نوشته شده توسط : arman

 

 

 تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما به دور از فریب و متهم كردن این و آن


رهبر معظم انقلاب اسلامي در توصيه‌هايي به نامزدهاي انتخابات درخصوص تبليغات انتخاباتي فرموده‌اند: تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن.

به نقل از khamenei.ir با اعلام نهایی اسامی نامزدهای حائز صلاحیت شركت در انتخابات ریاست جمهوری از سوی شورای نگهبان، زمان تبلیغات كاندیداها رسماً آغاز شد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای كه روزگاری در سال‌های ۶۰ و ۶۴ خودشان به عنوان نامزد در انتخابات ریاست جمهوری حاضر بوده‌اند، در ۲۴ سال اخیر نیز در جایگاه رهبر جمهوری اسلامی ایران توصیه‌هایی را در رابطه با فضای تبلیغات انتخاباتی ابراز داشته‌اند.

پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR در صفحه‌ی ویژه‌ی انتخابات ۹۲ به بازخوانی بخش‌هایی از این توصیه‌ها می‌پردازد:

«فضاى انتخابات، باید فضاى سالمى باشد؛ فضاى تبلیغات، باید با فضاى پروپاگاندهاى معمول دنیا تفاوت داشته باشد.

امروز در دنیا، دمكراسى، یك دمكراسى حقیقى نیست؛ زیرا فشار تبلیغات پُر زرق و برق توخالى، با سخنان فریب‌آمیز، آن‌چنان بر ذهن مردم سنگینى مى‌كند، كه امكان انتخاب درست را به مردم نمى‌دهد؛ نمى‌گذارند مردم فكر كنند. هر كس كه مقداری از كارهاى انتخاباتى كشورهاى به اصطلاح دمكراتیك را مشاهده كرده باشد، این معنا برایش واضح است. حرفهایى كه مى‌زنند، وعده‌هایى كه مى‌دهند، قیافه‌هایى كه مى‌گیرند، تملقهایى كه از بعضى از قشر‌ها یا گروه‌ها مى‌گویند، ارتباطهایى كه با جناحهاى خاصى برقرار مى‌كنند تا نظر آن‌ها را جلب بكنند، این‌ها كارهاى سالمى نیست؛ كارهایى است كه وقتى در یك مجموعه‌ى مردمى انجام گرفت، فضا را مسموم مى‌كند و قدرت فكر كردن به آن‌ها نمى‌دهد.

تبلیغ، صحیح و حق است؛ اما با معناى واقعى كلمه، با حفظ حدود شرعى كلمه، به دور از فریب، به دور از كارهاى دروغین و نمایشى، به دور از متهم كردن این و آن. نمى‌شود ما بگوییم كه مسؤولان انتخابات، نسبت به این قضیه هیچ مسؤولیتى ندارند؛ این شرط سلامت انتخابات است.» ۱۳۷۰/۰۹/۲۷

 

شوراي نگهبان چه کرده که فرياد آمريکا قطع نمي‌شود؟!

مقامات وزارت خارجه آمريکا براي چندمين‌بار طي 4 روز گذشته عليه شوراي نگهبان موضع گرفتند و مدعي شدند به خاطر رسيدگي به صلاحيت نامزدها، انتخابات ايران آزاد نيست!

کیهان: در آخرين مورد از اين موضع‌گيري‌ها جان کري وزيرخارجه آمريکا ضمن يک کنفرانس خبري در تل‌آويو از رد صلاحيت برخي نامزدها در ايران انتقاد کرد و گفت: شوراي نگهبان غيرانتخابي صدها نامزد احتمالي را براساس يک سري معيار مبهم، رد صلاحيت کرده است.»
وزير امور خارجه آمريکا افزود؛ شوراي نگهبان، تنها براساس منافع جمهوري اسلامي صلاحيت‌ها را بررسي کرده و به نظرات متفاوت ايرانيان، بي‌اعتنا بوده است.
کري گفت: در نبود شفافيت، بسيار بعيد است که نامزدي از ميان هشت نامزد تاييد شده، خواسته گروه بزرگي از ايرانيان را نمايندگي کند يا اينکه به سرمنشا تغييري تبديل شود.
وي گفت: وقتي نهادي که منتخب مردم نيست، فقط براساس اين که يک فرد چقدر در راستاي منافع حکومت است، درباره (تاييد صلاحيت) نامزدهاي انتخابات تصميم مي‌گيرد، به سختي مي‌توان گفت که روندي آزاد، منصفانه و شفاف حاکم است.
پيش از اين دو تن از معاونين و سخنگويان وزارت خارجه آمريکا - از جمله وندي شرمن- نيز با اسم بردن علني از هاشمي رفسنجاني و رحيم مشايي تصريح کرده بودند به خاطر رد صلاحيت اين دو نفر، انتخابات ايران را غير‌آزاد مي‌دانند و به رسميت نمي‌شناسند.
ادعاي جان کري درباره غيرانتخابي بودن شوراي نگهبان در حالي است که حتي در آمريکا نيز دادگاه فدرال نهادي غيرانتخابي و انتصابي است و همين نهاد چند سال قبل با وجود اکثريت آراي رقيب بوش، رأي به پيروزي بوش داده براساس قانون‌اساسي جمهوري اسلامي که با رفراندوم عمومي به تصويب رسيده، شوراي نگهبان مسئول رسيدگي به صلاحيت نامزدهاي رياست‌جمهوري و نظارت بر سلامت انتخابات است.
سراسيمگي و اظهارات خشمگينانه مقامات آمريکايي عليه شوراي نگهبان، از يک سو از اهميت راهبردي اين شورا حکايت مي‌کند و از سوي ديگر نشان مي‌دهد عملکرد شوراي نگهبان در رسيدگي به صلاحيت نامزدها و رد نامزدهاي فاقد صلاحيت، درست نقطه مقابل توقع و خواست دشمنان ملت ايران و از جمله آمريکا بوده که براي دهه‌ها از ديکتاتوري کودتايي حمايت کرده و مانع از برقراري دموکراسي و انتخابات در ايران بودند.

 

خبرنگار فراری اصلاح‌طلب دست به دامان رقاصه‌ها شد


فعالیت مجدد جریان ضدانقلاب با همکاری غرب برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی در کشور آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مدتی است که به شکل واضحی افزایش یافته است که برگزاری یک کنسرت با نام "امید برای تغییر ایران" یک نمونه از آن است.

به گزارش خبرنگار "ندای انقلاب"، فعالیت مجدد جریان ضدانقلاب با همکاری غرب برای ایجاد اغتشاش و ناآرامی در کشور آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مدتی است که به شکل واضحی افزایش یافته است که برگزاری یک کنسرت با نام "امید برای تغییر ایران" یک نمونه از آن است.

این کنسرت که با هدف تجمیع افراد ضد انقلاب در آلمان برگزار می‌شود دقیقا یک هفته پیش از برگزاری انتخابات ایران و به میزبانی رکسانا صابری و با حضور جمعی از خوانندگان اروپایی و ایرانی به فعالیت می‌پردازد.

این کنسرت ضدایرانی که در آن عده‌ای از خوانندگان لس‌‌آنجلسی نیز در کنار یکدیگر حضور دارند، شاید یکی از نخستین اپیزودهای سناریوی غرب در راستای القای سیاست‌های آمریکا و اروپا در انتخابات ایران باشد.


اما نکته جالب توجه دیگر حضور صابری به عنوان میزبان این کنسرت و هماهنگ کننده اجرای آن است. زیرا صابری پیش از این در سال 87 به اتهام خرید و فروش مشروبات الکلی و پس از آن در سال 88 به اتهام جاسوسی برای سازمان سیا به 8 سال زندان در ایران محکوم شده بود که سرانجام نیز به آمریکا گریخت.

این جاسوس فراری که با وزیر امور خارجه سابق آمریکا و بسیاری از مسئولان سازمان جاسوسی آمریکا، انگلیس و آلمان دیدار داشته است این بار درصدد است تا با برپایی این کنسرت بازی جدیدی به طراحی آمریکا علیه ملت و مردم ایران در آستانه انتخابات به اجرا بگذارد.

البته امبرتو گاتیکا از بزرگترین تهیه‌کنندگان و تامین کنندگان مالی کنسرت‌ها در جهان نیز از حاضران در این کنسرت است که احتملا تامین هزینه‌های مالی این کنسرت بر عهده این آمریکایی خواهد بود.

 

خط مشترک فتنه و منافقین در انتخابات ریاست جمهوری

عوامل فتنه و مرتبط با حلقه پاریس و سرکرده منافقین در پیامی مشابه به عناصر داخل کشور، ضمن دستور تحریم انتخابات، آغاز آشوب و درگیری قبل از برگزاری انتخابات را خواستار شدند.

به گزارش مؤسسه راهبردی دید‌ه‌بان، اردشیر امیر ارجمند از اعضای حلقه پاریس و از فعالین فتنه 88، بعد از اعلام نتایج بررسی صلاحیت داوطلبین انتخابات ریاست‌جمهوری در ایران، به شدت سعی کرد شورای نگهبان را زیر سوال ببرد و عدم احراز صلاحیت کاندیداهای مورد نظر خود را اقدامی سیاسی از سوی این شورا خواند.
مشاور حقوقی میرحسین موسوی که ارتباطش با عناصر منافقین در فتنه88 اثبات شد، بدون ذکر هیچ دلیل حقوقی و علمی اقدام شورای نگهبان را غیر قانونی و در راستای از بین رفتن رکن جمهوریت در ایران خواند!
امیر ارجمند که در سال 88 از عناصر اصلی القای تقلب به موسوی و طرفدارانش بود، این‌بار ادعا کرده که تقلب در انتخابات از زمان بررسی صلاحیت داوطلبین آغاز شده و انتخابات ریاست جمهوری 92 در ایران هیچ اعتباری ندارد! 
وی به عنوان یکی از عناصر اصلی حلقه ضدانقلاب پاریس محسوب شده و در این انتخابات نیز وظیفه ارسال رمز به عوامل آشوب داخل کشور از طریق صحبت‌هایش را دارد.
بر پایه این خبر، مشابه این جملات را نیز مریم رجوی سرکرده منافقین، البته با ادبیات مخصوص جبهه نفاق ابراز کرده است.
سرکرده منافقین نیز که در طول بیش از 3دهه گذشته سودای براندازی نظام را داشته، با اشاره به عدم احراز صلاحیت دو نفر از کاندیداها، شرایط بوجود آمده را مناسب برای براندازی دانسته است.
مریم رجوی که هر سال در پیام نوروزی خود دیدار در میدان آزادی را وعده می‌دهد! ضمن دعوت مردم به اعتراضات خیابانی خواسته که انتخابات از سوی مردم تحریم شود.
بر پایه این خبر با وجود تفاوت در نوع ادبیات منافقین و عوامل فتنه در حلقه پاریس که گویی یک خط و متن را با دو نوع گفتار متفاوت ارائه می کنند، مشخص می‌شود که ضد انقلاب در انتخابات پیش‌رو خط آشوب و درگیری قبل از آغاز رای گیری را در پیش گرفته و پیام‌های صادر شده از خارج کشور در واقع همین مطلب را به عناصر داخل منتقل می کند.
گفتنی است هفته گذشته دو تن از عوامل منافقین که به منظور انتقال دستورالعمل‌های حلقه خارج به داخل و هماهنگ‌سازی عناصر و تشکل‌های داخلی جهت اخلال در روند برگزاری انتخابات وارد کشور شده بودند، با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان (عج) پس از ورود و چند روز تعقیب بازداشت شدند.

ن2

چه کاندیداهایی امروز برنامه تبلیغاتی دارند؟

محسن رضایی، سیدمحمد غرضی و سعید جلیلی امروز (شنبه) با حضور در رسانه ملی در برنامه تبلیغاتی خود شرکت می‌کنند.

به گزارش  فارس، مراسم قرعه کشی برنامه‌های تبلیغاتی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته (جمعه) با حضور نمایندگان نامزدها برگزار شد.
در همین راستا، محسن رضایی ساعت 20 امروز (شنبه) 4 خردادماه در برنامه با دوربین شبکه اول سیما حضور می‌یابد.
دیگر برنامه تبلیغاتی امروز کاندیداها در شبکه‌های رسانه ملی، حضور سعید جلیلی در گفت‌وگوی ویژه خبری در ساعت 22:45 از شبکه دوم سیما است.
همچنین امروز سیدمحمد غرضی در شبکه جام جم حضور می‌یابد.
غرضی با هدف پاسخ به سؤالات ایرانیان خارج از کشور در ساعت 23.30 دقیقه مهمان شبکه جام جم است.
 

سيلي جمهوري اسلامي را خورديد؟! گواراي وجود!


«حرکت شوراي نگهبان در عدم تأييد هاشمي‌رفسنجاني، سيلي نظام ولايت‌فقيه در گوش برخي رسانه‌ها و نويسنده‌هاي اپوزيسيون رژيم بود.»

 

کیهان:پايگاه اينترنتي خودنويس وابسته به اپوزيسيون خارج کشور ضمن انتشار مطلب فوق خاطرنشان کرده است: اين گروه آن‌قدر در حمايت بي‌چون و چرا از رفسنجاني از يکديگر گوي سبقت را مي‌ربودند که يادشان رفته بود بازي انتصابات در ايران آزاد نيست. اين نکته مهم است که رد صلاحيت رفسنجاني آب در لانه مورچه‌ها ريخت و نکات کليدي زيادي را مشخص کرد.
در ادامه اين نوشته آمده‌است: عده‌اي از رسانه‌ها و نويسندگان اپوزيسيون آن‌قدر ذوق‌مرگ شده بودند که شرط بندي کرده بودند. آن هم شرط‌هايي که شايد فقط در مسابقات اسب‌سواري مي‌شد چنين شرط‌هايي بست. ولي سيلي حاکميت در گوش اين رسانه‌ها و نويسنده‌ها بسيار سهمگين‌ و غافلگيرکننده بود. به يقين شوک ناشي از اين سيلي با دعوت از هيچ مهماني براي مصاحبه در اين رسانه‌ها قابل رفع نخواهد بود.
خودنويس اضافه مي‌کند:‌«تا ديروز تمام اين رسانه‌ها و قلم‌ها داد مي‌زدند که رد صلاحيت هاشمي به نفع مخالفان حکومت نيست. چرا که باعث قدرتمندتر شدن و بسط ديکتاتوري مي‌شود. امروز به يکباره همه اين رسانه‌ها و قلم‌ها فرياد زدند که حاکميت تير خلاص را به خود زد (!)
اين آبي که در لانه مورچگان ريخته شد به يقين تأثيراتش را به تدريج نشان خواهد داد و اميدوارم آن دسته از نهادهايي که با طناب وابستگان رفسنجاني به داخل چاه مي‌رفتند به خود آيند و راه‌هاي صحيح‌تري پيدا کنند.
خودنويس در ادامه نوشت:‌«نکته آخر اين که با رد صلاحيت رفسنجاني نه تنها در ايران قيامت نخواهد شد، بلکه مخالفان حتي علاقه ندارند به خاطر وي باتوم بخورند و از او دفاع کنند. بياييد فرض کنيم رفسنجاني تأييد صلاحيت مي‌شد و مثل موسوي حصر خانگي مي‌شد. کدام پشتوانه سبز مي‌خواست از عاليجناب سرخپوش حمايت و براي آزادي ايشان مبارزه کند؟ آيا وقت آن نيست که به خود بياييد؟ مگر ما از عاليجناب سرخپوش و ترور رستوران ميکونوس سخن نمي‌گفتيم؟! رد صلاحيت گواراي وجودتان(!)
گفتني است همه شواهد موجود و برخي اسناد که کيهان به آن اشاره داشته است حکايت از آن دارد که مجموعه مشترک دشمنان بيروني و دنباله‌هاي داخلي آنها در پي قرباني کردن آيت‌الله‌هاشمي بوده‌اند و از اين روي عدم احراز صلاحيت ايشان از سوي شوراي نگهبان را مي‌توان اقدامي در جهت نجات آيت‌الله رفسنجاني از دام خطرناکي دانست که براي ايشان تدارک ديده بودند. هياهوي توأم با عصبانيت آمريکايي‌ها در همين راستا قابل ارزيابي است.

 

ناله های شکسن ضد انقلاب و بیگانگان

رسانه‌هاي بيگانه و ضد انقلاب تحليل‌هاي قابل تأملي درباره عدم تأييد صلاحيت آقاي هاشمي براي انتخابات رياست‌جمهوري منتشر کرده‌اند.

 

کیهان: در اين تحليل‌ها از يک سو خشم و ناخرسندي از اين اتفاق که آن را غيرمنتظره مي‌دانند، موج مي‌زند و از طرف ديگر تلاش مي‌شود موضوع تحريف شود.
در اين زمينه سايت فتنه‌گر کلمه که از سوي فراريان فتنه‌سبز مديريت مي‌شود ادعا کرد شوراي نگهبان با رد صلاحيت هاشمي به پيکر انقلاب شليک کرد! شبکه دولتي انگليس هم مدعي شد «هاشمي حذف [!؟] شده و اين باعث ريزش پايگاه اجتماعي حکومت خواهد شد». همچنين سايت جرس از قول يکي از همکاران فراري روزنامه‌هاي زنجيره‌اي (عبدالرضا-ت) ادعا کرد با اين اتفاق دوره جمهوري اسلامي به پايان رسيده است. جرس همچنين از قول حسن يوسفي اشکوري (از وابستگان گروهک ملي مذهبي) «اوايل فروردين 68 خبر برکناري آيت‌الله منتظري را شنيدم و بسيار افسرده و ناراحت شدم و دريغ خوردم. آن روز اميدمان را بر باد رفته مي‌ديدم اما پس از ساعتي افسوس گفتم براي خود او خوب شد. همين ماجرا پس از دريافت خبر رد صلاحيت آقاي هاشمي در ذهنم تکرار شد... اکنون هاشمي نيز بايد مثل منتظري فزت و رب‌الکعبه بگويد»!
اين دعاوي در حالي است که اولا هاشمي حذف نشده و رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است و ثانيا پايگاه اجتماعي نظام همان است که در آن 8ماهه فتنه از پاي صندوق‌هاي رأي تا کف خيابان خود را به رخ دشمن کشيد. در عين حال بايد از منافقيني که دم خروس از پس جامه‌شان پيداست پرسيد که آيا شماها همان محافلي نيستيد که در اوج فتنه شعار جمهوري ايراني داديد و بر اساس توهم احمقانه خود براي حذف جمهوري اسلامي خيز برداشتيد؟ در واقع دوره جديد جمهوري اسلامي نه امروز که همان روز آغاز شد.
در همين حال شبکه دولتي انگليس با ابوالحسن بني‌صدر (آلت دست گروهک منافقين در سال 59 و 60) مصاحبه کرد. بني‌صدر در اين مصاحبه گفت: هاشمي رفسنجاني واپسين قمار زندگي سياسي خود را کرد. او نباخته. من هم جاي او بودم که مخالفش هستم، همين کار را مي‌کردم(!)
بي‌بي‌سي در عين حال از قول مجيد محمدي عضو فراري حلقه کيان و همکار راديو فردا گفت: رد صلاحيت هاشمي نکته تازه‌اي به واقعيت جمهوري اسلامي اضافه نمي‌کند. حاکميت فکر مي‌کند هزينه برخي اتفاقات و ريزش‌ها را در سال 88 پرداخته است؛ بنابراين امروز نکته جديدي وجود ندارد. هاشمي در آن سال مقابل حاکميت و رهبري ايستاد.
وي افزود: مسئله حکومت اين است که آمدن هاشمي باعث مي‌شود که عمده مخالفان اصلاح‌طلبان و گروه‌هاي برانداز در زيرچتر او قرار گيرند و اگر اتفاقي مانند دغدغه‌هاي مربوط به تقلب رخ دهد، دوباره همان اتفاقات سال 88 تکرار شود. بنابراين اگر در همين مرحله هاشمي رفسنجاني را رد صلاحيت کنند، براي پيشگيري هزينه کمتري خواهند پرداخت.
وبسايت بي‌بي‌سي نيز در تحليلي خاطر نشان کرد: کار در اردوي تحول‌طلبان [اسم مستعار جريان برانداز ] سخت خواهد شد و به انشقاق و تفرقه خواهد انجاميد. بخشي از اقدام هاشمي حمايت خواهند کرد که در موقعيت ضعيف‌تري هستند و بخش ديگر به هاشمي و خاتمي حمله خواهند کرد که سران در حصر جنبش را تنها گذاشتند و بي‌حساب به آب زدند و چيزي هم به دست نياوردند. آنها خواستار تحريم انتخابات و سرنگوني حکومت مي‌شوند.
از سوي ديگر وبسايت اخبارروز در تحليلي نوشت: برنامه حکومت ادامه همان راهي است که از سال 88 دنبال کرده است. اين بار البته کم‌هزينه‌تر. انتخابات سر موقع برگزار خواهد شد. جنبش استيصال (جنبشي که از سر استيصال به گرد هاشمي رفسنجاني در حال حلقه زدن بود) با اکراه بيشتر، اما به هر حال نقشي را که برعهده گرفته بازي خواهد کرد. اين جنبش مي‌تواند مسير خود را به سوي کانديداي ديگري عوض کند، براي اين کار هم وسايل لازم تعبيه شده و کساني را در ويترين باقي گذاشته‌اند.
در ادامه اين تحليل با دعوت به آشوبگري به عنوان نقشه «ب» آمده است: ما باز هم در برابر اين پرسش قرار گرفته‌ايم که چه بايد کرد و راه‌حل چيست؟ براي پاسخ به اين سوال دوباره بايد تاکيد کرد که «انتخابات» بدون «خيابان» (فشار از پايين) همان نتيجه‌اي را بيرون مي‌دهد که «نظام» مي‌خواهد. آيا هاشمي رفسنجاني آن جادويي بوده است که بتوان با آن «خيابان» را فعال کرد؟ اکنون اين گوي و اين ميدان!
اردشير اميرارجمند سخنگوي گروهک موسوم به شوراي هماهنگي سبز نيز در مصاحبه با سايت خود (کلمه) مي‌گويد «انتخابات بدون آقاي هاشمي فاقد حداقل‌هاي مورد نياز براي يک انتخابات رقابتي است و در صورت ادامه انتخابات بي‌معني خواهد شد». او با سازمان منافقين همکاري دارد و با هماهنگي کنسولگري آمريکا در استانبول توانست از ايران خارج شده و به فرانسه برود.
برخي مقامات آمريکايي به خاطر عدم تأييد صلاحيت هاشمي و مشايي گفته‌اند انتخابات ايران را سرکوب شده، غير آزاد و مبهم مي‌دانند و نامزدهاي موجود را نمايندگان مردم ايران تلقي نمي‌کنند!

 



:: بازدید از این مطلب : 129
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : شنبه 4 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

اینفوگراف: توصیه‌های رهبر انقلاب به شورای نگهبان

حمایت فوری آمریکا از هاشمی و مشایی پس از عدم احراز صلاحیت

 

دولت آمریکا در واکنشی تلویحی به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که انتخابات ایران را غیر آزاد می داند.

به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایران هسته ای – دولت امریکا در ساعات اولیه پس از اعلام نتیجه بررسی صلاحت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری 1392، در واکنشی تلویحی به رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی اعلام کرد که انتخابات ایران را غیر آزاد می داند.

به گزارش خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، یک دیپلمات آمریکایی سه شنبه (31 اردیبهشت 1391/ 21 می 2013) اعلام کرد 8 نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایران که ژوئن آینده برگزار می شود احتمالا از هیچ گونه مشروعیت مردمی برخوردار نیستند.

این دیپلمات از رد صلاحیت هاشمی و مشایی، دو نامزدی که آنها را «برجسته» خوانده، انتقاد کرد.

پاتریک ونترل سخنگوی رسمی وزارت امور خارجه آمریکا در پیامی الکترونیکی به فرانس پرس گفت: «به نظر می رسد شورای نگهبان قانون اساسی غیر منتخب و غیر مسئول از طرف مردم ایران بر اساس انبوهی از شاخص ها صدها نامزد را رد صلاحیت کرده است».

ونترل افزود: «این شورا شمار نامزدها را از حدود 700 نامزد به هشت مسئول رسمی که نظام آنها را نماینده خود می داند و بالتبع نماینده ایرانی ها نیستند کاهش داده است».

وی اضافه کرد: «این فهرست غیرنهایی نامزدها احتمالا اراده ملت ایران که حق دارد رئیس جمهوری را انتخاب کند که خواسته های آنها را برآورده کند به شمار نمی آید».

پیام بی‌بی‌سی به حلقه انحرافی

 

شبکه سلطنتی بی بی سی در واکنش به خبر مربوط به عدم احراز صلاحیت آقای مشایی گفت: بهمن شریف زاده از نزدیکان اسفندیار رحیم مشایی گفته است؛ ستاد مردمی آقای مشایی به زودی بیانیه و واکنشی به رد صلاحیت وی صادر میکند.

به گزارش سيرنيوز؛ مجری بی بی سی با طرح سوال از خبرنگار این شبکه پرسید: اکنون چه واکنش هایی از طرف دولت به خصوص آقای احمدی نژاد صورت خواهد گرفت؟


حسین باستانی در جواب وی به طوری که قرار است اتفاقی از پیش تعیین شده ای بیافتد گفت: طبیعتا هیچ کس منتظر واکنش ستاد آقای مشایی نیست. ولی آقای احمدی نژاد در این مدت توقعاتی ایجاد کرده است که الان! باید به سرعت به آن پاسخ دهد. وی برای اینکه انگیزه مجموعه هواداران دولت و کسانی که هنوز اطراف وی باقی مانده اند حفظ و مانع از تحلیل روحیه آنها شود، باید هر کاری که تصورش را ایجاد کرده انجام دهد. همین الان انجام دهد.

وی در ادامه با تاکید گفت: فکر نمی کنم آقای احمدی نژاد واکنش خود را تا زمان برگزاری انتخابات به تعویق بیاندازد، وی الان باید به آن توقعات زیادی که ایجاد کرده است پاسخ دهد.

وی با تاکید مجدد گفت: احمدی نژآد توقعی ایجاد کرده است که اگر بخواهند مشایی را وارد انتخابات نکنند، یک کار بزرگ! انجام خواهد داد. خودش این تصور و توقع را ایجاد کرده است و حالا! باید انجام دهد.

حسین باستانی برای تحریک مجموعه دولت افزود: اگر احمدی نژاد نتواند متناسب با تصوراتی که ایجاد کرده است رفتار کند، شکست خیلی جدی در مجموعه هواداران دولت ایجاد می کند. بحران نا امیدی بعد از امید برای آنها ایجاد خواهد شد.

وی در انتها مجددا بر زمان واکنش آقای احمدی نژاد تاکید کرد و گفت: خب طبیعتا آقای احمدی نژاد اگر بخواهد کار مهمی انجام دهد در همین فردا باید خبرهای مربوط به آن به ما برسد.  

منبع: رسا

شورای نگهبان باید رای خودش را بدهد/ اینها مجتهد هستند

 

تصویررئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگویی در سال 1382 عنوان کرد: شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند، قانون اساسی این را می گوید

به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو» متن زیر قسمتی از مصاحبه ای است که روزنامه کیهان با هاشمی رفسنجانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در سال 1382 انجام داده است:

 

¤ سوال: یک نکته فقهی وجود دارد. در قانون اساسی در اوصاف فقهای شورای نگهبان گفته شده که آگاه به مقتضیات زمان و مکان باشند. این بحث مطرح است که اگر اعضای شورای نگهبان با توجه به این دو عنصر رای می دادند، کار به اینجا کشیده نمی شد. یعنی براساس احکام اولیه نظر نمی دادند. ولی شورای نگهبان روی احکام اولیه مقاومت می کرد. از طرف دیگر گفته می شود که برخی از  اعضای شورای نگهبان می گفتند: ما موظف نیستیم از نظر امام تبعیت کنیم. چون در قانون اساسی خصیصه «مجتهد بودن» برای اعضای شورای نگهبان گفته شده و مجتهد باید رای خودش را بدهد و تبعیت از نظر امام وجاهتی ندارد. بعدها در مسئله «ولایت مطلقه» معلوم شد که حتی اگر مجتهد هستند، باید در مسایل حکومتی از ولایت تبعیت کنند. نکته موردنظر من این است که یک سال پس از تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام، باز هم امام(ره) بر اصل بودن شورای نگهبان تاکید می کنند. یعنی در سال 67 و بعداز جنگ و قبل از بازنگری قانون اساسی که می خواستند اختیارات تعزیرات را به مجمع بدهند و اصلاحاتی در بندهای مربوط به مجمع انجام دهند، باز به شورای نگهبان تاکید می کنند که شما خودتان قبل از هر چیز مصلحت را در نظر بگیرید و کاری نکنید که منجر به نقض ظاهری قانون اساسی شود. چون مجمع هنوز در قانون اساسی نیامده بود و وجودش شبهه نقض قانون اساسی را ایجاد کرده بود. معلوم می شود که امام هنوز مجمع تشخیص را «استثنا» و شورای نگهبان را «اصل» می دانند و تاکید دارند خود آقایان شورای نگهبان با توجه به زمان و مکان مسایل را حل کنند.


- الان هم این گونه است. اصلا مبنای شورای نگهبان با مبنای مجمع فرق می کند. اولا شورای نگهبان باید رای خودشان را بدهند. قانون اساسی این را می گوید. نباید بگویند فتوای امام یا رهبری این است. بحث حکم نیست. بحث فتواست. بحث ولایت، در حکم مطرح می شود. اگر نظر امام راجع به معدن با نظر فقهای شورای نگهبان متفاوت باشد، آنها باید با نظر خودشان عمل کنند. 6نفر شورای نگهبان مجتهد هستند و نظر خودشان را اعلام می کنند.

 

¤ سوال: الان که «مجمع تشخیص مصلحت» نهادینه شد؟

- نه، همان موقع هم این گونه بود. اصلا قانون اساسی می گوید: فقهای شورای نگهبان باید نظر خودشان را بگویند.

 

¤ سوال: همین باعث مشکلات بعدی شد.

- برای رفع همین مشکلات، اصل دیگری آمد که حاکم بر اینهاست. بنابراین طبق اصل اول، اینها مجتهد هستند و نظرشان معتبر است. امام این را مخدوش نکردند. مسئله دوم مصلحت است. مصلحت در فقه اسلامی خودش یک اصل است. یعنی اگر دو مفسده داشته باشیم، مفسده کمتر انتخاب می شود. اگر دو کار واجب داشته باشیم، دنبال واجبی می رویم که اثر بیشتری دارد. یعنی اصل مراعات مصلحت در مورد مصالح، انتخاب مصلحت اقوی است و در مورد مفاسد، دفع افسد به فاسد است که جزو اصول قابل قبول فقه است. در حکومت های ایدئولوژیک و عقیدتی تحقیقا چنین جایی لازم است. یعنی مصالحی است که به اقتضای زمان، مکان، شرایط و ضرورت ها پیش می آید که باید مراعات کنیم. نمی توانید بگویید همین را به شورای نگهبان بدهند. چون اول صحبت شما هم همین بود.

 

¤ سوال: خود امام هم می فرمودند.

- در قانون اساسی غیر از این است. طبق قانون اساسی شورای نگهبان حق ندارد مصلحت گرایی کند.

 

¤ سوال: الان مصلحت را برعهده مجمع گذاشتند. آن موقع امام به شورای نگهبان می گفتند خودتان براساس مصلحت عمل کنید.

- همان موقع هم این گونه بود. در قانون اساسی این گونه بود که شورای نگهبان براساس فهمیدن خودشان حکم خدا را می دادند. اگر بخواهند طبق مصلحت رای بدهند، مشکل می شود. معنایش این می شود که کارشناسی مجلس و دولت به کلی ندیده گرفته شود و هرچه اینها مصلحت دانستند، همان باشد. بنابراین هر قانونی که در مجلس بگذرد، ولو اینکه خلاف شرع هم نباشد، اگر شورای نگهبان بخواهد براساس مصلحت عمل کند، 7 نفر آنان می گویند ما می گوییم مصلحت این گونه است. در آن صورت کارشناسی مجلس لغو است. بنابراین مبنای شورای نگهبان این نیست که با اتکای بر تشخیص مصلحت رد یا قبول کند. شورای نگهبان حکم شرعی را مطرح می کند. مجمع جایگاه دیگری دارد. براساس مصلحت عمل می کند. هر حکومت ایدئولوژیک باید جایی را داشته باشد که استثناها را حل کند که خود حکم می شود و شرعی است، منتهی مبنا فرق می کند. مجمع این کار دوم را انجام می دهد.

 

¤ سوال: در مورد وضعیت فعلی مجمع این ایراد وجود دارد که از حالت استثنا بودن خارج شده است. یعنی به بهانه حذف و اصلاح یک ماده از قانونی که مورد اختلاف مجلس و شورای نگهبان است کل قانون را به هم می ریزد و قانون جدیدی را تصویب می کند که مثالش بودجه پارسال است.

- اول این گونه و حتی بیشتر از این بود. الان محدود کردیم. آن موقع درباره اختیارات مجمع از امام(ره) سؤال شد که گفتند: مجمع می تواند در هر حالی دخالت کند وهر نظری دارد، بگنجاند.

 

¤ سوال:  آن مربوط به دوران جنگ بود. بعدا این اختیارات را پس گرفتند.

- پس اول این گونه بود. مبنای اصلی امام همان بود. گفتند: حتی در زمانی که در مجلس است و یا بعد از اینکه تصویب شد، می تواند عوض کند. خودمان هم موافق نبودیم که دست مجمع این قدر باز باشد. بعضی ها رفتند سؤال کردند که جواب امام این بود. بعدا هم خیلی دست مجمع باز بود. قوانینی که مجمع راجع به موادمخدر و تعزیرات تصویب کرد، مربوط به آن دوران است. ما در این دوره، خیلی کم قانون گذراندیم، حتی اصلا قانون اجرایی نگذراندیم. اما اینکه گاهی قانون را اصلاح می کنیم، چاره ای غیر از این نیست. چون وقتی مجلس نظرش را داد و شورای نگهبان هم رد کرد و پیش ما می آید، بعضی ها می گویند باید «یا این، یا آن» را بگویید و شکل سومی نگویید. یعنی قبول یا رد کنید. اینها که در مجمع نشسته اند، می گویند هیچ کدام را قبول نداریم و اگر می خواهید اظهارنظر کنیم، باید مصلحت را بگوییم. یعنی الان خودمان را در آیین نامه محدود کردیم. گفتیم: اگر چنین موردی پیش آمد، می توانیم ماده ای را که شورای نگهبان رد کرده است، تغییر دهیم. اگر لازمه این تغییر، تغییر ماده ای دیگر است، باز هم می توانیم تغییر دهیم. قبلا می توانستیم به مواد دیگر هم بپردازیم، ولی الان نمی توانیم مستقیما وارد ماده دیگری شویم که تغییر دهیم. باید رهبری اجازه دهند. مثالی که از گذشته و حال مانده و برای شما جالب است، قانون کار است. قانون کار در مجلس تصویب شد که شورای نگهبان رد کرد. بعد به مجمع آمد که هر دو طرف آمدند و حرفهایشان را زدند. اصلا مواردی بود که شورای نگهبان هم اشکالی نگرفته بود ولی اصلاح شد و بالعکس هم شد. یعنی مواردی بود که شورای نگهبان اشکال گرفته بود، ولی در مجمع به نفع مجلس شد. آن موقع دست مجمع این قدر باز بود و الان این گونه نیست. فعلا یا همان مورد را و یا همانی را که مستلزم است، اصلاح می کنیم. اگر بخواهیم مورد سومی را تغییر دهیم، باید رهبری به ما ارجاع دهند.


بنابراین مجمع فعلا خیلی محدودتر در حل اختلافات دخالت می کند. در سابق دخالت های ما خیلی وسیع بود. الان اصلا قانون ابتدایی نمی نویسیم. اگر دوره قبل را نگاه کنید، متوجه می شوید که قوانین ابتدایی زیادی نوشته شد.

 

¤ سوال: در زمان جنگ، بله.

 

- بعد از جنگ هم قوانین زیادی نوشتیم. ولی در دوره جدید محدود کردیم.

 



:: بازدید از این مطلب : 141
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : چهار شنبه 1 خرداد 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

 

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، ‌با تأکید بر اینکه روزنامه دولتی ایران در چند ماه اخیر جبهه حملات خود را به‌سمت مجلس و قانون گرفته است، گفت: این در حالی است که رهبر معظم انقلاب به ‌طور مکرر قانون را فصل‌الخطاب دانسته‌اند.
سیدناصر موسوی‌لارگانی در گفت‌‌وگو با خبرنگار سیرنیوز؛ با یادآوری تخلفات رئیس‌جمهور در چند روز اخیر در حمایت از مشایی در ستاد انتخابات وزارت کشور، افزود: به‌طور حتم مردم بعد از ۳۴ سال انقلاب فرق کاندیدای انقلابی با کاندیدای انحرافی را می‌دانند، از این‌رو این اقدام احمدی‌نژاد توهین به شعور سیاسی مردم است.
نماینده مردم فلاورجان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مسئولان اجرایی کشور به جای اینکه هر گونه ابهام را از بین ببرند، با چنین رفتارهایی زمینه ابهام در خصوص انتخابات را ایجاد می‌کنند.
عضو فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت مجلس، اظهار داشت‌: اقداماتی که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری از سوی احمدی‌نژاد شکل گرفته اتفاقات زشتی است که تا کنون در هیچ کدام از دوره‌های دیگر نداشتیم. ‌
این نماینده مردم در مجلس نهم، با تأکید بر اینکه روزنامه ایران بعد از بروز تخلفات از سوی رئیس‌جمهور تنها در راستای اهداف و قدم‌های احمدی‌نژاد حرکت می‌کند، گفت:‌ به‌طور حتم روزنامه‌ای که اعتباراتش از بیت‌المال هزینه می‌شود، باید برای حمایت از ملت ایران استفاده شود، نه اینکه از یک فرد و یا جریان خاص حمایت کند.
وی با اعلام اینکه اقدامات اخیر روزنامه ایران هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است، تصریح کرد: به طور قطع قوه قضائیه و وزارت فرهنگ و ارشاد ‌اسلامی با تخلفات این روزنامه برخورد جدی کرده و در صورت تغییر ندادن سیاست‌هایش در جهت توقیف روزنامه گام بردارند.
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس، ‌با تأکید بر اینکه روزنامه ایران پازل اقدامات غیرقانونی احمدی‌نژاد را کامل می‌کند، یادآور شد: تمام روزنامه‌ها باید در جهت خلق حماسه سیاسی گام بردارند.


 مدیر گروه مطالعات دینی مرکز مطالعات جهانی شدن گفت: همین که می‌گویند حلقه انحرافی، توهین است زیرا من از این فکر دفاع می‌کنم و آنهایی که به مشایی و اطرافیان وی می‌گویند حلقه انحرافی باید توبه کنند.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 28 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

آیا آیت الله هاشمی متن گفت‌وگوی خود با رهبر انقلاب را منتشر می‌کند؟

 

اینکه آیا هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد.

 

اینکه آیا آیت الله هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان انتخابات گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد و صحت و یا کذبش را تایید و تکذیب کند اما سوالی اساسی اینجا است که چه کسی در ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۷:۳۰ به آیت الله هاشمی زنگ ‌می‌‌زند و وی بعد از این تماس تلفنی عجله کنان خود را به ستاد انتخابات کشور می‌رساند. 


آیت الله هاشمی رفسنجانی با حضور خود در آخرین لحظات ثبت نام کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری خود را در معرض انتخاب ملت ایران قرار داد تا به گفته خودش با حضورش در ایجاد حماسه سیاسی نقش داشته باشد.

اما نکته‌ای که همراه این آمدن بود، تایید حضور آیت الله رفسنجانی توسط رهبری برای آمدن بود که چندین دفعه از سوی وی در دیدارهایی که داشتند عنوان شد.

بر اساس ادعای مطرح شده، آقای هاشمی بدنبال دیدار حضوری یا تلفنی با مقام معظم رهبری بوده اند تا نظر ایشان را درباره حضورش در انتخابات جویا شوند اما این دیدار تا روز ۲۱ اردیبهشت محقق نشده بود زیرا تا این روز یعنی روز پایانی ثبت نام، آیت الله هاشمی همچنان از تایید رهبری سخن می‌گوید.

علی مطهری گفته است: آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با اعضای تشکل صدای ملت تاکید کرد در صورتی که مطمئن شود رهبر معظم انقلاب با کاندیداتوری وی مخالفتی ندارد، قطعا امروز برای کاندیداتوری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم ثبت نام خواهد کرد(http://www.mehrnews.com/detail/News/۲۰۵۲۰۴۳).

در روز ۲۱ اردیبهشت ماه ۹۲ آیت الله هاشمی در ساختمان مجمع جلسه داشتند و از همین مکان در ساعت ۱۷:۴۵ به سمت ساختمان وزارت کشور راه افتاده اند در نتیجه امکان دیدار حضوری وی با مقام معظم رهبری در این روز منتفی است زیرا رهبری هم در این روز با بانوان نخبه دیدار داشته و امکان دیدار حضوری در صبح نیز منتفی است.

طبق سخنان اقای هاشمی تنها احتمال باقی مانده از قطعی شدن حضور وی برای ثبت نام در انتخابات تماس تلفنی با مقام معظم رهبری است که این احتمال هم با خبر روز دوشنبه ۲۳ اردیبهشت خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها باطل شده است.

در پی انتشار مصاحبه‌ای از علی عسگری؛ مشاور پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت اعلام کرده بود: «آیت‌الله هاشمی تا ساعت ۵ بعد از ظهر تصمیمی برای کاندیداتوری نداشتند اما بعد از صحبت تلفنی که با مقام معظم رهبری در ساعت ۵:۱۰ انجام دادند با تاکید و عجله خودشان را به وزارت کشور رساندند و برای ثبت‌نام اقدام کردند.» پیگیری‌های خبرنگار این رسانه ازمنابع مختلف نشان داد که در روز مورد‌نظر هیچ تماس تلفنی میان مقام معظم رهبری و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی برقرار نشده است.

اینکه آیا آیت الله هاشمی با تایید رهبری قدم در میدان انتخابات گذاشته‌اند سوالی است که تنها خود وی باید به آن پاسخگو باشد و صحت و یا کذبش را تایید و تکذیب کند اما سوالی اساسی اینجا است که چه کسی در ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۷:۳۰ به آیت الله هاشمی زنگ ‌می‌‌زند و وی بعد از این تماس تلفنی عجله کنان خود را به ستاد انتخابات کشور می‌رساند.
فاطمه هاشمی می‌گوید: «ساعت ۱۷:۳۰» بود. دیگر مطمئن شده بودیم پدر تصمیمش را گرفته و ثبت‌نام نخواهد کرد. از صبح با یاسر، مهدی و عماد (پسرمحسن) در دفتر حاج‌آقا بودیم. همه حرف‌ها را زده بودیم. شوخی و جدی همه دغدغه‌ها مطرح شده بود. به این نتیجه رسیده بودیم که مردم به تمام معنا خواستار حضور پدر هستند تا وضعیت کشور را سامان دهد. نیامدن پدر به معنای نا‌امید‌شدن بخش گسترده‌ای از مردم بود. در‌خواست‌ها در این چند روز برای حضور پدر در انتخابات بی‌سابقه بود. ما فکر می‌کردیم اگر حاج‌آقا در انتخابات ثبت‌نام نکند بخش قابل توجهی از مردم انگیزه‌شان برای شرکت در انتخابات و رای دادن را از دست خواهند داد. ساعت ۱۷:۱۵ تلفن دفتر پدر زنگ خورد. ایشان مکالمه نسبتا کوتاهی داشتند و بعد از آن از اتاق بیرون آمدند و گفتند «بسم الله… برویم»

چه کسی به ایشان زنگ زد؟
نمی‌دانم ما سوال نکردیم ایشان برای پاسخ دادن به آن تلفن به دفتر خود رفتند ما در اتاق دیگری بودیم. بعد از آن تلفن حاج آقا گفتند «بسم‌الله؛ برویم» ما باور نمی‌کردیم.

آقای هاشمی گفته بودند که منتظر پاسخ رهبری برای حضور در انتخابات هستند و بدون هماهنگی ایشان وارد عرصه انتخابات نمی‌شوند.
من نمی‌دانم چه کسی تلفن کرد. اما حتما دغدغه‌هایشان برطرف شد که ساعت۱۷:۳۰ و نیم ساعت مانده به پایان زمان ثبت‌نام راهی وزارت کشور شدند.(گفت‌وگوی روزنامه شرق با فاطمه هاشمی)

با توجه به شرایط پیش رو دو حالت وجود دارد که باید به آن پرداخت.
۱- آیت الله هاشمی با رهبر انقلاب دیدار داشته و یا تلفنی با ایشان سخن گفته اند که با توجه به مقدمه چینی‌های آقای هاشمی باید مطرح کنند که رهبری به وی در رابطه با حضورش در انتخابات چه گفتند و اقای هاشمی چه شنیده‌اند…

۲-ایت الله هاشمی بدون اینکه از تایید و یا نفی رهبری درباره حضورشان باخبر باشند قدم در این عرصه گذاشتند… . با توجه به این فرضیه و با توجه به سخنان فاطمه هاشمی دغدغه آیت الله رفسنجانی برای حضور در انتخابات چه بوده و چه کسی پشت تلفن خیال آقای هاشمی را از حضورش در انتخابات راحت می کند.طبق مقدمه گفته شده این فرد کسی غیر از مقام معظم رهبری است… که شاید مطالبه عمومی به این سمت برود که از وی سوال شود چه کسی دغدغه شما را برای حضور در انتخابات براورده کرد؟…

شرایطی که آیت الله هاشمی رفسنجانی برای حضورش در انتخابات انتخاب کردند نقیض این جمله مقام معظم رهبری است که فرمودند:بنده‌ی حقیر مثل بقیه‌ی مردم، یک رأی دارم؛ این رأی هم تا وقتی که در صندوق انداخته نشود، هیچ کس از آن مطّلع نخواهد بود. حالا ممکن است آن کسانی که صندوق دست آنها است، بعد باز کنند، خط این حقیر را بشناسند، بفهمند بنده به چه کسی رأی دادم؛ اما تا قبل از رأی دادن، کسی مطّلع نخواهد شد. اینجور نیست که کسی بیاید نسبت بدهد که رهبری نظرش به فلان است، به بهمان نیست. اگر چنین نسبتی داده شد، این نسبت درست نیست…


بی بی سی: مشایی باید در انتخابات حضور داشته باشد/ سنگ تمام ارگان همجنس بازان برای هاشمی

 
 
تصویر

 

به گزارش رویداد، بی بی سی فارسی در یکی از آخرین برنامه های سیاسی خود به آرایش انتخابات ایران پرداخت و مواضع قابل تاملی را در خصوص حضور رفسنجانی و مشایی مطرح کرد.

جریان های رسانه ای همچون بی بی سی همواره بدنبال بسترهای مناسبی برای ایجاد فضای غبار آلود خبری و جریان سازی در داخل ایران هستند و حضور افرادی همچون مشایی در عرصه انتخابات کشور می تواند بهترین خوراک خبری ایشان برای این امر باشد.

شرح برنامه مذکور را در زیر می خوانید:

[سعید برزین]: سیاستمدار کهنه‌کار خط میانه ایران، وارد صحنه شده و این همه معادلات را به هم خواهد ریخت. در مرحله اول موجب نگرانی جدی و شدید جناح اصولگرا خواهد شد. آقای هاشمی‌رفسنجانی کسی است که در آخرین نماز جمعه‌ای که خواند، خواهان آزادی زندانی سیاسی و باز شدن جو سیاسی مملکت شده بود و بر سر مواضعش همچنان بوده، البته راهی که در پیش دارد راه بسیار سخت و دشواری خواهد بود. هیچ تضمینی ندارد که بتواند بازی را ببرد.
[غلامی]: به هر حال همه تاخیر و تعلل به خاطر این بود که آقای هاشمی‌رفسنجانی منتظر این بود که از جانب آیت‌الله خامنه‌ای چراغ سبزی به او نشان داده شود و خبرگزاری‌های مختلف گزارش کردند از ثبت‌نام اسفندیار رحیم‌مشایی، مشاور آقای احمدی‌نژاد.
[برزین]: آمدن آقای مشایی بازی را باز هم جالب‌تر کرده، یعنی از حالتی که فقط اصولگراها بودند خارج شده، البته مشایی مورد تایید آقای [آیت‌الله] خامنه‌ای نبود و نتوانست معاون رئیس‌جمهور باشد. احتمال این که شورای نگهبان او را رد کند زیاد است؛ ولی آمدن او سطح بازی را بالاتر خواهد برد.
[غلامی]: فعلاً چه تصویری را می‌توانیم با حضور جناح‌های مختلف پیش‌بینی کنیم؟
[برزین]: خط میانه و خط اصلاح‌طلب پشت آقای هاشمی متحد خواهند شد. آقای مشایی، نماینده جناح دولت خواهد بود. در میان اصولگرایان تعدد نامزد وجود دارد. پیش از 30 نفر از آن‌ها اسم نوشتند. الان برای آن‌ها ضروری خواهد بود که تعداد نفرات‌شان را پایین ببرند و به یکی دو نفر محدود کنند. احتمالاً آقای قالیباف، احتمالاً آقای ولایتی و یا حدادعادل؛ ولی با تعدد نامزدها فکر می‌کنم راه سختی در پیش خواهند داشت.
[غلامی]: حضور آقای هاشمی را چطور می‌توان تحلیل کرد با تمام تردیدها و موضع‌گیری‌هایی که آیت‌الله خامنه‌ای درباره ایشان کردند؟
[برزین]: چند ماه است آقای هاشمی‌رفسنجانی هدف بمباران سنگین اصولگرا بوده، از روزنامه کیهان گرفته تا برخی از سرداران سابق سپاه که یکباره در صحنه حاضر شدند و اعلام کردند هاشمی بخشی از فتنه است. بمباران سنگین تبلیغاتی رسانه‌ای علیه هاشمی و تردید درباره این که آیا ایشان می‌آیند یا نه و در لحظه آخر ایشان تصمیم گرفته است به عنوان سیاستمداری که نمود عملگرایی زیرکانه در سیاست ایران محسوب می‌شود و سیاست مصلحتی را همیشه پیش برده است و شاید بتواند جمع کند این تنش و تشنج را در جناح‌بندی‌های جاری ایران، ایشان الان وارد صحنه شده است.
[غلامی]: در مورد حضور اسفندیار رحیم‌مشایی چه می‌توانیم بگوییم؟ آیا حضور او و آقای رفسنجانی در این انتخابات می‌تواند این انتخابات را به سمتی پیش ببرد که هیجان مشارکت را بالا ببرد، اگر صلاحیت را از شورای نگهبان بتواند کسب کند؟
[برزین]: هر چه سیستم را بازتر کنید طبیعتاً میزان توجه مردم به آن بیشتر خواهد شد و هر چه رقابت را محدود کنید توجه مردم و میزان رأی دادن مردم پایین‌تر خواهد رفت. اگر حکومت احتیاج دارد یک پایگاه اجتماعی برای خود به وجود آورد مجبور است و حکم عقل این است که سیستم را باز کند، سوپاپ خطرها را باز کند و به رقیبان متفاوت اجازه بدهد وارد صحنه سیاسی شوند که شاید نوعی تنوع واقعی پیش بیاید وگرنه مثلاً اگر فقط از جناح‌ اصولگرا وارد رقابت انتخاباتی می‌شدند تنوعی وجود نداشت.
[غلامی]: در مورد آقای رفسنجانی می‌دانیم چرا در آخرین دقایق تصمیم گرفتند و آمدند زیرا از قبل بارها آقای رفسنجانی گفته بودند که نظر رهبری برایشان مهم است، ولی درباره اسفندیار رحیم‌مشایی واقعاً درباره این تاخیر چه می‌توانیم بگوییم؟
[برزین]: تردید وجود دارد و نمی‌توان گفت سرنوشت آقای مشایی چه خواهد شد و چرا ایشان این قدر دیر آمدند، البته می‌شود فکر کرد که به این خاطر بوده که هیجان عمومی ایجاد کنند. شاید یک تاکتیک انتخاباتی بوده، ولی آقای مشایی هم راه سختی پیش رو دارد هم در شورای نگهبان که شاید تایید صلاحیت نشود و هم این که بتواند بخشی از افکار عمومی را به سمت خود جلب کند و رأی بیاورد.


نقش جدید خاتمی از سوی اعضای حلقه پاریس ابلاغ شد

 

تقی رحمانی عضو گروهک ملی مذهبی طی مطلبی در وب‌سایت این گروهک مأموریت تازه‌ای را تا روزهای انتخابات به خاتمی ابلاغ کرده است.

به گزارش موسسه راهبردی دیده‌بان، یکی از تئوریسین‌های جریان فتنه و از اعضای حلقه پاریس طی مقاله‌ای در وب‌سایت ملی مذهبی که از پاریس بِروز می‌شود از محمد خاتمی خواسته تا نقش خود را در برهه کنونی به خوبی ایفا نماید. وی خطاب به خاتمی مأموریت تازه وی را ابلاغ کرده است. تقی رحمانی از خاتمی خواسته تا نقش خود را به خوبی برای رأی‌آوری هاشمی‌رفسنجانی ایفا کند.

وی در بخشی از این مطلب اینچنین راهبرد جدید را به خاتمی می‌دهد: «حالا نوبت خاتمی است که باید شروع کند و متوقف نشود او نقش جدیدی را باید ایفا کند اگر می‌خواهد ایران ویران نشود، خاتمی در دو عرصه می‌تواند نقش‌آفرین شود ۱- در عرصه بین‌الملل برای کسب اعتبار بیشتر برای هاشمی ۲- در عرصه داخلی برای افزودن بر سبد رای هاشمی و کاستن از آرای منفی وی.»

رحمانی با اشاره به اینکه خاتمی باید برای رأی‌آوری هاشمی تلاش جانانه کند از گروهک‌های ملی‌مذهبی و نهضت آزادی می‌خواهد تا آنان نیز در حمایت از هاشمی سنگ تمام گذاشته و از آرای منفی وی جلوگیری کرده و باعث نزدیکی تعداد بیشتری از افراد به وی شود.

این عضو گروهک ملی‌مذهبی که در سال 90 از کشور گریخته است در ادامه به هاشمی‌رفسنجانی نیز توصیه‌هایی می‌کند که از جمله آن می‌توان به استفاده از «محمد.س» عضو اقتصادی دولت اصلاحات، اشاره کرد. این تعریف و تمجیدها از وی نشان می‌دهد دولت اصلاحات از عناصر گروهک غیر قانونی ملی‌مذهبی استفاده می‌کرده است.

وی در انتها نیز با اشاره به همان ادعاهای دروغین سال 88 که با هدف نابودی کشور مطرح‌ شد، دوباره این نکته را به محمد خاتمی یاد‌آور می‌شود که: «اگر ایران در خطر است، که هست؛ می‌باید خاتمی در حد توان وارد میدان شود تا هم هاشمی را قوی‌تر و هم در جهت مردم چهارچوب‌دارتر کند. این وظیفه همه کسانی می‌‎تواند باشد که احساس خطر می‌کنند.»

حال باید منتظر نشست و دید که آیا خاتمی خطوط ابلاغی از حلقه پاریس را در روزهای باقیمانده تا انتخابات دنبال خواهد کرد یا خیر؟


رد ادعاهای کذب منافقین توسط دیپلمات صهیونیست

 
 

سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آلمان ادعای منافقین در خصوص اقدام ایران در انفجار سال گذشته سفارتخانه این رژیم در هند را بی اساس خواند.

سفیر سابق رژیم صهیونیستی در آلمان در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به اینکه از اقدام تلافی جویانه سوریه در پی حمله هوایی مان به حومه دمشق هراسی نداریم گفت: در سال ۲۰۰۸ میلادی زمانی که سازمان اطلاعاتی ما (شهید)مغنیه را ترور کرد، حزب‌الله و ایران تهدید کردند که ما را در هر نقطه جهان هدف قرار خواهند داد، اما دیدیم که این دو هیچ اقدامی نکردند.»

با این حال، در بهمن ماه سال ۱۳۹۰ انفجاری در محل سفارتخانه رژیم صهیونیستی در دهلی نو به وقوع پیوست. پس از این اتفاق سازمان منافقین با برجسته کردن این حادثه، عوامل اجرایی آن را منتسب به جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان دانست و مدعی شد که سازمان های بین اللملی بایستی بابت این اقدام، جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را مجازات کنند. این ادعا به سرعت توسط جمهوری اسلامی و حزب الله تکذیب شد.

حال این دیپلمات صهیونیست با این موضع گیری خود هرگونه دخالت جمهوری اسلامی و حزب الله لبنان را در انفجارهای بهمن ماه دو سال گذشته رسما رد کرده است.

گروهک منافقین روابط گسترده اطلاعاتی زیادی با این رژیم نامشروع دارد که بارزترین آن همکاری در ترور  دانشمندان هسته ای است.

این گونه خبرپراکنی های دروغین این گروهک تروریستی نشان می دهد که ادعاهای دیگر آنها همچون تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هسته ای، تضعیع حقوق زندانیان، سلب آزادی زنان و صدها موضوع دیگر هیچ گونه ارزش اطلاعاتی برای غربی ها نداشته و تنها مصرف رسانه ای دارد.

منبع : هابیلیان

 



:: بازدید از این مطلب : 145
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

برخی برنامه‌های سفر رهبر معظم انقلاب به کرمانشاه

مدیرکل تبلیغات اسلامی و رییس کمیته تبلیغات استقبال از رهبر معظم انقلاب در استان کرمانشاه، برخی برنامه‌ها و دیدارهای معظم‌له در سفر به کرمانشاه را تشریح کرد.

حجت‌الاسلام والمسلمین اسماعیل قبادی اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب اسلامی پس از ورود به شهر کرمانشاه و برگزاری مراسم استقبال از ایشان، سخنرانی عمومی در جمع اقشار مختلف مردم کرمانشاه خواهند داشت.

وی افزود: مراسم استقبال مردمی از میدان آزادی شروع و به سمت ورزشگاه آزادی کرمانشاه ادامه دارد. همچنین سخنرانی رهبر انقلاب در ورزشگاه آزادی کرمانشاه برگزار خواهد شد.

وی گفت: نشست با روحانیون و علمای استان، جلسه با مدیران ادارات و سازمان‌ها، نشست مشترک با نخبگان حوزوی و دانشگاهی، جلسه با خانواده شهدا و جانبازان و نشست با بسیجیان از جمله دیدارهای رهبر فرزانه انقلاب در کرمانشاه است.

قبادی افزود: رهبر انقلاب همچنین در این سفر پرخیر و برکت در شهرستان‌های کنگاور، پاوه و گیلانغرب شخصاً حضور می‌یابند و نمایندگان ایشان از مابقی شهرستان‌ها بازدید بعمل می‌آورند.

مدیر کل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه در ادامه با اشاره به این‌که «زمان دقیق سفر معظم‌له به کرمانشاه هنوز بطور قطع مشخص نیست» اظهار کرد: این سفر به احتمال بسیار قوی در اواخر هفته انجام می‌شود.

وی همچنین اضافه کرد: طبعا ویژگی بارز این سفر انتظار ۲۳ ساله آحاد مردم برای دیدار با مولا و مقتدای خویش است.

قبادی تأکید کرد: بی شک ملاقات نزدیک آحاد مردم با رهبر انقلاب و ارایه گزارش از سیر تحولات در حضور معظم‌له و کسب رهنمودهای ایشان در رشد و بالندگی استان نقش بسیار مهم و تعیین کننده‌ای دارد.

مدیرکل تبلیغات اسلامی استان کرمانشاه با بیان این‌که «حضور رهبر معظم انقلاب در هر شهر و دیاری باعث بروز خیر و برکت و پیشرفت و نشاط می‌گردد» گفت: ایشان با تجویز نسخه‌های بومی برای هر استان در حقیقت باعث ترسیم خط مشی‌های استان می‌گردند.

سفر رهبری رحمت الهی بر دیار زاگرس‌نشینان


 
یک عالم دینی گفت‌: سفر مقام معظم رهبری به استان‌های مختلف همواره با خیر و بر‌کت همراه بوده است و قطعا سفر ایشان حیات تازه‌ای به مردم کرمانشاه می‌بخشد.

 

حجت‌الاسلام محمد حجتی هرسینی در کرمانشاه در آستانه سفر رهبری به استان افزود‌: سفر مقام معظم رهبری به استان‌های مختلف همواره با خیر و بر‌کت همراه بوده است و قطعا سفر ایشان حیات تازه‌ای به مردم کرمانشاه می‌بخشد.
وی ادامه داد‌: کر‌مانشاهیان مدت‌هاست که منتظر سفر ولی فقیه به استان هستند و خانواده‌های جانبازان و ایثار‌گران بیش از همه از حضور رهبر امت خرسند هستند.
حجتی هرسینی با اشاره به اینکه مقام معظم رهبری به امور فر‌هنگی و تاریخی استان کرمانشاه‌ به خوبی واقفند‌، تصر‌یح کرد: سفر ‌رهبری به کر‌مانشاه باعث ایجاد تحولاتی مهم در همه زمینه‌ها خواهد شد.
وی ادامه داد: از مسئو‌لان استان می‌خواهیم که نیاز‌ها و مشکلات مردم استان را به اطلاع مقام معظم رهبری برسانند.
حجتی هرسینی در پایان گفت‌: مردم استان کر‌مانشاه خو‌شحال چشم انتظار تشریف‌فرما‌یی قدوم مبارک ولی فقیه هستند و از هم‌اکنون خود را برای استقبال از مهمان عزیزشان آماده کرده‌اند.

استفتاء رهبرانقلاب درباره فیس بوک

در طول ماه مبارک رمضان در یکی از قسمت های برنامه ی راز در مورد شبکه های اجتماعی و به صورت خاص فیس بوک و فیلترینگ صحبت شد. من علی رغم اینکه حضور در چنین فضاهایی را لازم می دانم و می دانستم اما با فیلترشدن آن هم موافق بودم و معتقد بودم این فضایی نیست که بتوان حضور در آن را به همه کس توصیه کرد.


 

 


 

با یکی از دوستان که حضور خودش را در فیس بوک را فقط برای ارتباط با دوستانش می دانست و هیچ گونه فعالیت خاصی هم از این حضور مد نظرش نبود بحثی داشتم که آیا حضور در این فضا درست است یا خیر؟

دوست من در همین راستا استفتائی از دفتر مقام معظم رهبری داشته است که نتیجه را در این جا قرار می دهم:

موضوع: مسائل متفرقه

شماره استفتاء: 160275

بسمه تعالی

سلام علیکم و رحمة الله و برکاته

به‌طور کلی اگر مستلزم مفسده (مانند ترویج فساد، نشر اکاذیب و مطالب باطل) بوده و یا خوف ارتکاب گناه باشد و یا موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود، جایز نیست و الا مانعى ندارد.

موفق و مؤید باشید

متن سوال:

بسم الله الرحمن الرحیم

حضرت آیت العظمی خامنه ای

با سلام و احترام

با توجه به این که وب سایت فیس بوک در ایران فیلتر شده است آیا ورود به چنین سایتی صرفا برای ارتباط با دوستان و بدون هیچ فعالیت سوء علیه منافع ملی جمهوری اسلامی اشکال دارد؟

با تشکر

توضیح: حکم بالا در شکل فتوا بیان شده است یعنی تشخیص مصداق به عهده ی مکلف گذاشته شده است و تنها به بیان حکم کلی بیان شده است. تشخیص این که آیا این شرایط در مورد فعالیت در فیس بوک صادق می باشد یا خیر به عهده ی مکلفین گذاشته شده است.

نکته ای که در حکم بالا مشخص است این است که در صورتی که این فعالیت موجب تقویت دشمنان اسلام و مسلمین شود جایز نیست در حالی که ماهیت شبکه های مجازی بر پایه ی جمع آوری اطلاعات می باشد و هر چه استفاده کنندگان آن بیشتر باشند و در استفاده از آن محدودیت کمتری برای خویش قائل باشند اطلاعات بیشتری را برای این شبکه های اطلاعاتی فراهم می کنند و در نتیجه منجر به تقویت دشمنان می شود.

به نظر می آید این حکم نه حرام بودن مطلق فعالیت در این سایت را می رساند و نه جایز بودن آن را اثبات می کند بلکه به نوعی فیمابین است. به هر حال تشخیص مصداق این حکم به عهده ی خود شماست.

واکنش "مسیح علی نژاد"به کشف حجاب!

 

چندی پیش پایگاه خبری عصرامروز گزارشی را  با عنوان "زنانی که تنها به فکر ارضای شخصی خود هستند"  منتشر کرد و در آن به واکاوی دلایل کشف حجاب زنانی پرداخته بود که قبل از فرار از کشور تحت  قوانین اسلامی به  فعالیت هایی از قبیل خبرنگاری ،بازیگری سینما و تلوزیون، نمایندگی مجلس ،مجری برنامه های تلوزیونی  مشغول بودن و اکنون با فرار به خارج از کشور فرهنگ برهنگی انتخاب و با افتخار به کشف حجاب پرداختند.


 


 

 


 


 

یکی از این زنان که گزارش عصر امروز به آن پرداخته
بود معصومه قمی یا همان مسح علی نژاد خبرنگار فراری روزنامه اصلاح طلب بود که اکنون به عنوان یکی از دون پایه گان اپوزوسیون در رسانه های ضد انقلاب  مطرح است.


علی نژاد روز گذشته در صفحه فیس بوک خود با انتشار کامنتی توهین آمیزی  به گزارش "زنانی که تنها به فکر ارضای شخصی خود هستند" به کشف حجاب زنان فراری از ایران در رسانه های استعمار واکنش نشان داد و نوشت:این لینک را برای زنگ تفریح می گذارم اینجا بخوانید تا خستگی هایتان برطرف شود که چه بیماران و بیکارانی داریم در نظام مقدسِ جمهوری اسلامی با دو تار موی زن کن فیکون می شوند...عکس های بخشی از زنان خارج از ایران را منتشر کرده و نوشته است:

این زنان مخالفتشان با جمهوری اسلامی نه یک مخالفت اصولی و دارای مبانی منطقی بلکه بیشتر مخالفتی از جنس غریزه های جنسی است. مخالفتهایی که تماما در یک کلام خلاصه می شود: چرا جمهوری اسلامی نمی گذارد ما لخت باشیم و در خیابانهای تهران خود را نمایش بدهیم؟

خیانت های بنی صدر در جنگ تحمیلی

وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله ها و دموکرات ها پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
 


 

در دو گزارش با عنوان چرا بنی صدر خائن نیست در تاریخ 7 مهر90 و حامی جریان انحرافی بنی صدر مدعی روایتگری جنگ در تاریخ 3 مهر90، به بررسی عملکرد بنی صدر در دوره جنگ و ریاست جمهوری وی پرداخته و  در این گزارش حاضر، نیز از زوایای مختلف، عملکرد بنی صدر مورد توجه قرار گرفته است. سایت بولتن نیوز، در این زمینه در جهت وظیفه رسانه ای خود، دیدگاه های مختلف در مورد عملکرد بنی صدر را مورد توجه قرار داده و قضاوت را به عهده خوانندگان می گذارد و ضمن احترام به رزمندگان اسلام و فرماندهان دوران جنگ، دو  دیدگاه مطرح در مورد عملکرد بنی صدر در دوره جنگ را مطرح کرده  و تلاش دارد که این دوره تاریخی را برای نسل سوم و جوانانی که از این دوران خاطره ای ندارند، بازخوانی کند و واقعیت های تاریخی را بررسی نماید. در دو شماره قبلی، از هر دو نگاه گزارش ها و مستندات مورد توجه قرار گرفت. در این شماره نیز دو دیدگاه مخالف خیانت و موافق خیانت مورد توجه قرار گرفته است. چندي پيش دريابان علي شمخاني وزير سابق دفاع كه به مناسبت سالروز آزادي خرمشهر در برنامه تلويزيوني ديروز امروز فردا حضور يافته بود در خصوص بني صدر گفت: " بني‌صدر خائن نبود. اين تفاوت نگاه وي در اداره جنگ بود و انديشه‌ي عمل وي غلط بود اما خيانت نبود. بني‌صدر مي‌خواست با پيروزي در جبه های جنگ، در ميدان جنگ تهران نيز پيروز شود و به هيچ بهايي حاضر نبود جنگ را ببازد و حتي نمي‌خواست پيروزي در جنگ را با هيچ كس شريك شود. او مطمئن بود كه پيروز جنگ خواهد بود و اميدوار بود با پيروزي در جبهه های جنوب کشور، در تهران هم پيروز شود كه البته اين نيت صادق و سالم نبود و روش‌هاي وي براي جنگ نيز غلط بود كه منجر به آن نتايج شد، اما خيانت هرگز نبوده است و من هيچ‌وقت اينگونه فكر نكرده و نمي‌كنم .
نظر شمخانی
البته شمخانی در مقدمه كتاب حماسه هويزه اضافه کرده است كه : شخصا بعضي از آنچه كه به عنوان ماجراي هويزه نقل مي‌شود،را قبول ندارم ؛ يعني هرگز هدف بني صدر شكست عمليات هويزه نبود ...او كسي بود كه با بدست آوردن يك پيروزي، مي توانست همه مخالفين خود را حذف نمايد و مسلم است كه هرگز حاضر نبود آگاهانه شكست در يك عمليات را بپذيرد. اين نهايت ساد‌ه‌انديشي است اگر اعلام شود عمليات هويزه، عملياتي بود كه بني‌صدر در آن خيانت كرده است. بني‌صدر تمام تدبير خود را به كار گرفت كه عمليات هويزه موفق شود. من خودم در اتاق جنگي كه بني‌صدر در آنجا بود حضور داشتم. " ( حماسه هويزه ، مقدمه به قلم علي شمخاني ، چاپ 1366، صفحه 12 (

همچنین آقای محسن رشید از اعضای دفتر سیاسی سپاه پاسداران در دوره دفاع مقدس – در روزهای اخیر در مصاحبه با یکی از رسانه ها در مورد خیانت بنی صدر اینگونه نظر داده است: "اگر اندکی دقیق‌تر به موضع‌گیری‌ها و سخنان مسوولان در تابستان ۵۹ نگاه کنیم هیچ موضع جدی و رسمی مبنی بر محکومیت تجاوزات عراق به کشور وجود ندارد. به عبارتی دستگاه سیاسی و دیپلماسی کشور در همان ماه‌های ابتدایی تجاوز به مرز‌ها هیچ تحرکی در راستای محکوم کردن و ممانعت از وقوع جنگ از خود نشان نمی‌دهد، جز بنی‌صدر که در ۲۴ مرداد ۵۹ و آن هم بعد از حملات پیاپی عراق به مناطق مرزی ایران می‌گوید: «به نیروهای مسلح دستور داده شد تا به عراق مجال ندهند» ما دیگر هیچ اظهارنظری از هیچ یک از مقامات مسوول نمی‌بینیم.

محسن رشید در ادامه می افزاید:"بدون تردید بنی‌صدر می‌خواست ما در جنگ پیروز شویم، اما روش‌های او روش‌های درستی نبود. در مورد اینکه آیا بنی‌صدر خائن بود یا نه، نگاه افرادی که او را خائن بالفطره می‌دانند یک نگاه افراطی است. به نظر من از وقتی که بنی‌صدر در حوزه سیاست داخلی با سازمان مجاهدین خلق علیه حاکمیت پیوندبرقرار کرد عمل او خیانتکارانه است. می‌خواهم بگویم که خیانت بنی‌صدر در حوزه داخلی است نه در حوزه جنگ. هر چند که در حوزه جنگ مدیریت مقبولی نداشت. حالا بعضی‌ها این عدم مقبولیت روش‌ها را دال بر خیانت او می‌دانند که به نظر من این طور نبود. بنی‌صدری که در جبهه جنگ ترک (پشت) موتور می‌نشست و به خطوط مقدم سر می‌زد نمی‌تواند خائن باشد. من یقین دارم که بنی‌صدر می‌خواست در جنگ پیروز شویم، ولیکن می‌خواست از پیروزی در جنگ، برای پیروزی جناح خود در داخل حاکمیت بهره بگیرد. دوست داشت در جنگ پیروز شود تا در تهران حرف اول را بزند و رقبای خود را منزوی کند. خوب این اسمش خیانت جنگی نیست .

اين اتفاقات نشان می دهد كه عليرغم گذشت بيش از 30سال از پيروزي انقلاب اسلامي، در بين دوستداران نظام اطلاع و تحليل يكساني در مورد وقايع و تحولات اين برهه از تاريخ معاصر ايران وجود ندارد و اين دشواري كار متوليان تاريخ را در تبيين درست رويدادهاي انقلاب اسلامي براي نسل سومي كه تنها به واسطه شنيده‌ها و نوشته‌ها با انقلاب ارتباط برقرار كرده‌اند، دو چندان مي‌كند .

اما در مجموع می توان عملکرد بنی صدر را در دوران ریاست جمهوری به دو بخش تقسیم نمود: 1- عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس قوه مجریه 2- عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا (البته در مقطعی کوتاه) و بر این اساس در مورد او به قضاوت نشست .

الف) عملکرد بنی صدر در امور داخلی به عنوان رئیس جمهور

در مورد خیانت بنی صدر در این حیطه کاری می توان به قطعیت سخن به میان آورد، بنی صدر در آن روزها با صراحت تمام دست در دست منافقین (مجاهدین خلق) نهاد و همواره در تجمعاتی که او به عنوان سخنران حضور داشت، بیشترین طرفداران او از اعضای منافقین بودند. در حادثه 14 اسفند این همکاری سازمان یافته تا حدودی آشکارتر شد و به میزان گسترش یافتن تأثیر‌گذاری سازمان بر بنی‌صدر فاصله وی با امام بیشتر می‌شد نکته قابل تأمل اینکه تا قبل از این ائتلاف، سازمان مجاهدین خلق از طریق یک گروه دست ساخته و هدایت شده به حذف فیزیکی شخصیت های فکری نائل می‌آمد و در ظاهر هرگونه اعمال تروریستی را محکوم می‌ساخت. اما با رسمیت یافتن پیوند آقای بنی‌صدر و این سازمان، مسئولیت اقدامات تروریستی رسماً به عهده گرفته می‌شد و آقای بنی‌صدر هم هرگز از آن تبری نمی‌جست .

او هشدار امام راحل را در مورد پرهیز از دنیادوستی و غرور کاذب و کیش شخصیت جدی نگرفت و رفته رفته بر اساس اعتقاد و غروری که نسبت به قدرتش داشت بر انحرافش از مسیر انقلاب و شعارهای انقلابی و اصول اولیه انقلاب افزوده شد.

یکی از ماموران سیا در گزارش خود در مورد توصیف شخصیت بنی صدر می نویسد: « اگرچه‌ او به‌ (امام)خميني‌(ره) احترام‌ مي‌گذارد، اما او را مصون‌ از خطا نمي‌داند... او جاه‌طلبي‌ سياسي‌ دارد...». همراهی بنی صدر با منافقین و فرار بنی صدر با رهبر سازمان تروریستی منافقین به فرانسه در همان زمان مهر تاییدی بر نهایت خیانت او بود .

ب) عملکرد بنی صدر در مسائل جنگ به عنوان فرمانده کل قوا

متاسفانه تشکیک در خیانت بنی صدر در همین حیطه کاری او قرار گرفته است؛ گروهی از فرماندهان جنگ(مانند دریابان شمخانی،و...) بر این باورند که عمل بنی صدر در مدیریت جنگ را نمی توان خیانت خواند بلکه تصمیمات و اعمال در حوزه نظامی تنها نشان از سوء مدیریت، نادانی و بدفهمی او از مسایل نظامی دارد. اما گروه دوم (افرادی مانند سعیدقاسمی و...) عملکرد بنی صدر را خیانتی عالمانه و برنامه ریزی شده به حساب می آورند .

در مورد استدلال این گروه باید اذعان داشت: بر اساس مستندات و تحلیل های ارائه شده گزارش کامل اوضاع ایران که یک ماه و نیم پیش از جنگ تحمیلی عراق در طائف تقدیم صدام شد هیچگاه نمی تواند بدون همکاری بنی صدر و عوامل لیبرال وی در ارتش تهیه شده باشد .

مجله ژون آفریک در این باره می نویسد :

در پنجم اوت 1980 ( 15 مرداد 1359 ) زمامداران عربستان در جریان بر پایی اجلاس طائف و هنگام استقبال از صدام درست یک ماه و نیم مانده به آغاز جنگ هدیه شاهانه ای به وی دادند، این هدیه گزارش تهیه شده از سوی سرویس های اطلاعاتی آمریکا بود که در آن به تفصیل اوضاع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی ایران تشریح شده بود .

حتی بیش از این، در این اسناد واقعیات دقیقی درباره وضعیت ارتش ایران، تعداد نفرات آن، مواضع و تجهیزات آن که هنوز قابل بهره برداری است و نیز اطلاعات متنوع دیگری که بسیار حساس و محرمانه بود به صدام حسین هدیه شد

ژون آفریک، 9 ژوئن 1982، مقاله زنگ ها برای که به صدا در می آید؟

دومین دلیلی که در اثبات خیانت عالمانه بنی صدر وجود دارد، ارتباط او با سازمان سیا و ارائه مشاوره اقتصادی به آمریکایی هاست که اتفاقا یک نکته مهم همین موضوع می باشد که فردی که رسما از سیا حقوق می گرفته و براساس برنامه ریزی و تاکتیک های تبلیغاتی بکار گرفته به درون جریان انقلاب نفوذ و به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده، باید در راستای سیاست ها و برنامه ریزی دشمنان نظام فعالیت کند البته با پوشش مناسب تا در زمان مناسب یا انقلاب را منحرف و در دامن دشمن بیاندازد و یا نظام را سرنگون کند و در آن زمان، جنگ تحمیلی در راستای اهداف دشمنان نظام و برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی صورت گرفت و روش های بکار گرفته شده بنی صدر برای رسیدن به مقام فرماندهی کل قوا تماما از دید ما در راستای همان هدف نفوذ و نابودی انقلاب به هر شیوه بوده است .
اسناد لانه جاسوسی :

معصومه ابتكار از دانشجويان تسخيركننده لانه جاسوسي در كتاب " تسخير " مي نويسد: "يكي از اين اسناد در مورد فردي بود كه سازمان سيا از او با عنوان.... نام مي برد. در دي ماه 1358، در گاو صندوق اتاق رئيس پايگاه سيا در تهران، هفت سند درباره اين فرد پيدا كرديم. نخستين سند به تاريخ 27 جولاي 1979 به گزارش هاي فردي به نام.... كه بعدها معلوم شد قشقايي است، مربوط مي شد. وي مقامات سيا را به تماس با شخص ديگري با عنوان.... ترغيب مي كرد. در اين سند شماره تلفن او ذكر شده بود. با كنترل اين شماره تلفن متوجه شديم متعلق به منزل جناب بني صدر است!

سند ديگر از او به عنوان يك منبع اطلاعاتي و بالقوه نام مي برد. یكي از مأموران سيا با اسم رمز گاي رادرفورد در پاريس تحت پوشش يك تاجر به او نزديك شده بود و ... موافقت كرد كه دوباره در تهران با او ملاقات كند

لازم بذکر است از میان هزاران سندی که توسط جاسوسان آمریکایی در لانه جاسوسی امریکا از بین رفت در خصوص بنی صدر اسنادی باقی ماند که دال بر همکاری او با سازمان سیا بود و البته به ظاهر وی اطلاع نداشته اما بر اساس تحلیلی بسیار ساده این حقیقت بدست می آید که بنی صدر غیر ممکن است از این ارتباط سازماندهی شده بی خبر بوده باشد و مسلما اسناد مهمتری وجود داشته که از بین رفته اما عملکردهای وی همه دال بر وابستگی به برنامه های دشمنان نظام دارد .

بر اساس سندی که در اسناد لانه‌ي‌ جاسوسي‌ بدست آمده بود بني‌صدر با اسم‌ رمز.... خطاب‌ شده‌است‌.سازمان‌ سيا براي‌ نزديك‌ شدن‌ به‌ بني‌صدر، به ظاهر از پوشش‌ مسايل‌ اقتصادي‌ استفاده‌ كرد و مأموري‌ با اسم‌ رمز راتر فورد ـ با اسم‌ حقيقي‌ ورنون‌ كاسين‌ ـ را كه‌ در مسايل‌ اقتصادي‌تبحر داشت‌ به‌ عنوان‌ يك‌ تاجر مهم‌ آمريكايي‌ به‌ وي‌ معرفي‌ نمود و بني‌صدر درملاقات‌هاي‌ اوليه‌، خواستار تداوم‌ اين‌ ديدارها شد. اين‌ اقدامات‌ يك‌ ماه‌ قبل‌ ازپيروزي‌ انقلاب‌ اسلامي‌ و در پاريس‌ صورت‌ گرفت .

اعتراف یک گروگان آمریکایی

بنابر اعترافات‌ يكي‌ از گروگان‌ها به‌ نام‌ تام‌ آهرن‌ ـ رئيس‌ قرارگاه‌ سيا در تهران‌ ـ يكي‌ ازجاسوسان‌ سيا كه‌ خود را نماينده‌ي‌ يك‌ كمپاني‌ تجاري‌ معرفي‌ كرده‌ بود، در حوالي‌ 29مرداد 1358، به‌ تهران‌ آمد و بين‌ 3 تا 5 بار با بني‌صدر ملاقات‌ مي‌كند. در آخرين‌ جلسه‌، بني‌صدر با پيشنهاد دريافت‌ حقوق ماهيانه‌ هزار دلار، به‌ عنوان‌ مشاور اقتصادي‌ شركت‌تجاري‌ تحت‌ پوشش‌ سيا موافقت‌ مي‌كند .

آهرن‌ در پاسخ‌ به‌ اين‌ سؤال‌ دانشجويان‌ كه‌ آيا بني‌صدر مي‌دانست‌ طرف‌ مقابل‌ وي‌ يك‌ مأمور سيا است‌ مي‌گويد: "قرار نبوده‌ كه‌ به‌ بني‌صدر در اين‌ مرحله‌ گفته‌ شود، كه‌ طرف‌ مقابل‌ سيا مي‌باشد،لذا به‌ وي‌ گفته‌ نشده‌ بود؛ اما يك‌ مسأله‌ بود كه‌ مي‌تواند به‌ وي‌ اين‌ برداشت‌ راداده‌ باشد كه‌ عبارت‌ است‌ از: نحوه‌ي‌ پيشنهاد ماهيانه‌ (دريافت‌) هزار دلار كه‌بدون‌ انجام‌ ترتيبات‌ معمولي‌ تجاري‌ مورد پيشنهاد و توافق‌ قرار گرفت‌ ومي‌توانست‌ بيانگر آن‌ باشد كه‌ مسأله‌ به‌ اين‌ سادگي‌ها نيست .

سیستم های جاسوسی :

لازم بذکر است در سیستم های جاسوسی و جاسوس پروری و نفوذ آنها در میان انقلابیون، روش های مختلفی صورت می گرفت و مسلم است در میان اسناد لانه جاسوسی که توسط جاسوسان امریکایی با دقت از بین رفت اسناد مهمی می توانست وجود داشته باشد که روش ها و عوامل و اهداف دشمنان را برای نابودی انقلاب مشخص کند، سند فوق می تواند سند بسیار کوچکی از وابستگی تشکیلاتی بنی صدر به سازمان سیا باشد اما عملکرد و تصمیمات متعدد او و همراهی او با دشمنان نظام همه دال بر خیانت کار بودن او بوده و چه در مسوولیت جنگ و چه درمسئولیت ریاست جمهوری، به نظر سیا توجه داشته است.

علاوه بر دو دلیل ذکر شده، بعضی از تصمیم ها و عملکردهای بنی صدر بسیار مشکوک بود؛ برای مثال پس از حادثه طبس او دستور امحاء بقایای ادوات نظامی آمریکایی ها را صادر می نماید که این عمل او چیزی فراتر از یک بدفهمی از مسائل نظامی به نظر می رسد. صفارهرندي در مورد نقش بني صدر در ماجراي طبس می گوید: "هنوز پرونده ماجراي طبس در اين زمينه گشوده نشده است. اقدامات مشكوكي در اين حادثه رخ داد كه مسووليت آن متوجه بني صدر بوده و بايد اين پرونده گشوده شود و مورد بررسي قرار گيرد .

در ماجرای دیگری شهيد «محمد تقي ابراهيمي»(از همرزمان شهید چمران) چنین می گوید:" اوايل جنگ وقتي بني‌صدر براي بازديد به منطقه رفته بود،‌ من متوجه مكالمه تلفني او با عراقي‌ها ‌شدم و اين مسئله را به دكتر چمران گزارش دادم كه باعث مشاجره شهيد چمران با بني‌صدر ‌شد.

تحریم تسلیحاتی سپاه

یکی دیگر از سرداران سپاه درباره تحریم تسلیحاتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید: بچه های سپاه در جبهه با هماهنگی ارتش، مقداری سلاح و مهمات تحویل گرفتند، تا این که بنی صدر خائن متوجه این قضیه شد، او که نمی توانست وحدت سپاهی و ارتشی را تحمل کند بعد از گذشت سه ماه از شروع جنگ تحمیلی با ابلاغ دستوری به ارتش فرمان داد که حتی یک فشنگ هم به سپاه تحویل داده نشود.

در انتهای افق، زندگی نامه سردار حاج احمد متوسلیان، حسین بهزاد، ص 125

زمانی که دانشجویان در یک عملیات هماهنگ با ارتش به پیش تاختند، ناگهان دستور عقب نشینی ارتش را صادر کرد و دانشجویان پیرو خط امام قتل عام شدند.

وی که پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شد و به فرانسه گریخت ، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.

هفته نامه کیهان هوایی، 9 دی 71، به نقل از نشریه ضد انقلابی کار، شماره 45، ص 10

سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.

نتیجه گیری:

به هرحال به نظر می رسد با توجه به دلایل یاد شده، پیرامون خیانت عالمانه بنی صدر، تعدادی از نیروهای رزمنده در دوران دفاع مقدس که سعید قاسمی و دیگران گروهی از آنها هستند قائل به خیانت بنی صدر هستند.

با توجه به صدها دلیل مبنی بر همراهی نکردن بنی صدر با سپاه و نیروهای مردمی و ارائه استراتژی هایی که منجر به عقب نشینی ارتش از خطوط درگیری مستقیم شده بود، خیانت او برای ما به اثبات رسیده است و اعتقاد ما بر خلاف دریابان شمخانی و آقای محسن رشید و .... است.

به نظر این عده از رزمندگان، بنی صدر یک خائن بوده و با برنامه ریزی دقیق در جریان انقلاب نفوذ کرده بود و در صورتی که هدایت های امام خمینی (ره) و نظارت دقیق و رهبری عالی ایشان نبود شاید امروز از انقلاب و ایران مقتدر و جمهوری اسلامی خبری نبود، پس بهتر است به جای بحث های انحرافی در خصوص مرده های سیاسی ضمن ولایت مداری با بصیرت کامل در خط انقلاب و ولایت فقیه در جهت مقابله با جریانات فتنه گر و انحرافی حرکت کنیم

مشاور موسوي: كيهان نبايد رابطه ما را با منافقين فاش مي كرد!

سايت كلمه وابسته به اردشير اميرارجمند، ارتباط با گروهك هاي نفاق و ملاقات نامبرده با مقامات آمريكايي را تكذيب كرد.


 



 

اخيرا شبكه ضدانقلابي بالاترين كه طي 2 سال گذشته حمايت كاملي از فتنه سبز انجام داده، به نقل از سايت «آفتابكاران» از ملاقات اميرارجمند با مقامات آمريكايي خبر داده بود. كلمه در واكنش به اين خبر، كيهان را متهم به همدستي و ائتلاف با منافقين عليه اصلاح طلبان و جنبش سبز كرد. سايت مذكور همچنين منافقين را همدستان صدام معرفي كرده و از كيهان پرسيده كه چرا به خبرهاي آنها اعتماد مي كند. اين پايگاه اينترنتي وابسته به اميرارجمند همچنين مدعي است: جنبش سبز نسبت به آمريكا استقلال كامل دارد و سلطه خارجي را نفي مي كند.
ظاهرا گردانندگان سايت كلمه فراموش كرده اند كه در همايش تبليغاتي موج سومي ها در برج ميلاد - با حضور خاتمي و موسوي- در سال 88، از سرود «آفتابكاران»! استفاده كردند و كسي هم در آن هياهو و غوغا نپرسيد كه اين آفتابكاران، مال منافقين است و اخ است و... از اين حرف ها!
نكته دوم اين است كه برخي دستگير شدگان در آشوب هاي خياباني سال 88، دست بر قضا سبزهاي شاخه منافقين بودند و امثال آقاي اميرارجمند- كه باز هم به طور تصادفي- ارتباط نسبي و خانوادگي با سازمان منافقين دارند!- نه تنها متعرض اين ميدان داري گروهك هاي نفاق نشدند بلكه آنها را مردمان خداجو هم خواندند و آن روز نگفتند كه اينها همدستان صدام بوده اند و سوم اينكه احتمالا اجنه سبز بودند كه مورد تمجيدهاي مكرر رئيس جمهور و وزير خارجه و وزير دفاع و رئيس سازمان جاسوسي آمريكا و انگليس و اسرائيل قرار گرفتند و الهام بخش توصيف شدند و احتمالا قصد شياطين روزگار از اين ستايش ها، نفي سلطه بر ايران و صرفا براي رضاي خدا بوده است!
همچنين بايد پرسيد آيا تلاش براي جمع كردن سلطنت طلب ها و بهايي ها و ماركسيست هاي سرگردان و ملي-مذهبي ها و انواع طيف هاي نفاق در خارج كشور، براي زدن زيرآب جريان هاي نفاق است يا در راستاي خدمت به دشمن؟ مگر اينكه گمانه مطرح در محافل ضدانقلاب درباره شخص اميرارجمند را بپذيريم كه او نفوذي و خبرچين وزارت اطلاعات است؛ در اين صورت حمله او به كيهان قابل درك است!


 

شیرین عبادی و مهر انگیز کار زنان موفق و مادران فداکار!

 شبکه امید ایران 7 اکتبر (15 مهر) در برنامه ای که برای معرفی زنان موفق و مادران فداکار! پخش کرد، تصاویری برجسته از شیرین عبادی و مهرانگیز کار را در پشت سر مجری به نمایش گذاشت.

گرچه این دو دارای تحصیلات عالی هستند، اما باور اینکه آنها مادران فداکار یا زنان موفقی هستند جای بسی تامل است. خوب است شرح حال زندگی خانوادگی آنان را از زبان خود یا نزدیکانشان جویا شویم.
در آغاز به سراغ "توسلیان همسر شیرین عبادی" می رویم، وی ابتدا از درگیری هائی می گوید که گاه و بیگاه با وی داشته است: «زن من با همه ادعاهای حقوق بشری در خانه نتوانست آن را برای اعضا رعایت کند مثلا به من می گفت چرا اخم کرده ای؟ و به این بهانه شروع به دعوا و پرتاب کفش می کرد، هنوز عینکم را که سی و اندی سال از مچاله کردن آن می گذرد دارم، بعضا حمله می کرد، کتک می زد، در سفری که به پاریس داشتیم، بسیار تلاش کردم که آن سفر زهرمان نشود.»
توسلیان افزود: «زندگی ما خوب نبود، یک طرفه بود، بنده شده بودم آقای عبادی! بچه ها می گفتند تو شوهر کرده ای.»
شیرین عبادی برای آنکه با همسرش ادامه زندگی دهد از وی تعهدی رسمی می گیرد تا همه حقوق زناشوئی را یک طرفه به سود خود تمام کند، خود او در این باره می گوید: «جالب است روزی که من و همسرم به دفتر خانه می رفتیم تا قرار داد را امضا کنیم، مرد دفترخانه دار خطاب به شوهرم گفت "تو مگر دیوانه شده ای که می خواهی چنین قرار دادی را امضا کنی" و شوهرم گفت که من برای نجات زندگی خانوادگی ام! بایستی این کار را بکنم.»
برنده جایزه صلح نوبل با اشاره به عقده های روانی خود در ادامه افزود: «از آن روز به بعد من واقعا احساس کردم که چون مساوی با همسرم هستم می توانم این زندگی را تحمل کنم و ادامه دهم.»
اما درباره مهرانگیز کار، چندی پیش یکی از مجریان همین شبکه امید ایران از او با عنوان" لات" یاد کرد.
همچنین مهر انگیز در مصاحبه ای که بعد از خودکشی همسرش سیامک پور زند با رادیو فردا داشت، در کنار پرداختن به مساله کنفرانس ننگین برلین(سال 1379) که خود او هم یکی از مسافران آن بود، بطور کاملا غیر محسوس از رابطه بد زناشوئی با همسرش چنین پرده برداشت: «سیامک پورزند کمترین نقشی در کنفرانس برلین نداشت و شاید شما باور نکنید که به لحاظ مسائل خصوصی که در زندگی زناشویی ما در آن دوران به وجود آمده بود، سیامک پورزند اساسا اطلاع نداشت که من دارم می‌روم برلین برای شرکت در کنفرانس.»
وی ادامه می دهد: «سیامک پورزند اطلاع نداشت که من می‌روم برلین. بنابراین کمترین نقشی نداشت. ما دو تا خط جداگانه را هر کدام‌مان دنبال می‌کردیم و شاید با همدیگر بسیا

:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 16
|
مجموع امتیاز : 16
تاریخ انتشار : دو شنبه 18 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

غبار غمی که بر صدای ملکوتی آقا سایه انداخت

مدیر مسوول روزنامه کیهان با اشاره به این نکته که نمی دانم چرا امروز دست و دلم به " گفت و شنود نمیره"


امروز نمي دونم چرا دست و دلم به «گفت و شنود» نميره؟ سوژه كه اين روزها تا دلتون بخواد هست، اما امروز، مخصوصا بعد از صحبت هاي آقا و غبار غمي كه از پلشتي غارت ۳هزار ميليارد تومني به چهره ايشان دويده و بر صداي هميشه ملكوتي آقا سايه انداخته بود، حيفم اومد اين چند خط رو ننويسم. آخه آقا، امام همه بسيجي هاست و با صحنه اي كه قراره از اون روزها نقل بشه، بيشتر از همه آشناست... امروز هم ، همه اونا پا به ركاب آقا ايستادن و...

طي چند روز اخير، بروبچه هاي بسيجي اين پيامك رو از طريق تلفن هاي همراه خود براي يكديگر مي فرستند. پيامكي كوتاه با معنا و مفهومي بلند. بخونيد؛

«گردان پشت ميدون مين رسيده و زمين گير شده بود. چند نفر رفتند معبر باز كنند. او هم رفت، ۱۵ ساله بود. چند قدم كه رفت، برگشت. يعني ترسيده؟! خب! ترس هم داشت! او اما، پوتين هايش را به يكي از بچه ها داد و گفت؛ تازه از گردان گرفتم، حيفه! بيت الماله!... پابرهنه رفت!... راستي ۳هزار ميليارد تومن چندتا پوتين ميشه؟!»
 

افتتاح سایت نظرسنجی درباره BBC



با راه‌اندازی یک سایت اینترنتی به نام «روباه پیر»، مردم ایران می‌توانند درباره مواضع بنگاه خبری حکومت سلطنتی انگلیس (شبکه بی‌بی‌سی) نظرات خود را اعلام کنند.

اخیراً در فضای اینترنت سایت جدیدی افتتاح شده است که در یک اقدام ابتکاری، تصور مردم ایران نسبت به شبکه بی‌بی‌سی را به نظر سنجی گذاشته است.

گفته می‌شود این سایت توسط برخی دانشجویان دانشگاه‌های تهران و در یک حرکت خودجوش راه‌اندازی شده است.
سایت مذکور با آدرس http://roobahepir.com قابل دسترسی است و کاربران اینترنتی با حضور در این صفحه اینترنتی می‌توانند در نظر سنجی آن شرکت کرده و نظر خود را بیان کنند.

این سایت با توجه به فضای نفرت عمومی از رفتار نادرست رسانه‌ای در غرب به ویژه در مورد BBC شکل گرفته است و تاکنون تعداد زیادی از کاربران اینترنتی به این سایت مراجعه کرده و نظرات خود را در آن منعکس کرده‌اند.
 

خواهرم! دشمن از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من



چرا شهدا این قدر بر حجاب و پوشش بانوان تاکید و سفارش کرده اند. اصلا چه رابطه ای میان خون شهیدو حجاب وجود دارد. چرا آنان که برای دفاع از آب و خاکشان، از جان پاکشان گذشته اند این قدر توصیه به حجاب دارند و حتی حجاب را از خون خود کوبنده تر می دانند.

خیلی وقت ها وقتی در عبور از کوچه و خیابان با فرازی از وصیت نامه شهیدان درباره توصیه به رعایت حجاب بر روی دیوارها رو به رو می شوم، دلم می لرزد و بی اختیار این جمله در ذهنم شکل می گیرد، آن ها که رفتند کار حسینی کردند پس چرا ما که ماندیم کار زینبی نکنیم و رعایت حجاب حفظ ارزش های اسلامی کار زینبی برای پاسداشت خون شهداست. شاید باورش سخت باشد که زنان بسیاری دوشادوش رزمندگان اسلام در صحنه های دفاع مقدس حضور داشتند که در نقش پرستار و پزشک یاری رسان رزمندگان بوده اند و حتی این هم باعث نشد که لحظه ای حجاب خود را کنار بگذارند.







به پهلوی شکسته فاطمه(س) قسمتان می دهم که حجاب را حجاب را حجاب را، رعایت کنید. «شهیدحمید رستمی»

-شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند. «شهید علی رضاییان»

-از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است. «شهید علی روحی نجفی»

-ای خواهرم: قبل از هر چیز استعمار از سیاهی چادر تو می ترسد تا سرخی خون من. «شهید محمدحسن جعفرزاده»

-توصیه ای که به خواهران دارم این است که اگر می خواهند خون شهیدان را پایمال نکنند، این است که حجاب خود را حفظ کنند. «شهید آبیاران»

-خواهر جان، حجابت را حفظ کن تا جزو یاران خدا باشی، اگر می خواهی در دنیا سرافراز شوی، حجابت را حفظ کن. «شهید داود عبداللهی»

- ...و شما خواهران حجاب خود را حفظ کنید که حجاب شما سلاح شماست. «شهید اسماعیل اسکندری»

-وصیت من به خواهرانم این است که در شهادت من مثل زینب(س) عمل کنید و حجاب که اصلی ترین مسئله است را رعایت کنید که حجاب حمایت از خون شهداست. «شهیدعلی آقا باقری»

شاید پاسخ این سوال ها، این دل لرزیدن ها، این باشد که شهدا چه در صحنه های انقلاب که جوانان زیادی چون گل پرپر شدند و چه درعرصه های دفاع مقدس برای دفاع از دین، ارزش های دینی و اسلامی، حفظ ناموس و مقابله با ضدارزش ها به دل دشمن زدند و همه می دانیم که حفظ حجاب یکی از ارزش هایی است که جوانان و نوجوانان ما برای آن جان بر کف، در جبهه جنگیدند و خون پاکشان بر زمین ریخت.
اما ما که ماندیم نباید با ندانم کاری ها و تقلید از مدهای بیگانه خون هزاران شهید را پایمال کنیم و پشت به وصایا و سفارش هایشان کنیم. جالب است بدانید حتی رعایت حجاب و حفظ ارزش های اسلامی مهم ترین خواسته ای است که جانبازان نیز از مسئولان و خواهران دینی خود دارند، آن ها که برای دفاع از ارزش های دینی، آرمان های انقلاب و آب و خاکی که من و شما امروز آزادانه زندگی می کنیم، عضوی از بدن خود را تقدیم کرده اند، نه پول می خواهند و نه جاه و مقام و نه هیچ چیز دیگر. فقط و فقط یک خواسته دارند و آن پاسداشت خون شهداست که در پیروی از ولایت فقیه، حفظ ارزش های دینی و رعایت حجاب در جامعه خلاصه می شود و بس.و باز بد نیست بدانید که حتما می دانید زنان بسیاری دوشادوش رزمندگان اسلام در صحنه های دفاع مقدس حضور داشته اند که در نقش امدادگر، پرستار، پزشک و... یاری رسان رزمندگان بوده اند و حتی کوران جنگ و بمباران ها هم باعث نشد تا آن ها لحظه ای حجاب و نماد آن یعنی چادر را از خود دور کنند.یک شیرزن دفاع مقدس که زمانی امدادگر جبهه بوده است و امروز جانباز 70درصد شیمیایی است در نقل خاطره ای می گفت: وقتی مجروح شدم به بیمارستان منتقلم کردند و چون علائم حیاتی نداشتم مرا در «چادری که بر سر داشتم» پیچیدند و به معراج شهدا منتقل کردند. بنابراین در جبهه ها در کوران عملیات شدید بعثی ها هم چادر جزو لاینفک خواهران بسیجی و امدادگر بوده است. این ها خود گواه صادقی است بر این که شهدا و جانبازان جانفشانی کردند برای حفظ ارزش های اسلامی و رعایت آن ها در جامعه
 

من سلمان رشدی دوم هستم، نفوذی وزارت اطلاعات نیستم!




يكي از ضدانقلابيون فراري مقيم آمريكا كه اپوزيسيون به همكاري وي با وزارت اطلاعات مشكوك است به استناد ويكي ليكس از خود سلب اتهام كرد. وي به همين منظور تاكيد مي كند طرفدار مداخله خارجي در ايران است!

اميرعباس فخرآور يكي از چند نفري است كه در ميان عناصر فراري به عنوان نفوذي سيستم امنيتي ايران و «مدحي شماره 2» شناخته مي شود. بازگشت ارادي برادر وي به ايران و افشاگري درباره زواياي پنهان عملكرد اپوزيسيون در خارج كشور، بر اتهامات فخرآور افزوده است. وي در واكنش به اين اتهامات، مدعي سندي از ويكي ليكس شد كه طي آن با يك ديپلمات آمريكايي در دفتر دبي گفت وگو كرده است.

آن گونه كه فخرآور خود ادعا مي كند در اين سند از قول ديپلمات آمريكايي آمده است: فخرآور تا ارديبهشت سال 85 در ايران زندگي مخفي [!؟] داشت و سپس موفق به فرار شد. او با دادن رشوه در فرودگاه مانع از وارد كردن نام خود در كامپيوتر فرودگاه شد و توانست از ايران خارج شود. او صراحتاً خواستار تغيير رژيم ايران است و اطلاعات مهم و حساسي درباره شست وشوي مغزي در مدارس ايران در دست دارد. فخرآور مي گويد به بچه ها در مدارس آموزش داده مي شود كه چگونه به شهادت افتخار كنند و در دانشگاه ها، گروه هاي دانشجويي وابسته به رژيم، به نشان حمايت از برنامه هسته اي ايران، كيك زرد رنگ تهيه مي كنند... به گفته فخرآور علي افشاري، اكبر عطري و محسن سازگارا كه همگي در آمريكا به سر مي برند برخلاف طرفداران براندازي، طرفدار اصلاحات هستند. او اكبر عطري، علي افشاري و رضا دلبري را مورد انتقاد قرار داد كه با رژيم پيوند و ارتباط نزديك دارند. به گفته فخرآور، پدر افشاري، مدير يك هفته نامه است كه ولايت فقيه را ترويج مي كند و تمام نامبردگان، همكار وزارت اطلاعات و ديگر سازمان هاي امنيتي رژيم هستند.

به ادعاي سايت وابسته به فخر آور، در اين سند آمده است: او [فخر آور] خود را سلمان رشدي دوم مي خواند كه عليه اسلام و امام زمان و تشيع كتابي به نام [...] نوشته است. فخرآور طرفدار بكارگيري تحريم هاي همه جانبه عليه ايران است... به گفته او ايراني ها در صورت حمله به اين كشور به خارجي ها خوشامد خواهند گفت. او موافق با ديدگاه معروفي نيست كه شنيده ايم و طبق آن ديدگاه گفته مي شود تغييرات فقط بايد از درون ايران آغاز شود. به گفته وي تمام تغييرات بزرگ در ايران در طول تاريخ از خارج كشور آغاز شده است... فخرآور مي گويد تقريبا همه كساني كه در ايران امكانش را دارند، صداي آمريكا و از جمله برنامه هاي او را مي بينند... فخرآور يك فعال سياسي پرشور است كه شخصيتي كاريزماتيك دارد و مي خواهد به ايالات متحده رفته و كمپين ايجاد كند. در وجود او هيچ ترسي از به خطر افتادن ديده نمي شود... در بسياري موارد ديدگاه هاي او با ديگر ايرانياني كه در كنسولگري دبي گفت وگو كرده ايم فرق مي كند. او مي گويد در صورت حمله به ايران، به حمايت از جمهوري اسلامي نخواهد پرداخت... جيسون ديويس، سركنسول و معاون سفير در كنسولگري آمريكا در دبي -15مي .2006 اين سند بايد تا سال 2026 در طبقه بندي محرمانه بماند.
 

حسرت شبکه چهار از رفتن هنرپیشه ضد انقلاب




در حالیکه چندی پیش در جشن خانه سینما در اقدامی تامل برانگیز، برخی افراد پشت تریبون قرار گرفتند و خواستار بازگشت فیلمساز فراری شدند این بار تلویزیون هم در اقدامی تعجب برانگیز دست به اقدام مشابه زد.






شنبه شب شبکه چهار سیما در برنامه ای تحت عنوان "مجله تئاتر" اقدام به پخش گزارش مربوط به یکی از مراسم های تئاتر کرد که انتخاب و پخش یکی از صحنه های این مراسم که حسرت یکی از بازیگران سینمای ایران از حضور نداشتن "پرویز صیاد" در ایران را در برداشت قابل تامل بود.

بنابراین گزارش، خالی کردن جای این هنرپیشه ضد انقلاب در ایران و حسرت از نبودن وی و یاد کردن از وی به عنوان یک هنرپیشه خوب، از سوی صدا و سیما آنجا قابل تامل تر می شود که این بخش، از میان ۳ ساعت برگزاری جشن انجمن منتقدان تئاتر انتخاب و پخش شده است و به تجلیل از هنرپیشه قبل انقلاب پرداخت.

"پرویزصیاد" هنرپیشه فاسد قبل انقلاب بود که با نام "صمد" شناخته می شود وی بعد از فرار از ایران به منظور عقده گشایی از انقلاب ایران به تولید فیلمی موهن بر علیه حضرت امام (ره) و انقلاب پرداخت تا مورد حمایت شبکه های ضد انقلابی قرار گیرد.

اما نکته دیگر درباره برنامه "مجله تئاتر"، اینکه پشت پرده تولید این برنامه که به قصد تخریب تئاتر روی آنتن می رود فیلمنامه نویس فیلم "قصه پریا" است که در این فیلم به شکلی غیر منصفانه به "چادر" به عنوان حجاب پرداخته و برخی منتقدان عنوان کردند "چادر" در این فیلم لگد مال شده است.صدا و سیما در حالی از این برنامه حمایت می کند که عموم دست اندرکاران این برنامه اعتقاد چندانی هم به نظام جمهوری اسلامی نداشته و بعضا با هدف نقد تئاتر به تخریب بخشهای مختلف پرداخته تا مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی ایران از تریبون رسمی آن اعلام کنند!
 

نگاهی به مستند شبکه بی بی سی فارسی درباره رهبر معظم انقلاب اسلامی



این فیلم، بیشتر از این که مستند باشد، یک ضدمستند است. ابتدایی ترین عنصر یک فیلم مستند، همان طور که از نام آن پیداست، بیان واقعیات بر اساس اسناد است. یعنی ادعاهای یک فیلم مستند باید سندیت داشته باشند. حال آنکه در فیلم مذکور، حتی یک سند هم ارائه نمی شود.







اقدام اخیر شبکه بی بی سی فارسی در پخش فیلم ضدمستندی علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی را باید نوعی انتحار این شبکه دانست، چرا که این شبکه به تبعیت از دستگاه سخن پراکنی بریتانیا که به سازمان بی بی سی معروف شده همواره شعار بی طرفی می داده است، اما به یک باره با پخش چنین فیلمی تمام اعتبار خود را زیر پا گذاشت.
از طرف دیگر، این شبکه هیچ گاه جسارت برخورد توهین آمیز با رهبر انقلاب اسلامی ایران را نداشت و حتی الامکان تلاش می کرد رویکرد مبارزه با ولایت فقیه را به شکلی مستتر و غیر آشکار دنبال کند، اما چه شده ناگهان پرده برانداخته و این چنین سطحی و رو بازی می کند؟!
ریشه این مسئله را باید در تحولات اخیر جهان، هم در اروپا و به خصوص در خاورمیانه دانست. دولت های غربی به خصوص انگلیس و آمریکا مشروعیت خود را از دست داده اند و ادامه حیات خود را به شدت در خطر می دانند. سقوط چند دیکتاتور عربی، ضربات جبران ناپذیری را به این دولت ها وارد کرده و بیداری رو به فزونی در دنیای جدید، می رود تا نسخه استعمار نو را در هم بپیچد. با سقوط هر دیکتاتور در این منطقه، یکی از شاهرگ های حیاتی دولت های غربی بریده می شود و برعکس، قدرت استراتژیک جمهوری اسلامی ایران را چند برابر می کند. ضمن این که آنها همه این مشکلات را از چشم ایران می دانند. به این صحبت های تونی بلر که همین چند روز پیش در مصاحبه با روزنامه «تایمز» ابراز شد، توجه کنید: «تا زمانی که رژیم اسلامی ایران تغییر نکند، من به هیچ وجه نسبت به آینده خاورمیانه خوش بین نخواهم بود. ایران دشمن شماره یک غرب است.»
بنابراین اقدام بی بی سی فارسی که همواره تظاهر به حرفه ای گری می کند، در نمایش یک مستند آماتور و پیش پاافتاده نشانه ای است از آشفتگی بیش از حد این شبکه. حتی افرادی هم که شناختی علمی و تکنیکی از سینما و فیلم مستند نداشته باشند، با دیدن چنین فیلمی از شبکه بی بی سی فارسی، به ضعف و درماندگی این رسانه در مقابله با انقلاب اسلامی و مردم ایران پی می برد، چراکه این فیلم اصلاً اصول اولیه و اساسی یک مستند را رعایت نکرده است.
این فیلم، بیشتر از این که مستند باشد، یک ضدمستند است. ابتدایی ترین عنصر یک فیلم مستند، همان طور که از نام آن پیداست، بیان واقعیات بر اساس اسناد است. یعنی ادعاهای یک فیلم مستند باید سندیت داشته باشند. حال آنکه در فیلم مذکور، حتی یک سند هم ارائه نمی شود. عناصر تشکیل دهنده فیلم بی بی سی درباره رهبر انقلاب اسلامی ایران، ادعا، اکاذیب، تحریف یا اطلاعات ناقص و دستکاری شده است.
به ارائه اطلاعات ناقص و گزینشی درباره یک اتفاق در مباحث سیاسی «حرکت از پله دوم» یا به شکل اختصاری تر «پله دوم» گفته می شود. یعنی مقدمات و موخرات (زمینه ها و نتایج) یک پدیده یا سخن حذف شده و تنها بخش کوچکی که هدف بهره برداری است اعلام و اعلان می شود. در این مستند بارها از این شگرد استفاده شده است. به عنوان مثال در بخشی از آن ادعا می شود که رهبر انقلاب خواهان تعطیل شدن مطبوعات شد و بلافاصله جمله مشهور و تاریخ ساز ایشان مبنی بر این که برخی مطبوعات پایگاه دشمن هستند به نمایش در می آید، اما حیله گری بی بی سی آنجاست که هیچ اشاره ای به فعالیت های مطبوعات تعطیل شده در آن دوران نمی شود که آشکارا همان اهدافی را دنبال می کردند که دشمنان تابلودار ملت ایران و دین اسلام در پی آن بودند؛ اهدافی نظیر تخریب فرهنگ عاشورا، حذف ارزش های دفاع مقدس، ترویج لاابالی گری و ... . این فیلم به اصطلاح مستند همچنین سرنوشت عناصر لانه کرده در چنین نشریاتی را بازگو نمی کند که امروز هر یک به محفلی ضدایرانی پیوسته اند. آیا غیر از این است که هسته اصلی نیروهای همین شبکه بی بی سی فارسی که برای تجزیه ایران و اضمحلال آن در نظام سلطه جهانی راه اندازی شده را خبرنگاران همان نشریات تشکیل می دهد؟
ویژگی دیگری که در این اثر ضدمستند به کار برده شده، جعل و بیان اکاذیب است. این کار در همان صحنه آغازین فیلم که به نمایش تصاویری از فتنه سال 88 می پردازد رخ داده است. در این صحنه خواسته مردم مبنی بر ابطال نتیجه انتخابات نمایش داده می شود و سپس راوی فیلم می گوید: «میلیون ها نفر چیزی را می خواستند، اما یک نفر چیز دیگری را می خواست.» یعنی مخالفت با فتنه و اغتشاشات را تنها به یک شخص محدود کرده است! البته این رویکرد یکی از نشانه های ذات فاشیستی و نژادپرستانه بی بی سی فارسی است؛ خصوصیتی که در بین بسیاری از مدعیان اصلاح طلبی در داخل کشور هم دیده می شود. از منظر آنها افرادی که در انتخابات سال 88 به نامزدهای مورد علاقه ایشان رأی ندادند را اصلاً نباید به عنوان شهروند به حساب آورد. کارگرها، دهقانان، چوپان ها و میلیون ها انسان زحمت کش دیگری که اکثریت 24 میلیون رأی رقیب نامزدهای اصلاح طلبان را به صندوق ها ریختند، از نظر آنها بی ارزش و بی اعتبار است و به همین دلیل به خود این اجازه را دادند که این آرا را از اساس زیر سوال ببرند و بگویند که وجود نداشته است! این نگاه در فیلم شبه مستند بی بی سی هم تجلی یافته است. یعنی اکثریت مردم ایران را «یک نفر» دانسته اند.
اینکه شبکه بی بی سی فارسی متوسل به پخش چنین فیلمی شده که حتی اصول اولیه یک مستند را هم رعایت نکرده، گویای سقوط این رسانه است. یعنی به قدری هراسناک و مستأصل شده اند که تمام اعتبار و آبروی ادعایی و ریاکارانه خود را این چنین به حراج گذاشتند.
این حرکت شبکه فارسی زبان بنگاه سخن پراکنی انگلستان گرچه توهینی به ساحت ولی امر مسلمین جهان است، اما در عین حال گویای واقعیاتی شیرین هم هست. این حرکت را باید نوعی اعتراف عملی و رسانه ای بریتانیا به نقش موثر امام خامنه ای(مدظله العالی) در ایجاد بیداری اسلامی و تضعیف جایگاه قدرت های غربی دانست.
 

اميد شوراي روابط خارجي آمريكا به جريان انحراف




آمریکا برنامه جدیدی را در برابر ایران آغاز کرده است.





ایالات متحده آمریکا برنامه ریزی جدیدی را برای مقابله با جمهوری اسلامی ایران آغاز کرده است.
به گزارش خبرنگار سرويس بين الملل«ندای انقلاب» اين برنامه ريزي بيشتر بر اساس فعاليت هاي جريان انحرافي ونحوه چالش آفريني هاي اين جريان براي ايجاد استمرار در ثبت زاويه و مقابله با نظام جمهوري اسلامي مي باشد.

در همين زمينه رگه هاي اين برنامه ريزي مبتني بر فرصت هاي ايجاد دروني را مي توان در مقاله اي انتشار يافته در سايت شورای روابط خارجی آمریکا بوضوح رصد كرد.

سايت اين شورا در مطلب خود با اشاره به عملکرد جریان انحرافی و همچنین القای حاکمیت دوگانه در داخل ايران نوشت:

"شکاف میان احمدی نژاد سایر مقامات کاملا آشکار شده است .."سوال ما این است که در بحبوحه منازعات موجود در دولت و سایر قوا چه کسی پیروز می شود؟آیا احمدی نژاد بعنوان پایان دهنده سیستم فعلی حکومت ایران موفق خواهد شد؟"
شوراي روابط خارجی آمریکا با ابراز ترديد در برخي از توافقات نوشته است: وضعیت سیاسی احمدی نژاد برای ایالت متحده معضلی است که مانع باور کردن توافقاتش در برنامه بحث انگیز هسته ای کشورو پیشنهادات وی می شود .در مصاحبه ای که وی در این هفته با نیویورک تایمز انجام داده ،گفته است، اگر غرب 20 درصد اورانیوم غنی شده آنها را تامین کند توان غنی سازی اورانیوم ایران برای سوخت هسته ای افزایش می یابد .سخنان وی با اظهارات رئیس سازمان انژی اتمی ایران تناقض دارد، که تصريح كرده ایران تولید 20 درصدی اورانیوم غنی شده خود را متوقف نمی کند .
شورای روابط خارجی آمریکا در ادامه ضمن توصیه به کارشناسان هسته ای آمریکا تصريح كرده است كه با وجود اختلافات موجود ، ایالت متحده باید به پیشنهاد احمدی نژاد توجه كرده و به مدت دو سال سوخت هسته ای به ایران بفروشد و در ازای آن تولید اورانیوم غنی شده به میزان بیش از 5 درصد در ایران را به مدت بیش از دو سال متوقف کند.
همچنين در بخش ديگري از مقاله شوراي روابط خارجي آمريكا ادعا شده که عدم همکاری ایران با قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحده و ادامه دادن فعالیت های هسته ای اش منجر به چهار دور تحریم سازمان ملل و تحریم های یک جانبه ایالات متحده شده است. سیاست ایالات متحده نسبت به تهران، عمدتا متشکل از چماق و هویج است ،که تا کنون موفق به متقاعد کردن تهران و توقف غنی سازی اورانیوم نشده است !
شورای روابط خارجی آمریکا در پایان این مقاله ضمن توصیه هایی از جنس براندازی به دولت آمریکا نوشته است،ایالات متحده باید فشار بیشتری بر رژیم ایران در جهت کاهش فرایند اتمی و نهایتا تضعیف پایگاه مردمی رژیم وارد کند . هدف قرار دادن تلاش سیستماتیک جمهوری اسلامی باید یکی از اولویت های اصلی واشنگتن باشد . آنها به واشنگتن توصیه می کنند که با گروه های مخالف ایران ارتباط برقرار کند ، آزادی اینترنتی را فراهم کند ،عملیات خرابکارانه در برنامه هسته ای ایران با استفاده از ویروس های کامپیوتری مانند "استاکس نت" انجام دهد ، و خشم جامعه بین الملل را از پیشرفت برنامه هسته ای ایران در جهت سو استفاده از حقوق بشرگسترش دهند.
 

ماجرای دریاچه ارومیه چگونه سیاسی شد؟




نقش رسانه های بیگانه بسیار پررنگ تر از عوامل دیگر در سیاسی شدن ماجرای دریاچه ارومیه است. چرا که این رسانه های فرصت طلب مثل همیشه این بار از این مسئله سوءاستفاده کردند و یک مسئله کاملا زیست محیطی را سیاسی جلوه دادند.







شاید با مطرح شدن این سؤال، عده ای دلیل این موضوع را رفتار برخی سیاستمداران بدانند و برخی دیگر دلایل دیگری را برای سیاسی شدن ماجرا مطرح کنند. اما با کمی تأمل و دقت در موضوع و مسائل حاشیه ای بعد از آن متوجه می شویم که نقش رسانه های بیگانه بسیار پررنگ تر از عوامل دیگر در سیاسی شدن ماجرای دریاچه ارومیه است. چرا که این رسانه های فرصت طلب مثل همیشه این بار از این مسئله سوءاستفاده کردند و یک مسئله کاملا زیست محیطی را سیاسی جلوه دادند.
در این بین با نگاهی به دیدگاه های کارشناسان رسانه به این موضوع پی خواهیم برد که رسانه های خارجی به ویژه بی بی سی و صدای آمریکا تلاش زیادی کردند تا با استفاده از تاکتیک های مختلف رسانه ای به ماجرای دریاچه ارومیه ماهیتی سیاسی بدهند. این شبکه ها در همان مرحله اول تلاش کردند در یک حرکت پیش دستانه از تاکتیک «عنوان گذاری خبری» استفاده کنند. در این تاکتیک رسانه ای این شبکه ها معمولا تلاش می کنند تا پیش از دیگر رسانه ها برای اولین بار یک خبر را طوری منتشر کنند که باقی خبرگزاری ها و رسانه های خبری، بر مبنای آن خبر و با ذهنیت قبلی که توسط این شبکه ها ایجاد شده، آن را انتشار دهند. در مورد قضیه دریاچه ارومیه هم بی بی سی فارسی تلاش کرد تا با درآمیختن تصاویر مختلف به یک موضوع زیست محیطی ماهیتی سیاسی دهد که در این بین تاکتیک «اغراق» هم مانند دیگر مسائل مشابه قبلی چاشنی کار بود.
ترکیب پازل خبری نامنظم و تحلیل القایی برای توطئه
همچنین تاکتیک «پازل خبری نامنظم» هم یکی از تاکتیک های دیگری بود که هر دو شبکه بی بی سی و صدای آمریکا در این موضوع از آن استفاده کردند. در این تاکتیک رسانه ای آنها تلاش کردند تا در درجه اول با فرستادن سیگنال های خبری نامنظم در ذهن بیننده ایجاد آشفتگی کنند و در مراحل بعدی او را آماده پذیرش دروغ های خود کنند. به عنوان مثال در ماجرای دریاچه ارومیه این رسانه ها با پخش خبرهای خرد درباره خبر اصلی و به نوعی گنجاندن شایعات خود ساخته در لابه لای خبرها تلاش کردند تا بیننده را دچار سردرگمی اطلاعاتی کرده و او را فریب دهند. در واقع هر دو این شبکه های خبری در کنار این تاکتیک با بهره گیری از تاکتیک «تحلیل القایی» سعی کردند خبر را طوری به خورد بیننده بدهند که بیش از همه چیز رنگ و بوی سیاسی داشت.
برای این کار آنها در بخش های مختلف خبری از به اصطلاح کارشناسانی استفاده می کردند، تا این افراد با گرایش های هدفمند سیاسی، بحث و تحلیل را به سمت مسائل همسو با مطامع این رسانه ها سوق دهند. این در حالی بود که در این باره باید از کارشناسان زیست بوم و محیط زیست استفاده می شد. اما این اتفاق رخ نداد چرا که این شبکه ها از همان ابتدا با استفاده از تاکتیک «تحلیل القایی» می خواستند از این موضوع یک مسئله کاملا سیاسی بسازند و همین امر را هم به بیننده انتقال دهند. از طرف دیگر بی بی سی فارسی دائما سعی می کرد که به مسائل قومی دامن بزند و به همین دلیل خبرهایی با بار کاملا تفرقه آمیز پخش می کرد.
تلاش برای ایجاد بدبینی
در این بین کار به جایی رسید که صدای آمریکا برای اینکه بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد اخبار ناقص پخش کرده و به بیننده اطلاعات دروغ یا ناکامل می داد. این شبکه اصلا چیزی درباره اقدامات مهم مجلس ایران برای حل این موضوع نگفت و به نوعی تلاش کرد با عدم پوشش خبری آن برای بیننده این تفکر منفی را ایجاد کند که دولت و مجلس بی تفاوت هستند. هر چند که این اولین تلاش این رسانه برای ایجاد جو بی اعتمادی بین مردم و نظام حاکم بر کشورمان نبود. اما بدون تردید تکیه بر دامن زدن به اختلاف بین مردم و حاکمیت یکی از اصلی ترین اهداف این شبکه ها بوده است.
در کنار این مسئله باید به این موضوع توجه کرد که برنامه «نوبت شما» بی بی سی هم در یک حرکت کاملا هدایت شده تلاش کرد تا به نوعی در افکار مخاطبان خود توهم نارضایتی ایجاد کند. به گونه ای که در یکی از قسمت های این برنامه و همچنین برنامه «روی خط» صدای آمریکا یک جو کاملا سیاسی ایجاد شده بود و تمام بینندگانی که ظاهراً با این برنامه تماس گرفته بودند از یک خط و مشی ثابت پیروی می کردند. اما به هر صورت از این مسئله هم نباید چشم پوشی کرد که هر دو برنامه، کاملا کنترل شده بحث را پیش می بردند تا مبادا بیننده دچار سوء ظن نسبت به نیت سیاسی آنها شود.
استراتژی ایجاد شکاف اجتماعی
همچنین هر دوی این شبکه ها در کنار دیگر شبکه های خبری آن سوی مرزها مانند یورونیوز اصلا اشاره ای به این موضوع نکردند که عوامل زیست محیطی هم در این موضوع سهیم است. چرا که آنها تنها به این فکر می کردند که چگونه افکار عمومی را نسبت به نظام بدگمان کنند. در همین راستا آنها از تاکتیک «موج سواری روی احساسات» هم استفاده کردند تا با نشان دادن تصاویر بخش های خشک شده دریاچه ارومیه و میکس تحلیلهای عجیب و غریب روی آن، سیگنال های احساسی روی ذهن مخاطب ایجاد کنند تا هم بدبینی بیشتری ایجاد شود و هم به نوعی مخاطب داخلی را به نافرمانی دعوت کنند. باید یادمان باشد که یکی از اهداف این شبکه ها در ایجاد نافرمانی، به وجود آوردن حس دلسردی در جامعه است تا از این طریق جامعه ایرانی را از پیشرفت باز دارند. یعنی در واقع آنها از موضوع دریاچه ارومیه در راستای ایجاد شکاف اجتماعی استفاده کردند.
البته از این موضوع هم نباید غافل شد که پروپاگاندای سیاهی که این شبکه ها با تاکتیک «دروغ» و «شایعه» به راه انداخته بودند دقیقاً در راستایی بود که ازآن بهره برداری های دیگر سیاسی هم انجام شود. یعنی آنها می خواستند با نمایش چنین چیزهایی و بهره گیری از تاکتیک های خاص رسانه ای فضا را برای تهاجم بیشتر سیاسی علیه ایران آماده کنند. چرا که آنها برای ایجاد موج های جدید درباره مسائلی مانند پرونده هسته ای به دستاویزهای دیگری هم نیاز دارند. از سوی دیگر حتی در بحث دریاچه ارومیه پروپاگاندای رسانه ای کاملا سیاه بود، این رسانه ها حتی اخبار دروغ در این باره منتشر می کردند. در عرف روانشناسی خبری در این موارد گفته می شود که این مسئله حاکی از کمین رسانه ای است، یعنی این شبکه ها از چند ماه پیش در کمین چنین اتفاقی بودند تا با پوشش خبری دلخواه خود بهره برداری لازم را از آن انجام دهند.
جالب اینجاست که موج -پراکنی دروغین این شبکه ها نه تنها جامعه و مردم عادی، بلکه مسئولین را هم شامل شد. این شبکه های خبری، به ویژه صدای آمریکا تلاش کردند تا با تحریف سخنان مسئولین مختلف کشورمان، این گونه به بیننده القا کنند که میان خود مسئولین هم شکاف ایجاد شده است، در حالی که چنین موضوعی یک توهم بود که این شبکه ها برای بافتن کلاف سردرگم خبری خود به آن نیاز داشتند.
وقتی آبروی رسانه ای به حراج گذاشته می شود!
البته از این موضوع نباید چشم پوشی کرد که توهم های احساسی، معمولا آبروی حرفه ای یک رسانه را به خطر می اندازد. به گونه ای که این موضوع در مورد بی بی سی هم رخ داد، و این رسانه وابسته به دولت انگلیس، در کنار صدای آمریکا و سایر شبکه های مشابه، آبروی خبری خود را خرج مسئله زیست محیطی دریاچه ارومیه کردند و با نگاه سیاسی سطحی و مغرضانه خود به آن، این موضوع را به اثبات رساندند که این شبکه ها به شدت تحت تاثیر تمایلات سیاسی دستگاه های حاکم برخوردار هستند. چرا که تمام این مسائل رسانه ای در حالی رخ می دهد که انگلستان در عرصه سیاسی موج سنگ اندازی های جدیدی را بر سر راه ایران آغاز کرده است و بهترین وسیله برای توجیه این سنگ اندازی همین رسانه ها هستند. به ویژه که در منشور سلطنتی بی بی سی است آمده که بی بی سی در این شرایط باید به صورت کامل و با تمام توان در اختیار این اهداف باشد.
از سوی دیگر سازمان بی بی جی (شورای رسانه ای آمریکا) نیز در ماجرای دریاچه ارومیه هم صدای آمریکا و هم رادیو فردا را موظف کرد که با نگاه مخرب سیاسی این ماجرا را منعکس کنند. به گونه ای که علاوه بر صدای آمریکا رادیو فردا هم در چند شب در مجله خبری خود با نگاهی غرض ورزانه به این ماجرا نگاه کرد و دائماً در حال فرستادن سینگال های منفی و تخریب کننده به ذهن مخاطب بود.
نویسنده : رضا فرخی
 

تفسير قران احمد منتظري در راديو فردا!




یوسف نادرخانی به اتهام انجام جرایم خشن مانند تجاوز و اخاذی‌های متعدد به این مجازات محکوم شده است و اساسا این موضوع هیچ ارتباطی با مسئله خروج وی از دین ندارد و بازي رسانه هاي رسانه هاي غربي در راستاي اعمال فشار تبليغاتي به جمهوري اسلامي ارزيابي مي شود.






احمد منتظري با شركت در يكي از برنامه هاي راديو فردا ،با ارائه تفسيري از قران در راديوي وابسته به سازمان سيا ،در پاسخ به سوالي در خصوص حكم ارتداد گفت:ما تابع قرآنیم و قرآن صریحا می‌گوید که اگر کسی از دین خارج شود اعمال او تباه است و جزای او جهنم است.

به گزارش سرويس سياسي صراط، فرزند مرحوم منتظري در ادامه افزود: این که باید او را کشت، هیچ اشاره‌ای ندارد و بنابراین نمی‌شود روایتی بیاید بر ضد قرآن حکم کند و روایت صریح داریم که هر روایتی برضد قرآن بود آن را کنار بگذارید و دور بیاندازید.

حامي جريان فتنه در اين برنامه كه به بهانه صدور حكم اعدام براي "يوسف نادرخاني"، فردي كه رسانه هاي غربي مدعي اند بخاطر خروج از اسلام به اعدام محكوم شده است به روي آنتن راديوي سازمان سيا رفته بود ،ضمن با اشاره به آيه "لا اكراه في الدين"اظهار داشت: یعنی صریحا گفته می‌شود «لا اکراه فی الدین». در دین اکراه و اجبار نیست. اگر در اصل پذیرش دین اکراه نیست چطور در ادامه‌اش می‌شود اکراه باشد.

در اين برنامه همچنين عبدالكريم لاهيجي معروف به كريم بغدادي از عناصر ضد انقلاب فراري با ارائه تفسيري جالب از اصل آزادي مذهب كه در قانون جمهوري اسلامي نيز پذيرفته شده است، گفت: آن چیزی که در مورد اقلیت‌های مذهبی هم گفته شده آنجا هم یک تقلبی صورت گرفته و آن هم اصل آزادی مذهب نیست. برای این که می‌گویند آنها یعنی دارندگان مذاهب سه‌گانه اقلیت در انجام مراسم مذهبی‌شان آزادند. نه این که بتوانند آنها هم مذهب خودشان را ترویج کنند. بنابراین این مسئله آزادی مذهب نیست.

بنابراين گزارش ،محمد علي دادخواه وكيل يوسف نادرخاني نيز ضمن پاسخگويي به سوالات راديو فردا به تشريح بعضي از جزييات اين پرونده پرداخت كه با توجه به رويكرد براندازانه راديو فردا و خصومت آشكار اين رسانه وابسته به سازمان سيا با نظام جمهوري اسلامي ايران و سواستفاده غرب از اين پرونده براي اعمال فشار به جمهوري اسلامي شركت دادخواه در اين برنامه، محل سوال جدي است.

گفتني است مطابق با گزارشات خبرگزاريهاي داخلي، یوسف نادرخانی به اتهام انجام جرایم خشن مانند تجاوز و اخاذی‌های متعدد به این مجازات محکوم شده است و اساسا این موضوع هیچ ارتباطی با مسئله خروج وی از دین ندارد و بازي رسانه هاي رسانه هاي غربي در راستاي اعمال فشار تبليغاتي به جمهوري اسلامي ارزيابي مي شود.

افزون بر اين مطابق با نظرات مفسران ،آياتي كه بر اصل آزادي عقيده تصريح دارند، در مقام پذيرش اصل دين ‎اند. يعني در اسلام، اصل پذيرش دين اجباري نيست .امّا پس از انتخاب دين، كسي حق ندارد، دين را به بازي بگيرد. به بيان ديگر، شخصي كه اقدام به پذيرش دين مي كند، بايد به اصل ارتداد و عواقب آن آگاهانه ملتزم شود. درحالي كه همان شخص قبل از پذيرش اسلام چنين تعهدي ندارد.
 

خاتمي،یکی از سهام‎داران بانك سامان




در جريان پي گيري ماجراي غارت 3هزارميلياردتوماني توسط مسئولان فاسد نظام بانکی مشخص شد، سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور سابق از يكي از سهامداران بانك سامان است






در جريان پي گيري ماجراي غارت 3هزارميلياردتوماني توسط مسئولان فاسد نظام بانکی مشخص شد، سيدمحمد خاتمي رئيس جمهور سابق از يكي از سهامداران بانك سامان است. و آقاي سيدعلي خاتمي برادر رئيس جمهور سابق و رئيس دفتر وي در سال هاي پاياني رياست جمهوري سيدمحمدخاتمي نيز، مدير شركت سرمايه گذاري اين بانك است. بانك سامان همراه با بانك غيرقانوني و هنوز تاسيس نشده «آريا» در غارت 3هزار ميليارد توماني از سيستم بانكي كشور دست داشته كه مديرعامل آن به همين اتهام از كار بركنار شده و در انتظار محاكمه به سر مي برد.!
 

یک شبکه سلطنت طلب: اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند




دخی عبدی: خیلی از اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند و از هر طرف باد بیاید بادش می زنند. این ها اپوزیسیون واقعی نیستند بلکه در ما نفوذ پیدا کرده اند.



//


"دخی عبدی" مجری تلویزیون سلطنت طلب "ایران آریایی" که عدم همراهی بعضی از گروه های اپوزیسیون را عامل ناکامی پروژه شکست خورده موسوم به "رستاخیز عقاب ایران" می داند در تاریخ 1 اکتبر(9 شهریور) آن ها را جیره خوار و مزدور خواند و گفت: «خیلی از اپوزیسیون نان به نرخ روز خور شده اند و از هر طرف باد بیاید بادش می زنند. پول جنبش سبز می آید یک جور موضع گیری می کنند، دلارهای عربستان که می رسد طور دیگری موضع می گیرند. جیره و مواجب از طرف آقازاده ها و اطرافیان احمدی نژاد هم که معلوم نیست چه جوری می آید، از آن ها هم می گیرند. همین طور پول روانه خارج از کشور کردند تا آن چیزی را که می خواهند از زبان عده ای مزدور با نقاب اپوزیسیون گفته بشود در حالی که این ها اپوزیسیون واقعی نیستند بلکه در ما نفوذ پیدا کرده اند. ما نمی دانیم با این وضعی که به وجود آمده چه بکنیم؟»
این روزها در هر شبکه ماهواره ای متعلق به گروه های ضد انقلاب، سخنانی شبیه به آنچه در متن بالا مطالعه فرمودید شنیده می شود. با این تفاوت که در تلویزیون هر گروه، یک مجری نشسته و اعضای گروه دیگر را به مزدوری و پول پرستی متهم می کند.
 

 



:: بازدید از این مطلب : 579
|
امتیاز مطلب : 64
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

تهديد متفکران انقلابی نزدیک به ایران/ تقویت جریان ضد شیعی

مجموعه شواهدی همچون واقع شدن محل سکونت برهان الدین ربانی در یکی از امنیتی‌ترین مناطق افغانستان که حتی سفارت امريكا نیز در نزديكي آن است و همچنین تدابیر امنیتی ویژه تیم حفاظتی ربانی که پس از مرگ احمد شاه مسعود همواره آگاهی از تلاش طالبان برای حذف برهان الدین ربانی داشته اند و از سوی دیگر سناریوي ترور که حتی رئیس جمهور افغانستان را نیز به صورت غیرمستقیم و بدون آگاهی وی به بازی گرفت، نشان می دهد که ترور رئیس جمهور سابق افغانستان یک عملیات اطلاعاتی امنیتی پیچیده است كه از توان اطلاعاتی طالبان خارج بوده و با مدیریت یک سرویس اطلاعاتی قدرتمند در پشت صحنه اجرایی شده است.

 

اما ترور برهان الدین ربانی رئیس جمهور سابق افغانستان و رئیس شورای عالی صلح این کشور از منظر منفعت های استراتژیکی این حادثه از آن جهت حائز اهمیت ویژه است که می تواند روشن کننده دلایل این ترور و مهم‌تر از آن زمينه‌هاي تسهیل و حمایت از این ترور را از طرف امريكایی ها به خوبی نشان دهد. به‌طوری که خود مقامات بلند پايه پنتاگون نيز در واكنش به ترور رئيس جمهور سابق افغانستان، قتل وي را تحول مهم و قابل توجهي از نقطه نظر استراتژيك ارزيابي كرده اند.

برای ارائه تحلیل دقیق و استراتژیک از این ترور بدون نگاه به مشخصات اندیشه ای، جایگاه راهبردی ربانی در وضعیت کنوی وی در افغانستان و زمان اتفاق این ترور نمی توان فهم دقیقی از این اقدام سرویس های امنیتی امريكا به‌دست آورد.

در مورد مشخصات تفکر سیاسی ربانی می توان گفت که وی یک عالم سنی مذهب در حین حال یک سیاست مدار معتقد به وحدت قومیت ها و مذاهب در افغانستان و همچنین مخالف حضور بیگانگان در خاک افغانستان از زمان حضور سربازان شوروی سابق تا حضور نیروهای ناتو در این کشور در زمان حاضر بوده و همواره از افراط گری مذهبی به سبک طالبان انتقاد کرده است. این مجاهد در حوزه سیاست خارجي نیز بسیار به جمهوری اسلامی و رهبران ایران نزدیک بوده است.

درباره جایگاه راهبردی ربانی در جامعه افغانستان نیز باید گفت که وی به خاطر مجاهدت ها و همچنین داشتن سوابقی از جمله ریاست جمهوری افغانستان و روحیه اعتدال دارای وزن سیاسی و محبویبت زيادي در میان مردم این کشور بود.

در این میان حضور استاد ربانی در جایگاهی چون ریاست بر شورای مهم عالی صلح و همچنین نحوه نگاه و مدیریت ربانی در این شورای تاثیر گذار نیز بسیار مهم است.

ربانی که به عنوان شخصیتی با تفکر مستقل شناخته می شد، در این شورا تلاش کرده بود که جایگاه ها را به افراد با اعتقاد واقعی به جریان صلح و کمتر تحت تاثیر برخی کشورهای غربی و عربی، بدهد و همین تدبیر ربانی توانسته بود قدرت نفوذ خارجي به‌ويژه عربستان سعودی را در شورای راهبردی صلح کاهش دهد.

به اذعان قریب به اتفاق ناظران و فعالان سیاسی در افغانستان، استاد ربانی به موفقیت های خوبی در تقویت صلح در میان قبيله‌ها و گروه های مختلف افغان در طی مدت ریاست بر شورای صلح بدون امتیاز دادن خاص به گروه های تندرو دست پیدا کرده بود.

نکته حائز اهمیت دیگر که در هفته های اخیر پررنگ‌تر شد، اختلاف های بنیادین ربانی با امريكا و عربستان در مورد فرایند نهادینه کردن صلح در افغانستان است که وي در آخرین اظهارنظرهايش عملا بی اعتقادی خود را به طرح مشاركت دادن طالبان به عنوان مهره امريكا و عربستان در فرآیند برقراری صلح ملی در این کشور بیان کرده بود.

موفقیت های ربانی در شورای صلح افغانستان که حاصل مدیریت وی بر اساس نگاه به منافع ملی این کشور بود، صحنه بازی را به ضرر منافع امريكایی ها در این کشور تحت اشغال ناتو تغییر داد.

از سوی دیگر امريكایی‌ها به دلیل تفکرات ضد ایرانی و ضد شیعی پررنگ طالبان تلاش می کردند که نقش این گروه تروریستی را در این شورا پر رنگ كنند تا در آینده به‌عنوان مانع برای گسترش بیشتر نفوذ ایران در این کشور باشد كه در واقع، بخشی از استراتژی دراز مدت تقویت جریان ضد شیعی و ایرانی در منطقه به‌ويژه در بخشی از قاره است.

همچنين حذف ربانی به‌عنوان يكي از رهبران پر نفوذ نزدیک به رهبران ایران، ضربه راهبردی به جریان حامی ایران و از سوی دیگر تقویت جریان ضد ایرانی در نهادهای تصمیم ساز و مشورتی دولت افغانستان محسوب می شود.

آخرین سخنرانی ربانی و انتقادهاي بی سابقه او علیه طالبان را برخی ناظران سیاسی عملا به نوعی خبر از استعفای وی در آینده نزدیک معنا کرده بودند و در این زمينه نیز مستنداتی موجود است. استعفای ربانی می توانست موجب برخی چالش های جدی از نحوه و ادامه جریان صلح دل‎خواه امريكایی ها شود، به همین دلیل حذف ربانی قبل از استعفاي او بسیار برای امريكایی ها برای رسیدن به اهداف‌شان در در این شورای مهم سودمندتر بوده است.

نکته دیگر پیگیری روند سیاست های امريكا در ماه های اخیر در افغانستان نشان می دهد که امريكایی ها تلاش کرده اند با تغییر استراتژی خود از جنبه نظامی گری رو به کار اطلاعاتی، نرم و نیمه سخت بیاورند که معمولا در جنگ اطلاعاتی و نیمه سخت ترور و حذف افراد تاثیر گذار در اولویت اول است. هم‌زمان با این تغییر رویکرد، راهبرد مذاکره با طالبان نیز در دستور کار جدی آنها قرار گرفت و بارها مسئولین نظامی و سیاسی امريكا بر این موضوع تاکید ویژه کردند.

در طی ماه های اخیر همچنین طالبان مذاکره با شورای صلح را پذیرفتند و ملا عمر رهبر این گروه به صراحت از مذاکره و گفت‌وگو استقبال کرد. بنابراين، راهبرد حذف و ترور به جای مذاکره آن‌هم ظرف یک مدت زمان چند روزه قابل تامل است، زیرا در فاصله حضور رباني در ایران و مدت کوتاه حضور وی در امارات تغییر استراتژیکی در مواضع ربانی و دولت کرزاری در قبال طالبان و یا حادثه مهم سیاسی و امنیتی در راستای مقابله با طالبان در افغانستان اتفاق نیافتاد که طالبان را به یک‎باره مصمم به حذف فیزیکی كند.

این استدلال نشان می دهد که آدرس غلطی از بیرون گرفته شده و این ترور در بیرون از گروه طالبان طراحی شده است. با این حال، می توان گفت این ترور سفارشی بوده است و در این مقطع که صحبت از گفت‌وگو و سهم دادن به طالبان در قدرت جدی شده، عاقلانه نيست كه ترور حداقل در دستور کار فعلي طالبان قرار بگيرد.

در عين حال، منفعت این ترور به جيب يك شریک سوم به‌نام عربستان نيز مي‌رود. امثال ربانی به علت مشخصه تفکر معتدل مذهبی مانع جدی نفوذ جریان سلفی و در نتیجه عربستان بودند. رابطه طالبان با عربستان سعودی نیز از روابط آشکاری است که نیازی به شاهد و سند در این زمينه نیست.

در طی سال‌های اخیر، طالبان اهرم و پیاده نظام آل سعود در افغانستان بوده و اساسا آل سعود برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه، این گروه را با کمک امريكایی ها تاسیس و تقویت کردند.

در همین حال این ترور سفارشی یک توجیه مهم و یک معامله سودآور برای طالبان محسوب می شود و آن اینکه در عوض امريكایی ها از این طریق جای پای طالبان را به عنوان بزرگ‌ترین گروه مخالف و دشمن دیرینه جمهوری اسلامی ایران در شورای عالی صلح باز کرده است.

از سوی دیگر دو بحث مهمی که ربانی در اجلاس بیداری اسلامی در تهران به نخبگان جهان اسلام به عنوان یک متفکر بزرگ و تاثیر گذار در جهان اهل سنت مطرح کرد، آدرس های صحیح استراتژیک به انقلابیون منطقه بود که امريكایی ها و به‌ويژه سعودي‌ها را نگران كرد.

درخواست ربانی از ایران برای ایجاد دبیر خانه مرکزی و همیشگی برای مشورت اسلامی در تهران -که به معنای مرکزیت و محوريت ایران در میان کشورهای جهان اسلام بود- و همچنین عنوان کردن حزب الله لبنان به عنوان اهرم تأثیر گذار در معادلات فلسطین؛ دو آدرس صحیح و راهبردي بود که ربانی با سخنرانی خود در اجلاس تهران به متفکرین جهان اسلام ارائه داد.

از این رو ترور ربانی پس بلافاصله در بازگشت از ایران یک اعلام هشدار به متفکران اسلامی نيز هست که رابطه اعتقادی با ایران دارند و به لحاظ ديدگاه به جمهوری اسلامی نزدیک هستند. همچنین اين اخطار و پیام را براي افراد و جريان‌هايي داشت که برای الگوسازي به انقلابیون منطقه آدرس ایران را می دهند.

از طرف دیگر، با حذف ربانی عملا ضربه اساسی به جریان صلح در افغانستان وارد شده و این مسئله می تواند حضور بلند مدت ناتو در افغانستان را توجیه کند. حضور بلند مدت در افغانستان از خواسته های راهبردی امريكا است که حتی پس از اين ترور، برخی از مسئولین بلندپايه امريكایی تلويحاً با بيان اينكه "تا آخر کنار مردم افغانستان خواهند ماند!"، بیان کرده اند.

این در حالی است که ربانی چند روز قبل از ترور، خواهان خروج امريكایی ها از افغانستان شد و همواره از مخالفین امضاي پيمان امنيتي افغانستان با آمريكا بود.

موضوعی دیگری که امريكایی ها برای توجیه حضور بلند مدت در افغانستان به دنبال آن هستند، اختلاف قومیت ها در این کشور است. ایجاد اختلاف در این کشور چند قومیتی ماندن امريكا را برای ایجاد تعادل در افغانستان توجیه پذیرتر خواهد کرد. رباني يك یک تاجیک بود و تاجیک ها به مدد وی توانسته بودند پس از دو قرن برای خود اعتبار و اقتداری در افغانستان كسب كنند، حال متهم شدن طالبان که از قومیت پشتون است به ترور ربانی، افغانستان را در آستانه یک جنگ قومی قرار می دهد که همان توجیه خاص برای تمدید حضور امريكایی ها در افغانستان خواهد بود.

منفعت راهبردي دیگر امريكایی ها از این ترور تحت تاثیر قرار دادن افکار عمومی مردم افغانستان است. تلاش برای حذف رهبران جهادی افغان که نماد تفکر ضد استبدادی و استکباری در جامعه افغانستان هستند، تلاش برای حذف یا تضعیف عقبه این گونه جریان ها و ایجاد فضایی در کشور افغانستان برای به فراموشي سپردن این شخصیت ها توسط نسل جدید افغان از این تفکر ضد بیگانه و اشغالگر است.

امريكایی ها با این راهبرد تلاش می کنند تا در سال‌های آینده با هزینه کمتر در خاک افغانستان بمانند. یکی از ده ها شواهد دیگر این موضوع ایجاد ده ها شبکه ماهواره ای، روزنامه و سایت در فضای مجازی با حمایت مستقیم ملی و اطلاعاتی امريكا در جامعه افغانستان برای تحقق این راهبرد است.

اصلاح طلبان به مجلس فكر نكنند

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس با یادآوری و اظهار تأسف از عملکرد افراطی اصلاح‌طلبان در دوره مجلس ششم، گفت: ملت ایران تجربه تلخ مجلس ششم را فراموش نکرده و به هیچ وجه گذشته بد تکرار نخواهد شد.

 

  علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس خبری با اشاره به حرکت‌های اخیر اصلاح طلبان افراطی گفت: گروه‌ها و احزابی که وجهه قانونی خود را از دست داده‌ و رسماً انحلال آنها اعلام شده است، دیگر وجود خارجی ندارند تا بخواهند با نام تشکیلاتی خود، در انتخابات حضور داشته ‌باشند , تنها به جریان‌هایی که حضور قانونی خود را به ثبت رسانده‌اند اجازه داده می‌شود که بر همان مبنای قانونی در عرصه انتخابات فعال باشند البته با این تأکید که همه فعالیت‌هایشان باید در بستر قانون صورت گیرد.

 

 


وی با اشاره به فعالیت‌های انتخاباتی برخی از اعضای حزب منحله مشارکت یا مجاهدین انقلاب اسلامی در محافل گوناگون زیرزمینی و اغلب غیررسانه‌ای، اظهار داشت: فعالیت خارج از چارچوب قانون، عملیاتی عقیم است که هیچ‌گونه ثمره مثبتی در پی نخواهد داشت چراکه تمامی ابعاد و رفتارهای انتخاباتی در کشورمان، دارای مبادی قانونی بوده و با عمل به قانون، می‌توان وارد این عرصه شد.

بروجردی ضمن بازگویی از عملکرد فتنه‌گران و حامیان آنها در آن دوره، بیان کرد: افراد فوق‌الذکر از جایگاهی برخودار نیستند تا بتوانند علاوه بر حضور در عرصه انتخابات، رأی اعتماد ملت را کسب کنند و نماینده مردم شوند.

*کسانی که از فتنه برائت نکردند حق ورود به مجلس را ندارند

وی، وجود تفکر سالم و اعتقادی همراه با التزام عملی به آنها را از جمله ویژگی‌های داوطلبان و کاندیداهای انتخاباتی مجلس شورای اسلامی دانست و افزود: رفتار کسانی که موضع مشخصی در برابر فتنه به عنوان یک حرکت سازمان‌یافته ضدانقلابی نداشته‌اند و پس از آن هم هیچ‌گونه برائتی از آنها اعلام نکردند، نشان می‌‌دهد که شرط لازم را برای ورود به قوه‌ تقنینی نظام اسلامی ندارند.

*هیچ مرجع قانونی پذیرای قانون‌گریزان و قانون‌شکنان نخواهد شد

رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس ادامه داد: شرط لازم ورود به رکن قانونگذاری کشور، التزام عملی به قانون اساسی و مبانی آن است در غیر این صورت، اشخاص قانون‌گریز یا قانون‌شکن، قابلیت حضور در قوه تقنینی را نخواهند داشت و هیچ مرجع قانونی پذیرای چنین افرادی نخواهد بود.

وی با توصیه به اشخاصی که در اثر فتنه‌گری یا حمایت و سکوت در برابر آنها،‌ دچار سرخوردگی و طرد اجتماعی شده‌اند، ابراز داشت: کسانی که نتوانسته‌اند الزام‌های قانونی انتخابات را محقق کنند، می‌توانند به زندگی عادی خود برگشته یا در دیگر عرصه‌های اجتماعی، ادامه حیات دهند.

*افراطیون اصلاح‌طلب، اعتقادی به مبانی انقلاب اسلامی ندارند

بروجردی با یادآوری و اظهار تأسف از عملکرد افراطی اصلاح‌طلبان در دوره مجلس ششم، گفت: ملت ایران تجربه تلخ مجلس ششم را فراموش نکرده و به هیچ وجه گذشته بد تکرار نخواهد شد.

وی ادامه داد: اغلب کسانی که در دوره مجلس ششم وارد مجلس شدند اعتقادی به مبانی انقلاب اسلامی نداشتند و وقتی این التزام وجود نداشته باشد، ممکن است دست به هر کاری بزنند که در شأن کشور اسلامی نیست و حتی علیه نظام اسلامی با بیگانگان نیز هم‌پیاله شوند.

وی افزود: کسانی که در مجلس ششم تحصن کردند در جایگاهی از نظام اسلامی قرار داشتند که علیه مبانی همان مکان هم، موضع‌گیری علنی انجام دادند پس باید بدانند دوباره نمی‌توانند وارد مجلس شورای اسلامی شوند و اشتباهی که در آن مقطع صورت گرقت، هیچ‌گاه در نظام اسلامی تکرار نخواهد شد.

چادری‌هاي تلويزيون: از زنان بی‌فرهنگ سریال‌ها تا کرشمه‌های مجریان

چادر یا همان حجاب برتر زن مسلمان ایرانی این روزها ملعبه دست بازیگران و مجریان تلویزیونی شده است تا هر روز از آن نمادی حقیر بسازند، از پوشش زنان بی سواد و بدبخت سریال‌ها گرفته تا بازیچه و دستاویزی برای عشوه‌ها و کرشمه‌های مجری‌ها.

چادر زن مسلمان ایرانی این روزها در موطن خود هم غریب افتاده است، غربتی نه در میان مردم بلکه در بین مسئولان.

چادر در میان مردم همچنان نماد وقار، حیا و عفت زن مسلمان ایرانی است اما برخی غفلت‌های مسئولان، زمینه ساز بعضی بی حرمتی‌ها به این حجاب برتر شده است.

موج اعتراضات مردم، نمایندگان مجلس و رسانه ها طی روزهای اخیر منجر به صدور دستوری از سوی رئیس قوه قضائیه مبنی بر "حذف پوشش اجباری چادر بر سر متهمان" شد، دستوری که باید دید مجری آن یعنی سازمان زندان‌ها از این پس آن را چگونه اجرایی خواهد کرد.

اما یکی دیگر از اعتراضاتی که مورد تأکید مردم و نمایندگان زن مجلس بود و صدا و سیما با سکوت از کنار آن عبور کرد شخصیت های زنان چادری در سریال‌ها و فیلم‌هاست، شخصیت‌هایی با سطح سواد و فرهنگ زیر صفر. شخصیت هایی که در تقسیم سیاه، خاکستری و سفید، "سیاه" هستند.

در سریال‌های سیما، بازیگران چادری یا همسرانشان معتادند یا دزد، خودشان هم کلفت خانه های مردم، اگر هم قرار باشد زنی از شهرستان به پایتخت قدم بگذارد که شک نکنید چادری است، پیرزن ها هم عمدتاً چادر به سر دارند مگر اینکه از قشر مرفه و با فرهنگ باشند!

این تنها بخشی از الطاف سیما به چادری‌هاست. کارگر خانه های مردم بودن یا شهرستانی بودن، بد نیست و هیچ ننگی ندارد اما نگاه بیماری که غالب شده است تا شخصیت‌های با فرهنگ، دنیادیده و دکتر و مهندس، با مانتو و روسری باشند و شخصیت های ضعیف با چادر به نمایش دربیایند، ایراد دارد.

حجت الاسلام جعفر شجونی هم بر این موضوع صحه می گذارد و می گوید: متأسفانه در سریال ها عمده زنان و مردان فقیر و گدا با چادر و ریش هستند.

وی با تأملی به ریشه وضعیت کنونی به خبرنگار فارس می گوید: "ریشه این نوع نگاه در صدا و سیما به قبل از انقلاب برمی گردد آن زمان که هر که لخت بود خانوم خانه بود و هر که چادر به سر داشت کلفت خانه، غافل از اینکه خانه ابدی خانوم خانه در قعر جهنم و خانه کلفت در بهشت است."

رهبر معظم انقلاب 23 اسفندماه 1373 در جمع معاونان صدا و سیما و مدیران کل این سازمان در استان ها فرمودند: "ما اصرار داریم و مقیدیم که در رادیو و تلویزیون حجاب چادر ترویج شود."

آیا امروز در تلویزیون جمهوری اسلامی چادر به درستی ترویج می شود؟ امروز کدام دختر نوجوان از شخصیت زنی که چادر را دور کمرش گره زده و دهانش را به هر کلامی باز می کند، الگو می گیرد؟

ای کاش حرمت چادر را شکستن تنها محدود به بازیگرانی بود که نقش منفی بازی می کنند، این روزها "چادر" پل ترقی برخی از مجری های تلویزیون شده است تا پایشان در رسانه ملی، محکم تر شود.

مجریانی که تنها رخت خود را عوض کرده اند برای تخت بهتر. پس دیدن عشوه‌ها و کرشمه‌ها و آرایش های تند و زننده از آنها حتی در لوای چادر هم دور از انتظار و عجیب نیست.

اما باید چقدر هزینه این غفلت ها را پرداخت و این الگوهای غلط را تا کی باید به خورد مردم داد؟ بهتر نیست استفاده از پوشش چادر برای برخی از این مجری ها در تلویزیون "ممنوع" شود تا خانم مجری هنگامی که قرار است برای مراسمی خارج از سازمان صدا و سیما دعوت شود به خود اجازه ندهد از پشت خط تلفن بگوید: "هم با مانتو می‌توانم اجرا داشته باشم هم با چادر!"

پوشش چادر حرمت دارد، اگر حرمتش حفظ شد تداوم می یابد وگرنه همین می شود که یک مجری به خود اجازه می دهد رنگ چادرش را با رنگ بزک صورتش هماهنگ کند و آن یکی هم از جایش بلند شده و وقیحانه در ویژه نامه جریان انحرافی اعلام ‌کند: " قطعاً چادر مشکی بدترین پوشش است."

اينجا خانه سينماي ايران است يا خانه بي‌بي‌سي؟

گرچه «خانه سینما» در بیانیه‌ اخیر خود اهالی سینما را به خویشتن‌داری دعوت کرده اما خود با بی ‌تدبیری، یکطرفه به قاضی رفتن و اشتباهاتی فاحش در تنظیم بیانیه، فضا را آنقدر مشوش کرده که برخلاف ادعایش، گره بازداشت مستندسازان را کورتر کرده است.

 «خانه سینما» با انتشار بیانیه‌ای بی‌موقع و اشتباه، باردیگر گره‌ای را که می‌شد با دست باز کرد، با موضع‌گیری ساده‌انگارانه خود، آنقدر کور کرد که شاید دیگر با دندان و چاقو هم نتوان آن را گشود.

اولین اشتباه بیانیه‌نویسان - یا بیانیه نویس!- خانه سینما آنجا رخ داد که نوشت «قبل از هرچیز باید از اصل قانونی بودن جرم و مجازات یاد و پرسش کرد. آیا به راستی قانونی مبنی بر ممنوعیت فروش آثار سینمایی به شبکه‌های تلویزیونی خارجی وجود دارد؟»

ربط دادن فروش فیلم به بی‌.بی.سی به بی‌قانونی در این زمینه و بعد مطرح ساختن این که «آیا فروش فیلم درنص قانون برای دولت مجاز و برای بخش خصوصی ممنوع اعلام شده است؟» و این که «هیچ سازمان دولتی برای خرید فیلم‌ها پیشقدم نمی‌شود.پخش و فروش این فیلم‌ها در شبکه نمایش خانگی نیز عملا ممکن نیست. به این ترتیب باید پرسید سینماگری که هیچ امکانی برای پخش و نمایش و فروش آثار ساخته شده‌اش وجود ندارد چگونه باید گذران زندگی و معیشت کند؟» بیشتر به نوعی پاک کردن صورت مسئله می‌ماند. قطعا «خانه سینما» یا نمی‌داند روند و پروسه خرید و پخش فیلم از بی‌.بی‌.سی چیست یا قرار بوده (!) چهره ‌بی‌.بی.‌سی را موجه جلوه دهد، ضمن آن که در ادامه تسویه حساب‌های خود با «معاونت سینمایی»، با مطرح ساختن ضعف «معاونت سینمایی» در شبکه نمایش خانگی و معیشت مستندسازان و ... توپ را به زمین معاونت سینمایی بیاندازد!

با این دیدگاه اصولا مطرح ساختن این که «سال‌هاست مستندسازان ایرانی به ویژه آنهایی که در حوزه مستند اجتماعی فعالیت می‌کنند با انواع بی مهری‌ها و تنگناها روبرویند.آنها غالبا ناچارند بدون دریافت کمک‌های دولتی هزینه تولید و ساخت فیلم‌های خود را شخصاً تأمین کنند و...» هیچ ربطی به همکاری با شبکه بی‌.بی‌.سی ندارد چرا که در مقطع زمانی فعلی هر آدم عاقلی (اعم از نویسنده و خبرنگار تا فیلمساز و ...) با توجه به همه آنچه در یکی دو سال اخیر رخ داده می‌داند همکاری با این شبکه، در محافل قضایی و سیاسی، حکم و مهر جاسوسی و خیانت به همراه دارد و اگر قرار است معیشتی هم صورت بگیرد شبکه‌های ماهواره‌ای الی‌ماشالله در دنیا وجود دارند. چرا مستندساز ایرانی باید با ‌بی‌.بی‌.سی امرار معاش کند و مهر جاسوسی بخورد؟

«خانه سینما» نوشته است: «هنرمندان و سینماگران ایرانی از دولت محترم انتظار کمک ندارند اما دست کم توقع دارند که فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهام‌های سنگین امنیتی روبرو نشود. آن هم اتهاماتی که پیش از اثبات در دادگاه‌های صالح از تربیون‌های رسمی کشور اعلان و پخش شود و سوگمندانه وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز به جای حمایت از هنرمندان همانند اتهامات اثبات نشده را تکرار می‌کند.»

معنای این پاراگراف بیانیه‌نویس خانه سینما این است که «فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی» با «فروش فیلم به بی‌.بی‌.سی» در یک ردیف قرار دارد که کودکان خردسال هم می‌دانند در این اوضاع و احوال ، چنین نیست!

معنای جمله «هنرمندان دست کم توقع دارند که بابت فروش فیلم به شبکه‌های تلویزیونی کشورهای خارجی با اتهام‌های سنگین امنیتی روبرو نشوند» این است که «همکاری با بی‌.بی‌.سی» ، اتهام سنگین «جاسوسی» نیست که بارها و بارها مراجع امنیتی و قضایی اعلام کرده‌اند «هست».

سهل‌انگارانه‌ترین قسمت پاراگراف این است که بیانیه‌نویس «خانه سینما» وزیر ارشاد را زیر سئوال برده که چرا به‌جای «حمایت از هنرمندان» ، «اتهامات اثبات نشده!» را تکرار می‌کند. (و احتمالا فردا هم می‌گوید که منتقدان بیانیه‌ خانه سینما هم اتهامات اثبات‌نشده را تکرار می‌کنند و ...)

از بیانیه‌نویس «خانه سینما» که این بار هم به جاده خاکی زده می‌خواهیم که چشمان خود را باز کند و ببیند با مواضع نابخردانه خود ، چگونه آب را گل‌آلود کرده است.

اول این که اعلام اسامی مستندسازان دستگیر شده توسط رسانه‌هایی هم‌سو با مواضع «خانه سینما» خبری شد که این اقدام هم در آن مقطع مشکوک می‌نمود.

دوم این که وقتی خبر را رسانه‌های هم‌سو منتشر کرده‌اند، با منطق دوستان خانه سینمایی، در واقع خود این رسانه‌ها اتهام «جاسوسی» را به مستندسازان نسبت داده‌اند و اگر بنا بر زیر سئوال بردن است، خود این رسانه‌ها را باید زیر سئوال برد.

نکته سوم این که بیانیه‌نویس خانه سینما که نگران است «حیثیت بین‌المللی نظام جمهوری اسلامی ایران بابت این سوءتفاهمات و بی‌تدبیری‌ها متحمل هزینه‌های گزاف تازه نشود» چگونه با بی‌تدبیری کامل، در بیانیه خود به جای ریختن آب بر آتش و آرام کردن فضا (بر خلاف آنچه سینماگران را به آن دعوت کرده) نفت بر آتش می‌ریزد؟ چگونه است که بیانیه‌نویس «خانه سینما» که در چندین و چند جا از دولت و معاونت سینمایی (برای عدم ایجاد فرصت نمایش فیلم مستند در شبکه نمایش خانگی و...) انتقاد می‌کند، با یکطرفه به قاضی رفتن، یک خط نیز از اقدام بی.بی.سی (ولو در حد یک جمله ظاهری!) انتقاد نمی‌کند؟

آن هم در شرایطی که وزارت اطلاعات چندی پیش با بازداشت گروهی از عوامل مخفی وابسته به شبکه‌ دولتی انگلیس (bbc)، اعلام کرد این افراد از طریق فعالیت‌های زیرزمینی و غیرقانونی در قبال دریافت وجوه کلان از مجاری پنهان و با روش‌های پیچیده پولشویی، مأموریت‌های ضدملی محوله از طرف ستاد ارتباطات پوششی و مرکز عملیات روانی سرویس اطلاعاتی انگلیس را دنبال می‌کردند و دیگر اعضای این گروه جاسوس، تحت تعقیب قرار دارند؟

نکته آخر ؛ باز هم گلی به گوشه جمال «خانه سینما» که خود را برای دفاع از مستندسازان (با هر اشتباه و سهل‌انگاری و خرابکاری هم که شده) وارد این ماجرا کرد که البته کاش اندکی به منافع ملی نگاه می‌کرد و بیانیه‌ای مدبرانه می‌نوشت؛ اما از‌ آن سو «معاونت سینمایی» و مدیرانش که بدون این که هیچ موضعی در این مورد بگیرند، سکوت اختیار کرده‌اند و  اصولا فکر می‌کنند سکوت مقابل هر اتفاقی بهترین و روشنفکرانه‌ترین ژست ممکن است یا شیفته آن سخن‌اند که «تا مرد سخن نگفته باشد...»

سفر به دبی ؛حضور در کلاس موسیقی مختلط و ماجرای سونای خیابان ظفر را توضیح دهید!

سید عماد الدین خاتمی فرزند سید محمد خاتمی رییس دولت اصلاحات بهتر است به جای فرافکنی در مورد حواشی پیرامون خود به سئوالات طرح شده در بالا پاسخ دهد.

 

  اخیرا اخباری مبنی بر سفر پسر سید محمد خاتمی به خارج از کشور منتشر شد که بر اساس تحقیقات به عمل آمده محرمانه آنلاین این سفر حقیقت داشته است.

اما سید عماد الدین خاتمی که سخت از افشای مسائل پشت صحنه خود آشفته شده بود این خبر را تکذیب و اقدام به فرافکنی و بستن اتهامات واهی به برخی از رسانه های انقلابی کرد.

در همین رابطه تلاش کردیم تا حقایق بیشتری را از پشت صحنه زندگی آقازاده مظلوم سید محمد خاتمی افشا کنیم بر همین اساس برای ابهام زدایی از وی چند سئوال ساده را می پرسیم و امیدواریم وی این بار شفاف و شجاعانه پاسخ این سئوالات را به طور مبسوط بدهد.
1- جناب آقای سید عماد الدین خاتمی لطفا در مورد سفر سال گذشته خود به دبی برای ملت توضیحاتی را ارائه دهید و علت این سفر شخصی را برای مردم بازگو کنید؟

2- جناب آقای سید عماد الدین خاتمی لطفا در مورد حضور در کلاس های موسیقی مختلط در خیابان نیاوران برای ملت توضیح دهید؟

3- عماد الدین خاتمی لطفا در مورد حضور در سونای خیابان ظفر در آخر هر هفته به همراه آقازاده های برخی از زندانیان حوادث پس از انتخابات نیز برای ملت توضیح دهید.

دختر میرحسین موسوی دو بار به کمیته انضباطی دانشگاه معرفی شده است

یک منبع آگاه به محرمانه آنلاین خبر داد که یکی از دختران میرحسین موسوی یکی از سران فتنه سبز به دلیل تخلفات دانشگاهی دو بار به کمیته انضباطی دانشگاه خود معرفی شده است.

 

 

(ک- موسوی) دختر میرحسین موسوی یکی از سران فتنه سبز به دلیل تخلفات دانشگاهی و اقدام به اعمال غیر متعارف دو بار به کمیسیون تخلفات دانشگاه خود معرفی شده است.

این منبع اگاه تاکید کرد:(ک- موسوی) دانشجوی فیزیک دانشگاه صنعتی امیرکبیر دو بار به دلیل اعمال خارج از عرف به کمیته انضباطی این دانشگاه احضار شده است که در نهایت با اخذ تعهد از تخلفات وی صرف نظر می شود.

این منبع آگاه  در خاتمه تصریح کرد: البته تخلفات اداری در انتخاب رشته و گزارش تخلف به دایره امتحانات از دیگر تخلفات دختر موسوی محسوب می شود.

نماينده نزديك به باهنر: نبايد هركس عليه فتنه كم اظهارنظر كرد، طرد شود

يكي از نمايندگان نزديك به محمدرضا باهنر گفت: نباید به دنبال حذف هر کسی که در دوران بعد از انتخابات 88 کمتر اظهار‌نظر کرده باشیم.

محسن کوهکن در خصوص اظهار‌نظر اخیر رئیس مجلس درباره اینکه عده‌ای در دوران بعد از انتخابات از طریق «فتنه» به دنبال تجارت سیاسی بودند، گفت: آن کسانی که در جریان فتنه سکوت کردند، حتماً علامت سؤال بزرگی در مقابلشان وجود دارد. اما نباید افرادی را که از نظر رسانه‌ای ساکت بودند، ولی در آن دوران عملکرد کاملاً فعالی داشتند؛ جز ساکتین دانست.

وی با اشاره به اقدامات محمد‌رضا باهنر که از سوی برخی چهره‌های اصولگرا از خواص مردود خوانده می‌شود، اظهارداشت: بنده شاهد بودم که ایشان در همان هفته‌های اول به صورت صریح و شفاف با آقای موسوی صحبت کرد و حتی به وی گفت «اگر اکنون دوباره نامزد شوی حتی نصف رأی کنونی را نمی‌آوری».

کوهکن براي توجيه علامت سؤال هاي فراوان در مقابل عملكرد باهنر در دوره فتنه گفت: برخی در آن دوران حضوری فعال در رسانه‌ها و اظهار‌نظر‌های تند‌وتیز داشتند. اما اگر بخواهیم فقط کسانی را که در آن دوران اظهار‌نظر می‌کردند جزو افراد بصیر بدانیم، غلط است. ما نباید دچار تند‌روی و یا کند‌روی شویم. چراکه این امر باعث می‌شود از واقع‌گرایی دور شویم.

ايران به دنبال تغيير فرمول قيمت گاز صادراتي؛ قراردادهاي محرمانه تنها مانع

خبرگزاری فارس: پژوهشکده اقتصاد انرژی موسسه مطالعات بین المللی انرژی در حالی به دنبال مطالعه فرمول جدیدی برای قیمت گذاری گاز صادراتی ایران است که محرمانه بودن قراردادهای صادرات گاز از طریق خط لوله تنها محدودیت موجود در این تحقیق است.

خبرگزاری فارس: ايران به دنبال تغيير فرمول قيمت گاز صادراتي؛ قراردادهاي محرمانه تنها مانع


به گزارش خبرگزاری فارس، میزان ذخایر گاز ایران در سال 2009 در حدود 29.61 هزار میلیارد مترمکعب برآورد شده است و به این ترتیب ایران، پس از روسیه همچنان در جایگاه دومین کشور دارنده ذخایر گاز طبیعی قرار دارد.
سهم ایران از کل ذخایر گاز طبیعی جهان در حدود 16 درصد است؛ از سوی دیگر کشور ایران به دلیل قرار داشتن در مرکز بازارهای مصرفی بزرگ از قبیل بازار گاز اروپا، هند و نظایر آن و همچنین دسترسی به آب های آزاد، پتانسیل بالقوه ای در زمینه صادرات گاز طبیعی از طریق خط لوله و نیز به صورت ال ان جی دارد.
گزارش گروه مطالعات شرکت ملی نفت حاکی است: توسعه ذخایر گاز کشور دلالت بر این موضوع دارد که کشور ایران در آینده ای نزدیک سهم و نقش قابل توجهی در بازار جهانی گاز و صادرات گاز طبیعی خواهد داشت؛ در نتیجه هم اکنون لزوم شناخت فرمول‌های مختلف قیمت‌گذاری گاز طبیعی و انتخاب فرمول بهینه برای صادرات گاز کشور بیش از پیش احساس می‌شود.

چشم انداز قیمت گاز طبیعی

در بلندمدت انتظار می رود تقاضای گاز طبیعی در قیاس با سایر منابع سوختی افزایش چشمگیری داشته باشد بنابراین پیش بینی می شود در آینده، روند صعودی قیمت های گاز طبیعی ادامه داشته باشد. روش های مختلف قیمت گذاری گاز در مناطق مختلف با توجه به این مطلب انجام می شود که بیشتر صادرکنندگان گاز تمایل دارند قیمت گاز صادراتی آنها حداقل معادل ارزش بازاری نفت خام باشد؛ زیرا این امر مشوقی جهت گسترش طرح‌های توسعه‌ای گاز خواهد بود.
به همین دلیل در کشورهای اروپایی، شاخص قیمت های ال ان جی آسیا و اقیانوسیه بر اساس قیمت‌های نفت خام محاسبه می‌شود. این مسأله حتی برای ژاپن و اندونزی هم صادق است اما این شرایط اکنون در حال تغییر است.
شاخص قراردادهای منعقد شده میان انگلستان (به عنوان واردکننده) و هلند و نروژ (به عنوان تولیدکننده)، قیمت‌های بازار نقدی (اسپات) انگلستان است. امروزه بازارهای اسپات بخش مهمی از تجارت بین‌المللی نفت خام و فرآورده‌های پتروشیمی را دربردارند. این بازارها با تغییر دادن روند تجارت، زمینه‌ای را فراهم می‌آورند که هزینه فرصت دارایی‌های بلا استفاده، به خوبی مشاهده شود.
در این میان می توان گفت که توجه به تنوع فرمول‌های قیمت‌گذاری گاز طبیعی و شناخت فرمول‌های مختلف قیمت‌گذاری و مبانی تئوریک مرتبط با آن، می تواند کمک قابل توجهی به شناخت فرمول یا فرمول‌های بهینه برای قیمت‌گذاری گاز صادراتی کشور و همچنین ارائه فرمول‌های جدید برای صادرات گاز، منطبق با ویژگی‌های سیاسی، اقتصادی و ژئوپلتیکی منطقه باشد.
با توجه به اهمیت این موضوع، پژوهشکده اقتصاد انرژی موسسه مطالعات بین المللی انرژی اخیرا در پروژه ای با عنوان "روش های مختلف قیمت گذاری گاز طبیعی در بخش خط لوله و ال ان جی و پیشنهاد روش مطلوب" سعی کرده تا راهکارهایی مناسب برای ایجاد منافع حداکثری کشورمان از فروش و تجارت گاز به عنوان سوخت محبوب قرن، ارایه کند.
در همین راستا مطالعه مبانی تئوریک در ارتباط با قیمت‌گذاری منابع طبیعی، بررسی امکان تبدیل بازار جهانی گاز طبیعی به یک بازار جهانی، مطالعه روش ها و فرمول های جدید قیمت گذاری گاز طبیعی صادراتی از طریق خط لوله در مناطق مختلف جهان (همراه با ارزیابی فرمول های موجود قیمت گذاری)، مطالعه روش ها و فرمول های جدید قیمت گذاری ال ان جی در مناطق مختلف جهان (همراه با ارزیابی فرمول های موجود قیمت گذاری)، شناسایی نقاط قوت و ضعف فرمول های قیمت گذاری موجود و ارائه فرمول های جدید پیشنهادی به عنوان اهداف این طرح در نظر گرفته شده است.
این طرح در مقیاس جهانی به ارزیابی بهترین فرصت های مالی صدور گاز می پردازد. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه کشورهای صادرکننده و واردکننده گاز طبیعی و فرآورده‌های گازی است؛ نمونه مورد بررسی نیز صادرکنندگان و واردکنندگان بزرگ گاز طبیعی به ویژه به صورت ال‌ان‌جی و با استفاده از خط لوله است.
بنابراین گزارش، دوره زمانی مورد مطالعه در این تحقیق محدوده زمانی مشخصی ندارد؛ به عبارت دیگر سعی شده تا برای بررسی تئوری‌ها و روش‌های قیمت‌گذاری از قدیمی‌ترین تئوری‌ها و روش‌های مطرح شده تا به امروز استفاده شود.
تنها محدودیت موجود در این تحقیق بنا به گفته مجریان آن، کسب اطلاعاتی در مورد روش‌های قیمت‌گذاری گاز صادراتی از طریق خط لوله است، زیرا قراردادها عمدتاً محرمانه بوده و مفاد آن منتشر نمی‌شود.
این پروژه در بررسی زوایای تجارت گاز، بررسی تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع طبیعی تجدید‌پذیر و تجدیدناپذیر را در برنامه قرار داده است.
بنابراین گزارش، تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع به دو دسته عمده در مورد قیمت‌گذاری منابع تجدیدپذیر و قیمت‌گذاری منابع تجدیدناپذیر تقسیم می‌شود. بسیاری از فرمول‌های موجود قیمت‌گذاری نفت‌ و گاز (حداقل در سطح تئوریک) برگرفته از تئوری‌های قیمت‌گذاری منابع طبیعی است، در نتیجه شناخت مبانی تئوریک قیمت‌گذاری منابع طبیعی و به ویژه منابع طبیعی تجدیدناپذیر کمک بزرگی به درک تئوری‌ها و روش‌های قیمت‌گذاری گاز خواهد کرد.
در ادامه این تحقیق مروری بر مکانیسم‌های قیمت‌گذاری نفت‌خام و گاز طبیعی انجام شده و ابعاد تئوریک و تاریخی آن مورد پردازش قرار گرفته است.
در این بخش، نخست مکانیسم قیمت‌گذاری و دوم عوامل و نیروهایی تعیین‌کننده قیمت در بازار بررسی می شود. به عبارت دیگر باید بین نحوه تعیین قیمت‌ها و عوامل تعیین‌کننده قیمت در بازار جهانی انرژی (به ویژه نفت‌خام و گاز طبیعی) تفاوت قائل بود و درک صحیحی از این تفاوت‌ها داشت؛ چراکه مسئله حائز اهمیت شناخت ساختار تجارت گاز، ساختار مبادلات و بازار گاز، روش‌های انجام مذاکره و تعیین قیمت و نظایر آن است.
از سوی دیگر، مکانیسم قیمت‌گذاری یک کالا می‌تواند منجر به شکل‌گیری یک بازار شفاف و شناور شود. در مورد نفت‌خام و به ویژه گاز طبیعی باید این نکته را اذعان داشت که ساختار تجارت این دو کالا تاثیر بسزایی بر مکانیسم قیمت‌گذاری آن دارد.
با توجه به این که نفت‌خام و گاز طبیعی هر دو از جمله منابع طبیعی تجدیدناپذیر و استراتژیک هستند، مطالعه پارادایم‌ها و مکانیسم‌های قیمت‌گذاری این دو کالا اهمیت زیادی دارد. از سوی دیگر، توسعه تاریخی بازارهای نفت و گاز به منظور یافتن روش‌هایی برای تفسیر روند توسعه فرمول‌های قیمت‌گذاری نفت و گاز ضروری به نظر می‌رسد.
در این بخش مبانی تئوریک قیمت‌گذاری نفت‌خام و گاز طبیعی و همچنین ابعاد تاریخی روش‌های قیمت‌گذاری گاز طبیعی مورد بررسی قرار می گیرد.

معامله گاز به سبک تجارت نفت

ساختار بازار (رقابتی، انحصاری و غیره) تا حد بسیار زیادی شکل‌دهنده ساختار و مکانیسم قیمت‌گذاری است. مکانیسم قیمت‌گذاری در بازار رقابتی با مکانیسم قیمت‌گذاری در بازارهای انحصاری و یا هر بازاری که در آن کنترل و نظارت وجود داشته باشد، تفاوت زیادی دارد.
بازار گاز طبیعی در حال حاضر بازاری منطقه‌ای است که در آن دولت‌های مرکزی نظارت و کنترل زیادی بر بازار دارند. سوال اساسی این است که "آیا بازار جهانی گاز در آینده همانند بازار نفت‌خام، بازاری جهانی خواهد بود یا خیر؟"
در واقع نتیجه این سوال باعث تغییر قابل توجه در فرمول‌های قیمت‌گذاری و نوع قراردادها خواهد شد. بدیهی است که اگر بازار گاز به سمت جهانی شدن حرکت کند، قراردادها کوتاه‌مدت و قیمت‌گذاری بیشتر به سمت روش‌های قیمت‌گذاری نقدی حرکت خواهد کرد.
هدف دیگری که در این فصل دنبال می‌شود، بحث آزادسازی در بازار گاز است. در عمل در بسیاری از کشورها و بازارها قوانین نظارتی شدیدی بر بازار حاکم است و عملاً این بازارها فاصله زیادی با بازارهای رقابتی دارند.
در یک کلام می توان گفت: شناسایی روش بهینه قیمت گذاری گاز صادراتی ایران که می بایست مبنای تصمیم گیری در قراردادهای صادرات گاز کشور قرار گیرد، نیازمند مطالعه روش های موجود و انتخاب روش بهینه است. بسیاری از فرمول‌های موجود در حد تئوریک باقی مانده و البته بسیاری دیگر از فرمول‌ها به صورت کاربردی در قراردادها مورد استفاده قرار می گیرند.
در این میان با توجه به موقعیت جغرافیایی کشور (دسترسی به آبهای آزاد) و همچنین ظرفیت صادراتی گاز کشور در حوزه ال ان جی، اطلاع از روش های قیمت گذاری ال ان جی برای کشوری که در ابتدای راه صادرات این محصول است، بسیار حائز اهمیت است.

روند نزولي مصرف بنزين متوقف شد

خبرگزاری فارس: روند نزولی مصرف بنزین در کشور از نیمه شهریور ماه امسال متوقف شد و در 15 روز پایانی تابستان 90 شاهد رشد 1 تا 3 درصدی مصرف بنزین بودیم.

خبرگزاری فارس: روند نزولي مصرف بنزين متوقف شد

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، همزمان با اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها از 28 آذرماه سال گذشته روند نزولی مصرف بنزین در کشور با شدت زیادی آغاز شده بود که این روند تا 15 شهریور ماه سال جاری ادامه داشت.
افزایش قیمت بنزین نیمه یارانه ای به 400 تومان و بنزین آزاد به 700 تومان مهمترین عامل کاهش مصرف بنزین و صرفه جویی در این حامل انرژی طی این مدت بوده است.
البته کاهش مصرف بنزین در کشور پیش از اجرای قانون هدفمندسازی یارانه ها نیز سابقه داشته است که دلیل آن توزیع بنرین با کارت هوشمند سوخت بوده است.
کاهش مصرف روزانه بنزین که در برخی مواقع از 20 درصد هم فراتر رفته بود، طی هفته های پایانی تابستان امسال کمتر شد و در روزهای پایانی مرداد و نیمه اول شهریور ماه امسال کاهش مصرف بنزین به نرخهای 9 تا یک رسید تا اینکه این روند نزولی در تاریخ 15 شهریور ماه امسال صفر شد و از 17 شهریور ماه نیز شاهد رشد در مصرف بنزین بودیم.
به گزارش فارس، نرخ رشد مصرف بنزین از دوم تا 25 شهریور ماه امسال در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته به ترتیب به شرح زیر بوده است:
منفی 7 درصد، منفی 4 ، منفی 9، منفی 8، منفی 8، منفی 8، منفی 5، منفی 4، منفی 2، منفی 3، منفی 2، منفی 1، منفی 1، صفر، صفر، مثبت یک، مثبت یک، مثبت یک، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 2، مثبت 3 و مثبت 2 درصد.
بر اساس این گزارش، افزایش سفرهای برون شهری در نیمه دوم شهریورماه به دلیل اتمام ماه مبارک رمضان و قرارگرفتن در آستانه بازگشایی مدارس مهمترین دلیل افزایش مصرف بنزین در این مدت در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته ارزیابی می شود. ضمن اینکه سالانه بیش از یک میلیون خودرو به ناوگان حمل و نقل کشور اضافه می شود که عامل مهمی در عدم کاهش مصرف بنزین به شمار می رود.

طرح مضحك يك ضدانقلاب فراري براي اول مهر

طرح مضحك يك ضدانقلاب فراري براي اول مهر

  تعیین تاریخ یکی از عناصر روان پریش ضدانقلاب برای براندازی در ایران، بار دیگر باعث طعنه و تمسخرهای تازه در محافل اپوزیسیون شد.

فردی به نام سرلشگر مهدی روحانی از چند ماه پیش رسانه​های گوناگون اپوزیسیون از جمله «بالاترین» را سرکار گذاشته و از روز اول مهر به عنوان تاریخ ورود به ایران و پایان کار جمهوری اسلامی یاد کرده بود. وی که با لباس خلبانی در شبکه​های ماهواره​ای زرد ظاهر می​شد، از مخالفان هم فکر خود خواسته بود فقط با کت و شلوار به خیابان​ها بیایند و بقیه کار را به وی و هم قطارانش بسپارند.

اوباما و نتانياهو با هم «هنگ» كرده اند



محافل رسانه اي از سردرگمي آمريكا و اسرائيل در قبال تشكيل كشور مستقل فلسطين با راي سازمان ملل خبر مي دهند.
هرچند اين پيشنهاد متضمن فريبكاري و خيانت، تنها بخشي كوچك از سرزمين فلسطين (مرز 1967) را به رسميت مي شناسد و مي كوشد نوعي رسميت به تشكيلات خودگردان در بر

:: بازدید از این مطلب : 267
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
تاریخ انتشار : سه شنبه 5 مهر 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

مقایسه فائزه‌هاشمی‌ باکاندیدای‌امریکایی

 

رادیو تهران در برنامه زنده"بحث روز" ؛ پیرامون بیانات مقام معظم رهبری در رابطه با اهمیت انتخابات ، شنبه 12 شهریور 90 به گفتگو و تبیین این مسئله با عنوان : "انتخابات پشتوانه امنیت ملی است" پرداخت.

 

 در این گفتگو دکتر دامغانی و علیرضا فرقانی به عنوان میهمانان برنامه به تبادل نظر پرداختند. در قسمتی از این برنامه فرقانی به بیان تفاوت مبنایی بین انتخابات ایران و ایالات متحده پرداخت.

این کارشناس مسائل سیاسی در بخشی از اظهاراتش گفت :" در آمریکا انتخاب مردم بر اساس پورنوکراسی است یعنی نفسانیت سالاری در آنجا حکم فرماست. به عنوان نمونه وقتی خانمی که تهیه کننده فیلم های پورنو بود توانست در انتخابات فرمانداری كاليفرنيا رای دوم را به خود اختصاص دهد شاهد این ادعاست. از طرفی در ایران اکثر شعارهای کاندیداها بر اساس فطرت بوده مانند عدالت، مهرورزی و.... . البته در ایران هم بعضی از موج سواری بر نفسانیات بی بهره نبودند و هنوز هم استفاده می کنند و رای جمع می کنند. در انتخابات پنجم مجلس تهران نیز خانمی با طرح شعار دوچرخه سواری توانست رای اول تهران را به خود اختصاص دهد به طوری که رئیس مجلس پنجم در تهران رای دوم را آورد."


همزمان با اعطای لقب 'رهبر جهان اسلام' به نخست وزیر ترکیه؛ «خط و نشان» بی بی سی برای ولی امر مسلمین ج

 

با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است و مهم ترین پروژه بی بی سی، انتقال رهبری جهان اسلام از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی می باشد.

 

 

//

به گزارش  کلمه به نقل از جام نیوز، در تاریخ 18 سپتامبر (27شهریور) بی بی سی فارسی در اقدامی مشکوک مستندی با عنوان "خط و نشان رهبر" به نمایش گذاشت.
این به اصطلاح مستند در قالب مصاحبه با اشخاصی مانند "محمود مرادخانی" (پسر شیخ علی تهرانی)، "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی)، "ابوالحسن بنی صدر" (رئیس جمهور معزول) و چند تن دیگر تهیه و تولید شده است.
مستند با پخش آشوب های خیابانی پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری و صحنه هایی که عده ای در خیابان ها مشغول آتش زدن اموال عمومی هستند، آغاز می شود.
مستند "خط و نشان رهبری" با حمایت از مواضع بنی صدر، درنقل قولی از او، حکم امام راحل مبنی بر عضویت آیت الله خامنه ای در شورای انقلاب را نابجا و خارج از قانون اساسی توصیف می کند. بنی صدر می گوید:
«عضویت آقای خامنه ای بی معنی بود چرا که ما یک مرتبه دیدیم آقای خامنه ای به اعضای شورای انقلاب اضافه شد. همه به هم نگاه می کردیم، این مرد در شورا چه می کند؟ ایشان برای انقلاب فقط چند بار زندان رفته و تبعید شده(!) دیگر کاری نکرده است.»
(سوال این است که که مگر یک مبارز انقلابی غیر از تبعید و زندان رفتن چه کار دیگری باید بکند؟ آن هم به عنوان زندانی سیاسی و نیز تبعید برای مدتی نامعلوم در نقطه ای کم سکنه و دور از آبادی و امکانات اولیه زندگی)
بنی صدر در ادامه ادعا کرد: «حتی آقای خامنه ای در جبهه هم حضور خاصی نداشته است. »
(این سخن نیز در حالی عنوان شد که در همین مستند، فیلم های حضور آیت الله خامنه ای در جبهه های جنوب و غرب کشور نشان داده می شود.)
مستند در ادامه به جلسه خبرگان رهبری در سال 68 سری می زند و انتخاب آیت الله خامنه ای را تشریفاتی می خواند!
"محمود مرادخانی" در این باره مدعی شد: «امثال آقای رفسنجانی سعی شان بر این بود کسی را انتخاب بکنند که تمام کارهای انجام شده و حرف های زده شده را زیر پا نگذارد.»
در بخش دیگری نیز به سخنان "شیخ علی تهرانی" در رادیو بغداد (دوره صدام) استناد می شود که غیر از فحاشی و توهین با الفاظی مانند «مرگ بر ولی فقیه»، «این شخص (آیت الله خامنه ای) نه فقیه است، نه مجتهد است و نه مطالعات خاصی دارد» چیز دیگری تحویل مخاطب نمی شود.
("شیخ علی تهرانی" از بستگان سببی آیت الله خامنه ای است که به دلیل قدرت طلبی و اختلالات روحی، روانی به حزب بعث عراق پناهنده شد و ضمن همکاری با صدام حسین به لجن پراکنی بر علیه امام و رزمندگان اسلام پرداخت.)
مستند مذکور، حضور مردم را در انتخابات، تشریفاتی و بی اثر دانسته و مدعی است اختلاف بین رهبران جمهوری اسلامی جدی است. در همین رابطه پای سخنان "رجب علی مزروعی" (نماینده اصلاح طلب مجلس ششم) می نشیند.
وی مدعی است: «از سال73 به بعد رابطه بین دولت هاشمی رفسنجانی و رهبری به هم خورد و رابطه بیت رهبری با آقای هاشمی به یک رابطه تقابلی تبدیل شد.»
در طول این "مستند نما" با فواصل مشخص به طور حساب شده ای صحنه های اغتشاشات فتنه 88 نمایش داده می شود که بی بی سی از آن ها به عنوان مردم معترض ایران یاد می کند.
نقشه بیت رهبری و موقعیت مکانی آن نسبت به ساختمان نهاد ریاست جمهوری در این مستند نشان داده می شود و در تحلیلی عوامانه دلیل زندگی رهبر انقلاب در مرکز شهر، دخالت در امور رئیس جمهوری عنوان می گردد :
«آقای خامنه ای به دفتر آیت الله خمینی در جماران نمی رود و می گوید نهاد رهبری باید در مرکز امور باشد نه در نقطه ای دور افتاده در شمال شهر. (تهران) خیابان پاستور جایی که آیت الله خامنه ای برای زندگی و حکومت بر می گزیند. همسایه دیوار به دیوار رئیس جمهور، مجموعه ای برای نظارت بر جزیی ترین امور دولت!»
مزروعی در بخش دیگر مستند مدعی است: «در دوره "خاتمی" مسئولان امنیتی - به طور خاص سپاه- یک سری عملیات تهاجمی علیه اصلاح طلب ها شروع کردند که قبل از عید ترور آقای حجاریان بود، بعد از عید هم در واقع در قالب یک میتینگ بزرگ در مصلای تهران یک جمعیتی چند صد هزار نفری جمع آوری شد و آیت الله خامنه ای به آن جا رفت و گفت: مطبوعات پایگاه دشمن است.»
(جالب است که فیلم بیانات رهبری نشان می دهد که ایشان بر "برخی" از روزنامه ها و مطبوعات تاکید دارند نه همه مطبوعات، ولی گوینده مدعی است آقای خامنه ای گفته اند (همه) مطبوعات ایران پایگاه دشمن هستند.)
هوشنگ اسدی از هم بندان آیت الله خامنه ای در زندان ستم شاهی نیز به بی بی سی می گوید: «آقای خامنه ای در اوایل انقلاب به عنوان آخوند روشنفکر شناخته می شد اما هر چه جلوتر می رود روشنفکران از ایشان فاصله می گیرند.»
این در حالی است که در فواصل مرتب در طول سال، رهبر انقلاب با نخبگان دانشگاهی، شعراء، فرهیختگان، هنرمندان و اصحاب رسانه، روحانیون و ورزشکاران و همین طور اقشار مختلف مردم دیدارهای متعدد خصوصی و عمومی ترتیب می دهند.
همچنین فیلمی آرشیوی در مستند گنجانده شده است که طی آن "علی اکبر خوئینی" در صحن مجلس ششم می گوید: «از نمایندگان محترم خبرگان رهبری که نظارت بر عملکرد رهبری اصلی ترین وظیفه شان می باشد می پرسم که عملکرد رهبری به خصوص در جریان انتخابات ناعادلانه . . .»
مستند بقیه سخنان خوئینی را پخش نمی کند و برداشت را به عهده مخاطب می گذارد.
(و البته این پرسش بینندگان را نیز بی پاسخ می گذارد که اکبر خوئینی چگونه بعد از این که در کمال آزادی در صحن مجلس شورای اسلامی به بالاترین مقام مملکتی توهین روا می دارد -بدون هیچ گونه مزاحمت و پیگردی در این خصوص- به فعالیت های سیاسی خود ادامه داده و دست آخر از کشور متواری شده است؟!)
شبه مستند "خط و نشان رهبر" در پایان، «جنبش سبز» را الهام بخش انقلاب های منطقه معرفی می کند. آن جایی که می گوید: «بعد از حمایت باراک اوباما از مخالفان دولت ایران، تظاهرات مردم ایران نقطه آغازی می شود بر جنبش های اعتراضی در منطقه. »
با اندکی تامل در مستند یاد شده متوجه می شویم که بی بی سی اهداف چندگانه ای را با تولید و پخش آن دنبال کرده است. اول این که قلب طپنده و مغز متفکر نظام اسلامی را هدف گرفته و می کوشد با تخریب آن، انقلاب اسلامی ایران را با تمام خصوصیات منحصر به فردش تضعیف نماید.
از دیگر سو قصد دارد از چهره محبوب و الهام بخش رهبری در نزد مسلمانان و اندیشمندان آزاده دنیا تصویری دروغین و ناصحیح ارائه دهد. علی الخصوص که در همین روزها شاهد بوده ایم که ایده برگزاری همایش شکوهمند "بیداری اسلامی" با استقبال گسترده نخبگان و روشنفکران مسلمان از بیانات روشنی بخش و راهگشای معظم له مواجه گردیده است. چیزی که اصلا به مذاق بلندگوی تبلیغاتی استعمار پیر خوش نیامده است. به دیگر معنا پروژه انتقال رهبری جهان اسلام از نماینده حقیقی اسلام ناب انقلابی به شخصیت های بدلی و خنثی را با چنین مستندهایی پیگیری می کند. کما اینکه به صورت همزمان و هماهنگ با سایر رسانه های استعماری مانند "صدای امریکا"، نخست وزیر سکولار ترکیه را "رهبر جهان اسلام"! لقب می دهد. در کنار این هدف، بسیار خرسند می شود که بتواند از این رهگذر جان تازه ای نیز در کالبد "جنبش مرده سبز" بدمد.
و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین

سادگی ساده‌لوحان مرتعی برای فتنه‌گران است

 

مدیر حوزه‌های علمیه کشور در واکنش نسبت به خبر جعلی پیدا شدن یک نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره، گفت: وجود ساده‌لوحان نه تنها دشمنان فتنه‌گر که گاه یک ملت مؤمن و بی‌گناه را دچار کج‌فهمی، تفرقه و عداوت می‌سازد.

 

خبرگزاری فارس: سادگی ساده‌لوحان مرتعی برای فتنه‌گران است

 

 ابتدای شهریورماه جاری، یکی از وبلاگ‌های مخالف جمهوری اسلامی ایران با انتشار طنز سخیفی نوشت: در پی حفاری‌ گروهی از باستان شناسان در اطراف شهر قم، یک جلد قرآن کریم با قدمت 1400 سال کشف شده که 115 سوره دارد و حاوی مطالبی درباره امامان شیعه و رهبران جمهوری اسلامی ایران است!
انتشار این طنز سخیف که منبع آن به خبرگزاری فارس اعلام شده بود، روزنامه افغانی «ویسا» را به خطا انداخت و سبب شد اتهاماتی را به این خبرگزاری و جمهوری اسلامی ایران وارد کند.
این روزنامه در مطلبی با عنوان «توطئه دیگر شیطانی که در حال تکوین است» با جدی فرض کردن خبر حعلی مذکور، تحلیل‌های ناروایی علیه جمهوری اسلامی ایران ارائه کرد.
البته روزنامه «ویسا» مدعی بود که این خبر منتسب به فارس را از طریق یک شبنامه منتشر شده در کابل دریافت کرده است نه از طریق سایت خبرگزاری فارس.

بر پایه این گزارش، روز گذشته آیت‌الله «مرتضی مقتدایی» مدیر حوزه‌های علمیه نسبت به این موضوع واکنش داد و یادداشتی در مرکز خبر حوزه منتشر کرد که عیناً در پی می‌آید:

استهزاء پیامبران و مسخره کردن مقدسات وحیانی ادیان و هجو و بدگویی و متلک گفتن به مصلحان و اولیا الهی و جعل اخبار شوخی هدفمند، از ابزارهای رایج و کهنه دشمنان ادیان الهی در تاریخ بوده است، خداوند به پیامبر بزرگوار اسلام‌(ص) که گاه مواجه با هجویات و استهزا دشمنان مواجه می‌شد اعلام کرد که این شیوه سخیف و غیر علمی دشمنان در برخورد پیامبران قبل از تو هم قرار داشته است: «وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ ...».
گرچه نویسنده وبلاگ ضد انقلابی «گامرون» در مقدمه خبرش تصریح می‌کند که آنچه را در بخش طنز اجتماعی، سیاسی می‌نویسد یک شوخی و غیر واقعیت است و چون با خبرگزاری فارس و رجانیوز شوخی دارد، غالبا جعلیات شوخی خویش را به آنان نسبت می‌دهد، اما متاسفانه خبر جعلی پیدا شدن یک نسخه از قرآن مجید در اطراف قم با 115 سوره مشتمل بر نام مسئولان انقلاب در عصر حاضر و جعل خبر تایید آن از زبان مدیر حوزه‌های علمیه موجب شد که ساده‌لوحی در افغانستان مثل صاحب روزنامه «ویسا» آن را باور کرده و نه تنها بر اساس توصیه قرآن نسبت به صحت خبرهای فاسقان (إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ) شک نکرده است، بلکه حتی تصریح سازنده این خبر به شوخی بودن این طنز، وی را متوجه کذب خبر نکرده و ضمن چاپ آن تحلیلی هم بر آن نهاده و ناله فریاد خویش را علیه شیعیان به خاطر تایید تحریف قرآن بلند کرده است. وجود اینگونه ساده‌لوحان نه تنها دشمنان فتنه‌گر و گاه یک ملت مومن و بی‌گناهی را دچار کج فهمی و تفرقه و عداوت می‌سازد.
جعل این خبر انسان را به یاد خبر طنز آمیز می‌اندازد که شیادی گفت: «در کتب تاریخ نوشته شده است: امامزاده ابراهیم را در بالای مناره سر بریدند، رندی چنین به اصلاح خبرش پرداخت و گفت: اولا امامزاده نبوده و پیامبرزاده بوده و ثانیا فرزند ابراهیم نبوده بلکه فرزند یعقوب بوده، ثالثا بالای مناره نبوده بلکه در قعر چاه بوده، رابعا سر نبریده‌اند بلکه گرگ او را خورده و خامساً اصل قصه خوردن حضرت یوسف توسط گرگ یک دروغ بوده است.»
در این قصه جعلی هم اولاً سازنده و ناشر خبر یک سایت ضد اسلامی است که اخبارش نیازی به بررسی صحت و سقم ندارد، ثانیاً خودش تصریح کرده که من شوخی می‌کنم و طنز اجتماعی می‌نویسم، ثالثاً در این خبر گفته که این نسخه قرآن از 1400 سال قبل زیر زمین مانده، حال اینکه کهن‌ترین نسخه‌های خطی قرآن که در کتابخانه‌ها و موزه‌ها با تدبیر و شرایط خاصی نگهداری می‌شده و نیمه سالم باقی مانده مربوط به دوران بعد از این تاریخ است چگونه این نسخه زیر خاک سالم مانده است؟ رابعاً عدد 115 سوره را مطرح کرده که تاکنون حتی ادعا کنندگان غیر معتبر تحریف هم این عدد را ادعا نکرده‌اند، خامساً همه علمای بزرگ شیعه اتفاق نظر دارند که این قرآن همان قرآن وحی شده از جانب خدا است و مصونیت از تحریف دارد و به نظر شیعه همانند اهل سنت قرآن کریم ذره‌ای تحریف نشده است. سادساً اینکه روح مدیر حوزه‌های علمیه از این قصه ساختگی خبر ندارد و عجیب است که برخی ساده‌لوحان در افغانستان تحت تاثیر این خبر جعلی قرار گرفته و به نقل آن و انتقاد به شیعه پرداخته‌اند.
از آنجا که یک خبر جعلی برخاسته از طنز و استهزاء جوابی علمی مفصل نمی‌طلبد به همین مقدار توضیح بسنده نموده و خوانندگان برای اطلاع داشتن از آرای علمای بزرگ شیعه در خصوص مصونیت قرآن کریم به کتبی که در این رابطه تالیف گردیده مراجعه نمایند.

محافظان رییس جمهور اجازه نداند مسئولیت حفاظت از احمدی نژاد بر عهده تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد

 

یک منبع آگاه در نیویورک به محرمانه آنلاین خبر داد که تیم حفاظتی دکتر احمدی نژاد اجازه ندادند که مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور در اختیار تیم حفاظتی آمریکایی ها قرار بگیرد.

 

 این منبع مطلع به محرمانه آنلاین گفت:بر اساس قوانین آمریکایی ها  مسئولیت حفاظت از جان سران کشورهای مختلف پس از ورود به خاک این کشور بر عهده تیم حفاظتی آمریکا خواهد بود.

وی ادامه داد: بر همین اساس قرار بود که با ورود دکتر احمدی نژاد به خاک امریکا مسئولیت حفاظت از جان رییس جمهور کشورمان بر عهده تیم حفاظتی این کشور قرار بگیرد .

این منبع آگاه گفت: اما با مخالفت شدید تیم حفاظتی رییس جمهور در نهایت همچنان محافظان شخصی رییس جمهور کشورمان مسئولیت حفاظت از جان دکتر احمدی نژاد را در آمریکا بر عهده دارند.

وی تاکید کرد: البته ناگفته نماند که در این راستا بین محفاظان رییس جمهور و آمریکایی ها بگو و مگوهایی به وجود آمد که در نهایت این محافظان رییس جمهور بودند که توانستند مسئولیت حفاظت از دکتر احمدی نژاد را در خاک آمریکا بر عهده داشته باشند.

این منبع در خاتمه خاطر نشان کرد: به نظر می رسد رییس جمهور تا قرار گرفتن در پشت تریبون سازمان ملل راه دشواری را باید طی کند.

سخنان هاشمی همزمان با اتمام استمهال يك ماهه فائزه معناي خوبي ندارد

 

انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با اشاره به اتمام استمهال یک ماهه فائزه هاشمی خواستار تسریع در بررسی پرونده وی در دادگاه انقلاب اسلامی شد.

 

خبرگزاری فارس: سخنان هاشمی همزمان با اتمام استمهال يك ماهه فائزه معناي خوبي ندارد

 

 انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران با صدور بیانیه‌ای و با اشاره به گذشت 5 روز از پایان استمهال یک ماهه فائزه هاشمی خواستار اقدام عاجل قوه قضائیه در بررسی این پرونده و ممانعت از به تأخیر افتادن روند اجرای عدالت شد.

متن کامل بیانیه دانشجویان به شرح زیر است:

به مسئولان خیر خواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد به نوعی هم دستی با فاسدان و مفسدان است. اعتماد عمومى به دستگاههاى دولتى و قضائى در گرو آن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند.
امام خامنه‌ای

با گذشت بیش از 2 سال از فتنه ی سال 88 در حدود 40 روز پیش در تاریخ 23/5/1390 شنیدن خبر اولین جلسه محاکمه  فائزه هاشمی با موضوع اعلام جرم دادستانی تهران به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام  جمهوری اسلامی و اتهام انتسابی به «فائزه هاشمی» در خصوص مصاحبه او با سایت روزآنلاین موجی از امیدواری در بین مردم  تشنه عدالت و به خصوص جریان دانشجوئی ایجاد شد که ناگهان  با انتشار خبر قبول درخواست استمهال یک ماهه فائزه هاشمی توسط قاضی پرونده این شادی فروکش کرد.

گوشه‌ای از موارد مستندی که فائزه هاشمی در قبل و بعد از انتخابات 88 مرتکب آن‌ها شده و باید در رابطه با ‌آن‌ها پاسخ دهد عبارتند از: توهین به رئیس جمهور وقت ‌کشور در تاریخ 2 خرداد 88، شرکت در راهپیمائی 25 خرداد88، تحریک مردم در مقابل سازمان صدا و سیما به شعار دادن علیه نظام 26 خرداد، شرکت در اغتشاشات روز 30 خرداد  در خیابان آزادی و تحریک اعتشاشگران، حضور در اغتشاشات روز عاشورا، حضور در اغتشاش 25 بهمن، اتهام‌زنی به نظام در مصاحبه با سایت‌های وابسته به فتنه و موارد دیگر. با بررسی این اقدامات پشت سرهم در طی 2 سال به سادگی مشخص می‌شود که مسامحه و عدم برخورد به موقع قوه قضائیه و اجرای مر قانون دررابطه با این آقازاده باعث شده است که او و برخی افراد دیگر که در موقعیتی مشابه او قرار دارند به سادگی به خود اجازه دهند که نظام مقدس جمهوری اسلامی را که با خون هزاران شهید آبیاری شده است را به مسخره بگیرند و آب از آب هم تکان نخورد.

در همان بحبوحه بعد از انتخابات شاهد آن بودیم که افراد مختلف بامنصب‌های گوناگون در نظام به دلیل حضور در یکی از این تجمعات و یا انجام این قبیل اقدامات ضد نظام  به سرعت محاکمه و قانون در مورد آنها اجرا شد که بسیار جای خوشحالی داشت، اما علامت سؤال بسیار بزرگ مردم این است که چرا خانواده آقای هاشمی دارای حاشیه امنیت کامل هستند و پرونده پسران و دختر او جریان نمی‌یابد. آیا نباید ترس از خدا به جای ترس از اشخاص و منصب در رأس امور مسئولین مربوطه قرار بگیرد. درحال حاضر با گذشت پنج روز از فرصت یکماهه فائزه هاشمی برای حضور در دادگاه و 2 سال از عدم حضور مهدی هاشمی در دادگاه برای پاسخگوئی به اتهامات، قوه قضائیه باید با برخورد قاطع و سریع خود با فرزندان آقای هاشمی اعتماد کم رنگ شده مردم به این دستگاه را دوباره احیا کند.

در روزهایی که پس از گذشت سال‌ها رنج و محنت و گلاویز شدن‌های متعدد سیاسی دانشجویان با بدنه مافیایی دانشگاه آزاد خبر از انتخاب رئیس جدید این دانشگاه در جلسه آتی هیئت امنا منتشر می‌شود، شاهد آن هستیم که آقای هاشمی همچون همیشه و برای به‌دست آوردن تریبونی در فضای دانشگاه در اقدامی کانالیزه به دانشگاه آزاد قزوین می‌رود و با افتتاح غیرقانونی چند ساختمان خالی و مراکزی که هنوز مجوز فعالیت ندارند به نطق سیاسی و موضع‌گیری علیه جریاناتی که خواسته‌ای جز اجرای عدالت برای همه مردم جامعه و همچنین اعضای خانواده وی ندارد، می‌پردازد.

سؤال اینجاست این چه فشاری است که به آقای هاشمی و خانواده‌شان وارد شده ولی هنوز بعد از گذشت 2 سال هیچ خروجی نداشته است؟ این چه فشاری است که آقای هاشمی از آن گله می‌کنند اما هنوز نتوانسته فرزند وی، مهدی هاشمی را به کشور برگرداند؟ این کدام فشار است که هنوز نتوانسته از آقای هاشمی به خاطر انتشار نامه‌ تهدیدآمیزش در ایام فتنه به رهبری نظام و یا خطبه‌های وهن‌برانگیز او در نماز جمعه بازخواست کند؟ این فشار چیست که آقای هاشمی در تریبونی از دانشگاه آزاد قزوین از آن گله می‌کنند اما هنوز نتوانسته تکلیف رئیس این دانشگاه را مشخص کند؟ انشاءالله که آقای هاشمی بنا ندارند با وارونه‌نمایی مسائل و مظلوم‌نمایی هزینه‌ها را برای اجرای عدالت و اینکه مردم به حقوق خود برسند بالا ببرد. 

چرا هر زمانی که بحث تغییر و تحولی در سرنوشت دانشگاه آزاد و یا تعیین تکلیف و بازخواست اولاد یا نزدیکان آقای هاشمی می‌شود، این برادر گرامی به جای همراهی با نظام و مسئولین اجرای عدالت به سخنرانی و گله‌گذاری علیه آنان می‌پردازد؟ چرا آقای هاشمی که تحولات عظیم جهان اسلام، افول بیش از پیش جهان استکبار و غرب، اقبال گسترده جهانیان به ایران اسلامی و رهبری عزیز، سقوط دیکتاتورهای منطقه و در ادامه انشاءالله سقوط آل‌سعود را می‌بینند، در این باره کلمه‌ای بیان نمی‌کنند اما تریبون ایشان در نقد به مطالبه‌گران و جوانان خواستار اجرای عدالت همواره فعال است؟ امیدواریم سخنان آقای هاشمی در دانشگاه آزاد قزوین در واکنش به اتمام استمهال دخترشان و یا در مخالفت با تعیین تکلیف ریاست دانشگاه آزاد و تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی نباشد که اگر غیر از این باشد معنای خوب و پسندیده‌ای ندارد و آقای هاشمی می‌ماند و مطالبات مردم و دادگاه انقلاب و عدل خداوند متعال.

در پایان ما دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران فارغ از سخنان و نوع موضع‌گیری خاص آقای هاشمی که همیشه می‌شنویسم و به آن عادت کرده‌ایم خطاب به مسئولین قضایی و امنیتی کشور اعلام می‌داریم که دیگر تاب و تحمل ذره‌ای تسامح و تساهل در برخورد قاطع و قانون‌مدار با قانون‌شکنان و مخالفین مردم و نظام خواه از خانواده آقای هاشمی باشد خواه اختلاس کننده 3 هزار میلیاردی باشد، خواه قاتل شهید علیمحمدی و... را نداریم و از قوه قضائیه به جد می‌خواهیم که قاطعانه برای ریشه‌کن کردن تمامی این موارد نامیمون در میدان نبرد با ظلم، فساد و تبعیض باقی بماند و بداند که جریان دانشجویی کشور، ملت شریف و عزیز ایران پشتیبان شمشیر آخته عدالت باقی خواهد ماند.
والعاقبه للمتقین

کالبد شکافی اظهارات وزیر اطلاعات در اجلاس خبرگان

 

سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.

 

سخنان مهم حجت الاسلام والمسلمین مصلحي در اجلاس خبرگان، ضمن رمز گشايي از ماجراي عزل و ابقاي وزير اطلاعات در اوايل سالجاري ، صحت تفكيك بين جريان انحرافي و حاميان آن را با ترديد جدي مواجه مي سازد.

به گزارش سرویس سیاسی صراط نيوز ،حجت الاسلام مصلحي 15 شهريور ماه جاري ميهمان ويژه مجلس خبرگان رهبري بود كه ضمن ايراد سخنان بسيار مهمي پيرامون شرايط فعلي كشور، از برنامه بدخواهان ملت براي مقابله با ولايت فقيه و ايجاد انحراف در انتخابات مجلس پرده برداشت.

وي در سخنان مهم خود با يادآوري ويژگي هاى مشترك جريان فتنه و جريانات انحرافى از تحركات اين دو جريان در راستاى تقابل جدى با نظام و ولايت فقيه سخن گفت و با اشاره به مواردي چون:

1.القاي فصل الخطاب نبودن ولايت فقيه

2. تقسيم‌بندى فرامين رهبرى به حكومتى و غيرحكومتى

3. تأكيد بر ملى گرايى افراطى

4.تأكيد بر ناكارآمد بودن اسلام و روحانيت

به عنوان محورهاي اين تحركات تصريح كرد: از نگاه اين جريانات، به دست گرفتن كرسى رياست جمهورى و كرسي ‏هاى مجلس تنها راه تغيير نظام است و لذا مدتى است كه روش‌هاى گوناگون جذب مردم در حال شكل‏ گيرى است.

وزير اطلاعات در بخش ديگري از سخنان خود به رويكرد منفعلانه اين جريانات با مسأله بيدارى اسلامى نيز اشاره ايي داشت.

هرچند مشابه سخنان وزير اطلاعات در اجلاس خبرگان، بطور ويژه طي چند ماه اخير به كرات از سوي نخبگان مذهبي ، سياسي ،اجتماعي و فرهنگي كشور با ادبيات مختلف بيان شده است و شواهد و قراين پنهان و پيداي آن از مدتها قبل به چشم مي خورد، اما سخنان وزير اطلاعات از چند جهت با ساير سخنان متفاوت است.

1. اصلي ترين تفاوت بين سخنان وزير اطلاعات و ديگران در اين است كه حجت الاسلام مصلحي به عنوان بالاترين مقام رسمي اطلاعاتي و امنيتي كشور كه قاعدتا از تحركات و برنامه هاي جريانات مختلف داخلي باخبر است اين سخنان را بر زبان رانده است و بين سخنان او و حدس و گمان و شنيده هاي افراد مختلف و سايتهاي خبري و روزنامه ها و....تفاوت بسيار است.

2. از آنجايي كه وزارت اطلاعات مرجع رسمي و چشم بيناي نظام اسلامي در رصد تهديدات عليه نظام و بنيانهاي آن است ، اين سخنان مهر تاييدي است بر وجود يك جريان انحرافي با مشخصات بيان شده توسط مصلحي و اتمام حجتي است با كساني كه عليرغم اين هشدار و انذار همچنان در خواب بسر برده و جريان انحرافي را موهوم و زاييده مخالفان خود و احيانا باند قدرت-ثروت مي دانند.

3. تفاوت مهم ديگر بين اين سخنان آنست كه با توجه به جايگاه حقوقي گوينده و بيان آن در جمع خبرگان ملت ، نمي توان براي گفته هاي مصلحي انگيزه هاي سياسي و جناحي تصور كرد و از اين زاويه آن را تحليل كرد.

4. سخنان مصلحي تا حد زيادي رمز گشاي ماجراي پر چالش عزل و ابقاي وي در اوايل سال جاري است و نشان دهنده آن است كه جريان انحرافي با علم به رصد تحركات خود توسط وزارت اطلاعات و با توجه به برنامه ريزي براي تصاحب مجلس به منظور پيگيري برنامه هاي بعدي خود ،در پي اخراج مصلحي از دولت و ناكارآمد كردن اين وزارتخانه حساس بود و اين بازي مرگ و زندگي بقدري حساس و حياتي بود كه حاضر شد هزينه سنگين تقابل عملي با رهبري و مخدوش شدن اعتبار خود را نيز به جان بخرد.

5. فهم درايت و تيز بيني رهبر معظم انقلاب و نقش ولايت فقيه در جلوگيري از انحراف در مسير انقلاب از نتايج ديگر توجه به سخنان وزير اطلاعات است كه سبب شد ايشان با علم و اطلاع از روند تحولات كشور به صورت جدي در مسئله عزل وزير اطلاعات وارد شده و با قاطعيت خواستار ابقاي مصلحي و انجام وظيفه وي در راستاي حفظ و حراست از نظام شدند و سخنان بعدي معظم له در جمع مردم فارس كه از مقابله خود با ايجاد انحراف در مسير نظام سخن گفتند تاييدي بر همين مطلب است.

به هرحال هرچند سخنان مهم وزير اطلاعات تا حدودي تحت تاثير حاشيه هايي مانند وجود يا عدم وجود جنگ فر هنگي، خلاقيت انسان و امكان سه برابر شدن يارانه ها قرار گرفت و فاش شدن اختلاس 3 هزار ميلياردي نيز در تحت الشعاع قرار گرفتن آن موثر بود ولي به نظر مي رسد وظيفه همه رسانه ها و شخصيتهاي دلسوز نظام اين است كه با تبيين افشاگري بسيار مهم وزير اطلاعات در جمع خبرگان ملت، به سهم خود در راه روشنگري افكار عمومي و فاش ساختن ماهيت مخوف جريان انحرافي قدمي بردارند.

بازهم فتنه گران فراري برای فتنه ای جدید دور هم جمع شدند

 

مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.

 

مخالفان و فتنه گران فراري روز گذشته در دانشگاه جرج واشنگتن آمريكا دور هم جمع شدند و باز هم به توطئه گري عليه ايران پرداختند.

 نام افرادي چون "علي افشاري" و "اكبر گنجي" در اين ميان به چشم مي خورد.

"علي افشاري" رئيس اين برنامه در گفتگو با العربيه گفت: هدف اصلي از برگزاري اين کنفرانس ايجاد پلي ارتباطي ميان عربهاي ضد ايراني و مخالفان نظام ايران است.

در اين کنفرانس، همچنين فتنه گران به مرور اشتباهاتشان در جريان اغتشاشات سال 88 و علل شكست فتنه سبز پرداختند.


"اکبر گنجي" که العربيه وي را از مخالفان خواهان تغيير معرفي کرد؛ گفت: من هيچ تعلق خاطري به نظام كشورم و ولايت فقيه ندارم و از آن حمايت نمي کنم.

گفتني است، شماري از آمريكايي‌ها هم در اين كنفرانس تحت حمايت واشنگتن حضور داشتند.

آشغال(گفت و شنود)



گفت: يادت هست كه چند ماه قبل ماجراي تجاوز مدير شبكه تلويزيون فارسي زبان آمريكا VOA به مجريان اين شبكه چه رسوايي بزرگي پديد آورد؟
گفتم: البته كه يادم هست. كارشان در آمريكا به دادگاه كشيد و جنجال بزرگي برپا شد.
گفت: يادت هست كه همين ماجراي زشت و نفرت انگيز در چند شبكه تلويزيوني ماهواره اي ضدانقلاب در لس آنجلس و هلند هم اتفاق افتاده بود.
گفتم: كار آنها هم به دادگاه و زد و خورد كشيد و همه متوجه شدند.
گفت: حالا همان اتفاق در شبكه بي بي سي فارسي هم اتفاق افتاده و مدير اين شبكه به تعدادي از مجريان تجاوز كرده و با شكايت آنها روبرو شد.
گفتم: حالا خودت قضاوت كن كه گروه هاي اپوزيسيون و مخالفان نظام چه اجق وجق هايي هستند؟!
گفت: دلم براي موسوي و كروبي و خاتمي مي سوزد كه براي اتهام تجاوز به زندانيان در ايران چقدر زور الكي زدند و حالا معلوم شده آب در كوزه خودشان بوده و...
گفتم: يارو آشغال رفته بود توي چشمش، رفت جلوي آينه ايستاد و به تصوير خودش فوت كرد. رفيقش كه ادعا مي كرد خيلي باهوش تر از اوست بهش گفت؛ احمق جون! چرا تو فوت مي كني؟ بايد تصويرت از اون طرف فوت كنه!
 

وزير ارشاد: بي بي سي فارسي رسانه نيست صداي فتنه گران است



وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي اعلام كرد كه همكاري كنندگان با بنگاه شايعه پراكني بي بي سي فارسي برانداز محسوب مي شوند.
«سيد محمد حسيني» در جمع خبرنگاران در اين باره گفت: حامي جامعه فرهنگ و هنر كشور هستيم اما بيشتر كساني كه دستگاه هاي امنيتي به سراغ شان مي روند جرم شان فعاليت فرهنگي يا هنري نيست. وي افزود: در جريان حوادث بعد از انتخابات شاهد بوديم شبكه بي بي سي فارسي چه فعاليت هايي مي كرد و به نوعي فرماندهي اغتشاشات را برعهده داشت.
وي گفت: عده اي در اين زمينه همكاري داشتند و معلوم است كه همكاري كنندگان با چنين شبكه اي كاري عادي انجام نمي دهند و كارشان براي براندازي است.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي با بيان اينكه چنين افرادي معاند محسوب مي شوند، افزود: نبايد انتظار داشت براي كسي كه با بيگانه و دشمن كشور همكاري مي كند فرش قرمز پهن كنند. آقاي حسيني گفت: البته در اين گونه موارد بنابر ارفاق و گذشت است و هنرمندان نيز بايد مراقبت كنند كاري انجام ندهند كه به نفع دشمن باشد. وي افزود: در گذشته هم كساني را به نام هنرمند داشتيم كه اكنون به طور رسمي همكار شبكه صداي آمريكا شده اند و در روزنامه ها هم كساني را داشتيم هم اكنون در خارج از كشور مقابل نظام فعاليت مي كنند.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي گفت: لطمه اي كه برخي از اين افراد به هنرمندان، نويسندگان و خبرنگاران وارد مي كنند سخت است و شما بايد مراقبت كنيد و بايد حساب آنها را از جامعه هنرمندان كشور جدا كنيم.
شناسايي عوامل بي بي سي ادامه دارد
سخنگوي كميسيون فرهنگي در مجلس شوراي اسلامي با تاكيد بر اينكه شناسايي افراد مرتبط با سخنگوي شبكه مخفي بي بي سي ادامه دارد، تصريح كرد: همه كاركنان و كساني كه در داخل كشور با اين شبكه همكاري مي كنند بايد شناسايي شوند و پاسخگوي دستگاه قضايي باشند. «ستار هدايت خواه» نماينده بويراحمد و دنا در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران، با اشاره به اهداف پنهان اين شبكه مخفي خاطرنشان كرد: بي بي سي پوششي به ظاهر خبري و رسانه اي براي تحقق اهداف استعماري، استكباري و شيطاني دولت انگليس، صهيونيست ها و نظام سلطه است. وي با بيان اينكه شبكه مخفي بي بي سي در پي اهداف شيطاني و استعماري دولت انگليس و نظام سلطه با پوشش خبري است، افزود: شبكه بي بي سي با هدف براندازي نظام هاي مردمي و خوش خدمتي به استعمار طراحي و تاسيس شده است.
 

 



:: بازدید از این مطلب : 180
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : چهار شنبه 30 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

محمد خاتمی : قانون اسا سی وحی منزل نیست!! /اسلام واقعی اسلام ماست!

 

محمد خاتمی مدعی شد:«قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است. اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با آزادی و استقلال سازگار است!»

 

 

//

 به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!، حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی، فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته، هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟



در پیام میرحسین موسوی به آمریکایی ها،من مترقی تر از عبدالکریم سروش هستم

 

با گذشت دوسال اندی از فتنه سبز با تلاش نهادهای نظارتی بالاخره فاش شد که در پی مذاکرات مخفیانه باند جریان سبز با دول خارجی میرحسین موسوی طی پیامی به آمریکایی ها خود را «مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!

 

 

چند روز قبل از قیام تاریخی امت حزب الله در نهم دی ماه  میرحسین موسوی ناگهان متوجه ابعاد سیاستهای خانمانسوز خود و عقبه سیاسی اش شده است و به شدت نگران مخالفتها و ایستادگی ملت ایران در مقابل سیاستهای غلط او می شود.

در  آن مقطع کنونی میرحسین موسوی که به خوبی متوجه تنفر و انزجار امت حزب الله و بزرگان نظام و روحانیون از افکار الحادی-التقاطی گروهک خودشده بود به هر شکل سعی می کند  تا در پیامهای مخفیانه خود به مقامات آمریکائی خود را نماینده افکار به اصطلاح مدرن معرفی نماید و گفته می شود که در برخی از مذاکرات خود با بیگانگان وی حتی خود را «مترقی تر» از عبدالکریم سروش و حلقه کیان جلوه داده است!

یک مقام آگاه و ناظر در همین رابطه به محرمانه آنلاین گفت : مسئله اساسی تلاشهای بی نتیجه میرحسین موسوی برای سرپوش نهادن بر تماسهای مخفیانه خود با مقامات آمریکائی می باشد. چرا که اسناد آن  در اختیار مقامات ارشد نظام قرار گرفته است.

وی ادامه می دهد: میرحسین موسوی با هماهنگی مهدی کروبی تلاش های فراوانی را برای ادامه مذاکرات با غربی ها و آمریکایی ها اغاز کرده بود و از طریق و با واسطه گری  موسوی خویینی ها دو دیدار با نماینده آمریکایی ها در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته اند.

وی افزود: در این دیدارها موسوی خویینی ها سعی کرده است که میرحسین موسوی و و عقبه سیاسی وی را نماینده تحصیل کرده ها و قشر روشنفکر ایران معرفی کرده و حتی موسوی را از عبدالکریم سروش مترقی تر معرفی کند.

این مقام  گفت: البته این مذاکرات با انتقاد و مخالفت محمد خاتمی روبرو شد اما حمایت های بعضی از چهره های سرشناس سیاسی از ادامه این روند محمد خاتمی را در حالت انفعالی قرار داد.



سكولارها و سبزها به جان هم افتادند!

 

ه دنبال انتشار مصاحبه اخير مجتبی واحدی، مشاور مهدی کروبی درباره تشکیل يك "گروهك مافيايي" براي سبزها، اسماعیل نوری علا از سكولارهايي كه تا به امروز خود را همراستا با حاميان جنبش سبز(فتنه) جلوه مي داد، اينبار ديگر شمشيرش را از رو بست.

 نوري علا با انتقاد از مجتبي واحدي مشاور كروبي گفت: واحدی دارد در یک دایره کوچک بسته حرکت می‌کند.

نوری علا اعلام كرد كه واحدي سرش را كلاه گذاشته و طرح خودش را جا زده است.

وي افزود: ما دو سال است که دنبال تشكيل چنين گروهي هستيم يعني يك گروه "سکولار انحلال‌طلب". ولي واحدي همه برنامه هاي ما را خراب كرد.

نوری علا با لحني خشن تر ادامه داد: قرارمان با واحدي اين نبود. او دارد شب و روز را با هم قاطي مي كند.

او در پايان خط مشي اش را از اين به بعد از اين گروه جدا كرد و گروه واحدي را جبهه مقابلش ناميد.

گفتني است، مجتبي واحدي مشاور كروبي كه از همه جا رانده و مانده شده در اقدام جديدي دوره‌گردي هايي را براي تشكيل يك گروه مافيايي به قول خودش موسوم به "كميته ملي" در سراسر كشورهاي غربي آغاز كرده و اذعان كرده حتي از جذب تروريست‌ها هم در اين گروه ابايي ندارد.


 

هرگز ‌به ‌آمريكا، ناتو و رژيم‌هاي جنايتكار انگليس، فرانسه و ايتاليا اعتماد نكنيد

 

رهبر معظم انقلاب خطاب به ملت‌های منطقه فرمودند: هرگز به آمریکا و ناتو و به رژیم‌های جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز، سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند، اعتماد نکنید؛ به آنها سوءظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعده‌ها، توطئه و خیانت نهفته است.

 

 

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری مشروح بیانات حضرت آیت‌الله خامنه ای در نخستین اجلاس بیداری اسلامی را به شرح ذیل منتشر کرد:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
الحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی سیدنا محمد وآله الطیبین و صحبه المنتجبین قال ‌الله العزیز الحکیم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ ‌اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١) وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلاً (٣) [احزاب]
به حضار گرامی و میهمانان عزیز خوشامد میگویم. آنچه ما را در اینجا گرد آورده بیداری اسلامی است یعنی حالت برانگیختگی و آگاهی‌ئی در امّت اسلامی که اکنون به تحولی بزرگ در میان ملتهای این منطقه انجامیده و قیامها و انقلابهائی را پدید آورده که هرگز در محاسبه‌ی شیاطین مسلّط منطقه‌ئی و بین‌المللی نمی‌گنجید؛ خیزشهای عظیمی که حصارهای استبداد و استکبار را ویران و قوای نگهبان آنها را مغلوب و مقهور ساخته است.

شک نیست که تحولات بزرگ اجتماعی، همواره متکی به پشتوانه‌های تاریخی و تمدنی و محصول تراکم معرفتها و تجربه‌ها است. در صدوپنجاه سال اخیر حضور شخصیتهای فکری و جهادی بزرگ و جریان ساز اسلامی در مصر و عراق و ایران و هند و کشورهای دیگری از آسیا و افریقا، پیش‌زمینه‌های وضع کنونی دنیای اسلامند.

همچنانکه تحولات دهه‌های پنجاه و شصت میلادی در تعدادی از این کشورها که به رژیمهای غالباً متمایل به تفکرات و ایدئولوژیهای مادی منتهی شد و به اقتضای طبیعت خود پس از چندی در دام قدرتهای استکباری و استعماری غرب گرفتار آمد، تجربه‌های درس‌آموزی‌اند که سهم وافری در شکل‌ دادن به اندیشه‌ی عمومی و عمیق کنونی دنیای اسلام دارند.

ماجرای انقلاب کبیر اسلامی در ایران که در آن به تعبیر امام خمینی عظیم، خون بر شمشیر پیروز شد و تشکیل نظام ماندگار و مقتدر و شجاع و پیش‌رونده‌ی جمهوری اسلامی و تأثیر آن در بیداری اسلامی امروز، نیز خود داستان مفصل و در خور بحث و تحقیقی است که یقیناً فصل مشبعی در تحلیل و تاریخ‌نگاری وضعیت کنونی دنیای اسلام را به خود اختصاص خواهد داد.

حاصل آنکه حقایق رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از ریشه‌های تاریخی و زمینه‌های اجتماعی و فکری نیستند تا دشمنان یا سطحی‌نگران بتوانند آن را موجی گذرا و حادثه‌ئی در سطح بیانگارند و با تحلیلهای انحرافی و غرض‌آلود، مشعل امید را در دل ملتها خاموش سازند.

من در این گفتار برادرانه میخواهم بر روی سه نقطه‌ی اساسی درنگ کنم:
١ ـ نگاهی اجمالی به هویت این قیامها و انقلابها.
٢ ـ خطرات و آسیبهای بزرگی که بر سر راه آن قرار دارد.
٣ ـ پیشنهادهائی در علاج‌جوئی و پیش‌گیری از آسیبها و خطرها.
١ ـ در موضوع اول، به نظر من مهمترین عنصر در این انقلابها، حضور واقعی و عمومی مردم در میدان عمل و صحنه‌ی مبارزه و جهاد است، نه فقط با دل و خواست و ایمانشان، بلکه علاوه ‌بر آن، با جسم و تنشان. فاصله‌ی عمیقی است میان چنین حضوری با قیامی که به وسیله‌ی یک جمع نظامی یا حتی یک گروه مبارز مسلّح در برابر چشمان بی‌تفاوت مردم یا حتی مورد رضایت آنان انجام میگیرد.

در حوادث دهه‌ی پنجاه و شصت در تعدادی از کشورهای آفریقا، و آسیا، بار سنگین انقلاب را نه قشرهای گوناگون مردم و جوانان از همه جای کشورها، بلکه دستجات کودتاگر یا هسته‌های کوچک و محدود مسلح بر دوش داشتند. آنها تصمیم گرفتند و عمل کردند و آنگاه که خودشان یا نسل پس از آنها بر اثر انگیزه‌ها و عوامل قابل شمارش، راه خود را عوض کردند، انقلابها به ضد خود تبدیل شد و دشمن بار دیگر بر آن کشورها تسلط یافت.

این بکلی متفاوت است با تحوّلی که بر دوش توده‌ی مردم است و آنهایند که جسم و جان خود را به میدان میآورند و با مجاهدت و فداکاری، دشمن را از صحنه بیرون میرانند.

در اینجا این مردم‌اند که شعارها را می‌سازند، هدفها را معین میکنند، دشمن را شناسائی و معرفی و تعقیب میکنند، آینده‌ی مطلوب را ـ اگر چه به اجمال ـ ترسیم میکنند، و در نتیجه اجازه‌ی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و بطریق اولی به عوامل نفوذی دشمن نمیدهند.

در حرکت مردمی ممکن است کار انقلاب با تأخیر انجام گیرد، ولی از سطحی‌گری و ناپایداری به دور است، کلمه‌ی طیبه‌ئی است مصداق کلام خداوند که فرمود:
أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (ابراهیم ـ ٢٤).

من وقتی پیکر دلاور ملت پر افتخار مصر را از تلویزیون در میدان تحریر دیدم یقین کردم که این انقلاب پیروز خواهد شد. حقیقتی را بگویم: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام اسلامی در ایران که زلزله‌ی عظیمی را در حکومتهای دنیاطلبان شرق و غرب پدید آورد و ملتهای مسلمان را در جوش و خروشی بی‌سابقه انداخت، ما غالباً انتظار داشتیم که مصر پیش از همه جا، به پا خیزد. سابقه‌ی جهاد و روشنفکری و تربیت شخصیتهای بزرگ مجاهد و متفکر در مصر، این توقع را در دل ما برمی‌انگیخت. اما از مصر صدای واضحی شنیده نمی‌شد. من در دل، خطاب به ملت مصر این شعر ابوفراس را زمزمه میکردم:
اَراکَ عَصِیَّ‌ الدَّمعِ شیُمتُک الصبر ـ اَما  لِلهوی نهیٌ علیک و لا امرٌ ..؟ وقتی ملت مصر را در میدان تحریر و میادین دیگر شهرهای مصر دیدم،‌ پاسخ خود را شنیدم. ملت مصر با همان زبان دل به من میگفت:
بَلی اَنَا مُشتاقٌ و عِندِیَ لَوعةٌ -ولکنَّ مِثلی لایُذاعُ لهُ سِرٌّ ..

این سرّ مقدس یعنی انگیزه و عزم قیام، به تدریج در ذهنیت ملت مصر قوام یافت و شکل گرفت و در لحظه‌ی مناسب تاریخی، عریان در صحنه‌ئی پرشکوه به میدان آمد.
تونس و یمن و لیبی و بحرین هم دقیقاً محکوم به همین حکم‌اند، و مِنهم مَن یَنتظِر و ما بدّلوا تبدیلاً.

در چنین انقلابهائی،‌ اصول و ارزشها و هدفها، نه در مانیفست‌های پیش‌ساخته‌ی گروهها و حزبها، بلکه در ذهن و دل و خواست آحاد مردم حاضر در صحنه،‌ نگاشته و در قالب شعارها و رفتارهای آنان اعلام و تثبیت میشود.

با این محاسبه به روشنی میتوان تشخیص داد که اصول انقلابهای کنونی منطقه،‌ مصر و دیگر کشورها، در درجه‌ی اوّل اینها است :
ـ احیاء و تجدید عزت و کرامت ملی که در طول زمان با دیکتاتوری حاکمان فاسد و با سلطه‌ی سیاسی امریکا و غرب، در هم شکسته و پایمال شده است.
ـ بر‌افراشتن پرچم اسلام که عقیده‌ی عمیق و دلبستگی دیرین مردم است و برخورداری از امنیت روانی و عدالت و پیشرفت و شکوفائی‌ئی که جز در سایه‌ی شریعت اسلامی به دست نخواهد آمد.
ـ ایستادگی در برابر نفوذ و سلطه‌ی امریکا و اروپا که در طول دو قرن بیشترین لطمه و خسارت و تحقیر را بر مردم این کشورها وارد آورده‌اند.
ـ مبارزه با رژیم غاصب و دولت جعلی صهیونیست که استعمار چون خنجری در پهلوی کشورهای منطقه فرو برده و وسیله‌ئی برای ادامه‌ی سلطه‌ی اهریمنی خود ساخته و ملّتی را از سرزمین تاریخی خود بیرون رانده است.
بی‌شک این حقیقت که انقلابهای منطقه متکی به این اصول و خواستار تحقق آنها است، مورد پسند امریکا و غرب و صهیونیسم نیست و آنها همه‌ی تلاش خود را به کار میبرند تا آن  را انکار کنند، ولی واقعیت با انکار آن دگرگون نمیشود.

مردمی بودن این انقلابها مهمترین عنصر در تشکیل هویت آنها است. قدرتهای خارجی که با آخرین توانائیها و شگردهای خود سعی میکردند حکام مستبد و فاسد و وابسته را در این کشورها حفظ کنند و تنها هنگامی از حمایت آنها دست برداشتند که قیام و عزم مردم، هیچگونه امیدی برای آنها باقی نگذاشت، حق ندارند خود را در پیروزی این انقلابها سهیم بدانند. در جائی مانند لیبی هم، ورود و دخالت امریکا و ناتو نمیتواند حقیقت را مشوب کند. در لیبی، ناتو ضایعه‌های بی‌جبران آفریده است. اگر دخالت نظامی ناتو و امریکا نبود، ممکن بود مردم اندکی دیرتر پیروز شوند ولی در عوض این همه زیرساخت نابود نمیشد، این همه نفوس بی‌گناه از زنان و کودکان کشته نمیشدند و آنگاه دشمنانی که خود سالها همراه و همدست قذافی بوه‌اند مدّعی حق دخالت در این کشور مظلوم و جنگ‌زده، نمیشدند.

مردم و نخبگان مردمی و کسانی که از مردم بر آمده‌اند، خود صاحبان این انقلابها و متعهّد به حراست از آن و ترسیم‌کننده‌ی مسیر آینده و رو به تکامل آن میباشند و خواهند بود انشاءالله.

٢ ـ در موضوع آسیب ها و خطرها .. نخست باید تأکید کنم که خطر هست ولی راه مصونیت از آن نیز هست. توجه به خطر نباید ملتها را بترساند. بگذارید دشمنانتان از شما بترسند و بدانید که : انّ کید الشیطان کان ضعیفا. خداوند درباره‌ی گروهی از مجاهدان صدر اسلام میفرماید: الَّذِینَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِیماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِیلُ.  فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ.

خطرها را باید شناخت تا در مواجهه با آن حیرت و تردید پیش نیاید و چاره و علاج، شناخته شده باشد.

ما با این خطرها پس از پیروزی انقلاب اسلامی روبرو شدیم و آنها را شناختیم و تجربه کردیم و بخواست خدا و رهبری امام خمینی و بصیرت و فداکاری مردممان از بیشتر آنها به سلامت گذشتیم، البته توطئه‌ها از سوی دشمن و عزم راسخ از سوی ملت، همچنان ادامه دارد.

من این آسیب‌ها را به دو قسم تقسیم میکنم: آنها که در درون خود ما ریشه دارد و از ضعفهای ما بر می‌خیزد، ‌و آنها که دشمن بطور مستقیم آن را برنامه‌ریزی میکند.

دسته‌ی اوّل، چیزهائی از این قبیل است: احساس و گمان اینکه با سقوط حاکم وابسته و فاسد و دیکتاتور، کار تمام شد. راحتی‌ِ خیال ناشی از احساس پیروزی و به دنبال آن کم شدن انگیزه‌ها و سست شدن عزمها، نخستین خطر است، و آنگاه این خطر مهیب تر میشود که اشخاص در صدد تصاحب سهم ویژه در غنیمتِ به دست آمده باشند.

ماجرای جنگ اُحُد و غنیمت‌جوئی مدافعان تنگه که به شکست مسلمانان انجامید و مجاهدان از سوی خداوند متعال سرزنش شدند، یک نمونه‌ی نمادین است که هرگز نباید از یادها برود. مرعوب شدن از هیمنه ظاهری مستکبران و احساس ترس از امریکا و دیگر قدرتهای مداخله‌گر آسیب دیگری از این دسته است که باید از آن پرهیز کرد. نخبگان شجاع و جوانها باید این ترس را از دلها بیرون کنند. اعتماد به دشمن و در دام لبخندها و وعده‌ها و حمایتهای آنها افتادن نیز آسیب بزرگ دیگری است که بطور ویژه باید پیشروان و نخبگان از آن بر حذر باشند. دشمن را با علاماتش در هر لباس باید شناخت و از کید او که در مواردی در پس ظاهر دوستی و کمک پنهان میشود باید ملت و انقلاب را مصون ساخت. روی دیگر این صفحه، مغرور شدن و دشمن را غافل دانستن است؛ شجاعت را باید با تدبیر و حزم در هم آمیخت. در مقابل شیطان جنّ و انس، باید همه‌ی ذخائر الهی در وجود خود را به کار گرفت. ایجاد اختلاف و به جان هم انداختن انقلابیون و رخنه در پشت جبهه‌ی مبارزه، نیز آفتی  بزرگ است که با همه‌ی توان باید از آن گریخت.

آسیبهای دسته‌ی دوم را غالباً ملتهای این منطقه در حوادث گوناگون آزموده‌اند، نخستین آسیب، بر روی کار آوردن عناصری است که خود را متعهد به امریکا و غرب میدانند. غرب می کوشد پس‌از سقوط ناگزیر مهره‌های وابسته‌، اصل سیستم و اهرمهای اصلی قدرت را حفظ کند و سر دیگری را بر روی این بدن بگذارد و بدین وسیله سلطه‌ی خود را همچنان ادامه دهد. این به معنای هدر رفتن همه‌ی تلاشها و مجاهدتها است. در این مرحله اگر با مقاومت و هشیاری مردم مواجه شوند، می‌کوشند تا بدیل‌های انحرافی گوناگون در پیش پای نهضت و مردم بگذارند. این سناریو میتواند پیشنهاد مدلهای حکومتی و قانون اساسی‌ها‌ئی باشد که کشورهای اسلامی را بار دیگر در دام وابستگی فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به غرب بیفکند،‌ و میتواند نفوذ میان انقلابیون و تقویت مالی و رسانه‌ئی یک جریانِ نامطمئن و به حاشیه راندن جریانهای اصیل در انقلاب باشد. این نیز به معنی بازگرداندن سلطه‌‌ی غرب و تثبیت مدلهای نوسازی شده‌ی غربی و بیگانه از اصول انقلاب و در نهایت، تسلط بر اوضاع است.

اگر این تاکتیک نیز به نتیجه نرسد، تجربه‌ها به ما میگوید که آنگاه روشهائی چون هرج و مرج و تروریزم و جنگ داخلی میان پیروان ادیان یا قومیتها یا قبائل و احزاب و یا حتی میان ملتها و دولتهای همسایه، و همراه با آن، حصر اقتصادی و تحریم و بلوکه کردن سرمایه‌های ملی و نیز هجوم همه جانبه‌ی تبلیغاتی و رسانه‌ئی را در پیش خواهند گرفت. مقصود آنان از این همه، خسته و نومید کردن مردم و مرددّ و پشیمان کردن مبارزان است. که میدانند در این صورت، شکست دادن انقلاب، ممکن و آسان خواهد شد. ترور نخبگان صالح و مؤثر یا بدنام کردن برخی از آنان و از سوئی خریدن کسانی از سست عنصران، نیز در شمار روشهای متداول قدرتهای غربی و مدعیان تمدن و اخلاق است.

در ایران اسلامی، اسناد لانه‌ی جاسوسی که به دست انقلاب افتاد، نشان داد که همه‌ی این توطئه‌ها، بدقت از سوی رژیم ایالات متحده‌ی امریکا برای ملت ایران برنامه‌ریزی شده بود. برای آنان باز گرداندن ارتجاع و استبداد و حاکمیت وابسته در کشورهای انقلابی، اصلی است که همه‌ی این روشهای کثیف را تجویز میکند.

٣ ـ در آخرین بخشِ سخنانم، توصیه‌هائی را بر اساس تجربه‌ی عینی خودمان در ایران و آنچه از مطالعه‌ی دقیق دیگر کشورها به دست آمده است، در معرض دید و تشخیص و انتخاب شما میگذارم. شکّ‌ نیست که شرائط ملتها و کشورها در همه چیز یکسان نیست ولی بیّناتی وجود دارد که میتواند برای همه مفید باشد.
اولین سخن آن است که با توکل به خداوند و اعتماد و حسن‌ ظن به وعده‌های مؤکد نصرت الهی در قرآن و بکارگیری خرد و عزم و شجاعت، میتوان بر همه‌ی این موانع فائق آمد و پیروزمندانه از آنها عبور کرد. البته کاری که شما بدان همت گماشته‌اید بسی بزرگ و سرنوشت‌ساز است، پس باید زحمات بزرگ را هم بخاطر آن تحمل کرد. امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام فرموده است: فَإِنَّ اللَّهَ لَمْ يَقْصِمْ جَبَّارِی دَهْرٍ قَطُّ إِلَّا بَعْدَ تَمْهِیلٍ وَ رَخَاءٍ وَ لَمْ يَجْبُرْ عَظْمَ أَحَدٍ مِنَ الْأُمَمِ إِلَّا بَعْدَ أَزْلٍ وَ بَلَاءٍ وَ فِی دُونِ مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ عَتْبٍ وَ مَا اسْتَدْبَرْتُمْ مِنْ خَطْبٍ مُعْتَبَر.

توصیه‌ی مهم آن است که خود را همواره در میدان بدانید: فاذا فَرغتَ فَانصَب، همیشه خداوند را حاضر و کمک‌کار خود بدانید: و الی ربک فارغب، و پیروزیها ما را دچار غرور و غفلت نکند: اذا جاء نصرالله و الفتح و رأیت الناس یدخلون فی دین الله افواجاً فسبح بحمد ربک واستغفره انه کان تواباً اینها پشتوانه‌های حقیقی یک ملت مؤمن است.
توصیه‌ی دیگر، بازخوانی دائمی اصول انقلاب است. شعارها و اصول باید تنقیح و با مبانی و محکمات اسلام تطبیق داده شوند. استقلال،‌ آزادی،‌ عدالتخواهی، تسلیم نشدن در برابر استبداد و استعمار، نفی تبعیضهای قومی و نژادی و مذهبی، نفی صریح صهیونیزم. اینها ارکان نهضت‌های امروز کشورهای اسلامی است و‌ همه برگرفته از اسلام و قرآن است.

اصولتان را روی کاغذ بنویسید؛ اصالتهای خود را با حساسیت بالا حفظ کنید؛ نگذارید اصول نظام آینده‌ی شما را دشمنان شما بنویسند؛ نگذارید اصول اسلامی در پای منافع زودگذر قربانی شود.

انحراف در انقلابها از انحراف در شعارها و هدفها، آغاز میشود. هرگز به امریکا و ناتو و به رژیمهای جنایتکاری چون انگلیس و فرانسه و ایتالیا که زمانی دراز سرزمین شما را میان خود تقسیم و غارت کردند اعتماد نکنید؛ به آنها سوء ظن داشته باشید و لبخند آنها را باور نکنید؛ پشت این لبخندها و وعده‌ها، توطئه و خیانت نهفته است. راه‌حل خود را خود با بهره‌گیری از سرچشمه‌ی فیاض اسلام به دست آورید و نسخه‌های بیگانه را به خودشان پس دهید.

توصیه‌ی مهم دیگر پرهیز از اختلافات مذهبی، قومی، نژادی، قبیله‌ئی و مرزی است. تفاوتها را به رسمیت بشناسید و آن را مدیریت کنید. تفاهم میان مذاهب اسلامی کلید نجات است. آنها که آتش تفرقه‌ مذهبی را با تکفیر این و آن دامن می‌زنند، اگر خودشان هم ندانند مزدور و عمله‌ی شیطانند.

نظام‌سازی کار بزرگ و اصلی شما است. این کاری پیچیده و دشوار است. نگذارید الگوهای لائیک یا لیبرالیسم غربی، یا ناسیونالیسم افراطی، یا گرایشهای چپ مارکسیستی خود را بر شما تحمیل کند.

اردوگاه شرق چپ فرو ریخت و بلوک غرب فقط با خشونت و جنگ و خدعه بر سر پا مانده و عاقبت خیری برای آن متصور نیست.

گذشت زمان به زیان آنها و به سود جریان اسلام است.

هدف نهائی را باید امت واحده‌ی اسلامی و ایجاد تمدن اسلامی جدید بر پایه‌ی دین و عقلانیت و علم و اخلاق،‌ قرار داد.

آزادی فلسطین از چنگال درنده‌ی صهیونیستها نیز هدفی بزرگ است. کشورهای بالکان و قفقاز و آسیای غربی پس از هشتاد سال از چنگال شوروی سابق نجات یافتند؛ چرا فلسطین مظلوم نتواند پس از هفتاد سال از اسارت صهیونیستهای ظالم نجات یابد؟

نسل امروز کشورهای اسلامی این ظرفیت را دارد که به چنین کارهای بزرگی بپردازد. نسل جوان امروز مایه‌ی افتخار نسلهای پیشین خویش است. بقول شاعر عرب:
قالوا: ابوالصَّخر مِن شَیبان قُلتُ لَهُم    کلاّ لَعمَری ولکن منهُ شیبانٌ
وَ کَم اَبٍ قد عَلاَ بِابنٍ ذُری شَرَفٍ    کما عَلا برسول الله عدنانٌ
به نسل جوان خود اعتماد کنید، روح اعتماد به نفس را در آنان زنده کنید، و از تجربه‌های مجرّبان و پیران،‌ آنها را بهره‌مند سازید.

دو نکته‌ی مهم در اینجا وجود دارد:
اوّل آنکه ملتهای انقلاب کرده و آزاد شده یکی از مهمترین خواسته‌هایشان حضور و نقش قاطع مردم و آرائشان در مدیریت کشور است، و چون مؤمن به اسلامند، پس مطلوب آنان « نظام مردمسالاری اسلامی» است، یعنی حاکمان با رأی مردم برگزیده میشوند و ارزشها و اصول حاکم بر جامعه، اصول مبتنی بر معرفت و شریعت اسلامی است.

این خود میتواند در کشورهای گوناگون به اقتضای شرائط، با شیوه‌ها و شکلهای گوناگون تحقق یابد ولی با حساسیت کامل باید مراقب بود که این با دموکراسی لیبرال غربی اشتباه نشود. دموکراسی لائیک و در مواردی ضد مذهب غربی با مردمسالاری اسلامی که متعهد به ارزشها و خطوط اصلی اسلامی در نظام کشور است، هیچ نسبتی ندارد.

نکته‌ی دوم آن است که اسلامگرائی نباید با تحجّر و قشری‌گری و تعصّبهای جاهلانه و افراطی مشتبه گردد. مرز میان این دو نیز باید پر رنگ باشد. افراطهای مذهبی که غالباً با خشونت کور همراه است، عامل عقب‌ماندگی و دور شدن از هدفهای والای انقلاب است، و این به نوبه‌ی خود مایه‌ی جدا شدن مردم و در نتیجه شکست انقلاب خواهد بود.

خلاصه کنم: سخن از بیداری اسلامی، سخن از یک مفهوم نامشخص و مبهم و قابل تأویل و تفسیر نیست؛ سخن از یک واقعیت خارجی مشهود و محسوس است که فضا را انباشته و قیامها و انقلابهای بزرگی را پدید آورده و مهره‌های خطرناکی از جبهه‌ی دشمن را ساقط کرده و از صحنه بیرون رانده است. با این حال، صحنه همچنان سیّال و نیازمند شکل دادن و به سرانجام رساندن است. آیاتی که در طلیعه‌ی سخن تلاوت شد دستورالعمل کامل و کارسازی است؛ برای همیشه و بویژه در این برهه‌ی حساس و سرنوشت‌ساز. خطاب به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله است، ولی در واقع ما همگی بدان مخاطب و مکلّفیم. در این آیات،‌ تقوا با همان معنی بلند و گسترده‌اش، اوّلین توصیه است، و سپس سرپیچیدن از فرمانبری کافران و منافقان، و پیروی از وحی الهی، و سرانجام توکل و اعتماد به خداوند.

بار دیگر این آیات را مرور کنیم: بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم یا أَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ ‌اللَّهَ وَ لا تُطِعِ الْکافِرینَ وَ الْمُنافِقینَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلیماً حَکیماً(١)     وَ اتَّبِعْ ما يُوحى‏ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبیراً (٢) وَ تَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَ كَفى‏ بِاللَّهِ وَکیلاً.
والسلام علیکم و رحمةالله



اخلال در توليدبرنامه بي بي سي، در پي شناسايي عوامل اين شبكه در تهران

 

 

دستگيري شبكه تامين مطلب براي بي بي سي فارسي در تهران نشان از اشراف اطلاعاتي بالاي دستگاه اطلاعات كشور دارد گفت: مجاري و منافذ ارسال اطلاعات از درون كشور به بي بي سي كه هدف گذاري اوليه و اصلي آن تخريب وجهه ملي و تضعيف امنيت ملي ايران بوده كشف شد و اين موفقيتي بزرگ براي دستگاه اطلاعاتي ايران و سربازان گمنام امام زمان است.alt

اين فعال سياسي با اشاره به اينكه واكنش خشم آلود بي بي فارسي ناشي از عصبانيت نسبت به اشراف اطلاعاتي جمهوري اسلامي است افزود: در صورت ضربه خوردن منابع كسب خبر و توليد گزارش بي بي سي فارسي در داخل كشور، اين شبكه براي سياه نمايي اوضاع ايران در وضعيت بسيار فقيرانه اي قرار گرفته و حتي قادر به پخش برنامه با كيفيت معمولي عليه ايران نيز نخواهد بود.

مهدي محمدي شبهه بي بي سي فارسي در واكنش به خبر باشگاه خبرنگاران ، اظهار داشت:‌از همان روز اول فعاليت بي بي سي فارسي  و تاسيس دفتر آن در ايران، هر گونه ارتباط با آن شبكه توسط اتباع ايراني ممنوع اعلام شد؛ لذا هرگز مشكل حقوقي در برخورد با فعاليت اين افراد وجود ندارد.

دبير سياسي كيهان با اشاره به فعاليت جاسوسي بي بي سي فارسي فراتر از تهيه گزارش و مطلب، گفت: در مدل هاي نوين جاسوسي، استفاده از گزارشگران و خبرنگاران در قالب پوشش هاي مختلف، يك امر كاملا شناخته شده است كه با توجه به سابقه فتنه انگيزي و جاسوسي بي بي سي امري محتمل است.

محمدي با بيان اينكه برخورد با شبكه جاسوسي بي بي سي فارسي در ايران ضروري است، خاطرنشان كرد: هدف اين شبكه انتقال اخبار و اطلاعات به دشمن ايران بوده لذا همكاري با يك نهاد غير قانوني به نام بي بي سي فارسي، اقدام عليه امنيت ملي كشور محسوب مي شود./ط

امام جمعه فقيد يزد: همه اموالم بايد در اختيار ولي فقيه باشد

امام جمعه فقيد يزد در وصيتنامه خود خواستار آن شده كه تمام اموال وي زيرنظر ولي فقيه باشد.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاري دانشجو»، حجت الاسلام والمسلمين محمدعلي صدوقي، امام جمعه فقيد يزد كه تيرماه امسال دار فاني را وداع گفت، وصيت كرده است كه بخش اصلي اموال و دارايي هايش زيرنظر رهبر معظم انقلاب قرار گيرد. امام جمعه فقيد يزد كه تنها فرزند ذكور سومين شهيد محراب، آيت الله صدوقي بود در وصيت نامه خود عنوان كرده كه «تمام اموالم پس از من بايد زيرنظر ولي فقيه باشد، غير از اين، يك حساب شخصي دارم كه مبلغ كمي در آن است و آن هم مربوط به خانواده است، ولي بقيه اموال بايد در اختيار ولي فقيه قرار گيرد.»

طيف‌هاي جريان نزديك به فتنه روز يكشنبه جلسه دارند/ همايش براي روز عيد غدير

 

 


 

 محمد علی غریبانی که اکنون رییس دوره‌یی شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است در گفت‌وگو با «اعتماد» اما از دیگر فعالیت‌های پیش روی جبهه متبوعش خبر داد؛ اینکه اصلاح‌طلبان روز یکشنبه قرار است با اعضای شورای مرکزی مجمع روحانیون دیدار و گفت‌وگو کنند. اهمیت این دیدار به این دلیل است که مجمع روحانیون بعد از جدا شدن حجت‌الاسلام کروبی دیگر عضو جبهه اصلاحات نبوده و از سوی دیگر اعضای این مجمع از جمله حجت‌الاسلام خاتمی و آیت‌الله موسوی خوئینی‌ها از جمله چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب محسوب می‌شوند که نظرات آنها در جبهه اصلاحات حایز اهمیت است. ..به گفته غریبانی این فعالیت‌ها جنبه انتخاباتی ندارد هر چند در همایشی که قرار است در عید غدیر اواخر آبان، برگزار شود درباره نحوه ورود اصلاح‌طلبان به انتخابات هم تصمیم‌گیری می‌شود.

پروژه‌مشترك فتنه‌گران قديم و جديد براي لاپوشاني فساد 3000 ميلياردي

 

 

تازه ترين اطلاعات دريافتي كيهان حكايت از آن دارد كه در جريان فتنه و انحرافي درباره پرونده فساد 3000 ميلياردي به راهبردي واحد رسيده اند.

بنابرگزارش هاي موجود در اختيار كيهان جريان انحرافي كه هم اكنون به شدت از حجم و عمق اسناد كشف شده در پرونده فساد 3000 ميلياردي بهت زده و نسبت به سرنوشت خود نگران است، در تازه ترين طراحي انجام شده تصميم گرفته از دو سفر رئيس جمهور يكي از اردبيل- كه انجام شد- و ديگري به نيويورك براي لاپوشاني افتضاح به بارآمده استفاده كند. همانطور كه اكنون كاملاً آشكار شده اين جريان در استفاده از سفر اردبيل براي به حاشيه بردن اين خبر هولناك - يا به تعبير يكي از يدرهاي اين جريان تبديل تهديد به فرصت- كاملاً شكست خورده است چرا كه اظهارات شتابزده و عصبي رئيس جمهور در اين سفر جز بوجود آوردن اين سؤال كه چرا وي خود در برخورد با اين فساد پيش قدم نشده حاصلي نداشته است. درباره سفر نيويورك نيز اطلاعات موجود نشان مي دهد اين جريان درصدد آن است كه با ايجاد بمب هاي خبري و حركات پر سر و صدا وضعيتي بوجود بياورد كه در آن خبر فساد 3000 ميلياردي از ذهن افكار عمومي پاك شود. در عين حال سؤالي كه در اينجا وجود دارد اين است كه اگر اين جريان از رسيدگي علني و شفاف به اين پرونده نگران نيست چرا به پروژه سازي پي درپي براي به حاشيه راندن آن روي آورده است.

در همين حال از محافل مرتبط با جريان فتنه خبر مي رسد كه اين جريان 2 راهبرد اصلي را در قبال اين جريان در پيش گرفته است. راهبرد نخست فراتر بردن اتهام از دولت و متهم كردن همه اركان نظام كه سخنان روز چهارشنبه آقاي احمدي نژاد در اردبيل كمك مهمي به آن بود.

راهبرد دوم اين است كه به هر شكل ممكن اسناد و اخبار ارتباط متهم اول پرونده با دولت اصلاحات و چهره هاي اصلاح طلب (در كنار جريان انحرافي) را لاپوشاني كنند. برخي از يافته هاي اخير در پرونده فساد 3000 ميلياردي حكايت از آن دارد كه متهم اول پرونده داراي ارتباطي گسترده با جريان دوم خرداد بوده و در سال هاي اخير توانسته به بخش آلوده دولت نيز نزديك شود. اين يافته ها اثبات كننده يك فرضيه بسيار مهم و البته ديرين است كه تأكيد مي كند عقبه اقتصادي و سياسي دو جريان انحرافي و فتنه يكسان است.

خاتمی :اسلام واقعی اسلام ماست!


محمد خاتمی مدعی شد:«قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است. اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با آزادی و استقلال سازگار است!»
  محمد خاتمی : قانون اساسی وحی منزل نیست!! /اسلام واقعی اسلام ماست!
به نقل از خبری که در تاریخ24شهریور در سایت جرس منتشر شد؛ درحالی که سران فتنه واصلاح طلبان بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با نادیده گرفتن رای اکثریت مردم ادعای تقلب کردند و ضمن زیر پا گذاشتن قانون اساسی کشور، آشوب های خیابانی به راه انداختند، محمد خاتمی در دیدار با جمعی که با عنوان آزادگان دفاع مقدس از آنها یاد می شد، مدعی شد:« قانون اساسی وحی منزل نیست ولی مبنای عمل همه ما است وچارچوب رفتاری که حکومت و مردم باید به آن تن بدهند باید درچارچوب قانون اساسی حرکت کرد و این قانون اساسی است که مبنای عمل ماست، نکات بسیار ارزنده دارد که اگر مورد توجه و عمل قرار گیرد بسیاری از مسائل مبتلا به ما حل خواهد شد، اگر همین قانون اساسی درست پیاده شود مشکلات کم خواهد شد.»
به نظر می رسد بروز اغتشاشات و قانون شکنی های اصلاح طلبان در طی دو سال گذشته نیز بر اساس التزام به همین دیدگاه خاتمی در مورد قانون اساس کشور بوده، البته باید توجه داشت براساس کدام اصل از این قانون اساسی ای که از نظر خاتمی و اصلاح طلبان وحی منزل نیست ولی باز همچنان مبنای عمل آنها است!، حوادث سال 88 انجام شده است؟
خاتمی در ادامه با چشم پوشی بر اقداماتی که تا کنون از سوی اصلاح طلبان در زیرسئوال بردن ارزشهای اسلامی و انقلابی وآموزه های امام خمینی(ره) صورت گرفته، ادامه داد:« اسلامی که امام معرفی کرد و مردم به خاطر آن به صحنه آمدند کدام اسلام بود؟ اسلامی که آزادی و استقلال و پیشرفت و ترقی و مبارزه با عقب افتادگی می خواست؛ اسلامی که به شما انتخابات آزاد می داد؛ اسلامی که برای هر کسی که در این مملکت زندگی می کند با هر دین و مرام و مسلکی تا آن زمانی که دست به شمشیر نبرد و نخواهد براندازی کند شهروندی است دارای حقوق و حرمت و کرامتی که هر انسانی می تواند داشته باشد.»
وی در ادامه مدعی شد:« امروز هم اسلامی را که ما مطرح می کنیم اسلامی است که با این آزادی و استقلال سازگار است. شما نمی توانید جمهوری اسلامی بگویید اما اسلامش با جمهوری ناسازگار باشد این تعبیرهایی که امروز دارد می شود. این توجیه ها وتئوری پردازی هایی که امروز می شود که اسلام با رأی مردم سروکار ندارد! اسلام برای رای مردم اعتباری قائل نیست! در اسلام انتخابات معنا ندارد! این اسلام با اسلامی که مردم می خواستند و در صحنه آمدند و بچه هایشان را قربانی کردند و انقلاب شد و شاه رفت بیرون و نظامی به نام جمهوری اسلامی آمد این اسلام با آن جمهوری و خواست مردم و رأی نود و هشت درصدی مردم سازگار نیست، وفاداری ما نسبت به شهداء و جانبازان و اسلام و نظام بیشتر است تا کسانیکه امروز رفتارها و مواضع غلط دارند و در عین حال اسلام و انقلاب را در انحصار خود می دانند.»
این در حالی است که تا کنون بیشترین هجمه به مبانی اسلام، ارزشهای دینی و انقلابی، فرامین امام(ره) درطی سال های گذشته از سوی حامیان تفکر اصلاح طلبی صورت گرفته، هنوز حافظه تاریخی مردم ایران موج انبوه شبهه پراکنی ها وحمله های روزنامه های اصلاح طلب به مقدسات دینی مردم ایران، امام خمینی(ره) و تفکرات ایشان را فراموش نکرده اند، هنوز جای زخم عمیق احساسات مردم ایران که از اقدامات فتنه گران همانند اهانت به تمثال امام خمینی(ره) در 16 آذر و یا حمله به عزاداران و به آتش کشیدن پرچم ها و کتیبه های حسینی در عاشورای 88 به وجود آمد و خشم و انزجار عمومی را برانگیخت، التیام نیافته است، آیا خاتمی فکر می کند مردم مسلمان و انقلابی ایران اقدامات فتنه گران را فراموش می کنند!؟


 



:: بازدید از این مطلب : 166
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : یک شنبه 27 شهريور 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : arman

حركت‌های عظیم اسلامی اخیر مقدمه تحول بزرگ‌تر و حاكمیت اسلام/ مراقب تهديدها از جمله اختلاف شيعه سني ب

 

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سه‌شنبه شب در دیدار علما، نخبگان و روشنفكران شركت كننده در پنجمین مجمع عمومی جهانی اهل بیت علیهم السلام و همچنین نمایندگان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در كشورهای مختلف، ضمن بیان ظرفیت های پیروان اهل بیت علیهم السلام و همچنین تهدیدهای پیش‌روی جهان تشیع و امت اسلامی، تأكید كردند: حركت‌های عظیم اسلامی اخیر در دنیای اسلام، مقدمه تحولی بزرگ‌تر و حاكمیت اسلام است و موضع پیروان اهل بیت علیهم السلام، حمایت از این حركت های اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار كه در تالار آئینه حرم مطهر امام رضا علیه السلام در مشهد مقدس برگزار شد، در بیان ظرفیت ها و امتیازات مکتب اهل بیت علیهم السلام خاطر نشان كردند: اولین ملت و كشوری كه توانست نظام مبتنی بر اسلام و قرآن را به‌وجود آورد، یك ملت و كشور پیرو اهل بیت علیهم السلام بود.

حضرت آیت الله خامنه ای افزودند: امروز جوانان كشورهای اسلامی برای رسیدن به آمال و آرزوهای خود، به‌جای مكاتب مادی متوجه تعالیم اسلامی شده اند و این افتخار به بركت حركت ملت ایران به‌وجود آمده است.

ایشان حركت های اسلامی اخیر در مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن را از الطاف الهی خواندند و خاطر نشان كردند: موضع ما حمایت از این حركت ها و تقویت آنها است و امیدواریم این حركت های اسلامی منجر به قطع كامل سلطه دشمنان اصلی یعنی صهیونیست ها و آمریكا شود.

رهبر انقلاب اسلامی تأكید كردند: در كنار این امتیازات و ظرفیت ها باید مراقب تهدیدها و آسیب ها نیز بود كه از جمله آنها ایجاد اختلاف میان مذاهب گوناگون اسلامی به‌ویژه شیعه و سنی است.

حضرت آیت الله خامنه ای با تأكید بر اینكه ایجاد اختلاف میان شیعه و سنی با انگیزه های سیاسی بین المللی انجام می گیرد، افزودند: دنیای استكبار در كنار سیاست اسلام هراسی، سیاست شیعه هراسی را نیز به صورت ویژه دنبال می كند كه باید در مقابل این تلاش‌ها كاملا هوشیار بود.

ایشان با تأكید بر اعتقاد راسخ پیروان اهل بیت علیهم السلام بر وحدت میان امت اسلامی خاطر نشان كردند: سعادت امت اسلامی به‌ویژه سعادت شیعیان در گرو اتحاد میان امت اسلامی است.

رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به شكست مكاتب مادی در پاسخگویی به نیازهای بشری و سوالات جدید، تأكید كردند: باید معارف دینی از جمله معارف اهل بیت علیهم السلام متناسب با نیازهای روز در اختیار مسلمانان و جوامع غیر اسلامی قرار گیرد.

حضرت آیت الله خامنه ای در پایان تأكید كردند: تحولات كنونی در دنیای اسلام نوید بخش آینده روشنی است و نشانه های این آینده روشن و تحول عظیم آشكار شده است.

در ابتدای این دیدار شیخ نعیم قاسم معاون دبیركل حزب الله لبنان، شیخ حسن سلطان از بحرین، حجت الاسلام و المسلمین اكبری از افغانستان، سیدعمار حكیم رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق، حجت الاسلام و المسلمین شیخ العمری از عربستان و خانم هاجر حسینی از آمریكا، به بیان دیدگاه‌های خود در خصوص تحولات منطقه و بیداری اسلامی و رشد روزافزون گرایش به اسلام در جهان پرداختند و ضرورت هوشیاری در مقابل تهدیدهای دشمنان امت اسلامی و لزوم وحدت بیش از پیش دنیای اسلام را مورد تأكید قرار دادند.

در این دیدار همچنین حجت الاسلام و المسلمین اختری دبیركل مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام ضمن ارائه گزارشی از اجلاس پنجم مجمع عمومی، به حضور بیش از پانصد نفراز فرهیختگان و نخبگان از ١١٠ كشور جهان در این اجلاس اشاره كرد.


 

کاریکاتوریست هتاک به پیامبر(ص) از نروژ گریخت

 

کاریکاتوریست دانمارکی که در سال 2005 با انتشار کاریکاتورهای موهن درباره پیامبر اسلام (ص) و اهانت به دین اسلام به شدت مورد انتقادهای بین المللی قرار گرفت، درپی سفر به نروژ و پس از آنکه پلیس نسبت به شکل گیری حملات احتمالی علیه وی هشدار داد، این سفر را متوقف کرد.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، کورت وسترگارد 76 ساله پس از انتشار 12 کاریکاتوری که در روزنامه یولند پستن منتشرشده بود به کرات به مرگ تهدید شده است.
 
وی قرار بود دیروز 22 شهریورماه در اوسلو طی مراسمی مرتبط با یک کتاب کودک شرکت کند که نقاشیهای آن را کشیده بود اما سفر خود را لغو و در ساعات پایانی روز دوشنبه نروژ را به مقصد دانمارک ترک کرد، چرا که نیروی اطلاعات نروژ از حمله ای احتمالی علیه وی خبر داده بود.
 
پیش از این خبر حضور این کاریکاتوریست دانمارکی در نروژ تصدیق شده بود اما اظهارنظر درباره حملات واقعی درباره وی صورت نگرفته است.
 
این هتاک به اسلام و پیامبر عظیم شأن (ص) این دین آسمانی تحت تدابیر شدید امنیتی و 24 ساعته زندگی می کند.

   
 

زنان بزک‌کرده و مردان خوش‌غيرت یک فیلم

 

 

انتخاب فیلم برای اسکار به مهمترین دغدغه این روزهاب سینمای انقلابی کشور تبدیل شده و کمتر کسی به فکر رعایت شدن و یا نشدن حجاب بازیگران زن سینمای کشور است.

شاید ریشه چنین بی‌توجه‌هایی را بتوان در آن چه طی سال‌های اخیر در رسانه‌های غربی به عنوان یک اصل جا افتاده، جستجو کرد. اصلی که حجاب را نماد عقب افتادگی و برهنگی را به عنوان تمدن و پیشرفت معرفی می‌کند. 

در همین راستا کمپانی‌های فیلم‌سازی غرب از طریق ساخت فیلم و شبکه‌های ماهواره‌ای از طریق ساخت برنامه‌های متعدد سعی کردند تا این اصل را به مخاطبان ایرانی خود القا کنند و در این میان نیز برخی از بازیگران ایرانی چون گلشیفته فراهانی با برداشتن حجاب و حضور در صحنه‌های غیر‌اخلاقی، آنان را در مسیر ضد اسلامی شان یاری دادند. 

  تا چندی پیش گستره موضوع بی‌حجابی بیشتر به جشن‌های سینمایی، مراسم انتخاب بازیگران برتر و . . . محدود می‌شد و نه به فیلم‌های سینمایی در حال اکران. در همین حال انتقاد بسیاری از مردم انقلابی و مسئولان با بصیرت کشور کارساز نشد تا جایی که عدم رعایت شئونات اسلامی در سینما فراگیر و به نوعی عرف سینما تبدیل شد. 

در این روز‌های اخیر نیز برخی از مسئولان کشور انتقادات فراوانی به وضعیت حجاب، عفاف و آرایش بازیگران داشتند که در این گزارش به برخی از آنان اشاره می‌شود. 

محمد‌تقی رهبر نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با ابراز انزجار از برخی سهل‌انگاری‌ها در نظارت بر اکران فیلم‌های سینمایی گفت: آرایش برخی از بازیگران سینمای ایران حتی از آرایش و گریم بازیگران هالیوود و فیلم‌های غربی نیز بیشتر بوده که این مسأله بسیار رنج‌آور است.

پروین سلیحی مشاور امور بانوان سازمان صدا و سیما با اشاره به اینکه با وجود تأکید مسئولان این سازمان در‌ خصوص عدم آرایش چهره زنان بازیگر همچنان شاهد حضور چهره‌های آرایش شده بازیگران زن هستیم، اظهار داشت: نسبت به این موضوع نباید بی‌تفاوت بود، متأسفانه هم‌اکنون تکثر و تعدد برنامه‌‌ها موجب شده است که در برخی از آنها شاهد چهره‌های آرایش شده باشیم، اگر اعتقاد داریم که این رفتار خلاف شرع است پس اغماض در مقابل آن چه معنایی دارد؟ 

جواد آرین‌منش عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان این که در سریال‌های تلویزیونی با توجه به الزامات موجود، رعایت حجاب و شئونات اسلامی توسط بازیگران زن بیشتر از سینما دیده می‌شود، اظهار داشت: بازیگری که در یک سریال تلویزیونی نقش خوبی را بازی می‌کند، به عنوان قهرمان داستان در بین مردم جا باز می‌کند؛ متأسفانه همین بازیگر در جلسات و انظار عمومی چهره و رفتاری متفاوت از سریال‌هایی که در آن نقش بازی کرده است، از خود نشان می‌دهد و همین مسئله باعث می‌شود تا ذهنیت مردم نسبت به او عوض شود. 

یکی از این فیلم‌های سینمایی که با انتقادات فراوانی در زمینه رعایت حجاب و عفاف روبرو است فیلم زنان ونوسی مردان مریخی به کارگردانی کاظم راست گفتار است فیلمی که از عید فطر با دراختیار داشتن ۲۳ سینما در تهران به روی پرده های سینما رفته است.

تصاویر مرتبط نشان دهنده عدم رعایت حجاب و عفاف و همچنین آرایش بسیار زننده بازیگران این فیلم سینمایی است؛
‌‌‌
انتظار می‌رود مسئولان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت سینمایی به جای آن که تمام هم و غم خودش را صرف انتخاب فیلم برای ارسال به جشنواره معلوم‌الحال اسکار کنند، کمی نیز به فکر سینمای اسلامی باشند و نگذارند کشتی سینمای ایران به باتلاق فرو رود. 

از وظیفه خطیر مسئولان فرهنگی جامعه که بگذریم این سوال به وجود می آید که: آیا بازیگران سینمای اصلا اعتقادی به رعایت شئونات اسلامی در فیلم‌ها و یا انظار عمومی دارند یا آن قدر بازی کردن و چهره شدن برایشان مهم است که حاضرند به دور از اعتقاداتشان به هر شکل و شمایلی در بیایند؟ 

بنا بر این گزارش در فیلم سینمایی «زنان ونوسی، مردان مریخی» امین حیایی، بهاره رهنما، شیلا خداداد، ‌‌امیرحسین رستمی، سحر زکریا، اکرم محمدی و شراره رخام بازی می‌کنند.


د  
 

پرچم رژيم صهيونيستي در صحن دانشگاه اميركبير به آتش كشيده شد

 

http://snn.ir/pic/13900622140_2011256198e.jpg

در تجمع دانشجويان در حمايت از انقلاب مصر؛


در تجمع حمايتي دانشجويان از تسخير سفارت رژيم غاصب اسرائيل توسط انقلابيون مصري كه ظهر امروز برگزار گرديد، پرچم اين رژيم به آتش كشيده شد.

 

 تجمع حمايتي دانشجويان و دانشگاهيان دانشگاه اميركبير بعد از نماز ظهر و عصر امروز در كنار مزار شهداي گمنام اين دانشگاه برگزار شد.

شركت كنندگان در اين تجمع با شعارهايي از قبيل «مرگ بر اسرائيل»، «يا ايها المسلمون اتحدوا اتحدوا» و «ديروز تهران امروز قاهره فردا فلسطين» و در دست داشتن پلاكاردهايي با تصاويري از رهبر معظم انقلاب، قدس شريف و مسجد الاقصي و همچنين نوشته هايي در حمايت از انقلاب مردم مصر و جملاتي نظير «تبت يدي المشكرين من بلاد المسلمين» از حركت انقلابيون مصري و تسخير سفارت اسرائيل حمايت كردند.
در انتهاي اين تجمع پرچم رژيم اشغالگر قدس در صحن دانشگاه اميركبير به آتش كشيده شد.
گفتنی است شنبه گذشته نیز دانشجویان دانشگاه تهران در تجمع مشابهی که به همت بسیج دانشجویی این دانشگاه برگزار شده بود، تسخیر سفارت اسرائیل در قاهره را جشن گرفتند.
با مرور واکنش هایی که از ابتدای شکل گیری بیداری اسلامی به وقایع پیرامونی این تحول عظیم رخ داده است، واکنش ملت های حامی بیداری اسلامی به تعطیلی سفارت اسرائیل نقطه عطفی محسوب می شود. به گونه ای که می توان آن را با واکنش ها به سرنگونی مبارک مقایسه نمود.
حساسیت ملت های آزاده نسبت به محوریت صهیونیسم ستیزی در انقلاب های منطقه مسئله ای است که بهیچوجه قابل انکار نیست و شکل گیری موج شادی و سرور در میان آزادگان جهان با شنیدن این خبر نشان می دهد نابودی رژیم صهیونیستی به خواستی همگانی تبدیل شده که با گسترش بیداری اسلامی در سایر کشورها تحقق آن بسیار نزدیک و دستیافتنی تر از گذشته شده است.

   
 

وطن فروش هستيم ، اما نه اينقدر!


اصرار رسانه هاي وابسته به گروه هاي اپوزيسيون خارج نشين بر حمايت از تجزيه طلبي در ايران باعث شد يكي از همين رسانه ها خواستار رعايت «الزامات ايراني بودن» شود.
پايگاه اينترنتي روز آن لاين در سوابق خود مصاحبه هاي جانبدارانه با سران گروهك هاي تجزيه طلبي نظير ريگي و پژاك و... را به وفور دارد اما به دنبال تحرك گسترده شبكه ها و تلويزيون هاي ضدانقلاب براي ترويج بي سابقه تجزيه طلبي در كردستان و آذربايجان و ديگر مناطق كشور، به غيرت آمده و از اين افراطي گري كوركورانه انتقاد كرده است.
روزنت مي نويسد: متاسفانه در يكي دو سال گذشته به ويژه در دو ماه اخير شاهد دگرگوني رويكردها در برنامه هاي كانال هاي تلويزيوني فارسي زبان در خارج كشور بوديم كه احتمالا از عدم درك منافع و مصالح بلندمدت مردم ايران ناشي مي شود. اين رسانه ها، به ويژه تصويري، با برجسته سازي شكاف هاي قومي به طرز نامناسبي برنامه ها و ميزگردهاي جهت دار و يك طرفه اي را با حضور عناصر قوميت گرا ترتيب دادند كه در نهايت به تضعيف يكپارچگي ملي و دستكاري ساختارهاي هويتي مي انجامد. بديهي است هر دولت-ملتي براساس يك سري ارزش ها تشكيل مي شود و مردم، نهادهاي مدني، نخبگان و روشنفكران و... سعي مي كنند با دفاع از اين ارزش ها موجوديت ملي را حفظ و يا تقويت نمايند. دولت-ملت ما نيز براساس ارزش هاي اوليه و خطوط قرمزي شكل گرفته است كه تضعيف يا تعرض بدان مساوي با تضعيف موجوديت ملت خواهد بود.
اين تحليل مي افزايد: اين سرمايه (حس ملي) پس انداز و پشتوانه اي ارزشمند است كه مردم ما به هنگام مواجهه با بحران ها و احساس خطر بدان رجوع مي كنند و جنگ هشت ساله با عراق و زلزله بم نمونه هاي اخير آن به شمار مي روند. ولي با كمال تاسف شاهديم كه رسانه هاي شاخص فارسي زبان اعم از دو تلويزيون شناخته شده و برخي راديوها از طريق مصاحبه ها و ميزگردها و برخي اخبار و... در حال تعرض به اين دارايي اند. شايد سوداي مبارزه با جمهوري اسلامي « به هر قيمت» باعث شده است اين رسانه ها برنامه هايي را در خروجي خود قرار دهند كه بسياري از عناصر واگرا كه در پيشينه خود ايران ستيزي و مجادله با تماميت ارضي را دارند به عنوان فعال مدني و يا هويت طلب، فعال ملي آذربايجان، كردستان و... توصيف مي شوند و توليد ادبيات واگرايي و نفرت صورت مي گيرد.
روزنت هدف اين شبكه ها را «غيريت سازي در برابر هويت ملي ايراني» توصيف كرده و مي افزايد: يكي از همين كانال ها به بهانه خنثي سازي گروه تروريستي پژاك، زمينه مناسب را براي طرح گزاره هاي تبليغاتي چون فدراليسم، خودمختاري و ستم قومي فراهم مي سازد و خودمختاري را براي جامعه كردي مفروض مي گيرد. بدون اينكه به اين مهم توجه داشته باشد كه كردهاي ايراني به قدري با ساير هم ميهنان خود قرابت تاريخي، فرهنگي و قومي دارند كه در نزد بيشترشان چنين تمايلاتي اعتبار ندارد. مطرح كردن توسعه نيافتگي مناطق پيراموني به علل ناشي از تبعيض قومي و... مسائلي است كه هيچگاه از حد ادعا فراتر نرفت و مدعيان نيز نتوانسته اند تاكنون با استناد به مدارك و اسناد آن را به مرحله «اثبات» برسانند.
اين رسانه وابسته به اپوزيسيون خارج نشين از شبكه هاي تلويزيوني مذكور خواست «اگر توليدات خود را براي ايران و ايرانيان فراهم مي كنندو اگر خود را بخشي از ملت ايران مي دانند، بيش از هرچيز الزامات ايراني بودن را فراموش نكنند و به مصالح ملي پايبند باشند. پايمال كردن ارزش هاي ايراني موجي براي دموكراسي خواهان و صلح طلبان ندارد. اين شبكه ها فقط غيريت سازي و تحريك به درگيري درون قوميت هاي ايراني مي كنند. آيا چنين روندي منجر به توسعه و دموكراسي مي شود؟ جامعه ما صدسال است كه از اين مسائل عبور كرده و دامن زدن به اين مسير قهقرايي به چه معناست».
هرچند نويسنده روزنت نخواسته معنا و علت اين هدفگذاري رسانه اي عليه تماميت ارضي ايران را بازخواني كند اما كافي است به اين نكته عنايت داشته باشيم كه گروه هاي تجزيه طلب مشخصا با سرويس هاي جاسوسي موساد، سيا و ام آي6 انگليس در ارتباط هستند و اساسا براي ايجاد غائله هاي مرزي و خدشه در تماميت ارضي و اقتدار ملي تاسيس شده اند. چندماه پيش، داودي مهاجر از عناصر ضدانقلاب فراري پس از حضور در يكي از نشست هاي راه اندازي شده توسط عليرضا نوري زاده (همكار فراري حزب خلق مسلمان و مزدور سازمان سيا) فاش كرد در اين نشست بحث هاي تجزيه طلبان پي گيري شده و اصل سمينار به كمك دلارهاي رژيم سعودي و با هدايت استخبارات اين رژيم راه اندازي شده است.
     

   
 

درخواست مکتوب لاریجانی از هاشمی

طرح رسیدگی به دارایی مسئولان نظام که پس از تصویب در مجلس هفتم مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته بود، درمجلس هشتم نیز مورد بررسی قرار گرفت.

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی با اشاره به تلاش مجلس برای تصویب طرح رسیدگی به اموال کارگزاران نظام گفت: «اگر چه ریاست مجلس به صورت شفاهی از آیت الله رفسنجانی در خواست کرده که بررسی این طرح در اولویت قرار گیرد، این تقاضا کتبا نیز به مجمع ارسال خواهد شد.»

محمد دهقان در گفتگو با خبرنگار پارلمانی مهر با اشاره به مسکوت ماندن طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام در مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهارداشت: «طراحان این طرح جمعی از نمایندگان مجلس هفتم شورای اسلامی بودند».

نماینده مردم چناران و طرقبه در مجلس شورای اسلامی افزود: «طراحان کارشناسی سنگینی روی این طرح با همکاری مرکز پژوهش ها و شورای نگهبان صورت داده و تلاش جدی در راستای تامین نظرات شورای نگهبان مبذول داشتند.»

وی با اشاره به اینکه طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام در مجلس هفتم شورای اسلامی به تصویب رسید اما در شورای نگهبان رد شد گفت: «شورای نگهبان این مصوبه مجلس شورای اسلامی را بر اساس ماده 143 قانون اساسی حصری تلقی کرد و معتقد بود با تصویب این قانون قوه قضائیه تنها می تواند دارایی رهبری، رئیس جمهور و وزیران را بررسی کند و امکان بررسی اموال سایر مسئولین وجود ندارد».

عضو کمیسیون حقوقی و قضائی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: «در مجلس هشتم سعی کردیم ابهامات شورای نگهبان رابر طرف کرده و اعلام اموال مسئولان را از شرایط تصدی مسئولیت ها قرار دادیم».

دهقان با اشاره به اینکه ریاست مجلس شورای اسلامی مفاد این طرح را به اطلاع مقام عالی رتبه نظام رسانده و ایشان از طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام ابراز رضایت کرده بودند افزود: «نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز پس از ابراز رضایت ایشان با آرای قاطع طرح را مجددا در صحن علنی مجلس به تصویب رساندند».

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی گفت: «این طرح مجددا از طرف شورای نگهبان رد شد و با اصرار مجلس شورای اسلامی به مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده شد».

دهقان با تاکید بر اینکه این طرح 3 بار در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده و بالاترین حجم کارشناسی روی آن صورت گرفته است از مجمع تشخیص مصلحت نظام خواست هر چه سریع تر بررسی این طرح را در دستور کار خود قرار دهد.

وی با اشاره به اینکه مسئولین باید بدانند که اموال و دارایی هایشان تحت نظارت قوه قضائیه است افزود: «اینگونه قوانین بازدارنده بوده و به معنای فاسد بودن مسئولان نظام نیست».

دهقان با اشاره به اینکه در اکثر کشورهای جهان نوعی رژیم نظارتی بر اموال مسئولان در حال اجرا است که از علل مهم سطح پایین فساد در این کشورهاست گفت: «در جمهوری اسلامی نیز فساد اداری در سطح پایینی قرار دارد اما در کشور اسلامی نباید هیچ فسادی وجود داشته باشد.»

وی تاکید کرد: «از مجمع تشخیص مصلحت نظام تقاضا داریم طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام را خارج از نوبت بررسی کند زیرا نوبت بررسی طرح ها در مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار طولانی است».

دهقان با اشاره به اینکه مجلس شورای اسلامی کنوانسیون رفع فساد را به تصویب رسانده است گفت: «طرح رسیدگی به اموال و دارایی های مسئولان و کارگزاران نظام نیز در راستای همین کنوانسیون بوده و یکی از ملزومات پیوستن به این کنوانسیون است».

عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: «زمانی که مردم متوجه شوند که بر مسئولان نظام نظارت وجود دارداعتماد آنها به مسئولان افزایش می یابد».

وی با اشاره به اولویت جنبه های پیشگیری از فساد این طرح اظهار داشت: «اجرای این طرح وجه الهام بخش جمهوری اسلامی را در سطح بین المللی در مبارزه با فساد افزایش می دهد».

به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی نیز پیش از این با بررسی نحوه رسیدگی به اموال و دارایی مسئولان و مقامات سیاسی‌حکومتی در کشورهای دیگر اعلام کرده است: «افشای اموال و دارایی مسئولان به عنوان یک راه حل موثر در امر مبارزه با معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است.

دفتر مطالعات حقوقی این مرکزضمن بررسی نحوه رسیدگی به دارایی مسئولان و مقامات عمومی در کشورهای مختلف جهان تصریح کرد که افشای اموال و دارایی‌ها به عنوان راه‌حلی موثر در امر مبارزه با معضل فساد در همه کشورها پذیرفته شده است و«کنوانسیون سازمان ملل متحد علیه فساد» نیز مهر تاییدی بر این مدعاست.

به گزارش خبرنگار پارلمانی مهر طرح رسیدگی به دارایی مسئولان نظام که پس از تصویب در مجلس هفتم مورد ایراد شورای نگهبان قرار گرفته بود، درمجلس هشتم نیز مورد بررسی قرار گرفت.

با اصرار مجلس بر مصوبه پیشین خود، طرح رسیدگی به دارایی مقامات و مسئولان نظام علی​رغم نظر مخالف شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شد.

نخستین ایراد شورای نگهبان به دامنه شمول اصل 142 قانون اساسی معروف به اصل «از کجا اورده​اید» بود. چون در طرح مجلس علاوه بر رهبری و رئیس​جمهور و اعضای هیات دولت، مسئولان دیگری را در دستگاه قضا و کلیه اعضای قوه مقننه را نیز شامل می​شد.

کمیسیون قضایی در نظر گرفته بود که ارائه لیست اموال مسئولان و همسر و فرزندان تحت تکفل آنها، به عنوان شرط استخدام در نظر گرفته شود تا ایراد شورای نگهبان رفع گردد. نمایندگان به این اصلاحیه رای دادند و مصوبش کردند.

دومین ایراد شورای نگهبان به این بود که مجلس نمی​تواند برای دستگاه​های تحت نظارت رهبری، قوانین الزام آور تصویب کند.

کمیسیون قضایی این ماده را اینگونه اصلاح کرده بود که افراد منصوب مقام معظم رهبری ، با اذن ایشان موظفند دارایی خود، همسر و فرزندان خود را قبل و بعد از خدمت به مرجعی که معظم‌له تعیین می‌کنند، ارائه دهند. این اصلاحیه نیز مصوب شد.

بر اساس طرح مذکور، مسئولان مشمول باید فهرست اموال و دارایی خود،‌ همسر و فرزندان تحت تکفل خود را طبق اظهارنامه​ای که دستگاه قضا تنظیم می​کند، به قوه قضاییه ارائه دهند. این فهرست باید کلیه اموال غیرمنقول و حقوق متعلق به آنها، مطالبات و دیون، سرمایه‌گذاری و اوراق بهادار، موجودی حساب‌های مختلف در بانک‌ها، موسسات مالی اعتباری و نظایر آنها و هرگونه منبع درآمدی دیگر و اموال منقول با ارزش را باید شامل شود. مسئولان مربوطه باید هر چهار سال یک بار یا در پایان دوره (اگر از چهار سال کمتر باشد) تغییرات صورت دارایی​های مذکور را نیز ارائه دهند

د  
 

آب بازی از جنبش سبز خطرناکتر است

تحلیلگر موسسه آمریکایی رند نوشت: «حکومت ایران شاید در سرکوب جنبش سبز که در سال ۲۰۰۹ ظهور کرد، موفق بوده اما کنترل نافرمانی‌های مدنی اخیر بسیار سخت‌تر است.این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند.»
علیرضا نادر تحلیلگر سایت"ایران پرایمر" در مطلبی در مورد نافرمانی های مدنی در ایران نوشت: «حکومت ایران با خطری هولناک‌تر از اعتراضات جنبش سبز مواجه است: یک جنبش مدنی نامتجانس اما بالقوه و قدرتمند که انگیزه آن نه تنها سیاست نیست بلکه مسائل اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی است. این حرکت‌های خودانگیخته و انعطاف پذیر که شامل تظاهرات برای خشکاندن دریاچه ارومیه تا جنگ سازماندهی شده جوانان با تفنگ آب پاش درتهران است، اخیرا شکل گرفته است.»
نادر با چشم پوشی از جمعیت اندک اغتشاشگران تبریز و حاضرین در برنامه آب بازی، ادامه داد: «اما این اعتراض‌ها با اعتراض‌های سال 2009 متفاوت‌اند. انگیزه این حرکت‌ها الزاما، دعواهای سیاسی جناحی در ایران و در پیوند با راهبرد عملی جنبش اصلاح طلبی ایران نیستند بلکه آنها غلیان احساسات مردمی‌اند که از زندگی روزمره در ایران سرخورده شده‌اند.»
این تحلیلگر سیاسی موسسه آمریکایی رند، در ادامه با اشاره به برخی تحرکات اخیر در ایران افزود: «تظاهرات آذربایجانی‌ها، تنها به خاطر خشک شدن دریاچه ارومیه یا آرمان‌های قومی نبود. جوانان ایرانی با تفنگ‌ها و بادکنک‌های آب پاش در پارک‌های تهران با هم می‌جنگند. این جنگ‌های آبی، که از طریق شبکه‌های اجتماعی مثل فیس بوک سازماندهی شد، گرچه به منظور رفع بی‌حوصلگی است، اما در عین حال به معنی مقابله با قوانین اجتماعی جمهوری اسلامی است.»
نادر در پایان نوشت: «حکومت ایران شاید در سرکوب جنبش سبز که در سال 2009 ظهور کرد، موفق بوده اما کنترل نافرمانی‌های مدنی اخیر بسیار سخت‌تر است.این حرکت‌ها، خودانگیخته و بدون رهبری‌اند و به رهبران جنبش اصلاح طلبی مثل میرحسین موسوی و مهدی کروبی وابستگی ندارند.از همه مهم‌تر این نافرمانی‌های مدنی بر اثر عوامل متعددی شکل گرفته است و تنها نتیجه نارضایتی مردم از یک انتخابات خاص یا مخالفت با یک چهره خاص مثل رئیس جمهور احمدی‌نژاد نیست.»
ناگفته نماند در حالی این تحلیلگر موسسه آمریکایی رند از ماهیت ضد انقلابی تحرکاتی همچون آب بازی تهران و اغتشاشات تبریز سخن می گوید و به صراحت خوشحالی خود و اربابان غربی اش را نشان می دهد که پیش از این و به هنگام برخورد جمهوری اسلامی با این نوع حرکات، از ایران به خاطر برخورد با حرکات اجتماعی انتقاد کرده و مدعی بودند این حرکات سیاسی نیستند!
البته این نویسنده توضیح نداد اگر ایرانیان سرخورده هستند و از تحقیر و تبعیض به ستوه آمده اند پس به چه دلیل در راهپیمایی هایی همچون روز قدس و 22 بهمن حضور میلیونی داشته و به صراحت به حمایت از جمهوری اسلامی می پردازند؟!

   
 

ژست خط قرمز بودن شعارهاي خاتمي و برخورد با سازهاي ناكوك، تلاش براي فرستادن چراغ خاموش مهره‌ها به مجل
ژست خط قرمز بودن شعارهاي خاتمي و برخورد با سازهاي ناكوك، تلاش براي فرستادن چراغ خاموش مهره‌ها به مجلس

  در فاصله كمتر از شش ماه مانده تا انتخابات مجلس نهم، بحث نحوه حضور جريان فتنه و متعلقين به آن در انتخابات، يكي از مباحث اختلافي و داغ در ميان چهره‌هاي وابسته به اين جريان است، به‌طوري كه هر يك از طرح‌هاي "تحريم"، "مشاركت مشروط" و "مشاركت فعال" طرفداراني دارد.

در عين حال، بخش عمده‌اي از جريان فتنه و افرادي مانند خاتمي و موسوي خوئيني‌ها كه سياسي‌كاري‌هايشان بر وجوه ديگر فعاليت سياسي مي‌چربد، معتقد هستند كه در صورت پيگيري كردن سناريوي تحريم، عملاً جريان اصلاح‌طلب كه در اثر حوادث سال 88 و تغيير ماهيت به آنچه كه آن را جنبش سبز مي‌خوانند، به يك جريان اپوزيسيون و نامطلوب تبديل شده و كارآيي خود را از دست داده، به سرنوشت نهضت آزادي دچار خواهد شد.

طيف مخالف تحريم با تأكيد بر باقي ماندن در قدرت به هر قيمتي كه شده و بازسازي جريان فتنه با تغيير عنوان از جنبش سبز به همان جريان اصلاح‌طلب، مي‌گويند بايد به‌نحوي عمل كرد كه براي تحريم نكردن انتخابات از نظام امتيازهايي گرفته شود و در مقابل كمترين امتياز داده شود.

بر اين اساس، عوامل داخلي جريان فتنه تقريباً به اين جمع‌بندي رسيده‌اند كه در مقطع فعلي بايد بر مشاركت مشروط تأكيد شود و مرزهاي اين شروط را نيز همان شرط‌هاي خاتمي تعيين مي‌كند، اگرچه به‌دليل القاي فضاي منفي در افكار عمومي از تعبير "شرط گذاري" به نوعي منت گذاشتن، بايد به‌جاي استفاده از اين تعبير از الفاظي مانند "الزامات و بديهيات برگزاري انتخابات آزاد" استفاده شود.

جريان فتنه در اين چارچوب تصميم گرفته است كه در شرايط فعلي با هرگونه ساز ناكوك كه اين تلقي ايجاد شود كه شروط خاتمي نوعي ژست است و در عمل، حاضر به كوتاه آمدن از آن هستند، برخورد شود. در اين زمينه، حتي از حجم فعاليت‌هايي كه مصطفي كواكبيان به‌عنوان هماهنگ كننده اقليت مجلس و اسحاق جهانگيري به‌عنوان هماهنگ كننده كشوري آغاز كرده بودند، كاسته شده و به آن‌ها نيز در اين زمينه تذكر داده شده است.

اين طيف معتقدند كه يكي از كاركردهاي سناريوي مشاركت مشروط، متفق كردن جريان فتنه با ظرفيت‌هايي مانند برخي از نمايندگان مجلس است كه منتسب به جريان اصلاح‌طلب هستند اما در جريان فتنه برخورد نامعقولي نداشته‌اند و قرار گرفتن آن‌ها در كنار عناصر تابلودار فتنه، امكان سفيد شدن اين عناصر را نيز فراهم مي‌كند.

بر اساس سناريوي مشاركت مشروط كه امتيازگيري حداكثري و امتيازدهي حداقلي را در خود دارد، پيش‌بيني شده كه يا نظام شروط خاتمي را مي‌پذيرد و فضا را براي آن‌ها باز مي‌كند كه به معناي پيروزي اين جريان است و يا صحنه را بر فتنه‌گران مي‌بندد كه در نتيجه با مظلوم‌نمايي و بدون اعلام تحريم مشابه اقدامي كه مجمع روحانيون در انتخابات مجلس چهارم (سال 72) كرد، كنار مي‌كشند و از اين عقبه مظلوم‌نمايي براي انتخابات رياست جمهوري يازدهم استفاده مي‌كنند.

در عين حال، سناريوي مشاركت مشروط و حتي كنار كشيدن از انتخابات، پروژه آشكار جريان فتنه است اما در كنار اينكه با دست پس مي‌زنند و با افرادي كه خارج از اين چارچوب اظهارنظر يا فعاليتي كنند، برخورد مي‌كنند، قرار شده است كه به صورت چراغ خاموش تا حدي كه امكان دارد، افرادي به داخل مجلس فرستاده شوند تا پتانسيل يك جريان اقليت متمايل به فتنه در قوه مقننه از دست نرود.

اين در حالي است كه سياست قطعي نظام در برخورد با عناصر جريان فتنه، بر خلاف توهم "چراغ سبز براي بازگشت"، ميدان دادن به آن‌ها در صورت اعلا

:: بازدید از این مطلب : 523

|
امتیاز مطلب : 40
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
تاریخ انتشار : پنج شنبه 24 شهريور 1390 | نظرات ()