از روزنامه "ملي گازته " تركيه، رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا خواستار مشاركت هواپيماهاي جنگي تركيه در بمباران‌هاي هوايي نيروهاي ائتلافي عليه مواضع معمر قذافي در ليبي شد.

بنابراين گزارش، گيتس كه در نشست وزراي دفاع عضو ناتو در بروكسل سخن مي‌گفت از تركيه، هلند، اسپانيا، آلمان و لهستان به سبب شركت نكردن در بمباران‌هاي هوايي در ليبي به شدت انتقاد كرد.

همچنين بنابراين گزارش، وجدي گونول وزير دفاع تركيه به انتقاد رابرت گيتس از اين كشور در خصوص عدم شركت تركيه در حملات هوايي در ليبي پاسخ داد. گونول در اين رابطه گفت كه جنگندههاي تركيه بنابر مجوزي كه ازطرف نمايندگان مجلس اين كشور صادر شد در عمليات ليبي شركت مي كنند و ميزان اين مشاركت نيز محدود مي‌باشد.

وجدي گونول همچنين افزود: ارزيابي درخواست وزير دفاع آمريكا در هيات دولت آنكارا نيز غير ممكن مي باشد. زيرا مجوز از طرف مجلس اين كشور صادر شده است و مجلس نيز در آستانه انتخابات پارلماني تعطيل است.
 

 

اسرائيل متحد "پ‌ك‌ك " عليه تركيه است

كارشناس ارشد روس:
اسرائيل متحد "پ‌ك‌ك " عليه تركيه است

خبرگزاري فارس: يكي از كارشناسان ارشد مسائل استراتژيك روسيه تصريح كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي‌ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ‌ك‌ك توسعه داده است.

به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دنيابولتني تركيه، آنا گلازووا كارشناس مسائل سياسي موسسه تحقيقات استراتژيك روسيه در مقاله اي كه در روزنامه روسي نزاويسيمايا منتشر كرد، با اشاره به تشديد بحران در روابط تركيه و رژيم صهيونيستي در دوران اخير تاكيد كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ ك ك توسعه داده است.

گلازووا همچنين با ارزيابي انتخابات مجلس در تركيه خاطرنشان كرد كه بر اساس ارزيابي هاي وي حزب حاكم عدالت و توسعه بار ديگر به تنهايي پيروز اين انتخابات خواهد شد. وي افزود كه نتايج انتخابات پيش رو در تركيه بر روي مسئله كردهاي اين كشور نيز تاثيرگذار خواهد بود.

وي در ادامه به اقدامات كابينه اردوغان براي حل مسئله كردها در سال 2009 و سرمايه گذاري در مناطق كردنشين در تركيه اشاره كرد و افزود كه عليرغم اين چريك هاي پ ك ك به كاروان انتخاباتي اردوغان حمله و تهديد به افزايش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات كردند.

كارشناس روس در ادامه دليل اين امر را تحريك پ ك ك از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي دانست و افزود كه تشديد بحران در روابط تركيه و اسرائيل با تشديد اقدامات مسلحانه پ ك ك رابطه اي مستقيم وجود دارد.
 

كارشناس ارشد روس:
اسرائيل متحد "پ‌ك‌ك " عليه تركيه است

خبرگزاري فارس: يكي از كارشناسان ارشد مسائل استراتژيك روسيه تصريح كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي‌ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ‌ك‌ك توسعه داده است.

به گزارش فارس به نقل از پايگاه اطلاع رساني دنيابولتني تركيه، آنا گلازووا كارشناس مسائل سياسي موسسه تحقيقات استراتژيك روسيه در مقاله اي كه در روزنامه روسي نزاويسيمايا منتشر كرد، با اشاره به تشديد بحران در روابط تركيه و رژيم صهيونيستي در دوران اخير تاكيد كرد كه اسرائيل براي ايجاد بي ثباتي در تركيه روابط خود را با گروه جدايي طلب پ ك ك توسعه داده است.

گلازووا همچنين با ارزيابي انتخابات مجلس در تركيه خاطرنشان كرد كه بر اساس ارزيابي هاي وي حزب حاكم عدالت و توسعه بار ديگر به تنهايي پيروز اين انتخابات خواهد شد. وي افزود كه نتايج انتخابات پيش رو در تركيه بر روي مسئله كردهاي اين كشور نيز تاثيرگذار خواهد بود.

وي در ادامه به اقدامات كابينه اردوغان براي حل مسئله كردها در سال 2009 و سرمايه گذاري در مناطق كردنشين در تركيه اشاره كرد و افزود كه عليرغم اين چريك هاي پ ك ك به كاروان انتخاباتي اردوغان حمله و تهديد به افزايش اقدامات مسلحانه بعد از انتخابات كردند.

كارشناس روس در ادامه دليل اين امر را تحريك پ ك ك از سوي آمريكا و رژيم صهيونيستي دانست و افزود كه تشديد بحران در روابط تركيه و اسرائيل با تشديد اقدامات مسلحانه پ ك ك رابطه اي مستقيم وجود دارد.
 

 

مذاكرات شوراي امنيت براي تصويب قطعنامه عليه سوريه ناكام ماند

خبرگزاري فارس: مذاكرات روز گذشته در شوراي امنيت سازمان ملل در خصوص قطنامه پيشنهادي غرب عليه سوريه ناكام ماند و ادامه مذاكرات در اين رابطه به فردا موكول شد.

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاري فرانسه، ديپلمات‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل روز گذشته گفت‌وگوهاي جديدي را در خصوص قطعنامه پيشنهادي در محكوميت سوريه برگزار كردند، اما هيچ نتيجه‌اي حاصل نشد و اين گفت‌وگوها به رأي‌گيري نهايي نرسيد.

بنا بر اين گزارش، برخي از اعضاي دائم و غيردائم شوراي امنيت مخالفت خود را در اين جلسه با قطعنامه پيشنهادي عليه سوريه اعلام كردند كه اين امر خشم برخي كشورها چون انگليس، فرانسه، آلمان و پرتغال را برانگيخت.

اين گزارش افزود: گفت‌وگوها در رابطه با اين قطعنامه قرار است امروز و فردا همچنان ادامه داشته باشد.

بر اساس اين گزارش، روسيه و چين مخالفت شديد خود را در خصوص هرگونه اقدام از جانب شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه سوريه اعلام كرده‌اند. چين و روسيه به عنوان اعضاي دائم شوراي امنيت مي‌توانند اين قطعنامه را وتو كنند.

پيش از اين نيز، "ديميتري ميدويديف " رئيس جمهور روسيه در نشست خبري اعلام كرده بود با توجه به تحريف قطعامه سازمان ملل عليه ليبي از سوي برخي كشور‌هاي غربي، از تصويب قطعنامه عليه سوريه حمايت نخواهد كرد.

وي تصريح كرد: "بشار اسد " بايد قادر باشد تا با انجام اصلاحات سياسي و اقتصادي در سوريه به بحران داخلي پايان دهد.

بنا بر اين گزارش، كشور‌هاي اروپايي از جمله انگليس و فرانسه با ارائه پيش‌نويس قطعنامه جديد در تلاش براي محكوميت اقدامات دولت "بشار اسد " از سوي 15 كشور عضو هستند.

آمريكا به پشتيباني برخي كشورهاي اروپايي اعلام كرده است كه تمايل دارد تا هر چه سريعتر شوراي امنيت رأي‌گيري را در خصوص قطعنامه‌اي كه به ادعاي مقامات آمريكايي در واكنش به آنچه سركوب‌گري‌هاي دولت "بشار اسد " رئيس‌جمهوري سوريه خوانده‌ مي‌شود، مطرح شده برگزار كند، اما تا كنون مذاكرات در اين رابطه در شوراي امنيت به هيچ نتيجه‌اي نرسيده است.

اين در شرايطي است كه بر اساس بسياري از گزارش‌هايي كه برخي رسانه‌هاي غربي منتشر كرده‌اند، ردپاي غرب و بويژه آمريكا در ناآرامي‌هاي اخير در سوريه كاملا مشهود است.

چندي پيش روزنامه آمريكايي "واشنگتن‌پست " در گزارشي نوشته بود: وزارت خارجه آمريكا با كمك مالي به جريان‌هاي مخالف دولت بشار اسد رئيس جمهور سوريه، به تقويت مخالفان، دامن‌زدن به اغتشاشات در اين كشور و سرنگوني دولت اسد اقدام كرده است.
 

 
 

بی بی سی برخی شبکه های خود را تعطیل می کند

 

 

گاردین: «شرکت بی بی سی با مذاکره با وزارت فرهنگ و ورزش به دنبال حذف قوانین دست و پا گیر است تا بتواند بعضی از شبکه های خود را تعطیل کند.»

alt

alt

نهضت سبز نبوي به نقل از جام نیوز به نقل از روزنامه انگلیسی گاردین، شرکت بی بی سی در پی بحران مالی، به دنبال کاهش و بستن برخی شبکه های خود می‏باشد.
گاردین افزود: «این مذاکرات با وزارت فرهنگ نشان می دهد که بخاطر مشکلات مالی بعضی از شبکه های این شرکت بسته خواهند شد.»
در همین حال گاردین ادامه داد: «وزارت فرهنگ انگلیس با بحث با این شرکت انگلیسی با توجه به ارزیابی ای که از نیاز مردم انجام داده است به دنبال حذف برخی از سرویس های خدماتی بی بی سی می باشد.»
بعضی از منابع می گویند این دیدارها به منظور فسخ قراردادی برای راه اندازی PVT ( سرویس آزاد برای موزیک، عکس و فیلم) بوده است که این خدمات را متوقف کنند.
گفتنی است مارک تامسون رئیس بی بی سی پیشتر به دنبال کاهش 16 درصد از بودجه بی بی سی، گفته بود سرویس ها و خدمات این شرکت حذف می شود اما با توجه به بحران شدید، این شرکت به دنبال حذف برخی از شبکه های خود می باشد.

 

تو يكي ديگه لطفاً ... شو!

 
 

هرجا می‌رفت توفان به پا می‌کرد

 


دکتر اسدالله بادامچیان در پاسخ به هر مصاحبه‌ای پیشاپیش به مستندات تاریخی و یادداشت‌های فراوان خود مراجعه می‌کند و به همین دلیل گفت‌و‌گوهایی که با وی صورت می‌گیرند، همواره سرشار از نکات تاریخی جالب و خواندنی هستند. ایشان در این مصاحبه نیز به شیوه مألوف،گوشه‌هایی از زندگی مبارزاتی شهید سعیدی را بازگو کردند که در سایر گفت‌و‌گوها کمتر بدانها اشارت رفته است.

شروع آشنایی شما با آیت‌الله سعیدی از کجا و چگونه بود؟

با تشکر از اینکه خاطره این شهید بزرگوار، روحانی عالیقدر و انسان شجاع مخلص را تجدید می‌کنید، آن هم به این طرز خوب و نسبتاً جامع، به سهم خودم تشکر دارم و امیدوارم دعای آن عزیز سفر کرده، بدرقه راه شما باشد.

من از قم و قبل از آن با شهید سعیدی آشنایی چندانی نداشتم و در جریان مبارزه و مخصوصاً از طریق آیت‌الله شهید محلاتی که با ایشان بسیار صمیمی بود و با هم ارتباطاتی جدی داشتند، ‌آشنا شدم. بسیاری از آقایان در انتشار اعلامیه یا امضای اعلامیه‌های دیگران احتیاط می‌کردند، اما از جمله کسانی که خیلی سریع، اعلامیه‌های مخالف رژیم را امضا می‌کرد، آیت‌‌الله سعیدی بود. مرحوم محلاتی که تنظیم‌کننده اعلامیه‌ها و گیرنده امضا از علما بود، پیش از همه به سراغ آقای سعیدی می‌رفت.

شاید حدود سال 1345 بود که از طریق آقای محلاتی با ایشان آشنا شدم. قدر مسلم اینکه قبل از دستگیری من در جریان منصور بود، ولی بعد به تدریج ارتباط ما با ایشان قوی‌ شد و به دوستی انجامید. ما در زمینه مبارزات، یک بخش فرهنگی را پیش می‌بردیم که عبارت بود از آموزش عربی و قرآن و علوم اسلامی و در پوشش آنها، عناصر فعال و با استعداد را شناسایی می‌کردیم و هر یک را با توجه به توانایی‌هایشان در یکی از زمینه‌های فرهنگی،‌سیاسی و مبارزه مسلحانه، جذب می‌کردیم. آخرین گفت‌وگوی من با ایشان، یک هفته مانده به شهادتشان بود. تلفن زدند و گفتند که من می‌خواهم در مسجد، تحول جدیدی در آموزش‌هایمان ایجاد کنم. ایشان در مسجد امام موسی‌بن جعفر(ع) در خیابان غیاثی، برنامه‌های تبلیغی و آموزشی خوبی داشت. از برنامه‌های فرهنگی مسجد لرزاده و صادقیه هم خبر شده بود و بنابراین تلفن زد که می‌خواهم شما بیایید که بنشینیم و یک برنامه جدی برای برنامه‌های آموزشی و تبلیغی و فرهنگی مسجد بریزیم. گفتم: «فرصت خوبی را بگذارید.» گمانم روز یک‌شنبه بود که با هم حرف زدیم. گفت: «روز جمعه وقتت را آزاد کن و بیا، ناهار یک نان و پنیری هم به تو می‌دهیم.» گفتم‌: «نان و پنیر که خانه خودمان یا هر جای دیگری هم گیر می‌آید. آدم خانه سید اولاد پیغمبر(ص) برود و نان و پنیر بخورد؟» و برایش خواندم که کریم من اولاد الکرام. خندید و گفت: «حالا شما بیا. ما یک جوجه هم گیر می‌آوریم و می‌کشیم و می‌پزیم و برای ناهار به تو می‌دهیم.» گفتم:‌ « این شد یک چیزی، برای کارمان به ما پول که نمی‌دهی، غذا هم نان و پنیر می‌دهی؟» قرار شد که من روز جمعه به خانه‌شان بروم که فردا یا پس فردای روزی که با هم حرف زدیم، دستگیرش کردند. یک روز جمعه یا شنبه غروب بود که حاج احمدآقا قدیریان به منزل ما در سه راه امین حضور آمد و گفت که آقای سعیدی را زیر شکنجه در قزل قلعه شهید کرده‌اند. خیلی ناراحت شدم. اینکه ایشان دستگیر شده بود، خیلی نگرانمان نمی‌کرد، چون بارها دستگیر شده و باز برگشته بود، اما اینکه با آن خاطره، ناگهان خبر شهادتش را شنیدم، بسیار ناراحت شدم. جوجه‌ای که قولش را داد که برای ناهار به ما بدهد،خدا کند قولش را در بهشت به ما بدهد.

alt

نوع فعالیت‌های فرهنگی ایشان در مسجد امام موسی ‌بن جعفر(ع) چه بود؟

مرحوم سعیدی در فقه و اصول، آدم مسلطی بود و تدریسی که در حوزه می‌کرد، غیر از مسئله کارهای فرهنگی عمومی بود، یعنی دو نوع فعالیت داشت. یکی بحث حوزوی که مجتهدین این کار را می‌کنند، یکی هم بحث عمومی. در آن سال‌ها نهضت آسان سازی دروس دینی را برای مردم در خدمت شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر و بزرگان دیگری ادامه می‌دادیم. به دنبال همین موضوع‌‌، یک نهضت بی‌سروصدایی که رژیم نتواند از آن باخبر شود و بهانه بگیرد، راه انداختیم که همه مساجد مهم تبدیل به پایگاه شوند، البته قضیه به این سادگی که بیان می‌کنم، نبود. مرحوم رضایی که درس عربی می‌داد، جزو حوزه ما در مؤتلفه اسلامی بود و من خودم رابطش بودم. آدمی فرهنگی و بسیار انسان خوبی بود و خیلی هم خوب درس می‌داد. او عربی به روش آسان را در تعداد زیادی از مساجد،‌ تدریس کرد و خوب هم گرفت. خدا رحمتشان کند. یک روز من از ایشان خواستم که دیگر به حوزه مؤتلفه نیایند و کارهای سیاسی نکند. پرسید چرا؟‌گفتم شما الان موقعیت خوبی پیدا کردید که مردم و به خصوص جوان‌ها را با عربی که زبان دین است، آشنا کنید.

اگر شما به عالم سیاست بیایید، مثل من می‌شوید.» یکبار آقای مهدی غیوران مرا برد به مسجد سراج که درس بدهم. روحانی مسجد هم آدم بدی نبود و استقبال کرد. قرار شد در شبستان مسجد درس بدهیم. یکی، دو هفته‌ای تدریس کردیم، بعد روحانی مسجد خبر شد که من در جریان منصور دستگیر شده بودم. یک شب رفتم مسجد که تدریس کنم، ‌دیدم تخته درسی را برداشته‌اند و به اتاقکی که طرف خیابان بود و معمولاً‌ مرده‌ها را در آنجا امانت می‌گذاشتند، برده‌اند. کف زمین هیچ چیز نداشت.

از خادم مسجد پرسیدم چرا تخته را گذاشتید اینجا؟ گفت: «آقا گفته‌اند شما که در شبستان درس می‌دهی، حواس نمازگزاران پرت می‌شود و نمازشان اشکال پیدا می‌کند.» گفتم: «اولاً که من بعد از نماز درس می‌دهم، ثانیاً بعد از نماز، آقایان منبر می‌روند. چطور آن موقع حواسشان پرت نمی‌شود.» گفت: «به هر حال آقا اینجور گفته.» آقای غیوران آمد و ناراحت شد. گفتم:‌ «با ناراحت شدن من و شما کار پیش نمی‌رود. همه شاگردها آمده و توی حیاط معطل مانده‌اند. برویم و کلاس را راه بیندازیم.» فوری رفتیم و چند تا گلیم جور کردیم و کف اتاق انداختیم و یک چیزی هم کشیدیم روی تابوت و تخته را گذاشتیم بالای آن و شروع کردیم به تدریس. دو هفته‌ای به این شکل کلاس برگزار شد که خیلی بهتر هم بود، چون یک اتاق محفوظ بود. بعد از دو هفته که رفتم در اتاق را قفل کرده و تخته را هم در حیاط گذاشته بود. روحانی مسجد سپرده بود که به من بگویند که نروم. او با مرحوم حاج آقا تقی خاموشی رفیق بود و ادعای انقلابی بودن هم می‌کرد، ولی در عین حال بسیار محتاط بود. حاج‌آقا تقی را فرستادیم سراغش و خلاصه معلوم شد که نمی‌شود به تدریس ادامه بدهم و طرف، حسابی می‌ترسد. به آقای رضایی گفتم که وضعیت شما هم اینطور خواهد شد. همه می‌ترسند و شما هم وظیفه‌ات این است که برای جوان‌ها کلاس بگذاری. به هر حال ایشان پذیرفت و جزوات خیلی خوبی هم داشت و گاهی تعداد ثبت‌نام‌کنندگان برای کلاس های ایشان به 600 نفر هم می‌رسید. ما در این جمع‌ها افرادمان را می‌فرستادیم و کسانی را که روحیه مبارزه داشتند، به میدان می‌کشاندیم و با توجه به توانایی‌های فرهنگی،‌ اقتصادی، سیاسی و امثالهم تقسیم و تربیتشان می‌کردیم. در صادقیه فیلم هم می‌گذاشتیم، نمایش می‌گذاشتیم، سرود می‌ساختیم و همه اینها باعث شد که مجموعه‌ای جدی از اینها سرچشمه گرفت و آقای سعیدی هم در مسجد موسی‌بن جعفر(ع) از اینها استفاده کرد. مثلاً اولین بخش خواهران که ما با مرحوم آسید علی آقای شاهچراغی، اولین امام جماعت حسینیه ارشاد، ارتباط برقرار کردیم، 10 ، 11 زن بیشتر در آن نبودند، افرادی مثل خام دباغ و مشکلات زیادی هم در این بخش داشتیم. قرار شد در مسجد سرکوچه امامزاده یحیی، بوذرجمهری آن موقع و 15 خرداد حالا، آموزش زنان را به صورت جدی راه‌اندازی کنیم. بعد مدرسه رفاه بود که داستان خودش را دارد و بعد هم مدرسه روشنگر. شهید سعیدی این خانم‌ها را در مسجد غیاثی جمع کرد و درس‌های بسیار خوبی را هم با اینها راه انداخت.

در مسئله جوان‌ها و امر به معروف و نهی از منکر، یک کار جدی کرد. در مورد ارتباطات کسبه و مردم کارهای خوبی کرد. در مورد درس و بحث وگفت‌وگو هم که بسیار فعال بود. در زمینه تبلیغ هم از بزرگانی چون مقام معظم رهبری، آقای هاشمی رفسنجانی، شهید باهنر، آقای امامی کاشانی و آقای مهدوی دعوت می‌کرد و با نهایت درایت، یک مجموعه‌ای را جور کرده بود. خودش هم آدم بسیار شجاع و با شهامتی بود، به همین علت دست‌پروده‌های او آدم قوی و شجاعی از آب در می‌آمدند، نمونه‌اش خانم دبّاغ است که بخشی از شجاعت و شهامتش را از ایشان سراغ دارد، بنابراین فعالیت‌هایی که در مسجد داشت در این راستا بود و بعد هم می‌خواست گسترده کند که نشد. در قم در جریان 15 خرداد مبارزه داشت، ولی در سال 45 که به تهران آمد، مسجد غیاثی را تبدیل به یک پایگاه کرد و بحمدالله این پایگاه بعد از شهادت ایشان همانطور ماند و خون ایشان، نیرو و قوت عجیبی به آنجا بخشید و تمام منطقه فعال شد.

شما به آموزش عربی اشاره کردید. خاطرات افراد مختلف نشان می‌دهد که شهید سعیدی به آموزش احکام به جوان‌ها خیلی اصرار داشته‌اند. به نظر نمی‌آید که این آموزش‌ها چندان رنگ و بوی مبارزه داشته باشد، ولی رژیم از همین‌ها هم خیلی عصبانی بود. علت مقابله با درس‌های عربی و احکام از طرف رژیم چه بود؟

اتفاقاً برعکس است. رژیم از اینکه کسی یک درس دینی ساده بدهد که نگرانی نداشت. این از این طرف درس دینی می‌داد و او هم از آن طرف، فساد ایجاد می‌کرد. اصل مسئله که توسط شهید مطهری و شهید بهشتی دنبال شد و پایه‌گذاری هم کردند، به شکلی بود که رژیم متوجه شده بود که یک حرکت بسیار آرام، اما عمیق و حساب شده، آغاز شده و این قضیه بود که رژیم را می‌ترساند. این احکامی که می‌گفتند، قبلاً که نبود، چون رساله‌ها اصلاً‌ فارسی نبودند و به عربی و فقهی بود و توده مردم نمی‌توانستند از آن استفاده کنند. مرحوم آیت‌الله بروجردی رحمهًْ‌الله علیه یک‌ «فروغ‌الاحکام» داشت که من الان در کتابخانه‌ام دارم. این را طلبه‌های درس خوانده هم به دلیل پیچیدگی و پر بودن از اصطلاحات فقهی، نمی‌فهمند چه رسد به مردم عادی، ولی در همان زمان آیت‌الله بهشتی و دیگران دنبال این قضیه بودند که احکام را به زبان ساده به مردم آموزش بدهند. حتی آقای بروجردی جرأت نکردند خودشان مستقیماً این کار را به عهده بگیرند، چون موج عظیمی برخاست. چند نفر مسئول شدند که احکام را به صورت فارسی در بیاورند و بعد آقای بروجردی دیدند و تأیید کردند که عمل به این رساله مجاز است. بعد از این قضیه موج عظیمی علیه طراحان این موضوع برخاست که شما می‌خواهید مردم را از مراجعه به روحانیت باز بدارید و هر کس در خانه‌اش توضیح‌المسائل داشته باشد و روحانیون منزوی بشوند. یکی از موارد مهم همین سخت بودن مباحث دینی، از جمله رساله بود. مثلاً برای ذبح شرعی حتی یک مرغ هم الفاظ دشواری را باید بیان می‌کردند. در نوجوانی که درس می‌خواندم تعلیمات دینی سخت‌ترین درس بود. شاید یکی از انگیزه‌های عمده من برای اینکه رفتم و عربی آسان را نوشتم، همین سخت بودن درس تعلیمات دینی بود که همه شاگردان زجر می‌کشیدند و نمره پایین می‌گرفتند، بنابراین این حرکت برای این شروع شد که اسلام به زبان مردمی و ساده بیان شود تا احکام با نظارت مجتهدین- و نه اینکه هر کس هرچه دلش می‌خواهد بگوید – به صورت آسان و گسترده درآید تا بشود در همه مساجد اینها را تدریس کنند. یکی از کارها هم این بود که با کتاب توضیح‌المسائل، احکام را بگویند. یکی از کارهای خوبی که در قم کردند، تهیه خلاصه‌الاحکام بود که وضعیت را سامان داد، یعنی مسائل مورد نیاز را دسته‌بندی کردند. مثلاً مسائل مربوط به زنان را که نباید برای مردها شرح داد یا بالعکس و اینها را جدا کردیم. اگر در یادداشت‌هایم بتوانم پیدا کنم، یادم هست که در آن زمان نوشته بودم احکام را اینقدر طولانی نگوییم، موارد کلان را بگوییم و اینها را نوشته‌ام،‌ مخصوصاً که برای نسل جوان تدریس می‌کردیم. اینها در واقع نوعی کار مبارزاتی بود و به همین دلیل هم رژیم حساسیت نشان می‌داد. آقای سعیدی هم یک مبارز متدین مسلمان شجاع را پرورش می‌داد. همین که من در زندان عربی درس می‌دادم، آنهایی که عربی یاد گرفتند و توانستند آیات قرآن را درست بخوانند و بفهمند، متوجه می‌شدند که منافقین برداشت‌های غلطی از آیات می‌کنند و نفاق آنها شکسته می‌شد. بنابراین این تدریس‌ها را در راستای مبارزه ببینید. اگر کسی مثلاً ‌در مسجد، جامع‌المقدمات درس می‌داد،‌کسی به او کاری نداشت، چون آن‌ وقت‌ها چهار سال طول می‌کشید تا آدم جامع‌المقدمات یاد بگیرد. کسی هم تاب نمی‌آورد. از صد نفر که می‌رفتند، دو نفر باقی نمی‌ماندند.

از رابطه آیت‌الله سعیدی با امام (ره) چه خاطره‌ای دارید؟

آیت‌الله سعیدی شاگرد امام بود و خودش هم گفته که من 14 سال شاگردی امام را کردم و به امام خیلی علاقه داشت. رابطه‌اش با امام رابطه استاد و شاگردی نبود. مرحوم استاد شهید مطهری هم به امام خیلی عشق می‌ورزید، روحی له الفداه می‌گفت، ولی حالت آقای سعیدی حالت خاصی بود و دقیقاً جذب امام بود. امام هم خیلی زیاد به آقای سعیدی علاقه داشت. لابد آن وصف را از زبان امام درباره شهید سعیدی شنیده‌اید که نوشته بودند «من از افرادی مثل شما آنقدر خوشم می‌آید که شاید نتوانم عواطف درونی را آنطور که باید، ابراز کنم. من قادر نیستم عواطف امثال شما را جواب بدهم.» این نکته بسیار جالبی است و نشان می‌دهد که این یک عشق و محبت دو طرفه است. آقای سعیدی یک روحانی بلند قد و موقر بود، اما در عین وقار و متانت بسیار شوخ و اهل طنز بود. بسیار هم حاضر جواب و سریع‌الانتقال بود. طوری انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد که به وصف نمی‌آید. هر حرفی هم که می‌زد، معمولاً نکته‌ای را هم از امام بر آن می‌افزود.

آیا در جریان چاپ جزوات و کتاب‌های امام توسط ایشان بودید؟

آیت‌الله سعیدی یکی از کسانی بود که اینها را چاپ و پخش می‌کرد. سخنرانی‌های امام که از نجف آمد، مؤتلفه‌ آنها را تکثیر و پخش می‌کرد. من خودم نوار صحبت‌های ایشان را با ضبط صوت براونِ مهندس صابری که خیلی قوی بود و چند ضبط صوت دیگر، شب‌ها و در زیرزمین خانه ضبط می‌کردم که صدا بیرون نرود. آن روزها که دستگاه تکثیر نوار نبود. هرچند تا نوار که می‌خواستی ضبط کنی، باید چندین ضبط صوت می‌گذاشتی، با یکی پخش و با بقیه ضبط می‌کردی. در مورد کتاب ولایت فقیه، تنظیم سخنرانی‌ها و نوشتن آنها را به عهده آقای جلال‌الدین فارسی گذاشتند و کتاب حکومت اسلامی درست شد و اصل آن هم در خارج چاپ شده در ایران هم چاپ های متعدد و مخفی شد. یا گراور چاپ می‌کردند. اولین چیزهایی که آمد نوارهای امام بود.

حضور آیت‌الله سعیدی در مبارزات به چه شکل و تأثیرگذاری ایشان تا چه حد بود؟

حضور ایشان از آغاز نهضت امام (ره) شروع شد. بعضی از علما قبل از شروع نهضت هم فعالیت سیاسی داشتند، مثل مرحوم شهید بهشتی که در 30 تیر در اصفهان سخنرانی داشت و ایشان اصولاً روح مبارزه منطقی و با برنامه‌ای را داشتند. آقای مطهری هم همین طور. آقای سعیدی بعد از اینکه امام نهضتشان را شروع کردند وارد مبارزه شد، اما امثال آقای شجونی و شهید محلاتی از دوران فداییان اسلام در میدان مبارزه بودند. آقای سعیدی در ورود هم به آن معنا شهرت نداشت و بیشتر کارش هم در قم و نوشتن و تکثیر اعلامیه‌ها بود. آدم مسلط و شجاعی بود و اینها را چاپ می‌کرد. حتی اعلامیه ضد کنسرسیون امریکا را خودش به اسم حوزه علمیه قم زده، البته علتش هم این نبود که می‌خواست نام شخص را بگوید. بعضی از آقایان مثل ربانی شیرازی هم این کار را می‌کردند. ایشان کمتر از بقیه به شهرستان‌ها و از جمله آبادان می‌رفت، ولی هر جا می‌رفت، طوفان به پا می‌کرد و از عهده‌اش برنمی‌آمدند، چون صریح‌اللهجه و قوی بود. دستگیری‌‌های مکرر، هم او را نزد مردم مشهور کرد و هم برای ساواک و بنابراین در اسناد ساواک این قضایا آمده است. در سال 44 بود که ایشان احساس کرد باید به شکل فعال‌تری وارد میدان مبارزه شود و به محله غیاثی آمد که مردمش نسبت به میدان خراسان و خیابان لرزاده که محله مذهبی نشین بود، چندان مذهبی نبودند و مردمش تازه وارد بودند. حضور آقای سعیدی در خیابان غیاثی، پایگاه عظیمی را برای نیروهای مبارز ایجاد کرد که ثمرات ارزشمندی داشت. البته ایشان بیش از پنج سال نتوانست در آنجا فعالیت کند و بعد هم به شهادت رسید که شهادتش موجب حیات جاودانه‌اش بود. آیت‌الله سعیدی با برنامه کار می‌کرد و ابداً پراکنده کار نبود. بعضی‌ها هستند که خیلی کار می‌کنند، اما کارهایشان پراکنده است. بعضی‌ها روی برنامه کار می‌کنند. ایشان وقتی به منطقه غیاثی آمد، پایگاه مدرسه‌اش را روی برنامه ایجاد کرد. منطقه‌ای که انتخاب کرد در جایی بود که بتواند رشد داشته باشد. موقعی که کار فرهنگی کرد برای این بود که بتواند نیروهای جوان آنجا را جمع کند و بتواند در هر خانه‌ای پشتوانه داشته باشد، به همین علت موفق شد، محله را آباد کرد، یعنی سرمایه‌گذاری‌اش روی محله بود. گروه‌های امر به معروفی که تشکیل داد، یک کار برنامه‌ریزی شده و سازماندهی شده بود. گروه‌های تبلیغاتی، آموزشی و خواهران که تشکیل داده بود، یک سازمان هیئتی و تشکیلاتی داشت. در کنار همه اینها، ارتباط ایشان با جامعه روحانیت، یک ارتباط مستمر و مداوم بود. ایشان در این عرصه هم کار منسجم و حساب شده می‌کرد. در مبارزه هم کار تشکیلاتی می‌کرد، در نهضت آزادی‌ها می‌جوشید، ارتباط داشت، ولی آنها را مبارز سیاسی می‌دانست، اما از نظر مبارزه تشکیلاتی دینی و مذهبی، طبعاً با هیئت مؤتلفه ارتباط جدی داشت. البته عضو تشکیلات مؤتلفه نبود، مثل شهید محلاتی که با مؤتلفه‌ای‌ها قاطی بود، اما عضو مؤتلفه نبود، اما با عناصر مؤتلفه، از جمله شهید اندرزگو ارتباط جدی داشت، چون روحیه‌اش هم به آن دیدگاه می‌خورد. نمی‌دانم با آقای رفیقدوست هم در ارتباط بود یا نه، ولی با اندرزگو می‌دانم که ارتباط داشت و به او کمک می‌کرد و حتی نیرو به او معرفی می‌کرد. در رفت و آمدهای داخل و خارج کشور با او همراهی می‌کرد و از آنجا که در خوزستان و به خصوص آبادان زیاد کار کرده بود، می‌توانست به شهید اندرزگو کمک کند که رابطه‌های خوبی را برای او پیدا کند. در مورد معرفی افراد به تشکیلات مؤتلفه هم دوستان از او کمک می‌گرفتند. نمی‌دانم آقای مرآتی با ایشان ارتباط داشته یا نه، ولی معمولاً این تیپ‌ها با او ارتباط جدی داشتند، به همین دلیل در اسناد ساواک، ارتباط آیت‌الله سعیدی با مؤتلفه آمده است.

من معمولاً تا هنگامی که ارتباط کاملاً محکم شود، وارد صحنه نمی‌شدم وتقیّه را به شدت رعایت می‌کردم، طوری که وقتی در سال 54، دستگیرم کردند و به زندان قصر بردند، آقای دوزدوزانی می‌گفت باورم نمی شد که تو با آن همه مراقبتی که می‌کردی دستگیر بشوی. گفتم به هر صورت قسمت این بوده که دستگیر شوم. به همین علت، دستگیر هم که شدم، با وجود گستردگی کاری که از سازمان مجاهدین خلق تا گروه ابوذر داشتم، هیچ چیزی از من لو نرفت. هنگامی که من به این نتیجه رسیدم که ایشان پایگاهی محکمی است و می‌شود به او اعتماد کرد، کارمان را با هم شروع کردیم و آغاز کارمان با هم بود. این بحثی که شما در اسناد ساواک می‌بینید که نوشته آیت‌الله سعیدی دارد یک هیئت راه می‌اندازد، دنباله همان بحث‌های آزادی است که بعد از یکی از مراسم عزاداری داشتیم که می‌گفت باید همان هیئت‌های 10 نفره خمینی را فعال‌تر کنیم.

در اسناد ساواک آمده که ایشان می‌خواست حزب خمینیسم راه بیندازد. همین موضوع است؟

بله، قضیه این نبود که می‌خواست حزب خمینیسم راه بیندازد، بلکه منظور همان هیئت‌های ده نفره خمینی بود. شبی که این حرف را زد، او را به شبکه تشکیلاتی مؤتلفه وصل نکردیم، چون نمی‌دانستیم که چقدر روی این حرف ایستاده و ما در ارتباط با تشکیلات مؤتلفه به قدری دقیق و محتاط عمل می‌‌کردیم که شما می‌بینید تا آخرین مرحله، مؤتلفه برای ساواک لو نرفته است، در حالی که اعضای مؤتلفه را مکرر دستگیر می‌کردند و شکنجه‌های مهیبی می‌دادند، ولی بالاخره نه آگاهی شهربانی از زمان رضاشاه تجربه آموخته شاه و نه ساواک توانست در بیاورد که ته قضیه مؤتلفه چیست که من در کتاب هیئت‌های موتلفه اسلامی شبکه ساواک را گراور کرده‌ام که چقدر از این موضوع بی‌خبر بوده است. بعد هم که دستگیر شدیم تا سال 57، هیچکس نتوانست بفهمد که مؤتلفه چه کاره است. ژنرال هایزر و دیگران در کتاب خاطراتشان نوشته‌اند که گروه‌ها و شبکه‌هایی بزرگ‌ترین جنگ‌های روانی را علیه ما به راه می‌اندازند، ولی ما نمی‌دانیم اینها چه کسانی هستند. به هر صورت ایشان اهل «ایسم» و این حرف‌ها نبود و منظور همان هیئت‌های 10 نفره است. در مبارزه هر چند انسان بسیار شجاعی بود، اما مراقبت‌های لازم برای مبارزه را داشت، مثلاً وقتی به کویت رفت و در آنجا سخنرانی‌های مفصلی کرد، موقعی که می‌خواست به ایران برگردد با قیافه عادی‌اش نیامد و حتی اسم خودش را عوض کرد. در اینجور جاها عبا و عمامه را برمی‌داشت و بی سر و صدا می‌رفت، بعضی جاها هم با عبا و عمامه می‌رفت. آقای منتظری در خاطراتش می‌گوید آمده بود تبعید که مرا ببیند، نگهبان آنجا پرسیده بود: «شما که هستید؟» ‌و شهید سعیدی با لحن محکم و قاطعی گفته بود: «شما حضرت آیت‌الله آقای سید محمدرضای خراسانی را نمی‌شناسید؟» طرف هم ترسیده بود و گفته بود بفرمایید. آدم بسیار جالبی بود.

در اسناد ساواک از ایشان جزوات مختلفی باقی مانده است. شما چقدر در جریان هستید که این جزوات به چه منظور و با چه اهدافی تولید می‌شدند و چه محتوایی داشتند؟

همه جور جزواتی داشت. ایشان در کارهایش آدم دست به نقدی بود. بعضی از نوشته‌ها از نظر درسی پخته و بعضی‌ها هم همین جوری بود. جزوه «ای انسان خود را دودکش نکن» را علیه سیگار نوشته. جزوه کوچکی است که من در کتابخانه‌ام دارم و روی آن نوشته: «ر-و-ح-...» که منظورش روح‌الله خمینی بود. این را پخش می‌کرد. مأمورین که می‌گرفتند، اول نمی‌فهمیدند که چیست و خیال می‌کردند این را هم مثلاً برای سیگار نوشته، بد می‌دیدند که داخل جزوه، حرف‌هایش را زده است و اسم امام را هم روی جزوه می‌گذاشت.

گویا بر عروه‌الوثقی حاشیه‌ای زده که بیشتر حوزوی است، یک بخش هم جزوات مبارزاتی بوده است.

در صحبت‌‌هایتان بارها به شجاعت ایشان اشاره کردید. به نظر شما ریشه شجاعت ایشان چه بود؟

تقوا، انسان با تقوایی بود که فقط در فکر خدا و انجام تکلیف شرعی‌اش بود و انسان که با خدا پیوند می‌زند، ترس ندارد. تهور و جسارت غیر از شجاعت است. تهور و جسارت یعنی خارج از منطق کار کردن، ولی ایشان شجاع بود، برای همین وقتی منبر می‌رفت، طوری حرف می‌زد که رژیم نتواند او را دستگیر کند، ولی در عین حال حرفش را هم بزند. مثلاً‌ در روز چهارم آبان که تولد شاه بود، به منبر می‌رفت می‌گفت البته امروز تولد یزید هم هست و اگر هم او را می‌گرفتند، می‌گفت که ماه شمسی و قمری با هم یکی شده و در تقویم‌های قدیمی نوشته‌اند که امروز روز تولد یزید است. بی‌حساب و کتاب کار نمی‌کرد. آدم بسیار جالبی بود.

 

آمریکا رسما اموال سپاه،بسیج و نیروی انتظامی را در ایالات متحده توقیف کرد!

 

 

هیلاری کلینتون وزیر امور خارجۀ آمریکا :«سه بازوی نظامی جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران، سازمان بسیج و نیروی انتظامی به اضافۀ فرماندۀ آن سردار پاسدار اسماعیل احمدی مقدم به دلیل شرکت شان در سرکوب مخالفان ایران در سال 1388 هدف م

:: بازدید از این مطلب : 827
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 21 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

 
سایت بالاترین: «هوش و ذکاوت کاربران معمولی بالاترین صد برابر بیشتر از خبره هایی مانند نوری زاده است.»

 

 
سایت بالاترین با اشاره به عدم هوش و ذکاوت نوری زاده در تحلیل خود نوشت:«یک سال پیش باز هم به سناریوی تکراری نوری‌زاده برخوردیم که با آب و تاب خبری دروغ را پخش می کرد که انگار همین الان مجتبی خامنه‌ای از داخل بیت این خبر را به او داده است.»
بالاترین اضافه کرد: «بله عزیزان بعضی‌ از ما دوباره گول حرف‌های بی‌اساس نوری زاده را خوردیم و به "مدحی اطلاعاتی" اعتماد کردیم.»
بالاترین تأکید کرد: «باز جای خوش حالیش باقیست که کاربرهای بالاترین تمام سعی‌ و تلاش خود را برای نشان دادن واقعیت انجام دادند.»
یکی از کاربران این سایت نیز خطاب به نوری زاده آورده است: «نوری‌زاده من به شخصه دیگر به هیچ وجه به تو اعتماد نخواهم کرد.»
گفتنی است، سایت بالاترین با اشاره به افشاگری محمد رضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مورد اپوزیسیون نوشت: « در آستانه 22 خرداد ماجرای مدحی را بایکوت خبری می کنیم.»
یکی دیگر از کاربران این سایت اضافه کرد: ««ما بچه های جنبش سبز قول می دهیم گندهای خود را بایکوت کنیم.»
گفتنی است محمدرضا مدحی از سرداران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که پس از برنامه ریزی های دقیق موفق به نفوذ به شبکۀ ضدانقلاب خارج نشین شده و در این نفوذ اطلاعات دقیقی را از نحوۀ عملکرد این شبکه ها، منابع مالی آنان و سرشاخه های ارتباطی آن ها به دست آورد.
مدحی همچنین با برخی مقامات آمریکایی و همچنین نمایندگان سرویس‌های جاسوسی انگلیس و فرانسه دیدارهای متعدد داشت و آنها از وی خواسته بودند که با ایجاد ارتباط گسترده با سران فتنه در داخل کشور و جذب نیرو از بدنه دستگاه‌ها و نهادهای مختلف نظام و ایجاد یک شبکه منسجم پروژه دولت در تبعید و براندازی نظام اسلامی را عملیاتی کند.
علیرضا نوری زاده که عنوان پرطمطراق کارشناس رسانه های اپوزیسیون را یدک می کشد و سعی زیادی کرده تا خود را در جمع ضد انقلاب و فتنه سبز به عنوان مغز سیاسی معرفی کند، مدتی قبل با آب و تاب فراوان از پیوستن یکی از فرماندهان اطلاعاتی جمهوری اسلامی به اپوزیسیون خبر داده و دروغ های زیادی را علیه نظام اسلامی به نقل از او منتشر کرد.

 

 
 

 

پخش مستند «الماسی برای فریب» که گوشه های نفوذ سیستم اطلاعاتی جمهوری اسلامی در عمق محافل ضدانقلاب مقیم اروپا و آمریکا را به تصویر کشیده، باعث یک زلزله تمام عیار در این محافل شده است.
این محافل با حمله شدید به عناصر مرتبط با رضا مدحی طی دو سال گذشته، از خود پرسیده اند نفر بعدی که به ایران می گریزد و از اندرونی اپوزیسیون خبر می برد چه کسی خواهد بود؟ رجب مزروعی؟ اردشیر امیر ارجمند؟ مجتبی واحدی؟ محسن مخملباف یا...؟ آنچه می خوانید گزیده ای از این بازتاب هاست که در عین حال ابعادی از ضربه وارده به ضد انقلاب را روایت می کند.
سایت صهیونیستی بالاترین در واکنشی نوشت: رضا مدحی که خود را به گروه های اپوزیسیون نزدیک کرده بود، به تازگی سر از تهران درآورده است. او خود را تاجر الماس معرفی کرد و با هدف نزدیک شدن به اپوزیسیون، گره جنبش جمع یاران را راه اندازی کرده به افرادی مانند امیرحسین جهانشاهی، نوری زاده، خوانساری، مخملباف، عبدالله مهتدی و دهها نفر دیگر نزدیک شده بود. او همچنین تلاش کرده بود تعدادی از روزنامه نگاران را در خارج بخرد.
بالاترین در مطلب دیگری کنترل خود را از دست داده و می نویسد: کدام خری این مدحی را جذب کرد؟ بارها به رفقای دوروبر می گفتیم جو زده عمل نکنیم تا رو دست نخوریم. واقعا برای برخی دوستان مقیم خارج متأسفیم که کلی ادعا دارند ولی فقط آبروی اپوزیسیون را می برند. ای نوری زاده خائن! امروز می فهمیم که اپوزیسیون خارج واقعا هیچ است.
پایگاه اینترنتی ایران گلوبال نیز در واکنشی قابل تأمل نوشت: «استهزای فریب خوردگانی که خام مأمور وزارت اطلاعات شده بودند و می پنداشتند مشغول برپا ساختن «دولت در تبعید»اند، زمانی براه می افتد که در پی همایش سکولارهای سبز در تورنتو می رویم تا مقدمات «همایشی ممکن» را براه بیاندازیم و این نخستین باری نیست که این آقایان به نام اپوزیسیون ایرانی در پروژه سازی های خود همه مبارزات و امید برای دست یازی به آزادی را به سخره می گیرند سال هاست که همین مافیا با تسلط اش بر رسانه ها در خیال و رویای بهره وری های شخصی، جنبش سیاسی اپوزیسیون را بازیچه خود قرار داده اند. وجود اینها چیزی جز توهین به اپوزیسیون نیست».
این پایگاه ضدانقلابی می افزاید: امروز با بر ملا شدن چنین گندابی می توان به عمق فاجعه حضور این مافیا در زندگی سیاسی اپوزیسیون پی برد. می توان به نقش آفرینی شان در رسانه های فارسی زبان در تایید و انکار این و آن جریان اندیشید و دریافت که سی و دو سال دکان های دونبشه سیاست و اندیشه چه زخم هایی بر پیکر اپوزیسیون فرود آورده اند. این رویداد خیانتی بزرگ بود.
اما بخوانید از پایگاه اینترنتی خودنویس که می پرسد پس از غافلگیری اخیر، در نوبت بعدی باید منتظر سورپرایز کدام یک از افراد دیگری بود که خود را به عنوان اپوزیسیون در اروپا و آمریکا جا زده اند؛ «بر مدحی ها سرزنشی وارد نیست که آنها براساس مأموریت جمهوری اسلامی، انجام وظیفه می کنند اما سوالات بسیاری درباره مداحان مدحی ها وجود دارد. دو سال است که فریاد می زنیم و می نویسیم این جماعت که با چپاول سرمایه های مردم ایران در خارج کشور آشیانه گزیده و مدام به نام مردم ایران در رسانه ها و توسط به اصطلاح مفسرین خبری و سیاسی تبلیغ شده و جنبش سبز را ملک مشاع خویش می دانند به هیچ عنوان قابل اعتماد نیستند و نباید به زنده و مرده این عناصر اعتماد کرد. هرچه ما بیشتر نوشتیم بیشتر متهم به تفرقه گشتیم. بی پرده از آقای نوری زاده که مدعی بود با بدنه سپاه ارتباط دارد و مدحی به او اطلاعات می دهد، می پرسیم در برابر این رسوایی چه پاسخی دارید؟ مورد مشکوک مشابه سناریوی کمپین سفارت سبز توسط حیدری کنسول ایران در نروژ است. ارتباط حیدری با جهانشاهی و مدحی چه می تواند باشد؟»
«خودنویس» اضافه کرد: اینک باید از آقای نوری زاده پرسید که این جریان نفوذی تا کجا می تواند در میان اپوزیسیون پیش رفته باشد و چه تضمینی وجود دارد که فردا، آقایان امیرارجمند و یا واحدی و مزروعی در صداوسیمای جمهوری اسلامی آفتابی نشوند؟ آیا وقت آن نرسیده است دست وابستگان رژیم همچون مدحی و مداحان آنها و کسانی که سعی در ارتباط گرفتن با آنها براساس منافع شخصی می نمایند، از میان اپوزیسیون جنبش سبز کوتاه شود؟
سایت اپوزیسیونی «رادیو کوچه» یکی دیگر از رسانه های ضدانقلابی بود که با عصبانیت نوشت: آنچه در الماس فریب مشهود است اینکه بخشی از اپوزیسیون خارج کشور عملکرد بسیار ضعیفی در این ماجرا داشته و آثار و نتایج بسیار زیانباری را متوجه اپوزیسیون خواهد کرد. با پخش این فیلم، اطلاعیه اخیر وزارت اطلاعات مبنی بر دستگیری 30 جاسوس آمریکا و متلاشی کردن یک شبکه پیچیده جاسوسی و خرابکاری وابسته به سازمان سیا معنای بیشتری پیدا می کند. متاسفانه در اثر سهل انگاری برخی اعضای اپوزیسیون در همکاری با مدحی و گروه یاران بی شماری از افرادی که در داخل ریسک همکاری با خارج را پذیرفته بودند، در معرض خطر دستگیری و حتی اعدام قرار گرفته اند. از سوی دیگر فراموش نکنیم که به قول معروف با «تو زرد از آب درآمدن» فردی که خودش و گروه خیالی اش دو سال تمام سوژه اپوزیسیون بوده، انتشار خبرها، تحلیل ها و اظهارات جعلی و بی اساسش ضربه ای سخت بر پیکر اعتماد به جنبش وارد خواهد آورد که بازسازی آن کار آسانی نخواهد بود. این اتفاق شاید زنگ خطری را برای کنشگران و مبارزان و اعضای اپوزیسیون خارج از کشور به صدا درآورده باشد تا به این راحتی فریب هرکسی را نخورده و به قیمت اضافه کردن یک فرد به جمع مخالفان رژیم با آبرو و جان و امنیت مخالفان بی شماری بازی نکنند.
در همین حال سایت بالاترین در نوشته دیگری با نگرانی پرسیده است: نوری زاده ادعا می کرد که مدحی 13سال منبع او بوده اما حالا همین فرد سرباز گمنام رژیم از آب درآمده است. به راستی چرا و با چه انگیزه ای علیرضا نوری زاده وی را برای اولین بار به عنوان مبارز در رسانه ها به مردم معرفی کرد؟ بعد از علیرضا مدحی چه کسان دیگری به تهران خواهند رفت؟ محسن مخملباف و علیرضا نوری زاده و امیرعباس فخرآور و محمدی؟ کدام یک؟ همین نوری زاده و تلویزیون کانال یک بودند که مدحی چماقدار رژیم را تطهیر می کردند و او را به عنوان مبارز و... معرفی می کردند، خود نوری زاده هم از مدتها پیش توسط اربابان مدحی خریداری شده و در زمان شاه هم برای ساواک کار می کرد، نوری زاده عاشق کارکردن برای سرویس های اطلاعاتی است.
این رسانه وابسته به اپوزیسیون پرسیده است: این بابارو چه جوری به ایران برگردانده اند؟ نوری زاده آدم شهرت طلبی است که به هر دست و پازدنی است می خواهد خود را شخص مهمی معرفی کند و این هم سرانجام کارش.
وبلاگ «یار دبستانی» از همکاران شبکه بالاترین نیز این گونه نوشته که؛ آشنایی من با مدحی 7 ماه قبل در یکی از مسنجرها بود. مدحی با کمال صراحت ادعا کرده بود جمهوری اسلامی تا 3 ماه دیگر سقوط خواهد کرد. وقتی این را گفت دیگر مطمئن شدم که کلکی در کار اوست(!)
در این میان بخوانید از امیرفرشاد ابراهیمی که همین چند ماه پیش تهدید کرده بود به ایران بازمی گردد و همه پته اپوزیسیون کلاهبردار را روی آب می ریزد. او اکنون می نویسد؛ بسیاری از همان ابتدا با تردید به سخنان مدحی می نگریستند و بسیاری متعجب از اینکه چطور فردی که به گفته خود از دل نظام آمده، هنوز از گرد راه نرسیده، این چنین مطرح می شود و دربستر حوادث ملتهب قرار گرفته است. اما هرچه بود اکنون وی در تهران است.
ابراهیمی می نویسد: بی شک اولین کسانی که تریبون های اطلاع رسانی خود را آن هم در حد وسیع و گسترده و مداوم در اختیار این فرد معلوم الحال گذاشته و از او یک «قهرمان ملی» و «سردار تواب» ساختند باید پاسخگو باشند. جواب ناامید کردن آنهایی که ساعتها می نشستند پای رادیوها و تلویزیونها و برنامه های هیجانی وی را می دیدند و به سقوط جمهوری اسلامی امیدوار می شدند را چه کسی اکنون باید بدهد؟

 

 
 
یک عضو بدنام حلقه انحرافی که پیش از این به دلالی در دانشگاه آزاد می پرداخت، اکنون نقش مشابهی را برای حلقه مذکور ایفا می کند.
 نامبرده اخیرا با سوء استفاده از برخی ناهماهنگی ها در جریان ادغام وزارتخانه ها و خلأ پیش آمده، از طرف حلقه انحرافی مامور شده تا مدیران چند شرکت را احضار نموده و با آنها برای نقش آفرینی در انتخابات اتمام حجت کند. این فرد که ظاهرا پیش از این قرار بوده با ایرانیان مقیم خارج ارتباط بگیرد، اکنون مدیران چند شرکت را بدون هیچ وجاهت حقوقی و قانونی احضار کرده و تذکر داده که اگر به نفع حلقه متبوع وی نتوانند در انتخابات- به شکل منطقه ای و استانی- نقش آفرینی کنند، باید با جایگاه مدیریتی خود خداحافظی کنند! وی حتی تهدید کرده که در صورت عدم تحرک کافی، افراد جایگزین هم مشخص شده اند.
یکی دیگر از افراد موثر در جریان نفوذی نیز که عمدتا در حوزه صنعت فعالیت می کند، به رایزنی با مدیران صنعتی پرداخته و از آنها می خواهد تمام ظرفیت خود را برای جذب رای به ویژه در شهرهای کوچک از طریق ارائه تسهیلات به نام فرد مورد حمایت این جریان به کار بگیرند.
به دلیل تغییرات در راس سه وزارتخانه مهم رفاه، صنایع و نفت که شرکتهای زیرمجموعه زیادی نیز در زیرمجموعه این وزارتخانه ها قرار دارد، جریان نفوذی با سوء استفاده از اشراف نداشتن سرپرستان وزارتخانه ها، در حال نفوذ دادن مهره های وابسته به خود است.

 
علیرضا خمسه می​گوید که کار جدی اش را در زمینه بازیگری​ با تعارفی که مهدی هاشمی به او زده شروع کرده​است. 

وی گفت:«من رشته روانشناسی را انتخاب کرده بودم و در دانشگاه ملی یعنی دانشگاه شهید بهشتی فعلی درس می​خواندم. مهدی هاشمی مربی تئاتر آن دانشگاه بود و گروهی را به عنوان علاقه​مندان تئاتر در آنجا دور هم جمع کرده بود . خب من هم رفتم سمت آن​ها و گفتم می​خواهم با شما کار کنم.»

 خمسه افزود:«حدود سال‌های ۵۳ و ۵۴ بود. در آن گروه گلاب آدینه و مدیا کاشیگر و تعداد دیگری از بچه​ها بودند. مهدی هاشمی از من تست گرفت و به من گفت تو به درد یک گروه دانشجویی نمی​خوری، بیا و توی گروه تئاتر ما (پیاده) که یک گروه حرفه​ای بود، کار کن.»

این بازیگر اظهار داشت:« خب، این تعارف خیلی خوبی بود و همان سال داشتند نمایش «داستانی نه تازه» را کار می​کردند که خانم سوسن تسلیمی هم در آن بازی می​کرد. یک نقش کوچکی هم به من دادند. شاید نقدهایش را هنوز داشته باشم. در آن نقش من هیچ کلامی نداشتم. جوان چلاقی بود که عاشق سوسن تسلیمی بود و همه جا دنبال او راه می​افتاد. هیچ چیزی هم نمی‌گفت، ولی جالب بود خیلی‌‌ها به من می گفتند چقدر خوب بازی می​کنی و من فکر می​کردم من که اصلا بازی نمی​کنم. چون آن وقت‌ها فکر می​کردند بازیگرهای خوب بازیگرهایی هستند که مونولوگ بلند بگویند.»

 

 
 
کارگردان این فیلم در مورد موضوع فیلم "قلاده‌های طلا" عنوان کرده است داستان این فیلم هیچ ربطی به ماجرای ندا آقاسلطان ندارد.


فیلمبرداری این فیلم که از آن به عنوان یکی از سیاسی ترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران نامبرده می شود اول خردادماه آغاز شده و تاکنون بازیگران آن در لوکیشن‌های مختلفی جلوی دوربین رفته اند.

بنابراین گزارش، این فیلم که درباره حوادث پس از انتخابات ساخته می شود با این جملات آغاز می‌شود:

هر ایرانی یک رأی
و ما یک ملت‌ایم
به مثابه یک تن
چو ایران نباشد تن ما مباد

گفتنی است ابوالقاسم طالبی کارگردان "قلاده های طلا" قبل از نگارش این فیلمنامه، تحقیقات وسیعی را در گفتگو با کاندیداهای ریاست جمهوری دوره دهم برای به تصویر کشیدن واقعی حوادث پس از انتخابات انجام داده است.

عوامل سازنده "قلاده‌های طلا" عبارتند از: نویسنده و کارگردان: ابوالقاسم طالبی/ تهیه‌کننده: محمد خزاعی/ مدیر فیلمبرداری: امیر کریمی/ طراح چهره‌پردازی: محمدرضا قومی/ طراح صحنه: غفار رضایی/ طراح لباس: سارا خالدی/ مجری ساخت دکور: محمد معصومی/ صدابردار همزمان: عباس رستگارپور/ برنامه‌ریز، دستیار اول کارگردان و مدیر جلوه‌های میدانی: عباس شوقی/ مدیر جلوه‌های ویژه رایانه‌ای: بابک میر فرحناک/ عکاس و تصویربردار پشت صحنه: کوروش پیرو / دستیار کارگردان: مسعود منصوری، مسعود جیرانی/ منشی صحنه: یاسمن کفایتی
بازیگران: امین حیایی، مریلا زارعی، محمدرضا شریفی‌نیا، حمیدرضا پگاه، علی رام نورایی، نیلوفر خوش‌خلق، دکتر محمود عزیزی، حسین سحرخیز، اکبر سنگی، مهدی صبایی، کیانوش گرامی، بهادر زمانی، ونوس مجلسی، داریوش اسدزاده، پوراندخت مهیمن، اکبر پاکزاد، حامد بسیاری، عباس شوقی، مجید معافی، عاطفه منصوری، داود مقدادی، محسن امیری، حمیدرضا رسولی، طناز دهقان، علی اصغر طبسی، مجید رسولیان، سیاوش اکبری صفت، محمدرضا شکریان، ساینا بازرگان، مژگان ترانه، ستاره صفی‌خانی، اسماعیل زن و گل گیاه، مریم آرادیش، هلیا امامی، سعید علیپور، مهناز مرتضایی و ...

 
 

 


 آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است.



شبکه سی ان ان با اذعان بر اینکه آمریکا نتوانست از اختلافات اخیر مسئولان در ایران بهره ای ببرد، گزارش داد: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».

به گزارش سی ان ان، «یکی از کارمندان اسبق سیا که تحلیلگر مسائل سیاسی هم هست بر این باور است که ارتباط های محکمی در حکومت ایران وجود دارد و آمریکا نتوانسته از اختلافات اخیر بین مسئولان جمهوری اسلامی بهره ای ببرد».

در ادامه این گزارش آمده است: «به خاطر هم فکری مسئولان جمهوری اسلامی، آمریکا اکنون با حکومتی مستحکم در ایران روبرو است و این برای آمریکا خوب نیست».
سی ان ان افزود: «اختلافات اخیر بین مسئولان ایران واقعیتی بود که اتفاق افتاد اما اکنون روابط آنها بهبود یافته و ایران قدرتمندتر هم شده است».

 
 وزیر اطلاعات از دستگیری یک جاسوس که با همکاری آمریکا به‌ دنبال تشکیل شبکه اجتماعی برای ایجاد اغتشاش در ایام انتخابات مجلس با هزینه میلیون ها دلار بود، خبر داد. ساعاتی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در جمع نخبگان شهرستان ری در مسجد خاتم‌النبین (ص) شهرری با اشاره به مباحث داخلی کشور گفت: امروز یکی از وظایف بزرگ و جدی مقابله با دشمن است که طراحی‌های زیادی برای ضربه‌زدن به نظام دارند. وزیر اطلاعات از دستگیری یک جاسوس که با همکاری آمریکا به‌ دنبال تشکیل شبکه اجتماعی برای ایجاد اغتشاش در ایام انتخابات مجلس بود، خبر داد و افزود: توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) جاسوسی دستگیر شد که از یکی از کشورهای همسایه به ایران آمده بود و آمریکایی‌ها می‌خواستند میلیون‌ها دلار هزینه کنند که همان شبکه اجتماعی انتخابات قبلی را برای انتخابات مجلس ایجاد کنند. وی در ادامه با تاکید بر اینکه آمریکا از توطئه در قبال ایران دست نکشیده است،

 
 
این زن و دختر جوانی که در آن کوچه همسایه شماست و هر روز و هر ساعت روسری‌اش عقب‌تر می‌رود و مویش پریشان‌تر و لباسش تنگ‌تر می‌شود، از هر درنده‌ای و از هر گزنده‌ای برای ناموس و جوان تو آسیبش بیشتر است؛ چرا بی تفاوتی؟ این‌ها توهین نیست، این‌ها بیان واقعیت است و این واقعیت‌ها وجود دارد.
امام جمعه مشهد گفت: نباید مسوولان در برابر توسعه بی‌حجابی و بدحجابی بی‌تفاوت باشند.

آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی در خطبه‌های نماز جمعه این هفته مشهد در محل رواق امام خمینی(ره) حرم مطهر افزود: مسوولان نباید در برابر توسعه بی‌حجابی و بدحجابی بی‌تفاوت باشند؛ الان هر روز که می‌گذرد در خیابان‌های این شهر و سایر شهرها، توسعه بی‌حجابی می بینیم و در عین حال همه بی‌تفاوتند، جریان‌های مدیریتی بی‌تفاوتند، مردم هم بی‌تفاوتند.

وی ادامه داد: برادرم! خواهرم! اگر در کوچه و محله شما، یک درنده یا گزنده پیدا شود، شما نمی‌گذاری بچه‌ات از خانه بیرون برود که نکند این گزنده و درنده به او آسیب بزند. عزیز من! این زن و دختر جوانی که در آن کوچه همسایه شماست و هر روز و هر ساعت روسری‌اش عقب‌تر می‌رود و مویش پریشان‌تر و لباسش تنگ‌تر می‌شود، از هر درنده‌ای و از هر گزنده‌ای برای ناموس و جوان تو آسیبش بیشتر است؛ چرا بی تفاوتی؟ این‌ها توهین نیست، این‌ها بیان واقعیت است و این واقعیت‌ها وجود دارد.

وی خاطرنشان کرد: دختر خانمی که یاد گرفته در کوچه و خیابان سوار دوچرخه شود، این دوچرخه را که با لباس گشاد و مقنعه که سوار نمی‌شود، او با لباس کوتاه و تنگ سوار این دوچرخه می‌شود و لباس کوتاه و تنگ این دختر روی زین دوچرخه با ایمان پسر جوان تو چه می‌کند؟ اصلا در خیابان و کوچه شهر امام رضا(ع) چه کسی اجازه داده زن‌ها و دخترها سوار دوچرخه شوند؟ این دوچرخه‎سواری را چه کسی راه انداخته است؟ چرا مردم و مسوولان و دستگاه‌های امنیت اجتماعی و پیشگیری از جرم در مقابل دوچرخه‌سواری زن‌ها و دخترها بی‌تفاوتند؟ آخر این دوچرخه سواری دختر و زن عارضه دارد.

امام جمعه مشهد تصریح کرد: نشستن روی دوچرخه برای دختر و زن حرام نیست. یک دختر خانم در خانه خودش، در را ببندد و توی حیاط خانه‌اش 10 ساعت هم دوچرخه‌سواری کند حرام نیست، اما وقتی این دختر خانم بیاید توی کوچه و با لباس دوچرخه‌سواری، سوار دوچرخه شود، آن لباس و آن حرکت، عارضه فساد و منکر و فحشا برای جامعه دارد. چطور دستگاه‌ها بی‌تفاوتند و اصلا چه کسی اجازه داده است؟ چرا جلوی این را نمی‌گیرند؟ حالا در هر خرابه‌ای، هر کثافتی صورت می‌گیرد، ولی چرا در شهر امام‌رضا (ع)؟ برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! شب اول قبر امام(ره) گریبان شما را می‌گیرد و می‌گوید من آمدم، یک عده هم به پیروی من آمدند، خون دادند، جان دادند، بچه دادند و این مکتب را تاسیس کردند و این نظام را به وجود آوردند ولی شما در مقابل بعد معنویت این نظام بی‌تفاوت بودید. مسوولیت را گردن گرفتید اما انجام ندادید، مدیریت عهده‌دار شدید ولی در مقابل پیغمبر اسلام و قرآن به تکلیفتان عمل نکردید.

وی ادامه داد: در ابتدای هفته، در مراسم باشکوه یاد امام بزرگوارمان در مرقد مطهر آن امام راحل، مقام معظم رهبری نکاتی را بیان کردند. نکاتی که در موقعیت‌های گوناگون در بیانات مقام معظم رهبری گفته می‌شود، نکاتی جامع و گسترده است و در تحلیل و بازخوانی، باید از درون کلام خط ساز این بزرگوار استخراج شده و مورد بحث قرار بگیرد. در ابتدای سخن در تحلیل شخصیت امام فرمودند که "امام خمینی(ره) صاحب مکتب بود و مهم مکتب امام است"؛ دقیقا نکته‌ای که بنده هم به همین مناسبت در هفته گذشته عرض کردم، برای ما شخصیت جریانی امام(ره) مطرح است.

وی با بیان اینکه بنا بر صحبت‌های مقام معظم رهبری مکتب امام دارای سه بعد اللهیت، معنویت و عدالت بود، افزود: بعد الّلهیت مکتب امام، تاسیس نظام جمهوری اسلامی است و تفهیم استقلال و خودکفایی برای مردم و مردم را به خودشان باوراندن.

آیت‌الله علم‌الهدی ادامه داد: بعد معنویت مکتب امام، از معنویت شخص امام سرچشمه گرفته است. معنویت امام با آن تقوا و زهد، با آن اخلاص و خداباوری و با آن عشق و دلداگی به حق. تمام مسائل شخصی و معنوی امام در تمام آموزه‌های امام رنگ دارد. امام خمینی(ره) معلم اخلاص بود، معلم معنویت بود، معلم عبودیت حق بود، معلم تقوا و اخلاق بود. آموزه اخلاقی و معنوی امام، بالاتر از شخصیت آموزشی امام در ابعاد تخصصی فقه و فلسفه امام بوده و این بعد معنویت در مکتب متجلی است.

وی در خصوص بعد عدالت مکتب امام افزود: امام در تمام رهنمودها، برنامه‌ها و حرکت‌ها جامعه مستضعف، قشر آسیب پذیر و انسان‌های محروم را نشانه می‌گرفتند تا محرومان به حقوقشان برسند، از فرصت‌ها استفاده کنند و قدرتمندترها در عرصه بهره‌برداری از امکانات عمومی و فرصت‌های کشور، از فقرا و محرومان جلوتر نیفتند.

امام جمعه مشهد گفت: آن چیزی که در تحلیل فرمایشات مقام معظم رهبری لازم است ما بدانیم، این است که امام(ره) از دنیا رفت، مکتب امام هم در صحیفه امام و آثار و نوشته‌ها و گفته‌های امام که به صورت نوشتار درآمده است، یک شخصیت کتبی دارد و این شخصیت کتبی امام در این نوشته‌ها و آثار موجود است، اما آیا واقعا مقام معظم رهبری که فرمودند نباید بگذاریم مکتب امام(ره) دچار انحراف شود، منظورشان این بود که صحیفه امام دست نخورده بماند، آثار امام را کسی تصرف نکند، فرمایشات و نوشته‌های امام را کسی تحریف نکند؟ نه! مکتب امام یک وجود عینی وخارجی دارد و این وجود عملکرد این نظام است.

وی ادامه داد: یعنی تمام مستضعفان و مسلمانان دنیا وقتی می‌خواهند شخصیت امام را ببینند و تحلیل کنند در عملکرد نظام ما می‌بینند و تحلیل می‌کنند. اگر کار به جایی رسید که در عرصه اقتصاد میدان باز شد برای گردن کلفت‌ها و قدرتمندان که ببرند و بچاپند و رانت خواری کنند، مکتب امام در بعد عدالت دچار انحراف شده است.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: اگر در عملکرد نظام در جامعه ما قرار شد خدا و مردم در طرح‌ها و برنامه‌ها رعایت نشوند، دین و شریعت در برنامه‌ها و عملکرد نظام مورد توجه قرار نگیرد، بعد عقلانیت مکتب امام ضربه می‌بیند.

وی تصریح کرد: اولویت اول در مکتب امام خمینی(ره) و عملکرد نظام دین خدا، شریعت مقدسه و حلال و حرام و مکروه و مستحب این دین است. در این مملکت، خیلی چیزها لازم است و با خیلی مسائل باید مردم جذب شوند، اما نه به قیمت فعل حرام، نه به قیمت ترویج فاحشه و منکرات
و خلاف شرع. در مملکت ما تفریح و تفرج لازم است، در این ماه آخر فصل بهار و تابستان، وجود تفریحگاه‌ها، مخصوصا در ییلاقات خوش آب و هوا برای مرد و زن و خانواده‌های ما لازم است، اما نه به قیمت لاابالی‌گری‌ها، نه به قیمت باز بودن فضا برای اباحه‌گری‌ها و بی‌بند و باری‌های یک مشت دختر و پسر جوان.

آیت‌الهه علم‌الهدی اضافه کرد: یک تفرجگاه برای مردم ما لازم است، باید مردم، خانواده‎ها و جوان‌های ما به این تفریحات بروند، تا آرامش پیدا کنند و خوش بگذرانند اما نه به این قیمت که هرزه‌گی یک مشت پسر و دختر جوان باعث شود دلواپسی برای خانواده‌ها نسبت به جوانانشان به وجود بیاید.

وی با بیان اینکه جذب مردم باید با مطالبات دینی‌شان باشد، عنوان کرد: یک مشکلی که ما امروز در برابر بعضی از عزیزان کوتاه فکرمان داریم، این است که ما می‌‎گوییم عزیزان این برنامه چرا دارد اجرا می‌شود؟ این بی بند و باری چرا جلوگیری نمی‌شود؟ می‌گویند آقا! ما باید جذب کنیم و استناد می‌کنند به فرمایش مقام معظم رهبری در مورد جذب حداکثری. آخر چه را می‌خواهید جذب کنید؟ جذب و در کنارش دفع؟ شما مسوولیتتان جذب چه کسانی است؟ شما مسوول جذب بی‌دین‌های این مملکت هستید یا مسوول جذب متدینین آن هستید؟

امام جمعه مشهد تصریح کرد: جامعه ما جامعه دینی و ولایی است و اکثریت آن متدینند و مطالبات دینی دارند. شمایی که می‌خواهید جذب کنید، آیا می‌خواهید اکثریت متدین را با مطالبات دینی‌شان جذب کنید، یا اقلیت لائیک جدا از دین را به قیمت دفع این اکثریت جذب کنید؟ این جذبتان باید منطقی باشد. جذب اقلیت و دفع اکثریت؟!

وی ادامه داد: بعد اللّهیت مکتب امام که تجسمش در عملکرد نظام هست، اول رعایت دین و حلال و حرام خداست و بعد رعایت مردم. ما باید مردم را در این مملکت جدی بگیریم؛ مردمی که وفادارند، مردمی که پای انقلاب ایستاده‌اند، مردمی که ایثارگرند، مردمی که امام بزرگوار فرمودند "مردم ما در وفاداری در جامعه جهانی بی‌نظیرند."

وی خاطرنشان کرد: برای اجرای یک طرح و برنامه و صرف مالیات و عوارض، ببینید در مردم چه می‌گذرد؟ اجرای یک طرح عمرانی که باعث زیبایی و عوض شدن چهره شهر شود و مبلمان شهری را بالا ببرد خوب است، اما به چه قیمت؟ مردم چه می‌شوند؟ گاهی اوقات بی‌توجهی به ترافیک یک خیابان مردم را مستاصل و آن‌ها را در زندگی دچار مشکل می‌کند. ما باید برای تحقق بعد الّلهیت مکتب امام، آرامش مردم را در نظر بگیریم.

آیت‌الله علم‌الهدی در ادامه اظهار داشت: برادران! خوهران! خوشبختانه ما امروز در کشورمان با یک سرمایه عظیمی روبه‌رو هستیم و آن جوانان متدین ما هستند. هفته دیگر مراسم اعتکاف برگزار می‌شود و ببینید که 80 درصد شرکت کنندگان آن را دختر و پسر جوان تشکیل می‌دهند، ما با چنین جامعه جوانی روبه‌رو هستیم. آن‌هایی که مسن هستند آیا پیش از انقلاب یادشان هست که در همین مسجد گوهرشاد مراسم اعتکاف برگزار شود؟

وی افزود: این‌ها برکت و پرورش و رهنمود و خطسازی مکتب امام و انقلاب است که به اینجا رسیده و مدیران و مسوولان و مردم ما موظفند، جلوی آسیب‌های این بعد معنویت مکتب امام(ره) را بگیرند. برادران! خواهران! اگر در جامعه ما هرزه‌گی رایج شد، اگر در جامعه ما بی‌حجابی و ول انگاری زن و دختر جوان متداول شد، اگر در جامعه ما منکرات و ناهنجاری‌ها در مظاهر اجتماع ظاهر شد، به این جوان مومنی که به این شکل دنبال معنویت است، آسیب می‌زند و این معنویت را از نسل جوان ما می‌‎گیرد.

امام جمعه مشهد تصریح کرد: برادران! خواهران! مدیران! مسوولان! بدانید مساله بی‌حجابی و بدحجابی و ول انگاری زن‌ها و دختر ها در این کشور آتش سوزنده‌ای است که ایمان نسل جوان ما را خاکستر می‌کند

 
وزیر اطلاعات با اشاره به ادعاهای بعضی افراد در راستای ارتباطشان با امام عصر (عج) گفت: در دوران غیبت ولی فقیه برای ما حجت است.

ساعاتی پیش حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در جمع نخبگان شهرستان ری در مسجد خاتم النبین (ص) ضمن فرارسیدن ماه مبارک رجب، این ماه را شروع فصل بهار عبادت و بندگی دانست و گفت: همانگونه که عالم طبیعت بهار دارد و این فصل، فصل شکوفایی است، معنویت نیز بهاری دارد و فصل آن شامل ماه‌های رجب، شعبان و رمضان می‌شود.

وزیر اطلاعات با اشاره به اینکه اهل دل و سیرسلوک هر آنچه به ‌دست آوردند با بهره‌برداری از فیوض این سه ماه بوده است، افزود: مقام معظم رهبری در ارتباط با بهره‌برداری امام خمینی (ره) از این ایام می‌فرمودند «هر وقت که ماه مبارک رمضان تمام می‌شد با همه وجود حس می‌کردیم در امام تحولی ایجاد شده است و امام با قبل ماه مبارک رمضان تغییر کرده است و از لحاظ مقامات معنوی بالا رفته‌اند».
وی در ادامه با استناد به حدیثی قدسی عنوان کرد: بر اساس حدیث قدسی در شب ماه رجب ملکی بین مومنان می‌چرخد و آنها را به شب زنده‌داری دعوت می‌کند و هرکسی که در این شب‌ها به بندگی بپردازد بر اساس روایات به درجات بالایی دست می‌یابد.
مصلحی صبر را علت نام گرفتن روزها با عناوین الهی دانست و گفت: صبر داشتن بسیار سخت و پیجیده است، اینکه دریابیم در چه زمان و موقعیتی و چگونه صبر پیشه کنیم بسیار سخت و دشوار است و ماه رجب ماهی است که باید به خودمان بیاییم و به درون خود رفته و به خدا وصل شویم.
وزیر اطلاعات پاک شدن را عامل اصلی بهره‌برداری از سفره ماه مبارک رمضان خواند و افزود: در ماه مبارک رمضان سفره‌ای پهن می‌شود و افرادی می‌توانند از آن بهره‌مند شوند که پاک باشند و ماه رجب بهترین فرصت برای پاک شدن است.
وی در ادامه بهترین راه بندگی را مسیر اهل بیت عنوان کرد و گفت: مسیر بندگی خداوند متعال فقط باید از مسیر اهل بیت علیهم‌السلام باشد و بر این اساس است که انسان می‌تواند به بندگی برسد.
مصلحی با اشاره به بیان موضوعاتی همچون غیب‌گویی در چند وقت اخیر گفت: این مسائل در زمان امام صادق (ع) نیز وجود داشت و این قضایا در طول تاریخ بشر بوده است و بررسی و عبرت از تاریخ برای همین‌هاست که ارزشمند است.
وزیر اطلاعات تاکید کرد: این موضوعات در زمان جنگ نیز وجود داشت و ما در جایی قرار داشتیم که این موضوعات مطرح می‌شد و افرادی بودند که ادعای دیدار با امام زمان (عج) را داشتند و ما این ادعاها را پیگیری می‌کردیم و حال نیز همین مسائل مطرح است.
وی خاطرنشان کرد: شاید تقدیر ما بر این است که دنبال این مسائل و پیگیر این افراد باشیم.
مصلحی این ادعاها را کذب دانست و بیان داشت: هرکس در مسیر بندگی راه افتاد و چیزی به او دادند زبانش به بازگویی آنها باز نمی‌شود و اینگونه نیست که افرادی که به مرتبه‌ای می‌رسند آن را مطرح کنند.
وزیر اطلاعات تصریح کرد: در این زمان کسی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارد باید بررسی کرد که آیا رفتار و منش او بر اساس فرمایشات اهل بیت علیهم‌السلام است.
وی در ادامه تاکید کرد: در دوران غیبت امام زمان (عج) باید از ولایت فقیه اطاعت کرد و امام صادق (ع) می‌فرمایند «فقها را برای شما حاکم قرار دادیم و باید از آن تبعیت کنید».
مصلحی گفت: متاسفانه امروز افراد تا چهار کتاب و حدیث را مطالعه می‌کنند، فکر می‌کنند به اسلام دست پیدا کردند و می‌گویند چرا نمی‌آیند با ما حرف بزنند در حالی که آنچه در احادیث است افراد باید با مراجعه به بزرگان دین خود را به آنها عرضه کنند چراکه بزرگان دین شأن و جایگاهی دارند.
وزیر اطلاعات با اشاره به صحبت خود با یکی از افرادی که ادعای ارتباط با امام زمان (عج) را دارند، تاکید کرد: به یکی از این افراد مطرح کردم که اگر شما ارتباطی با امام عصر دارید آن برای شما حجت است اما برای ما ولی فقیه حجت است و به آن عمل می‌کنیم.
مصلحی از خداوند متعال خواست تا در این بهار بندگی توفیق استفاده از این ایام را عطا فرماید.

 

محمدعلی رامین معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در نشست “جمهوری اسلامی ایران و آینده جهان اسلام” که در دانشکده علوم حدیث برگزار شد، درباره دین جهانی و شهروند جهانی گفت: دین ما یک دین فردی نیست، اساس دین ما مبتنی بر اداره جامعه بشری و جمع است، یعنی دین ما یک دین جمعی و جهانی است و بنابراین هرکس تصویری از خودش در باب اسلام بسازد و زندگی، ‌آیه و حدیث را مبتنی بر نظر شخصی تأویل کند، اسلام را نفهمیده است.

وی افزود: دین ما یک دین ملی نیست، ما نمی‌توانیم محدوده دینمان را در محدوده جغرافیایی که انگلیسی‌ها بر دور ما کشیده‌اند و ما را از دیگر کشورهای مسلمان جدا کرده‌اند، تعریف کنیم.


 

رامین خاطرنشان کرد: دین ما برای مسلمانان یا برای شیعیان نیست، دین ما برای کل جهانیان است، مسلمان یک عنصر جهانی است، شهروند جهانی است و لذا هر مسلمانی که خود را شهروند جهانی نداند، دینش را اشتباه فهمیده است.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه تصریح کرد: بنده به مدت ۱۰سال در تمامی کشورهای خارجی سعی کردم با نوشتن مقالات مختلف این موضوع را جا بیندازم که بنویسند امام‌خمینی و به جای واژگان دیگر از واژه‌ امام استفاده کنند اما موفق نشدم.

رامین با اشاره به اینکه قانون اساسی در ۵ مورد بر امام بودن ولی‌فقیه اصرار می‌ورزد، تأکید کرد: حضرت امام روح‌الله(ره) سیستم امت و امامت را طرح کردند و این سیستم در مقابل سیستم مورد نظر انگلیسی‌هاست.

وی در ادامه گفت: انگلیسی‌ها موفق شدند سیستم امت اسلامی را به ۵۷ کشور تجزیه کنند. سال ۵۸ که قانون اساسی در حال تدوین و تصویب نهایی بود این بحث جزو چالش برانگیزترین مباحث بود.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اظهار داشت: در اصل ۵ قانون اساسی تأکید شده است که ولی‌فقیه در زمان غیبت نائب امام زمان است یعنی ولی‌فقیه، امام امت اسلامی است.

رامین در ادامه بیان داشت: ۱۰ سال پس از موضوع اثبات امامت امت و ولی‌فقیه و پس از تصویب آن و همچنین پس از نثار صدها هزار کشته و شهید،‌ آقای هاشمی آمدند و گفتند “ما امام را فقط به حضرت امام‌خمینی و شخص ایشان می‌گوییم و به کس دیگری امام نمی‌گوییم” و با زیرکی تمام خواست اندیشه امام مبتنی بر امامت ولی‌فقیه را با خودشان در بهشت زهرا دفن کند.

وی در بخش دیگری از سخنان خود به تشریح عملکرد دولت دهم پرداخت و در خصوص جریان نفوذی نفوذ کرده در دولت گفت: ۳ جریان انحرافی با یکدیگر ترکیب شده‌اند تا دولت دهم را تخریب کنند و از ۳ روش برای این تخریب استفاده می‌کنند.

معاون سابق مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به تشریح ۳ روش جریان انحرافی برای تخریب دولت دهم پرداخت و گفت: این جریان‌های انحرافی از میان خودشان یک سری از افراد را همرنگ دولت کرده‌اند و به درون مجموعه دولت نفوذ داده‌اند و کوچک‌ترین ضعفی را که از دولت مشاهده کنند آن را بزرگ کرده و حساسیت ایجاد می‌کنند.

رامین به روش جریان انحرافی برای ضربه به دولت دهم اشاره کرد و اظهار داشت: جریان انحرافی، جریان فرصت‌طلبی هستند که منتظرند اولین اشتباه احمدی‌نژاد را آخرین اشتباه او جلوه دهند.

معاون سابق مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه هاشمی رفسنجانی، جریان اصیل انحرافی است، تأکید کرد: امروز در ایران یک جریان مذبذب و فرصت‌طلب قصد دارد با نفاقی آشکار و پنهان، جایگاه ولایت‌فقیه را تضعیف ‌کند که انتخابات با عظمت سال ۸۸ را با عنوان تقلب معرفی ‌کردند.

وی افزود: هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری خود ولایت‌فقیه را در حد رفاقت تحریف کرد و می‌گفت “من با آقای خامنه‌ای ۴۰ سال رفاقت دارم”.

هاشمی با زیرکی تمام بلافاصله پس از رحلت امام، ولایت‌فقیه را از ۲ بال پرواز اعتقادی و معنوی حذف کرد و می‌گفت “مجلس خبرگان مرجعیت تعیین نکرده است و باید مرجعیت به حوزه‌های علمیه ارجاع داده شود”.

رامین با بیان اینکه امروز آن جریان انحرافی اصیل را که امامت و مرجعیت ولی‌فقیه را حذف کرد نتوانسته‌ایم هنوز شناسایی کنیم، خاطرن

:: بازدید از این مطلب : 146

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 21 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman
 

 


در شرایطی که مردم مظلوم بحرین چندین ماه است که در معرض بی رحمانه ترین جنایات آل سعود و آل خلیفه قرار گرفته اند و تاکنون صدها تن از آنان در سکوت حمایت آمیز آمریکا و غرب کشته و زخمی شده اند، به یکباره درگذشت هاله سحابی به اولویت سیاست خارجی غرب تبدیل شده است.

http://media.farsnews.com/Media/8810/Images/jpg/A0790/A0790612.jpg

به گزارش جهان، هاله سحابی دو روز پیش و در تشییع جنازه عزت الله سحابی دچار تشنج شد و با وجود انتقال به درمانگاه لواسان و تلاش پزشکان، ایست قلبی کرد و درگذشت.

وزارت خارجه آمریکا که درخواست کمک چندین ماهه ملت تحت کشتار بحرین را با مواضع حمایت آمیز از آل خلیفه و آل سعود پاسخ گفته، به دلسوزی برای هاله سحابی پرداخته و مرگ او را به “ماموران امنیتی ایران” نسبت است.

وزارت خارجه آمریکا به نقل از آنچه “شاهدان عینی و منابع موثق” نامیده ادعا کرده است ”هاله سحابی توسط ماموران امنیتی ایران کشته شده و آن را به قوی ترین لحن ممکن محکوم می کند.”

دولت آمریکا البته نامی از این “منابع موثق” خود نبرده است اما به نظر می رسد منظور او محافل ضدانقلاب باشد.

وزارت خارجه آمریکا همچنین گفته است به گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر درباره ایران توصیه خواهد کرد که “این حادثه را بطور کامل و در اولین فرصت ممکن بررسی کند.”

سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در عین حال درباره صحت ادعاها درباره کشته شدن هاله  تردید کرده اما گفته است، اگر این خبرها صحت داشته باشد، این امر بیانگر بی‌اعتنایی و بی‌احترامی مقام های ایرانی به شان و مقام انسان ها است.

آمریکا در شرایطی از شان و مقام انسان ها سخن گفته است که نه تنها کشتار مردم مظلوم بحرین و یمن را به نظاره نشسته است که حتی خود در صدها زندان مخوفی که مدیریت می کند، تاکنون هزاران انسان بیگناه را به تیغ شکنجه گران سپرده است.

آمریکا علاوه بر این ها، متهم به کشتار هزاران نفر از مردم بیگناه عراق، افغانستان و پاکستان است.

حمایت کاخ سفید از جنایات فجیع و بی سابقه رژیم صهیونیستی، لکه ننگن دیگری است که در کارنامه سیاه حقوق بشری آمریکا به چشم می خورد؛ واقعیت هایی که سخن گفتن آمریکا از حقوق بشر را به طنز شبیه کرده است.

گفتنی است دولت آمریکا از سال ۸۸ به حمایت ویژه سیاسی، فنی و تبلیغاتی از جریان فتنه مشغول است که اقدام تبلیغاتی اخیر آن نیز در همین راستا توصیف شده است.

 

 
دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا گفت: افکار و آرمان‌های حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی، فراتر از زمان و مکان و بصورت یک موجود زنده و پویا و سیل حرکت کرده و تاریخ معاصر خاورمیانه و شمال آفریقا و تاریخ و جغرافیای سیاسی جدید جهان اسلام را تغییر می‌دهد.
سردار سرلشکر سیدیحیی صفوی دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا، در مراسم سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت امام (ره) و در جمع عزاداران استان کرمانشاه در محل مسجد جامع این استان، با اشاره به نقش راهبردی حضرت امام (ره) و انقلاب اسلامی ایران در بیداری ملت‌های اسلامی جهان، گفت: برخی از شخصیت‌های بزرگ جهان و حوادث تاریخی صرفا منحصر به ابعاد مکانی و جغرافیایی محل تولد خود هستند و از نظر زمان در ظرف زمانی محدد متوقف می‌شوند.

وی ادامه داد: شخصیت‌های فوق العاده‌ای و حوادثی در طول تاریخ بشر وجود دارند که فرامکانی حرکت می‌کنند و فرازمانی تاثیر گذار هستند از یک منطقه شروع می‌شوند، اما دامنه و قدرت نفوذ آنها جهانی و پیامدها و بازتاب‌های آنان ابدی است. امام بزرگوارمان، حضرت آیت الله العظمی خمینی کبیر و انقلاب اسلامی بزرگ ملت ایران دو پدیده عظیم تاریخی هستند که به فضل و عنایت الهی در ایران بوجود آمده‌اند ولیکن صرفا به این سرزمین خاص تعلق ندارند.

صفوی با اشاره به تشکیل خاورمیانه اسلامی و تقابل آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در برابر نظام نوین خاورمیانه اسلامی و تاثیر آرمان‌ها و افکار امام (ره) در تشکیل خاورمیانه جدید، خاطرنشان کرد: خاورمیانه اسلامی هم اکنون شکل گرفته است و آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها در طرح خاورمیانه خود شکست خورده‌اند، افکار و آرمان‌های حضرت امام و انقلاب اسلامی، فراتر از زمان و مکان و بصورت یک موجود زنده و پویا و سیل حرکت کرده و تاریخ معاصر خاورمیانه و شمال آفریقا و تاریخ و جغرافیای سیاسی جدید جهان اسلام را تغییر می‌دهد و این تغییرات را هم اکنون در کشورهای مصر، عراق، لبنان،‌لیبی، یمن و بحرین شاهد هستیم.

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا، جهانی دانستن انقلاب اسلامی را از شاخصه‌های آرمان‌ها و افکار حضرت امام (ره) دانست و افزود: امام(ره) را بزرگترین رهبر انقلابی و احیاگر قرن حاضر جهان بایستی بنامیم حضرت امام (ره) این انقلاب را متعلق به همه ملت‌های مسلمان معرفی می‌کرد و به دنبال بیداری اسلامی همه ملت‌های تحت ستم در کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی بودند.

وی ادامه داد: نقش و تاثیر راهبردی حضرت امام(ره) و انقلاب اسلامی در درون مرزهای ملی ایران محدود نمانده و در آن سوی مرزها، در پیدایش و رشد نهضت‌ها و خیزش‌ها ملت‌های اسلامی در مناطق مختلف جهان اسلامی تاثیر داشته است.

صفوی با اشاره به نقش انقلاب اسلامی ایران، به رهبری حضرت امام (ره) در تغییر و تحول نظریه‌های سیاسی مربوط به پیدایش انقلاب‌ها، گفت: دانشمندان سیاستمداران و نظریه و نظریه پردازان علوم سیاسی با مقایسه انقلاب‌ها، مهمترین عوامل وقوع انقلاب‌ها را مسائل دنیوی و مادی و نارضایتی از وضع موجود و گسترش روحیه انقلابی و نیز نقش رهبری و ساختارها می‌‌دانستند و کمتر به نقش راهبردی ایدئولوژی و هویت بخشی و تاثیر دین و رهبری دینی در انقلاب‌ها می‌پرداختند.

دستیار و مشاور عالی فرماندهی معظم کل قوا در پایان با بیان تاثیر و بازتاب انقلاب اسلامی بر مسائل راهبردی قدرت بزرگ، اظهار داشت: پیروزی انقلاب اسلامی راهبردهای نظام دو قطبی با دوران جنگ سرد را دست خوش تغییر کرد و نوید شکل گیری قدرت جدیدی به عنوان قدرت جهان اسلام در قرن بیست و یکم، فراهم کرد.

 

 

 

 

 


آنچه در پی می‌آید یکی از خاطرات آیت‌الله خامنه‌ای است که پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب، آن را در سالروز رحلت حضرت امام (ره) منتشر کرده است.

خدا می‌داند که در طول این 10سال، فکر چنین روزی، همیشه دل ما را لرزانده بود. نمی‌دانستیم دنیای بدون «خمینی» چگونه قابل تحمل است. به همین خاطر، چندین بار به ایشان عرض کردم: دعای بزرگ من در پیشگاه خدا این است که من قبل از شما بمیرم.

در همان روز تلخ که حال امام مساعد نبود، من جمعی از اعضای شورای بازنگری قانون اساسی را دعوت کردم و به آن‌ها گفتم که حال امام خوب نیست؛ کار بازنگری را قدری تسریع کنیم و مژده‌ی اتمام آن را به ایشان در بیمارستان بدهیم تا دل امام شاد شود. واقعاً از تصور آن چیزی که ممکن بود پیش آید، قلب من می‌لرزید؛ صدایم شکست و نتوانستم حرفم را تمام کنم...

سخنرانی در مراسم بیعت فرماندهان و اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 17/03/1368

 

 

 


 

 

در بیست و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام خمینی(ره) حضور یافته و تاکید کردند: من در جوار مرقد مطهر امام و روح امام و ارواح مطهر شهدا به خاک سپرده شده اند شهادت میدهم که ملت ما راه خود را حفظ کرده است...

  در بیست و دومین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر انقلاب اسلامی در حرم امام خمینی(ره) حضور یافتند. سخنرانی ایشان ساعت 10:10 صبح آغاز و ساعت 11:10 به پایان رسید.
آنچه در زیر می‌آید، جملاتی از سخنان ایشان است:


»‫ بیداری اسلامی، حماسه‌ای است که امام خمینی(ره) انتظار آن را می‌کشیدند و مانند فروپاشی شوروی آن را پیش‌بینی می‌کردند‬.


» مکتب امام یک مجموعه کامل برآمده از اسلامیت، شامل معنویت، عقلانیت و عدالت است.


» عقلانیت و خرد امام او را به این نتیجه رسانده بود که کمترین انعطاف وعقب نشینی درمقابل دشمن به پیشروی دشمن می انجامد.


» ‫اگر به نام انقلابی‌گری، امنیت بخشی از جامعه‬ ‫ را‬ صرفا بدلیل اختلاف سیاسی‫ سلب کنیم، از مکتب امام منحرف شده‌ایم.‬


» مکتب امام، ملت ایران را از گردنه‌های خطرناک ۳۲ سال اخیر نجات داده و عزت و شرافت بین‌المللی ما را بالا برده است.


» امام به مردم تفهیم کرد آن‌ها صاحب و مالک این کشور هستند.


» دشمنان تصور میکردند با رحلت امام آغاز فروپاشی این نظام مقدس کلید زده خواهد شد، تشییع جنازه امام و حرکت عظیم مردم در حمایت از کار خبرگان آن را خنثی کرد.


» بخش مهمی از معنویت اسلام مربوط به اخلاق می‌شود و امام این مسئله را رعایت می‌کرد. امام از فرصت‌های زندگی برای تقرب به خداوند متعال استفاده می‌کرد.


» ‫اگر کسی یا جریانی بخواهد به نام عقل گرایی از ارزشهای اسلامی و انقلابی عدول کند انحراف از خط امام است‬.


» ‫مردم عزیز ما وقتی دیدند در سال ۸۸ عمق خواسته عده‌ای در روز قدس و عاشورا چه بود، به صحنه آمدند و غائله را تمام کردند‬‬.


» دانشمندان ایرانی به برکت حضور مردم، امروز در رشته‌های مهم و حساس جهانی در میان ده کشور اول قرار دارند.


» آن کسانی که میخواهند با تکیه به دین داری جامعه و جوانان را سیاست زدایی کنند این اشتباه میکنند و دچار انحرافند.


» من در جوار مرقد مطهر امام و روح امام و ارواح مطهر شهدا به خاک سپرده شده اند شهادت میدهم که ملت ما راه خود را حفظ کرده است.


» اشتراک انقلابهای منطقه، اسلامی بودن، مردمی بودن، ضد آمریکا بودن، معیارهای انقلاب‌های منطقه است.

‫‫» درباره انقلابهای منطقه‬: ‫هر حرکتی که مردمی، اسلامی و ضدآمریکایی باشد، ایران از آن حمایت میکند‬. هرجا حرکت به تحریک آمریکا انجام شود از آن حمایت نمیکنیم‬.

» میخواستند فلسطین را از نقشه جهان حذف کنند، اشتباه کردند. فلسطین باقی خواهد ماند. از بین نمیرود، تجزیه نمشود و قطعا به آغوش اسلام و مردمش برخواهد گشت.

 

 
فارین پالیسی ضمن تحلیل شیوه آمریکا برای براندازی در ایران تاکید کرد که بنیاد سوروس میلیون ها دلار صرف تغییر رژیم در ایران کرده و بخشی از آن در اختیار حامیان موسوی قرار گرفته است.

  همزمان با فروپاشی رژیم ها در مصر و تونس و آغاز جنگ در سراسر لیبی، جرج سوروس میلیاردر و سرمایه گذار ، زمان را برای ارائه دیدگاه خود درباره ایران، مناسب دید.
از اواخر بهمن 1389، بقایای جنبش سبز سال 2009 [1388] با شنیدن فریادهای دموکراسی-خواهی در کشورهای همسایه ایران در یک سری از اعتراضات به خیابان ها آمدند.
وزارت اطلاعات ایران کم تر از یک سال پیش، به صورتی آشکار حکمی را صادر نمود که بر اساس آن فعالیت حدود شصت موسسه در کشور ممنوع شد. موسسه ی «خانه ی آزادی » وابسته به وزارت امور خارجه آمریکا، «بنیاد جامعه ی باز»، موسسه ی شخصی سوروس، و «گروه دیدبان حقوق بشر» مورد حمایت مالی سوروس، از موسساتی هستند که در این حکم از آنها نام برده شده است .
این سه سازمان در کنار رادیو صدای آمریکا و رادیو زمانه (مستقر در آمستردام) همگی توسط ایران مورد تاکید واقع شده اند که بخشی از نبردی هستند که هدفش تحریک آشوب در ایران با هدف غایی تغییر رژیم آن است.
اما این موضوع به شدت مورد استقبال رسانه های غربی واقع شد و آنها اینطور وانمود کردند که ممنوعیت این سازمان های برانداز نمونه ی دیگری از استبداد نظام ایران است.
تینی ون گور ، یک متخصص آلمانی امور مربوط به سازمان های مردم نهاد (ان جی او) به رادیو اروپای آزاد / رادیو آزادی گفت: «این واقعاً مزخرف است که آنها می گویند ما تغییر رژیم ایران یا هر چیز دیگری را در دستور کار خود قرار داده ایم» .
اما این رسانه ها از یادآوری نقش سوروس و بنیاد جامعه ی بازش در نمونه های مختلف تلاش-های تغییر رژیم در نقاط مختلف دنیا که با حمایت ایالات متحده آمریکا صورت گرفته اند، خودداری می کنند.
همکاری سوروس با سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به گذشته های دور باز می گردد، دست کم تا دهه 1980 میلادی که «اتحادیه بازرگانی همبستگی مردم لهستان» مبارزه ی خود را برای کسب آزادی، علیه مدل اقتصادی بوروکراتیک اتحاد جماهیر شوروی آغاز نمود.
از آنجا که ایالات متحده آمریکا به دنبال واسطه ای برای به راه انداختن یک جنگ نیابتی علیه قدرت کمونیستی وقت بود، از طریق سیا، بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی ، اتحادیه کارگری فدراسیون آمریکایی کارگران و کنگره ی سازمان های صنعتی شروع به سرازیر کردن پول و کمک های مالی برای این ناآرامی نمود .
سوروس و موسسه ی جوان «بنیاد جامعه باز» با پرداخت سالانه سه میلیون دلار به مخالفان در این تلاش مشارکت نموده، وزارت امور خارجه آمریکار را یاری کردند . در کنار حمایت مستقیم از جنبش همبستگی، سوروس در آن واقعه نقشی تأثیرگذارتر نیز ایفا نمود: در سال 1989 این انسان خیرخواه و نوع دوست، سرمایه ی لازم را برای گروه کوچکی شامل جفری ساکس و برخی از اقتصاددانان صندوق بین المللی پول تأمین نمود . کشور تازه آزادشده در معرض سقوط آزاد اقتصادی قرار داشت که تیم ساکس به سیاستمداران لهستانی کمک نمود تا برای فرونشاندن آشوب و مدرن کردن موفق کشور، برنامه ای را برای انجام اصلاحات اقتصادی طراحی کنند.
سراسر دوره ی منازعه، جنبش همبستگی به مرام سخت گیرانه سوسیالیستی وفادار مانده، ایجاد یک دموکراسی مشارکتی، حقوق کارگران و انتقال مالکیت بنگاه های بزرگ دولتی به شرکت های تعاونی تحت اداره ی شوراهای سازمان یافته را خواستار شده بود .
اما در زمانی که تیم ساکس (تحت حمایت سوروس) کار خود را در این کشور به پایان رساند هیچ کدام از این رویاها تحقق نیافته بود. میخ آخر بر تابوت آرمان شهر لهستانی ها زمانی زده شد که ساکس از صندوق بین المللی پول یک وام یک میلیارد دلاری را برای این کشور گرفت تا تعاونی های کارگری را با بنگاه های خصوصیِ متمایل به سرمایه داری و سیاست های تجاری حمایت کننده از تولیدات داخلی را با سیاست مرزهای باز به روی سرمایه گذاری و رقابت خارجی جایگزین کنند.
نتیجه ی این اقدامات افزایش صعودی نرخ بیکاری در کشور بود که سرانجام به واکنش منفی شدید مردم منجر شد به طوری که مردم با سرازیر شدن در خیابان ها توقف روند لیبرال نمودن اقتصاد کشورشان را فریاد زدند.
سوروس و بنیاد جامعه باز به همکاری خود با وزارت امور خارجه آمریکا ادامه دادند. «انقلاب های رنگی» شرق اروپا ــ «انقلاب گل رز» در سال 2003 در گرجستان و «انقلاب نارنجی» در سال 2004 در اوکراین ــ کمک های مالی زیادی را برای اعتراضات جوانان محور خود جذب نمودند.
این کمک ها را بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی ــ عمدتاً از کانال موسسه دموکراتیک ملی و خانه ی آزادی ــ تأمین می نمود. اما بنیاد سوروس نیز بودجه های کلانی را به این جنبش های اعتراضی اختصاص داد: بر اساس برخی گزارش ها سوروس در گرجستان 42 میلیارد دلار هزینه کرد ، در حالی که در اوکراین برای فعالان جنبش، فرصت های آموزشی، مالی و شبکه ای را فراهم نمود. در هر دو مورد، انقلاب ها موفق بودند و در سراسر جهان از آنها به عنوان «موج جدید دموکراسی» یاد شد.
سایه ی سرنوشت جنبش همبستگی لهستان را می توان بار دیگر در نتایج انقلاب های رز و نارنجی مشاهده کرد. صندوق بین المللی پول وقایع گرجستان را به عنوان «یک انقلاب جمعی در حکومت با هدف تقویت تجدید حیات اقتصادی از طریق به صفر رساندن فساد، اصلاح اقتصادی شتابان، خصوصی سازی و اولویت دادن به سرمایه گذاری مستقیم خارجی» توصیف نمود .
نتیجه ی وضع اقتصادی جدید دولت های طرفدار غرب، رشد سریع هزینه ی زندگی بود و گرجستان در سال 2006 بیشترین میزان نرخ بیکاری را در میان جمهوری های سابق اتحاد جماهیر شوروی شاهد بود. در اینجا نیز بانک جهانی توصیه هایی را در جهت اصلاحات بازار نئولیبرال به دولت جدید اوکراین ارائه کرد که عمده ی آن یادآوری درخواست های آندرس اسلوند ، اقتصاددان سوئدی (و دوست نزدیک جرج سوروس) برای «خصوصی سازی مجدد» بود .

اما شرایط ایرانایران نیز مطمئناً برای کسانی که به دنبال گسترش بازارهای آزاد هستند یک هدف طبیعی می باشد: جمهوری اسلامی به صورتی متمرکز بخش عمده ای از اقتصاد خود را طراحی می-کند، بخش عمومی گسترده ای دارد، کنترل قیمت ها را اعمال می کند و برای فقیرترین شهروندان خود مواد غذایی یارانه ای تهیه می نماید.
احتمالاً مهم تر از همه این موارد این است که صنعت نفت قدرتمند ایران، ملی شده و در دستان دولت قرار گرفته است. پس از انتخابات سال 2009 [1388] میرحسین موسوی از مدل اقتصادی کشور انتقاد نموده، درخواست خصوصی سازی صنایع دولتی و دست برداشتن از «اقتصاد خیرات محور» را مطرح نمود (این اندیشه های او در تضاد آشکار با عقاید محمود احمدی-نژاد است که، به دلیل برنامه های تأمین اجتماعی خود، آراء بخش های فقیرتر جمعیت را به خود جذب نموده بود) .
پس از شکست موسوی، جوانان کشور ــ که نسبت به صحت نتایج انتخابات مردد شده بودند ــ در قالب جنبش سبز به خیابان ها آمدند و دولت را به تقلب در انتخابات به نفع احمدی نژاد متهم نمودند.
در میان این معترضان که در ایران دستگیر شدند، شخصی به نام کیان تاج بخش بود؛ او متعاقب بازداشتش به چندین اتهام جاسوسی محکوم شد. رسانه ها با بی تفاوتی گزارش دادند تاج بخش نه تنها یکی از مشاوران «بنیاد جامعه ی باز» بلکه یکی از مشترکان موجود در ایمیلْ لیست پروژه ی گلف 2000 بود.
پروژه ی گلف 2000 که به عنوان «یک پروژه ی تحقیقاتی در موضوع توسعه ی سیاسی، اقتصادی و امنیتی در خلیج فارس» توصیف شده است توسط گری سیک، معاون سابق سردبیر امور بین الملل بنیاد فورد و مدیر سازمان دیدبان حقوق بشر، بنا نهاده شد.
این پروژه از دانشگاه کلمبیا عمل می کند و بودجه ی خود را از دستگاه های نام آشنا در زمینه ی اعطای کمک های بلاعوض، مانند بنیاد فورد، بنیاد راکفلر و بنیاد جامعه، باز دریافت می کند.
ردپاهای نهان دیگری نیز از بنیاد سوروس در آشوب های ایران قابل ردیابی هستند. هم زمان با اوج گیری حوادث انتخابات سال 2009 [1388] در ایران و تشدید آن، مخالفان ایران ترجمه فارسی کتابچه ی مهم و تأثیرگذار «از دیکتاتوری تا دموکراسی» را 3487 بار از اینترنت دانلود کردند. این کتابچه دستورالعملی برای تربیت و آموزش فعالان سیاسی است که توسط جین شارپ، استاد دانشگاه هاروارد، نگاشته شده است . این کتابچه ی راهنما، که بخاطر دستورالعمل های عملی موجود در آن درباره ی چگونگی سازماندهی اقداماتی جهت تغییر ناگهانی، موثر و غیرخشونت آمیز حکومت ها، توسط معترضان در انقلاب های رز و نارنجی نیز به کار گرفته شد، بوسیله ی موسسه ی شارپ توزیع شد.
موسسه ی وی «بنیاد آلبرت انیشتین» نام دارد که بودجه ی آن را نیز «بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی» و موسسه ی تابعه ی محافظه کارش، با نام «بنیاد بین المللی جمهوری خواهان »، تأمین می کنند. شارپ پذیرفته است که موسسه اش برای ترجمه ی «از دیکتاتوری تا دموکراسی» به چند زبان، از «بنیاد جامعه ی باز» کمک مالی دریافت نموده است .
پیرو الگوی مشخصی که در اینجا می توان یافت ــ یک نهضت جوان محور و غیرخشونت آمیز با نام مستعاری رنگی، حال و هوای کاپیتالیستی اصلاحات بازار و حضور بنیاد سوروس ــ این اصلاً جای تعجب ندارد که در ایران نیز به مانند گرجستان، لهستان و اوکراین، همجواری نزدیک با بنیاد اعانه ی ملی را بتوان یافت. کِنِت آر. تیممرمن، که روزنامه نگاری محافظه کار است، درست چند روز پیش از اعلام نتایج انتخابات ایران در مقاله ای نوشت: «زمزمه هایی درباره ی یک "انقلاب رنگی در ایران" به گوش می رسد» . او ادامه داد:
«بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی در طول یک دهه ی گذشته، برای اشاعه ی انقلاب های "رنگی" در جاهایی همانند اوکراین و صربستان، میلیون ها دلار صرف آموزش عاملان سیاسی در تکنیک های ارتباطی و سازماندهی کرده است».
به نظر می رسد بخشی از این پول به دست گروه هایی از حامیان موسوی، که ارتباطاتی با سازمان های مردم نهادی (ان جی او) که خارج از ایران هستند و بودجه ی خود را از بنیاد اعانه ی ملی دریافت می کنند، رسیده باشد.
تیممرمن منافع ویژه ای در ایران دارد. او مدیر اجرایی بنیاد دموکراسی در ایران ، سازمانی از مخالفان مستقر در آمریکا است که ضمناًٌ از بنیاد اعانه ملی آمریکا نیز بودجه دریافت می کند.
تنها در سال 2009 [1388] بنیاد اعانه ملی 674506 دلار کمک بلاعوض را برای فعالیت ها در ایران اختصاص داد (این در حالی است که در سال پیش از آن این مبلغ به میزان 4898000 دلار بود) . بنیاد اعانه ملی این پول ها را از آژانس توسعه بین الملل ایالات متحده آمریکا دریافت می کند که، بر طبق مدارکی که در وب سایت خود این آژانس قرار گرفته است، «سال گذشته 20 میلیون دلار کمک بلاعوض را برای گسترش دموکراسی، حقوق بشر و حکومت قانون در ایران خواستار شد» .
در سال 2008 اکثر مبالغ تخصیص داده شده ی آژانس توسعه ی بین الملل آمریکا برای پروژه های «دموکراسی سازی» در ایران، که از کانال بنیاد اعانه ملی به جریان افتاد، به مرکز اقتصاد آزاد بین المللی (بنیاد توسعه بازارهای آزاد اتاق بازرگانی آمریکا) راه پیدا کرد. بخش های دیگری از این پول به «طرح تحقیق و پژوهش ایران معاصر»، «بنیاد عبدالرحمن برومند»، و «انجمن جامعه مدنی در ایران» رفت.
در ژوئن سال 2010 جان مک کین، کاندیدای جمهوری خواهان در انتخابات گذشته ریاست جمهوری آمریکا، در یک سخنرانی مهیج در بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، مدعی شد «شخصیت نظام ایران» به عنوان «تهدید عمیق تر برای صلح و آزادی دنیای ما» است.
مک کین راه حل خود را برای این بحران با جزئیات شرح داد: «من معتقدم تنها تغییری که می-تواند در نهایت به دگرگونی سیاست های ایران، آن گونه که ما می خواهیم، منجر شود، تغییری است که در خود رژیم ایران ــ یک تغییر مسالمت آمیز، با انتخاب و هدایت مردم ایران ــ صورت گیرد» .
مک کین ید طولایی در صحبت کردن علیه این کشور اسلامی دارد. او در یکی از اجتماعات تبلیغاتی خود در سال 2008 از قیدوبندها رها شد و به طرز عجیب و غریبی یکی از ترانه های گروه بیچ بویز را تقلید کرده، غزل «باربارا آن» را به «بمب، بمب ایران» تغییر داد.
از آن قبل تر، نام مک کین را می توان در بیانیه ی صادر شده از سوی پروژه نومحافظه کاران برای قرن آمریکایی جدید ــ گروهی از مدافعان جنگ که شهرتش را مدیون تلاش های بی امانش برای سرنگون کردن صدام حسین است ــ یافت.
این پروژه طرز تفکر خود درباره ایران را در گزارشی با عنوان «بازسازی استحکامات دفاعی آمریکا» بروز داده است:
در درازمدت ممکن است مشخص شود که ایران به اندازه ی عراق برای منافع آمریکا در منطقه-ی خلیج [فارس] تهدید به شمار می رود و حتی اگر روابط آمریکا ـ ایران بهبود یابد از دست ندادن نیروهای آینده محور در منطقه، هنوز هم یکی از عناصر ضروری در استراتژی ایالات متحده آمریکا خواهد بود که منافع درازمدت آمریکا را در منطقه به دنبال خواهد داشت .
مک کین حال که از شرکت در مبارزات انتخابات ریاست جمهوری یا تقلید ترانه های پاپ فارغ شده و در نتیجه سرش چندان شلوغ نیست، رییس بنیاد بین المللی جمهوری خواهان، برنامه ی محافظه کارانه بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی، است.
همان طور که انتظار می رفت، این بنیاد روابط زیادی با گروه ها و اشخاص مخالف رژیم ایران دارد. ویلیام نوجِی که از طرف بنیاد، برای نظارت بر انتخابات سال 2004 اوکراین (درست قبل از آغاز انقلاب نارنجی) اعزام شده بود، دبیر و مسوول امور مالی بنیاد دموکراسی در ایران، که قبلاً به آن اشاره کردیم، است. در دوره ی بوش برنامه ریزی شده بود تا دیوید ام. دنهی ، یک «کارشناس دموکراسی» از این بنیاد، مسوول «اداره امور ایران» در دولت شود. اگرچه اطلاعات بسیار کمی درباره ی این برنامه ی محرمانه در دسترس است اما به نظر می رسد این مسأله با درخواست 75 میلیون دلار بودجه ی کاندولیزا رایس از کنگره در سال 2006 «برای گسترش دموکراسی و حقوق بشر در ایران» ارتباط داشته باشد .
علی رغم موضع مک کین، به عنوان رییس بنیاد بین المللی جمهوری خواهان، و تعهد آشکار او به تغییر چهره ی ایران، این نامزد سابق انتخابات ریاست جمهوری سعی کرد خود را سیاستمداری معتدل معرفی کند. در سال 2008 مک کین تبلیغات هایی به راه انداخت که سخنرانی های تئودور روزولت، موسس حزب ترقی خواه ، در آنها نقل می شد.
این در حالی بود که هفت سال پیش از آن، او موسسه ی اصلاح «یک سازمان آموزشی بی-طرف و غیرانتفاعی» را بنا نهاده بود که به موارد بحث برانگیزی چون مهاجرت، اقتصاد و اصلاح تأمین مالی مبارزات انتخاباتی می پرداخت. اگرچه پذیرش بودجه از گروه بین المللی آمریکایی از سوی این موسسه شگفتی هایی برانگیخت اما این واقعیت که بنیاد جامعه باز بیش از 50هزار دلار به این موسسه کمک نمود، از سوی بیشتر بخش ها در رسانه ها نادیده گرفته شد.

«جامعه ی باز» و ارزش های آمریکاییحال ببینیم «جامعه ی باز» چیست و ایده ای که در پس اندیشه ی سوروس و بنیادش کمین کرده چه می باشد؟ سوروس این نام را از نوشته های کارل پوپر، فیلسوف مشهور انگلیسی و استاد کالج اقتصاد دانشگاه لندن اخذ کرده است.
«جامعه ی باز» در نظر پوپر جامعه ای است که از نظر سیاسی شفاف بوده، بر بنیادهای آزادی مدنی و حقوق بشر بنا نهاده شده باشد. این جامعه نتیجه ی پیشرفت طبیعی جامعه ی بسته-ی سنتی گذشته است.
جامعه ی بسته ی سنتی از نظر پوپر گذشته برابر بود با فرهنگ هایی مبتنی بر نظام اشتراکی که ساختار خود را از اندیشه های قبیله ای یا جادویی اخذ می کرد. در این مدل نظری، شهروندان «جامعه باز» قادر خواهند بود رهبرانشان را با یک سری انقلاب بدون خون ریزی برکنار کنند و از انتقال «مسالمت آمیز» قدرت مطمئن باشند.
پوپر همچنین خود را در کنار متفکران نظریه اقتصاد آزاد، که در دوران معاصر وی در حال ظهور بودند، یافت. در 1947 پوپر به همراه والتر لیپمن ، فردریش هایک ، لودویگ فون میسز و میلتون فریدمن »انجمن مونت پلرین » را تأسیس کردند؛ هدف از تأسیس این تشکیلات، سازماندهی یک حمله متقابل علیه «سلطه دولت و طراحی مارکسیستی یا کینزی، که در حال فراگیر شدن در تمام دنیا بود» اعلام شد. این ایده ی صرف، به تنهایی عواقبی باورنکردنی داشت: به نظر می رسد ایده ی میلتون فریدمن، قاعده ی مسلط شد؛ مدلی اقتصادی که آمریکا به آن وفادار مانده و بر اساس آن در تلاشی مذبوحانه و در پوشش «گسترش دموکراسی»، به دنبال صادرات خود به سراسر جهان است. اما در ورای این، برخی از اعضای انجمن مونت پلرین به خوبی توانستند فلسفه ی کلی پشت مجموعه ی بنیادهای اعانه ملی برای دموکراسی و جامعه ی باز را قابل فهم نمایند.
سوروس و وزارت امور خارجه آمریکا به دنبال جامعه ی باز مطلوب پوپر هستند ــ انقلاب های رنگی با طرح پوپر، که مستلزم برکناری رهبران در یک انقلاب بدون خون ریزی است، همخوانی دارند ــ اما در عین حال آنها به دنبال تکمیل نمودن ایده ی پوپر با دیدگاه های والتر لیپمن، همکار پوپر در مونت پلرین، می باشند.
این لیپمن، «پیش کسوت روزنامه نگاری آمریکایی» بود که نوشت: «دموکراسی بسی مهم تر از این است که به افکار عمومی واگذار شود». برای جبران کردن این مشکل، لیپمن از نخبگانی روشنفکر حمایت می کند که مدیریت توده ها را برعهده بگیرند و مشکلات کوچک و اتفاقات عجیب سیستم دموکراتیک را حل کنند.
تحت این نظریه، دموکراسی به خودی خود، یک نوع بازی است که، بخاطر نفع همه، نیازمند سلسله مراتبی از مقامات برای اداره کردن و متقاعد نمودن افکار عمومی است. تنها با آمیختن «جامعه ی باز» سوروس و پوپر با دعوت لیپمن از یک طبقه ی ممتاز است که ما به سبک درست و مترقی آمریکایی می رسیم.
جامعه ی باز یک دموکراسی است که بر پایه ی سرمایه داری بنا شده است اما با توجه به طبیعت مسلم دموکراسی باید دست کاری شود تا از کارآیی آن مطمئن شویم. آمریکا با تشنگی و خواست مفرطش به برتری در بازار، به خود صورت طبقه ی نخبه ی روشنفکر مطلوب لیپمن را داده و اعطای «هدیه دموکراسی» را به کشورهای خودسر و متمرد بر عهده گرفته است.
شخص سوروس لزوم دست کاری را برای واقعیت بخشیدن به آرمان پوپر پذیرفته و نوشته است: اصول جامعه ی باز به صورت تحسین برانگیزی در اعلامیه ی استقلال نهاده شده است. اما این اعلامیه بیان می دارد: «ما این حقایق را نگه می داریم تا بدیهی شوند» لذا از آنجا که اصول جامعه ی باز، هر چه باشند بدیهی نیستند، پس نیاز است که چنین جامعه ای با بحث های متقاعد کننده استقرار یابد .
این چارچوب همچنین چارچوب سوروس را برای مخالفتش با دولت بوش توضیح می دهد. سوروس مخالفت خود با سیاست خارجی فاجعه بار دولت بوش را «تمرکز اصلی» زندگی خود ذکر نمود که برایش به «مسأله ی مرگ و زندگی» تبدیل شده است .
البته سوروس هیچ مشکلی با دخالت در امور کشورهای دیگر ندارد. او دست در دست وزارت امور خارجه دولت بوش در گرجستان و اوکراین فعالیت کرد. علاوه بر این او حدود 100میلیون دلار در گروه کارلیله سرمایه گذاری کرد. این گروه یک شرکت سرمایه گذاری جهانی است که به دلیل روابط محکمش با پیمان کاران نظامی، سودچیان جنگ و دولت بوش با عبارت «مجموعه صنعتی نظامی» به آن اشاره شده است .
نقطه ی اشتراک بوش و سوروس این است که هر دوی آنها به تغییرات در رژیم ها، با پشتیبانی آمریکا جهت وادار کردن اقتصاد کشورها به مدرن شدن، اعتقاد دارند. اما درباره ی فرایند رسیدن به این هدف اختلافات اساسی با یکدیگر دارند. ریشه های ایدئولوژیک بوش در کمپ نومحافظه-کاران وجود دارد که ایده ی «صلح از طریق قدرت فیزیکی» را ترویج می کنند و بر اساس آن، ممکن است آمریکا، جهت مطمئن شدن از موقعیت خود به عنوان ابرقدرت جهانی، ارتش خود را مورد استفاده قرار دهد.
سوروس و بخش عمده ای از وزارت امور خارجه این خط فکری را کاملاً احمقانه می دانند ــ از نظر آنها عقب نشینی، سرانجام، قطعی و اجتناب ناپذیر است و آمریکا مطمئناً در جنگ طولانی-مدت خسارت های زیادی متحمل خواهد شد. برای سوروس و همدستانش در بنیاد اعانه ی ملی برای دموکراسی، آزادی های توهمی جامعه ی باز نسبت به تلاش بی وقفه و تغییرناپذیر نومحافظه کاران برای راندن جهان به سمت جنگ دایمی به ریاست ایالات متحده آمریکا، که نقش نیروهای پلیس بین الملل را بازی می کند، مسیری بس عملی تر است.
البته نباید گفت بخاطر اختلافات مهمی که میان این دو گروه وجود دارد، آنها بالکل مانعه الجمع هستند. همان طور که گفتیم بنیاد جامعه باز به جان مک کین، کسی که با گروه جنگ طلب پروژه نومحافظه کاران برای قرن آمریکایی جدید همکاری می کند، پول پرداخت نمود.
علاوه بر مک کین، تعداد زیاد دیگری از روسای بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی همانند جین کرک پاتریک، فرانسیس فوکویاما و وین وبر آشکارا حمایت های خود را از نامه ها و بیانیه های پروژه مذکور اعلام کرده اند. هفده تن از اعضای این پروژه پست های کلیدی کابینه ی بوش را در اختیار گرفتند و تریبون گسترده ای را در اختیار جنگ طلبانی قرار دادند که در کل دهه 1990 دیدگاه-هایشان کنار گذاشته شده بود.
با این حال، بوش مزیت های روش های بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی را دید و بودجه ی این سازمان را پس از سال 2001، 150 درصد افزایش داد . ممکن است بوش بیش از این با ایده-آل ها و آرزوهای جامعه ی باز موافق بوده باشد که سوروس او را تحسین نموده است.
یادمان نرود هنگامی که بوش در برابر فشارهای معاونش، دیک چنی، که خواهان اقدام نظامی داخل ایران بود، مخالفت کرد، یک شکاف آشکار در میان دولت بوش ایجاد شد . بجای اقدام نظامی، بوش سیا را مأمور کرد از روش های «غیرکشنده» برای بر هم زدن ثبات ایران استفاده کند .

ایران: پرسش بنیادی
این دقیقاً سوال ایران است که به ما کمک می کند دسته بندی های ایدئولوژیک موجود در در منازعه هژمونیک آمریکا را بررسی کنیم. گروه نومحافظه کار به طور نزدیک و صمیمانه ای با منافع لابی طرفدار اسراییل در هم تنیده شده است تا جایی که تعداد زیادی از متفکران آن، بخشی از وقت خود را با لانه های صهیونیستی، همانند موسسه یهودی برای امور امنیت ملی و موسسه واشنگتن برای سیاست خاورمیانه صرف می کنند.
سیاستمداران اسراییلی به گونه ای کاملاً آشکار و غیرمبهم با قدرت ایران، که پس از فروپاشی رژیم صدام در عراق تنها تهدید واقعی برای برتری جغرافیایی اسراییل در منطقه خاورمیانه محسوب می شود، مخالفند. از همین رو اسراییل هدف خود را بر کشاندن سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا به مواجهه مستقیم با ایران قرار داده است.
همان طور که جان میرشیمر و استفان والت نوشتند:
اسراییل و لابی صهیونیستی برای جلوگیری از تغییر رویکرد ایالات متحده و منصرف کردن این کشور از جستجوی راهی برای بازسازی روابط حسنه با تهران می جنگند. آنها تلاش می کنند بجای نزدیک شدن آمریکا و ایران، سیاستی مقابله ای و غیرمولد بر روابط دو کشور مسلط شود .
همکاری آمریکا با اسراییل تأثیری گسترده بر فهم جهانی از این کشور داشته است.
اکثریت کشورهای خاورمیانه، بخاطر نقشی که ایالات متحده آمریکا در سرکوب مردم فلسطین داشته است، با این کشور مخالفند. این کشورها خود را در این موضوع در توافق با سوروس یافته اند. این توافق در نگرش، در مقاله ای به قلم سوروس با عنوان «درباره اسراییل، آمریکا و ایپک» نیز اشاره شده است .
سوروس تسلیم بودن آمریکا در برابر دولت اسراییل را «اشتباهی احمقانه» خوانده، معتقد است حل مناقشه با فلسطین به متوقف شدن دستاوردهای ژئوپلیتیک ایران کمک خواهد کرد. تا زمانی که آمریکا از آپارتاید اسراییل حمایت می کند ایران قادر خواهد بود از این موقعیت برای رسیدن به اهداف خود ــ که در نهایت به زیان ایالات متحده خواهد بود ــ استفاده کند.
زبگینیو برژینسکی ، وزیر امور خارجه اسبق آمریکا و از مقامات برجسته ی بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و خانه آزادی، بلافاصله با این ارزیابی موافقت می کند:
این تجویزهای نومحافظه کارانه که در آنها اسراییل معادل ها و هم عرض های خود را دارد، برای آمریکا و در نهایت برای اسراییل کشنده خواهند بود. این تجویزها اکثریت مطلق جمعیت خاورمیانه را به کلی مخالف ایالات متحده خواهد نمود. درس های عراق برای آنها سخن خواهد گفت. سرانجام این که، اگر پیگیری سیاست های نومحافظه کارانه ادامه یابد، ایالات متحده آمریکا از منطقه بیرون انداخته خواهد شد و این امر، آغازی برای پایان اسراییل هم خواهد بود .
برژینسکی، که همچنین به همراه سوروس یکی از اعضای هیئت گروه بحران بین المللی است، می گوید: در صورت وقوع حمله هوایی اسراییل علیه ایران «آنها باید از فضای هوایی ما در عراق عبور کنند. آیا ما صرفاً می خواهیم بنشینیم و تماشا کنیم؟» ــ برژینسکی هیچ حدسی درباره آنچه باید انجام شود نمی زند ــ «ما باید در برحذر داشتن آنها از این اقدام جدی باشیم. منظورم برحذر داشتنی است که شما تنها به گفتن اکتفا نکنید. اگر آنها شروع به پرواز نمودند شما باید بلند شوید و با آنها مقابله کنید. آنها حق انتخاب دارند که یا برگردند و یا برنگردند» .
اگر این عبارات سبب می شوند برژینسکی یک سیاستمدار صلح طلب به نظر رسد، باید گفت او هر چیزی است غیر از این. همان طور که برخی وابستگان او خاطرنشان کردند دیدگاه های او در انطباق با دیدگاه های سوروس است و او نیز هرگز ایده های سلطه ی ایالات متحده آمریکا یا برتری سرمایه داری را کنار نگذاشت.
به نظر می رسد او نیز همانند سوروس رویکرد «جامعه ی باز» را در سیاست خارجی ــ امپریالیسم پنهان در پوشش طرفداری از حقوق بشر و بسط دموکراسی ــ می فهمد.
دغدغه عمده برژینسکی موازنه ی قدرت در منطقه خاورمیانه و اوراسیا است و او اعتقاد دارد آمریکا باید آنقدر تلاش کند تا مطمئن شود هیچ کشور یا گروهی قدرت زیادی را در این مناطق صاحب نشود. با نگه داشتن موازنه قدرت در سطحی یکنواخت، آمریکا قادر خواهد بود از دسترسی به منابع طبیعی منطقه بهره ببرد. او می گوید روابط آمریکا با اسراییل به این هدف کمک نمی کند اما «بهبود تدریجی در روابط ایران و آمریکا» بسی بیشتر برای اهداف کشور آمریکا مفید است . به نظر می رسد بنیاد اعانه ملی برای دموکراسی و بنیاد جامعه باز دارند تلاش می کنند دقیقاً همین کار را انجام دهند:
بنیاد سوروس کمک هایی به شورای آمریکایی ایرانی می دهد در حالی که وزارت امور خارجه آمریکا از طریق بنیاد اعانه ملی بودجه هایی را به گروهی دیگر تقریباً به همین نام، شورای ملی ایرانی آمریکایی سرازیر می کند.
شورای آمریکایی ایرانی (AIC) در سال 1997 بوسیله هوشنگ امیراحمدی، مشاور پیشین بانک جهانی، تأسیس شد و توانست سیاستمداران لیبرال برجسته ای چون دنیس کوسینیچ و سایروس ونس را با هدف فراهم آوردن «گفت وگوهایی پایدار و فهمی جامع تر از روابط آمریکا ـ ایران» به هیئت مدیران خود بکشاند. یکی از اعضای هیئت مدیران آن که شایسته ی بررسی دقیق تر است، توماس آر. پیکرینگ ، سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل متحد و عضو هیئت رییسه گروه بحران بین المللی می باشد. پیکرینگ همچنین در کنار زبینگو برژینسکی ، یک کرسی مشاورت را نیز در گروه تخصصی دوحزبی سیاست خارجی با نام «مشارکت برای یک آمریکای امن» در اختیار دارد. همکاری نزدیکی که او در این گروه با برژینسکی دارد یک همکاری موثر و کارآمد است چرا که فعالیت های شورای آمریکایی ایرانی دقیقاً با ایده های برژینسکی مبنی بر بهبود روابط آمریکا و ایران انطباق دارد؛ در سال 2003 شورای آمریکایی ایرانی تلاش کرد به شکل گیری یک «معامله بزرگ» در دیپلماسی میان ایران و آمریکا ــ بر اساس پیشنهاد ایران مبنی بر یاری رساندن به آمریکا در حمله به عراق ــ کمک کند .
تلاشی که از سوی ایران برای آغاز روابط دوستانه با ایالات متحده آمریکا آغاز شد بوسیله تریتا پارسی ، موسس شورای ملی ایرانی آمریکایی (NAIC) ــ که تحت حمایت مالی بنیاد ملی اعانه برای دموکراسی آمریکا قرار دارد ــ فاش شد.
پارسی که تز دکتری خود را درباره روابط اسراییل ـ ایران و با راهنمایی فرانسیس فوکویاما و زبینگو برژینسکی نوشته است ، شورای ملی ا

:: بازدید از این مطلب : 793

|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 14 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

امام مردی از جنس انبیای الهی بود

رئیس جمهور در مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران:
امام مردی از جنس انبیای الهی بود

 رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیای الهی بود، گفت: امام (ره) آمد و انسان‌ها و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد.

به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، محمود احمدی‌نژاد دقایقی پیش و در آستانه بیست و دومین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در جمع زائران و مجاوران و عاشقان آن عزیز سفر کرده که از جای جای ایران اسلامی در قالب کاروان‌های زیارتی راهی حرم مطهر آن امام عظیم‌الشأن شده‌اند، اظهار داشت: در سایه عدالت همه استعدادها فرصت بالندگی پیدا می‌کند و پس از عدالت است که عشق و محبت و رحمت در جامعه ایجاد می‌‌شود.
رئیس جمهور استقرار عدالت را نیازمند دو عامل توحید و مدیریت صالح دانست و گفت: توحید و اندیشه توحیدی و مدیریت صالح و عدل دو عامل تحقق استقرار عدالت هستند. و استقرار توحید هم متوقف در حاکمیت صالح و عادل است.
وی با بیان اینکه تحق واقعی عدالت فقط در سایه استقرار اندیشه توحیدی تحقق پذیر است، عنوان کرد: شرک بزرگترین ظلم است و محال است در سایه ظلم عدالت بوجود بیاید.
احمدی‌نژاد در ادامه مدیریت صالح و عادل را مورد اشاره قرار داد و گفت: مدیریت انسان بر اندیشه و تمایلاتش باید عادلانه باشد. انسانی می‌تواند الهی شود که درون خود به یک سری اعتدال رسیده باشد. از نژاد و رنگ و جغرافیای منش خود عبور کرده باشد.
رئیس جمهور اضافه کرد: چنین انسانی در اعتدال است و رسیدن به این نقطه فقط و فقط در سایه اندیشه توحیدی است. به همین دلیل است که فریاد نخست پیامبران توحیدی لاالله الا اله‌الله و توحید است، همه ارزش‌های الهی در سایه توحید است و این رمز کمال و عدالت است.
وی تاکید کرد: بدون حاکمیت انسان‌های صالح و عادل امکان استقرار عدالت در جامعه خوب وجود ندارد. در طول تاریخ همه ظلم‌ها و تحقیرها و فاصله‌ها از ناحیه حاکمان ظالم و فاسد بوده است.
احمدی‌نژاد بیان داشت: همه پیامبران آمده‌اند که انسان را شکوفا کنند و انسان را از زمین به بالا بکشند و حاکمان صالح بر انسان‌ها حکومت کنند. پیامبران آمدند تا انسان را تا اوج عزت و خود خدا بالا ببرند.
رئیس جمهور با بیان اینکه امام راحل مردی از جنس انبیاء الهی بود،‌گفت: امام خمینی (ره) کسی بود که به راه انبیاء دعوت می‌کرد او از قلب تاریخ آمد و انسان‌های محروم و بشریت را دعوت به راه انبیاء کرد. او احیاگر انسانیت انسان‌ها بود. از همه حجاب‌ها عبور کرد و الهی شد.
رئیس جمهور عنوان کرد: امام با نور خدا می‌دید و عمل می‌کرد و جان‌ها را زنده می‌کرد. وقتی انسان الهی شد در قلب جهانیان نفوذ می‌کند. 

قرائتی از امام(ره) صحیح است که مفسرش رهبری معظم باشند

 

خبرگزاری فارس: دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان گفت: بی‌شک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنه‌ای(مد‌ظله) باشند.

مهرداد وطنی، دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان و علوم ‌پزشکی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، گفت: با توجه به تحرکاتی که گروه انحرافی در حال انجام دادن آن است، به سران این جریان و معدود فریب خوردگانشان می‌گوییم که دانشجویان کاملاً آماده برخورد با این جریانات منحرف هستند و سرنوشتی بدتر از سران فتنه 88 در انتظارتان است.

وطنی با اشاره به نزدیک بودن سالگرد ارتحال امام خمینی‌(ره) گفت: امام بزرگوار متأسفانه در میان ما مظلوم است و ما آن‌گونه که شایسته است به بازخوانی افکار و آراء این بزرگوار نپرداخته‌ایم و همیشه این نکته را مد نظر داریم که، بی‌شک آن قرائتی از امام خمینی(ره) صحیح است که مفسرش امام خامنه ای(مد ظله) باشد.

این فعال دانشجویی در ادامه با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری در خصوص وحدت بین قوا و عدم رسانه‌ای کردن اختلافات، از تمامی مسئولان خواست به این خواسته ایشان توجه ویژه داشته باشند و اعلام کرد: در صورت عدم رعایت این توصیه، آن مسئول حتماً مورد عتاب دانشجویان قرار خواهد گرفت.

وطنی در خصوص جریان انحرافی اظهار داشت: حساب احمدی‌نژاد از مشایی‌ها، بقایی‌ها و رحیمی‌ها جداست و امیدواریم هر چه سریعتر رئیس‌جمهور دست به تغییراتی در حلقه اطرافیان خود بزند.

وی افزود: آقای هاشمی رفسنجانی چگونه برای درگذشت عزت الله سحابی معلوم الحال پیام تسلیت می‌دهند ولی در قبال کشتار مردم مظلوم بحرین، سکوت اختیار کرده‌اند!

دبیر جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان در پایان گفت: دانشجویان و مردم تمامی حواسشان به نظر و بیانات مقام معظم رهبری است و نسل امروز دانشگاه‌ها آماده‌تر از نسل‌های دیروز برای تحقق فرمایشات ایشان است.


رئیس‌جمهور: متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده‌ایم


سخنرانی رئیس​جمهور دقایقی پیش در مراسم شب سالگرد بیست ودومین ارتحال امام خمینی در حرم امام (ره) با طرح آخرین مواضع احمدی نژاد به پایان رسید.

به گزارش خبرآنلاین، سخنرانی محمود احمدی​نژاد از سوی شبکه​های سیما با تاخیر و غیرمستقیم پخش شد اما رادیو ایران سخنان رئیس جمهور را به طور مستقیم منعکس کرد.

رئیس جمهور با بیان اینکه بیست و دو سال از فراق امام راحل و رحلت امام عزیز می گذرد لیکن امروز نام، یاد و راه او برجسته تر، روشن تر و زنده تر فرا روی جامعه بشری قرار دارد، افزود: ابعاد حرکت و انقلاب امام خمینی(ره) هر روز گسترده تر می شود. به رغم صف بندی همه مستکبران و شیاطین عالم و همه شیطنت های آنان، اهداف و آرمانهای امام جهانی می شود.

گزیده سخنان محمود احمدی نژاد به این قرار است:

انسان​ها از هر قوم و مللی به دور از رنگها و سلایق، هر روز با امام احساس اشنایی و علاقه ی بیشتر می کنند و امام خمینی(ره) را از خودشان و خودشان را از امام می دانند.

 
سوال اساسی این است که علت زنده بودن و عظمت امام خمینی (ره) پس از 22 سال چیست که اگر بخواهیم به این سوال در یک کلمه پاسخ دهیم باید بگوییم امام انسانی بود که حقیقت انسانی را شناخت.

امام با اشرافی گری بویژه اشرافی گری مسئولین مخالف بود. امام هرگز اشرافی گری را به رسمیت نشناخت.

برخی استکان چای حاج آقا مصطفی را آب می​کشیدند تا به امام فشار بیاورند.

مهمترین آموزه امام، احیای اندیشه ولایت و امامت است. خداوند متعال برای تحقق عدالت کامل ولایت انسان کامل را به بشریت هدیه کرده است. ولیکن بشریت باید تلاش و مجاهدت کند و به او برسد و ولایت اش را مستقر کند. پایه این ولایت عشق و ماموریت اش اجرای عدالت است. این ولایت از ولایت الهی سرچشمه می گیرد و سلسله مراتب از صادر اول تا امام عصر(عج) ادامه دارد. امام عزیز ما با طرح تئوری ولایت فقیه و استقرار آن راه شناختن و رسیدن به ولایت الهی را ترسیم کرد و جامعه ما را در این مسیر روحانی هدایت کرد. این مهم ترین کار امام است. اما در خدمت شما می خواهم به شرایط امروز جهان اشاره کنم.

بزرگترین طاغوت های تاریخ تنها بر منطقه ای از دینا حاکم بودند. بخشی از مردم را تحت ظلم قرار می دادند. اما به مستکبران امروز نگاه کنید. دایره سلطه آن ها همه دنیا را در بر گرفته است. اگر کشتارهای طول تاریخ مستکبران را جمع بزنید به یک دهم کشتارهای این ها نمی رسد. کدام ملت است که از آزار و اذیت و توطئه و چپاول این ها در امان باشد.

مع الاسف در برخی از جاها، برخی به اصطلاح عالمان خواسته های مستکبران را به زبان بومی ترجمه کرده و جا می اندازند. امروز شما به کشورهای آفریقایی، آمریکای جنوبی سفر کنید. در اکثر آن ها فقر موج می زند. من به کشورهایی سفر کردم که از ذخایر معدنی سرشار اند اما در خیابان ها مردم پابرهنه و گرسته اند. فقر، بی سوادی، عدم بهداشت است. در بسیاری از شهرها و روستا ها آب سالم و آشامیدنی نیست. اما هم زمان سرمایه داران آمریکایی و اروپایی تمام آن معادن را غارت می کنند و می برند و حتی یک درصد از آن ها را در اختیار ملت ها قرار نمی دهند.

بحث سیطره دلار بر اقتصادی جهانی مطرح است. بعد از جنگ دوم جهانی قراردادی به نام برتن ورز بسته شد. در این قرارداد کشورها پذیرفته اند که دلار پول جهانی شود. رابطه تجارت و معادلات بین الملی شود. اما برای جلوگیری از چاپ دلارهای تقلبی دولت آمریکا متعهد شد که به ازای چاپ دلار طلا ذخیره کند. در سال 71 میلادی دولت آمریکا یک جانبه این قرارداد را زیر پا گذاشت. دولت های متوالی آمریکا کسری بودجه ها، هزینه های لشکرکشی خود را با چاپ دلارهای تقلبی و بدون پشتوانه قرار دادند.

امام علی(ع) فرمود در هیچ کجا ثروت انباشته ای نمی بینی مگر اینکه در کنار آن حق تضعیف شده ای از مظلومین ببینی. ما آدم داریم که دو هزار میلیارد دلار ثروت دارد. از کجا آمده است؟! حاصل غارت ملت ها است. جنگ می کنند ولی خرج اش را از کجا می آورند. پنجاه تومان خرج می کنند و یک کاغذ چاپ می کنند و روی آن می نویستند صد دلار و آن را به کشورهای دیگر می دهد و جنس می خرند.

آنها برای نجات رژیم جعلی صهیونیستی و خودشان، طراحی​هایی چون 11 سپتامبر را انجام دادند و مثل ماجرای هولوکاست اجازه تحقیق درباره آن را نمی​دهند. آنها این بهانه را برای نجات اقتصاد خودشان دارند که اول افغانستان، بعد عراق و بعد ایران را در دستور کارشان داشتند اما با هوشیاری ملت و رهبری ما شکست خوردند.

هنوز برنامه آمریکا تغییر نکرده است. اوباما هم ماسک حمایت از حقوق ملت​ها را به چهره زده اما هدفش نجات رژیم صهیونیستی و نجات رژیم سرمایه داری است. اما در پایان راه است.

حکومت عدالت وعده همه انبیاء و امام و نقطه آزاد خدایی شدن است که میعاد همه فطرت ها و جان های الهی و تئوری حقیقت است. این جایگزین تئوری های سرمایه داری و مادی گرایی است.

می خواهیم با امام تجدید بیعت کنیم که تا آخر و تا آخرین قطره خون از میراث گران قدر امام پاسداری خواهیم کرد و با خوی اشرافیت که خطر اصلی در درون است مبارزه کنیم. عهد می بنیدم که از فشار و تهمت وجو سازی های بین المللی نهراسیم و تا آخر پای مطالبات انقلاب می ایستیم.

ای امام بدان که با همه ملت، متحد و یک دل پشت سر رهبری عزیز و ولایت فقیه ایستاده ایم. ای امام اندیشه پاکی و ساده زیستی را پاس خواهیم داشتو در راه ساختن ایران و بر پایه جامعه​ای الگو و پیشرفته تا آخر از پای نخواهیم نشست.

ای امام همه یاران تو در تمامی جهان برای برافراشتن پرچم عدالت و پرچم لا اله الا الله راهت را ادامه خواهند داد و لحظه ای از پا نخواهند نشست.


عشق همه‌ی مظلومان تاریخ را دفن کردیم

در همین لحظه به وسیله‌ی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق می‌گوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمی‌تواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربه‌ی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را...

 یکی از کسانی که در ماجرای تدفین حضرت امام حضور داشت و کارها را به جد انجام می‌داد حجت‌الاسلام و المسلمین ناطق نوری بود. ایشان شرح ماجرا را که در کتاب خاطرات‌ش که به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است چنین می‌گوید:

«زمانی که حضرت امام در بیمارستان بستری شده بودند، چند دفعه‌ای به عیادتشان رفتم تا این که امام به رحمت خدا رفت. دو سه روز، جنازه‌ی ایشان در مصلی بود، روزی که قرار بود امام را تشییع کنند به مسؤولین، از جمله من، کروکی بهشت زهرا را داده بودند که بتوانند وارد شوند. عجیب است، دو حادثه‌ی مهم که هر دو برای من اتفاقی بود؛ یکی حضور در مراسم استقبال امام و دیگری مراسم خاکسپاری ایشان. بعد از این که نماز امام را مرحوم آیت‌الله گلپایگانی خواند و تکبیر آخر نماز تمام شد، جمعیت به سمت جنازه‌ی امام هجوم آوردند. به ذهنم آمد که به آن سمت نروم و خودم هم نمی‌دانم که چه کسی این را به من گفت. با سرعت به طرف بهشت زهرا رفتم، محافظین گفتند: «حاج آقا! کروکی منطقه‌ی بهشت زهرا دست همراهمان نیست»، گفتم: «عیبی ندارد، ما داخل جمعیت می‌رویم.» به بهشت زهرا که رسیدیم، نمی‌دانستیم کجا برویم، داخل جمعیت شدیم. مردم اطراف ماشین ریختند و اظهار ارادت می‌کردند. گفتم بگذارید ما هم با شما منتظر باشیم تا جنازه‌ی امام را بیاورند. در همین منطقه که امام دفن شد، به وسیله‌ی کانتینر، محوطه را محاصره کرده بودند، پاسدارانی که بالای کانتینرها بودند، وقتی مرا داخل جمعیت دیدند، اشاره کردند که بیا بالا. دست مرا گرفتند و به بالا آمدم. در داخل محوطه‌ای که برای دفن امام آماده شده بود، جایگاهی هم برای مهمانان درست کرده بودند که دیدم حضرت آیت‌الله مکارم شیرازی و جمعی دیگر از آقایان قم آن جا نشسته‌اند.

من هم به عنوان کسی که می‌خواهد در مراسم شرکت کند، پهلوی آقایان نشستم. جمعیت از بالای کانتینر و کانکس به داخل می‌پریدند، دیدم که اوضاع خیلی به هم ریخته است. برای این که نمی‌توانستم این بی نظمی‌ها و بی برنامگی‌ها را ببینم، به اداره کردن آن جا مشغول شدم و با داد و فریاد یک مقداری نظم دادم.

ناگهان دیدیم که هلی کوپتر حامل پیکر مطهر امام و چند هلی کوپتر دیگر آمدند. امام را داخل تابوت گذاشته بودند و یک پارچه سفیدی هم رویش کشیده بودند. پس از آن که دسته‌های تابوت از هلی کوپتر بیرون آمد، جمعیت هجوم آورد، کانتینرها را له کردند و کنار ریختند. مردم تابوت امام را از دست آقای سراج و آْقای انصاری و بقیه‌ی آقایانی که همراه این‌ها بودند گرفتند. آقای سراج گریه کنان به طرف من آمد و گفت: «آقای ناطق جنازه را مردم گرفتند.»

من هم با عصبانیت گفتم: «این طوری جنازه را می‌آوردند؟» آقای انصاری هم در شلوغی رفت بالای کانتینر و می‌خواست با بلندگو مردم را ساکت کند، اصلا هیچ بلندگویی آن جا اثر نمی‌کرد. مردم جنازه را به دست گرفتند، گاهی جنازه در داخل مردم گم می‌شد.

من خیلی عصبانی شدم پاسدارها را صدا زدم و گفتم: «شماها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید.» دیدم اصلا این بچه‌ها هم خودشان را باخته‌اند. خلاصه خودم دست به کار شدم، عبا را به سمتی پرت کردم. محافظین و اخویم و فرزندم مصطفی ممانعت می‌کردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که در آنجا بود و به کمک بچه‌های سپاه با آمبولانس توی جمعیت رفتیم، چون نگران بودم بدن امام از این تابوت زنبقی که هیچ حفاظتی نداشت، زیر دست و پا بیفتد و هتک حرمت بشود.

پس از این که آمبولانس نزدیک جنازه‌ی امام آمد، جنازه را از دست مردم گرفتیم و روی سقف آن گذاشتیم نزدیک قبر آوردیم مردم مجددا ریختند و جنازه را گرفتند و باز اوضاع به هم ریخت. پس از مدتی و در عین ناباوری دیدم تابوت نزدیک کانتینری می‌شد که من در آن بودم و من دستم را دراز کردم و به چوب تابوت رساندم. خداوند در همان لحظه یک نیرویی به من داد و توانستم جنازه را از مردم بگیرم و به طرف کانتینر ببرم. مجددا مردم ریختند، جوانان بی هوش شده بودند و مثل ابر بهاری گریه می‌کردند. جوانی محاسن امام را گرفته بود و از داخل تابوت بالا آورده بود که ببوسد، هر چه می‌زدند روی دستش که ول کند، او رها نمی‌کرد می‌گفت: « همین جا مرا بکشید، من امام را رها نمی‌کنم»، مردم کفن امام را بردند. جالب این که از سینه تا زانوی کفن حفظ شده بود و من عبایم را روی بدن امام انداختم و خودم را روی تابوت انداختم که مردم زیاد شلوغ نکنند. حضرت امام پاسداری داشت به نام آقای «بابایی» که بشدت گریه می‌کرد. آمد که امام را ببوسد، محکم زدم تو صورتش که بعدا از او عذرخواهی کردم.

جمعیت هم چنان فشار می‌آورد به طوری که کانتینر دیگر داشت له می‌شد، یک لحظه همان جا فکر کردم که اگر تابوت روی من له شود و بمیرم بهترین افتخار است و هیج نگران نبودم. در همین لحظه به وسیله‌ی بی سیم به احمدآقا پیغام دادند که «آقای ناطق می‌گوید یک هلی کوپتر بفرستید.» کسی آن جا بود که گفت: «در این شلوغی، هلی کوپتر نمی‌تواند بنشیند.» گفتم: «به احمد آقا بگویید، من تجربه‌ی 12 بهمن را دارم که هلی کوپتر در آن شرایط بین جمعیت نشست.» مدتی طول کشید تا هلی کوپتر بیاید. من هم چنان خود را روی تابوت انداخته بودم و جمعیت هم فشار می‌آورد. خداوند توان عجیبی به من داده بود، هلی کوپتر نزدیک کانتینر در میان جمعیت نشست و آمبولانس بین ما و هلی کوپتر قرار داشت. به آقای سراج گفتم تو به داخل هلی کوپتر برو و خودم نیز روی سقف آمبولانس پریدم و داخل هلی کوپتر رفتم. گفتم: تابوت را هل بدهید، دسته‌ی تابوت را خودم گرفتم، وسط دو تا دسته‌ی تابوت، سر چند نفر گیر کرده بود. هر چه می‌گفتم سرتان را پایین بکشید، فشار جمعیت نمی‌گذاشت، بالاخره با پایم روی سر آن‌ها فشار دادم. یکی رفت پایین، جا باز شد. بقیه هم سرشان را بیرون کشیدند.

آقای فیروزیان، یکی از محافظ‌هایم، خواست به داخل هلی کوپتر بیاید، او را پایین انداختم. یکی دیگر از محافظین، زمانی که هلی کوپتر بلند شد به هلی کوپتر آویزان شده بود و پرت شد. البته هنوز خیلی از زمین فاصله نگرفته بود.

خلاصه با هزار زحمت، هلی کوپتر بلند شد به در منظریه نزدیک جماران نشست. پیغام دادیم آمبولانس آمد و جنازه‌ی امام را به سردخانه بیمارستان جنب بیت امام بردیم. در آن لحظه، عمامه و عبا نداشتم و با قبا وراد حیاط شدم. احمد آقا و بقیه‌ی آقایان نشسته بودند. تا احمد آقا مرا دید، شروع به گریه کردن کرد و گفت:‌ «آقای ناطق، همین صحنه را در روز ورود امام از تو دیدم، بدون عمامه و عبا تو به داد امام رسیدی، امروز هم تو به داد ما رسیدی، اما با یک فرق که آن روز محاسنت مشکی بود، امروز محاسنت سفید است.» خیلی منقلب شدم و نشستم یک مقدار گریه کردم و آرام شدم، گفتند: «حالا باید چه کار کنیم.» احمد آقا گفت: «هر چه آقای ناطق می‌گوید عمل کنید.» گفتم: «حاج احمد آقا، آخر آدم جنازه‌ی امام را در یک تابوت زنبقی می‌گذارد» و سپس گفتم: «سه تا تابوت و سه تا هلی کوپتر می‌خواهیم. داخل یکی امام را می‌گذاریم – دو تای دیگر هم خالی باشد که اگر جمعیت شلوغ کردند آن تابوت‌های خالی را دست مردم می‌دهیم تا مراسم خاکسپاری حضرت امام تمام شود.»

آقای دکتر طباطبایی برادر خانم احمد آقا، که آن موقع شهردار تهران بود، دستور داد سه تا تابوت آوردند. یکی تابوت فلزی و مجهز بود و دو تا هم خالی.

بعد از ظهر خبر دادند که آقای نوری که آن موقع وزیر کشور بود، دستور داده و نیروهای انتظامی آن جا را سامان داده و یک تقسیم کار شده است. جنازه‌ی امام را به بهشت زهرا آوردیم و امکان استفاده از این طرح نشد. منتها خود بچه‌هایی که مسؤول انتظامات بودند، نظم آن جا را به هم زدند. خلاصه تابوت امام را کنار قبر آوردیم. آقای کفاش زاده آمده بود که امام را ببوسد، محکم زدم توی سرش. خودم رفتم داخل قبر و پاها را دو طرف لحد گذاشتم، وقتی آقای حاج آقا رضا اربابی که غسال و دفن کننده‌ی علما است، آمد که تلقین امام را بخواند، من دست‌هایم را به دو طرف قبر گذاشتم تا ایشان تلقین بخواند. جمعیت ریختند، چون داشتند آمال و آرزهای همه‌ی ما را دفن می‌کردند عده زیادی روی دست من غش کردند. به آقای اربابی که داشت مستحبات دفن را انجام می‌داد، گفتم: «آشیخ من دارم می‌میرم بسه دیگه». آخرین کسی که امام را بوسید و بیرون آمد، ایشان بود. خیلی نگران حال ایشان بودم. با زحمت سنگ آوردند و لحد را با کمک آقای «رضا گنجی» که از محافظین است، گذاشتم و عشق همه‌ی ملت ایران و مظلومان تاریخ را دفن کردیم. خیلی سخت گذشت، در اثر ازدحام نمی‌توانستم بیرون بیایم، مردم ریختند خاک قبر امام را به عنوان تبرک بردند، کفش‌هایم هم زیر خاک رفت و هیچ کس هم نبود به دادم برسد. داشتم خفه می‌شدم که با خود گفتم: «تقدیرم این است که با امام بمیرم» در یک لحظه زندگی‌ام را مرور کرده و دیدم که هیچ مشکلی ندارم؛ همین لحظه روزنه‌ای پیدا شد و من از زیر پای جمعیت خودم را نجات دادم، تلویزیون که مراسم را مستقیم پخش می‌کرد، عده‌ای از دوستان داخل قبر رفتنم را دیده بودند ؛ اما بیرون آمدنم را ندیده بودند و نگران شده بودند.

بدون کفش و عبا و عمامه به گوشه‌ای رفتم. شهید صیادشیرازی آمد مرا یک کمی باد زد. با هلی کوپتر به دانشگاه افسری آمدیم و از آن جا هم با اتومبیل و بدون کفش به منزل آمدم. در منزل هیچ کس نبود، بعدا که خانواده آمدند، همسرم آن لباسی که خیلی خاکی بود را به عنوان تبرک برداشت و پنهان کرد...»


حرکت در راه انقلاب اسلامی تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است

 

خبرگزاری فارس: جهاد دانشگاهی در بیانیه‌ای اعلام کرد: حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر است.

به گزارش خبرگزاری فارس، جهاددانشگاهی در بیانیه‌ای به مناسبت سالروز رحلت امام خمینی(ره) و قیام پانزده خرداد اعلام کرد: خردادماه به عنوان فصلی زرین از کتاب انقلاب اسلامی و همواره برای ملت مسلمان ایران یادآور حماسه‌هایی عظیم در طول تاریخ شکل‌گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)از سال 1342 تاکنون بوده است. اما در این میان نیمه خرداد حال و هوای دیگری دارد. نیمه خرداد ماه یادآور خاطره تلخ رحلت جانگداز بینانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) است.

آن پیر جماران که تنها با هدف رضایت الهی، نهضتی عظیم در ایران و بلکه جهان اسلام بر پا کرد و در این راه پر مشقت سختی‌ها و مصایب فراوانی را تحمل نموده و پس از سال‌ها‌ سلوک متعالی در راه حزب‌اللهی و هدایت بندگان خدا به لقاء الله پیوست و امت اسلامی را در ماتم عظیم خویش داغدار ساخت. اگر چه او امروز در میان ما نیست لیکن راه و رسم و آرمان‌های آن سلسله جنبان انقلاب، همچنان زنده است و مردم انقلابی ایران به رغم گذشت 22 سال از رحلت آن عزیز نشان دادند که بر عهد و پیمان خویش ایستاده‌اند و راه امام و شهدای خویش را ادامه می‌دهند. امروز پرچم خمینی (ره) در دست فرزند دیگری از سلاله زهرای اطهر (س) است که بحمد الله با تدابیر هوشمندانه و رهنمودهای عالمانه خویش کشتی انقلاب را به سمت ساحل امن اسلام ناب محمدی (ص) هدایت می‌کند.

از سویی دیگر نیمه خرداد ماه، تداعی‌کننده نقطه آغازین نهضت انقلاب اسلامی ملت ایران است که به رهبری امام خمینی (ره) در 15 خرداد 1342 رقم خورد و با مقاومت و جانفشانی ملت ایران به انقلاب تاریخی 1357 منتهی شد.

جهادگران جهاد دانشگاهی در آستانه این ایام الهی ضمن گرامیداشت یاد و خاطره رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و شهدای به خون خفته انقلاب و دفاع مقدس و ادای احترام به همه ایثارگران و خانواده معظم شهدا، بار دیگر با رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای تجدید بیعت کرده و اعلام می‌دارند که حرکت در راه انقلاب اسلامی و آرمان‌های امام راحل (ره) تنها با تبعیت از ولایت مطلقه فقیه میسر خواهد بود. 

هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت است

 

خبرگزاری فارس: استاد حوزه و دانشگاه گفت: هدف جریان انحرافی نابودی مرجعیت در ایران اسلامی است.

به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، حشمت‌الله قنبری شامگاه پنج شنبه در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) با بیان اینکه امام خمینی یک شخصیت عبادی به معنای واقعی کلمه بود، اظهار داشت: امام خمینی با تربیت گرفتن از روش انبیا و اولیای خدا همه چیز دنیا را کنار گذاشت و در مقابل ظلم شاهنشاهی و زورگویان جهان با تمام قدرت ایستادگی کرد.
وی با اشاره به اینکه تاکنون کسی نتوانسته مرجعیت را از بین ببرد، خاطر نشان کرد: در بعضی از مبانی فقهی مراجع به دلیل حساس و دشوار بودن کار از مرجعیت فرار می‌کردند و اینگونه نبوده که آنها تشنه اسم و رسم شوند، اما در بعضی موارد خواست خداست که عده‌ای برای مردم مفید باشند.
قنبری با بیان اینکه امام خمینی از مرگ عدم نگرفت بلکه این پیر فرزانه از مرگ زندگی گرفت، یادآور شد: مردم حنجره امام را حنجره الهی می‌دیدند و وقتی هم از دنیا رفت بیش از 14 میلیون نفر در کنار او بوده و در حال حاضر نیز با امام هستند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه امام خمینی برخاسته از جنس امام حسین (ع) و کربلا بود، تصریح کرد: امام وقتی اسم امام حسین را می‌شنید می‌لرزید و این در حالی بود که "ادوارد شوارد نادزه " وزیر خارجه کشور شوروی سابق گفته بود تا یک هفته بعد از اینکه امام خمینی را دیده‌ام بر خود می‌لرزیدم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه مسیر انقلاب اسلامی یک مسیر منطق‌الطیری است آغاز و پایان ندارد، افزود: مردم ایران در انتخابات سال 88 به خاطر شرایط موجود در یک اضطرار وارد شده و انتخاب کردند یعنی انتخاب آنها یک انتخاب مطلق نبود.
قنبری با بیان اینکه همه چیز دست به دست هم داد تا مردم از ترس یک عده به عده دیگر پناه ببرند، تصریح کرد: متاسفانه فرصت و ظرفیت خوبی برای بالا آمدن یک عده قدر نشناس و پیمان‌شکن در کشور فراهم شد.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه از سبد نظام خیلی برایشان خرج شد اما این‌ها قدر ندانستند و پیمان شکستند، یادآور شد: این افراد آرام آرام دچار توهم شده با آدم‌های فاسد، فرومایه، بد نام و رسوا همنشین شدند.
قنبری با اشاره به اینکه اگر در جایی فرومایگی رونق پیدا کند، فرزانگی از آن محل رخت بر می بندد، افزود: این‌ها از فرصت‌هایی که خداوند در اختیارشان قرار داده بد استفاده کردند.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه افرادی که امروز در مقابل ولایت فقیه ایستاده‌اند اگر در جهان حرفی برای گفتن دارند به اعتبار یک ملت است، خاطر نشان کرد: جریان‌های انحرافی حتی یک لحظه نیز به این فکر نمی‌کنند که قبلا هیچ نبودند و همه اعتبار خود را مدیون ولایت فقیه و مردم ولایت مدار هستند.
قنبری با بیان اینکه به برکت امام عصر و اعتقادات مردم شریف ایران کار دشمنان داخلی و خارجی به سرانجام نمی‌رسد، تصریح کرد: تشخیص ملت ولایت‌مدار ایران در همه بحران‌ها فوق‌العاده بوده و با هوشیاری از تمام فتنه‌ها و جریان‌های سیاسی سربلند بیرون می‌آیند.
این استاد حوزه و دانشگاه به قهر دولتی‌ها نیز اشاره کرد و گفت: یک عده نقش طاغوت را بازی کرده و سعی کردند با قهر کردن از ولی فقیه امتیاز بگیرند غافل از اینکه این رفتارها توهمی بیش نیست.

دانشگاه، دین و سیاست از دریچه نهضت امام خمینی(ره)

 

خبرگزاری فارس: یک عضو هیأت علمی دانشگاه تهران طی یاداشتی به بررسی نقش دانشگاه در منشور امام راحل(ره) و سیر تحولات و آنچه طی چند دهه گذشته بر دانشگاه گذشته پرداخته و نظرات خود پیرامون آینده دانشگاه را اعلام کرده است.

به گزارش خبرگزاری فارس، سید مهدی آقاپور عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان "دانشگاه، دین و سیاست از دریچه نهضت خمینی (ره) " به بررسی وضعیت دانشگاه در کشورمان از دیروز تا امروز پرداخته و تصویری از آینده دانشگاه ترسیم کرده که متن یادداشت این استاد دانشگاه که نسخه‌ای از آن در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته، به شرح ذیل است:

روزگاری بود در خفقان "عصر رستاخیز " و برهوت "تمدن بزرگ " که دانشجویان مسلمان‌ در عرصه جامعه و دانشگاه علی‌رغم محدودیت‌ها و فشارهای دائمی مایه‌های روشنگر و حرکت‌زای اسلام را پاس می‌داشتند و حیات آینده را تفسیر می‌ کردند؛ رژیم پلیسی گذشته هرگونه جسارتی را با عکس‌العملی شدید پاسخ می‌گفت و هر قلمی را می‌شکست و هر فریادی را در گلو می‌خشکاند اما با این وجود،‌ هرچند کمیت‌ها ضعیف بودند و نفرات اندک، ولی رشد فکری و سیاسی دربین دانشجویان عمق وافری داشت.

در آن زمان تیره وتار، فرهنگ و اندیشه اسلامی ازطریق کتاب‌ها و کلاس‌ها و رفتارها ومدیریت‌ها مورد تهاجم همه‌جانبه فرآورده‌های به‌ظاهر علمی و پیشرفته غربیان قرار می‌گرفت و پس‌مانده‌های فرهنگ بیگانه در هیاهوی کرکننده رسانه‌های فرمایشی و جشن‌های دستوری، عالی‌ترین نشانه‌های برتری ایرانیان بر جهانیان تلقی می‌شد.

دانشگاه از پی این قافله روان بود و ساختار دانشگاهی، کاملاً روند نامعلوم جامعه و ماهیت وابسته رژیم را در خود منعکس می‌ساخت و در یک کلام دین و سیاست در صحنه دانشگاه موضوعی غریب و فراموش‌شده به حساب می‌آمد. تعریف دانشگاه با تعریف جامعه پیوند می‌خورد و سیستم مدیریت و تشکیلات، ‌سیاست‌ها و برنامه‌ها و حتی شخصیت استادان و دانشجویان و محتوای آموزشی می‌بایست از جریان رسمی و فرمایشی که در خارج از این خاک کهن ریشه داشتند تبعیت می‌‌کرد؛ با این وجود دانشجویان مسلمان‌ از اقلیت به در آمدند و در صحنه دانشگاه، کیفیت‌ها تبدیل به کمیت شدند و زلزله انقلاب بازمزمه "خمینی ای امام " دانشجویان جسور و انقلابی، پیکره دانشگاه را با اعتصاب‌ها و تحصن‌های مداوم خود درنوردید و دانشگاه به سنگر آزادی مبدل شد و این بار جامعه بود که دانشگاه را تعقیب می‌کرد.

صحنه دانشگاه به ‌مثابه کانون روشنگر و حرکت‌زای نهضت‌خمینی‌(ره) مورد پذیرش عموم قرار گرفت؛ درواقع دانشگاه پتانسیل جوشش خود را از نخبه‌ترین و جسورترین فرزندان توده‌های مردم یعنی دانشجویان مسلمان اخذ نمود و به سیاسی‌ترین و انقلابی‌ترین نهاد اجتماعی مبدل شد.

به ‌عبارت دیگر هنگامی که دانشگاه از دین و سیاست خالی بود، روند و محتوای دانشگاه یک جریان وابسته و کاملاً واپس‌گرا و دنباله‌رو را نشان می داد و به‌تبع با توجه به قابلیت‌ها و توانایی‌های علمی و تخصصی آن به‌عنوان مهم‌ترین ابزار برای تحقق نیات شوم استعمار و رژیم گذشته در جامعه مورد بهره‌برداری قرار می‌گرفت؛ البته کارکردها و پیامدهای علمی و فنی و آموزشی آن خود قابل بررسی و نقد است که آیا واقعاً در مجموع مثبت بودند یا منفی اما هنگامی که همین دانشگاه در اثر رویش زلال دین و آنچه به نام حقیقت دین در کوران اندیشه انقلاب به رهبری امام (ره) بر دانشگاه وزیدن گرفت،‌ تولدی دوباره یافت وانقلاب و سیاست را در جامعه رقم زد.

در جریان نهضت امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی دانشگاه با سیاست و دین همراه شد. بدین‌ترتیب مهم‌ترین سنگر استعمار به مستحکم‌ترین و ریشه‌ای‌ترین سنگر انقلاب مبدل شد و سرسخت‌ترین دشمنان استعمار یعنی دانشجویان مسلمان از این سنگر به مبارزه خود در کوران انقلاب ودفاع مقدس آن در برابر هجوم وتجاوز بیگانه تداوم بخشیدند. جنبش دانشجویی و دانشجویان مسلمان در سالیان خون و آتش و حماسه به گواهی تاریخچه نهضت خمینی(ره)، فعالیت‌های ارزشمندی به ثمررساندند و از همین‌رو در کلام امام راحل(ره)و اندیشه رهبری انقلاب، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین و مؤثرترین اقشار جامعه همواره مورد توجه عمیق قرار داشته‌اند. کلام و اندیشه‌ای که دانشگاه و دانشجویان را در طول سه دهه به شناخت مکتب اجتماعی و سیاسی اسلام و حضور در صحنه سیاسی جامعه بر مبنای زلال دین ترغیب نموده است.

اما امروز دانشگاه بعد از آن همه پویایی‌ها و روشنگری‌ها که از سوی دانشجو و دانشگاه در جامعه ایران در پرتو نهضت خمینی(ره) آغاز شد، واقعاً چه شده است؟ جریان دانشگاهی و جنبش دانشجویی که رخسار دین و سیاست را در عرصه حیات و حرکت خویش بسیار تابان دیده‌، امروز در چه مسیری افتاده است؟

چرا امروز که دفاتر دانشجویی، دینی، فرهنگی و بسیج در دانشگاه‌ها بسیارند و در مراسم‌های مختلف و ایام‌الله شاهد فعالیت‌ها و تلاش‌های ارزشمند این نهادهای گوناگون هستیم، و به هنگامی که مدیریت و تشکیلات دانشگاهی در جامعه‌ای که مبانی دینی بر آن حاکم است، در فعالیت هستند و قوانین و مقررات توسط مدیران و مسئولان منتسب به دین و مذهب و شوراهای دانشگاهی در نظام اسلامی تعیین و اجرا می‌شود، امروز که سخنرانی‌ها و بیانیه‌های فراوانی برای دفاع از فرهنگ اسلامی و تشویق دانشجویان به حضور درصحنه تحولات و پیشرفت کشور تنظیم و منتشر می‌شود. روند کمی وکیفی دانشگاه و نسبت آن با دین وسیاست به‌عنوان یک مسأله چالشی در جامعه مطرح می‌شود؟

درمجموع به نظر می‌رسد که همه ملزومات و امکانات برای تحقق و تقویت فرهنگ سیاسی و سیاست دینی به ‌مفهوم درست کلمه در محیط دانشگاه وجود دارد تا جایی که حتی در و دیوار دانشگاه در هر زاویه‌ای بر تبلیغات آکنده و انبوه پلاکاردها و پوسترها و تراکت‌های مبتنی بر فرهنگ علمی، فرهنگ سیاسی و فرهنگ دینی کاملاً گواهی می‌دهد.

پس این اپیدمی چیست که بر فرهنگ دینی و فرهنگ سیاسی و حتی فرهنگ علمی در دانشگاه هجوم می‌برد و فرهنگ اصیل اسلامی را تضعیف می‌کند؟ ریشه‌های آن کدام است؟ از چه منابعی تغذیه می‌کند؟ نمودها و کارکردهای آن در بیانیه‌ها و بخشنامه‌ها و قوانین و مصوبات وبرنامه‌ها و افکار و عملکرد مدیران و اساتید دانشگاه‌ها و رفتارهای دانشجویان چگونه قابل شناخت است؟ ساختار دانشگاهی و انسان دانشگاهی و نسبت آن با نهاد دین و نهاد سیاست چه نسبتی می‌تواند داشته باشد تا به رسالت واقعی خود عمل نموده و سلامت فکری و تعادل اندیشه را در راستای پیشرفت علمی و فنی و اقتصادی و تحقق عدالت اجتماعی، به جامعه منتقل کنند؟

به تحقیق،در مدل‌های وارداتی گذشته، ساختارهای دانشگاهی با‌ مفاهیمی جدید شکل گرفتند و مسلط شدند و تعریفی مدرن از انسان دانشگاهی در راستای تعریف نظام‌های اجتماعی وابسته به دست آمد. و این تعریف ناقص و تک بعدی درزوایای برنامه‌ها و کتاب‌ها و کلاس‌ها وذهن‌ها و رفتارها و روابط درون دانشگاه‌ها پنهان شد.

درواقع، در عمق و گستره دانشگاهی، قدرت برجای حقیقت نشست و مدرک، مطلب را کنار زد. کمیت‌ها، کیفیت‌ها را از میدان بدر بردند

:: بازدید از این مطلب : 150
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 14 خرداد 1390 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد